مطالعات کاربردی علوم زیستی در ورزش

مطالعات کاربردی علوم زیستی در ورزش

مطالعات کاربردی علوم زیستی در ورزش دوره 13 بهار 1404 شماره 33 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

اثرات 12 هفته تمرین مقاومتی سنتی و دایره ای همراه با تمرین هوازی بر آدیپوکاین های التهابی و قدرت عضلانی مردان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چاقی التهاب اینترلوکین- 6 عامل نکروزی تومور آلفا تمرینات ورزشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۱
زمین ه و ه دف: یافتن تمرین ورزشی که دارای اثربخشی زیاد و سریع باشد، می تواند افراد چاق را برای انجام فعالیت ورزشی ترغیب کند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثرات 12 هفته تمرین مقاومتی دایره ای و سنتی همراه با تمرین هوازی بر اینترلوکین-6 (IL-6)، عامل نکروزی تومور آلفا (TNF-α) و قدرت عضلانی در مردان چاق بود. روش تحقیق: تعداد 36 مرد چاق (با میانگین سنی 22/3 ± 75/25 سال و شاخص توده بدنی 3/1 ± 13/35 کیلوگرم بر متر مربع) به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه مساوی (12 نفر) شامل کنترل، تمرین مقاومتی سنتی + هوازی و تمرین مقاومتی دایره ای + هوازی تقسیم شدند. شرکت کنندگان در گروه های تمرینی، ابتدا تمرین مقاومتی و سپس تمرین هوازی را به مدت 12 هفته و سه جلسه در هفته به اجرا درآوردند. تمرین مقاومتی با شدت 55 تا 75 درصد یک تکرار بیشینه و تمرین هوازی با شدت 45 تا 65 درصد ضربان قلب ذخیره در طول 12 هفته اجرا شد. خونگیری در دو مرحله پیش و پس آزمون جهت سنجش شاخص های IL-6 و TNF-α صورت گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و تعقیبی شفه در سطح معنی داری 05/0>p استفاده شد. یافته ها: سطوح IL-6 و TNF-α در گروه های تمرینی نسبت به گروه کنترل کاهش معنی داری  داشتند (001/0>p)، اما بین دو گروه تمرینی تفاوت معنی داری  مشاهده نشد (05/0<p). قدرت عضلانی بالاتنه و پایین تنه در هر دو گروه تمرینی نسبت به گروه کنترل افزایش معنی داری  داشت (001/0>p)، اما این تغییرات بین دو گروه تمرینی معنی دار نبود (05/0<p). وزن بدن فقط در گروه تمرین مقاومتی دایره ای نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری کاهش یافت (01/0>p). نتیجه گیری: انجام 12 هفته تمرینات مقاومتی سنتی و دایره ای همزمان با تمرین هوازی، سبب تعدیل سطوح آدیپوکاین های التهابی و بهبود قدرت عضلانی در مردان چاق می شود؛ اما پیشنهاد می شود برای کاهش وزن بیشتر از تمرینات مقاومتی دایره ای استفاده گردد.
۲.

مقایسه اثر هشت هفته تمرین پلایومتریک روی سطح سالن و چمن بر نشانگرهای آسیب عضلانی در بازیکنان فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین ورزشی تروپونین T ویژه عضله اسکلتی DNA میتوکندریایی فوتبال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۹
زمینه و هدف: فوتبال به عنوان محبوب ترین رشته ورزشی در جهان شناخته می شود و با توجه به ماهیت این رشته ورزشی و آسیب های آن، محققین هنوز تاثیر تمرینات ورزشی بر روی سطوح مختلف را به خوبی نشناخته اند. لذا هدف از تحقیق حاضر مقایسه اثر هشت تمرین پلایومتریک روی سطوح سالن و چمن بر نشانگرهای  آسیب عضلانی در بازیکنان فوتبال بود.  روش تحقیق: در این مطالعه نیمه تجربی، 36 بازیکن فوتبال لیگ دسته یک و دو رده جوانان و امید کشوری (با میانگین سنی 81/2 ± 94/20 سال) به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. سپس به طور تصادفی در سه گروه مساوی (12 نفر) شامل تمرین پلایومتریک روی چمن، تمرین پلایومتریک در سالن و گروه کنترل تقسیم گردیدند. تمرینات منتخب پلایومتریک روی سطوح سالن و چمن به مدت هشت هفته، دو جلسه در هفته و هر جلسه 60 دقیقه انجام شد. در ابتدا و انتهای دوره تحقیق، مقادیر سرمی تروپونین T ویژه عضلات اسکلتی (sTnT) به روش الایزا و DNA میتوکندریایی (mtDNA) در سلول های سفید خون به روش Real Time-PCR در سه گروه اندازه گیری شد. جهت تجزیه تحلیل یافته ها از آزمون های آماری t وابسته و آنالیز واریانس یک راهه همراه با آزمون تعقیبی توکی در سطح 05/0≥p استفاده شد. یافته ها: تفاوت معنی داری در مقادیر sTnT بین گروه های تحقیق وجود نداشت (47/0=p)؛ اما بیان ژنی mtDNA در گروه های تمرین در چمن (001/0=p) و تمرین در سالن (001/0=p) به طور معنی داری بالاتر از گروه کنترل بود. همچنین بیان ژن mtDNA در گروه تمرین در چمن به طور معنی داری بالاتر از گروه تمرین در سالن بود (001/0=p). نتیجه گیری: اگرچه تمرین پلایومتریک در چمن و سالن هر دو، با افزایش بیان ژنی mtDNA در سلول های لکوسیت خون همراه هستند؛ اما اثر تمرین در چمن نسبت به تمرین در سالن بر بیان ژنی mtDNA مطلوب تر است. بنابراین پیشنهاد می گردد به منظور افزایش محتوای DNA بازیکنان فوتیال از تمرینات پلیومتریک در چمن استفاده کنند.
۳.

تأثیر چهار هفته تمرینات هوازی با تکرار یک و دو جلسه در روز بر بیان ژن گیرنده TrkB و PI3K هیپوکمپ رت های مبتلا به ضایعه نخاعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین هوازی تروپومیوزین کیناز B فسفاتیدیل اینوزیتول-3-کیناز آسیب طناب نخاعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۰
زمینه و هدف: ضایعات نخاعی شرایطی است که به واسطه از بین رفتن حس، حرکت و حرکات ارادی اندام های تحتانی رخ می دهد. هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر چهار هفته تمرین هوازی با تکرار یک و دو جلسه در روز بر عملکرد حرکتی و بیان ژن گیرنده تروپومیوزین کیناز  B (TrkB) و فسفاتیدیل اینوزیتول-3-کیناز (PI3K) هیپوکمپ رت های مبتلا به ضایعه نخاعی بود. روش تحقیق: این مطالعه تجرب ی روی رت های نر بالغ و جوان اجرا ش د. حیوانات به طور تصادفی به شش گروه شامل کنترل سالم، آسیب نخاعی، آسیب نخاعی + پروتکل تمرین اول، کنترل سالم + پروتکل تمرین اول، آسیب نخاعی + پروتکل تمرین دوم و کنترل سالم + پروتکل تمرین دوم (هر گروه هفت سر) تقسیم شدند. ابتدا، گروه ها (به غیر از گروه های کنترل سالم) تحت بیهوشی عمومی و آسیب نخاعی قرار گرفتند. پس از دو هفته ریکاوری، همه رت ها به مدت چهار هفته، دو نوع تمرین هوازی با تکرار یک و دو جلسه تمرین در روز را انجام دادند. پس از دوره تمرینی، آزمون های حرکتی و مولکولی جهت سنجش تغییرات بیان ژن گیرنده TrkB و PI3K هیپوکمپ انجام گردید. از روش تحلیل واریانس یک راهه برای مقایسه تغییرات بین گروهی در سطح معنی داری 05/0>p استفاده شد. یافته ها: اجرای چهار هفته تمرینات یک و دو جلسه ای هوازی موجب افزایش معنی دار بیان ژن گیرنده TrkB و PI3K در گروه های آسیب نخاعی + پروتکل تمرین اول و آسیب نخاعی + پروتکل تمرین دوم نسبت به گروه آسیب نخاعی شد. تغییرات معنی داری در بیان ژن PI3K بین دو گروه آسیب نخاعی با دو تمرین هوازی مشاهده نشد، اما تغییرات در بیان ژن TrkB بین گروه آسیب نخاعی + پروتکل تمرین اول و آسیب نخاعی + پروتکل تمرین دوم معنی دار بود. آزمون حرکتی نیز بهبودی عملکرد حرکتی را در هفته چهارم در گروه آسیب نخاعی + پروتکل تمرین دوم نشان داد. نتیجه گیری: پروتکل های تمرینی (به ویژه تمرین با تکرار دو بار در روز) علاوه بر ایجاد بهبود حرکتی در حیوانات دچار ضایعه نخاعی، بر بیان ژن گیرنده TrkB و PI3K مؤثر است و می تواند عاملی برای رشد آکسونی و بقای نورونی در بهبودی ضایعه نخاعی باشد. 
۴.

تاثیر یک دوره تمرین ترکیبی بر سطوح پلاسمایی آپولیپوپروتئین B، نیمرخ لیپیدی و شاخص های آتروژنیک مردان میانسال پس از انجام عمل پیوند عروق کرونری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین ورزشی آپولیپوپروتئین B نیمرخ لیپیدی پیوند عروق کرونری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۱
زمینه و هدف: با جراحی باز پیوند عروق کرونر قلب، خون رسانی قلبی بهبود می یابد، اما روند بهبودی زمانی کامل می شود که با انجام فعالیت بدنی و رژیم غذایی مناسب؛ نیمرخ لیپیدی بهبود یابد. هدف این پژوهش، بررسی تاثیر یک دوره تمرین ترکیبی بر سطوح پلاسمایی آپولیپوپروتئینB (ApoB)، نیمرخ لیپیدی و ترکیب بدن مردان میانسال پس از عمل پیوند عروق کرونری بود. روش تحقیق: در این مطالعه نیمه تجربی، 25 مرد میانسال (با میانگین سنی 8/3± 56 سال؛ وزن 13/7± 75 کیلوگرم) که چهار ماه از جراحی آن ها گذشته بود، به صورت هدفمند انتخاب و در دو گروه تمرین (14 نفر) و کنترل (11نفر) تقسیم شدند. گروه تمرین، برنامه تمرین هوازی- مقاومتی را به مدت هشت هفته و سه جلسه در هفته به اجرا در آوردند. هر جلسه تمرین هوازی شامل راه رفتن روی نوارگردان و رکاب زدن روی چرخ کارسنج  با شدت 55 تا 80 درصد حداکثر ضربان قلب و هر جلسه تمرین مقاومتی شامل اجرای حرکات اسکوات با توپ فیزیوبال، تاشدن و دور شدن شانه و ران، تا شدن آرنج، و دور شدن و نزدیک شدن پنجه پا به ساق پا با مقاومت کم تا متوسط بود. ترتیب انجام تمرین هوازی و مقاومتی اختیاری بود. قبل و بعد از مداخله، سطوح پلاسمایی ApoB، نیمرخ لیپیدی، و ترکیب بدنی اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی، و در سطح معنی داری 05/0>p  تحلیل گردید. یافته ها: تمرین ترکیبی باعث کاهش معنی دار وزن، توده چربی، نمایه توده بدن، سطوح پلاسمایی ApoB، کلسترول، نسبت لیپوپروتئین کم چگال به پرچگال، و شاخص آتروژنیک؛ و افزایش معنی دار لیپوپروتئین پرچگال شد. نتیجه گیری: هشت هفته تمرینات ترکیبی، به واسطه کاهش وزن، توده چربی بدن، شاخص آتروژنیک و بهبود نیمرخ لیپیدی می تواند در پیشگیری از خطر مجدد سکته قلبی موثر باشد.
۵.

تأثیر تمرین هوازی با مکمل عصاره هیدروالکلی میوه قره قات بر شاخص های گلایسمیک و بیان miR-195 در بافت قلب موش های صحرایی دیابتی شده نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین هوازی دیابت نوع دو قره قات miR-195

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۵
زمینه و هدف: میکرو RNAها و مکمل های آنتی اکسیدانی به عنوان اهداف درمانی بالقوه برای عوارض قلبی عروقی و هایپرگلیسمی ناشی از دیابت مطرح شده اند. این مطالعه به بررسی اثر تمرین هوازی همراه با عصاره هیدروالکلی میوه قره قات بر شاخص های گلایسمیک و بیان miR-195 در بافت قلبی رت های مبتلا به دیابت نوع دو پرداخته است. روش تحقیق: تعداد 24 موش های صحرایی نر نژاد ویستار (میانگین وزنی 20±200 گرم و سن هشت هفته) به طور تصادفی به چهار گروه کنترل دیابتی، دیابتی+مکمل، دیابتی+تمرین، و دیابتی+مکمل+تمرین تقسیم شدند. دیابت نوع دو با تغذیه رژیم پرچرب و تزریق استرپتوزوتوسین القا شد. گروه های دریافت کننده مکمل، روزانه ۲۵۰ میلی گرم بر کیلوگرم از وزن بدن عصاره قره قات دریافت کردند. پروتکل تمرینی شامل دویدن روی نوارگردان با سرعت ۱۸ تا ۲۴ متر در دقیقه، به مدت ۳۰ تا ۶۰ دقیقه به مدت هشت هفته و پنج روز در هفته اجرا شد. پس از پایان مداخله، گلوکز، انسولین، مقاومت به انسولین و miR-195 بافت قلبی اندازه گیری شد. برای تحلیل داده ها از آزمون آماری آنالیز واریانس یک راهه با استفاده از نرم افزار SPSS در سطح معنی داری 05/0>p استفاده شد. یافته ها: پس از هشت هفته مداخله، گلوکز خون ناشتا و مقاومت به انسولین در تمامی گروه های مداخله نسبت به گروه کنترل دیابتی کاهش معنی داری نشان داد (p=0/001). سطح انسولین در گروه های دریافت کننده مکمل نسبت به گروه های دیابتی و تمرین به تنهایی، به طور معنی داری کاهش یافت (به ترتیب با p=0/002، p=0/001). بیان miR-195 در تمامی گروه های دیابتی+مکمل، دیابتی+تمرین و دیابتی+مکمل+تمرین؛ نسبت به گروه کنترل دیابتی، کاهش معنی داری داشت ( به ترتیب با p=0/001، p=0/001 ،p=0/01). نتیجه گیری: هر دو مداخله تمرین هوازی و مکمل دهی قره قات باعث بهبود شاخص های گلایسمیک و بیان miR-195 می شوند؛ و ترکیب مکمل دهی قره قات با تمرین هوازی اثرات مطلوب تری بر بیان miR-195 بافت قلبی موش های صحرایی دیابتی نوع دو دارد. 
۶.

تأثیر تمرین هوازی فزآینده و مکمل سین بیوتیک بر سختی شریانی و پروتئین واکنشی C در زنان یائسه مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین هوازی مکمل سین بیوتیک دیابت نوع دو سختی شریانی پروتئین واکنشی C

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۸
مقدمه و هدف: استفاده از مکمل ها و تمرینات ورزشی جهت رفع اختلالات متابولیک و درمان بیماری ها رواج یافته است؛ هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر تمرین هوازی فزآینده و مکمل سین بیوتیک بر سختی شریانی و پروتئین واکنشی C (PRC) در زنان یائسه مبتلا به دیابت نوع دو بود.  روش تحقیق: در این پژوهش نیمه تجربی، 39 زن مبتلا به دیابت نوع دو به طور تصادفی به سه گروه تمرین هوازی + دارونما، تمرین هوازی + مکمل سین بیوتیک و مکمل سین بیوتیک تقسیم شدند. برنامه تمرینی با شدت 40 تا 70 ضربان قلب ذخیره به صورت فزاینده در 12 هفته اجرا شد. آزمودنی های گروه مکمل، یک ساعت پس از صرف ناهار، یک عدد کپسول سین بیوتیک باکانت (109×1 CFU) را مصرف کردند. برای سنجش CRP، قندخون ناشتا، سطح انسولین پلاسما پس از حداقل ۱۰ ساعت ناشتایی، به میزان پنج سی سی خون از سیاهرگ بازویی اخذ گردید و به روش الایزا و با کیت های مخصوص اندازه گیری شد. از آزمون t زوجی برای مقایسه درون گروهی و از روش تحلیل واریانس یک راهه برای مقایسه تغییرات بین گروهی در سطح معنی داری 05/0>p استفاده شد. یافته ها: پس از مداخله شاخص پایی بازویی (ABI) در گروه تمرین هوازی+دارونما (03/0=p) و تمرین هوازی+مکمل سین بیوتیک (0/02=p) به طور معنی داری نسبت به پیش آزمون افزایش یافت. همچنین شاخص قلبی- عروقی مچ پایی (CAVI) در گروه تمرین هوازی+دارونما (0/002=p) و تمرین هوازی+مکمل سین بیوتیک (02/0=p)؛ و PRC در هر سه گروه تمرین هوازی+دارونما (001/0=p)، تمرین هوازی+مکمل سین بیوتیک (0001/0=p)، و گروه مکمل سین بیوتیک (002/0=p)؛ کاهش معنی داری را نشان داد. با این حال، سطوح سرمی گلوکز ناشتا، انسولین، شاخص مقاومت به انسولین، شاخص توده بدن و درصد چربی بدن در سه گروه تغییر معنی داری نکرد (05/0<p). همچنین، شاخص های  ABI (0/29=p)، CAVI (0/30=p)، PRC (0/48=p)، و انسولین (0/73=p)؛ تفاوت معنی داری بین گروه ها نداشت. نتیجه گیری: به نظر می رسد تمرین هوازی و مصرف سین بیوتیک در زنان یائسه مبتلا به دیابت نوع دو، می تواند بر روند بهبود شاخص های سختی شریانی و PRC مؤثر باشد.
۷.

تأثیر یک دوره تمرین استقامتی همراه با مصرف آتورواستاتین بر برخی هورمون های جنسی و نشانگرهای تولیدمثلی موش های صحرایی نر ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین ورزشی آتورواستاتین ناباروری آنفارکتوس میوکارد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۵
زمینه و هدف: استفاده همزمان از داروهای استاتینی و تمرینات استقامتی ممکن است اثربخشی بهتری در درمان و پیشگیری از ناهنجاری های قلبی-عروقی از قبیل انفارکتوس میوکارد داشته باشد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر ترکیب تمرینات ورزشی استقامتی و مصرف داروی آتورواستاتین بر ویژگی های اسپرم و سطح هورمون های جنسی سرم موش های صحرایی نر نژاد ویستار مبتلا به آنفارکتوس میوکارد بود. روش تحقیق: تعداد 28 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با وزن 250-210 گرم، به طور تصادفی به چهار گروه مساوی (هفت سر موش در هر گروه) کنترل، آتورواستاتین، تمرین استقامتی، و آتورواستاتین+ تمرین استقامتی تقسیم شدند. برای ایجاد انفارکتوس میوکارد، از تزریق زیرجلدی ایزوپرنالین به میزان 150 میلی گرم/کیلوگرم وزن بدن در دو روز متوالی، استفاده شد. پس از القاء انفارکتوس میوکارد، برنامه تمرینی و مداخله دارویی آغاز گردید. برنامه تمرین ورزشی شامل دویدن روی نوارگردان (با سرعت 16-10 متر بر دقیقه و 50-10 دقیقه در روز) به مدت هشت هفته، پنج روز در هفته بود. گروه های آتورواستاتین و آتورواستاتین+ تمرین ورزشی؛ روزانه میزان 10 میلی گرم/کیلوگرم آتورواستاتین به صورت گاواژ دریافت کردند. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، خون گیری و تشریح انجام شد. اندازه گیری شاخص های سرمی با روش الایزا صورت گرفت. همچنین برای ارزیابی ویژگی های اسپرم ها، اپیدیدیم از بافت بیضه جدا و مورد بررسی قرار گرفت. نتایج با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و شفه در سطح معنی داری 05/0≥p استخراج گردید. یافته ها: تمرین استقامتی، مصرف آتورواستاتین و ترکیب تمرین و دارو، باعث کاهش معنی دار در تعداد اسپرم، درصد اسپرم های زنده، میزان تحرک اسپرم ها، سطح تستوسترون، هورمون لوتئینی (LH)، هورمون محرک فولیکول  (FSH)، لیپوپروتئین با چگالی پایین (LDL)، کلسترول و تری گلیسرید سرمی؛ و افزایش معنی دار لیپوپروتئین با چگالی بالا (HDL) در رت های مبتلا به آنفارکتوس میوکارد شد. نتیجه گیری: تمرین استقامتی، مصرف آتورواستاتین و ترکیب آن ها، اگر چه موجب بهبود نیم رخ لیپیدی گردید، اما بر سطوح هورمون های جنسی، نشانگرهای اسپرمی و در نتیجه عملکرد تولیدمثلی موش های صحرایی نر مبتلا به آنفارکتوس میوکارد؛ اثر نامطلوب داشت.

آرشیو

آرشیو شماره‌ها:
۳۴