مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
دانشگاه فرهنگیان
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال سوم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۹)
91 - 113
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی صلاحیت های حرفه ای فارغ التحصیلان دانشگاه فرهنگیان استان قم صورت گرفته است. از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری، کلیه فارغ التحصیلان دانشگاه فرهنگیان استان قم، در رشته های مختلف به تعداد (875) نفر و نمونه آماری براساس جدول مورگان به تعداد (270) نفر می باشد که به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند. داده ها به وسیله پرسشنامه جمع آوری شد. روایی ابزار به شیوه محتوایی و با استفاده از نظر اساتید این حوزه مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. پایایی ابزار با استفاده از آلفای کرونباخ 98 درصد به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، آزمون کالموگرف- اسمیرنف، به منظور بررسی نرمال بودن توزیع داده ها، آزمون t تک نمونه ای و آزمون فریدمن برای بررسی سؤال های پژوهشی، مورد استفاده قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد وضعیت فارغ التحصیلان در بعد دانش، نگرش و ارزش ها، مهارت ها، توانایی و همچنین مؤلفه مهارت های عمومی پایه ذهنی، در سطح مطلوبی قرار دارد؛ اما وضعیت مؤلفه فردی ذهنی در سطح متوسط ارزیابی شده است. در زیرمؤلفه ها، بالاترین امتیاز به آشنایی و شناخت نسبت به چندرسانه ای ها، میزان تعهد به افزایش یادگیری، توجه به مهارت در استفاده از مواد و فناوری های تدریس، توانایی مهارت های مذاکره با مخاطبان، ارتقای درک مطلب، و فعال شدن آن ها در شغل معلمی اختصاص یافته است و پایین ترین امتیاز به دانش و شناخت زبان های مختلف آموزش، تمایل به ترویج نگرش ها و فعالیت های دموکراتیک دانش آموزان، مهارت در جمع آوری، تحلیل و تفسیر اسناد و داده ها، میزان توانایی های شناختی، تفکر واگرا و مهارت های تحلیلی و ارتقای صداقت و درستی مربوط می شود.
مقایسه ویژگی های شخصیتی معلّمان دانش آموخته دانشگاه فرهنگیان با معلّمان دانش آموخته سایر دانشگاه ها: یک مطالعه مقایسه ای در استان کردستان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه ویژگی های شخصیتی معلّمان دانش آموخته از دانشگاه فرهنگیان با معلّمان دانش آموخته از سایر دانشگاه ها انجام شده است. پژوهش علی- مقایسه ای است که در آن تعداد 226 معلّم به روش تصادفی خوشه ای دو مرحله ای، انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. از این تعداد، 84 معلّم دانش آموخته از دانشگاه فرهنگیان و 142 نفر نیز معلّمان دانش آموخته سایر دانشگاه ها بودند. داده های مورد نیاز با استفاده از آزمون استاندارد نئو (فرم کوتاه) گردآوری شد. یافته ها نشان داد که تفاوت بین عملکرد معلّمان دانش آموخته از دانشگاه فرهنگیان و سایر معلّمان در سه ویژگی شخصیتی موافق بودن، برون گرایی و وظیفه شناسی از لحاظ آماری معنی دار بوده، که در دو مورد اول، تفاوت به نفع دانش آموختگان از دانشگاه فرهنگیان است. بین عملکرد این دو دسته از معلّمان در دو ویژگی انعطاف پذیری و روان آزردگی تفاوت معنی داری مشاهده نشد. عملکرد معلّمان زن و مرد دانش آموخته از دانشگاه فرهنگیان، تنها در ویژگی شخصیتی برون گرایی از لحاظ آماری متفاوت بود و تفاوت به نفع مردان است. بین عملکرد معلّمان زن و مرد دانش آموخته از دانشگاه فرهنگیان در سایر ویژگی های شخصیتی و نیز معلّمان زن و مرد دانش آموخته از سایر دانشگاه ها تفاوت معنی داری مشاهده نگردید.
بررسی روند علاقه مندی دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان استان کردستان به حرفه معلمی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی روند علاقه مندی دانشجومعلمان ورودی های 1394 تا 1397 پردیس های دانشگاه فرهنگیان استان کردستان به حرفه معلمی انجام شده است. پژوهش، توصیفی است. جامعه آماری پژوهش برابر است با 928 نفر که از این تعداد 258 دانشجومعلّم (133 پسر و 125 دختر) به شیوه نمونه گیری طبقه ای، انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. داده ها با استفاده از یک پرسشنامه محقق ساخته در سطح پنج درجه ای مقیاس لیکرت گردآوری شد. روایی پرسشنامه با استفاده از شاخص ضریب روایی محتوایی و از طریق مراجعه به متخصصان حاصل شد. برای ارزیابی پایایی پرسشنامه از روش آلفای کرانباخ استفاده شد و ضریب 0.99 به دست آمد. یافته ها نشان داد که علاقه مندی دانشجومعلمان هر دو گروه پسر و دختر در همه ورودی های 1394 تا 1397 به حرفه معلمی بالاتر از حد متوسط است. میانگین نمرات علاقه مندی دانشجومعلمان هر دو گروه در همه ورودی ها به حرفه معلمی، قبل از ورود به دانشگاه، بالاتر از حد متوسط است. روند علاقه به ادامه حرفه معلمی برای دانشجومعلمان پسر ورودی های 1394 تا 1397 افزایشی است؛ درصورتی که این روند برای دانشجومعلمان دختر بین ورودی های 1394 و 1395 کاهشی و سپس افزایشی است. در این میان ورودی های 1397 هر دو گروه پسر و دختر متفاوت هستند و میزان علاقه مندی آنان به حرفه معلمی در مقایسه با سایر ورودی ها بالاتر است.
ویژگی های یک استاد خوب از دیدگاه دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان: مطالعه موردی پردیس فاطمه الزهرا (س) یزد
حوزه های تخصصی:
استاد، مهم ترین و اساسی ترین عامل موفقیت در تحقق اهداف آموزشی در هر مؤسسه دانشگاهی می باشد. آگاهی از نظرات دانشجویان در مورد ویژگی های یک استاد خوب دانشگاهی به ما کمک می کند تا در تنظیم فعالیت های تدریس و ارزیابی آموزشی با آگاهی تصمیم بگیریم. مطالعه حاضر با هدف تعیین ویژگی های یک استاد خوب دانشگاهی، از دیدگاه دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان انجام گردید. این پژوهش یک مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع مقطعی است. جامعه مورد بررسی را صد نفر از دانشجویان دانشگاه فرهنگیان پردیس فاطمه الزهرا (س) یزد تشکیل داده است. دانشجویان مزبور، حداقل دو ترم تحصیلی را گذرانده و در نیمسال دوم سال تحصیلی 98-1397 مشغول به تحصیل بودند. از این تعداد 97 نفر به روش تصادفی ساده مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه بود که توسط دانشجویان تکمیل گردید. نتایج نشان داد که توان علمی استاد، آشنا با روش های ارتباطی و شیوه های مناسب برخورد با دانشجو از مهم ترین خصوصیات یک استاد خوب در این مطالعه بود که در کنار سابقه تدریس می تواند باعث پیشرفت کیفیت آموزشی شود؛ لذا دانشگاه فرهنگیان بایستی در انتخاب استادان، از مدرسین با توان علمی بالا و آشنا با روش های ارتباطی و شیوه های مناسب برخورد با دانشجو استفاده نماید.
تحلیل مهارت نگارش در نومعلمان رشته زبان و ادبیات فارسی مطالعه موردی: برنامه کارورزی دانشگاه فرهنگیان
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله، تحلیل برنامه درسی کارورزی رشته زبان و ادبیات فارسی با درنظر گرفتن مهارت نومعلمان در طراحی های آموزشی نگارش است. برای رسیدن به مقصود، از روش پژوهش کیفی با ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و متن گزارش های کارورزان استفاده شد. نمونه گیری به صورت هدفمند بود. شرکت کنندگان، 8 نفر از نومعلمان دختر (دانشجویان ورودی سال 91 و 92 مرکز آموزش عالی شهید باهنر دانشگاه فرهنگیان تهران) بودند. ابتدا متن مصاحبه ها، پیاده و داده ها استخراج شد؛ از گزارش کارورزان نیز داده ها خارج گردید. سپس مجموعه اطلاعات، با روش تحلیل محتوای مضمونی بررسی شدند. یافته های گردآوری شده از منابع اطلاع رسان، به گونه ای در نظر گرفته شد که در سطح محتوا و سطح مهارت های حرفه ای و در ترکیب این دو سطح، قابل تفکیک باشند. نتایج این پژوهش نشان داد دانشجویان زبان و ادبیات فارسی، در دوره کارورزی توجه و علاقه اندکی به طراحی موضوع نگارش داشتند. همچنین آنها در طول دوره کارورزی، در طراحی های آموزشی مبحث نگارش، کاملاً به شایستگی های لازم نرسیدند. دلایل مختلفی برای آن می توان ذکر کرد. در برنامه درسی رشته: کاربردی نبودن برخی واحدهای درسی، ناهماهنگی فرآیند درسی با دروس آموزشی مدارس و نامناسب بودن شیوه و راهبرد آموزشی دروس. در برنامه درسی کارورزی: نارسایی فعالیت های آموزشی، نپرداختن به دانش ها و روش های متناسب با تدریس این موضوع درسی و در طراحی آموزشی مباحث نگارشی: ضعف در سازماندهی مراحل طراحی، عدم تسلط دانشجو برتلفیق دانش محتوایی و مهارت تدریس، کم توجهی دانشجویان به طراحی و اختصاص زمانی کوتاه برای شناخت مسایل حوزه نگارش می باشد.
طرح یادگیری، ابزاری مناسب در آموزش فیزیک
حوزه های تخصصی:
این نوشتار برگرفته از تحقیق کتابخانه ای و تجربی است که بر اساس راهنمای عملی برنامه درس کارورزی 3 دانشگاه فرهنگیان می باشد. هدف در این تحقیق معرفی ابزاری علمی ، استاندارد و بسیار کمک کننده در تدریس فیزیک یعنی طرح یادگیری و تدریس بر مبنای آن بوده که در دو نیمسال تحصیلی(94-95) و 12 جلسه ی آموزشی در قریب به 7 دبیرستان دوره های اول و دوم شهر شیراز، تدریس بدین شیوه اجرا شده است.نتایج اجرای طرح های ما در کلاس درس که به موجب تدریس بر مبنای این شیوه؛ ایجاد شوق و علاقه یادگیری در دانش آموزان ، پرورش خلاقیت و مشارکت آنها در قالب کار گروهی، تنظیم فعالیت های کلاسی به صورت منطقی و هدفمند و مدیریت زمان با برقراری نظم فکری و ساماندهی فرایند تدریس را در پی خواهد داشت. طرح یادگیری نیز برای دبیران با تجربه در معرفی افق های جدیدی از تدریس فیزیک و به منظور کاربردی تر نمودن آموزش فیزیک در زندگی و ایجاد شور و علاقه یادگیری در دانش آموزان و مشارکت آنها در امر تدریس که در نهایت کلاسی پویا و فعال را رقم خواهد زد؛ مفید واقع خواهد شد.
ارزیابی کارایی درونی برنامه درسی دوره کارشناسی آموزش ریاضی از دیدگاه دانشجویان و اساتید دانشگاه فرهنگیان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور ارزیابی کارایی درونی برنامه درسی دوره کارشناسی پیوسته رشته آموزش ریاضی دانشگاه فرهنگیان صورت گرفت. با استفاده از روش سرشماری تعداد 55 دانشجوی رشته ریاضی و 7 نفر از اساتید مدرس در این رشته به عنوان نمونه آماری مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بود که روایی(به روش تحلیل گویه) و پایایی(با ضریب آلفای82/0) آن به تایید رسید. داده ها با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. طبق یافته های بدست آمده؛ کارایی درونی برنامه درسی رشته آموزش ریاضی از دیدگاه دانشجویان و اساتید این رشته قابل قبول؛ اما از سطح کفایت مطلوب پایین تر بود. بعلاوه، از منظر دانشجویان، عناصر «زمان»، «فعالیت های یادگیری» و «اهداف» به ترتیب بهترین وضعیت را نسبت به سایر عناصر برنامه درسی آموزش ریاضی دارا می باشند. در حالی که از دیدگاه استادان، عناصر «نقش استاد»، «مکان» و «فعالیت های یادگیری» به ترتیب وضعیت بهتری نسبت به سایر عناصر برنامه درسی آموزش ریاضی دارا هستند. در هر حال به نظر می رسد بازاندیشی و بازنگری در برنامه درسی دوره کارشناسی آموزش ریاضی به منظور ارتقای کیفی کارایی درونی اهمیت و ضرورت دارد.
شناسایی آسیب ها و کارکردهای برنامه درسی کارورزی از دیدگاه دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان: یک مطالعه موردی در گروه های علوم پایه
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی آسیب ها و کارکردهای حاصل از اجرای برنامه درسی کارورزی در گروه های علوم پایه دانشگاه فرهنگیان است. جامعه آماری پژوهش را دانشجویان ورودی سال 1393 رشته های علوم پایه مرکز آموزش عالی شهید شرافت تهران (145 نفر) تشکیل دادند به عنوان نمونه هم انتخاب شدند. سپس 38 سوال در 7 معیار اصلی شامل ارزیابی دانشگاه فرهنگیان، اساتید کارورزی عمومی، اساتید کارورزی تخصصی، مدارس پذیرنده کارورز، معلمان راهنما، خود کارورزان و ارزیابی ادارات آموزش و پرورش طراحی شد و یک سوال مربوط به رشته تحصیلی پرسیده شد که توسط اساتید علوم تربیتی و متخصص مورد تایید قرار گرفت و پرسشنامه 5 گزینه ای بر اساس طیف لیکرت شکل گرفت. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون t تک نمونه ای، t زوجی و آنالیز واریانس یک راهه انجام شد. بررسی نتایج نشان داد که همه عوامل دخیل در امر کارورزی نامبرده موفقیت زیادی نداشته اند و در مرز نامطلوب هستند و بیشترین آسیب از سوی ادارات آموزش و پرورش و کمترین آسیب از طرف دانشجویان کارورز بوده است. همچنین نتایج در مقایسه بین رشته های علوم پایه نشان داد که بیشترین آسیب را گروه زیست شناسی و کم ترین آسیب را گروه فیزیک متحمل شده اند.
بررسی تفاوت های جنسیتی، در انگیزش تحصیلی و معنای تحصیل دانشجویان رشته های آموزش علوم پایه دانشگاه فرهنگیان
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تفاوت های جنسیتی در انگیزش تحصیلی و معنای تحصیل در بین دانشجویان رشته های آموزش علوم پایه دانشگاه فرهنگیان بود. بدین منظور 84 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی رشته های علوم پایه دانشگاه فرهنگیان تهران ( 52دختر و 32 پسر) با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب شدند و به پرسشنامه های پژوهش پاسخ دادند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه معنای تحصیل هندرسون-کینگ و اسمیت و پرسشنامه انگیزش تحصیلی والرند و همکاران بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس(آنوا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که انگیزش تحصیلی در بین دانشجویان دختر و پسر دارای تفاوت معناداری است و دختران انگیزش تحصیلی بالاتری نسبت به دانشجویان پسر دارند. همچنین در بین مولفه های معنای تحصیل تنها در مولفه استقلال بین دانشجویان دختر و پسر تفاوت معناداری مشاهده شد. پیشنهاد می شود، تدابیری برای بهبود نگرش و شناخت دانشجویان رشته های آموزش علوم پایه، نسبت به تحصیل در دانشگاه فرهنگیان، اتخاذ شود و تحقیقات کیفی در این راستا صورت گیرد.
ارزیابی کاریزمای اساتید و نقش آن در برنامه درسی تجربه شده (مورد مطالعه: دانشجو-معلمان دانشگاه فرهنگیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی ویژگی های کاریزماتیک اساتید و نقش آن در برنامه درسی تجربه شده دانشجویان دانشگاه فرهنگیان بود. این پژوهش از نظر روش و ماهیت گردآوری داده ها، توصیفی همبستگی بود و جامعه آماری آن تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه فرهنگیان فاطمه الزهرا (س)، شهید رجایی (مراکز دخترانه) و شهید باهنر (مرکز پسرانه) شهر اصفهان در سال تحصیلی 1397-1396 به تعداد 1978 نفر را در بر می گرفت. حجم نمونه برمبنای فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، 322 نفر برآورد شد. برای جمع آوری اطلاعات از دو پرسش نامه استاندارد کاریزمای تدریس و پرسش نامه محقق ساخته برنامه درسی تجربه شده استفاده شد. تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (آزمون تی تک نمونه ای و تحلیل رگرسیون) بااستفاده از نرم افزار Spss انجام شد. نتایج و یافته ها نشان داد که اساتید مورد پژوهش ازنظر کاریزما، از ویژگی های رفتاری و توانمندی های علمی و تخصصی برخوردار بودند، اما روحیه شوخ طبعی و مهارت های تدریس لازم را نداشته و در این خصوص نتوانسته بودند بر روی دانشجویان تأثیر بگذارند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه بیانگر آن بود که کاریزمای اساتید دانشگاه فرهنگیان نقش معناداری در تبیین برنامه درسی تجربه شده توسط دانشجویان در هر سه بعد شناختی، عاطفی و مهارتی دارد. درنهایت نتایج پژوهش نشان داد که اساتید دارای ویژگی های کاریزماتیک می توانند به بهبود برنامه ریزی درسی تجربه شده در تمامی ابعاد و درنتیجه به رشد و توسعه بیشتر دانشجویان کمک کنند.
ادراک استادان و نومعلمان از ابعاد و مؤلفه های مغفول برنامه درسی علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال بیستم بهار ۱۴۰۰ شماره ۷۷
7 - 32
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی ابعاد و مؤلفه های مغفول در برنامه درسی اجراشده رشته علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان، انجام شده است. رویکرد پژوهش حاضر بر اساس ماهیت اهداف تحقیق، کیفی از نوع پدیدارشناسی و به روش توصیفی است. مشارکت کنندگان در تحقیق را استادان و مدرسان، فارغ التحصیلان در رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان، سال های 98-97 تشکیل می دادند. مشارکت کنندگان، به صورت نمونه گیری هدفمند، بر اساس تجارب هر دو گروه به شیوه گلوله برفی انتخاب و این امر تا اشباع نظری، درنهایت با 12 استاد و 15 نومعلم خاتمه یافت. برای جمع آوری داده های کیفی از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته استفاده شده است. همچنین برای بررسی روایی، اطلاعات به دست آمده از تحلیل، متن مصاحبه ها به استادان راهنما، مشاور و همچنین متخصصان در دانشگاه فرهنگیان داده شد. پایایی داده ها از طریق سه معیار موردنظر صاحب نظران مطالعات کیفی شامل: قابل قبول بودن، قابلیت اطمینان، و تأییدپذیری، تأیید شد. بر اساس ساختار مصاحبه، برای تحلیل تصورات مشارکت کنندگان از روش هفت مرحله ای کلایزی استفاده شد. پس از طی مراحل فوق، هفت بعد اصلی شامل: ساختار سازمانی و درون داد دانشگاه؛ مهارت حرفه ای لازم و عملکرد مناسب استاد؛ توجه به نیاز یادگیرنده؛ تناسب موضوع و مواد درسی با تاب آوری دانشجو؛ و پژوهش محوری در کلاس استخراج شد. شناخت و معرفی مؤلفه های مغفول در نظام تربیت معلم کشور می تواند به سیاست گذاران، مدیران و برنامه ریزان آموزشی در اتخاذ راهبردهای مناسب برای کاهش شکاف بین وضع موجود و مطلوب در این زمینه و ارتقای وضعیت مؤلفه های برنامه درسی اجراشده یاری رساند.
شناسایی شاخصهای شایستگی دانشجو- معلمان تربیت بدنی و عوامل زمینه ای مؤثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۴۵
103-120
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی شاخصهای شایستگی دانشجو- معلمان تربیت بدنی و عوامل زمینه ای مؤثر بر آن بود. روش پژوهش شناختی از نوع ترکیبی (کیفی-کمّی) است. نمونه های پژوهش در مرحله کیفی، صاحب نظران (22 نفر) و در مرحله کمّی دانشجو- معلمان دانشگاههای فرهنگیان سراسر کشور به تعداد 324 نفر بوده است. برای گرد آوری داده های پژوهش در بخش کیفی از مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی از پرسشنامه استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها در مرحله کیفی از کدگذاری باز، محوری و گزینشی و در بخش کمّی از روایی سازه و ضریب مسیر استفاده شده است. همه تحلیلها با نرم ا فزارهای مکس کیودا و اسمارت پی ال اس انجام شده است. تجزیه و تحلیل داده های کیفی نشان داده که شایستگی دانشجو- معلمان تربیت بدنی دارای چهار شاخص تربیتی موضوعی، تربیتی، موضوعی و عمومی است. عوامل زمینه ای مؤثر بر شایستگیهای دانشجو- معلمان تربیت بدنی نیز مشمول شاخصهای آشنایی با فناوری اطلاعات، فراهم کردن امکانات، خصوصیات شخصیتی مربیان، فراهم کردن تسهیلات، محیط و حمایت مسئولان بود. نتایج بخش کمی نیز نشان داده است که عوامل زمینه ای بر شایستگی دانشجو- معلمان تریبت بدنی دانشگاههای فرهنگیان ایران تأثیر مثبت و معنادار (0/854) دارد (0/01>P). با توجه به نتایج پژوهش می توان بیان کرد که در صورت فراهم کردن و تقویت عوامل زمینه ای در دانشگاه فرهنگیان می توان شایستگی دانشجو- معلمان تربیت بدنی را افزایش داد. همچنین شناسایی شاخصهای شایستگی را می توان به منزله گامی در راستای تقویت و احیای شایستگیهای دانشجو- معلمان تربیت بدنی (متناسب با نیازهای آموزش تربیت بدنی) در نظر گرفت.
مقایسه گرایش به تفکر انتقادی وخودکارآمدی تحصیلی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان خرم آباد
منبع:
آموزش پژوهی دوره ششم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۲۲)
25 - 36
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه ای گرایش به تفکر انتقادی وخودکارآمدی تحصیلی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان خرم آباد انجام گرفت. این پژوهش به لحاظ هدف، در زمره پژوهش های کاربردی و به لحاظ روش گردآوری داده ها، از نوع پژوهش های کمی و مبتنی بر رویکرد علی - مقایسه ای است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دختر و پسر دانشگاه فرهنگیان خرم آباد ( 948 نفر) بود. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 274 نفرتعیین و به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه خودکارآمدی تحصیلی اون و فرامن (1988) و پرسشنامه تفکر انتقادی ریکتس (2003) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کلموگروف – اسمیرنوف، آزمون t گروههای مسقل ، تحلیل واریانس چند متغیره و تحلیل واریانس تک متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد میانگین نمرات گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان پسر از دانشجویان دختربیشتراست و ازبین مولفه های گرایش به تفکر انتقادی، تنها میانگین نمرات خلاقیت دانشجویان پسر از میانگین نمرات دانشجویان دختربیشتر بوده است. همچنین میانگین نمرات خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان دختر از میانگین نمرات دانشجویان پسر بیشتر بود. بنابراین افزایش سطح گرایش به تفکر نقاد وخودکارامدی تحصیلی دانشجویان رابایستی در تدوین برنامه های آموزشی دانشگاه مورد توجه قرارداد.
ارزیابی میزان اثر بخشی دوره آموزشی ماده 28 در ارتقاء نگرش، آگاهی و توانایی دانشجویان در دانشگاه فرهنگیان
منبع:
آموزش پژوهی دوره ششم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۲۲)
60 - 75
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی میزان آگاهی، نگرش، و توانایی حاصل از برگزاری دوره برای دانشجویان ماده 28 در دانشگاه فرهنگیان انجام شده است. در این تحقیق از روش توصیفی – پیمایشی استفاده گردید. جامعه آماری این تحقیق 129 نفری از دانشجویان جذب شده از طریق ماده 28 در رشته های آموزش ابتدایی و متوسطه دانشگاه فرهنگیان استان فارس (واحد شهید رجایی) بوده اند که به روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از 3 پرسشنامه استفاده شد که روایی و پایایی آن توسط محققین تعیین گردید. حداکثر نمره ای که فرد می تواند از پرسشنامه آگاهی، نگرش و توانایی حاصل از برگزاری دوره بگیرد به ترتیب 125 ،45 و 35 است. یافته های تحقیق نشان داد که میانگین نگرش دانشجویان 11/4± 42/88 بود که بیانگر نگرش در حد متوسط دانشجویان نسبت به برگزاری دوره است. میانگین آگاهی دانشجویان 52/4±29 بود که بیانگر آگاهی خوب دانشجویان است. میانگین توانایی حاصل از برگزاری دوره در دانشجویان 68/4± 95/26 بود که بیانگر ایجاد توانایی در حد متوسط دانشجویان است. با توجه به یافته های پژوهش، ارتقای نگرش و توانایی دانشجویان ماده 28 در طول برگزاری دوره دانشگاهی و بعد از آن بایستی مورد توجه بیشتری قرار گیرد.
بررسی نگرش ها و گرایش های دانشجویان نسبت به درس اخلاق کاربردی (مطالعه موردی؛ دانشگاه فرهنگیان استان فارس)
منبع:
آموزش پژوهی دوره ششم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۲۴)
17 - 30
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر بررسی نگرش و گرایش دانشجویان دانشگاه فرهنگیان استان فارس نسبت به درس اخلاق کاربردی است. روش تحقیق به صورت توصیفی-پیمایشی و جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان استان فارس بود. نتایج این مطالعه نشان داد که: نگرش دانشجویان دانشگاه فرهنگیان فارس نسبت به درس اخلاق کاربردی به صورت معنی دار از سطح قابل قبول بالاتر و از سطح مطلوب پایین تر می باشد؛ بین نگرش دانشجویان دختر و پسر نسبت به درس اخلاق کاربردی تفاوت معنی داری وجود دارد؛ دانشجویان سال اول نسبت به درس اخلاق کاربردی نگرش مطلوب تری نسبت به دانشجویان سال دوم دارند؛ دانشجویان رشته معارف اسلامی نگرش مطلوب تری نسبت درس اخلاق کاربردی در مقایسه با دانشجویان رشته های دیگر دارند؛ و بالاخره تاثیر درس اخلاق کاربردی بیشتر وابسته به استاد درس می باشد تا منابع و سرفصلهایی که برای این درس در نظر گرفته می شود؛ بنابراین، استفاده از اساتید شایسته یکی از پیشنهادهای مهم جهت دست یابی به وضعیت مطلوب در ایجاد نگرش و گرایش مثبت در دانشجویان نسبت به درس اخلاق کاربردی است.
امکان سنجی اجرای"برنامه ریزی درسی دانشگاه محور"در دانشگاه فرهنگیان
منبع:
آموزش پژوهی دوره ششم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۲۴)
67 - 86
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی قابلیت اجرایی برنامه ریزی درسی دانشگاه محور در دانشگاه فرهنگیان صورت گرفته است. روش پژوهش، توصیفی پیمایشی بوده و جامعه آماری آن شامل کلیه اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان در سال تحصیلی 99-98 بوده است. از این جامعه آماری، 60 نفر به صورت تصادفی چند مرحله ای برای شرکت در نمونه انتخاب شده است و پرسشنامه محقق ساخته بین آنها توزیع گردید. روایی و پایایی پرسشنامه مورد بررسی و تایید قرار گرفت. نتایج نشان داد که اعضای علمی دانشگاه فرهنگیان دارای دانش ، نگرش و مهارت کافی در زمینه اجرای برنامه ریزی درسی دانشگاه محور می باشند ولی دانشگاه فرهنگیان برای اجرای برنامه ریزی درسی دانشگاه محور از امکانات مناسب برخوردار نیست. همچنین بین جنسیت و مولفه نگرش اعضای هیات علمی رابطه معنی دار و مثبتی وجود دارد (05/0>P). اما این رابطه بین جنسیت و مولفه های دانش و مهارت مشاهده نشده است (05/0< P).
آموزش اثربخش از دیدگاه اساتید دانشگاه فرهنگیان فارس؛ یک مطالعه کیفی
منبع:
آموزش پژوهی دوره دوم بهار ۱۳۹۵ شماره ۱ (پیاپی ۵)
49 - 68
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه توصیف تجارب و درک اساتید دانشگاه فرهنگیان فارس درباره ی عوامل و شرایط ویژگی های آموزش اثر بخش است. جهت جمع آوری اطلاعات از مصاحبه استفاده گردید و هنگامی که داده ها به اشباع رسید، نمونه گیری خاتمه یافت. تعداد 22 نفر اساتید در مدت 1 ماه مورد مصاحبه قرار گرفتند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از راهبرد تجزیه و تحلیل مداوم و مقایسه ای استفاده گردید. یافته های مربوطه نشان داد، مقوله های اساسی آموزش اثر بخش از نظر اساتید شامل: 1) مهارت تدریس؛ 2) خصوصیات آموزش دهنده و آموزش گیرنده؛ 3) ارتباط بین فردی و 4) عوامل زمینه ای است. اکثر اساتید «مهارت تدریس استاد» را اساسی ترین عامل موثر در آموزش اثربخش معرفی کردند؛ ضمن اینکه مشارکت کنندگان در این مطالعه، تسلط بر محتوا و مهارت ارتباط با فراگیران را در آموزش اثربخش بسیار مهم می دانستند؛ رعایت قوانین و مقرارت آموزشی مؤلفه ای بود که شرکت کنندگان اشاره چندانی به آن نکردند؛ ضمن اینکه در این مطالعه، محققان به مؤلفه-های نسبتاً جدیدی در حیطه« عوامل زمینه ای» اشاره کردند؛ براساس نتایج این تحقیق، آموزش اثر بخش زمانی محقق می شود که، تمامی عوامل محیطی و سازمانی با یکدیگر مشارکت کنند و برنامه های سازمان یافته ای را اجرا کنند.
بررسی رابطه دانش فن آورانه و سواد سلامت دیجیتال در دانشجویان دانشگاه فرهنگیان
منبع:
آموزش پژوهی دوره دوم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۶)
9 - 26
حوزه های تخصصی:
پژوهش به صورت توصیفی از نوع همبستگی انجام شد. جامعه آماری شامل تمام دانشجویان دو مرکز دانشگاهی شهید صدوقی و شهید رجایی به تعداد 1700 نفر بودند. به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، تعداد276 نفر با استفاده از جدول مورگان به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه دانش فناورانه و پرسشنامه سواد سلامت دیجیتال اروپا بود. تجزیه و تحلیل داده ها نیز بر اساس آزمون تی تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره صورت گرفت.یافته ها نشان داد: ضریب همبستگی بین دانش فناورانه و میزان سواد سلامت دیجیتال افراد آزمودنی، در دو شیوه ی محاسبه ی همبستگی پیرسون (447/0=r و 000/0=Sig)، دانش فناورانه و توانایی بهره گیری از اطلاعات سلامتی دیجیتال (494/0=r و 000/0=Sig) ، دانش فناورانه و توانایی بهره گیری از اطلاعات عمومی مرتبط با روش های کیفیت بخشی به سلامت افراد (345/0=r و 000/0=Sig)، دانش فناورانه و توانایی بهره گیری از اطلاعات مرتبط با بیماری ها یا جراحات خاص (151/0=r و 000/0=Sig)، دانش فناورانه و توانایی بهره گیری از اطلاعات تکمیلی دیجیتال بعد از مراجعه به پزشک (301/0=r و 000/0=Sig) ، دانش فناورانه و توانایی بهره گیری از اطلاعات معالجاتی درمانی دارویی (273/0=r و 000/0=Sig) ، رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.
فهمِ چالش های عنصر ارزشیابی برنامه درسی دانشجویان دوره کارشناسی رشته علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان: جستاری پدیدارشناسانه
منبع:
آموزش پژوهی دوره دوم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳ (پیاپی ۷)
47 - 62
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی چالش های عنصر ارزشیابی برنامه درسی دانشجویان دوره کارشناسی رشته علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان به صورت کیفی، از دیدگاه دانشجویان و مدرسان بوده است. نمونه مورد مطالعه پژوهش از بین مدرسان و دانشجویان گروه علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان استان چهارمحال و بختیاری، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با رعایت اصل اشباع نظری(14 مدرس و 19 دانشجو) انتخاب شده اند. به منظور جمع آوری اطلاعات از روش مصاحبه با هدایت کلیات استفاده شد. برای بررسی روایی از روایی سازه، درونی و بیرونی و برای پایایی از روش بررسی اعضا، بررسی همکار، ناظر بیرونی و چندسوسازی استفاده شد. داده های پژوهش به روش تحلیل محتوای کیفی مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش حاکی است که توجه افراطی به ارزشیابی از مهارت های نظری و محفوظات دانشجویان باعث شد که ارزشیابی مهارت های عملی آنان مورد توجه قرار نگیرد، اغلب ارزشیابی ها به صورت هدف-محور انجام شده و کمتر به ارزشیابی فرآیند-محور توجه شده است، بین روش ارزشیابی و نوع محتوای ارائه شده تناسب چندانی وجود نداشته است و کمبود زمان و امکانات بر کیفیت ارزشیابی ها تأثیر منفی داشته است.
رابطه عملکرد تحصیلی در دوره متوسطه و دوره کارشناسی در دانش آموختگان رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان
منبع:
آموزش پژوهی دوره دوم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳ (پیاپی ۷)
107 - 118
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با هدف بررسی رابطه عملکرد تحصیلی در دوره متوسطه و دوره کارشناسی در دانشجو معلمان رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان انجام شده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. شرکت کنندگان پژوهش 252 نفر بودند. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی و معدل دیپلم و کارشناسی بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و آزمون t مستقل مورد استفاده قرار گرفت. نتایج پژوهش، بیانگر رابطه معنادار بین عملکرد تحصیلی سوم متوسطه و دوره کارشناسی دانش آموختگان بود (001/0> P)؛ تحلیل رگرسیون نشان داد 37 درصد از واریانس مشاهده شده در وضعیت عملکرد تحصیلی توسط معدل دیپلم تبیین می شود (89/154 F=و 001/0> P)؛ همچنین بین عملکرد تحصیلی دانش آموختگان دختر و پسر تفاوت معنادار وجود داشت (001/0>P)؛ به طوری که دختران در دوره متوسطه و کارشناسی، عملکرد تحصیلی بالاتری نسبت به پسران داشتند. نتایج این پژوهش از یک سو در توسعه آگاهی مدیران برای برنامه ریزی های آتی و از سوی دیگر برای بهبود عملکرد تحصیلی دانشجویان می تواند مؤثر باشد.