مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
حق الزحمه حسابرسی
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر جهت بررسی اثر تعدیل کنندگی شهرت حسابرس بر رابطه میان حق الزحمه حسابرسی و بروز تحریف های حسابداری صورت پذیرفته است. در این راستا، صورت های مالی 107 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های کاربردی است و به روش توصیفی-همبستگی انجام شد. در پژوهش حاضر، تحریف های حسابداری متغیر وابسته است و برابر است با 1 در صورتی که شرکت متعاقبا صوزت های مالی سال جاری را در سال مالی بعد تجدید ارائه می کند، در غیر این صورت صفر. حق الزحمه حسابرسی و شهرت حسابرس به ترتیب متغیر مستقل و تعدیل گر پژوهش هستند. برای آزمون فرضیه های پژوهش از رگرسیون لجستیک استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که میان حق الزحمه حسابرسی و بروز تحریف های حسابداری رابطه منفی و معناداری وجود دارد؛ بدین معنا که دریافت حق الزحمه حسابرسی بالا (پایین) توسط حسابرسان، بروز تحریف های حسابداری را کاهش (افزایش) می دهد و این یافته در رابطه با موسسات حسابرسی که از شهرت بالایی برخوردار هستند، قوی تر است. به عبارت دیگر، شهرت بالای حسابرس، رابطه منفی میان حق الزحمه حسابرسی و بروز تحریف های حسابداری را تشدید می کند.
تاثیر آلودگی زیست محیطی بر کیفیت حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حسابداری و منافع اجتماعی دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۶)
183 - 200
حوزه های تخصصی:
چکیده هدف: به دنبال تفکیک مدیریت شرکتها از مالکیت آنها و ایجاد مسائل نمایندگی و نیز افزایش عدمتقارن اطلاعاتی بین مدیران و مالکان، رعایت الگوهای زیست محیطی و مسئولیت پذیری اجتماعی نادیده گرفته شده است که به نظر می رسد با اعمال نظارت های چشم گیر می توان این موضوع مهم و فراگیر را در لیست اهداف مهم و اولیه شرکت ها قرار داد. این پژوهش با هدف مطالعه جنبه ای از پیامدهای اقتصادی جایگاه خدمات حسابرسی در ایران به بررسی تاثیر آلودگی زیست محیطی بر کیفیت حسابرسی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. روش پژوهش: در این راستا، تعداد 110 شرکت برای دوره زمانی 1393-1398 انتخاب گردید. هدف پژوهش کاربردی و روش شناسی آن از نوع پس رویدادی است. یافته ها: نتایج نشان داد که افزایش آلودگی هوا موجب افزایش اقلام تعهدی اختیاری می شود. همچنین یافته ها نشان داد که آلودگی هوا موجب افزایش حق الزحمه حسابرسی می گردد. نتیجه گیری: در حقیقت شرکت هایی که الگوی زیست محیطی را رعایت نمی کنند موجب افزایش تضاد بین گروه های مختلف ذینفع می شوند. دانش افزایی: از این رو حسابرسان به عنوان نظارت کنندگان، مستلزم صرف زمان بیشتری جهت حسابرسی هستند که همین عامل موجب افزایش زمان رسیدگی به اطلاعات و مدارک سازمان و متعاقباً افزایش حق الزحمه حسابرسی می شود.
واکنش حسابرسان به نوسان سود شرکت ها
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال سوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۹
20 - 42
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی واکنش حسابرسان به نوسان سود است، که به این منظور تأثیر نوسان سود بر تأخیر گزارش حسابرسی و حق الزحمه حسابرسی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بررسی شد. در این پژوهش برای آزمون فرضیه ها، اطلاعات مورد نیاز مرتبط با متغیرهای پژوهش از صورت های مالی 150 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی سال های 1390 تا 1399 جمع آوری گردید. برای آزمون دو فرضیه پژوهش از دو مدل رگرسیون چند متغیره با داده های تابلویی به روش اثرات تصادفی استفاده شد. یافته های حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش بیان گر آن است که در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، نوسان سود بر تأخیر گزارش حسابرسی تأثیر مثبت معناداری دارد، همچنین یافته های پژوهش نشان داد که نوسان سود بر حق الزحمه حسابرسی نیز تأثیر مثبت معناداری دارد. نتایج پژوهش بیان گر آن است که در بورس اوراق بهادار تهران با افزایش نوسان سود، تأخیر گزارش حسابرسی افزایش پیدا می کند. در واقع با افزایش نوسان سود، ریسک ذاتی حسابرسی افزایش پیدا کرده و حسابرسان برای کاهش ریسک کلی، آزمون های محتوای بیشتری را اجرا خواهند کرد. اجرای آزمون های بیشتر توسط حسابرسان نیز، منجر به افزایش تأخیر در ارائه گزارش حسابرسی می شود. همچنین نتایج نشان داد که با افزایش نوسان سود، حق الزحمه حسابرسی افزایش پیدا می کند. با توجه به اینکه نوسان سود، منجر به افزایش ریسک حسابرسی می شود، حسابرسان نیز باید تلاش بیشتر در فرایند رسیدگی های خود داشته باشند، به همین دلیل افزایش نوسان سود منجر به افزایش حق الزحمه خدمات حسابرسی می شود.
بررسی رابطه تخصص موسسه حسابرسی در صنعت، کمیته حسابرسی و مالکیت مدیریتی با حق الزحمه حسابرسی
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال سوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۹
92 - 119
حوزه های تخصصی:
با توجه به شرایط پیچیده و رقابتی ایجاد شده در حرفه حسابرسی، موسسه های حسابرسی ضرورت ارائه خدمات باکیفیت هرچه بهتر و بهای کمتر به بازار را بیشتر دریافته اند و به دلیل تاثیر حق الزحمه بر کیفیت حسابرسی، مطالعه عوامل موثر برحق الزحمه حسابرسی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین تخصص موسسه حسابرسی در صنعت، کمیته حسابرسی و مالکیت مدیریتی با حق الزحمه حسابرسی است. بدین منظور نمونه ای از 160 شرکت حاضر در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1392 تا 1399 انتخاب شد. روش این پژوهش همبستگی می باشد که با استفاده از آزمون رگرسیون به بررسی فرضیه های آماری پرداخته شد و تحلیل داده ها با کمک نرم افزار Eviews انجام شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین کمیته حسابرسی و مالکیت مدیریتی با حق الزحمه حسابرسی ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. در حالیکه ارتباط معناداری بین تخصص موسسه حسابرسی در صنعت و حق الزحمه حسابرسی مشاهده نگردید.
لحن مورداستفاده در گزارش حسابرس و حق الزحمه حسابرسی با تأکید بر نقش تعدیلگری الزامات استاندارد حسابرسی شماره700(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۷۶
131 - 161
در پژوهش حاضر به رابطه اطلاعات کیفی گزارش حسابرس و کیفیت حسابداری پرداخته شده است. به طور خاص، رابطه لحن گزارش حسابرس بر حق الزحمه حسابرسی (معیار کیفیت حسابرسی مبتنی بر ورودی فرآیند حسابرسی) با توجه به مفاهیم ریسک، ریسک تجاری صاحبکار و ریسک دادخواهی، مورد بررسی قرارگرفته است. برای آزمون فرضیه های پژوهش از داده های 360 سال-شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 6 ساله، سه سال قبل و سه سال بعد از تجدیدنظر در استاندارد حسابرسی شماره 700 استفاده شد. داده های متنی با استفاده از نرم افزار تحلیل متنی مکس کیو-دی ای تحلیل شد و پس از کمی شدن همراه با سایر داده های کمی با استفاده از رگرسیون خطی چند متغیره در نرم افزار ایویوز و اس پی اس اس تجزیه و تحلیل شدند. نتایج بیانگر وجود یک رابطه معکوس ضعیف بین لحن خوش بینانه با متغیر حق الزحمه حسابرسی است. علاوه بر این، یافته ها نشان داد پذیرش الزامات استاندارد حسابرسی شماره 700 تغییرات معنادار در رابطه بین لحن گزارش حسابرس و حق الزحمه نسبت به دوره قبل از تجدیدنظر ایجاد نمی نماید. به طورکلی نتایج پژوهش، شواهدی از غالب بودن اثر علامت دهی (هرچند به صورت ضعیف) در نمونه مورد بررسی حکایت می کند
بررسی تاثیر تمرکز مالکیت مالکیت دولتی و نهادی بر محافظه کاری حسابداری و استقلال و خدمات حسابرسی
در این پژوهش به بررسی تاثیر تمرکز مالکیت مالکیت دولتی و نهادی بر محافظه کاری حسابداری و استقلال و حق الزحمه خدمات حسابرسی پرداخته شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. بر این اساس تعداد 130 شرکت از جامعه آماری جهت انجام آزمون فرضیه ها انتخاب شدند. قلمرو زمانی تحقیق مربوط به یک دوره 7 ساله از 1394-1400 می باشد. یافته های پژوهش نشان داد که فرضیه اول، تمرکز مالکیت مالکیت دولتی و نهادی رابطه مثبت و معناداری با محافظه کاری حسابداری و استقلال هیئت مدیره و حق الزحمه خدمات حسابرسی دارد. همچنین فرضیه دوم، بین تمرکز مالکیت و محافظه کاری حسابداری و استقلال هیئت مدیره و حق الزحمه خدمات حسابرسی رابطه مثبت و معناداری وجود ندارد و تأیید نمی گردد. همچنین براساس فرضیه سوم مبنی بر بین مالکیت دولتی و نهادی و محافظه کاری حسابداری و استقلال هیئت مدیره و حق الزحمه خدمات حسابرسی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و تأیید می شود.
بررسی اثر مدیران مالی زن بر تجدید ارائه صورت های مالی و حق الزحمه حسابرسی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زنان نقش مهمی در ایجاد ارزش و افزایش سطح رفاه جامعه دارند.زیرا در روابط اجتماعی دقت نظر بیشتری داشته و بر انجام صحیح وظایف محوله و پیروی از قوانین حاکم اهتمام بیشتری می ورزند؛ بنابراین، حضور آنان در راس امور سازمان ها می تواند مفید واقع شود. در این پژوهش تأثیر جنسیت مدیران مالی بر تجدید ارائه صورت های مالی و حق الزحمه حسابرسی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بررسی شده است. نمونه آماری شامل 154 شرکت عضو بورس اوراق بهادار تهران در طی سالهای 1392 تا 1399 میباشد. نتایج برآورد مدل اول پژوهش حاکی از آن است که جنسیت مدیران مالی اثر منفی و معناداری بر تجدید ارائه های مالی دارد. به سخن دیگر، مدیران مالی زن با افزایش کیفیت گزارشگری مالی از طریق کاهش در تجدید ارائه های مالی در ارتباط هستند. بعلاوه، نتایج برآورد مدل دوم پژوهش نشان داد،جنسیت مدیران مالی اثر مثبت و معناداری بر حق الزحمه حسابرسی دارد، به این معنی که شرکتهای دارای مدیران مالی زن حق الزحمه های حسابرسی بالاتری پرداخت می کنند. در مجموع، یافته-ها حاکی از آن است که مدیران مالی زن به دلیل ویژگی های ذاتی از قبیل ریسک گریزی و محافظه کاری، کیفیت گزارشگری مالی را افزایش و خواهان حسابرسیهای باکیفیت تری از سوی حسابرسان مستقل هستند.
تغییر حسابرس و چسبندگی حق الزحمه حسابرسی بعد از رتبه بندی موسسه های حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۸۹
۲۷۴-۲۴۶
حوزه های تخصصی:
حق الزحمه حسابرسی متأثر از عوامل مختلفی است ولی تغییرات در آن به طور کامل با تغییر در عوامل مؤثر بر حق الزحمه حسابرسی، تبیین نمی شود. درواقع، میزان افزایش در حق الزحمه حسابرسی، هنگام انتظار افزایش در هزینه ها، بیشتر از میزان کاهش در حق الزحمه حسابرسی، هنگام انتظار کاهش در هزینه هاست که از این پدیده با عنوان چسبندگی حق الزحمه حسابرسی یاد می شود. تغییر حسابرس می تواند یکی از متغیرهای تأثیرگذار بر چسبندگی حق الزحمه های حسابرسی باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی انواع مختلف تغییر حسابرس پس از رتبه بندی مؤسسه های حسابرسی بر چسبندگی حق الزحمه های حسابرسی است. بدین منظور، 691 مشاهده سال شرکت (114 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران) در طی سال های 1392 تا 1398 گرد آوری شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از الگوی رگرسیون به روش داده های پانل و نرم افزار استاتا استفاده شد. یافته ها نشان داد که تغییر حسابرس تاثیر معناداری بر چسبندگی حق الزحمه حسابرسی ندارد و اثر تغییر حسابرسان از طبقه اول و سایر طبقات به حسابرسان طبقه اول و تغییر حسابرسان از طبقه اول به سایر طبقات بر چسبندگی حق الزحمه معنادار نیست؛ اما تغییر حسابرس از سایر طبقات به حسابرسان سایر طبقات، تاثیر معناداری بر چسبندگی حق الزحمه دارد. یافته ها حاکی از آن است که چسبندگی روبه پایین، نسبت به چسبندگی رو به بالا کمتر است و باوجود افزایش در هزینه های حسابرسی، حسابرسان اقدام قابل توجهی برای افزایش حق الزحمه های حسابرسی ننموده اند. یافته های پژوهش حاضر منطبق با نظریه قدرت چانه زنی است. به این صورت که در بازارهای متمرکز، حسابرسان از قدرت چانه زنی بیشتری برخوردارند درنتیجه حق الزحمه حسابرسی را افزایش داده و چسبندگی رو به پایین در حق الزحمه وجود دارد. اما، در بازارهای رقابتی (مانند بازار ایران)، صاحب کاران از قدرت چانه زنی بالاتری برخوردارند و چسبندگی رو به بالا در حق الزحمه حسابرسی افزایش می یابد.
بررسی تأثیر ریسک کنترل داخلی بر حق الزحمه حسابرسی با توجه به نقش میانجی کیفیت افشا در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۹۰
۲۳۰-۲۰۷
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر ریسک کنترل داخلی بر حق الزحمه حسابرسی با توجه به نقش میانجی کیفیت افشا در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. متغیر وابسته تحقیق حق الزحمه حسابرسی، متغیر مستقل ریسک کنترل داخلی و از کیفیت افشا به عنوان متغیر میانجی استفاده گردیده است. نمونه آماری پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری حذفی سیستماتیک از میان شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انتخاب گردید. این نمونه شامل ۱۲۷ شرکت بود که اطلاعات این شرکت ها بین سال های ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۹ جهت تحلیل فرضیه های پژوهش جمع آوری گردید. فرضیه های پژوهش با استفاده از روش رگرسیون پانل دیتا و رگرسیون ترکیبی در نرم افزار ایویوز تجزیه وتحلیل گردید. نتایج آزمون های آماری جهت تجزیه وتحلیل فرضیه های پژوهش نشان میدهد که ریسک کنترل داخلی بر حق الزحمه حسابرسی تأثیر مثبت و معنادار دارد و کیفیت افشا نیز بر حق الزحمه حسابرسی تأثیر معناداری دارد و کاهش کیفیت افشا در افزایش ریسک کنترل داخلی تاثیر بسزایی دارد که باعث افزایش حق الزحمه حسابرسی می گردد. همچنین نتایج نشان می دهد علاوه بر اینکه ریسک کنترل داخلی بر حق الزحمه حسابرسی تأثیر مستقیم دارد، ریسک کنترل داخلی نیز به واسطه کیفیت افشا بر حق الزحمه حسابرسی نیز تاثیر غیر مستقیم دارد. بنابراین پیشنهاد می شود که مدیران، سیستم کنترل داخلی قوی در شرکت پایه ریزی نمایند تا علاوه بر افزایش کارایی و اثربخشی و تحقق رسالت اصلی شرکت، حق الزحمه حسابرسی نیز کاهش یابد. همچنین برای کاهش حق الزحمه های حسابرسی در شرکت و ایجاد اطمینان در سرمایه گذاری نسبت به اتخاذ تصمیمات کارا و بهینه توسط مدیریت، طرح های پاداشی مبتنی بر عملکرد و کنترل داخلی درست و بلندمدت برای مدیران در نظر گرفته شود.
رابطه کیفیت حسابرسی و تقلب شرکت با حق الزحمه حسابرسی و گردش حسابرس
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه کیفیت حسابرسی و تقلب شرکت با حق الزحمه حسابرسی و گردش حسابرس می پردازد. این پژوهش از نظر ماهیت و روش توصیفی و از نظر هدف، یک پژوهش کاربردی بوده و از آنجایی که در پژوهش حاضر وضعیت موجود متغیرها با استفاده از جمع آوری اطلاعات، از طریق اطلاعات گذشته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است، در ردیف مطالعات توصیفی و از نوع پس رویدادی گنجانده می شود. در مسیر انجام این پژوهش، سه فرضیه تدوین و 1400 شرکت از طریق نمونه گیری به روش حذف سیستماتیک برای دوره زمانی 7 ساله بین 1394 تا 1400 به عنوان سال آتی انتخاب شده و داده های مربوط به متغیرهای پژوهش بعد از گردآوری در نرم افزار اکسل با استفاده از نرم افزار آماری ایویوز نسخه 10 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون فرضیات نشان داد بین کیفیت حسابرسی و تقلب شرکت رابطه معکوس معناداری وجود دارد. و بین کیفیت حسابرسی و تقلب شرکت با نقش حق الزحمه حسابرسی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بین کیفیت حسابرسی و تقلب شرکت با نقش گردش حسابرس رابطه معناداری وجود دارد.
بررسی تاثیر اعتمادبه نفس مدیران و تصدی حسابرس بر حق الزحمه حسابرسی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۸۰ (جلد ۳)
169 - 182
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر اعتمادبه نفس مدیران و تصدی حسابرس بر حق الزحمه حسابرسی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. جهت انجام این پژوهش تعداد 116 شرکت برای یک دوره 7 ساله بین سال های 1392 تا 1398 در بورس اوراق بهادار تهران به عنوان جامعه آماری بررسی گردید. فرضیات پژوهش با استفاده از روش رگرسیون پانل دیتا و رگرسیون ترکیبی در نرم افزار EViews10 تجزیه وتحلیل گردید. نتایج حاصل از تحلیل فرضیه ها با استفاده از روش تخمین حداقل مربعات تعمیم یافته نشان داد که در سطح اطمینان 95 درصد اعتمادبه نفس کاذب مدیرعامل تأثیر معناداری بر حق الزحمه حسابرسی شرکت ندارد. تصدی حسابرس تأثیر مثبت و معناداری بر حق الزحمه حسابرسی شرکت دارد، لذا با افزایش تصدی حسابرس، حق الزحمه حسابرسی شرکت افزایش می یابد. تصدی حسابرس بر رابطه میان اعتمادبه نفس کاذب مدیرعامل و حق الزحمه حسابرسی شرکت نقش تعدیل کننده ندارد.
بررسی عوامل مؤثر بر تمایل به خروج از حرفه حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۳۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
55 - 76
حوزه های تخصصی:
هدف: کارکنان مؤسسه های حسابرسی، مهم ترین و اساسی ترین سرمایه آن ها تلقی می شوند. یکی از چالش ها و دغدغه های اساسی در حرفه حسابرسی، این است که حسابرسان بعد از مدت کوتاهی حضور در مؤسسه ها، از حرفه حسابرسی خارج می شوند و از آن به عنوان سکویی برای پرتاب استفاده می کنند، این رویه خروج از حرفه که از آن به عنوان فرار مغزها نیز می توان یاد کرد، اگر تداوم داشته باشد، به تهدیدی بالقوه برای کیفیت و اعتبار حرفه حسابرسی تبدیل خواهد شد. هدف این پژوهش واکاوی عوامل کلیدی مؤثر بر تمایل به خروج از حرفه حسابرسی در ایران و سنجش آن هاست. روش: این پژوهش در سال ۱۴۰۰ با رویکرد روش شناسی کمی اجرا شد. ابتدا با استفاده از مطالعه ادبیات پژوهش، مؤلفه های اصلی تمایل به خروج از حرفه حسابرسی استخراج و پالایش شد. در مرحله بعدی، پرسش نامه پژوهش طراحی و با استفاده از آزمون تحلیل عامل اکتشافی، عوامل خروج حسابرسان از حرفه شناسایی شدند. در نهایت با مدل تحلیل مسیر، تأثیر هر عامل بر خروج حسابرسان از حرفه آزمون شد. جامعه آماری پژوهش در سال ۱۴۰۰، برابر با ۳۴۸۱ نفر برآورد شد که تعداد نمونه با استفاده از فرمول کوکران، ۳۴۶ نفر به دست آمد. یافته ها: پس از تجزیه وتحلیل های آماری، نتایج نشان داد که عوامل حق الزحمه حسابرسی، چشم انداز از آینده حرفه، ویژگی های شغلی و حمایت سازمانی، روی تمایل به خروج از حرفه حسابرسی تأثیر مثبت و معناداری دارند و عوامل رعایت اصول اخلاق حرفه ای توسط شرکا و مدیران و تعهد روی تمایل به خروج از حرفه حسابرسی تأثیری ندارند. نتیجه گیری: این پژوهش نشان می دهد که مؤسسه های حسابرسی می توانند با واقعی کردن حق الزحمه های حسابرسی مطابق نرخ های مصوب جامعه حسابداران رسمی، جوانگرایی در سطح بالای حرفه، استفاده از فناوری ها و روش های نوین، ایجاد چشم انداز مثبت از آینده حرفه و بهبود محیط کاری و حمایت سازمانی، نیروهای متخصص و متعهد را حفظ کنند و تمایل به خروج از حرفه را کاهش داده و درنتیجه کیفیت گزارش های حسابرسی را افزایش دهند.
تحلیل شبکه همکاری های علمی و دیداری سازی پژوهش های حق الزحمه حسابرسی در ایران
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال سوم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱
36 - 63
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر باهدف تحلیل شبکه همکاری و نگاشت نقشه علم مقالات با موضوع حق الزحمه حسابرسی مستقل در مجلات مصوب وزارت علوم، تحقیقات و فناوری ایران انجام شده است. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و بااستفاده از تحلیل هم رخدادی واژگان (تحلیل شبکه، هم واژگانی وهم نویسندگی) انجام شده است. جامعه پژوهش را 245 مقاله منتشره از سال 1382 تا 1401 شکل می دهد که بابهره گیری از نرم افزارهای VOSviewer، Ucinet و BibExcel تحلیل ومصورسازی شده اند. نتایج نشان داد که سالهای 1398 تا 1400 باانتشار 108مقاله (44%)، انقلابی در نشر پژوهش های حق الزحمه حسابرسی در ایران شکل گرفته است و نشریه علمی پژوهش های حسابرسی حرفه ای بااختصاص23% مقالات منتشره به این موضوع، بیشترین گرایش به حق الزحمه حسابرسی را داشته است. آشفتگی واژگان وتنوع نگارشی درزبان فارسی منجر به استفاده از49 معادل نوشتاری و معنایی برای حق الزحمه حسابرسی در پژوهش های پیشین شده است که لزوم بهینه سازی آن توسط مجلات و محققین را هشدار می دهد. تحلیل هم واژگانی حاکی از آن است که 998 کلیدواژه درمقالات بکاررفته است که پس ازحق الزحمه حسابرسی (با193تکرار)، پربسامدترین واژگان کیفیت حسابرسی(34)، ریسک حسابرسی(21) وحق الزحمه غیرعادی حسابرسی (21) می باشند. کلیدواژگان کیفیت حسابرسی وریسک حسابرسی با 24 و 20 هم رخدادی، بیشترین هم رخدادی باحق الزحمه حسابرسی راداشتند. تحلیل هم نویسندگی نشان از وجود 643 نقش نویسندگی درمقالات باموضوع حق الزحمه حسابرسی دارد که سیدعلی واعظ و ولی خدادادی با انتشار11و10مقاله و دانشگاه شهیدچمران اهواز و دانشگاه فردوسی مشهد با 68 و44 مرتبه تکرار وابستگی سازمانی درمیان نویسندگان را می توان جزمتخصص ترین پژوهشگران و سازمان ها درمیان سایرین دانست. بیشترین هم نویسی میان مصطفی عبدی و مهدی کاظمی علوم با پنج همکاری دونفره وجود داشت.
مطالعه روابط میان حضور زنان در هرم مدیریتی شرکت ها، کیفیت گزارشگری مالی و حق الزحمه حسابرسی
حوزه های تخصصی:
هدف: حق الزحمه حسابرسی یکی از عوامل ارزیابی کیفیت حسابرسی است که می تواند تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله ویژگی های صاحبکار و ویژگی های حسابرس و فرآیند حسابرسی قرار گیرد. از این رو بررسی عوامل مؤثر بر حق الزحمه حسابرسی اهمیت زیادی دارد. در این تحقیق روابط میان حضور زنان در هرم مدیریتی شرکت ها، کیفیت گزارشگری مالی و حق الزحمه حسابرسی مورد بررسی قرار گرفته است. روش: جامعه آماری تحقیق، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در سال 1399 است. براساس شرایط استخراج نمونه، تعداد 115 شرکت بورسی از صنایع مختلف طی دوره 7 ساله مورد تحلیل قرار گرفتند. هدف پژوهش کاربردی بوده و از نظر روش توصیفی و از نوع پس رویدادی است. برای گردآوری داده ها از صورت های مالی حسابرسی شده و اطلاعات موجود در سامانه اطلاعاتی سازمان بورس، سایت کدال و نرم افزار رهاورد نوین استفاده شده است. جهت ذخیره سازی، طبقه بندی و محاسبه متغیرها از نرم افزار اکسل و جهت اجرای تحلیل آماری داده ها از نرم افزار ایویوز استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که بین حضور زنان در هرم مدیریتی شرکت ها و مدیریت سود از طریق فعالیت های واقعی به عنوان معیار کاهنده کیفیت گزارشگری مالی، رابطه معنادار منفی وجود دارد. از طرفی، بین حضور زنان در هرم مدیریتی شرکت ها و حق الزحمه حسابرسی رابطه معنادار مثبتی وجود دارد. همچنین، بین مدیریت سود از طریق فعالیت های واقعی به عنوان معیار کاهنده کیفیت گزارشگری مالی و حق الزحمه حسابرسی، رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد. با این حال، حضور زنان در هرم مدیریتی شرکت ها بر رابطه بین مدیریت سود از طریق فعالیت های واقعی به عنوان معیار کاهنده کیفیت گزارشگری مالی و حق الزحمه حسابرسی تأثیر معناداری ندارد.
ارزیابی رقابت بین مؤسسات حسابرسی فعال در بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ویژگی های شرکت ها و مؤسسات موفق امروز، برخورداری از قدرت رقابت پذیری است ضمن این که نشانه بارز شرکت های ناموفق، برخوردار نبودن از این ویژگی یا نوع فضای رقابت می باشد. هدف از انجام تحقیق حاضر با توجه به اینکه رقابت پذیری به معنای امکان به دست آوردن موقعیت مناسب و پایدار در بازار است، ارزیابی نوع رقابت بین مؤسسات حسابرسی است. با توجه به اینکه بخش عمده ای از تأمین مالی بنگاه ها بر عهده بانک ها می باشد به نوعی می توان گفت اقتصاد کشور بانک محور است؛ از این رو بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به عنوان جامعه آماری پژوهش و با اعمال شرایط ویژه ای مؤسسات حسابرسی فعال در 13 بانک برای دوره زمانی سال ۱۳۹۴ تا سال ۱۳۹۹ به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شده اند. تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها با استفاده از روش تحلیل توصیفی- سیستماتیک و روش های رگرسیون و ضریب همبستگی انجام شده است. نتایج حاکی از وجود رقابت ناسالم بین مؤسسات حسابرسی فعال در بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است که مستلزم اصلاحات و نظارت بهینه می باشد.
تاثیر هموارسازی سود و دوره تصدی حسابرس بر حق الزحمه حسابرسی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۴ (جلد ۱)
255 - 272
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر به بررسی تاثیر هموارسازی سود و دوره تصدی حسابرس بر حق الزحمه حسابرسی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها در گروه پژوهش های توصیفی- همبستگی قرار دارد. هم چنین، به منظور انتخاب حجم نمونه از روش نمونه گیری حذف سیستماتیک (غربالگری) استفاده شد که با توجه به شروط در نظر گرفته شده، در نهایت 159 شرکت در دوره زمانی 6 ساله بین سال های 1394 الی 1399 (در مجموع 954 سال-شرکت) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. برای بررسی فرضیه ها از روش های مربوط به رگرسیون چندمتغیره با استفاده از نرم افزار Eviews8 و با استفاده از روش داده های پانلی (تابلویی) – اثرات ثابت بهره گرفته شده است. نتایج به دست آمده در این مطالعه نشان می دهند که هموارسازی سود و دوره تصدی حسابرس دارای اثر مثبت و معناداری برحق الزحمه حسابرسی شرکت ها در دوره زمانی پژوهش بوده اند.
چسبندگی حق الزحمه حسابرسی و خطای حسابرسی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین چسبندگی حق الزحمه حسابرسی و خطای حسابرسی است. برای این منظور نمونه ای مشتمل بر 274 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس، برای دوره زمانی 9 ساله 1399-1391 (1455 شرکت-سال) و به صورت پنل نامتوازن انتخاب شده اند. همچنین فرضیه های تدوین شده، با استفاده از رگرسیون چندمتغیره آزمون گردید. نتایج نشان داد که با افزایش چسبندگی در اصلاح رو به بالا و همچنین چسبندگی در اصلاح رو به پایین، خطای نوع دوم حسابرسی تغییر معناداری نخواهد داشت. با این وجود چسبندگی کمتر در اصلاح رو به بالا منجر به کاهش گزارش مشروط حسابرسی و افزایش کیفیت حسابرسی می شود. همچنین چسبندگی کمتر در اصلاح رو به پایین به صورت مثبتی با تجدید ارائه صورت های مالی در ارتباط است.. با این وجود چسبندگی کمتر در اصلاح رو به بالا منجر به کاهش گزارش مشروط حسابرسی و افزایش کیفیت حسابرسی می شود. همچنین چسبندگی کمتر در اصلاح رو به پایین به صورت مثبتی با تجدید ارائه صورت های مالی در ارتباط است.
بررسی نقش تعدیلی کووید 19 برارتباط بین جانشینی مدیرعامل زن و حق الزحمه حسابرسی
حوزه های تخصصی:
استفاده مدیران زن در پست های مدیریتی ارشد شرکت ها مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. در بسیاری از کشورها قوانینی به منظور حمایت از زنان در هیات مدیره تصویب شده است. در این پژوهش نقش تعدیلی کووید 19 بر ارتباط بین جانشینی مدیرعامل زن و حق الزحمه حسابرسی بررسی شده است. روش پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ شیوه ی جمع آوری داده ها از نوع پژوهش های نیمه تجربی می باشد. جامعه آماری پژوهش کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1396 الی 1399 بوده است که برای تعیین حجم نمونه آماری از روش حذف هدفمند استفاده گردید. نقش تعدیلی کووید 19 در بازه زمانی 1398 و 1399 نسبت به سال های 1396 و 1397 انجام گرفته است. نمونه آماری پژوهش با در نظر گرفتن محدودیت های پژوهش تعداد 119 می باشد. تحلیل داده ها با استفاده از رگرسیون حداقل مربعات معمولی و با استفاده از داده های اثرات ثابت انجام گرفته است. نتایج آماری نشان داد جانشینی مدیرعامل زن منجر به کاهش حق الزحمه حسابرسی می شود. به عبارتی استفاده زنان در مقام مدیران عامل منجر به کاهش حق الزحمه حسابرسی می شود. همچنین مشخص گردید که کووید 19 منجر به کاهش حق الزحمه حسابرسی شده است. در بررسی نقش تعدیلی متغیر فوق مشخص گردید که کووید 19 ارتباط بین جانشینی مدیرعامل زن و حق الزحمه حسابرسی را تضعیف می کند.
بررسی تأثیر کاربرد استاندارد بین المللی تحت نظارت هیئت حسابرسی بر کیفیت حسابرسی و حق الزحمه حسابرسی
حوزه های تخصصی:
با توجه به مطالعه پارتا و همکارانش در سال 2022، شرکت ها به منظور بهبود کیفیت حسابرسی و حق الزحمه حسابرسی، به کاربرد استاندارد بین المللی تحت نظارت هیئت حسابرسی توجه دارند و معتقدند ثبت استاندارد بین المللی هیئت نظارت حسابرسی می تواند در بهبود کیفیت حسابرسی و حق الزحمه حسابرسی نقش موثری داشته باشد. جهت تحلیل فرضیه های پژوهش، جامعه آماری را از بین سال های 1395 الی 1400 و به مدت 6 سال انتخاب نموده و شامل شرکت های بورسی بوده اند که نمونه آماری با روش حذفی و به تعداد 90 شرکت انتخاب شد. روش پژوهش مورد استفاده نیز، روش توصیفی- تحلیلی بوده و داده های پژوهش از نوع تاریخی با مراجعه به صورت ها و گزارشهای مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران جمع آوری و طبقه بندی گردید. برای تجزیه و تحلیل داده های آماری از روش داده های پانل دیتا استفاده شد؛ و در بخش تجزیه و تحلیل از آمار توصیفی و استنباطی و آزمون های مختلف مربوطه انجام گردید و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Eviews نسخه 9 صورت گرفت. باتوجه به تحلیل مدل رگرسیونی، یافته های پژوهش نشان می دهد که کاربرد استانداردهای بین المللی تحت نظارت هیئت حسابرسی بر کیفیت حسابرسی و حق الزحمه حسابرسی: شواهدی از بورس اوراق بهادار تهران تأثیر مثبت و معناداری دارد به طوری که در این پژوهش براساس آماره t میزان متغیر کاربرد استانداردهای بین المللی تحت هئیت نظارت حسابرسی ابتدا بر کیفیت حسابرسی و سپس بر حق الزحمه حسابرسی تأثیرپذیر است.
نقش ریسک دعاوی حقوقی، عدم تقارن اطلاعاتی و نااطمینانی اقتصادی در تبیین حق الزحمه حسابرسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عدم تقارن اطلاعاتی و عدم اطمینان اقتصادی از ویژگی های بازار سرمایه در محیط کسب وکار پیچیده حال حاضر هستند که موجب افزایش ریسک حسابرسی و ریسک دعاوی حقوقی شده و می توانند در تبیین حق الزحمه حسابرسی اثرگذار باشند. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی نقش ریسک دعاوی حقوقی، عدم تقارن اطلاعاتی و نااطمینانی اقتصادی در تبیین حق الزحمه حسابرسی می باشد. قلمرو زمانی پژوهش، دوره زمانی ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۰ بوده و نمونه پژوهش شامل ۱۲۰ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. تحلیل یافته های پژوهش با استفاده از مدل های رگرسیونی چندمتغیره مبتنی بر داده های ترکیبی نشان دهنده آن است که میان متغیرهای کلان اقتصادی که موردبررسی قرار گرفته اند (شامل نرخ رشد اقتصادی، نرخ تورم، نرخ ارز و نرخ بهره)، دو متغیر نرخ رشد اقتصادی و نرخ تورم رابطه مستقیم و معناداری با حق الزحمه حسابرسی دارند و میان ریسک دعاوی حقوقی و عدم تقارن اطلاعاتی با حق الزحمه حسابرسی نیز رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. نتایج به دست آمده نشان دهنده آن است که ریسک دعاوی حقوقی، نااطمینانی اقتصادی و عدم تقارن اطلاعاتی نقش مؤثری در تبیین حق الزحمه حسابرسان دارند