مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
ترامتنیت
حوزه های تخصصی:
اسطوره یکی از عناصر تأثیرگذار در ساختار و محتوای داستان های معاصر است. یکی از این داستان ها که با تأثیرپذیری از اسطوره ها به وجود آمده است، رمان آتش بدون دود از نادر ابراهیمی است که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانه ای است و هدف از آن، بررسی رد پای اساطیر در این رمان بر اساس نظریه ترامتنیت ژنت است. فرض نگارندگان این بوده که نویسنده در ساختار و محتوای اثر خود، آگاهانه از عناصر اساطیری استفاده کرده و با آن ها رابطه بینامتنی برقرار کرده است. مبتنی بر این ایده و بر اساس نظریه ترامتنیت ژنت، تأثیرپذیری نویسنده از متون اساطیری و حماسی به ویژه شاهنامه اثبات و نتایج زیر حاصل شده است: داستان های اساطیری و حماسی، از جمله رستم و سهراب، فریدون، سیاوش، بانوگشسب...، و عناصر اساطیری، از قبیل تقدّس درخت، تبدیل به گیاه شدن قهرمان و... در شکل گیری این رمان نقش داشته اند که بنا بر تقسیم بندی ترامتنیت ژنت در پنج زیر مجموعه پیرامتنیت، بینامتنیت، فرامتنیت، سرمتنیت و بیش متنیت مورد بررسی قرار گرفته اند.
روابط بینامتنی بین غزلات حافظ و سا یه (هوشنگ ابتهاج)
حوزه های تخصصی:
روابط بینامتنی از جمله ی مباحث نوین ادبی است که به کشف مناسبات معنایی، سبکی، جامعه شناسانه، و سیر زمینه های شناختی و تحول آن ها در آثار ادبی می انجامد. طبق نظریه ی بینامتنیت هیچ متنی آزاد از متون دیگر نیست؛ متون با یکدیگر مناسباتی دارند و هر متنی با متن قبل و بعد از خود مرتبط است. موضوع مقاله ی پیش رو، بررسی روابط بینامتنی غزل های حافظ و هوشنگ ابتهاج (سایه) است. از میان شاعران غزل سرای معاصر هوشنگ ابتهاج از معدود شاعرانی است که غزل هایی شیوا ونزدیک به سبک شاعران کلاسیک، به خصوص حافظ، دارد. پرسش بنیادین در این مقاله آن است که میان غزل های ابتهاج (زبرمتن)با غزل های حافظ (زیرمتن) چه نوع رابطه ی بینامتنی ای بسامد بیشتر دارد؟
تحلیل ارتباط ترامتنیِ همایش پرندگان نوشته پیتر سیس با منطق الطیر عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
85 - 115
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر توصیف و تبیین سازوکار ارتباطِ ترامتنیِ کتاب همایش پرندگان نوشته پیتر سیس با منطق الطیر عطار در عرصه جهانی است. براساس اسناد پیرامتنی، این کتاب با اقتباس از منطق الطیر برای مخاطب کودک و نوجوان در قالب داستان منثور بازآفریده شده است. این پژوهش با رویکرد بینامتنی به توصیف ارتباط ترامتنی همایش پرندگان با منطق الطیر و تبیین وجوه ارتباطات پنجگانه بین آن ها و ارزیابی ظرفیت الگوی ترامتنیت ژنت می پردازد. نتایج این پژوهش نشان می دهد داستان همایش پرندگان با منطق الطیر در ارتباطاتِ بینامتنی از نوع صریح و ضمنی، بیش متنیِ همان گونه و تراگونه و فرامتنیِ تأییدی و تشریحی بنابر اقتضای مخاطب خود اشتراک دارد و از منظر روابط بیش متنیِ تراگونه و سرمتنی، تفاوت هایی ازجمله کاهش حجم، تغییر قالب و فروکاست بُعد عرفانی به حماسی- تعلیمی را شامل می شود. پیرامتن های درون و برون، میزان وفاداری داستان همایش پرندگان را به اثرِ اصلی نشان می دهد. واکاوی ظرفیت الگوی ژنت، علاوه بر نمایشِ کارکرد آن، معضلاتی چون کمرنگی نقش خواننده، دریافت و واکنش فعال او، عدم استقلال متن و نبودِ نظامِ ارزیابی ساختاری از نوعِ دور هرمنوتیکی در منتها و غایتِ پرداخت این بوطیقای باز را نشان می دهد.
ترامتنیّت در رمان «آن مادیان سرخ یال» از محمود دولت آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۳۹۹شماره ۸۵
261 - 284
حوزه های تخصصی:
«آن مادیان سرخ یال» رمانی است که به زبان فارسی درباره بخشی از زندگی و احوال امرؤالقیس شاعر نامدار عرب نوشته شده است. این پژوهش برمبنای روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و هدف اصلی آن، تبیین انواع روابط متون در این رمان براساس نظریه چندمتنیّت ژرار ژنت است. نتایج حاکی از آن است که رمان آن مادیان سرخ یال نمونه ای از متون چندمتنیّت است که خودآگاهانه با طیف های گوناگونی از متون عربی ارتباط برقرار کرده و این ارتباط در جهت ایجاد نظام معنایی این متون، شامل روابط بینامتنیّت، بیش متنیّت، سرمتنیّت و پیرامتنیّت در نظریه چندمتنیّت ژرار ژنت است. براساس رابطه بینامتنیّت این نتیجه به دست آمد که در این رمان، متونی تاریخی که به نوعی با زندگی امرؤالقیس در ارتباط بوده، بازنگاری شده است. گَشتارهای کمّی و کاربردی این اثر نشان می دهد که در بخش های مختلف آن گسترش حوادث و تغییر در بخشی از وقایع و مضامین اصلی داستان نسبت به متون زِبَرمتن وجود دارد. علاوه بر این، تداخل انواع ادبی یکی از اساسی ترین مشخصه های سبک نگارش رمان آن مادیان سرخ یال است و این رمان از یادداشتی پایانی برخوردار است که دارای ویژگی پیرامتنی است.
بررسی تطبیقی- ترامتنی تأثیر کتاب نگاره های مکتب هرات بر اورهان پاموک با تأکید بر داستان خسرو و شیرین نظامی و رمان نام من سرخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش های نوین تطبیقی با به کارگیری روش های نقد بینامتنی به دنبال کشف روابط متون با یکدیگرند. ژرار ژنت، در الگوی ترامتنیت، از مناسبات میان متون سخن می گوید. به تعبیر وی، ترامتنیت هرآن چیزی است که یک متن را در ارتباط با متون دیگر قرار می دهد. در نگارگری ایرانی، متون تصویری غالباً الهام از متون کلامی خلق می شوند. مکتب هرات از برجسته ترین مکاتب نگارگری ایران است که هم نشینی کلام و تصویر در کتاب نگاره های آن بسیاری از هنرمندان جهان را تحت تاثیر قرار داده است. نزدیک به شش قرن پس از خلق این آثار، در ادبیات معاصر ترکیه، اورهان پاموک، در رمان نام من سرخ به خلق روایتی درباره ی نگارگری می پردازد. اهمیت نگاره های مکتب هرات در این رمان به گونه ایست که گویا بخشی از داستان در زمینه این نگاره ها رخ می دهد. این پژوهش با بهره گیری از نظریهه ترامتنیت ژنت به بررسی چگونگی بازتاب کتاب نگاره های مکتب هرات در رمان پاموک پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد، رمان نام من سرخ نتیجه تراگونگیِ خلاقانه کتاب نگاره های مکتب هرات است و بیش متنی بر این آثار قلمداد می شود.
خوانش ژنتیِ لوگوی دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله ی حاضر بر آن است با استفاده از رویکرد ترامتنیت ژرار ژنت، به خوانش لوگوی دانشگاه تهران- به مثابه ی متنی تصویر بپردازد. در این رویکرد، از طریق پیگیری روابط بین متون، دلالت مندی های عناصر تشکیل دهنده ی متن تشریح و درنتیجه، معانی پنهان آن آشکار می شود. ژنت از نسل دوم بینامتنیت است که نظریه ی او با عنوان ترامتنیت شناخته می شود؛ در این رویکرد، رابطه ی پیش متن و بیش متن از منظرهای مختلفی بررسی می شود تا معانی متکثر متون تشریح شود. سؤالی که نوشتار حاضر می خواهد به آن بپردازد این است که معانی ضمنی لوگوی دانشگاه تهران چیست؟ به منظور پاسخ به این سؤال، پس از تشریح آرای ترامتنیِ ژنت، لوگوی دانشگاه تهران، تحلیل و سپس مبتنی بر روشمندی ترامتنیت، خوانش شد. در خوانش این متن تصویری، با تشریح روابط بینامتنیِ عناصر تشکیل دهنده ی لوگو، آشکار شد که لوگوی دانشگاه تهران، متنی بینانشانه ای است که در آن تلفیقی از نمادهای دو دوره ی پیشااسلامی و اسلامی دیده می شود؛ از طرف دیگر، پیگیری روابط بینامتنی در این لوگو، مبین دلالت های این لوگو بر تکمیل شدگی و کمال عقلی، پیروزی و آگاهی اندیشمندانه، پویایی و تحرک است. روش کلی این مقاله از منظر هدف، بنیادی و از منظر روش، توصیفی- تحلیلی است و داده های آن نیز به شیوه ی اسنادی جمع آوری شد.
روابط ترامتنی آفرین نامه ابوشکور بلخی و بوستان و گلستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اساس نظریه بینامتنی، هیچ متنی در انزوا شکل نمی گیرد و هر متنی به شکل صریح یا غیر صریح از کتب پیش از خود تاثیر می پذیرد. ژرار ژنت با مطالعه روابط متون به موضوع ترامتنیت دست یافت و آن را به پنج مقوله: بینامتنیت، زبرمتنیت(بیش متنیت)، فرامتنیت، پیرامتنیت و سرمتنیت طبقه بندی کرد. بر این اساس، هدف این مقاله بررسی این پنج مقوله میان آفرین نامه ابوشکور بلخی و بوستان و گلستان سعدی است که به شیوه کتابخانه ای و توصیفی-تحلیلی انجام شده است. هر دو شاعر در زمینه های: علم و خرد، سخن، بخت و اقبال، نکوهش طمع ورزی و ارزش قناعت، بهره بردن از زندگی و در سر متن ادبیات تعلیمی دارای مشترکاتی هستند. آثار سعدی به عنوان «زیر متن» (متن دوم) از آفرین نامه به عنوان «زِبَرمتن» (متن اول) به شدّت متأثر بوده است و می توان گفت که آثار سعدی نمونه کاملی از مبحث ترامتنیت است که مقوله بینامتنیت و ترامتنیت بیشتری با زبر متن خود دارد.
بررسی مبانیِ بینامتنیت ژرار ژنت در رمان نوجوان عقرب های کشتی بَمبَمک اثر فرهاد حسن زاده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۸۸
142 - 168
حوزه های تخصصی:
مطالعه روابط میان متون، یکی از رویکردهای بررسی آثار ادبی است که از رهگذر آن می توان اطلاعات مهمی از متن دریافت کرد. در میان نظریه های ادبی مختلفی که به روابط متون توجه داشته اند، «ترامتنیت» از این حیث متن را واکاوی می کند. این نظریه، نخستین بار از سوی ژرار ژنت، نظریه پرداز و ساختارگرای فرانسوی، مطرح شد. ترامتنیت در پنج گونه پیرامتنیت، بینامتنیت، سرمتنیت، فرامتنیت و بیش متنیت به طور گسترده و نظام مند بررسی روابط یک متن مفروض را با عناصر پیرامونی اش با متن یا متون پیشین و یا همزمان خود و متونی که این متن را نقد و تفسیر کرده اند، بررسی می کند و گامی در جهت تأیید و یا انکار آن برمی دارد و ارتباط یک متن با ژانر و یا ژانرهایی که متن در آن شکل گرفته است و همچنین متونی را که متن از آن ها برگرفته شده است، شامل می شود. فرهاد حسن زاده از نویسندگان پرکار و صاحب سبک ادبیات کودک و نوجوان است که بالغ بر 80اثر در موضوعات مختلف دارد. وی به دریافت جوایز متعدد داخلی و بین المللی نائل آمده است. از جمله آثار مهم و مشهور وی داستان «این وبلاگ واگذار می شود»، «نمکی و مار عینکی»، «مهمان مهتاب»، «زیبا صدایم کن» و... است. این پژوهش در نظر دارد از میان پنج گونه ترامتنیت با بهره گیری از گونه بینامتنیت، رمان نوجوان «عقرب های کشتی بَمبَک» را مورد بررسی قرار داده و پیش متن های مورد توجه نویسنده را شناسایی کند. در ادامه مشخص خواهد شد نویسنده پیش متن های اثر را هدفمند انتخاب کرده و این پیش متن ها در انتخاب برخی عناصر داستان مؤثر بوده است. همچنین نویسنده در به کار بردن پیش متن هایی از فرهنگ عامه مانند ضرب المثل ها و کنایات، ترانه های رایج زمان و شعارهای انقلاب اهتمام ویژه ای داشته است. به همین دلیل حضور این پیش متن در این اثر، بسامد بالایی دارد.
خوانش بینامتنی اسطوره در نمایشنامه ی تشتر نگهبان باران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابراهیم محمدی* اکبر شایان سرشت * * عفت فارغ * چکیده آثار نمایشی کودک و نوجوان، به ویژه وقتی پدیدآورندگان آن ها در تعاملی بینامتنی با متون کهن، عناصر ساختاری مهمی از قبیل زمان، مکان، شخصیت های داستانی، پیرنگ و گاه حتی همه ی پیکره ی داستانی را دست مایه ی کار خود قرار می دهند، گذشته از فراهم آوردن زمینه ی سرگرمی و تفریح و تخلیه ی روانی، از سویی کارکرد آموزشی دارد و از دیگرسو بستر مناسبی است برای انتقال میراث نیاکان ما (سنت ها، آیین ها، دین و مذهب، سیاست و هنجارهای اجتماعی و اخلاقی جامعه) به آگاهی نسل امروز. یکی از این آبشخورهای برجسته، اسطوره و روایت های اسطوره ای است که همواره به اشکال مختلف در آیین ها، باورها و متون ادبی و هنری از جمله داستان ها، نمایشنامه ها و فیلمنامه ها بازتاب یافته است. در این جستار با بهره گیری از نظریه ی ترامتنیت ژرار ژنه، به ویژه بیش متنیت او و به شیوه ی توصیفی تحلیلی، چگونگی بازآفرینی اسطوره ی باران در نمایشنامه ی تشتر نگهبان باران نوشته ی آتسا شاملو بررسی شده است. از مهم ترین یافته های پژوهش حاضر می توان به این نمونه ها اشاره کرد: نمایشنامه ی تشتر نگهبان باران در همه ی مراحل پنج گانه ی ترامتنیت (بینامتنیت، سرمتنیت، پیرامتنیت، فرامتنیت و بیش متنیت) کاملاً متأثر از اسطوره ی باران بوده است. نویسنده، در بخش بیش متنیت بیشترین تأثیر را از اسطوره ی باران پذیرفته است، یعنی هم از همان گونگی بهره برده و هم از تراگونگی. در واقع تأثیر او از اسطوره ی باران و تغییردادن (تراگونگی) آن متناسب با حال وهوای مخاطب، باعث شده تا بتواند اثری جذاب برای کودکان و نوجوانان خلق کند. همچنین نویسنده در پیرامتنیت آستانه هایی را برای متن خود قرار داده است که با شناخت آن ها درک متن برای مخاطب آسان تر می شود. بنابراین بدون شک اسطوره ی باران از پیش متن های اصلی در خلق این اثر بوده است.
گفت وگومندی چهارمقاله با تذکره های قرن نهم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چهارمقاله یا مجمع النوادر دربردارنده حکایت هایی است که بعضی از آنها منحصربه فرد است و در هیچ منبعی قبل از آن یافت نمی شود؛ اما بعد از چهارمقاله کتاب های بسیاری به این حکایت ها اشاره کرده اند. هر متنی به نوعی با متون پیش و پس از خود ارتباط دارد؛ فارغ از اینکه این ارتباط مستقیم یا غیرمستقیم، آگاهانه یا ناآگاهانه و یا محدود یا نامحدود است. شناخت این ارتباط ها به ما کمک می کند تا متن را از مسیر آبشخورهای آن بهتر بشناسیم. گفت وگومندی و ترامتنیّتْ نظریّه هایی است که به بررسی ارتباط بین متون با آثار پیش و پس از خودشان می پردازد. گفت وگومندی با توجه به ویژگی اجتماعی بودن انسان به ارتباط بین همه نظام های زبانی، نوشتاری، تصویری و غیره می پردازد. توجه و علاقه انسان به تاریخ و استفاده از تجربه گذشتگان برای زندگی بهتر، برمبنای همین ویژگی بینامتنی او استوار است. این مقاله بر آن است که تذکره های قرن نهم هجری را بررسی کند تا میزان ارتباط این متون با چهارمقاله مشخص شود. به این منظور ابتدا شش تذکره قرن نُه بررسی و سپس اشتراکات موجود بین آنها و چهارمقاله در حوزه های واژگان، عبارت یا جمله، حوادث، زمان و مکان تبیین می شود. از میان تذکره های قرن نُه، چهار تذکره در حوزه های بحث شده به ویژه حوادث با چهارمقاله ارتباط دارند. این تذکره ها به ترتیبِ میزان ارتباط با چهارمقاله عبارت است از: مجمل فصیحی ، تذکر ه الشعرا ، بهارستان و رو ضه الصفا .
تراداستان و سفرِ تراداستانی: گونه ها و کاربست ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد و نظریه ادبی سال ششم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
159 - 190
حوزه های تخصصی:
هدف جستارِ حاضر این است که برپایه چارچوب های نظری پیرامون بینامتنیت، ترامتنیت و به ویژه بیش متنیتِ ژنتی مفاهیم مرتبطِ تراداستان و سفرِ تراداستانی را معرفی و مصادیق آنها را در آثار روایی معرفی و تحلیل نماید. به بیان دیگر، هدف این پژوهشِ روایت شناختی توصیف تراداستان و سفرِ تراداستانی و دسته بندی انواع مختلف آن در ادبیات داستانی است. پرسش های اصلی این مقاله عبارتند از: تراداستان و سفرِ تراداستانی شخصیت ها چیست و انواع و گونه های مختلف آن کدامند؟ تراداستان و سفرِ تراداستانی چگونه در ژانرهای کاربردپذیر، نظیر رمان، داستان کوتاه، اشعار روایی، نمایشنامه و فیلم مصداق پیدا می کند؟ برای پاسخ به این پرسش ها، این جستار با بهره گیری از اصطلاحات مرتبط با ترامتنیت، به خصوص بیش متنیت، و تکیه بر عناصر داستان، به ویژه شخصیت پردازی، به عنوان مهم ترین عنصر تراداستانی، مؤلفه های تراداستان را در انواع مختلف آثار روایی بررسی می کند. در این مقاله، سفرِ تراداستانی به سفرِ برون روایتی، شامل تراداستان برون روایتیِ دوسویه و یک سویه، و سفرِ درون روایتی، شامل سفر درون روایتی در داستان های هم تراز و ناتراز دسته بندی شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهند که تراداستان، فرارویِ یک داستان از طریق سفرِ برون متنی یا درون متنیِ شخصیت یا شخصیت های اصلی داستان است. به عبارت دیگر، هرگاه شخصیتی با تغییر یا بدون تغییرات ظاهری و رفتاری، وارد روایتی دیگر در همان اثر یا اثری پیشینه یا پسینه شود، کنش داستانی و معنای متن بسط می یابد و بیش متنیت و فرارویِ متنی و روایتی حاصل می گردد. سفرِ شخصیت ها از زیرمتن به رومتن، از رومتن به زیرمتن، در میان داستان های هم تراز و درون متنی در یک اثر فراداستانی و چندپیرنگی و نیز در روایت های درون متنی و ناتراز در داستان های اصلی و فرعی یک اثر روایی همگی مصادیق و نمونه هایی از تراداستان و سفرِ تراداستانی هستند.
مطالعه بازتاب چینی های آبی و سفید در شاهنامه شاه تهماسبی بر اساس آرای ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش هنر سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
۲۷-۱۷
حوزه های تخصصی:
با گسترش مفهوم متن، نوشتار، تنها مصداق متن نبوده و هر پدیده تأویل پذیری را می توان به مثابه متن در نظر گرفت. ازاین رو، هر پدیده دارای ماهیت متنی را با به کارگیری روش های خوانش متن، می توان موردمطالعه قرارداد. هدف اصلی پژوهش حاضر، مطالعه چگونگی بازتاب چینی های آبی و سفید در شاهنامه تهماسبی بر اساس آرای ترامتنیت ژنت است. با توجه به این مهم، هدف اصلی پژوهش نیز بررسی و تحلیل چینی های آبی و سفید تصویر شده در این شاهنامه و یافتن نمونه های مستند از چینی های مدنظر در مجموعه آثار موزه ویکتوریا و آلبرت و تحلیل ارتباط آن ها از منظر نظریات ترامتنیت ژنت است. در این پژوهش با رویکردی توصیفی - تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای و با روش نمونه گیری هدفمند نظری، سعی شده تا چینی های آبی و سفید تصویر شده در نگاره های شاهنامه شاه تهماسبی با نمونه های موجود در موزه ویکتوریا و آلبرت، موردبررسی ترامتنی قرار گیرند. مهم ترین نتیجه پژوهش این است که بر پایه آرای ترامتنیت ژنت، رابطه نگاره های شاهنامه شاه تهماسبی به عنوان بیش متن با چینی های آبی و سفید به عنوان پیش متن، از نوع بیش متنیت همان گونگی است.به عبارت دیگر، گر چه نگارگری ایران هیچ وقت بازنمایی صرف نبوده و جهان نگارگر با تصورات و خیال او شکل گرفته است؛ اما برپایه آرای ژرار ژنت و با فرض بیش متن بودن شاهنامه، از چینی های آبی و سفید ب ه عنوان پیش متن استفاده شده است.
بیش متنیتِ ژنتی به مثابه رویکردی در خوانش متون تصویری؛ مطالعه موردی: لوگوی هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خوانش متن لایه های متکثر معانی آن را آشکار می کند و مخاطب را از معانی ضمنی و پنهان متن آگاه می سازد. به این منظور در صد سال گذشته رهیافت های مختلف خوانش متون نظریه پردازی شده است؛ از خوانش شکل گرایانه در اوایل قرن بیستم گرفته تا تاریخ گرایی نوین در سال های پایانی آن. خاستگاه اغلب این نظریه ها نظام نشانه ای کلامی است، اما منتقدان هنری اغلب از آنها به مثابه رویکردی در خوانش متون تصویری بهره برده اند. مسئله اصلی نوشتار حاضر تبیین فرایند اجرایی کاربست بیش متنیت در خوانش متون تصویری است؛ نظریه ای که در اصل خاستگاهی کلامی دارد که به منظور خوانش متون تصویری به کار برده می شود. برای پاسخ به این پرسش که متنی تصویری چگونه با بیش متنیت خوانش می شود، لوگوی هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران به عنوان پیکره مطالعاتی و بیش متنیت به عنوان رهیافت خوانش انتخاب شد. در این رهیافت از طریق پیگیری روابط درهم تنیده شبکه های متنی، دلالت مندی های متن آشکار می شود و لایه های مختلف معانیِ ضمنی تشریح می شود. نتایج نوشتار نشان داد بیش متنیت یکی از رهیافت های کاربردی در خوانش متون تصویری است و در این راستا الگویی شش مرحله ای ارائه شد. مقاله حاضر به روش توصیفی - تحلیلی انجام یافته و داده های آن با مراجعه به منابع کتابخانه ای و مقالات علمی جمع آوری شد.
تحلیل ترامتنیّت حکایت های برگزیده اسرارنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از راه های شناخت دقیق متون، بررسی تعامل بین آن ها است و ترامتنیّت یکی از رویکردهای خوانش متن است که به روشی نظام مند، روابط بین متون را نشان می دهد. بیشتر حکایت های اسرارنامه ، ریشه در آثار پیش از آن دارد ولی شیوه تغییر و بازتولید آن بسیار سنجیده و هدف مند بوده است. در این پژوهش به روش تحلیلی- تطبیقی بر اساس نظریه ترامتنیّت ژرار ژنت، به بررسی میزان و چگونگی ارتباط اسرارنامه با زیرمتن های آن پرداخته ایم. یافته های پژوهش نشان می دهد که بهره گیری عطّار از زیرمتن ها به شکل ارتباط بینامتنی از نوع صریح و ضمنی و به منظور اعتباربخشی به روایت و تأیید مطلب صورت گرفته است. بیش ترین نوع رابطه ترامتنی اسرارنامه با زیرمتن های آن، از نوع زبرمتنی و از نوع همان گونگی و تراگونگی به روش گشتار کمّی و کاربردی است . فرایندهایی چون گشتار انگیزه، گشتار ارزش، گشتار کیفی، فزون سازی، انبساط، برش و تلخیص متن سبب تغییر گفتمان حکایات، برجسته کردن مطلب، افزودن عناصر داستانی و خارج کردن متن از حالت گزارشی به گونه روایی، ارزش کاهی یا ارزش گذاری شخصیّت های حکایات و متناسب کردن اهداف در روایت عطّار شده است. فرامتنیّت در اسرارنامه از نوع تفسیری است و در تبیین دیدگاه های عرفانی عطّار، بسط بن مایه و نمادین کردن حکایاتی که در مآخذ اسرارنامه به صورت سطحی و تک معنا نقل شده اند، موثّر بوده است.
استفاده مجمل فصیحی از چهارمقاله (اثبات چهارمقاله به عنوان منبع دو روایت در مجمل فصیحی با استفاده از نظریّه ترامتنیّت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۵ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۱
69 - 87
حوزه های تخصصی:
فصیح خوافی (777-845ه .ق) کتاب مجمل فصیحی را در قرن نهم هجری نگاشت، غالباً هر اثری بهنوعی با آثار قبل و بعد از خودش در ارتباط است. آگاهی از مأخذ یک اثر به شناخت هر چه بهتر آن کمک میکند. یکی از راههای شناخت محتوا، ساختار و جایگاه یک اثر، پی بردن به میزان و چگونگی ارتباط آن با آثار قبل از خودش است. ترامتنیّت نظریّهای است که به انواع ارتباط بین متون با یکدیگر میپردازد. فصیح خوافی در بسیاری از موارد به منظور جلوگیری از اطاله کلام از ذکر منبع خودداری نموده؛ از جمله روایتهای وفات اسکافی و عصیان ماکان کاکوی که در شمار حوادث سال 386ه .ق بیان شدهاند. سوال پژوهش یافتن منبع خوافی در این دو حکایت و اثبات آن است. با تعمق در دو کتاب چهارمقاله و مجمل فصیحی و بررسی و مقایسه آن دو از نظر شباهتهای بینامتنی، مشخص گردید که سه حکایت چهارمقاله در مجمل فصیحی نیز ذکر شدهاند. وجود اشتباهات تاریخی مشترک، عبارتهای مشابه و جزئیات مشترک بین دو روایت مجمل فصیحی در ذکر حوادث سال 386ه .ق و حکایتهای اول و دوم مقاله اول چهارمقاله، همچنین پیرامتنیّت موجود در ماجرای پیشگویی خیّام در مجمل فصیحی با حکایت هفتم از مقاله سوم چهارمقاله اثبات مینماید چهارمقاله که در قرن ششم هجری توسط نظامی عروضی نوشته شده، منبع فصیح خوافی در نگارش روایتهایی است که در ذکر حوادث سال 386 ه .ق در مورد اسکافی و ماکان آورده است
خوانش بیش متنی چهار اثر برگزیده تصویرسازی کلودیا پالماروسی با پیش متن هایی از نقاشی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۳ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
5 - 16
حوزه های تخصصی:
نقاشی ایرانی به عنوان یکی از زیباترین جلوه های فرهنگ ایرانی_اسلامی، واجد ویژگی های بینشی، مضمونی و ساختاری است که آن را مورد توجه هنرمندان و پژوهشگران بسیاری قرار داده است. کلودیا پالماروسی، تصویرساز ایتالیایی معاصری است که پیش متن چهار اثر شاخص خود را طی سال های 2015و2016 از نگاره های ایرانی برگزیده است. این گزینش بیش از همه براساس ویژگی های ساختاری نقاشی ایرانی صورت گرفته است. هدف از این پژوهش مطالعه چگونگی ارتباط میان این آثار پالماروسی و پیش متن های برگرفته آنها از نقاشی ایرانی است. این پژوهش درصدد پاسخ به این پرسش ها است که رابطه میان این آثار با پیش متن های خود چگونه تبیین می شود؟ و در فرآیند اقتباس این آثار از نگاره های ایرانی چه تغییراتی صورت گرفته است؟ این پژوهش با هدف بنیادی و به شیوه توصیفی_تحلیلی و تطبیقی است که با روش ترامتنیت و رویکرد بیش متنی صورت گرفته است. در جمع بندی نتایج این پژوهش می توان گفت که ارتباط میان متن های پیشین و پسین از نوع درزمانی و بینافرهنگی بوده و بیش متن ها با تغییر و تراگونگی در پیش متن ها ایجاد شده اند. فرآیند اقتباس آثار تصویرسازی پالماروسی از نگاره های ایرانی، اگرچه با توجه به ویژگی های ساختاری نقاشی ایرانی با تغییرات بسیاری چون تغییرات فرهنگی، روایی، نشانه ای، زمانی، جنسیتی، سنی و... همراه بوده، اما یک انتقال فرهنگی-هنری را درپی داشته است.
بررسی تطبیقی خون آشام گلشیری و مه یر با رویکرد ترامتنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
996 - 1020
ژنت معتقد است متون مختلف برگرفته از آثار پیش از خود هستند. او روابط بین متون مختلف را به پنج دسته بینامتنیت، سرمتنیت، پیرا متنیت، فرامتنیت و بیش متنیت تقسیم می کند. از آنجا که یکی از موضوعات مهم در ادبیات تطبیقی میزان اثرپذیری یا اثرگذاری ادبی است و ژنت نیز در نظریه ترامتنیت خود به دنبال تأثیرپذیری متون از یکدیگر است. می توان گفت ترامتنیت با ادبیات تطبیقی ارتباط دارند.خون آشام ها افسانه های اروپایی هستند که مخاطبان نوجوان زیادی را به خود جذب کرده اند و گلشیری برای اولین بار آنها را وارد داستانی ایرانی کرده است. در این تحقیق با استفاده از شیوه تحلیل محتوا به بررسی خون آشام استفنی مه یر و گلشیری بر اساس روابط ترامتنی خواهیم پرداخت تا به این سؤالات پاسخ دهیم که در مجموعه خون آشام گلشیری انتقال متن اولیه به متن ثانویه چگونه صورت گرفته است و گلشیری از کدام عناصر ترامتنی در اثر خود استفاده کرده-است؟ مناسبات فرهنگی چه تأثیری بر متن ثانویه گذاشته است؟گلشیری در اثر خود از عناصر بینامتنیت، سرمتنیت، پیرامتنیت و بیش متنیت بهره برده است و مناسبات فرهنگی ایران باعث تغییراتی در داستان شده است که از آن طرحی خلاقانه ساخته است.
بررسی تطبیقی فیلم و داستان «مهمان مامان» بر اساس نظریه روایت ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۶
153 - 172
حوزه های تخصصی:
روایت از دو عنصر اساسی قصه و قصه گو تشکیل می شود که در همه روایت ها از هر نوعی دیده می شود و جزو ذاتی هر نوع روایتی است. ژرار ژنت متأثر از شکل گرایان روس قصه را یکی از جنبه های روایت می داند و آن را ترتیب واقعی ارزیابی می کند، در نتیجه توانسته برای تمامی روابط بین توالی زمانی رخدادها و ترتیب روایت، تحلیلی ارائه دهد و با استفاده از زمان و تغییرات در خط داستانی، پی رنگ و شکل داستانی خود را بنا سازد. او نظریه زمان در روایت را در سه محور نظم، تداوم و بسامد(تکرار) مطرح می کند و روایت شناسی را بر ارتباطات میان داستان و متن روایی و به ویژه زمان، وجه، آوا و کانونی سازی که ترکیبی از شیوه های ساختار روایت و نظریه ترامتنیت که به طور کلی رابطه یک متن در متن دیگر است قرار می دهد. همچنین عنوان بندی آغازین فیلم که به عنوان یکی از پنج مناسبت ترامتنیت در این نمونه مورد تأکید قرار می گیرد. در این پژوهش با رویکرد به مقوله تکنیک های روایت پردازی از ژرار ژنت از یک سو و فیلم و داستان «مهمان مامان» از سویی دیگر مهم ترین تکنیک های روایت پردازی بررسی می شود.
خوانش بیش متنی عناصر نوشتاری در قالیچه محرابی موزه دفینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
43 - 54
حوزه های تخصصی:
قالیچه های محرابی دوره صفویه از جمله گونه های قالی است که در سده نوزدهم میلادی به عنوان پیش متن سایر قالیچه ها در ایران و ترکیه مورد استفاده قرار می گیرد. از آن جا که بدون خلق قالیچه های دوره صفویه امکان خلق قالیچه های ادوار بعدی ممکن نبود، بنابراین، روابط میان این متن ها نه از نوع هم حضوری، بلکه از نوع برگرفتگی در نظر گرفته می شود. به نظر می رسد در این برگرفتگی، سبک یک سان و مضامین متفاوت است. لذا، در این برگرفتگی می توان شاهد دگرگونی های موضوعی و مضمونی بود. متن کلامی دراکثر قالیچه های صفوی برگرفته از آیات قرآنی است؛ ولیکن، متن کلامی در قالیچه موجود در موزه دفینه در دوره قاجار بیش تر شامل اشعار غنایی و تعلیمی می شود. حال پرسش این است: دگرگونی های موضوعی و مضمونی در قالیچه موزه دفینه در قیاس با قالیچه های دوره صفویه چگونه قابل تبیین است؟ هدف از این پژوهش، تحلیل نشانگان کلامی قالیچه موزه دفینه با تکیه بر بیش متنیت ژنت است؛ و با توجه به برگرفتگی این قالیچه از قالیچه های دوره صفویه، برای رسیدن به پاسخی مناسب با استفاده از رویکرد بیش متنیت و روش توصیفی و تحلیلی می توان به این نتیجه رسید که، رابطه این برگرفتگی در شکل کلی قالیچه همان گونی و از گونه پاستیش است. ولیکن، این برگرفتگی در عناصر کلامی از نوع تراگونگی و ترانزپوزیسیون است. با توجه به این تراگونگی می توان گفت، دگرگونی در بیش متن بیش تر تاکید بر مضمون است. چرا که این متون، سعی در بیان مضمونی متفاوت از سلوک و بقا و فنا فی الله را داشته و تلاش در نقد شرایط کنونی جامعه و یادآوری شرایط آرامش بخش و مفرح در دوره صفویه داشته است.
خوانش آثار پیکرنگاری مهرعلی، نقاش دوره قاجار، با رویکرد ترامتنیت ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۵
93 - 109
حوزه های تخصصی:
در تاریخ هنر ایران، نقاشی قاجار از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده و پیکرنگاری به عنوان شاخه ای برجسته از نقاشی در دوره فتحعلی شاه قاجار قابل تأمل است. پیکرنگاری مکتبی است که در آن روش های طبیعت پردازی، نگاری و آذین گری به طرز درخشان با هم سازگار شده است. «مهرعلی» یکی از نقاشان این دوره است بوده که علاوه بر پیکرنگاری از شخص فتحعلی شاه، تعدادی از زنان قاجاری را نیز به تصویر کشیده است. هدف اولیه از این پژوهش: مطالعه آثار مهرعلی(نقاش سبک پیکرنگاری) بر اساس ویژگی های تجسمی و نحوه برخورد آن ها با مقوله سنت گرایی و کاربرد عناصر تزئینی است. اما هدف کلی این پژوهش بازخواهی و خوانش آثار مهرعلی با روش ترامتنیت ژرار ژنت می باشد. سؤالات تحقیق عبارت اند از : 1. عناصر تزئینی و رویکرد سنت گرایانه در آثار مهرعلی چگونه ظهور یافته است؟ 2. چگونه می توان با استفاده از تقسیم بندی ترامتنیت در نظریه ژرار ژنت معادل های تصویری را بصورت هدفمند در آثار مهرعلی پیگیری کرد؟ روش تحقیق این پژوهش توصیفی- تحلیلی با بهره گیری از منابع کتابخانه ای-اینترنتی است. نتایج پژوهش بیانگر آن است آثار مهرعلی روابط بینامتنی صریح و آشکاری با نوشته ها و سروده های شاعران و ادیبان، حجاری های برجای مانده از روزگاران گذشته ایران، برقرار نموده است. همچنین آثارش رابطه بینامتنی ضمنی و پنهانی با اسطوره های باستانی ایران دارد. آثارمهرعلی دربردارنده سرمتن مکتب پیکرنگاری درباری قاجار است. کلیه تفاسیر و نقدهای مربوط به آثار مهرعلی فرامتن های آثار ایشان محسوب می شود. همچنین کارهای تبلیغی فتحعلی شاه قاجار از قبیل فرستادن تابلوهای پیکرنگاری به نشانه پیشکش به دربار هند و کاخ ورسای، پیرامتن آثار مهرعلی می باشد. بیش متنیت آثار مهرعلی سفارش دهنده آثار یعنی فتحعلی شاه قاجار و مکاتب نگارگری پیشین ایران است. همچنین خود آثار مهرعلی به عنوان بیش متن در آثار هنرمندان بعد از ایشان به شمار می آید.