مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
کیفی
حوزه های تخصصی:
در طول سه دهه گذشته، دانش ، خلاقیت و اطلاعات بیشترین تأثیر را بر توسعه شهرها گذاشته اند. به گونه ای که راهبردهای توسعه دانش بنیان نقش مهمی در حمایت از توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی محلی شهرها ایفا می کنند. بر همین اساس، شهرها برای جذب و حفظ صنایع و کارکنان دانش بر، راهبردهای مختلفی را اتخاذ می نمایند. هدف پژوهش حاضر، تدوین مدل مفهومی توسعه و تحقق پذیری شهر دانش بنیان جهت کاربست آن برای برنامه ریزی و مطلوبیت بخشی به شهرهای آینده کشور می باشد. پژوهش حاضر از نوع بنیادی و از لحاظ هدف، اکتشافی است. پارادایم حاکم بر این پژوهش، تفسیرگرایی است. رویکرد پژوهش، کیفی و روش شناسی آن، نمونه کاوی می باشد. از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای برای گردآوری داده ها استفاده شده است. جامعه آماری شامل پژوهش هایی است که از سال 2005 تا 2023 در حوزه شهر دانش بنیان انجام شده است. از روش مرور سیستماتیک ادبیات برای تحلیل داده ها استفاده شده که دارای پنج مرحله متشکل از تعریف، جست و جو، انتخاب، تحلیل و سنتز می باشد. بر اساس نتایج، بیش از 60 درصد منابع پژوهش مربوط به 10 سال اخیر(2013-2023) بوده اند. سهم مقاله ها، کتاب و پایان نامه ها از منابع پزوهش، به ترتیب برابر با 83 درصد، 10 درصد و 7 درصد می باشد. نتایج حاصل از کدگذاری باز نشان دهنده آن است که 96 کد برای توسعه و تحقق پذیری شهر دانش بنیان وجود دارد. این کدها در نه مفهوم (عوامل سیاسی-قانونی، برنامه ریزی استراتژیک، رویکرد، پیشران های توسعه دانش بنیان، شاخص های کارکردی، پایه علمی، ابعاد، بستر جغرافیایی- کالبدی و مجموعه های سیاست گذاری و راهبردی) و شش کد محوری(شرایط علّی، شرایط زمینه ای، مقوله محوری، شرایط مداخله گر(میانجی)، پیامدها و راهبردها) طبقه بندی شده اند. در نتیجه، مدل نظری توسعه شهری دانش بنیان منوط به وجود شرایط علّی، زمینه ای، مداخله گر، مقوله محوری، پیامدها و راهبردها است.
تبیین فرایند شکل گیری امنیت روانی زنان مطلقه: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: جدایی بین زوجین یکی از ویژگی های پیوندهای زناشویی است. پس از جدایی برای زوجین شرایطی متفاوت و آمیخته با تنش شکل می گیرد که ممکن است برای زنان کمی شدیدتر باشد. شناخت عوامل تعدیل کننده این شرایط می تواند به مدیریت این دوران کمک شایانی نماید. هدف: این پژوهش با هدف تبیین فرایند شکل گیری امنیت روانی زنان مطلقه به روش کیفی انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر کیفی و به شیوه پدیدارشناسی انجام شد. جامعه آماری زنان مطلقه شهرستان الشتر در سال ۱۴۰۱-۱۴۰۰ بود، که حداقل شش ماه و حداکثر ۴ سال از طلاق آن ها گذشته باشد. تعداد ۱۸ نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و از مصاحبه نیمه ساختاریافته جهت گردآوری داده ها استفاده شد. به منظور تسهیل در فرآیند کدگذاری و تحلیل از نرم افزار مکس کیودی ای استفاده شد. یافته ها: مطابق یافته ها عوامل تاثیرگذار در شکل گیری امنیت روانی زنان مطلقه عبارتند از: الف) عوامل زمینه ساز ب) عوامل آشکارساز ج) عوامل تدوام بخش د) عوامل تثبیت کننده که در مجموع این عوامل باعث ایجاد تاثیرات بدنی و جسمی، تاثیرات روانی و خلقی، تاثیرات شناختی و تاثیرات رفتاری شده که زمینه ایجاد امنیت روانی در زنان مطلقه را ایجاد می کند. نتیجه گیری: امنیت روانی در زنان مطلقه یک متغیر چند بعدی است و عوامل متعددی در فرایند شکل گیری این فرایند نقش دارند. شناسایی این عوامل در محیط ها، فرهنگ ها و جوامع مختلف می تواند متفاوت باشد که می توان با شناخت آن ها اقدامات لازم و موثر در راستای بهبود و ارتقای امنیت روانی زنان مطلقه را تنظیم و ایجاد نمود.
مقایسه کیفی ازدواج های پایدار رضایتمند و ازدواج های همراه با نارضایتی در زوج های نابارور
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: ناباروری در سراسر جهان و در همه فرهنگ ها به عنوان یک تجربه استرس زا و بحرانی و تهدیدکننده برای ثبات فردی، زناشویی، خانوادگی و اجتماعی شناخته شده است و علاوه بر مشکلات جسمانی، با مجموعه ای از علائم روانی نیز همراه شده است. هدف از پژوهش مقایسه ی کیفی ازدواج پایدار رضایتمند و ازدواج های همراه با نارضایتی در زوج های نابارور بود. روش پژوهش: این پژوهش با شیوه کیفی و با استفاده از روش نظریه داده بنیاد انجام شد. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، مشارکت کنندگان با توجه به معیارهای ورود به پژوهش انتخاب شدند و تا رسیدن به اشباع نظری درنهایت 18 زوج نابارور دارای ازدواج رضایتمند و پایدار و 15 زوج نابارور در ازدواج همراه با نارضایتی مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفتند و داده ها با استفاده از روش کلایزی تحلیل شدند. یافته ها: ماحصل مرحله ی کدگذاری باز، رسیدن به 202 کد اولیه، 84 مقوله فرعی و 8 مقوله اصلی و یک مقوله ی مرکزی بود. مقوله ی مرکزی در این پژوهش ناباروری: پویشی برای تجربه ی عشق اصیل و متعهدانه در ازدواج و یا نارضایتی و فروپاشی آن است. تحلیل داده ها نشان داد که عوامل محافظت کننده و خطرساز مؤثر بر ازدواج پایدار رضایتمند و ازدواج های همراه با نارضایتی در سه حیطه ی عوامل درون فردی، عوامل بین فردی و زوجی و عوامل مرتبط با منظومه ی خانواده تعریف شدند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش، رسیدن به پذیرش ناباروری و تجربه ی عشق اصیل و متعهدانه در ازدواج یا نارضایتی و فروپاشی آن، در زوجین نابارور اتفاقی نیست بلکه با انتخاب و اقدام سازنده و فعالانه و یا به کارگیری راهبردهای غیر مؤثر ایجادشده و فرایندی است فردی، خانوادگی و تعاملی که زوجین نابارور می توانند با تلاش آگاهانه جهت رشد و تعالی ازدواج و مراقبت از آن، همراهی، اتحاد زوجی و کسب مهارت های زوجی و راهبردهای کارآمد در راستای سلامت و شادکامی اقدام کرده و درنهایت رضایت و پایداری در ازدواج را کسب نمایند و مانع ایجاد نارضایتی و فروپاشی ازدواجشان گردند.
تعیین مدل برندسازی شخصی کارکنان فدراسیون های ورزشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین مدل برندسازی شخصی کارکنان فدراسیون های ورزشی ایران بود. روش تحقیق کیفی (نظریه داد-بنیاد)، و جامعه آماری پژوهش شامل: صاحب نظران، خبرگان، کارشناسان و اساتید در زمینه موضوع این تحقیق بودند. به منظور نمونه گیری تحقیق، از روش نمونه گیری گلوگه برفی استفاده شد. ابزار تحقیق مصاحبه بود که از 16 نفر به عمل آمد. روایی ابزار پژوهش(مصاحبه)، توسط اساتید متخصص، مورد بررسی و تأیید قرار گرفت و برای سنجش پایایی از روش توافق درون موضوعی استفاده شد؛ که مطابق این روش مقدار آن برابر با 89/0 بود. جهت تحلیل داده ها، از روش نظریه داده-بنیاد استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که عوامل مهم برندسازی شخصی کارکنان فدراسیون های ورزشی ایران شامل: عوامل علی (بهبود مهارت و خلاقیت، اخلاق و رفتار حرفه ای و چشم انداز مناسب)؛ عوامل زمینه ای (فرهنگ و جو حاکم در فدراسیون و ارتباطات موثر)؛ شرایط مداخله گر (قوانین و مقررات حاکم و سیستم مدیریت منابع انسانی)؛ راهبردها (سیستم مدیریتی مناسب و حفظ منابع انسانی) و در نهایت پیامدها (بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی فدراسیون و بهبود وضعیت شخصی) بود. این مقوله ها شامل: 27 مفهوم و 121 عامل یا کد باز بودند. بر اساس یافته های این پژوهش، نتیجه می گیریم که با تاکید بر این یافته ها و مفاهیم شناسایی شده، باید سیاست گذاری های کلان و اقدامات موثری جهت ارتقای سطح کیفیت زندگی کارکنان صورت پذیرد و همچنین مدیران با حمایت مالی و اقتصادی از آن ها، شرایط را برای بروز نبوغ و خلاقیت های فردی به وجود آورند.
شناسایی ابعاد توسعه دانشجویان، مبتنی بر الگوی شناختی: یک مطالعه کیفی (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹
239 - 225
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این مقاله، شناسایی ابعاد توسعه شناختی دانشجویان مبتنی بر الگوی شناختی به صورت مطالعه کیفی در سطح دانشجویان دانشگاه تهران می باشد. این تحقیق با رویکردی اکتشافی در پی پاسخ به این سؤال اساسی است ابعاد و مؤلفه های توسعه شناختی دانشجویان مبتنی بر الگوی شناختی به صورت مطالعه کیفی در سطح دانشجویان دانشگاه تهران کدام اند؟ بنابراین پس از تبیین مفاهیم پایه و مرور مبانی نظری، گزارش ها و اسناد مرتبط، بررسی و راهنمای مصاحبه تهیه شد، سپس ضمن شناسایی هدفمند 15 نفر از خبرگان دانشگاهی و اجرایی متخصص و مرتبط در دانشگاه تهران، مصاحبه عمیق انجام پذیرفت و در پی آن مفاهیم، ابعاد و مؤلفه های توسعه شناختی از دیدگاه خبرگان با بهره گیری از استراتژی تحلیل مضمون استخراج شد. با انجام تحلیل مضمون، در مجموع 95 کد توصیفی(مضمون پایه) استخراج شد و از تحلیل آن ها 8 کد تفسیری(مضمون سازمان دهنده) به دست آمد و در آخر نیز با بررسی نهایی 2 کد رابطه ای(مضامین فراگیر) حاصل شد.بر اساس یافته های به دست آمده مشخص شد که تقویت احساس شایستگی در بین دانشجویان، ارتقاء سطح مسئولیت پذیری و قدرت اختیار دانشجویان، افزایش سطح تیم محور در بین دانشجویان، ایجاد اعتماد متقابل بین دانشجویان، به کارگیری استعدادهای دانشجویی، توانایی حل مسأله، کمک به سطح معیشت دانشجویان، افزایش سطح ارتباطات اجتماعی بر توسعه شناختی دانشجویان دانشگاه تهران مؤثر است.
چالش های معلمان برای آموزش مجازی در دوران پاندمی کرونا: یک مطالعه پدیدارشناسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
شیوع ویروس کرونا باعث تعطیلی آموزش حضوری و روی آوردن اجباری سیستم آموزشی کشور به آموزش مجازی شده است. پس از دوسال که رفته رفته آموزش مجازی پایان پذیرفته و آموزش حضوری برقرار شده، لازم است چالش ها و مشکلات آموزش مجازی از دیدگاه معلمان به عنوان رکن اصلی آموزش مطالعه شود. این پژوهش با هدف مطالعه چالش های آموزش مجازی و ارزیابی معلمان از این سبک آموزش صورت گرفته است. این مطالعه در چارچوب رویکرد کیفی و با روش پدیدارشناسی انجام شده است که در آن داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساخت یافته گردآوری شده است. مصاحبه شوندگان 12 نفر از معلمان مقطع ابتدایی شهر تهران بودند که از طریق نمونه گیری هدفمند ملاکی انتخاب شدند و مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه پیدا کرد.تحلیل داده ها با روش هفت مرحله ای کلایزی انجام پذیرفت. یافته های پژوهش نشان داد که ادراک معلمان از چالش های آموزش مجازی، شامل4 مضمون اصلی و 19 مضمون فرعی است که مضمون های اصلی شامل چالش های مادی و تکنولوژیکی و چالش های حکمرانی آموزش و چالش های ارکان نهان آموزش و چالش های سیستم تربیت معلم میباشد.