مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
شناخت درمانی
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره چهاردهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
161 - 176
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور اثربخشی شناخت درمانی گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افکار خودآیند منفی، پرخاشگری و نگرش های ناکارآمد دانش آموزان پرخاشگر انجام شد. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. با استفاده از پرسشنامه های افکار خودآیند کندال و هولون، نگرش های ناکارآمد ویسمن و بک و پرخاشگری اهواز 30 نفر از دانش آموزان پرخاشگر که افکار خودآیند منفی، پرخاشگری و نگرش های ناکارآمد بالایی داشتند، به طور تصادفی ساده انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل(15نفر در هر گروه) جایگزین شدند. گروه آزمایشی 8 جلسه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی را بر اساس بسته آموزشی سگال و همکاران دریافت کرد و گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. پس از اجرای شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی مجدداً افکار خودآیند منفی، پرخاشگری و نگرش های ناکارآمد اعضای هر دو گروه اندازه گیری شد. از تحلیل کوواریانس چندمتغیری (مانکوا) برای تحلیل داده ها استفاده شد. مقادیر محاسبه شده برای متغیرهای افکار خودآیند منفی، پرخاشگری و نگرش های ناکارآمد تفاوت معنادار را نشان داد. به طور کلی یافته های این پژوهش حاکی از آن است، روش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی را می توان مداخله ای مؤثر در کاهش افکار خودآیند منفی، پرخاشگری و نگرش های ناکارآمد دانش آموزان پرخاشگر به حساب آورد.
تأثیر آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر مشکلات رفتاری کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مشکلات رفتاری کودکان منجر به بروز مشکلات فراوانی در مدرسه می شود و نه تنها به تحصیل کودکان خدشه وارد می کند بلکه باعث به وجود آمدن مشکلات اجتماعی و کاهش توجه و حرمت خود آنها نیز می شود. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر اثربخشی آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر مشکلات رفتاری کودکان (دختر) بود. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان مقطع ششم مدارس واقع در منطقه 2 تهران در سال تحصیلی 96- 1395 بود که از بین آنها 20 دانش آموز با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در گروه های آزمایش و گواه جایدهی شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سنجش ذهن آگاهی کودک و نوجوان (گرکو و بائر، 2011) و فهرست مشکلات رفتاری کودکان (کوای و پترسون، 1987) بود. قبل از اجرای متغیر مستقل از هر دو گروه پیش آزمون گرفته شد. شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی برای کودکان به صورت 12 جلسه 90 دقیقه ای به گروه آزمایش آموزش داده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که دانش آموزان گروه آزمایش نسبت به دانش آموزان گروه گواه در پس آزمون به طور معناداری، مشکلات رفتاری (نشانه های اختلال رفتار هنجاری، نشانه های مشکلات توجه و ناپختگی و اضطراب و گوشه گیری) کمتری داشتند. همچنین افزایش معناداری در ذهن آگاهی و پذیرش کودکانی که در برنامه شرکت کرده بودند مشاهده شد (01/0 > P ). نتیجه گیری: بنا بر یافته های حاصل از این پژوهش، می توان از روش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی برای کودکان، در کاهش مشکلات رفتاری و افزایش ذهن آگاهی کودکان استفاده نمود.
اثرآموزش شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر ابعاد بهزیستی روان شناختی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
111 - 128
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر آموزش شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر ابعاد بهزیستی روان شناختی دانش آموزان بود. طرح پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان پیش دانشگاهی مدارس ناحیه 3 آموزش و پرورش شهر کرج بودند که در سال تحصیلی 1394-1393 مشغول به تحصیل بودند. برای انتخاب نمونه دو مدرسه به طور تصادفی انتخاب شدند و پس از اجرای آزمون بهزیستی روان شناختی 30 نفر دانش آموز که در آزمون نمره پایینی کسب کرده بودند (کم تر از 36) به طور تصادفی 15 نفر در گروه آزمایشی و 15 نفر در گروه کنترل جایگزین شدند. برای گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی برگزار گردید، در صورتی که برای گروه کنترل هیچ جلسه ای برگزار نشد. ابزار پژوهش پرسش نامه بهزیستی روا ن شناختی ریف بود. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. آزمون تحلیل کوواریانس بین گروهی پس از حذف اثر پیش آزمون در هر یک از خرده مقیاس های پذیرش خود، روابط مثبت با دیگران، خودمختاری، تسلط بر محیط، زندگی هدفمند، رشد فردی و بهزیستی روان شناختی کل نشان داد که آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی، بهزیستی روان شناختی و ابعاد آن را به طور معناداری افزایش داده است. نتایح پژوهش نشان می دهد که بهزیستی روان شناختی از عوامل فردی به ویژه حالات ادراکی و هیجانی تأثیر پذیرفته و باعث توانمندی افراد در شناخت و پذیرش محیط بلافصل و هیجانات خود، زمینه رشد شخصی، ارتباط مثبت با دیگران و تحقق هدفمندی در زندگی می گردد.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش نشانه های افسردگی، نشخوار فکری و تنظیم هیجان در زنان باردار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش نشانه های افسردگی، نشخوار فکری و تنظیم هیجان زنان باردار بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با گروه گواه، پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 1 ماهه و جامعه آماری 500 نفر از زنان در دوره 1 تا 6 ماهگی بارداری مراجعه کننده به مراکز بهداشتی-درمانی شهرستان قروه در استان کردستان بود. به روش نمونه گیری در دسترس ابتدا 263 نفر که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند؛ فهرست و سپس 30 نفر پس از ارزیابی بالینی، انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار پژوهش مقیاس افسردگی بک-ویرایش دوم (1996)، پاسخ نشخوار گونه نولن-هوکسما و مورو (1991)، تنظیم هیجان گراس و جان (2003) و برنامه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی برگرفته از برنامه سگال، ویلیامز و تیزدیل (2018) و دیمیجان، گودمن، فلدر، گالوپ، براون و بک (2016) بود که در 8 جلسه هفتگی 90 دقیقه ای اجرا و داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که برنامه درمانی بر نشانه های افسردگی (06/55 =F، 001/0 =P)، نشخوار فکری (88/25 =F، 001/0 =P) و زیر مقیاس های تنظیم هیجان شامل بازاریابی شناختی (27/9 =F، 02/0 =P) و فرونشانی (69/4 =F، 036/0 =P) اثر داشته و دستاوردهای درمانی در مرحله پیگیری پایدار مانده است. نتیجه گیری: می توان از این روش درمانی که کم هزینه و کارآمد است، برای درمان اختلال های هیجانی و بهبود وضعیت روان شناختی زنان باردار استفاده کرد.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی گروهی بر علائم جسمی بیماران مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۲۸)
52 - 66
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی گروهی بر کاهش علائم جسمی بیماران مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر اجرا شد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و دارای طرح پیش آزمون پس آزمون با دوره پیگیری بود. جامعه ی آماری این پژوهش شامل تمامی بیماران زن مبتلا به اختلال عملکردی گوارش در شهر رشت بودند که به کلینیک های درمانی مراجعه کردند. برای نمونه پژوهش، 32 بیمار مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر براساس ملاک های تشخیصی Rome-II، به صورت نمونه گیری دردسترس توسط متخصصان گوارش انتخاب و در دو گروه آموزش ذهن آگاهی (16 بیمار) و کنترل (16 بیمار) قرار گرفتند. شرکت کننده های دو گروه قبل از مداخله، در پایان مداخله (دو ماه پس از شروع آموزش) و دو ماه بعد در مرحله ی پیگیری مورد آزمون قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت 8 جلسه ذهن آگاهی قرار گرفت. جهت تشخیص گذاری و ارزیابی علائم جسمی اختلال نشانگان روده تحریک پذیر از ملاک تشخیصی Rome-II و جهت ارزیابی علائم روان شناختی از فرم کوتاه پرسشنامه نشانه های روانی استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین نمرات علائم جسمانی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در مرحله پس آزمون و پیگیری کاهش معنی داری یافت. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها، آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی گروهی به بهبود میزان و شدت علائم بیماران مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر کمک می نماید.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و هیپنوتراپی شناختی رفتاری در کاهش علایم اضطراب و بهبود کیفیت زندگی دانش آموزان دوره متوسطه اول دارای اضطراب امتحان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۵
17 - 39
حوزههای تخصصی:
اضطراب امتحان نوعی اضطراب موقعیتی(هراس خاص) است که می تواند تاثیر منفی بر روند کیفیت زندگی فرد بگذارد. هدف از این پژوهش بررسی مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و هیپنوتیزم درمانی شناختی رفتاری بر کاهش علایم اضطراب و بهبود کیفیت زندگی دانش آموزان دارای اضطراب امتحان بود. یعنی یک مطالعه تجربی(آزمایشی کامل) از نوع پیش آزمون، پس آزمون و دوره پیگیری سه ماهه به کار رفته که از بین دانش آموزان دوره متوسطه اول بخش چنارشاهیجان از توابع استان فارس50 نفر دارای اختلال اضطراب امتحان به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی قرار گرفته و ابزار جمع آوری داده ها، یکی پرسشنامه اضطراب امتحان فریدمن و جاکوب(1997) و دیگری پرسشنامه فرم کوتاه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی [1] (2000)بود. پروتکول درمانی در یکی از گروه ها استفاده از تکنیک های درمان شناختی رفتاری و در گروه دیگر همان تکنیک ها در حالت خلسه هیپنوتیزمی در مدت10 جلسه یک و نیم ساعته هفتگی بود. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر و آزمون های تعقیبی مربوطه از طریق نرم افزار کامپیوتری(Spss22) تجزیه و تحلیل گشته است. نتایج یافته ها نشان داد که هر دو مداخله روان شناختی در پس آزمون و پیگیری منجر به کاهش علایم اضطراب امتحان دانش آموزان در سه بعد تحقیر اجتماعی، خطای شناختی و تنیدگی گشته و کیفیت زندگی آنها را بهبود بخشیده است. بنابراین هرچند هر دو شیوه شناختی رفتاری و هیپنوتراپی شناختی رفتاری می توانند مداخله ای موثر در کاهش اضطراب امتحان و افزایش کیفیت زندگی دانش آموزان باشند. اما روش هیپنوتیزم درمانی شناختی رفتاری بسیار کاراتر از روش شناختی رفتاری بوده و در مقایسه باعث تغییرات معنادارتری( 0001/ p< ) در پس آزمون و پیگیری هر دو متغیر گردیده است. لذا این روش می تواند در آینده بخشی از درمان اضطراب بوده و در ارتقاء کیفیت زندگی چنین افرادی نیز موثر باشد.<br /> <br clear="all" /><br /> <br /> 3. World Health Organization (WHO)
ذهن آگاهی از تئوری تا درمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم فروردین ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
155-170
حوزههای تخصصی:
شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در بردارنده، اجزایی از درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی ارائه شده توسط کابات-زین و شناخت درمانی بک می باشد و در قالب یک درمان گروهی برای کار با افراد دارای تاریخچه افسردگی و در نتیجه آسیب پذیر در برابر دوره های بعدی توسعه داده شده است. این آموزش به افراد توانایی وسعت بخشیدن به دیدگاه خود به منظور مشاهده افکار ناسازگارانه، نشخوارهای فکری، فرایندها و نقایص شناختی موجود را می دهد تا بتوانند به طور ایده آل آن ها را تغییر و یا به جهت دهی مجدد آن ها بپردازند.به علاوه برخی از جنبه های درمان شناختی-رفتاری برای افسردگی را نیز در برمی گیرد که برای حداکثر 12 شرکت کننده قابل اجراست.هر چند این رویکرد برای جلوگیری از عود در بیماران افسرده که در دوره بهبودی نسبی به سر می برند ساخته شده با این حال پژوهش هایی اثربخشی آن را در اختلالات دیگر مثل اختلالات خوردن، اختلال استرس پس از آسیب، اختلال دوقطبی، اختلال افسرده خویی و اختلالات اضطرابی تائید کرده اند. به طور کلی ذهن انسان با دو روش با دنیا ارتباط برقرار می کند. یکی شیوه بودن [1] و دیگری شیوه انجام دادن [2] . در شیوه بودن تاکید روی پذیرش است و کوشش برای تغییر شیوه های امور به عمل نمی آید، در این سبک نیازی برای رسیدن به اهداف، استانداردهای خاص ارزیابی آنچه هست وجود ندارد. اما در شیوه انجام دادن، ذهن به شدت کار می کند تا اختلاف بین آنچه که هست و آنچه که هیجانات را به طور معنی داری سامان دهی میکند، عملیاتی کند.شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی ( MBCT ) یک برنامه هشت هفته ای گروهی است که بر اساس ساختار و فرایند برنامه MBSR طراحی شده است. هسته مرکزی آن را تمرینات مراقبه تشکیل می دهد.در ذهن آگاهی تکنیک هاو تمرین هایی از قبیل خوردن کشمش، وارسی دقیق بدن ، مراقبه نشسته ، یوگا ، مراقبه راه رفتن و همین طور تمرینات غیر رسمی ذهن آگاهی در زندگی روزانه نیز به کار برده میشود. از این رو در مقاله حاضر ضمن تحلیل به بیان تکنیک ها و تمرین های اختصاصی در شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی ( MBCT ) به شکل جلسات و محتوای آن پرداخته شده است.از طرفی در این مقاله سعی شده است تا فرضیه اساسی ذهن آگاهی که ذهن دارای دو حالت گسترده انجام دادن و حالت بودن است بپردازد.
ارزیابی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCT) بر تصویر بدن در افراد دچار چاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم خرداد ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
175-186
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی ( (MBCT بر تصویر بدنی در مردان مبتلا به اضافه وزن و چاقی بود.پژوهش حاضر مطالعه ای نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل است، که در آن تأثیر تکنیک های شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی ( (MBCT بر بهبود تصویر بدنی در مردان مبتلا به اضافه وزن و چاقی مرد 18 تا ۴0 سال در که در سال 9۴-9۳ به کلینیک های تغذیه و لاغری مراجعه کرده بودند مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش از روش نمونه گیری در دسترس مبتنی بر هدف استفاده شد. بدین صورت که از میان کل کسانی که دارای معیارهای ورود به مطالعه بودند تعداد 3۰ نفر با نمره 46 تا 170 (تصویر بدنی بد و متوسط) در پرسشنامه تصویر بدن MBSRQ ، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل( هر گروه 1۵ نفر)، گمارش شدند. افرادی که در گروه آزمایش قرار گرفتند در 8 جلسه درمان گروهی 2 ساعته به صورت هفتگی شرکت نمودند، اما افراد گروه گواه درمانی دریافت نکردند. پس از پایان درمان ، پس آزمون بر روی هر دو گروه انجام شد.نتایج حاصل از آزمون تحلیل کوواریانس گویای اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی ( (MBCT بر تصویر بدنی بود .آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی ( (MBCT می تواند منجر به بهبود تصویر بدنی در مردان مبتلا به اضافه وزن و چاقی شود .
اثربخشی شناخت درمانی گروهی به روش مایکل فری بر تعدیل طرحواره های ناسازگار اولیه و راهبردهای مقابله ای دختران در شرف ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره چهاردهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
8 - 36
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی شناخت درمانی گروهی به روش مایکل فری بر تعدیل طرحواره های ناسازگار اولیه و راهبردهای مقابله ای دختران در شرف ازدواج انجام شد. روش مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دختر دانشکده نقشه برداری وجغرافیای دانشگاه تهران بود که از بین آنها 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند (ملاک های ورود و خروج) و از طریق مصاحبه، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل به نسبت یکسان گمارده و به پرسشنامه های "طرحواره یانگ (فرم کوتاه) و سبک های مقابله ای" در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون پاسخ دادند. مداخله گروهی به روش شناخت درمانی مایکل فری در 12 جلسه 1 ساعته (هر هفته 2 جلسه) بر روی گروه آزمایش اجرا شد؛ درحالی که اعضای گروه کنترل هیچگونه مداخله درمانی را دریافت نکردند. یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین نمرات پس آزمون دو گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای طرحواره های ناسازگار اولیه و راهبردهای مقابله ای تفاوت معنی داری وجود دارد. با استناد به یافته های حاصل از پژوهش پیشنهاد می شود، جهت تعدیل میزان طرحواره های ناسازگار اولیه (بریدگی و طرد، خودگردانی و عملکرد مختل، محدودیت های مختل، دیگرجهت-مندی و گوش به زنگی و بازداری) و راهبرد مقابله ای هیجان مدار و افزایش راهبرد مقابله ای مسئله مدار دختران در شرف ازدواج از شناخت درمانی گروهی به روش مایکل فری بهره برد.
بررسی دو تحریف شناختیِ تفکر دوقطبی و صافی ذهنی؛ مبتنی بر تمثیل های مثنوی معنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت درمانی از رویکردهای غالب روان شناسی معاصر برای درمان اختلالات روانی است که بر مبنای بازسازی و اصلاح شناخت های تحریف شده و تفکرات غیرمنطقی و ناکارآمد بنا نهاده شده است. تمثیل نیز یکی از مؤثرترین و کاربردی ترین روش هایی است که روان درمانگران در فرایند درمان های شناختی از آن استفاده می کنند. در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی، تمثیل هایی از مثنوی مولانا که بر دو تحریفِ شناختیِ تفکر دوقطبی و صافی ذهن دلالت دارد، ارائه و برپایه تبیین رویکرد شناختی بررسی می شود. نتایج به دست آمده نشان می دهد که تمثیل های مثنوی مولانا، هم با فرهنگ اصیل ایرانی و اسلامی هماهنگی دارد و هم به سبب ساختار مناسب، فن ثبت پیام در ذهن مخاطب، درج نکته های ظریف در چگونگی ارائه تمثیل در متن و فرایند انتقال مفاهیم قابلیت ویژه ای در درمان های شناختی دارد؛ همچنین به سبب پیوند مفاهیم نظری و انتزاعی با تصاویرِ روشن و پویا می تواند بهترین الگو و راهنمای عملی بسیار مؤثری در بازسازی شناختی این تحریف ها باشد.
هم سنجی اثربخشی روان تحلیل گری کارن هورنای و شناخت درمانی بر الگوهای ارتباطی زنان متأهل دچار روان آزردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوی ارتباطی زوجین یکی از راه های ارزیابی ساختار خانواده است که نحوه تعامل زن و شوهر را با یکدیگر مشخص می سازد و کارایی خانواده را تحت تأثیر قرار می دهد. پژوهش حاضر با هدف هم سنجی اثربخشی روان تحلیل گری هورنای و شناخت درمانی بر الگوهای ارتباطی زنان متأهل دچار روان آزردگی انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با طرح کاربندی کنترل شده تصادفی با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل است جامعه آماری شامل 300 زن متأهلی است که در سال 1395 و 1396 به علت مشکلات ارتباطی با همسر به مراکز مشاوره شرق تهران مراجعه کردند. نمونه پژوهش از نوع نمونه در دسترس و شامل 45 زن متأهل است که با توجه به نتایج پرسشنامه سه وجهی هورنای-کولیج (2011) که قبل از مداخله توزیع شد، دچار روان آزردگی محسوب می شدند. گروه های آزمایشی پانزده جلسه مشاوره فردی به ترتیب با رویکرد شناخت درمانی و روان تحلیل گری هورنای، در فواصل زمانی یک الی دو بار در هفته دریافت کردند. پرسشنامه "الگوهای ارتباطی کریستنسن و سالاوی (1984) در سه مرحله خط پایه، مرحله میانی و پایان مداخله، در بین گروه های آزمایشی و به صورت هم زمان برای گروه کنترل توزیع شد و سپس با روش آماری تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر موردبررسی قرار گرفت. یافته ها حاکی از اثر معنادار مداخلات بر اثر زمان و اثر تعاملی زمان و گروه در هر سه الگوی ارتباطی بود (001/0P<). الگوی ارتباطی سازنده متقابل در هر دو گروه آزمایشی افزایش معناداری یافت (001/0P<،92/211f= ). الگوی ارتباطی توقع/کناره گیر (001/0P<،19/313f= ) و اجتناب متقابل (001/0P<،35/104f= ) به طور معناداری کاهش یافتند. اثربخشی دو نوع مداخله بر الگوهای ارتباطی سازنده متقابل و اجتنابی متقابل، تفاوت معناداری نداشت، اما روان تحلیل گری هورنای در هم سنجی با شناخت درمانی، تفاوت معناداری بر کاهش الگوی ارتباطی توقع/کناره گیر نشان داد.
درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی(MBCT)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم تیر ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۹)
133-144
حوزههای تخصصی:
ذهن آگاهی شکلی از مراقبه است که ریشه در تعالیم وآئین مذهبی شرقی خصوصاً بودا دارد . به زبان ساده به معنای آگاه بودن از افکار، رفتار، هیجانات و احساسات است و شکل خاصی از توجه محسوب می شود .درمان های مبتنی به ذهن آگاهی و پذیرش به عنوان درمان های موج سوم شناختی-رفتاری شناخته می شود .این درمان، حضور ذهن را به عنوان هدف درمان با تمرین هایی مانند توقف تفکر هوشیار و مشاهده غیر قضاوتی افکار خود فرد ادغام می کند. حضور ذهن تحت عنوان "توجه به طور ویژه، به هدف، در حال حاضر و بدون قضاوت" تعریف می شود.ذهن آگاهی از طریق توجه هدفمند و غیر قضاوتی و به شیوه ای خاص به لحظه و شرایط کنونی پدید می آید این تعریف سه مولفه ذهن آگاهی را در بر دارد.در تلاش برای بیان مولفه های ذهن آگاهی به سازه های ساده و قابل درک، مولفه های اساسی ذهن آگاهی شامل هدفمندی یا قصد،توجه و نگرش استخراج شده است. شناخت درمانی مبتنی به ذهن آگاهی در کاهش افسردگی، اضطراب، نگرش ناکارآمد و افکار خود آیند مؤثر بوده است. همچنین نتایج حاکی است که این روش می تواند در پیشگیری از افسردگی و اضطراب موثر واقع شود.از این رو در مقاله حاضر ضمن بیان نحوه به وجود آمدن و تکامل این درمان به بیان اهداف اساسی ، تعریف مولفه های درمانی ، روش های متفاوت ارتباط با تجارب و بیان مبانی نظری که در شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی ( MBCT ) استفاده میشود، پرداخته شده است.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افکار خودکشی دانش آموان دختر با اختلال افسردگی اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افکار خودکشی دانش آموان با اختلال افسردگی اساسی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را همه دانش آموزان دختر پایه دوم دوره متوسطه دوم شهر تهران در در نیم سال دوم تحصیلی 98-1397 تشکیل دادند. تعداد 30 نفر از آنها پس از تشخیص اختلال افسردگی اساسی و به روش نمونه گیری هدفمند، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل به نسبت یکسان جایگزین شدند. افراد گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقه ای (در هر هفته 2 جلسه)، پروتکل شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی را به صورت گروهی دریافت کردند؛ گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه خودکشی بک (1989) در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون، استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس یک متغیره استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات پس آزمون افراد گروه های آزمایش و کنترل در متغیر افکار خودکشی تفاوت معناداری وجود داشت. با توجه به نتایج این پژوهش پیشنهاد می شود تا روان شناسان و مشاوران از نتایج این مطالعه در جهت کاهش افکارخودکشی دانش آموزان بهره ببرند.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر ناگویی خلقی و نارسایی شناختی در زنان دارای اختلال افسردگی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال افسردگی با پیامدهای مختلفی مانند ناگویی هیجانی و نارسایی شناختی همراه است که رفع آن ها از اهمیت بسزایی برخوردار است. هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر ناگویی خلقی و نارسایی شناختی در زنان مبتلا به اختلال افسردگی بود. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه آزمایشی– تجربی (پیش آزمون و پس آزمون) با پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه زنان مبتلا به افسردگی (سال ۱۳۹۷) شهر خرمآباد بود. ۳۰ زن مراجعه کننده به کلینیک اعصاب و روان صدیق شهر خرم آباد که طبق تشخیص روان پزشک و مصاحبه بالینی پژوهشگر تشخیص افسردگی اساسی دریافت کرده بودند، با روش نمونه گیری هدفمند، به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه ۱۵ نفری آزمایش و گواه تقسیم شدند. برای اندازه گیری متغیرها از پرسشنامه های افسردگی بک (BDI-II)، ناگویی خلقی (-۲۰TAS) و نارسایی شناختی (CFQ) استفاده شد. گروه آزمایشی به مدت ۸ جلسه ۲ ساعته، شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCT) سگال، ویلیامز و تیزدل (۲۰۰۰) را دریافت کردند، در حالی که گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. برای تحلیل داده ها از آزمون کوواریانس چند متغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی، موجب کاهش ناگویی خلقی و نارسایی شناختی شده است و این نتایج در مرحله پیگیری نیز حفظ شد (۰/۰۰۰=P). نتیجه گیری: شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش ناگویی خلقی و نارسایی شناختی زنان دچار افسردگی اثربخش است و می تواند در کنار مداخلات دارویی مورد توجه قرار گیرد.
مروری بر مبانی فلسفی رویکردهای روان درمانی در قیاس با مبانی حکمت متعالیه ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)
هدف نخست این پژوهش بررسی نقش فلسفه در شکل گیری رویکردهای روان درمانی است. بدین منظور در نگاهی کلی، نسبت میان فلسفه غرب و رویکردهای روان تحلیلگری فروید و پیروانش، رفتاردرمانی و موج دوم آن شامل رفتاردرمانی منطقی هیجانی و شناخت درمانی، گشتالت درمانی و درمان مراجع محوری بررسی شده است. در بخش دوم، پس از ارائه مبانی فلسفی هر یک از رویکردهای ذکرشده، میان مبانی فلسفی به کارگرفته شده در رویکردهای روان درمانی و مبانی حکمت متعالیه ملاصدرا در سه بخش انسان شناسی، هستی شناسی و معرفت شناسی قیاس صورت گرفته است. نتایج حاصل از پژوهش در بخش اول نشان می دهد که هر کدام از این رویکردها صاحب ریشه هایی در فلسفه غربی هستند. نتایج حاصل از بخش دوم پژوهش نشان می دهد که در زمینه جایگاه پروردگار درهستی، تعریف حدود علم روان شناسی، حقیقت وجود انسان، اراده انسان، هدف حیات انسان و نقش عالم ماده در حیات انسان تمایزات قابل توجهی بین مبانی فلسفی رویکردهای ذکر شده با مبانی حکمت متعالیه وجود دارد. روش تحقیق در بخش ابتدایی از نوع کتابخانه ای و در بخش دوم تحلیلی قیاسی و از نوع قیاس نظری است.
مبانی دین شناختی شناخت درمانی و نقد آن براساس اندیشه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت فلسفی سال هجدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۷۱)
91-110
حوزههای تخصصی:
شناخت درمانی با استفاده از مجموعه ای از تکنیک ها، برای بسیاری از مشکلات روان شناختی و گستره وسیعی از اختلالات روان شناختی به کار می رود. اما شناخت درمانی به مجموعه ای از تکنیک ها محدود نمی شود، بلکه نظریه ای مبتنی بر مبانی فلسفی سازگار با روش های علمی می باشد. پیشگامان و محققان شناخت درمانی با صراحت از همه بنیان های فکری شناخت درمانی سخن به میان نیاورده اند، اما سیری در مباحث شناخت درمانگران گویای تاثیر مبانی دین شناختی می باشد. براین اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی مبانی دین شناختی در شناخت درمانی و نقد این مبانی براساس اندیشه اسلامی با تأکید بر دیدگاه های آیت الله مصباح صورت گرفته است. پژوهش حاضر از نوع اسنادی تحلیلی است. یافته های پژوهش حاکی از این است که عدم قداست دین، غیرمنطقی بودن گزاره های دینی، قابل اثبات نبودن وجود خدا، توهم بودن خداباوری، نسبی بودن گزاره های دینی، پنداشتن دین و دینداری عامل بیماری روانی، توجه به معنویتِ بدون خدا و تکثرگرایی دینی از جمله مبانی دین شناختی است که پیشگامان شناخت درمانی بدان پرداخته اند. شناخت درمانی مبتنی بر چنین دین شناسی، با پاسخ گویی به این چرایی ها و چالش های ذهنی، نشان از درمانی دارد که در چارچوب فکری و اعتقادی نامتناسب با رویکرد اسلامی می باشد. ازاین رو مبانی چنین درمانی با مبانی اسلامی که حاصل یک پارادایم الهی است ناسازگارست و انسان را به سوی حقیقت وجود خود فرانمی خواند.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری متمرکز بر اندیشناکی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر علائم خلقی/ اضطرابی و اندیشناکی نوجوانان افسرده اقدام کننده به خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: افسردگی در بین نوجوانان در حال افزایش است و می تواند به صورت چشمگیری عملکردها را مختل کند؛ لذا، هدف از این پژوهش بررسی اثر بخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر اندیشناکی در مقابل درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر علائم خلقی/ اضطرابی و اندیشناکی نوجوانان افسرده اقدام کننده به خودکشی است. روش: سی نوجوان دختر نوجوان افسرده که با مشکل اقدام به خودکشی به واحد اورژانس از اول آبان تا 15 اسفند 1398 مراجعه کرده بودند به روش هدفمند و پس از داشتن ملاک های شمول وارد پژوهش شدند و پرسشنامه ها تکمیل شدند. شرکت کنندگان پس از انتخاب به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه کنترل (10 نفری) تقسیم شدند. یک گروه درمان شناختی رفتاری مبتنی بر اندیشناکی و گروه دیگر درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در ده جلسه انفرادی دریافت کردند. ابزارهای پژوهش مقیاس افسردگی بک-2، مقیاس پاسخ نشخواری، مقیاس تشخیصی علائم خلقی و اضطرابی و پرسشنامه اضطراب بک بودند. جهت تحلیل داده ها از تحلیل واریانس تک و چند متغیره با اندازه گیری مکرر و نسخه 25 نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها: هر دو مداخله اثر معنی دار ی بر کاهش نشانه های خلقی/ اضطراب و اندیشناکی داشته است و در طول دوره پیگیری دو ماهه نیز پایدار بوده است.
بررسی اثر بخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به شیوه ی اینترنتی و آنلاین بر کیفیت خواب و افکار وسواسی ناشی از بیماری کرونا در مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به شیوه ی اینترنتی و آنلاین بر کیفیت خواب و افکار وسواسی ناشی از بیماری کرونا در مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر می باشد. پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه شاهد بود. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی مراجعه کنندگان به کلینیک های روان درمانی سطح شهر مشهد بودند که به وسیله ی مصاحبه ی بالینی و پرسشنامه ی اختلال اضطراب فراگیر اسپیتزر و همکاران (2006) تشخیص این اختلال را گرفته بودند. از میان مراجعه کنندگان، تعداد 30 نفر از افراد انتخاب شدند. این افراد به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. متغیرهای پژوهش در مرحله پیش آزمون در دو گروه موردسنجش قرار گرفت. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه اختلال اضطراب فراگیر، کیفیت خواب پیتزبورگ و پرسشنامه باورهای وسواسی (OBQ) بود. پس از اتمام جلسات مداخله که طبق برنامه درمانی الگوی کابات زین و همکاران (1992) تنظیم شد متغیرهای پژوهش در مرحله پس آزمون در دو گروه موردسنجش قرار گرفت. نتایج آنکووا نشان داد که با 95 درصد اطمینان می توان گفت میانگین گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای کیفیت خواب (965/5= F و 035/0=p) و افکار وسواسی ناشی از بیماری کرونا (789/6= F و 035/0=p) متفاوت است و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به شیوه ی اینترنتی و آنلاین بر کیفیت خواب و افکار وسواسی ناشی از بیماری کرونا در مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر مؤثر می باشد.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افزایش تاب آوری مادران دارای کودک مبتلا به اوتیسم
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اتیسم از بیماریهای شایع دوران کودکی بوده و با توجه به عوارض روانی ناشی از این بیماری بر مراقبان این کودکان، توجه به راهکارهای ارتقاء سلامت در مادران کودکان مبتلا به اتیسم، از اهمیت ویژهای برخوردار است. هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افزایش تاب آوری مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم صورت گرفت. روش: روش پژوهش در این مطالعه شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. با استفاده از نمونه گیری در دسترس، از جامعه آماری پژوهش حاضر که شامل کلیه مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم تهران بود، 30 نفر به طور تصادفی در یکی از دو گروه آزمایش (16 نفر) و کنترل (14 نفر) قرار گرفتند. برای ارزیابی تاب آوری از مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (CD-RISC) و برای ارزیابی مشکلات رفتاری کودکان از نمرات سیاهه مشکلات رفتاری کودکان (CBCL) استفاده شد. شرکت کنندگان در پژوهش در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از ابزارهای فوق مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت مداخله شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCT) طی 8 جلسه 120 دقیقه ای یک جلسه در هفته قرار گرفت اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد که MBCT به طور معناداری سبب افزایش تاب آوری در مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم گردید. نتیجه گیری: از نتایج حاصل از پژوهش میتوان استنباط کرد که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی با افزایش آگاهی والدین از افکار، احساسات و حواس بدنی، پذیرش آن ها، توصیف رویدادها و عدم قضاوت در مورد آن ها و نیز افزایش ذهن آگاهی، تاب آوری آن ها را افزایش داده است.
اثر بخشی آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر سبک های دلبستگی و راهبردهای مقابله ای مادران دارای کودکان معلولیت ذهنی- حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر سبک های دلبستگی و راهبردهای مقابله ای مادران دارای کودکان معلول ذهنی- حرکتی انجام شد. روش: نمونه ها به شیوه تصادفی خوشه ای چندمرحله ای (تعداد 24 نفر) انتخاب و سپس به صورت تصادفی به یک گروه آزمایش (12 نفر درگروه درمان شناختی-رفتاری) و یک گروه گواه (12 نفر) تقسیم شدند. در پیش آزمون از پرسشنامه های دلبستگی بزرگسالان کالینز و رید و مقابله با شرایط پر استرس- فرم کوتاه کالزبیک و همکاران استفاده شد. سپس، درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی طی 8 جلسه و یکبار در هفته به مدت دو ساعت بر روی گروه آزمایش اجرا شد و گروه گواه تحت هیچ مداخله ای قرار نگرفت. پس آزمون برای هر دو گروه تکمیل و داده های لازم گردآوری و با استفاده از روش تحلیل کواریانس چندمتغیره (مانکووا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. یافته ها: نتایج بدست آمده از این پژوهش مبین آن بودکه برنامه درمانی شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی باعث کاهش سبک های دلبستگی اضطرابی (944/39 =F و 002/0 =(P و اجتنابی (772/51 =F و 001/0 =(P و افزایش سبک ایمن (352/130 =F و 000/0 =(P و همچنین کاهش راهبردهای مقابله ای هیجان مدار (108/155 =F و 001/0 =(P و اجتنابی (695/22 =F و 001/0 =(P و افزایش راهبرد مساله مدار (127/203=F و 002/0 =(P مادران کودکان معلول ذهنی حرکتی در مرحله پس آزمون شد. نتیجه گیری: با عنایت به یافته های بدست آمده، به منظور کارآمدی سبک های دلبستگی و راهبردهای مقابله ای مادران کودکان معلول ذهنی حرکتی مغزی باید به مداخله شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی توجه بیشتری مبذول گردد.