مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
جامی
اخلاق عرفانی مجموعه ای از الگوهای معرفت شناختی است که نتایج و کارکرد آن، تجلی صفات خداوند در عارف است و غایت آن، کامل ساختن و رساندن انسان است از فروترین حد وجودی خود به بالاترین مرتبه کمال، که با طی طریق و سیر در منازل معنوی و بر محور پیراستگی از رذایل و آراستگی به فضایل، از راه ریاضت و مجاهدت، به دست می آید. توجه به این مفهوم غنی و پُربار معنوی در مثنوی هفت اورنگ جامی بسیار خودنمایی می کند. هدف این مقاله، پس از ارائه تعریف اخلاق عرفانی، استخراج و بیان شمّه ای از مضامین اخلاق عرفانی در مثنوی هفت اورنگ است که در سه حوزه اخلاق عرفانی، یعنی «ارتباط انسان با خدا»، «ارتباط انسان با خود» و «ارتباط انسان با انسان های دیگر» و نیز در پنج ساحتِ «عقیدتی معرفتی»، «احساسی و عاطفی»، «ارادی»، «کردار» و «گفتار»، به روش توصیفی تحلیلی طرح شده اند. با مطالعه این مثنوی مشاهده می شود که جامی سعی دارد مخاطبانش را به سوی اخلاق عرفانی با محوریت بندگی خدا سوق دهد. ازاین رو، مضامین به کاررفته در این مثنوی بیشتر حول حوزه ارتباط انسان با خدا می گردد.
مؤلفه های اندیشه سیاسی مکتب هرات در منظومه فکری مولانا عبدالرحمان جامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش سیاست نظری پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۲
265 - 294
هرات یکی از کانون های مهم اندیشه مکتب خراسان است. این اندیشه در قرنِ دوم با طاهریان آغاز شد و در دوره تیموریان در قرنِ نهم به اوج رسید. در هفت قرنی که اندیشه هرات تکامل یافته است؛ اندیشمندان، شاعران و هنرمندان بزرگی در این خطه ظهور کردند و دو مکتب مشهور هنری و ادبی هرات را شکل دادند. در دوره تیموریان تعامل فقه، کلام، هنر، عرفان و شعر هرات تنها در حوزه اجتماعی محدود نماند و با عرفان ِسیاسی نقشبندیه ، وارد سامان سیاسی آن دوره شد؛ طوری که بده بستان اندیشه و قدرت، منجر به ظهور مکتب سیاسی هرات گردید. نورالدین عبدالرحمن جامی، به عنوان پیشوای این مکتب، نقش انکارناپذیری در رشد و تعالی مکتب سیاسی هرات داشت. جامی در هرات مرشد اندیشه ای بود که تعامل عرفان و سیاست را برای نخستین بار در تاریخ اسلام ممکن ساخت. دستگاه و دیوان قدرت تیموریان، متأثر از اندیشه جامی بود که در رفتار و کردار کارگزارانِ سیاسی در متن جامعه تبلور یافت. با وصف چنین اوضاع و احوالی، این مقاله درصدد پاسخ به این سؤال بنیادین است که چه مؤلفه هایی در اندیشه سیاسی جامی وجود داشته که به شکل دهی مکتب سیاسی هرات کمک کرده است؟ به نظر می رسد که جامی متأثر از آموزه های اسلامی، عرفان نقشبندی و اندیشه سیاسی ایران باستان بوده است که این اندیشه ها در مفاهیمی چون عدل، شرع، عقل و اخلاق تبلور یافته است. این مقاله با چارچوب غایت- مشروعیت «جان مارو» و با روش هرمنوتیک تفسیری «کوئنتین اسکینر» درصدد دریافت مهم ترین مفاهیمی است که اندیشه جامی تولید کرده و توسط او و شاگردان اش وارد سامانه سیاسی عصر او شده و رفتار سیاسی زمان وی را شکل داده است.
« مظهر الماء فی فکر أسلاف الصوفیه وإنعکاسه فی أشعار سهراب »(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۳
19 - 32
التصوف بالمعنى المحدد یعنی العثور على حقائق الأشیاء من خلال الاکتشاف والحدس، وفی الواقع یعتمد التصوف المعرفی على الحاله الروحیه وهو غیر موصوف، وهو مرتبط ارتباطًا مباشرًا بالکائن المطلق ویتجلى أولاً فی النفس البشریه والجوهر البشری، وثانیًا فی التصرفات والسلوک البشری. کان إستخدام التمثیل والرموز للتعبیر عن المفاهیم الصوفیه الدقیقه والمعقده أمر شائع بین الصوفیین والشعراء الفارسیین فی الفترات المبکره من التصوف الإسلامی علی وجه الخصوص مولانا عبدالرحمن الجامی بصفته من أواخر الشعراء العظام فی تلک الفتره. کان لمظهر "الماء" مکانه واضحه وعالیه فی القصص الصوفیه وحکایات هؤلاء الناس العظماء حیث تم استخدامه کرمز"للمعرفه".إن تأثیر هذه القضیه ملحوظ تمامًا لیس فقط على شعراء عصره ولکن أیضًا على شعراء عصرنا. نهدف فی هذا البحث دراسه تأثیر وإنعکاس التفکیر هذا فی فکر وقصائد الشاعر المعاصر سهراب سپهری کواحد من أکثر الشعراء الصوفیین إبداعًا. فی قصیده "رساله الأسماک"، یعید سهراب إنتاج کلمه "الماء"، التی هی رمز "المعرفه"، فی التصوف الإسلامی بأفضل طریقه ممکنه وبشکل جمیل. نظرًا لأن فکر سهراب الصوفی وبالإضافه إلى التصوف الإسلامی الإیرانی یتأثر بمدارس فکریه أخرى وخاصه التصوف البوذی ،فإن هذا الاهتمام سیکون مهمًا للغایه ویستحق التفکیر فیه.
تحلیل و بررسی چگونگی تسبیح موجودات و شعورمندی آنان در هفت اورنگ جامی(مقاله علمی وزارت علوم)
بیان مسئله: تسبیح موجودات یکی از مباحث مهم و کلیدی مطرح در قرآن کریم و تفسیرهای شیعه و سنی، احادیث روایی و نیز بیشتر تألیفات عرفانی است. اهمیت این مسئله تاحدی است که در شعر و ادبیات فارسی نیز بازتاب وسیعی داشته است و بسیاری از شاعران مشهور ادب فارسی در آثار خود، بدان پرداخته اند؛ البته درباره چگونگی این تسبیح و شیوه استماع آن، در متون و منابع اسلامی، ادبی و عرفانی، اختلاف نظرهای فراوانی وجود دارد. نورالدین عبدالرحمن جامی از شاعران بزرگ قرن نهم و از پیروان دلبسته مکتب ابن عربی، تحت تأثیر آبشخورهای دینی و آموزه های ابن عربی و نیز به پیروی از شاعران پیشین کوشیده است تا با نگاهی متمایز، در آثار خود، به ویژه هفت اورنگ ، به تبیین و تشریح این مسئله بپردازد. روش: در این پژوهش، سعی شده است با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، ضمن بیان دیدگاه های مفسران، متکلمان و عارفان، این نگاه متفاوت نیز واکاوی شود. یافته ها و نتایج: جامی تسبیح موجودات را به دو گونه گفتاری و غیرگفتاری تقسیم کرده است؛ تسبیح گفتاری موجودات تنها با حس و خیال درک می شود و اصحاب کشف با کمک حواس و اصحاب عیان با یاری خیال و حواس باطنی می توانند این تسبیح را بشنوند؛ اما تسبیح غیرگفتاری یا حالی موجودات با گوش خردِ اهل حس فهمیده می شود؛ زیرا تسبیح گفتاری برای ارباب حس یا اهل کشف و نظر فقط با عقل، قیاس و ذکر لفظ و کلام درک پذیر است. درواقع تفاوت برجسته جامی با پیشینیانش در تحلیل و تبیین معمای پر رمز و راز چگونگی تسبیح موجودات، گذشته از نوع و شیوه استدلال، همین تسبیح قالی موجودات با نیروی خیال است.
تفسیر بافت بینامتنی تصوّف و عرفان جامی در بهارستان بر اساس نظریه فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۷۴
221 - 240
حوزه های تخصصی:
عبدالرحمان جامی شاعر و نویسنده نام آور قرن نهم هجری است که درواقع خاتم الشعرای بزرگ پارسی گو و پس از عهد حافظ، بزرگ ترین شاعر شمرده شده است. جامی شاعری صوفی مسلکی است که اصطلاحات صوفیه را در شعر و نثر خود به کاربرده و در بهارستان، نمونه های افکار عرفانی خوب و فراوان از او یافت می شود. جامی این افکار را بیشتر در ضمن داستان های کوتاه بیان کرده است. جامی در سراسر بهارستان، هدف و غرض اصلی خود را به عنوان یک معلم اخلاق و عرفان ازیادنمی برد و به خوانندگان عرفان و اخلاق می آموزد و در خلال حکایات، عقاید عرفانی خود را بیان کرده و در موارد مختلف، غیرمستقیم به تعلیم پرداخته است. جامی همچون بسیاری از عرفا هدف اصلی از طی مراحل تربیتی عرفانی یا سیر منازل سلوک را که از توبه آغاز و به فنا پایان می یابد، وصول به ذات حق دانسته که غایت هر عارفی است. نویسنده در این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی و روش کتابخانه ای درصدد آن است تا به بررسی بافت بینامتنی تصوّف و عرفان جامی در بهارستان بپردازد و به این پرسش پاسخ دهد که جامی در بهارستان چگونه از مضامین عرفانی برای بیان مقاصد تعلیمی و اخلاقی خود بهره برده است؟ با بررسی بهارستان در خصوص اندیشه های عرفانی جامی این نتیجه حاصل می شود که جامی به عرفان ایرانی و نظریات شیوخ خراسان دل بستگی نشان داده و از مضامین گسترده عرفانی در ضمن حکایات برای ارشاد و راهنمایی و همچنین تعلیم دیگران استفاده کرده است.
ریا و تزویر و انعکاس آن در اشعار جامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از رذایل اخلاقی که همواره جوامع بشری در طول تاریخ به آن مبتلا بوده اند، ریا و تزویر است. ریای افرادی که هدفشان کسب نفوذ و اعتبار اجتماعی با ارائه شخصیّتی مقبول در نزد مردم است. جامی یکی از شاعران برجسته ادبیّات تعلیمی ایران است که در آثار ارزشمند خود به مباحث اخلاقی ازجمله ریا پرداخته است. از اشعار او برمی آید که در دوران وی ریا، صوفی نمایی، تشکیل گروه هایی از متصوّفه در اطراف یک شیخ و سکونت در خانقاه برای مقاصد مادّی و سوءاستفاده از دین و باورهای خالصانه مردم، بسیار رواج داشته است. وی در اشعار خود، به ویژه در «سلسله الذّهب»، با انتقاد از این رذیلت اخلاقی، گوشه هایی از مردم فریبی زاهدنمایان و ریاکاران زمان خود را برملا ساخته است و مردم را به آگاهی و شناخت و پیروی از نیک سیرتان مخلص و دوری از ریاکاران فرا می خواند تا از رهگذر آگاهی مردم، از رواج ریا جلوگیری نماید.
دراسه تطبیقیه للصوره الاجتماعیه للمرأه فی أشعار جامی وملک الشعراء بهار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۲
101 - 124
حوزه های تخصصی:
فی فتره حکم التیموریان فی القرن التاسع الهجری فی تاریخ إیران لم یکن للمرأه مکانه إجتماعیه إیجابیه. جامی ، أحد الشعراء البارزین فی هذا القرن، فی أحد أعماله الشعریه المسمی «هفت اورنگ» وفی إشاره إلی النساء فی مثنویاته قدم نهجاً مزدوجاً وسلبیاً فی کثیر من الأحیان تجاه المرأه؛ فی المقابل، من ناحیه أخری، تغیر الوضع خلال الفتره الدستوریه حیث یمکن رؤیه هذا التغییر فی المواقف الموجوده تجاه المرأه وتحسین وضع المرأه بوضوح فی قصائد ملک الشعراء بهار . یمکن أن یکون هذا الموضوع مرتبطاً بالظروف السیاسیه والاجتماعیه فی عهد الشاعر ونظرته الشخصیه تجاه المرأه. تظهر دراسه التحلیلیه الوصفیه أن الجامی فی لیلی ومجنون یقدم صوره إیجابیه عن صفات الأنثی مثل الجمال والولاء والتعقل وما إلی ذلک، وفی سلامان وابسال ویوسف وزلیخا، قدم المرأه علی أنها مخلوق ناقص، وتابع الشهوه. لوحظ هذا النهج المزدوج أیضاً فی قصائد ملک الشعراء بهار ، مع وجود اختلاف فی أن الموقف الإیجابی تجاه المرأه هو الأکثر بروزاً. فی قصائد بهار ، لم تُذکر المرأه فقط علی أنها عشیقه، ولکن رکز أیضاً علی عقلانیه المرأه وشخصیتها وإنسانیتها.
تطبیق تصوف اسلامی و هندو در اشعار جامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۰
113 - 135
حوزه های تخصصی:
اگرچه تصوّف خود از ابتدا منشأ ادبیات انتقادی بوده، اما اشعار منتقدانه جامی در قرن نهم، مسیر ادبیات انتقادی را متوجه خاستگاه آن و جامعه صوفیان کرد. در این تحقیق، آنچه که از بررسی منابع مطالعاتی و هم چنین اشعار جامی به دست آمده این است که نگاه منتقدانه جامی محصول تلاقی واقع گرایی صوفیه نسبت به امر حکومت و علاقه مندی حکومت به تصوّف برای کسب مشروعیت می باشد و هدف ادبیات انتقادی بر خلاف گذشته، درگیر موضوعاتی نظیر انتقادات نهضت شعوبیه و شیعیان به حکومت و یا تفکر کلامی معتزله و اسماعیلیه در برابر کلام اشاعره یا درگیر تعصبات مذهبی و فرقه ای با نگرش های کلامی و یا نقد ناهنجاری های روابط اجتماعی نبود، بلکه این بار هدف، انتقاد از صوفی نمایانی بود که برای کسب قدرت سیاسی، با ابزار تظاهرات صوفیانه قصد ورود به دربار را داشتند.
«جامی، محبّت الهی و باده معنوی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عشق و محبّت مهم ترین مضمونی است که از شعر گذشته به شعر صوفیانه در آمد و در مفهومی غیر از مفهوم معمول، از جمله مهم ترین اصطلاحات صوفیه شد. همراه با این لفظ، بسیاری الفاظ مرتبط با آن-که در وصف معشوق به کار می رفت- و نیز واژگانی چون شراب و باده و خرابات و ... به شعر صوفیانه راه یافت و معنای استعاری و مجازی پیدا کرد. تشبیه محبّت به شراب اوّلین مرحله شکل گیری معنی عرفانی شراب است و این تشبیه سبب شد تا شاعران و از جمله عبدالرّحمن جامی، از باده در بیان مضامینی چون عشق ازلی و کیهانی استفاده کنند. درباره مضمون عشق و مراتب آن و دیدگاه شعرای دوره های مختلف رسالات و مقالات بسیار نگاشته شده و از آنجا که دربارهآثار جامی بدین موضوع، چندان پرداخته نشده، مقاله حاضر بر آن است تا با تکیه بر غزل های دیوان او و اشعه اللّمعات و لوامع و لوایح، مضمون مذکور را بررسی و دیدگاه های جامی را در آن خصوص بیان کند. الفاظ مربوط به محبّت و باده در مفهوم عرفانی در غزل های جامی و دیگر آثارش به شکلی متعالی و بدیع به کار رفته که حاکی از تلقّی او از عرفان و عشق الهی است.
چند و چون نظریه وحدت وجود در هفت اورنگ جامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نورالدین عبدالرحمان جامی بزرگ ترین شخصیت فرهنگی و ادبی قرن نهم است که در عمر پر برکتش بر سراسر جریانات ادبی و اجتماعی قرن نهم سایه افکنده است. ویشارح بزرگ نظریه وحدت وجود ابن عربی و جزو بزرگ ترین تأثیرپذیران از وی است و در شمار کسانی از جمله شیخ فخرالدین عراقی و شیخ محمود شبستری قرار می گیرد. جامی با دریافت دقیق و شرح درست وحدت وجود ابن عربی، اتهام حلولیت را از افکار مولانا جلال الدین بلخی زدود ودرهای ابتذال و سوء استفاده از نظریه عرفانی وحدت وجود را بست. او از شاعران و عارفان کثیر التألیف زبان پارسی است و از وی آثار متعددی به یادگار مانده که هفت اورنگ ازبرجسته ترین آن ها، با بن مایه های عرفانی است. جامی هفت اورنگ را با تفسیر ضمنی از «وحدت وجود» آغاز می کند و پس از آن به طور صریح، دو جهان را مظهری از حق می داند که درک آن کار منتهیان است نه مبتدیان. از نظر او محمد عربی(ص)به عنوان رسول و پیر کامل و راهنمای کاملان است. ابزار مهم جامی در هفت اورنگ برای رسیدن به وحدت، مراتب ولایت از جمله قرب فرایض و قرب نوافل می باشد. در این مقاله موضوع وحدت وجود و چند و چون آن از دید گاه جامی، بر اساس هفت اورنگ بررسی و تحلیل شده است.
تحلیل ساختاری سلامان و ابسال جامی از منظر رمز و رازهای عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان سلامان و ابسال، به رغم بعضی مشابهت ها با داستان های کهن ایرانی، در اصل اسطوره ای یونانی بوده است که نخستین بار از طریق ترجمه از یونانی به عربی، به دست حنین بن اسحق عبادی به شرق رسیده است، قصه مزبور، جنبه تمثیلی، فلسفی، رنگ یونانی و اسکندرانی دارد و به احتمال قوی، به افکار هرمسی و نحله صابئین که هرمس را از پیامبران خود می دانند، مرتبط بوده است، امّا بعدها، ابن سینا آن را به صورت قصّه ای مکاشفه ای و عرفانی درآورده؛ یعنی در حقیقت آن را بخشی از «حکمه المشرقیّین» خود در مقابل فلسفه مشاء قرارداده است، ابن طفیل با تصرّفاتی آن را به یک بحث فلسفی تبدیل کرده و بعد از او خواجه نصیر الدّین طوسی آن را در شرح اشارات شیخ، تفسیر و تأویل کرده است، عبدالرّحمان جامی نیز همان اصل روایت حنین بن اسحق را به فارسی به نظم درآورده است،این تحقیق تحلیلی و توصی فی است که با استف اده از اسناد کتابخ انه ای،نگارنده به تحلی ل محتوای مطالب پرداخته است
بازکاوی وحدت وجود در اندیشه ابن عربی و عبدالرحمن جامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷۱
117 - 136
حوزه های تخصصی:
عبدالرحمن جامی از جمله شاعرانی است که با آثار و اندیشه های ابن عربی آشنایی داشته و از آن تأثیرپذیرفته است. از میان مجموعه هفت اورنگ او، تحفه الاحرار است که برپایه تفکرات ابن عربی خصوصاً وحدت وجود شکل گرفته است. جامی یکی از نخستین شاعرانِ شارحِ تفکرات ابن عربی درباب وحدت وجود است و از اندیشه های او بسیار تاثیرپذیرفته است. یکی از این تأثیرات، جمع نقیضین است؛ یعنی وحدت و کثرت، تشبیه و تنزیه، ظهور و بطون و ... پژوهش پیش رو کوشیده نگاه یگانه بین ابن عربی و جامی به مظاهر هستی و همگونی های اندیشه وحدت وجودی آن دو را با روش توصیفی تحلیلی و در چشم اندازی تطبیقی مورد کاوش قراردهد. برآیند پژوهش نشان می دهد هرچند جامی در این رویکرد به صورت پارادوکس و متناقض نما عمل می کند؛ اما درصدد یافتن نتیجه ای واحد و رسیدن به نقطه ا ی یگانه در ذهن خویش است. او برای رسیدن به این نتیجه تحت تاثیر اندیشه ابن عربی است و این دو عارف با رویکردی متناقض نما اندیشه های خود را بیان می کنند
مقایسه ساختار حکایات مجمع النوادر بنبانی و بهارستان جامی با تاکید بر آبشخور آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ادب فارسی کم نیستند آثاری که با عنوانِ مجمع الحکایات، مجمع النوادر و... نوشته شده اند؛ آثاری با ارزش و تأثیرگذار که در کنار محبوبیت و مقبولیت، نقش عظیمی در شکل گیری و پایه ریزی داستان و داستان پردازی در ادبیات فارسی داشته اند. در میان حکایت های این کتب، کمتر حکایاتی یافت می شوند که نویسنده، خود خالق آن باشد. چه بسا نویسنده ای بیشتر حکایات را از منابع پیشین یا آثار هم عصرش آورده و با توانایی هنری و متناسب با سبک متداول عصر خود، آن ها را بر پایه مضمون موردنظر طبقه بندی کرده است. مجمع النوادر، مجموعه ای از حکایت ها و روایت ها و مثل هایی است که توسّط فیض الله بن زین العابدین بن حسام بنبانی معروف به صدر جهان (زنده ۹۰۷ ق) در زمان محمود شاه بیگره (863- 917 ق) تحریر یافته و به نام او اتحاف شده است. بنبانی در این اثر به تصریح خود از منابع هم زمان یا پیشین خویش بهره جسته و در نگارش این کتاب طریق ایجاز را در پیش گرفته است. یکی از این منابع، بهارستان جامی (با 28 حکایت و روایت مشترک) است . با بررسی های انجام گرفته آبشخور اصلی این حکایت ها در متون عربی و فارسی پیش ازاین دو نویسنده نیز یافت شد. بیشترین بسامد را کتب نثر الدّر فی المحاضرات، تذکر ه الحمدونیه و محاضرات الأدباء دارا است. منابع فارسی سهم کمتری از این بسامد دارند. باوجود اشتراکات و افتراقات سبکی و هنری بنبانی و جامی به ویژه توجه بنبانی به ایجاز و وفاداری او به متن اصلی و شیوه ساده نویسی و به نظم درآوردن حکایات توسط جامی سبب شده است اختلافات بسیاری در بیان مفهوم حکایات به وجود آید.
ضرورت تصحیح مجدد مقامات شیخ الاسلام حضرت خواجه عبدالله انصاری هروی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
55 - 70
حوزه های تخصصی:
مقامات شیخ الاسلام حضرت خواجه عبدالله انصاری هروی یکی از آثاری است که آن را متعلق به عبدالرحمن جامی دانسته اند. برخی از جملات و عبارات این کتاب یا عیناً مانند نفحات الانس جامی و طبقات الصوفیه انصاری است یا این که با اندکی تغییر در این کتاب آمده است. تاکنون، سه تصحیح از این اثر صورت گرفته است و با وجود کوشش های آربری، فکری سلجوقی و بشیر، هنوز نقص ها و ایرادهایی در تصحیح یا تحشیه ها و تعلیقات آن دیده می شود. این پژوهش با شیوۀ سندپژوهی انجام یافته است و کوشیده ایم با معرّفی آن، ضمن اشاره به مؤلفه های فکری، زبانی و ادبی و ویژگی های سبکی اثر، با بیان برخی از ایرادها و اشکالات موجود در تصحیح های انجام شده، ضرورت تصحیح مجدد آن را یادآور شویم. قراین به دست آمده نشان می دهد که اولاً، اشکال های متن ذیل پنج مؤلفۀ کلی ایراد در علائم نگارشی و ویرایشی، خطا در چاپ، اشتباه خواندن نسخه ها، ایراد در تحشیه و تعلیقه یا نقص در آن و حذف واژه یا اصطلاحی مهم از متن خلاصه می شود. ثانیاً، از منظر ویژگی های سبکی، با توجه به قراین به دست آمده این متن بر چند مؤلفۀ کلی استوار است. به لحاظ ویژگی فکری، برخی از شاخص ترین و محوری ترین اندیشۀهای صوفیه مانند ذکر شطحیات اهل سلوک و تفوق طریقت بر شریعت در این متن آشکارا دیده می شود. به لحاظ ویژگی زبانی، با توجه به این که نویسنده رسالت خود را نه فضل فروشی و تقدم چگونه گفتن بر چه گفتن، بلکه راحت بودن درک معنا و انتقال پیام می داند، با متنی ساده و مرسل روبه روییم. با توجه به این مسئله، به لحاظ ویژگی ادبی نیز، نویسنده کوشیده است تا حد امکان از آرایه های لفظی و معنوی ساده ای بهره بگیرد تا این اثر برای اغلب مخاطبان قابل فهم باشد.
مطالعه مفهوم اعتدال در نگاره«مرد شهری و روستایی» در سبحه الابرار جامی با رویکرد ترامتنی ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۱)
67 - 83
حوزه های تخصصی:
نسخه هفت اورنگ ابراهیم میرزا از جمله نسخی است که با حمایت حاکم وقت خراسان و در کارگاه سلطنتی، مصورسازی و کتابت شده است. نگاره «مرد شهری و تاراج میوه» که برگرفته از حکایت «شهری و روستایی که وی را به باغ خود برد» از عبدالرحمن جامی، توسط هنرمندان آن زمان، مصور شده است. در این جستار، با خوانشی تطبیقی، شرح برگرفتگی و مطالعه آستانه های متن (دو جز ترامتنیت)، علاوه بر تفصیل لایه های معنایی متونی که از دیگر متن ها زاده می شوند، مبنای خلق نگاره تشریح خواهد شد؛ از همین رو، هدف پژوهش واکاوی متن نوشتاری و تصویری و هم چنین، خوانش بیش متنی در هویدا ساختن تاثیرمتن آیات قرآن و تفاسیر آن در تصویرگری نگاره مذکور است که با بررسی پیرامتن های نگاره، تبیین جایگاه ابراهیم میرزا به عنوان حامی اثر ارایه خواهد شد. پژوهش حاضر، با استفاده از روش توصیفی-تطبیقی و با استفاده از منابع تاریخی و کتابخانه ای به این پرسش می پردازد که، ارتباط میان حامی نسخه هفت اورنگ ابراهیم میرزا و مفهوم اعتدال در نگاره مرد شهری و روستایی چیست. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که، نگارگر ضمن وفاداری به متن اصلی -شعر جامی- از متون دیگر مانند آیات سوره انعام پیرامون اسراف و دستورالعمل قرآنی در زمان برداشت محصول (حق حصاد) بهره برده که این موضوع با ترسیم شاهزاده صفوی در مرکز نگاره و اشاره به اعتدال و میانه روی در زمام داری حامی و سفارش دهنده اثر و عرض ارادت به ایشان در رابطه است.
هنر خراسان در دوره سلطان حسین بایقرا (911-875ق.) (با تکیه بر موسیقی و نگارگری)(مقاله علمی وزارت علوم)
به گواه متون و نگاره های بازمانده از عصر تیموری، اوج شکوفایی هنر موسیقی و نگارگری در این دوره بویژه در خراسان و دربار سلطان حسین بایقرا (875-911 ق.) و عصر وزارت امیر علیشیر نوایی بوده است. علاقه وافر سلطان حسین و حمایت های گسترده از هنرمندانِ این دو حوزه از یک سو، دربار را به محفلی پررونق جهت هنرنمایی موسیقی دانان و نگارگران درآورد و از دیگر سو، امکان رشد و ترویج سبک های فاخر این دوران را فراهم نمود. از این رو، تحول و تکامل موسیقی و نگارگری در خراسانِ عصر سلطان حسین بایقرا به جایی رسید که هنرمندان سایر بلاد برای فراگیری این هنرها و تکمیل آموزه های خود راهی هرات گردیدند. نوشته حاضر بر آن است تا با روش توصیفی - تحلیلی و با استناد به متون تاریخی و نگاره های باقی مانده، به بررسی وضعیت موسیقی و نگارگری با تأکید ویژه بر دو شخصیت برجسته این دوره در خراسان، "عبدالرحمان جامی" و "کمال الدین بهزاد" و میزان و چگونگی تأثیر فعالیت آنان، در رونق این دو هنر اصیلِ ایرانی را مورد بررسی قرار دهد. یافته ها حاکی از آن است که رشد این دو هنر از کارکردی دو سویه برخوردار بوده است که طی آن هنرمندان مورد حمایت مادی قرار گرفته و متعاقباً خلق آثار ممتاز از سوی آنان، وجهه اجتماعی - فرهنگی ویژه ای را برای خراسان دوره سلطان حسین به ارمغان آورد که این مهم یکی از سیاست های حکمرانان تیموری محسوب می گردید. According to surviving texts and paintings of the Timurid era, heyday of the Music and painting arts had been in this period, especially in Khorasan and the court of Sultan Hussein Bayqara (911-875Q) and in the Ministerial period of Amir AlishirNavaee. On the one hand, Sultan Hussein’s enthusiasm and his extensive supporting the two fields artists, turned the court into a thriving place for performance of musicians and painters, and on the other hand, it provided the possibility for progressing and promoting the fine style of this period.Hence, the evolution of music and painting in Khorasan in the era of Sultan Hussein Bayqara caused artists from other cities went to Herat to learn the arts and complete their teachings. This study, adopting a descriptive-analytic method and citing historical texts and remaining paintings, aims to investigate the status of Music and painting with special emphasis on two prominent figures of the period in Khorasan, “Abdar-Rahman Jami” and «Kamal al-Din Behzad» and studies the amount and quality of the impact of their activities on the prosperity of these two original Iranian arts. The findings suggest that the growth of these two arts has had a bi-directional function during which artists had material support and consequently, their creation of outstanding works brought specific socio-cultural face for Khorasan in the period of Sultan Hussein that was one of the policies of the Timurid rulers.
بررسی و مقایسه تقدیر، عشق و دنیاگریزی در آثار فلوطین و جامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۳
105 - 122
حوزه های تخصصی:
تقدیر، عشق و دنیاگریزی از اساسی ترین مبانی فکری مشترک حکیمان ذوقی چون فلوطین و شاعرانی عارف همچون جامی است. حکیمان ذوقی معتقدند که مبدأ هستی و معاد انسان بر پایه تقدیر الهی است که به لطیفه عشق یعنی گرامی ترین لطف خداوند مزیّن شده است. انسان به جذبه این عشق می تواند از موانع ظلمت نفس نجات یابد و به جانب کمال و قرب محبوب حرکت کند. در این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی سعی بر آن است تا مفاهیم تقدیر، عشق و دنیاگریزی با تکیه بر نظرات فلوطین و نورالدین عبدالرحمن جامی مورد بررسی قرار گیرد. این پژوهش در پی یافتن جواب این پرسش است، فلوطین و جامی از چه منظری به سه مقوله تقدیر، عشق و دنیا گریزی نگریسته اند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که فلوطین و جامی تقدیر را به عنوان طرحی کلی بر عالم حاکم می دانند، این دو نهایتِ عشق را «واحد» و عشق های مجازی را صرفاً وسیله ای برای رسیدن به حق تعالی می دانند. هر دو معتقدند که دنیای زودگذر شایسته دلبستگی نیست و بر لزوم تزکیه نفس و ترک تعلقات تأکید می کنند.