مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
بحران مالی
حوزه های تخصصی:
نظام و اقتصاد سرمایه داری در چند دهه گذشته شاهد بحران های مالی مختلف بوده که از مهمترین آنها، بحران مالی سال 2008 است. بحران مذکور، دارای علل مختلف بوده که از مهمترین علل آن می توان به نوآوری ها و دارایی های مالیِ بدون پشتوانه واقعی و نیز توسعه و گسترش آن توسط نهادهای مالی اشاره نمود؛ به عبارت دیگر مؤسسات مالی خصوصاً بانک ها با سرمایه گذاری بر دارایی های مالیِ بدون پشتوانه واقعی، معاملات آن را توسعه دادند. بانک ها و مؤسسات مالی مشابه به دلایل دیگری ازجمله عدم وجود سیستم نظارت کافی، اعطای تسهیلات گسترده و بدون رعایت استاندارهای مربوطه، خلق پول بدون پشتوانه، ورود به فعالیت های پر ریسک و افزایش نسبت اهرمی در توسعه بحران مؤثر بودند. نظام تأمین مالی اسلامی، نظام مالی مبتنی بر دارایی واقعی و به عبارتی، بخش واقعی اقتصاد است. بانکداری اسلامی در این نظام و در چند سال اخیر دارای رشد قابل توجهی بوده که نشان دهنده جایگزین بسیار مناسب برای روش های متعارف در نظام مالی است. در این تحقیق، جایگاه و ویژگی های نظام بانکی متعارف و مؤسسات مالی مشابه در توسعه بحران مالی و در مقابل، ویژگی های ذاتی بانکداری اسلامی در جلوگیری از توسعه آن تبیین می گردد. بانکداری اسلامی از طرق ارتباط تنگاتنگ با بخش واقعی اقتصاد، ایجاد شفافیت مالی، وجود نظارت و کنترل، توزیع ریسک و تأثیرپذیریِ حداقل از شوک ها، رعایت استانداردهای وام دهی، عدم سرمایه گذاری در دارایی بدون پشتوانه، التزام به برآورد دقیق ریسک فعالیت ها (که عدم هریک باعث توسعه بحران مالی سال 2008 بوده) مانع از توسعه و گسترش بحران مالی در حیطه خود خواهد شد.
تأثیر بحران مالی جهانی بر اهرم مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
اقتصاد جهان هر از چند گاهی با بحران مواجه می شود. در سال های اخیر، بحران مالی سراسری˓ اقتصاد جهان را تحت تأثیر قرار داده و تمامی کشورها را، مستقیم و غیر مستقیم، درگیر کرده است. هدف این پژوهش، مطالعه تأثیر بحران مالی جهانی بر اهرم مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. برای آزمون این اثرات، تعداد 87 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، در طی دوره زمانی 1385 الی 1390، مورد مطالعه قرار گرفتند. در این پژوهش، از متغیرهای سود قبل از بهره و مالیات، هزینه استهلاک، دارایی ها، مخارج تحقیق و توسعه و متغیر دامی بحران مالی جهانی به عنوان متغیرهای مستقل و از متغیرهای نسبت دفتری بدهی و نسبت بازار بدهی، به عنوان متغیرهای وابسته (اهرم های مالی) استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از تأثیر معنادار بحران مالی جهانی بر نسبت بازار بدهی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادر تهران می باشد. اما معناداری این رابطه، برای نسبت دفتری بدهی، مورد تأیید قرار نگرفت.
بحرانهای مالی و دلایل ثبات مالی نسبی بانکداری اسلامی در سطح بین المللی
حوزه های تخصصی:
در بانکداری اسلامی تسهیلات اعطایی در قالب عقود منطبق با شریعت اسلامی در اختیار متقاضیان قرار می گیرد عقود اسلامی در قالب دو دسته عقود مبادله ای تقسیم بندی می شوند با توجه به ضرورت استفاده از عقود مشارکتی بانکداری اسلامی زمانی به الگوی مطلوب بانکداری اسلامی نزدیکتر می گردد که بدنه اصلی این بانکداری مبتنی بر عقود مشارکتی باشد و عقود مبادله ای هنگامی که این عقود کاربرد ندارند مورد استفاده قرار می گیرد اگر عقود اسلامی علی الخصوص عقود مشارکتی به درستی اجرا شوند این نوع بانکداری دارای مزیتها و منافع فراوانی نسبت به بانکداری متعارف است که با استفاده از این مزیتها می تواند با ایجاد تطابق بین دارایی ها و بدهی های بانکها کاهش اهرم مالی و بدهی جذب و تعدیل خودکار شوکهای حقیقی اقتصاد برقراری پیوند بین خلق پول با تولید حقیقی اقتصاد و کاهش فعالیتهای سفته بازی و جلوگیری از خروج سریع و کوتاه مدت سرمایه ها از یک کشور تا حد زیادی قادر به جلوگیری از بروز بی ثباتی های مالی و بحرانهای متعاقب آن باشد به ویژه اگر اخلاق اسلامی در جامعه نهادینه شده باشد.
جایگاه پدیده تغییر طبقه بندی در مدیریت سود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییر طبقه بندی یکی از راهکارهای جدید برای مدیریت سود است که اخیرا به عنوان موضوعی در حوزه پژوهش های حسابداری مورد توجه قرار گرفته است. در این پژوهش به بررسی چگونگی اندازه گیری و وجود آن در بازار سرمایه ایران پرداخته شده است. نتایج پژوهش بر روی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1381 لغایت 1393 نشان داد که شرکت ها از تغییر طبقه بندی به عنوان یک ابزار مدیریت سود استفاده کرده اند. به علاوه پژوهش به بررسی این موضوع پرداخت که تعامل میان روش های مختلف مدیریت سود چگونه است و به این نتیجه رسید که شرکتها به ترتیب از مدیریت رویدادهای واقعی، مدیریت اقلام تعهدی و تغییر طبقه بندی استفاده می کنند. به بیان دیگر شرکت ها با توجه به میزان استفاده از دو روش مدیریت سود (رویداد واقعی و اقلام تعهدی) اقدام به تعیین میزان تغییر طبقه بندی کرده اند. افزون بر این، نتایج پژوهش نشان داد که بحران مالی در میزان استفاده و چگونگی استفاده از تکنیک های مدیریت سود نقش بسزایی دارد..
نقش راهبری شرکتی در بحران مالی شرکت ها: قبل و بعد از دستورالعمل کنترل های داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، با رقابتی شدن بازار سرمایه و نیز پیچیده شدن هر چه بیشتر بازاری که سرمایه گذاران در آن فعالیت می کنند، شاید تمایز بین شرکت های درگیر بحران مالی و دارای سلامت مالی، امری ساده نباشد. نسبت های مالی و تحلیل روندهای آنها، در ادبیات مربوط، راه ساده ای برای این امر محسوب می شده است. پژوهش حاضر برآن است تا علاوه بر نسبت های حسابداری و اطلاعات مربوط به بازار، نقش سازوکارهای راهبری شرکتی را نیز در تشخیص بحران مالی شرکت ها بررسی کند. همچنین، تصویب دستورالعمل کنترل های داخلی که مصداق سیاست گذاری در راهبری شرکتی است، به مثابه یک رویداد بررسی و تأثیر آن بر تشدید یا تضعیف نقش راهبری شرکتی در بحران مالی شرکت ها آزمون می شود. 182 شرکت، طی سال های 1386 تا 1395 بررسی شده است. آزمون فرضیه ها با استفاده از رگرسیون لوجیت انجام شده است و یافته های پژوهش نشان می دهد راهبری شرکتی در کاهش بحران های مالی نقشی معنادار دارد، اما دستورالعمل کنترل های داخلی قادر به بهبود نقش یادشده نبوده است.
محافظه کاری و عملکرد ارزش سهام در بحران مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی رابطۀ محافظه کاری و عملکرد ارزش سهام (که براساس بازده سهام و بازده غیرعادی سهام اندازه گیری شده است) در شرایط بحران مالی است. اطلاعات لازم از صورت های مالی 71 شرکت دارای بحران مالی و 71 شرکت بدون بحران مالی در بازۀ زمانی 1383 تا 1392 جمع آوری شده است. ملاک طبقه بندی بحران مالی شرکت ها عبارت است از: 1.سه سال متوالی زیان گزارش کند، 2. سود تقسیمی هر سال نسبت به سال قبل بیش از 40 درصد کاهش پیدا کرده باشد، 3. مشمول مادۀ 141 قانون تجارت شده باشد. برای آزمون فرضیه های پژوهش، رگرسیون چندمتغیره با استفاده از داده های ترکیبی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد در شرکت های بدون بحران مالی، بین محافظه کاری با بازده سهام و بازده غیرعادی سهام، رابطۀ منفی و معناداری وجود دارد، در حالی که در شرکت های دارای بحران مالی بین محافظه کاری با بازده سهام و بازده غیرعادی سهام، رابطۀ مثبت و معناداری وجود داردکه نشان می دهد شرکت های دارای بحران مالی، سیاست های محافظه کارانۀ بیشتری نسبت به شرکت های بدون بحران مالی اتخاذ می کنند. در نتیجه زیان ارزش سهام آنها کمتر از شرکت های بدون بحران مالی است.
تاثیر گزارشگری مالی متقلبانه بر بحران مالی با تاکید بر معاملات با اشخاص وابسته
حوزه های تخصصی:
مدیران شرکتهایی که با بحران مالی مواجه شدهاند، بدلیل کاهش سودآوری و در نتیجه کاهش قیمت سهام و پاداش خود، انگیزههای بالایی برای استفاده از اقلام تعهدی اختیاری و دستکاری سود دارند، انجام چنین اعمالی منجر به کاهش کیفیت سود و کاهش کیفیت اطلاعات مالی میگردد، بنابراین در شرایط بحران مالی اطمینان و اعتماد سرمایهگذاران به سیستم گزارشگری مالی ضعیف شده و تعیین کیفیت حسابداری از اهمیت بالایی برخوردار میباشد. هدف اصلی پژوهش حاضر تاثیر گزارشگری مالی متقلبانه بر بحران مالی با تاکید بر معاملات با اشخاص وابسته میباشد. در این پژوهش اطلاعات مالی 97 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی بازه زمانی 1389 تا 1395 بررسی و با استفاده از آزمون رگرسیون لجستیک در نرم افزار آماریEVIEWS تجزیه و تحلیل شدهاند. نتایج پژوهش نشان دادند که تاثیر گزارشگری مالی متقلبانه بر بحران مالی همچنین تاثیر گزارشگری مالی متقلبانه بر بحران مالی با تاکید بر معاملات با اشخاص وابسته از لحاظ آماری تایید نگردید.
بحران مالی و تکنیک هموارسازی سود(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت صنعتی (آزاد سنندج) سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۵
78 - 92
حوزه های تخصصی:
بحران مالی به عنوان یک فرآیند طولانی مدت است که بر بسیاری از جنبه های مالی و عملیاتی شرکت ها تاثیر می گذارد و سیستم گزارشگری مالی با بکارگیری روش های متفاوت حسابداری نقش اساسی در این فرآیند دارد. هدف این پژوهش، تحلیل بحران مالی با بکارگیری روش هموارسازی سود و درنظرگرفتن اثرات متغیرهای تئوری اثباتی حسابداری می باشد. این پژوهش یک تحقیق تحلیلی از نوع نیمه تجربی می باشد که به لحاظ هدف کاربردی بوده و جزء پژوهش های توصیفی طبقه بندی می گردد. داده های پژوهش با استفاده از نمونه ای شامل 144 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی دوره 10 ساله (1386 الی 1395) به روش داده های ترکیبی و مدل رگرسیون چند متغیره مورد تحلیل قرار گرفته اند. نتایج حاصل از فرضیه اول تا سوم بیانگر آن است که بین فقدان نقدینگی، ناتوانی در ایفای تعهدات و شکست عملیات با هموارسازی سود رابطه معناداری وجود ندارد و به این دلیل است که شرکت ها در شرایط بحران مالی مذکور توجه بهینه به استفاده از هموارسازی سود نداشته اند. همچنین بین ورشکستگی با هموارسازی رابطه معنادار و معکوس وجود دارد که نشان می دهد شرکت های مواجه با ورشکستگی از طریق هموارسازی سود، بدنبال بهبود شرایط ورشکستگی می باشند.
نقش توانایی مدیریت در پیش بینی بحران مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که مدیریت ضعیف یکی از مهم ترین عوامل شکست تجاری شناخته می شود، انتظار می رود توانایی مدیریت متغیری سودمند برای پیش بینی بحران مالی باشد؛ بنابراین، هدف پژوهش حاضر بهبود عملکرد الگوهای پیش بینی بحران مالی با استفاده از توانایی مدیریت به عنوان یک متغیر پیش بین است. در این راستا، با استفاده از داده های نمونه ای شامل 201 سال- شرکت بحران زده و 201 سال- شرکت سالم پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1385 تا 1394، عملکرد الگوهای پیش بینی بحران مالی مبتنی بر نسبت های مالی و مبتنی بر نسبت های مالی و توانایی مدیریت مقایسه شد. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد عملکرد الگوهای پیش بینی بحران مالی با حضور توانایی مدیریت به طور معنا داری بیشتر از الگوهای مبتنی بر نسبت های مالی در روش های طبقه بندی کننده تجمیعی بوستینگ، بگینگ و جنگل های چرخشی است. به بیان دیگر، افزودن توانایی مدیریت به الگوهای پیش بینی بحران مالی، دقت آنها را افزایش می دهد. همچنین، یافته های پژوهش حاضر حاکی از آن است که هرچه فاصله دوره زمانی پیش بینی با وقوع بحران مالی بیشتر باشد، لحاظ کردن توانایی مدیریت در الگوهای پیش بینی بحران مالی عملکرد آنها را به میزان بیشتری بهبود می بخشد. بر اساس یافته های پژوهش نتیجه گیری می شود توانایی مدیریت، متغیری ارزشمند در پیش بینی بحران مالی است.
بررسی رابطه بین مدیریت سود، افشای اطلاعات مالی و بحران مالی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال بررسی رابطه بین مدیریت سود، افشای اطلاعات مالی و بحران مالی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. این پژوهش از نظر هدف، از نوع تحقیقات کاربردی است و ار نظر روش و ماهیت، از نوع تحقیقات توصیفی- همبستگی و مقایسه ای می باشد. جامعه آماری پژوهش کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. بدین منظور اطلاعات شرکت های منتخب در بازه زمانی 1388 تا 1393 جمع آوری شده و برای بررسی فرضیه های پژوهش مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج به دست آمده حاکی از تأیید تمامی فرضیه های فرعی می باشد. بدین ترتیب که؛ بحرانی مالی شرکت بر مدیریت سود به صورت واقعی در شرکت تاثیر دارد، بحرانی مالی شرکت بر مدیریت سود به صورت ساختگی در شرکت تاثیر دارد، بحرانی مالی شرکت بر افشای اطلاعات در شرکت تاثیر دارد، افشای اطلاعات در شرکت بر مدیریت سود به صورت واقعی تاثیر دارد، افشای اطلاعات در شرکت بر مدیریت سود به صورت ساختگی تاثیر دارد. لذا، فرضیه های اصلی پژوهش نیز تأیید شده و حاکی از آن است که؛ بحران مالی شرکت بر افشای اطلاعات و مدیریت سود شرکت تاثیر دارد. افشای اطلاعات بر مدیریت سود شرکت تاثیر دارد.
نقش سرمایه فکری در پیش بینی بحران مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به افزایش اهمیت دارایی های نامشهود در اقتصاد دانش محور، هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی نقش سرمایه فکری و اجزای آن به عنوان معیارهای دارایی های نامشهود در پیش بینی بحران مالی است. در این راستا، با استفاده از داده های نمونه ای شامل 200 سال-شرکت بحران زده و 200 سال-شرکت سالم پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1395-1386 توان الگوهای پیش بینی بحران مالی مبتنی بر نسبت های مالی و مبتنی بر نسبت های مالی و سرمایه فکری مورد مقایسه قرار گرفت. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که میانگین دقت الگوهای پیش بینی با حضور ضریب ارزش افزوده فکری، کارایی سرمایه انسانی و کارایی سرمایه ساختاری به طور معنی داری بیشتر از الگوهای مبتنی بر نسبت های مالی در روش های طبقه بندی کننده تجمیعی بوستینگ و بگینگ است. به بیان دیگر، افزودن سرمایه فکری، سرمایه انسانی و سرمایه ساختاری به الگوهای پیش بینی بحران مالی دقت آن ها را افزایش می دهد. هم چنین، یافته های فرعی پژوهش حاکی از آن است که هرچه فاصله دوره زمانی پیش بینی با وقوع بحران مالی بیشتر باشد، افزودن سرمایه فکری، سرمایه انسانی و سرمایه ساختاری دقت آن ها را به میزان بیشتری افزایش می دهد.
راهکارهای کاهش هزینه های جاری سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۳ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۰
157 - 190
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به دنبال آن بوده است تا به عنوان یکی از رویکردهای مقابله با حل مشکلات مالی، راهکارهای کاهش هزینه ها در سازمان صداوسیما را شناسایی نماید. رویکرد پژوهش حاضر شناسایی حداکثری این راهکارها در زمینه های مختلف بود تا در قدم های بعدی مبنای اقدامات پژوهشی و اجرایی قرار گیرد. برای این منظور با 14 نفر از خبرگان و صاحب نظران حوزه رسانه که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، مصاحبه عمیق صورت گرفته و سپس بر اساس روش تحلیل محتوای کیفی ابتدا مضامین مرتبط با سؤالات پژوهش از داده های حاصل از مصاحبه استخراج گردید و سپس در فرآیند کدگذاری باز به هر یک از این مضامین یک کد اختصاص داده شد و سپس در کدگذاری محوری این کدها دسته بندی شد. نهایتاً 70 راهکار کاهش هزینه در 8 مقوله از دل مصاحبه ها استخراج گردید. برون سپاری تولید و تبدیل عوامل تولید درون سازمان به پیمانکار خصوصی، و تدوین نظام برون سپاری تولیدات سازمان به همراه رتبه بندی و ارزیابی تهیه کنندگان، اعمال نظام جذب، رشد و ارتقاء نیروی انسانی در جهت افزایش بهره وری نیروی انسانی سازمان، اعمال نظام مدیریت فناوری، واگذاری شرکت های زیرمجموعه سازمان، اختصاص بودجه به واحدهای هزینه ای و کنترل پروژه های کلان سازمان و برنامه های مناسبتی جهت کنترل هزینه ها، استانداردسازی فرآیندهای سازمانی و ... بخشی از اصلی ترین راهکارهای شناسایی شده جهت کاهش هزینه ها در سازمان صداوسیما در این پژوهش است.
اثر شوک عوامل مؤثر بر بحران های مالی در اقتصاد ایران: رویکرد خودرگرسیونی برداری پارامتر متغیر- زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثر شوک های عوامل مؤثر بر بحران های مالی در اقتصاد ایران است. در این پژوهش 62 متغیر توضیحی در بازه زمانی 1370:1 تا 1395:4 وارد مدل گردیده و در نهایت با استفاده از رویکرد مدل میانگین گیری بیزی 12 متغیر غیرشکننده مؤثر بر بحران مالی شناسایی شدند. بر اساس نتایج، شاخص بحران مالی در اقتصاد ایران معضلی چندبعدی است؛ زیرا متغیرهای مرتبط با سیاست مالی، سیاست پولی و سیاست ارزی بر این شاخص اثرگذارند. بر اساس نتایج مدل خودرگرسیونی برداری، پارامتر متغیر- زمان نیز مشاهده گردید. نحوه اثرگذاری متغیرهای منتخب بر بحران های مالی ایران در طی زمان، اثرات متفاوتی داشته و در سال های اخیر شدت اثرگذاری متغیرهای منتخب تقویت شده است. یکی از راهکارهای اساسی این است که سیاست هایی که موجبات کاهش در نااطمینانی تورم، مانند انضباط مالی و پولی دولت و بانک مرکزی، کاهش انتظارات بحران از طریق ایجاد ثبات در بازار پول و ارز می تواند موجبات کاهش نااطمینانی در بحران را ایجاد نماید.
نقش حاکمیت شرکتی در شبکه بانکی کشور
حوزه های تخصصی:
به دلیل نبود دستورالعمل مدونی مبتنی بر استانداردهای جهانی و هیات خدمات مالی اسلامی، حاکمیت شرکتی در ایران جایگاه خود را در بین بانک ها و موسسات مالی پیدا نکرده است. حاکمیت شرکتی برای بانک ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است از جمله رسیدن به حداکثر سودآوری و کارآیی و حداقل فساد و سوءاستفاده از قدرت و فراهم کردن نظام پاسخگویی مدیریتی، حاکمیت شرکتی یکی از مسایل بسیار حائزاهمیت در نهادهای پولی و مالی است.. حاکمیت شرکتی به مجموعه روابطی اطلاق می شود که میان ذینفعان یک سازمان وجود داشته و بر نحوه اداره و نظارت بر آن تاثیر می گذارد. در مقاله حاضر به بنقش حاکمیت شرکتی در شبکه بانکی کشور پرداخته شده است. نتایج حاصل از بررسی های درباره کشور ایران نشان می دهد اگرچه بانک در راستای اجرای حاکمیت شرکتی رهنمودهایی را در خصوص نظام کنترل داخلی و مدیریت ریسک به بانک ها ابلاغ کرده است، لیکن به دلیل نبود دستورالعمل مدونی مبتنی بر استانداردهای جهانی و هیات خدمات مالی اسلامی، حاکمیت شرکتی جایگاه خود را در بین بانک ها و موسسات مالی پیدا نکرده است.
نقش واسطه ای بحران مالی در رابطه بین مسئولیتپذیری اجتماعی و ارزش شرکت در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
در زمینه تأثیر مثبت مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت بر ارزش آن نمی توان به قطعیت سخن گفت. به واقع، در حوزه تأثیر مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت بر ارزش آن، نتایج گوناگونی به دست آمده است. این مسئله وقتی پیچیده تر می شود که شرکت درگیر بحران مالی باشد. این پژوهش باهدف بررسی رابطه میان مسئولیت پذیری اجتماعی و ارزش شرکت با در نظر گرفتن نقش تعدیل گر بحران مالی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. روش تحقیق حاضر کاربردی و طرح پژوهش آن از نوع تحقیقات توصیفی- همبستگی با استفاده از رویکرد پس رویدادی بوده است. قلمرو مکانی این تحقیق شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و قلمرو زمانی آن از سال 1392 تا 1396 بوده است همچنین، تعداد نمونه که به روش حذف سیتماتیک برگزیده شده اند 111 شرکت است. آزمون فرضیه ها از روش داده های تابلویی و با نرم افزار ایویوز8 انجام است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین مسئولیت پذیری اجتماعی و ارزش شرکت رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. درعین حال بحران مالی اثر تعدیل گر کاهنده بر این رابطه خواهد داشت.
سنجش تنش در نظام مالی و تحلیل عوامل موثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با توسعه زیرساختهای ارتباطی و اتصال بازارهای مالی مختلف به یکدیگر اهمیت بحث ثبات کلان نظام مالی بیش از پیش شده است. این مساله جهت رصد و کنترل بازارهای مالی مختلف و اجتناب از وقوع بی ثباتی و بحران در نظام مالی و همچنین جلوگیری از اثرگذاری مخرب بحرانهای مالی بر بخش واقعی اقتصاد بسیار حائز اهمیت می باشد. برای این منظور در سالهای اخیر پژوهشگران با ترکیب شاخصهای مربوط به بازارهای مالی به روشهای مختلف به طراحی شاخصی جامع پرداخته اند که وضعیت کل نظام مالی را نسبت به میزان ریسک، بی ثباتی و مقاومت پذیری موجود برای نظام مالی را نشان دهد. نکته قابل توجه عدم طراحی چنین شاخصی متناسب با شرایط نظام مالی ایران می باشد که نشانگر وضعیت تنش در آن و میزان تحقق سیاستهای اقتصاد مقاومتی در جهت دستیابی به ثبات مالی باشد. در این تحقیق با تعیین ابعاد نظام مالی ایران و پس از انتخاب متغیرهای نشانگر ریسک و بی ثباتی در بازارهای مالی مختلف و با ترکیب آنها به طراحی شاخصی با عنوان شاخص تنش نظام مالی ایران پرداخته ایم. پس از ترکیب متغیرهای به دست آمده به روش وزن دهی برابر به تحلیل شاخص طراحی شده پرداخته و بدین نتیجه رسیده ایم که در دوره بین انتهای سال 1391 تا اواخر سال 1394 و همچنین اواخر سال 1396 تا اواسط سال 1397 دوره های پر تنش در نظام مالی ایران بوده اند. همچنین با بررسی عوامل اثرگذار بر این شاخص دریافته ایم که بیشترین اثرگذاری بر ایجاد تنش در نظام مالی ایران مربوط به شوکهای ناشی از متغیر شاخص قیمت تولید کننده بوده است.
شناسایی بحران مالی بنگاه های اقتصادی بر اساس شاخص Z-Score Toffler و بررسی اثر چرخه عمر آنها بر معیارهای ریسک و عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(با تاکید بر الگوی دیکینسون 2005)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت صنعتی (آزاد سنندج) سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۹
95 - 114
حوزه های تخصصی:
بحران مالی و عدم توفیق مدیران شرکت ها، همواره برای محققان مشکلی در خور تامل بوده که به فکر یافتن روش هایی جهت پیش بینی آن و بهبود وضعیت بنگاه های اقتصادی باشند. پدیده ریسک نیز یکی از کلیدی ترین مشخصه های شکل گیری تصمیم در حوزه سرمایه گذاری، مالی و اقتصادی است. در این راستا ضرورت شناسایی بحران مالی و بررسی اثر متغیر های مختلف بر معیارهای ریسک و عملکرد برجسته می گردد. جامعه آماری پژوهش شرکت های بورس تهران در بازه زمانی 1394-1384 می باشد. در این پژوهش، نخست، شرکت های عضو نمونه آماری از روش حذفی انتخاب شدند. برای شناسایی شرکت های بحران زده از Z-score Toffler استفاده شد. سپس تفکیک شرکت ها با استفاده از الگوی جریانات نقدی دیکینسون(2005) صورت گرفته، پس از آن اثر دوره های مختلف چرخه عمر در هر مرحله بررسی شد. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از روش داده های ترکیبی و روش رگرسیون لاجیت استفاده شده است. نرم افزار مورد استفاده در این تحقیق نرم افزار Eviews9 می باشد. نتایج حاصل از آزمون 406 سال - شرکت نشان می دهد که تاثیر دوره های مختلف چرخه عمر بر مربوط بودن معیارهای ریسک و عملکرد تفاوت معنی داری دارند. تاثیر دوره های تولد و افول نسبت به سایر دوره ها بیشتر است. همچنین قدرت توضیحی فزاینده معیارهای ریسک در مراحل مختلف چرخه عمر تفاوت معنی داری دارند. بیشترین توان توضیحی مربوط به دوره افول می باشد. همچنین نتایج نشان می دهد تاثیر بحران مالی در دوره های مختلف چرخه عمر با یکدیگر تفاوت معنی داری دارد.
طراحی یک سامانه ی هشداردهی زودهنگام بحران مالی در ایران با معرفی شاخصی جدید
حوزه های تخصصی:
یکی از حقایق آشکار شده در اقتصاد، سرایت بحران مالی به بخش های مختلف و پیامدهای رکودی متعاقب آن است. از این رو، رصد وضعیت بخش مالی و پیش بینی بحران های آن، به موضوعی جذاب در میان اقتصاددانان، سیاست گذاران و سرمایه گذاران تبدیل شده است. برای این منظور، از شاخص های وضعیت مالی استفاده می شود. در این راستا، پژوهش حاضر به کمک رهیافت تحلیل مؤلفه های اساسی و ترکیب 8 متغیر مالی، شاخصی جدید برای وضعیت مالی تدوین کرده است. در ادامه، با استفاده از شاخص مذکور و به کارگیری رهیافت چرخشی مارکوف، بخش مالی در دوره 1395:4-1369:1 به سه وضعیت بحران، ثبات و رونق تقسیم شد. سپس، احتمال مواجه شدن بخش مالی با هر یک از وضعیت های مذکور، مورد محاسبه قرار گرفت. نتایج نشان داد که وضعیت بحرانی در بخش مالی، پایداری نسبتاً اندکی دارد؛ به طوری که به احتمال 93/0 در دوره بعد به وضعیت ثبات می رسد. با توجه به محاسبات، چرخش از وضعیت بحرانی و پرنوسان به رونق ممکن نیست. رونق در بخش مالی نیز پایداری کمی دارد؛ در صورتی که بخش مالی در دوره t در وضعیت رونق قرار داشته باشد، به احتمال 27/0 در دوره آتی، در همان وضعیت باقی خواهد ماند. به احتمال 59/0 بخش مالی یک دوره پس از رونق، وضعیت ثبات را تجربه خواهد کرد و به احتمال 14/0 در وضعیت بحرانی و پرنوسان قرار خواهد گرفت.
بررسی ارتباط بین مسئولیت پذیری اجتماعی، بحران مالی و احتمال ورشکستگی با تاکید بر کیفیت سود شرکتها در بورس اوراق بهادار تهران
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره دوم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۵ (جلد ۴)
101 - 118
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی ارتباط بین مسئولیت پذیری اجتماعی، بحران مالی و احتمال ورشکستگی با تاکید بر کیفیت سود شرکتها در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. جامعه مورد مطالعه شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران با در نظر محدودیت های خاص، که از این میان نمونه ای شامل 112 شرکت فعال در بورس اوراق بهادار تهران انتخاب گردید. قلمرو زمانی تحقیق شامل یک دوره هفت ساله بر اساس صورت های مالی شرکت های مورد مطالعه طی سال های 1390 الی 1396 است و برای آزمون فرضیات از روش رگرسیون خطی چند متغیره و لجستیک با استفاده از نرم افزار EVIEWS نسخه9، استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است بین مسئولیت پذیری اجتماعی و کیفیت سود با بحران مالی و احتمال ورشکستگی رابطه معنی داری به لحاظ آماری وجود ندارد. همچنین کیفیت سود بر ارتباط بین مسئولیت-پذیری اجتماعی، بحران مالی و احتمال ورشکستگی تاثیر معنی داری ندارد
افشای مسئولیت اجتماعی در عصر بحران مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از شرکت ها امروزه معتقدند که مسئولیت اجتماعی شرکت ها به عنوان یک مخزنی از حسن نیت عمل می کند، که در برابر بحران همانند عایقی منفی برای این مخرن ها هستند. با این حال CSR در واکنش به بحران در شرکت های بزرگ بسیار پیچیده تر است. این مقاله، با توجه به واکنش ذینفعان از مسئولیت اجتماعی و بحران مالی شرکت های بزرگ به یک چارچوب مشروط برای درک و نقش مسئولیت اجتماعی در بحران شرکت ها و نحوه مدیریت آن می پردازد. این چارچوب فرض می کند که مسئولیت اجتماعی چهار نقش مهم را ایفا می کند: (1) توجه سهامداران را به بحران افزایش می دهد؛ (2) اثر تخصیص اشتباه؛ (3) انتظارات را افزایش می دهد، و (4)تغییر ارزیابی ذینفعان در شرایط بحران. در مجموع، این مقاله به نقش CSR به هنگام بحران مالی در شرکت های بزرگ خواهد پرداخت.