بررسی وجوه اشتراک و افتراق حکایت های کوتاه پریشان با داستان های مینی مالیستی
حوزه های تخصصی:
در دهه ۱۹۶۰ میلادی جنبش مینی مالیسم در بیشتر هنرها از موسیقی گرفته تا هنرهای تجسمی و ادبیات رخنه کرد و شکل ویژه خود را یافت و در ادبیات داستانی به شکل داستان کوتاه درآمد. از مهم ترین ویژگی های این نوع داستان کوتاه می توان به ایجاز و اختصار، پیرنگ ساده، زمان و مکان محدود و استفاده از عنصر گفت و گو اشاره کرد. هرچند این نوع ادبی به عنوان پدیده ای نوظهور در غرب شناخته می شود، اما با مراجعه به متون کلاسیک فارسی و سایر آثاری که قبل از رواج این نوع ادبی نوشته شده اند، بویژه در حکایت های تعلیمی و عرفانی فارسی، می توان نمونه های داستان کوتاهی را یافت که بسیاری از ویژگی های داستان های مینی مالیستی را داراست. پریشان قاآنی یکی از کتاب هایی است که با وجود اینکه مدت ها قبل از شکل گیری مینی مالیسم نوشته شده است، به دلیل اشتمال بر ویژگی هایی چون ساده گویی، گرایش به ایجاز و اختصار، واقع گرایی، محدودیّت زمان و مکان و شخصیت ها، قابل مقایسه با داستان های مینی مالیستی است و در عین حال در پاره ای موارد تفاوت های اساسی هم با آن دارد. لذا در این پژوهش به دنبال بررسی وجوه تشابه و تمایز حکایت های کوتاه پریشان با داستان های مینی مال هستیم تا نشان دهیم که صرفاً از روی مشابهت های ظاهری، نمی توان به تطابق کامل چنین حکایت هایی با داستان های مینی مال حکم داد .