مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۸۱.
۱۸۲.
۱۸۳.
۱۸۴.
۱۸۵.
۱۸۶.
۱۸۷.
۱۸۸.
۱۸۹.
۱۹۰.
۱۹۱.
۱۹۲.
۱۹۳.
۱۹۴.
۱۹۵.
۱۹۶.
۱۹۷.
۱۹۸.
۱۹۹.
۲۰۰.
شبکه های اجتماعی مجازی
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر بررسی اثربخشی شبکه های اجتماعی مجازی بر میزان پرخاشگری و تفکر خلاق دانش آموزان دختر متوسطه دوم شهر یزد است. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام می شود و از نظر هدف جزء پژوهش های کاربردی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوم شهر یزد می باشد که آمار آنان 2300 اعلام شد. برای انتخاب نمونه 30 نفر از دانش آموزان دختر متوسطه دوم، به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. این تعداد افراد، به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه پرخاشگری آیزنگ (1978)، پرسشنامه تفکر خلاق هانی (1384) و بسته آموزشی شطرنج محقق ساخته بود. برای تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج یافته ها نشان داد شبکه های اجتماعی مجازی بر میزان پرخاشگری و تفکر خلاق دانش آموزان تأثیر معنادار دارد. لذا؛ معلمان و خانواده ها باید ضمن این که آموزش در مورد استفاده درست از شبکه های مجازی به دانش آموزان داشته باشند، خطرات شبکه های محیط مجازی را به آنان یادآور شوند.
رابطه استفاده از اینستاگرام با میزان نشاط اجتماعی جوانان تهرانی در نیمه دوم سال 1399
منبع:
رهپویه ارتباطات و فرهنگ دوره اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
87 - 98
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر یک پژوهش کاربردی باهدف شناسایی رابطه بین میزان و نوع استفاده از اینستاگرام با میزان نشاط اجتماعی جوانان شهر تهران است. چارچوب نظری این پژوهش ترکیبی و از نظریه استفاده و رضایتمندی و نظریه نشاط اجتماعی داینر استفاده شده است. این پژوهش از نوع کمی و روش آن پیمایشی است. حجم جامعه آماری کلیه جوانان شهر تهران است که براساس آخرین سرشماری تعداد آنها ۱۹۳۷۰۶۴ است. حجم نمونه ۳۸۴ نفر و روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای است. تکنیک گردآوری اطلاعات پرسشنامه و تحلیل داده ها از طریق نرم افزار spss صورت گرفته است. روایی از نوع اعتبار صوری و پایایی از طریق ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شده است که برای متغیر میزان استفاده از اینستاگرام 88/0 (88 درصد) و برای متغیر میزان نشاط اجتماعی 82/0 (82 درصد) بوده است. براساس یافته های توصیفی، میانگین استفاده جوانان شهر تهران از اینستاگرام در طول شبانه روز 3 ساعت و 39 دقیقه بوده است که در مقایسه با شبکه های اجتماعی دیگر رتبه اول را دارد. بیشترین نوع استفاده آنها از اینستاگرام جنبه شناختی دارد. همچنین میزان نشاط اجتماعی در طیف لیکرت پنج درجه ای در حد متوسط است. در بین ابعاد نشاط اجتماعی بیشترین نشاط با 6/3 (در طیف 5 درجه ای لیکرت) متعلق به بعد معاشرت است. نتایج نشان می دهد بین نشاط اجتماعی و میزان استفاده از اینستاگرام همبستگی معناداری وجود دارد. این همبستگی از نوع معکوس و شدت آن ضعیف است. در خصوص رابطه بین نوع استفاده از اینستاگرام و میزان نشاط اجتماعی نیز می توان گفت به ترتیب بین نوع استفاده سرگرمی و تفریحی، کسب هویت شخصی، شناخت از دیگران و برقراری ارتباط با دیگران با نشاط اجتماعی همبستگی معکوس وجود دارد. همچنین یافته ها نشان داد تنها در بعد کسب اخبار و اطلاعات و میزان نشاط اجتماعی همبستگی مستقیم با شدت ضعیف وجود دارد. در مجموع می توان بیان داشت که با افزایش میزان استفاده از اینستاگرام در بین جوانان از میزان نشاط اجتماعی آنان در حد ضعیفی کاسته شد. در نوع استفاده از اینستاگرام نیز هر چه استفاده سرگرمی و کسب هویت شخصی افزایش یافت، نشاط اجتماعی جوانان شهر تهران کاهش یافت. همچنین در بین ابعاد نشاط اجتماعی بیشترین همبستگی منفی بر روی نشاط امنیتی بوده است.
بررسی تاثیر شبکه های اجتماعی مجازی بر ارتباطات کاربران متاهل در خانواده
حوزههای تخصصی:
تغییرات سریع زندگی بشر به واسطه ی فناوری های نوین در حوزه ی ارتباطات در ابعاد مختلف حاصل گردیده و خانواده و فرهنگ و روابط حاکم بر آن ها نیز از این فاعده مستثنی نبوده است. هدف این پژوهش نیز در این راستا شناسایی مخاطرات و آسیب های شبکه های اجتماعی مجازی در چارچوب روابط افراد در درون نهاد خانواده و ارائه راهکارهایی برای کاهش آسیب های شبکه های اجتماعی مجازی بر تعاملات خانوادگی می باشد. نوع روش پژوهش، روش پیمایشی و جامعه آماری کاربران متأهل شبکه های اجتماعی مجازی شهر اصفهان، روش نمونه گیری خوشه ای استفاده گردیده و به افراد ، به روش اتفاقی پرسش نامه ها داده شده است. حجم نمونه نیز بر اساس فرمول کوکران معادل 380 نفر تعیین گردید. متغیر مستقل پژوهش حاضر، شبکه های اجتماعی مجازی و متغیر وابسته مناسبات خانوادگی است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری محاسباتی spss Amos & انجام شده است. چارچوب نظری این پژوهش مبتنی بر نظریه استفاده و رضایت مند، نظریه ساخت یابی گیدنز، نظریه کاشت و نظریه استحکام یا تأثیر محدود بوده است. نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر این است که استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی در ارزش ها، احساسات و شناخت ها و ارتباطات نامتعارف میان افراد تاثیر می گذارد همچنین میزان و مدت زمان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی بر تعاملات اعضای خانواده تأثیرگذار خواهد بود در تحقیق حاضر نیز ما به این نتیجه رسیدیم که استفاده از آن ها بر بی-اعتمادی نسبت به همسر و میزان تعامل افراد با اعضای خانواده تاثیر می گذارد.
مدل سازی معادله ساختاری تأثیر شبکه های اجتماعی مجازی بر هویت جوانان استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه هویت یابی جوانان در کشور به مسئله مهمی تبدیل شده است و شناسایی عوامل مؤثر بر هویت جوانان ضروری به نظر می رسد، پژوهش حاضر با هدف، بررسی تأثیر شبکه های اجتماعی مجازی بر هویت جوانان انجام شده است. روش این پژوهش از نوع کمی و پیمایشی و جامعه آماری آن، شامل جوانان 18 تا 35 سال استان آذربایجان غربی بوده که به روش تصادفی انتخاب شده اند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه الکترونیکی محقق ساخته جمع آوری شده است. حجم نمونه با استفاده از نرم افزار Sample power 383 نفر به دست آمده که برای حصول اطمینان، این تعداد به 400 نفر افزایش یافته و داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار Spss 26 تحلیل شده و مدل معادله ساختاری و معیارهای برازش مدل، با نرم افزار Amos Graphic 24 ترسیم و برآورد شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که میزان همبستگی پیرسون بین بعد شناختی و ارتباطی شبکه های اجتماعی مجازی با هویت جوانان در سطح معناداری است و بعد ارتباطی، بیشترین همبستگی را با بعد دینی هویت و بعد شناختی بیشترین همبستگی را با بعد سیاسی هویت جوانان داشته است، نتایج رگرسیون چندگانه نیز حاکی از آن است که ابعاد متغیر مستقل پژوهش به میزان 67 درصد واریانس و تغییرات متغیر وابسته پژوهش را تبیین کرده اند؛ همچنین بر اساس مدل سازی معادله ساختاری پژوهش می توان گفت که باتوجه به معیارهای برازش داده های تجربی پژوهش از مدل نظری حمایت کرده است. به طورکلی نتایج بیانگر آن است که دو بعد شناختی و ارتباطی شبکه های اجتماعی مجازی بر هویت جوانان استان آذربایجان غربی تأثیر داشته اند و ابعاد هویتی جوانان این استان را تحت تأثیر قرار داده اند، هرچند اثرگذاری این دو بعد در سطح ضعیفی بوده است.
مدل یابی افسردگی از طریق مقایسه اجتماعی رو به بالا در شبکه های اجتماعی مجازی: بررسی نقش میانجیگری حسادت و نقش تعدیل گر ادراک حمایت همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : مخاطرات استفاده از شبکه های اجتماعی موجب شده است، طی دهه های اخیر تحقیقات مختلفی در این حوزه صورت گیرد. هدف پژوهش حاضر نیز بررسی نقش میانجیگری حسادت و نیز نقش تعدیلگر ادراک حمایت همسر در رابطه بین مقایسه اجتماعی رو به بالا و افسردگی در شبکه های اجتماعی مجازی بود. روش : روش پژوهش همبستگی- مدل معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش شامل افراد متأهل شهر کرمان و نمونه 320 نفر از زنان و مردان این شهر بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و از طریق لینکی که برایشان ارسال شد به پرسشنامه محقق ساخته مقایسه اجتماعی رو به بالا در شبکه های اجتماعی مجازی، پرسشنامه افسردگی رادلوف (1991)، پرسشنامه حسادت در شبکه های اجتماعی تاندوک، فروسی و دافی (2015) و مقیاس تجدید نظر شده حمایت در روابط صمیمانه دهل لارسن و لاندرس (2001) پاسخ دادند. سپس داده ها با استفاده از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها : یافته های حاصل از پژوهش نشان داد، حسادت می تواند؛ نقش میانجی را در رابطه بین مقایسه اجتماعی رو به بالا در شبکه های اجتماعی و افسردگی ایفا کند. همچنین ادراک حمایت همسر توانست در رابطه بین حسادت در شبکه های اجتماعی مجازی و افسردگی را تعدیل کند. نتیجه گیری : با توجه به یافته ها می توان گفت، مقایسه رو به بالا با دیگران علاوه بر تأثیر بر حسادت در شبکه های اجتماعی مجازی می تواند؛ افسردگی را نیز در افراد متأهل افزایش دهد. در این بین ادراک حمایت همسر می تواند در کاهش پیامدهای حسادت ورزی در این شبکه ها موثر باشد.
عرفی زدایی بین کاربران اینستاگرام؛ ارائه یک نظریه مبنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخلاف برخی نظریه ها، شبکه های اجتماعی مجازی منجر به عرفی شدن همه کاربران خود نشده اند. در این مقاله به دنبال پاسخ به این پرسش هستیم که مهمترین عوامل تقویت کننده عرفی زدایی در شبکه های اجتماعی مجازی، و به صورت موردی اینستاگرام، چیست و کاربران به چه شیوه و تکنیک هایی در مقابل اثرات عرفی کننده شبکه های اجتماعی مقاومت می کنند؟ بر این اساس به روش نظریه مبنایی از دانشجویان کارشناسی دانشگاه های تهران، که مذهبی بوده و در اینستاگرام دارای حدود چندهزارنفر دنبال کننده بودند مصاحبه به عمل آمد. از آنان راجع به سبک ها و تکنیک های مورد استفاده در شبکه پرسش به عمل آمد. نتایج مصاحبه ها وارد نرم افزار Maxqda20 شد و پس از سه مرحله کدگذاری نتایج در ده مقوله گردآوری شدند: این مقوله ها عبارت اند از زمینه پیشاشبکه ای، ایجاد زره حفاظتی، معرفت فراملی به شبکه، قدرت کنشگری، گزینش سبک زندگی مؤمنانه، یادآوری و مراقبه، بلوغ در تعامل، مراقبت درونی و بیرونی، صبوری فکری و ساخت شبکه بومی. در نهایت، مهمترین یافته تحقیق صورت بندی همه این مقوله ها در قالب مقوله محوری «مجاهدت آگاهانه» و تکمیل نظریه مبنایی بود. یافته ها نشان داد که عرفی زدایی در شبکه های اجتماعی مجازی تنها با رعایت این عوامل امکان پذیر خواهد بود.
بررسی جامعه شناختی رابطه شبکه های اجتماعی مجازی و مشارکت سیاسی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اگرچه توسعه تکنولوژی های ارتباطی موجب شکل گیری اجتماعات شبکه گونه آنلاین در فضای مجازی شده و در رفتارهای فردی و اجتماعی مردم تاثیرات عمیقی گذاشته است، اما تحقیقات تجربی انگشت شماری را می توان سراغ گرفت که موضوع آن ها، بررسی چگونگی پیوند و تاثیر این شبکه های نوپدید بر رفتار مشارکت جویانه شهروندان در امور سیاسی باشد. پژوهش حاضر به این سوال می پردازد که آیا شبکه های اجتماعی مجازی می توانند بر مشارکت سیاسی دانشجویان تاثیرگذار باشند؟ فرضیه پژوهش از طریق پرسشنامه در میان دانشجویان دانشگاه قم به آزمون تجربی گذاشته شد. اعتبار پرسشنامه مذکور مبتنی بر آماره آلفای کرونباخ است. داده ها از طریق نرم افزار SPSS تحت محیط ویندوز، تجزیه و تحلیل شدند. با تقسیم شبکه های اجتماعی به سه بعد افقی، عمودی و انسجام اجتماعی و درنظرگرفتن پنج وجه از مشارکت سیاسی، یعنی: انتخاب کنندگی (سطح یک)، نظارت سیاسی (سطح دوم)، انتخاب شوندگی (سطح سوم)، دخالت و مشارکت در اصلاحات درون ساختاری (سطح چهارم) و اقدام و عمل برای تغییرات بنیادین نهادهای سیاسی (سطح پنجم)، جامعه ی آماری انتخاب شده مورد بررسی قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان می دهند که شبکه های افقی دارای بیشترین تاثیر، و شبکه های عمودی دارای کم ترین تاثیر در مشارکت سیاسی کاربران شبکه های اجتماعی مجازی هستند. پژوهش حاضر از نوع مطالعات همبستگی، و طرح آن با توجه به روش جمع آوری داده ها از نوع پس رویدادی است.
تأثیر میزان گرایش به شبکه های اجتماعی مجازی و برنامه های ماهواره بر منابع احساسی زنان (مطالعه موردی: زنان متأهل 20 55 سال بروجرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و دوم زمستان ۱۴۰۰شماره ۵۶
163 - 194
حوزههای تخصصی:
با فرارسیدن عصر فنّاوری های نوین ارتباطی و گسترش فراگیر آن که به دنبال خود مفاهیم جدیدی چون واقعیت مجازی، فضای سایبری و... را به همراه آورد تغییر و تحولات گسترده ای در روابط زوجین ایجاد شد. رسانه های جمعی، با ایجاد تغییرات فرهنگی، دگرگونی های عمده ای در نگرش های زوجین به عواطف و احساسات نسبت به یکدیگر در زندگی مشترک رقم زده اند. هدف پژوهشِ پیش رو بررسی تأثیر گرایش به برنامه های ماهواره و شبکه های اجتماعی مجازی بر منابع احساسی زنان است. چارچوب و مدل نظری پژوهش بر اساس نظریه «خویشتن و تجربه در جهان رسانه ای» تامپسون تدوین شده است؛ اما، برای افزایش غنای آن از نظریه گربنر، کمپر و کالینز نیز استفاده شده است. روش پژوهش علّی تبیینی است و جامعه آماری زنان متأهل 20 55 ساله شهر بروجرد است. نمونه گیری به روش طبقه ای نامتناسب و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 400 محاسبه شد. از طریق پرسش نامه هدایت شده اطلاعات موردنیاز جمع آوری و به کمک نرم افزار spss پردازش شد. یافته ها نشان می دهد که برنامه های ماهواره، شامل میزان و نوع استفاده، رابطه مستقیم و مثبتی با تغییرات منابع احساسی زنان داشته اند. رگرسیون چندمتغیره نشان داد که درمجموع عوامل مربوط به ماهواره توانسته اند 37 درصد واریانس مربوط به منابع احساسی زنان را تبیین کنند. درمورد شبکه های اجتماعی مجازی، عضویت در شبکه و میزان استفاده، به جز جذابیت استفاده، نیز رابطه مستقیم و مثبتی با منابع احساسی زنان نشان داده است. رگرسیون چندمتغیره توانسته درمجموع 44 درصد واریانس مربوط به منابع احساسی زنان را تبیین کند. بنابراین، یافته های پژوهش چارچوب نظری را تأیید کردند و نشان می دهند که با آن متناسب هستند.
تحلیل تفسیری معنای تلفن همراه در زندگی دانشجویان دختر دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال هشتم پاییز ۱۴۰۱شماره ۳۱
209 - 173
حوزههای تخصصی:
فناوری های ارتباطی به بخش جدایی ناپذیری از زندگی در عصر حاضر تبدیل شده اند. در میان این، موبایل (تلفن همراه هوشمند) تأثیرات مهمی بر زندگی فردی و اجتماعی جوانان به ویژه دانشجویان گذاشته است. هدف از پژوهش حاضر با اتخاذ رویکرد کیفی توصیف معنای کاربران از موبایل بر اساس تجربه استفاده از این وسیله است. مشارکت کنندگان در این پژوهش 15 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه اصفهان بودند که از طریق نمونه گیری هدفمند برای مصاحبه انتخاب شدند. بر اساس تحلیل مصاحبه ها، دو مقوله اصلی («سوژگی متقابل» و «پارادوکس موبایل») و پنج مقوله فرعی («تشخص بخشی به موبایل»، «شکل گیری خود مجازی»، «بی موبایل هراسی»، «فرصت سازی موبایل» و «فرصت سوزی موبایل») در ارتباط با تجارب دانشجویان از موبایل شناسایی شدند. یافته های پژوهش نشان داد که تلقی و فهم دانشجویان دختر از موبایل به واسطه گسترش شبکه های اجتماعی مجازی نظیر اینستاگرام فراتر از یک وسیله صرفاً ارتباطی است. کاربران با برقراری ارتباطی دوسویه با موبایل از امکانات آن برای بازتعریف هویت خود در فضای مجازی استفاده کرده و گاهی هویت مجازی را بر خود واقعی شان ترجیح می دهند. جذابیت های و استفاده افراط گونه از آن علاوه بر ایجاد وابستگی موجب شده تا این وسیله جانشین ارتباطات چهره به چهره شود. دراین بین کاربران با شخصیت دادن به موبایل و ارائه تعریفی انسان گونه از آن در ذهن خود سعی در توجیه این وابستگی داشتند. درنهایت از منظر تجارب دانشجویان، موبایل و شبکه های اجتماعی ذیل آن نظیر اینستاگرام علاوه بر ایجاد فرصت ها و ظرفیت های گوناگون، دلالت های منفی زیادی را نیز به همراه دارد، این تناقضات باعث شده تا تصویری دوگانه و پارادوکسیکال از موبایل در ذهن کاربران نقش ببندد.
ارائه مدل همدلی قومی-فرهنگی در شبکه های اجتماعی مجازی با رویکرد انسجام ملی (مطالعۀ کیفی مبتنی بر نظریۀ برخاسته از داده ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال هجدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
226 - 195
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه مدل همدلی قومی-فرهنگی در شبکه های اجتماعی مجازی با رویکرد انسجام ملی است. برای دستیابی به این هدف از روش شناسی کیفی مبتنی بر نظریه برخاسته از داده ها و با بهره گیری از رویکرد سیستماتیک استراوس وکوربین استفاده شد. در این راستا مصاحبه های نیمه ساختاریافته با استفاده از نمونه گیری نظری و درادامه، تکنیک گلوله برفی با کارشناسان و صاحب نظران مرتبط با موضوع انجام گرفت. تعداد نمونه ها تا زمانی ادامه پیدا کرد که پاسخ ها به مرحله اشباع برسد (تعداد ۳۰ مصاحبه). پدیده اصلی تحقیق، «همدلی قومی-فرهنگی در شبکه های اجتماعی مجازی با رویکرد انسجام ملی» نام گرفت. شرایط علی ایجاد همدلی قومی-فرهنگی در شبکه های اجتماعی مجازی عبارت اند از «سلامت اجتماعی، آموزش و خودآگاهی، ابتکار اجتماعی، عدالت قومی، اتحاد ملی، کثرت گرایی، همزیستی و قوم مداری». عوامل بستر یا زمینه ای شامل «کنشگری قومی، نگرش های قومی، تشخص قومی وارزش های قومی» و عوامل مداخله گر شامل «آموزش فرهنگی، نمادسازی، مدیریت تفاوت های قومی و مداخلات میان فرهنگی»، از دیدگاه مشارکت کنندگان پژوهش شناسایی شدند. راهبردها شامل «فرصت شمردن تنوع قومی، احیای حقوق اقوام، عدالت و توسعه، تولید محصول و محتوا، نمایش قومی، برندسازی، بهره گیری از تعالیم دینی وآموزش و تربیت» است. پیامدها شامل «پیامدهای مثبت حاوی ایجاد سلامت اجتماعی، مشارکت پذیری، شناخت اسطوره ها، احساس عدالت، انسجام ملی، ارتقای امنیت ملی و توسعه اقتصادی و همچنین پیامدهای منفی حاوی کاهش انسجام ملی، تهدید امنیت ملی و واگرایی ملی» به عنوان پیامدهای حاصل از همدلی قومی-فرهنگی در شبکه های اجتماعی مجازی با رویکرد انسجام ملی در قالب مدل پارادایمی نظریه داده بنیاد تبیین شد.
فهم عرفی شدن کاربران در شبکه های اجتماعی مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۸
67 - 98
حوزههای تخصصی:
شبکه های اجتماعی مجازی به جزء جداناشدنی از زندگی روزمره ایرانیان بدل شده اند. همزمان با این استفاده رو به رشد، بحث هایی پیرامون نقش شبکه های اجتماعی در دینداری و تغییر نسبت کاربران با دین در جامعه درگرفته است و این پرسش مطرح شده که آیا شبکه های اجتماعی مجازی، باعث عرفی شدن کاربران خود می شوند؟ متأسفانه تاکنون صاحب نظران این مسئله را به طور مستقل مورد پژوهش قرار نداده اند و ضمن طرح مسائل دیگر تنها به تصدیق یا تکذیب کلی این رابطه بسنده کرده و دلایلی را نیز برای مدعای خود طرح ننموده اند. در اینجا با روش مرور سیستماتیک و با الگوگیری از کار برگر و همکاران (1974) در توضیح دلایل عرفی شدن به واسطه مدرنیته، تلاش شده است تا در قالبی نظری، تأثیر شبکه های اجتماعی مجازی بر عرفی شدن توضیح داده شود. بر این اساس دست کم شش استدلال نو برای تأثیر شبکه های اجتماعی مجازی بر عرفی شدن کاربران ارائه شده است که عبارت اند از: مدیریت پنهان محتوا، فرامکانی و ارتباط با افراد بی شمار، فرازمانی بودن و درگیرکنندگی، انتشار سریع و مداوم اطلاعات، خلوت فردی و در نهایت تعاملی بودن و پسندمحوری که توضیحات آن در مقاله آمده است. البته در نهایت بر یکسویه نبودن این فرایند و نیز امکان مقاومت در برابر این موج در شرایطی خاص نیز تأکید شده است.
بررسی رفتار اشتراک گذاری اطلاعات کتابداران کتابخانه های عمومی در شبکه های اجتماعی مجازی در دوران محدودیت های ویروس کووید 19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی رفتار اشتراک گذاری اطلاعات کتابداران کتابخانه های عمومی استان خراسان جنوبی در شبکه های اجتماعی مجازی در دوران محدودیت های ایجاد شده جهت پیشگیری از شیوع ویروس کووید 19 بود. این پژوهش از نوع کاربردی بود و به روش پیمایش تحلیلی انجام شد. جامعه پژوهش را کتابداران کتابخانه های عمومی زیر پوشش نهاد کتابخانه های عمومی کشور در منطقه خراسان تشکیل داد که بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه 231 نفر تعیین گردید. در مجموع 150 نفر (65 درصد) پرسشنامه برخط پژوهش را تکمیل نمودند. یافته ها نشان داد که حدود 42 درصد کتابداران بیش از سه سال از شبکه های اجتماعی مجازی استفاده کرده اند و نزدیک به نیمی از آن ها بین نیم تا یک ساعت را به استفاده از این شبکه ها در طول شبانه روز اختصاص داده اند. کتابداران به طور معناداری پایین تر از سطح مطلوب به اشتراک گذاری اطلاعات در این شبکه ها اقدام کرده اند. نتایج هم چنین حاکی از این بود که ببن رفتار اشتراک گذاری اطلاعات کتابداران زن و مرد و هم چنین کتابداران سطوح تحصیلی مختلف در شبکه های اجتماعی مجازی تفاوت معناداری وجود نداشت. اما بین هر دو شاخص مورد بررسی اعتماد (اعتماد به شبکه و اعتماد به اعضای شبکه) و رفتار اشتراک گذاری اطلاعات کتابداران در شبکه های اجتماعی مجازی رابطه معنادار و مثبتی وجود داشت.
تأثیر میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی بر مؤلفه های سبک زندگی دانش آموزان دختر و پسر متوسطه اول و دوم یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی بر مؤلفه های سبک زندگی دانش آموزان متوسطه اول و دوم شهر یاسوج بود. روش این پژوهش پیمایشی بود و 372 نفر از دانش آموزان به عنوان نمونه، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و در نهایت، ابزار گردآوری داده ها (پرسشنامه) بین آن ها توزیع شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای Spss21 و Amos23 استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد بین میزان استفاده دانش آموزان از شبکه های اجتماعی مجازی و تمامی مؤلفه های سبک زندگی رابطه معناداری مثبت و مستقیمی وجود دارد (01 / 0 >P ). با توجه به ضرایب تعیین، میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی، مؤلفه های پیشگیری از بیماری ها و سلامت جسمانی را بیشتر از دیگر مؤلفه ها و مؤلفه اجتناب از داروها و مواد مخدر را کمتر از دیگر مؤلفه ها پیش بینی کرده است. همچنین، نتایج نشان داد میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی در بین دانش آموزان دختر و متوسطه دوم بیشتر از دانش آموزان پسر و متوسطه اول است و در تمامی مؤلفه های سبک زندگی، میانگین دانش آموزان دختر و متوسطه دوم بیشتر از دانش آموزان پسر و متوسطه اول است.
پدیدارشناسی نقش های جنسیتی زنان خانه دار در مواجهه با شبکه های اجتماعی مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجله جهانی رسانه دوره ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۲)
247 - 280
پیدایش، و تحولات مندرج در شبکه های اجتماعی مجازی، موجد پدیداری نقش های جنسیتی متمایز در میان زنان شده است. مصرف فضای مجازی، قرین با تکوین فرصت ها و تهدید ها برای زنان بوده است. هدف مطالعه، توصیف تجربه نقش های جنسیتی زنان خانه دار در مواجهه با شبکه های اجتماعی مجازی، و کاوش پیرامون بسترهای گوناگون ناظر بر آن تجربه با استفاده از رویکرد پدیدارشناسی توصیفی است. سؤال اصلی عبارت است از: نقش های جنیستی در مواجهه با شبکه های اجتماعی مجازی چگونه تجربه می-شود؟» زنان متأهل 28 تا 56 ساله شهر ری، انتخاب شده به صورت هدفمند، و مبتنی بر معیارهای شمول، آگاهی دهندگان پژوهش بودند. داده یابی بر پایه بیست مصاحبه نیمه ساختار یافته، و کاوش در تجربیات با استخدام روش کلایزی صورت گرفت. پرسش پژوهش در قالب 3 مضمون نهایی «زناشویی فراواقعی شده»، «همسری آنلاین» و «مادری نرم افزارانه عاطفت کیش» پاسخ داده شد. مضامین ده گانه اصلی مشتمل بر «استثمارشدگی خیره به فراواقعیت جنسی در سکوت»، «خیانت هراسی آنلاینی»، «سودای مانکن بودگی زن»، «اشتراک آگاهی جنسی و لذت زناشویی»، «تدبیر آنلاین منزل»، «سوژگی رؤیت پذیر»، «هم بودگی بیم، امید و بازاندیشی در زیست مجازی»، «حکمرانی مادری آنلاین، احتضار مادری مألوف»، مادرمعلمیِ امدادگرانه» و «مادری هراسناک» بودند. مضامین مذکور وجوه سازنده تجربه نقش های جنسیتی در حوزه-های زناشویی، همسری و مادری را بازنمایی می کنند. در بخش یافته ها، مضامین اصلی، با ارجاع به گزیده-های مصاحبه ای متناظر با آن ها در حوزه های فوق الذکر مورد تحلیل قرار گرفته است. نتیجه گیری مقاله ناظر بر ارائه صورتبندی تفسیری راجع به مسأله پژوهش با عطف نظر به پیشینه پژوهش، چارچوب مفهومی و یافته های تجربی در تجریدی ترین وجه ممکن است.
تأثیر شبکه های اجتماعی مجازی برهویت اجتماعی وسبک زندگی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال هشتم زمستان ۱۴۰۱شماره ۳۲
325-355
شبکه های اجتماعی مجازی به عنوان یک راه جذاب ارتباطی، مورد استفاده تعداد زیادی از افراد جامعه قرار گرفته است. بنابراین ، مقدار قابل ملاحظه ای از اطلاعات در این سایت ها به اشتراک گذاشته می شود که به طور بالقوه پیامدهای قابل توجهی را در زمینه ی هویت اجتماعی و سبک زندگی افراد به دنبال دارد. تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر شبکه های اجتماعی مجازی برهویت اجتماعی و سبک زندگی دانشجویان انجام شده است. .جامعه آماری تحقیق حاضر، شامل کلیه دانشجویان دانشگاه فرهنگیان شهر مشهد می باشد، که براساس آمار دریافتی از دانشگاه فرهنگیان حدودا (2112) نفر در سال تحصیلی 1396 مشغول تحصیل بودند، که با بهره گیری از فرمول کوکران 322نفر به عنوان حجم نمونه آماری انتخاب گردید.روش تحقیق به روش پیمایشی، از نظر زمانی مقطعی و ازنوع مطالعات کاربردی است و روش نمونه گیری تصادفی ساده بود. ابزار اندازه گیری در این تحقیق پرسشنامه محقق ساخته می باشد ، که روایی آن مورد تایید اساتید متخصص و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ 80/0 برآورد و مورد تایید قرار گرفت ، تجزیه و تحلیل یافته ها در این پژوهش از آزمون های پارامتریک مانند ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تی تست مستقل، تحلیل واریانس یکطرفه و رگرسیون استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی با سبک زندگی و هویت اجتماعی رابطه وجود دارد و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی بر اساس سن و جنسیت تفاوت معناداری وجود دارد.
عوامل مؤثر بر میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۹
169 - 199
استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی در ایران به طور محسوسی افزایش یافته و ابعاد مختلف زندگی اجتماعی را تحت تأثیر قرار داده است. هدف از این مقاله، بررسی میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی و عوامل موثر بر آن در میان دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان است. داده ها با استفاده از پیمایش تحت وب و به شیوه نمونه گیری چندمرحله ای با تعداد نمونه 900 نفر در سال 1398 گردآوری شد. نتایج نشان داد شبکه های اجتماعی تلگرام، واتس-آپ و اینستاگرام از جمله پرطرفدارترین شبکه های اجتماعی مجازی در بین پاسخگویان می باشند. اکثریت آنها با استفاده از تلفن همراه و دیتای گوشی شخصی در این شبکه های مجازی حضور پیدا می کنند. حدود نیمی از پاسخگویان بین دو تا چهار ساعت در شبانه روز زمان خود را صرف استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی می کنند. نتایج رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر نشان داد که مهمترین متغیرهای تأثیرگذار بر میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی، به ترتیب، گرایش، نگرش، و اعتماد به شبکه های اجتماعی مجازی می باشند.
سیمای زنان ایرانی کاربر در چهار شبکه اجتماعی توئیتر، اینستاگرام، فیس بوک و تلگرام
این پژوهش با هدف مطالعه و تحلیل وضعیت مصرف رسانه های نوین در میان زنان شهر تهران طراحی و اجرا شده است. این پژوهش از نوع کاربردی و روش آن توصیفی است که با تکنیک پیمایش و ابزار اندازه گیری؛پرسشنامه انجام شده است. جامعه آماری پژوهش عبارت است از کلیه زنان ساکن شهر تهران در سال 1399. به منظور سنجش متغیر کمیت و کیفیت استفاده از شبکه های اجتماعی، از پرسشنامه محقق ساخته مربوط به میزان و نوع استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی، استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که زنان مورد مطالعه بیشتر جهت دریافت اطلاعات مورد نیاز خود و کسب آگاهی از تلگرام استفاده می کنند و کمترین رتبه مربوط به تولید محتوا با میانگین 1.90 می باشد. کیفیت استفاده زنان از تلگرام با میانگین 2.54 درحد کم قرار دارد. زنان، بیشتر جهت دریافت آموزش های گوناگون از صفحات اینستاگرام استفاده می کنند و کمترین رتبه مربوط به تولید محتوا با میانگین 2.41 می باشد. کیفیت استفاده از اینستاگرام با میانگین 3.19، کمی بیش از حد متوسط قرار دارد. زنان همچنین بیشتر از تجربیات شخصی دیگران در توئیتر استفاده می کنند و کمترین رتبه مربوط به اشتراک گذاشتن تجربیات شخصی با میانگین 1.73 است. کیفیت استفاده از توئیتر با میانگین 1.98، پایین بوده است. زنان کاربر فیسبوک بیشتر در حد کامنت گذاشتن برای دیگران فعال بوده و کمترین رتبه مربوط به گذاشتن پست یا عکس با میانگین 1.38 می باشد. کیفیت استفاده از فیسبوک با میانگین 1.42، درحد نازلی بوده است.
نقش شبکه های اجتماعی مجازی در انسجام درون خانوادگی (مورد مطالعه: شهروندان شهر تهران)
زمینه و هدف: ظهور فن آوری و رسانه های جمعی در خانواده هاو روابط اجتماعی و ارزش های آن تاثیر گذاشته و منجرب به تغییراتی در رفتارو تعاملات اعضای خانواده شده است. به عنوان رسانه های جمعی مهمترین فن آوری های تاثیر گذار بر دنیای ما هستند شبکه های اجتماعی و اینترنت به گونه ای نفوذ کرده است که نمی توان زندگی بدون آن را تصور کرد و با تاثیرگذاری بر شکل تعاملات افراد، تغییرات مثبت و منفی بر انسجام درون خانوادگی کاربران گذاشته است. با نظر به مباحث فوق پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی بر انسجام درون خانوادگی شهروندن شهر تهران انجام شده است. روش پژوهش: پژوهش حاضر بر اساس نوع داده های جمع آوری و تحلیل شده، پژوهشی کمی است و از لحاظ نوع برخورد با مسأله مورد بررسی و ورود به آن مطالعه ای میدانی است. تکنیک مورد استفاده در این پژوهش، پیمایش است. جامعه آماری برابر با 2915543 نفر، حجم نمونه 375 نفر، شیوه نمونه گیری ترکیبی از روش نمونه گیری تصادفی ساده و خوشه ای می باشد ؛ میانگین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی 1 ساعت و 36 دقیقه در شبانه روز بوده است. یافته ها: نتایج آزمون فرضیات بیانگر این است که فرضیات مبنی بر تاثیر میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی در انسجام درون خانوادگی در حالت کلی و ابعاد کمی و کیفی آن تایید شده است و این تاثیر به صورت مستقیم و مثبت بوده است. میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی به ترتیب توانایی پیش بینی تغییرات متغیر انسجام درون خانوادگی را در حالت کلی به میزان9%، بعد کمی 9%، بعد کیفی 27% دارا می باشند. نتیجه گیری: نتایچ کلی نشان داد که میزان استفاده از شبکه های اجتماعی باعث تغییرات در سطح انسجام درون خانوادگی کاربران شهر تهران شده است.
تحلیل کیفی آسیب های اجتماعی نوجوانان در شبکه های اجتماعی مجازی
زمینه و هدف: مشخص است که شبکه های اجتماعی مجازی مانند هر نوع ابداع و دستاورد دیگر بشری با انگیزه تأمین رفاه و نیل به کمال جوامع انسانی شکل گرفته، اما در جریان اجرای آن به دلیل برخی کج فکری ها و استفاده های نادرست از این ابزار منجر به وقوع آسیب های جسمی و روانی و اجتماعی برای نسل بشر شده است. چنین آسیب هایی ممکن است به حدی فراگیر شوند که منافع و سودمندی های فضای مجازی و شبکه های اجتماعی مجازی را نیز زیر سؤال ببرند. از این رو، شناخت این آسیب های اجتماعی و ارائه راهکارهای جهت استفاده مناسب از این شبکه های اجتماعی مجازی حائز اهمیت بوده و نتایج حاصل از آن می تواند بستر مناسبی را برای بهره گیری بهتر از این شبکه ها و کاهش نگرانی های درباره کاربران نوجوان که قشر مهم و اساسی در جوامع هستند را فراهم نماید. این پژوهش با هدف بررسی آسیب های اجتماعی نوجوانان در شبکه های اجتماعی مجازی انجام شده است. روش پژوهش: این پژوهش با استفاده از رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای و با استفاده از نمونه گیری نظری و هدفمند 10 نفر از متخصصان حوزه رسانه انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفتند. فرایند نمونه گیری نظری تا اشباع داده ها ادامه یافت. اطلاعات گردآوری شده با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی مورد تحلیل قرارگرفتند و یافته ها در قالب (یک مقوله هسته) مدل پارادایمی ارائه شدند. یافته ها: نتایج تحلیل مضامین سه مقوله اصلی بمباران اطلاعاتی، آشفتگی ذهنی و اعتیاد اینترنتی را نشان داد که بمباران اطلاعاتی دارای دو مقوله فرعی حجم اطلاعات و کیفیت اطلاعات، آشفتگی ذهنی دارای دو مقوله فرعی وابستگی ذهنی و مشکلات روانی و اعتیاد اینترنتی نیز دو مقوله فرعی استفاده زیاد از اینترنت و دشواری قطع استفاده از اینترنت شناسایی شد . نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد آسیب های ناشی از فضای مجازی در روح و روان نوجوانان باعث اختلال در عملکرد آنان می شود که راهبردها و استراتژی هایی لازم است اتخاذ شود تا با کنترل و مدیریت آسیب های اجتماعی نوجوانان در شبکه های اجتماعی مجازی، آسیب پذیری نوجوانان را کاهش داده و به حداقل برسانند.
نقش شبکه های اجتماعی مجازی در گرایش دانشجویان به ارزش های خانوادگی (موردمطالعه: دانشگاه شهید مدنی آذربایجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال نوزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
248 - 217
جوانان به ویژه دانشجویان از جمله گروه هایی هستند که استفاده زیادی از رسانه های نوین همچون شبکه های اجتماعی مجازی دازند. این در حالی است که ورود و گسترش انواع شبکه های اجتماعی مجازی در بین افراد و خانواده های ایرانی، این نهاد اجتماعی را تحت تأثیر قرارداده و موجب تغییراتی در رفتار و گفتمان نسل جوان و نگرش آنها به ارزش های خانوادگی شده است. در این راستا، هدف نوشتار حاضر، مطالعه نقش شبکه های اجتماعی مجازی در گرایش دانشجویان به ارزش های خانوادگی (سنتی، مدرن و پست مدرن) است. پژوهش حاضر، از لحاظ هدف، کاربردی و نظر شیوا اجرا، پیمایشی و از نظر زمانی، مقطعی است. جامعه آماری پژوهش را دانشجویان دانشگاه شهیدمدنی آذربایجان در سال تحصیلی 1400-1401 تشکیل داده اند. حجم نمونه نیز با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر برآورد شده است. شیوه نمونه گیری، خوشه ای چندمرحله ای است. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه استفاده شده است. فرضیه های پژوهش نیز با استفاده از آزمون های تفاوت میانگین و رگرسیون، مورد تحلیل قرار گرفته اند. یافته های پژوهش بیانگر آن است که مدت زمان عضویت در شبکه های اجتماعی، میزان استفاده از شبکه های مجازی و میزان اعتماد کاربران به محتوای مطالب شبکه های اجتماعی مجازی با تضعیف گرایش دانشجویان به ارزش های خانوادگی سنتی، عاملی مهم در سوق یافتن دانشجویان به سمت ارزش های خانوادگی مدرن و پست مدرن هستند.