مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۶۱.
۱۶۲.
۱۶۳.
۱۶۴.
۱۶۵.
۱۶۶.
۱۶۷.
فساد اداری
منبع:
منابع انسانی تحول آفرین سال ۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
33-46
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از این پژوهش ارائه الگوی نظارت مدیریتی به منظور پیشگیری از بروز فساد اداری است.روش بررسی: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی می باشد که به روش پیمایشی انجام شده است. هم چنین این پژوهش از نظر هدف، توسعه ای- کاربردی است. جامعه آماری پژوهش جهت آزمون الگو، شامل کارکنان سازمان های دولتی شهر کرمان بوده و تعداد 286 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و استنباطی (آزمون t و رگرسیون چندگانه به روش همزمان) استفاده شده است و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه-های نظارت مدیریتی و فساد اداری هستند.یافته ها: یافته های پژوهش ضمن تأیید الگوی پیشنهادی، نشان داد که ابعاد نظارت مدیریتی بر فساد اداری اثر کاهنده دارند و از بین این ابعاد، بُعد نظارت از طریق مأمورین بازرسی سازمان بیشترین تأثیر منفی را بر فساد اداری دارد و ابعاد نظارت هیئت های اداری، نظارت از طریق بازرسان مخفی سازمان، نظارت مستقیم شخص مدیر، نظارت با استفاده از تجهیزات الکترونیکی و نظارت سلسله مراتبی به ترتیب در رده های بَعدی قرار دارند.نتیجه گیری: با توجه به اینکه نظارت مدیریتی نقش مهمی در پیشگیری از بروز فساد اداری دارد، مدیران سازمان ها باید انواع روش های نظارت بر زیرمجموعه خود را به خوبی بشناسند و به درستی آن ها را به کار گیرند.
تأثیر مدیریت استعداد و جانشین پروری بر پیشگیری از فساد اداری(مطالعه موردی: دادگستری های استان آذربایجان غربی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۷)
43 - 25
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر مدیریت استعداد و جانشین پروری بر پیشگیری از فساد اداری در دادگستری های استان آذربایجان غربی است. مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر شیوه جمع آوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کارکنان دادگستری های استان آذربایجان غربی در سال 1400را تشکیل داده اند که تعداد آن ها 470 نفر بود. حجم نمونه در روش پیمایش بر اساس فرمول کوکران 212 نفر است و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی، افراد نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه های استاندارد بود. جهت بررسی روائی پرسشنامه ها به روایی صوری(ظاهری) استناد شد. برای بررسی پایایی نیز به آلفای کرونباخ استناد شد. نتایج بررسی پایایی برای همه ابعاد بیشتر از 7/0 گزارش شد؛ به صورتی که مقدار پایایی برای متغیر مدیریت استعداد برابر با 901/0، جانشین پروری برابر با 895/0 و متغیر فساد اداری برابر با 862/0 بود. با توجه به اینکه در آزمون همبستگى فرضیه های اصلى، مقدار ضریب همبستگى پیرسون به دست آمده، به ترتیب 62/0 و 76/0 و سطح معنادارى 01/0 بوده، می توان با اطمینان 95 درصد بیان کرد که بین مدیریت استعداد و جانشین پروری بر فساد اداری در دادگستری های استان آذربایجان غربی تأثیرگذار است. نتایج آزمون فرضیه های پژوهش با استفاده از رگرسیون خطی نشان داد که مدیریت استعداد و جانشین پروری (با تأکید بر دستورالعمل 27ماده ای کادرسازی مدیریتی در قوه قضائیه سال 1398) بر پیشگیری از فساد اداری در دادگستری های استان آذربایجان غربی تأثیر مثبت و معناداری دارند.
نظام مدیریت عملکرد کارکنان به مثابه ابزاری برای پیشگیری از فساد اداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
36 - 61
حوزه های تخصصی:
هدف: توسعه و فساد، دو مفهوم مرتبط به یکدیگر و در واقع، دو روی یک سکه هستند؛ بدین معنا که دستیابی به توسعه، بدون مبارزه با فساد، ممکن نیست. با توجه به نقش خطیر نظام های مدیریت منابع انسانی در پیشگیری از فساد اداری، پژوهش حاضر به دنبال مدلسازی نظام مطلوب مدیریت عملکرد کارکنان برای پیشگیری از فساد اداری در بخش دولتی است.طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: پژوهش حاضر مبتنی بر پارادایم تفسیری، از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی است و برای گردآوری داده ها از مصاحبه استفاده شده است. اساس روش انجام این پژوهش، روش مدل سازی تفسیری- ساختاری است. جامعه آماری پژوهش حاضر، مدیران بخش دولتی هستند و روش نمونه گیری در پژوهش حاضر، از نوع نمونه گیری گلوله برفی است.یافته های پژوهش: بر اساس یافته های مطالعه، ده مؤلفه برای طراحی مدل مدیریت عملکرد کارکنان در راستای پیشگیری از فساد اداری شناسایی شد که عبارتند از: شفافیت، پاسخگویی، عدالت رویه ای، عدالت تعاملی، توجیه پذیری، همسویی، قانون محوری، بهبود مستمر، اعتبارپذیری و قابلیت پیشگیری. طبق نتایج تحلیل MICMAC، هیچ یک از مؤلفه های شناسایی شده پژوهش، در ناحیه خودمختار قرار نگرفته اند که این بیانگر ارتباط قوی همه مؤلفه های مدل پژوهش با یکدیگر است. نتایج مطالعه حاضر، بیانگر این است که نه مؤلفه در ناحیه پیوندی قرار گرفته اند که عبارتند از: شفافیت، پاسخگویی، عدالت رویه ای، عدالت تعاملی، توجیه پذیری، همسویی، قانون محوری، بهبود مستمر و اعتبارپذیری. این اجزاء پویا در نظر گرفته می شوند؛ به این معنی که هر تغییری در آنها می تواند کل سیستم را تحت تاثیر قرار دهد. علاوه بر این، مؤلفه قابلیت پیشگیری در ناحیه وابستگی قرار می گیرد که نشان دهنده وابستگی بالای آن به سایر مؤلفه های مدل است. از دیگر نتایج این پژوهش می توان به شبکه تعامل متغیرها اشاره کرد که سطح و روابط مؤلفه های به دست آمده پژوهش را مشخص نموده است. بر اساس شبکه تعامل متغیرها در این پژوهش می توان نتیجه گرفت که ابعاد قانون محوری و پاسخ گویی، مؤلفه های مبنایی مدل هستند، زیرا بر کلیه مؤلفه های دیگر تأثیرگذار هستند. این دو مؤلفه، ارتباط دوسویه ای با یکدیگر دارند؛ بدین معنا که علاوه بر تأثیر بر یکدیگر، از هم تأثیر می پذیرند. همچنین بر اساس مدل مذکور، مؤلفه های شفافیت و هم سویی در رتبه بعدی قرار گرفته اند که ارتباط دوسویه ای با مؤلفه های پیشین مدل دارند. به عبارت دیگر، شفافیت و هم سویی، علاوه بر این که بر مؤلفه های سطح بالاتر خود اثر می گذارند، بر مؤلفه سطح پایین تر یعنی قانون محوری و پاسخ گویی نیز اثرگذارند و این بیانگر نفوذ قابل توجه این متغیرها در مدل است. مؤلفه های اعتبارپذیری و توجیه پذیری، مؤلفه هایی هستند که در سطح سوم مدل قرار گرفته اند و همانطور که جهت پیکان ها نشان می دهد، مؤلفه اعتبارپذیری بر مؤلفه بهبود مستمر اثرگذار است و در عین حال، رابطه ای تعاملی با مؤلفه توجیه پذیری دارد. مؤلفه بهبود مستمر در سطح بعدی مدل، یعنی سطح چهارم قرار دارد و بر دو مؤلفه موجود در سطح پنجم مدل، یعنی عدالت رویه ای و عدالت تعاملی، تأثیرگذار است. دو مؤلفه عدالت رویه ای و تعاملی علاوه بر این که بر یکدیگر اثر می گذارند، بر مؤلفه موجود در آخرین سطح مدل (سطح ششم) یعنی قابلیت پیشگیری اثرگذار هستند. مؤلفه قابلیت پیشگیری، وابسته ترین مؤلفه در مدل مذکور است و این بدان معناست که قابلیت پیشگیری رویه های موجود در نظام مدیریت عملکرد کارکنان، وابسته به مؤلفه های دیگر مدل است.محدودیت ها و پیامدها: با توجه به اینکه گردآوری داده ها در پژوهش حاضر با استفاده از مصاحبه بود لذا احتمال سوگیری در ارائه و ثبت داده ها و یافته ها وجود داشت. همچنین به لحاظ گستردگی بازیگران و مسأله پژوهش، امکان بررسی مسأله از دیدگاه همه بازیگران مسأله مقدور نبود.پیامدهای عملی: مدیران بخش دولتی قادر خواهند بود با اتکا به نتایج این پژوهش کاربردی، سیستم مدیریت عملکرد کارکنان را به گونه ای طراحی کنند که امکان بروز فساد کاهش یابد.ابتکار یا ارزش مقاله: اگرچه اقدامات زیادی برای مبارزه با فساد در ایران انجام شده است، اما تاکنون چندان موثر نبوده است؛ چنانچه در سال 2023، ایران در بین 180 کشور، رتبه 147 را به خود اختصاص داد که نشان دهنده سطح بالایی از فساد است. با توجه به اهمیت سیستم های منابع انسانی در پیشگیری از فساد اداری، پژوهش حاضر با هدف شناسایی و مدلسازی تفسیری ساختاریِ نظام مطلوب مدیریت عملکرد کارکنان بخش دولتی برای پیشگیری از فساد اداری انجام شده است.نوع مقاله: مقاله پژوهشی
ترسیم نقشه علم مبارزه با فساد اداری بر مبنای مقالات پایگاه استنادی علوم «آی اس آی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت بهبود و تحول سال ۳۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۱۱
115 - 140
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش ترسیم نقشه علم مبارزه با فساد اداری است. بدین منظور در گام نخست واژه نامه فساد اداری برای درک هرچه بهتر این مقوله مشخص گردید. که در این بین واژه نامه سازمان شفافیت بین الملل جامع ترین و کامل ترین واژه نامه را دارا می باشد که شامل تمام زوایای آشکار و نهان فساد اداری می شود. سپس با استفاده از این واژه نامه اقدام به جستجو در پایگاه استنادی علوم آی اس آی صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد که نقشه علم مبارزه با فساد اداری شامل ۲۶ حوزه موضوعی اصلی می باشدکه این حوزه های موضوعی به ۱۰ دسته کلی تر تقسیم می شوند که ۵حوزه نواحی نقشه و ۵ حوزه،از جمله حوزه های مستقل هستند. نزدیک ترین حوزه نسبت به رشته ی مبارزه با فساد اداری حوزه" حسابداری و مالی"و دورترین حوزه" سیاست عمومی و مدیریت زیست محیطی" است. همچنین ۳۴ حوزه به عنوان حوزه های موضوعی فرعی این علم شناسایی شدند. بر اساس حوزه های موضوعی اصلی و فرعی بدست آمده ،اقدام به ترسیم نقشه علم مبارزه با فساد اداری گردید.
فرهنگ ملی و چالش های پیش روی توسعه با تأکید بر فساد اداری (تحلیل تطبیقی متغیر محور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
645 - 674
حوزه های تخصصی:
امروزه برنامه های توسعه با چالش های جدی به خصوص در کشورهای درحال توسعه روبه رو می باشد. یکی از این چالش ها فساد اداری است. همه کشورها از سطحی از فساد رنج می برند. وقتی بحث از دلایل فساد می شود، فساد را مسئله ای چند سطحی می دانند که تحت تأثیر عوامل مختلف قرار دارد. این عوامل در تعامل با یکدیگر موجب شکل گیری انواعی از فساد در جوامع می شوند. در این میان نقش فرهنگ در کاهش یا افزایش فساد در میان نظریه پردازان مناقشه برانگیز شده است. این مقاله تلاش دارد به رابطه و تأثیر شاخص های فرهنگ ملی بر ادراک فساد در میان کشورهای هدف بپردازد. هدف تحقیق با تأکید بر نظریه هافستد بررسی تأثیر ابعاد مقوله های فرهنگ ملی بر ادارک فساد در میان کشورهای منتخب می باشد. این تحقیق به روش تطبیقی از نوع متغیرمحور می باشد. در این تحقیق از داده های ثانویه موجود از 80 کشور دنیا استفاده شده است. نتایج آزمون همبستگی میان شاخص های فرهنگ ملی و ادراک فساد بیانگر معناداری رابطه فاصله قدرت، فردگرایی، آینده گرایی، خویشتن داری، و قطعیت با ادراک فساد در کشورهای هدف می باشد. همچنین رابطه ای معناداری میان مردگرایی و ادراک فساد مشاهده نگردید. تحلیل چندمتغیره بیانگر این است که متغیر فاصله قدرت (Beta=0/42) و آینده گرایی (Beta=-0/36). بیشترین تأثیر و عدم قطعیت کمترین تأثیر را بر ادراک فساد دارند. متغیرهای فرهنگی به کار گرفته شده توانسته اند 66 درصد از تغییرات متغیر وابسته (ادراک فساد) را تبیین کنند. نتایج این تحقیق نشان داد که هرچند فرهنگ ملی مقوله ای محوری در کاهش چالش های توسعه به خصوص مسئله فساد می باشد ولی باید به متغیرهای دیگر ازجمله متغیرهای اقتصادی و تأثیر همزمان آنها توجه داشت؛ زیرا با کنترل متغیر درآمد سرانه کشورها تنها دو متغیر فرهنگی فاصله قدرت و متغیر فردگرایی همچنان تأثیر معناداری بر متغیر ادراک فساد داشتند.
طراحی الگوی عوامل مؤثر بر فساد اداری- مالی در سازمان های ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۲۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۶
199 - 212
سازمان های ورزشی به سبب حیطه وسیع عملکرد و چارچوب فعالیت آن ها در سطح جامعه، همواره در معرض ریسک بالای وقوع فساد می باشند. از این رو در تحقیق حاضر الگوی عوامل موثر بر فساد اداری - مالی در سازمان های ورزشی طراحی می شود. جامعه آماری متشکل از کلیه کارکنان ادارات کل ورزش و جوانان استان های کشور بود که بر اساس فرمول کوکران 300 نفر به عنوان نمونه به روش خوشه ای انتخاب شدند. داده های به دست آمده به وسیله پرسشنامه های توزیع شده از طریق معادلات ساختاری و روش حداقل مربعات جزئی به کمک نرم افزار اسمارت پی. ال. اس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از پردازش داده ها نشان داد، متغیر عوامل سازمانی تاثیر معنادار9/29 درصدی بر فساد اداری- مالی دارد این درحالیست که عوامل فردی تاثیر معنادار 31 درصدی دارد. همچنین نتایج نشان داد که در بین مولفه های عوامل سازمانی بیشترین میزان تاثیر پذیری عوامل سازمانی از مولفه کنترل و نظارت و کمترین میزان تاثیرپذیری از مولفه شفافیت سازمانی است. همچنین در بین مولفه های عوامل فردی بیشترین میزان تاثیرپذیری عوامل فردی از عامل مزایا و کمترین میزان تاثیرپذیری از عامل سرمایه اجتماعی است. علاوه بر این، نتایج تحلیل گروهی نشان داد که در مجموع اختلاف معناداری بین دیدگاه زنان و مردان در میزان تاثیر عوامل فردی و سازمانی بر فساد مالی- اداری وجود نداشته است.
معناکاوی فساد اداری در بین نخبگان اجرایی: علل، پیامدها و راهکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال ۳۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۰۸
431 - 462
حوزه های تخصصی:
ذهنیت عمومی در ارتباط با سطح فساد در ایران در حال گسترش است و میان تصور مردم و آنچه در صحنه جامعه رخ می دهد تفاوت آشکاری وجود دارد. پژوهش حاضر با هدف معناکاوی فساد اداری از دیدگاه نخبگان اجرایی و دست اندرکاران برخورد با فساد انجام شد و با رویکردی کیفی و مبتنی بر نظریه پردازی داده محور و با به کارگیری تکنیک مصاحبه عمیق با 15 نفر از مدیران کل بازرسی و نظارت دستگاه های اجرایی کشور (13 مرد و 2 زن) مصاحبه شد. روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس اشباع نظری بود. متن مصاحبه ها با استفاده از نرم افزار تحلیل داده های کیفی MAXQDA10 کدگذاری و نتایج کدگذاری باز و محوری منجر به شناسایی 99 مفهوم و 19 مقوله محوری شد. همچنین نتایج کدگذاری گزینشی نشان داد که مقوله هسته، گسترش ذهنیت فساد و بی ثباتی سیاسی در جامعه است که تحت تأثیر شرایط علّی (تعدّد افشاگری ها؛ عدم گردش نخبگان؛ عدم حاکمیت قانون؛ رسانه ها، ماهواره و شبکه های اجتماعی) و در کنار شرایط مداخله گر (کنشگر، ساختار) و شرایط زمینه ای (جنسیت، پایگاه اجتماعی-اقتصادی) بر برساخت ذهنیت فساد و بی ثباتی سیاسی در جامعه تأثیر می گذارد که حاصل آن برانگیختن خشم عمومی نسبت به بی عدالتی و گسترش رانت؛ عدم همراهی جامعه با حاکمیت؛ تبدیل حامیان جمهوری اسلامی به سوژه معترض؛ سرخوردگی دستگاه انتظامی به سبب فساد برخی مسئولین؛ گسترش بدفرمانی مدنی در فضاهای اداری؛ مطالبه اقتدارگرایی و بازخوانی تاریخی آن؛ باورپذیری جامعه نسبت به انگاره انسداد و تغییر؛ بی اعتمادی نهادی به ساختار حکومت به سبب گسترش فساد بوده که ثبات سیاسی کشور را مورد مخاطره قرار داده است.