مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
خشکسالی
حوزه های تخصصی:
قحطی در ایران سابقه ای به قدمت تاریخ این سرزمین دارد. ساکنان ایران زمین، از کهن ترین روزگاران، به صورت ادواری، با قحطی و کمیابیِ ارزاق دست به گریبان بوده و به کرات بر اثرِ آن قربانیان بسیار داده اند. دربارة اسباب و علل ایجادکنندة این قحطی ها سخن بسیار رفته است. بعضی از محققان، ساده اندیشانه و عجولانه، به سراغِ نزدیک ترین و سهل الوصول ترین عاملی که به نظرشان می رسیده ـ قهر طبیعت ـ رفته اند و مصایب بی شماری را که طیِ قرون متمادی بر اثر قحطی برای مردم ایران پدید آمده است، یک باره و یک سره، معلول بی مهری طبیعت دانسته اند. این تصور نه به کلی خالی از واقعیت است و نه تمامِ واقعیت را دربر دارد. تردیدی نیست که فلات ایران ـ در مقام مقایسه با بخش هایی از جهان نظیر اروپای غربی و شمالی، کانادا، و نیز در قیاس با متوسط کل جهان ـ از رطوبت و بارندگی کافی برخوردار نبوده و نیست؛ به همین دلیل، در طول تاریخ، بسیاری از قحطی های ایران از خشک سالی های متناوب نشئت گرفته است[i]. با وجود این، دور از منطق و واقعیت خواهد بود اگر نقشِ بسیار مؤثر و تعیین کنندة عواملِ گوناگونِ اجتماعی در ایجاد و سیرِ تحولِ قحطی های ایران نادیده یا دست کم گرفته شود. این عوامل گاه منشأ و علت شروع قحطی ها بوده اند (عوامل اولیه) و گاه عامل تشدید کننده و ادامه دهندة آن ها (عوامل ثانوی یا جانبی). در این مقاله بر آنیم تا تأثیر مشخصِ عوامل اجتماعی را در شکل گیری و تداوم عظیم ترین و دهشتناک ترین قحطی ایران در طول تاریخ بازنماییم ـ تأثیری که کم و بیش در اکثریت قحطی های ایران مشهود است. در این پژوهش، نخست به توصیف چگونگی شروع این قحطی و نقش عوامل طبیعی و جَوی در ایجاد آن، و نیز بررسی ابعاد و پیامدهای جمعیتی، سیاسی، و اقتصادی و ... آن می پردازیم و سپس به سراغ عوامل اجتماعی و فرهنگی می رویم
بررسی تاثیرات وقوع خشکسالی های اخیر در تشدید فرسایش خندقی و رخداد لغزش ها، درحوضه آذرشهرچای، با استفاده از روش شبکه عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حوضه های زهکشی نواحی نیمه خشک، به لحاظ حاکمیت شرایط خاص، نسبت به وقوع خشکسالی ها حساسیت زیادی را ازخود نشان می دهند. عکس العمل این حوضه ها نسبت به وقوع خشکی سطوح دامنه ها، به صورت از بین رفتن پوشش گیاهی، تشدید فرسایش آبراهه ای وخندقی و وقوع لغزش های متعدد در کنار مسیرهای جریان آب ها جلوه گر می شود. حوضه آذرشهر ( واقع درمختصات جغرافیایی از'36 ˚37 تا ' 49 37 عرض شمالی و از'20 ˚44 الی '49 45 طول شرقی ) به عنوان یکی از حوضه های توده کوهستانی سهند، دراثر وقوع خشکسالی های اخیر تغییرات قابل ملاحظه ای را بر عملکرد فرآیندهای ژئومورفولوژیک و در نتیجه، در اشکال ناشی از آنها تجربه کرده است. بررسی تغییرات آب های سطحی وزیرسطحی، ویژگی های شیمیایی آب ها، داده های رسوب رودخانه ها و...، با استفاده از داده های جمع آوری شده در طی سال های آماری، حاکی از تاثیرپذیری این ویژگی ها از وقوع خشکسالی هاست. در این مقاله، به منظور تعیین میزان تغییرات ژئومورفولوژیک ناشی از وقوع خشکسالی ها در محدوده مورد مطالعه، کلیه متغیرهای مورد نیاز تحلیل وبا استفاده از تکنیک تحلیل شبکه عصبی مصنوعی بررسی گردید و نقشه نهایی نیز با به کارگیری Arc/view ترسیم شد. نتیجه حاصل از این تحلیل ها و انطباق آنها با واقعیات زمینی، حاکی از این است که بخش های مختلف حوضه ازوقوع خشکسالی های اخیرکاملاً متاثر شده است، اما میزان و شدت تاثیرگذاری خشکسالی ها در پیدایش و توسعه پدیده های ژئومورفولوژیک دربخش های جنوبی، انتهای غربی وشرقی حوضه وقسمت های جنوبی بیشتر بوده است. در این بخش ها دامنه ها به شدت بر اثر وقوع خشکسالی ها آسیب دیده اند و خندق های عمیقی نیزشکل گرفته است.
بررسی الگو های سینوپتیکی خشکسالی های فراگیر در استان چهارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الگوهای گردش جوی، نقش اصلی را در رخداد پدیده های محیطی؛ به خصوص در مناطق معتدل دارند و رخداد دوره های خشک و مرطوب در ارتباط با تکرار سیستم های سینوپتیکی و تیپ های هوا است. در این تحقیق ابتدا با استفاده از شاخص بارش استاندارد شده SPI خشکسالی های وسیع و فراگیر استان شناسایی شد. سپس با استفاده از روش های (PCA) و خوشه بندی CA)) الگوهای گردش روزانه در مقیاس همدیدی مشخص گردید. به منظور طبقه بندی تیپ های هوا، میانگین روزانه مربوط به تراز 500 هکتوپاسکال و فشار سطح دریا (SLP) طی دوره آماری 2006-1950 در تلاقی های 5/2 درجه از مجموعه داده های بازسازی شده NCEP استخراج شد. در این تحقیق از آرایه S و چرخش واریماکس برای شناسایی تیپ های هوا و برای طبقه بندی تیپ های هوای روزانه، از روش خوشه بندی K-Means استفاده گردید. همه روزها به هیجده گروه تقسیم بندی شدند که ارائه دهنده متناوب ترین الگوهای گردش جوی در ناحیه مورد مطالعه هستند. و نقشه های ترکیبی فشار سطح دریا و تراز 500 هکتوپاسکال برای هر یک از تیپ های هوا ترسیم گردید.در نهایت، مقایسه دوره های خشک و مرطوب با فراوانی رخداد الگو های گردش جوی، تیپ های هوای باران زا و خشکی زا شناسایی شد.
مطالعه ی اثر خشکسالی بر روی پوشش گیاهی با استفاده از تصاویر سنجنده ی MODIS مورد: استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین پیامدهای خشکسالی، کاهش مقدار پوشش گیاهی است. با کاهش پوشش گیاهی، شرایط محیطی برای بروز مشکلات مختلف نظیر فرسایش خاک، افزایش میزان رواناب سطحی و خطر بروز سیل و... فراهم می شود. بر این اساس، ارزیابی اثرات خشکسالی بر روی پوشش گیاهی از اهمیّت زیادی برخوردار است. در این رابطه، استفاده از روش های سنجشازدورانعکاسی، جهت ارزیابی اثرات خشکسالی، بهعنوانیکی ازکارآمدترینروش هاشناختهشدهاست.
در این مطالعه، به منظور بررسی اثر خشکسالی بر روی پوشش گیاهی در استان کردستان، از داده های هواشناسی و سنجش از دور استفاده شده است. در ابتدا، شاخص بارندگی استاندارد (SPI)، برای 6 ایستگاه هواشناسی استان، طیّ سال های 2009-2000 محاسبه گردید. در مرحله ی بعد، بر اساس 40 تصویر برگرفته از سنجنده TERRA/MODIS16 روزه، در ماه های آگوست، سپتامبر، اکتبر و نوامبر، شاخص نرمال شده اختلاف پوشش گیاهی (NDVI) محاسبه شد. با در نظر گرفتن این شاخص، پوشش گیاهی منطقه به 6 گروه طبقه بندی شده و مساحت هر کدام از طبقات نیز محاسبه شد. در نهایت دو شاخص SPIو NDVI مورد مقایسه قرار گرفت.
نتایج این مطالعه نشان می دهد که بین میانگین شاخص های SPI و NDVI، همبستگی بالایی(77/0+ ) در سطح معناداری 01/0 وجود دارد و با کاهش تقریباً 20/0- از میزان شاخص ،SPI به طور متوسط 2/1 درصد (معادل350 کیلومترمربع) سطح پوشش گیاهی ضعیف افزایش می یابد.این میزان کاهش برای شاخص NDVI تقریباً معادل 01/0 می باشد. نتایج حاصل از محاسبه شاخص SPI، نشان داد که در سال های 2001 و 2008 خشکسالی متوسط در استان کردستان رخ داده است محاسبه شاخص NDVI در این دو سال نشان داد که میزان پوشش گیاهی ضعیف به طور قابل محسوسی افزایش یافته است (به ترتیب با 6/80% و 6/76% ) درحالی که در سال 2007 به عنوان سال تقریباً نرمال، میزان پوشش گیاهی ضعیف بر مبنای شاخص NDVI ، حدود 7/69% محاسبه گردید. مقایسه بین سال های 2001 با 2007 (تغییر تقریباً 11درصدی پوشش گیاهی ضعیف )، به خوبی نشان دهنده ی اثر خشکسالی بر روی پوشش گیاهی در استان کردستان است
پایش تغییرات کاربری و پوشش اراضی پناهگاه حیات وحش هامون، طی سال های 1365 تا 1388 با استفاده از تصاویر ماهواره ای و سامانه های اطلاعات جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرات کاربری و پوشش اراضی از عوامل مهم در تغییر جریان هیدرولوژیک، فرسایش و تنوع زیستی مناطق تحت حفاظت قلمداد می شود. با درک این تغییرات می توان اکوسیستم را در مسیر اهداف حفاظتی، مدیریت کرد. این مطالعه به منظور بررسی تغییرات کاربری و پوشش اراضی پناهگاه حیات وحش هامون در سه دهه گذشته با استفاده از تصاویر ماهواره لندست سال های 1365 و 1379 و 1388 صورت گرفت. پس از انجام تصحیحات لازم بر روی تصاویر، با استفاده از روش طبقه بندی ترکیبی، نقشه کاربری و پوشش اراضی تهیه شد. نقشه پوشش گیاهی با استفاده از شاخص سبزینگی تسلدکپ و نمونه برداری میدانی و نقشه آب، شوره زار و خاک لخت با استفاده از شاخص نرمال شده آب و پردازش PCA بر روی تصویر تهیه گردید. در انتها تمامی لایه های اطلاعاتی تهیه شده با یکدیگر ترکیب شدند و نقشه کاربری و پوشش اراضی منطقه برای هر سال تهیه شد. به منظور بررسی تغییرات به وجود آمده در منطقه، روش مقایسة پس از طبقه بندی به کار رفت. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که در این دوره مطالعه در سال 1379 تالاب هامون کاملاً خشک شده و به همین دلیل بین سال های 1365 الی 1379 مقدار پوشش گیاهی آن به شدت کاهش پیدا کرده و بر سطح اراضی شور افزوده شده است. با آبگیری مجدد تالاب در سال 1388 پوشش گیاهی آن احیا گردید، و این پوشش از 6 درصد کل منطقه در سال 1379 به 20 درصد افزایش پیدا کرد، و اراضی شور نیز از 39 درصد کل منطقه به 13 درصد کاهش یافت.
بهبود شاخص عمودی خشکسالی اصلاح شده به منظور برآورد میزان خشکسالی در مناطق خشک مرکزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خشکسالی از بلایای طبیعی است که تبعات منفی گسترده ای را برای اقتصاد، کشاورزی، محیط و اجتماع به همراه دارد. فقدان شناخت و ارزیابی دقیق این پدیده باعث بروز بخش عمدة خسارت های ناشی از آن می شود. در چند دهة اخیر، علم و به ویژه فناوری سنجش از دور محققان را در زمینه خشکسالی بسیار کمک کرده است و شاخص های متعددی برای ارزیابی و بررسی خشکسالی ارائه شده اند. هدف از این تحقیق بهبود شاخص عمودی خشکسالی اصلاح شده (MPDI) از طریق محاسبه دقیق و صحیح پوشش گیاهی به عنوان مهم ترین پارامتر در این شاخص است. به منظور محاسبة شاخص مذکور، تعیین درصد پوشش گیاهی و همچنین پارامترهای خط خاک ضروری است. برای این کار از تصاویر ماهواره ای ALOS مربوط به تیر ماه سال 1388 استفاده شده است. حوضه آبخیز شیطور واقع در استان یزد به عنوان منطقة مطالعه انتخاب شد و با مطالعات میدانی درصد پوشش گیاهی 52 پلات اندازه گیری شد. 17 شاخص رایج گیاهی و شبکه های عصبی مصنوعی برای تخمین درصد پوشش گیاهی مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج حاصل از شاخص های گیاهی نشان دادند شاخص هایی که در آنها بازتاب خاک در نظر گرفته می شود، با دقتی بهتر از دیگر شاخص ها (درصد 4RMSE< و 63/0> 2R) می توانند درصد پوشش گیاهی را در مناطق خشک تبیین کنند. از طرفی، نتایج به دست آمده از شبکه های عصبی نیز تأیید می کنند که چون در شبکه های مذکور می توان ورودی های متعددی همچون اطلاعات طیفی باندهای متفاوت را به شبکه معرفی کرد، لذا اینها با دقتی بیشتر (%2RMSE< و 74/0 >2R) از شاخص های گیاهی می توانند در تخمین درصد پوشش گیاهی به کار روند. در نهایت، با استفاده از مناسب ترین روش (شبکه های عصبی)، درصد پوشش گیاهی منطقه محاسبه شد و با توجه به پارامترهای خط خاک، نقشة شدت خشکسالی تهیه گردید.
خشکسالی اقلیمی و پیامدهای مکانی و فضایی آن در مناطق روستایی: مطالعة موردی دهستان قرهپشتلوی بالا، شهرستان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی و تطبیق شرایط آب¬وهوایی منطقه و استخراج سال های خشکسالی و ارتباط این سال ها با اقتصاد روستایی می پردازد و برای محاسبة خشکسالی، از شاخص¬های اقلیمی SPI، PNPI و DRبهره می گیرد. پژوهش از نوع کاربردی با رویکرد تحلیلی است و با بهره¬گیری از نرم¬افزار SPSS، به تحلیل و محاسبة ضریب همبستگی پیرسون¬ بین مقدار بارش و عملکرد تولید گندم، کاهش درآمد و حرکات جمعیتی می پردازد. نتایج نشان می دهد که به ازای یک میلی¬متر کاهش در میزان بارندگی، سه کیلوگرم کاهش عملکرد گندم در هکتار پدید آمده، به کاهش درآمد کشاورزان می¬انجامد؛ همچنین، به ازای هر سانتی¬متر کاهش بارندگی، چهار نفر به تعداد مهاجران افزوده می شود. افزون بر این، با توجه به سطح معنی-داری که کوچک¬تر از 01/0 است، آزمون مورد نظر در سطح فراتر از 01/0 معنی¬دار بوده، از وجود رابطة قوی بین دو متغیر مقدار بارش و تعداد مهاجرت حکایت می کند.
عوامل اثرگذار بر مهاجرت روستایی ناشی از خشکسالی: یک مطالعة موردی در استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه مهاجرت یکی از پیامدهای خشکسالی قلمداد شده، اما شمار پژوهش های انجام شده در راستای تبیین اثرات مهاجرت های ناشی از خشکسالی اندک است. از این رو، پژوهش حاضر، با بهره گیری از روش کیفی و داده های اسنادی مربوط به یکی از روستاهای دهستان خسویه در استان فارس، به بررسی فرآیند مهاجرت ناشی از خشکسالی و عوامل اثرگذار بر آن در سال 1389 می پردازد. یافته ها نشان می دهد که مجموعه ای از عوامل طبیعی، اقتصادی و اجتماعی موجب مهاجرت دائمی خانوار می شوند؛ عوامل طبیعی و اقتصادی زمینة مهاجرت موقت را نیز فراهم می سازند؛ همچنین، تصمیم-گیری برای مهاجرت به طور ناگهانی صورت نمی گیرد، بلکه برآمده از ناکارآیی سایر گزیدارهاست. سرانجام آنکه علی رغم رویارویی مهاجران با دشواری های اقتصادی، عاطفی و اجتماعی، مهاجرت همچنان یک راهبرد سودمند قلمداد می شود. بنابراین، توصیه می شود که برنامه ریزان به تسهیل فرآیند سازگاری با خشکسالی از طریق آموزش بپردازند و جریان مهاجرت های روستایی را به سوی مناطق برخوردار از ظرفیت مناسب برای اشتغال زایی هدایت کنند.
کاربرد مدل زنجیره مارکوف و توزیع نرمال در تعیین احتمال وقوع دوره های خشکی و ترسالی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصولاً هرگونه افزایش یا کاهش بارندگی در یک منطقه( نیمه خشک مانند مشهد) نسبت به شرایط طبیعی آن موجب خشکسالی یا حتی بروز سیلاب می شود و پیامد های اقتصادی و اجتماعی در پی خواهند داشت. بنابراین آگاهی از توزیع احتمال بارندگی ها، زمینة مناسبی را برای برنامه ریزی منابع آب و کنترل سیلاب و مدیریت خشکسالی فراهم می آورد. این آگاهی ها یا از طریق روش های دینامیکی و سینوپتیکی از مدل ها و روش های آماری میسر است. در این مقاله با استفاده از مدل مارکوف و توزیع نرمال، آمار بارندگی ایستگاه سینوپتیک مشهد طی دوره 30 ساله مورد تحلیل آماری قرار گرفته است، تا بتوان پیش بینی دوره های خشکی و ترسالی را تعیین نمود. همچنین با استفاده از روش توزیع نرمال، داده های بارشی مورد تحلیل قرار گرفت و نتایج آن ها با میانگین بارندگی دوره مقایسه شد. نتایج کاربست این مدل آماری، آشکار نمود که احتمال خشکسالی ها و یا فصول خشک در مشهد رو به افزایش است و به عبارتی شدت و مدت خشکسالی ها در حال بیشتر شدن می باشد. اگرچه ممکن است مقدار بارش کلّ دورة آماری تغییرات کمتری داشته، ولی تعداد روزهای بارشی به شدت در حال کاهش است و از 75 روز در سال به 47 روز کاهش یافته است. از طرف دیگر احتمال خشکی در فصول مرطوب افزایش خواهد یافت، به طوری که احتمال خشکسالی در فصل بهار 2/40 درصد و ترسالی آن 4/23 درصد خواهد بود. به این ترتیب احتمال وضعیت های خشکسالی به طور سالانه نیز به تدریج افزایش می یابد. آزمون k2 حکم بر برتری زنجیره مارکوف نسبت به توزیع نرمال در منطقه دارد. انتظار می رود که مدت و شدت خشکی ها در منطقه بیشتر خواهد شد و برنامه ریزان سرزمین و آمایشی باید با چنین شرایط اقلیمی به برنامه ها بپردازند.
اوضاع اجتماعی آذربایجان براساس اسناد نقشبندیه در سال های 1298-1297 ق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایالت آذربایجان به خاطر موقعیت جغرافیاییاش همواره در طول تاریخ از جایگاه ویژهای در نزد حکام ایران برخوردار بوده است. اهمیت این ایالت در دوره قاجار با استقرار ولیعهد در تبریز از زمان عباس میرزا افزایش یافت و مجاورت این ایالت با دو قدرت عثمانی و روسیه بر اهمیت سوقالجیشی آن افزود. شیوع خشکسالی و پیدایش قحطی و در پی آن ناامنی، غارت و راهزنی در سالهای 1297 ـ 1296 ق و به دنبال آن ناآرامی ایلات و عشایر اندک ثبات این ایالت را با چالش بزرگی رو به رو ساخت و حکام فاسد و نالایق نیز بر دامنه مصائب افزودند. اسناد مجموعه نقشبندیه در باب شورش شیخ عبیدالله نهری است؛ اما در لابهلای اسناد، گزارشهای ارزشمندی راجع به موضوعاتی چون قحطی، وضعیت ارزاق عمومی، قیمت غله و نیز نقش برخی از عشایرآن سامان در ایجاد مناقشات مرزی میان ایران و روسیه آمده است.
هدف از این پژوهش، بررسی اوضاع اجتماعی آذربایجان با تکیه بر موضوعاتی چون ناامنی، راهزنی و غارت، خشکسالی، قحطی و نقش ایلات در روابط ایران با روسیه بر پایه مجموعه اسناد نقشبندیه است. روش پژوهش به صورت کتابخانهای و اسنادی است و روند آن به صورت توصیفی ـ تحلیلی است.
علل و عوامل قحطی های فارس در فاصله سال های 1324-1293ش/1945-1914م(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سالهای 1293-1324ش/1945-1914م که دنیا دو جنگ جهانی را پشت سر گذاشت، عواقب وخیم و مخربی، بر بیشتر کشورهای دور از صحنه جنگ علاوه بر کشورهای محور، قابل مشاهده بود. ایران آن موقع صحنه کشمکش و رقابتهای دو کشور روسیه در بخش شمالی و انگلیس در بخش جنوبی بود، هر یک از آن دو به دنبال تأمین منافع خود دم از حمایت ایران میزدند. در این شرایط ایران چیزی جز ضرر و زیان عایدش نشد. قحطی هم یکی از مصائبی بود که نصیب کشور ما شد، فارس و جنوب هم گرفتار این مشکل گردید. مردم ایران گرچه قحطی را بارها تجربه کرده بودند، اما این بار، خشکسالیهای متوالی و حضور نیروهای متفقین این مسئله را تشدید میکرد. فارس در معرض عبور و حمل و نقل متفقین قرار داشت که در پی آن آسیب شدیدتری بر اقتصاد منطقه وارد شد و قحطی این ایالت را از سایر ایالات متمایز ساخت. این پژوهش با رویکردی توصیفی- تحلیلی بر آن است تا به علل و عوامل قحطیهای فارس در طول سی سال از آغاز جنگ جهانی اول تا پایان جنگ جهانی دوم بپردازد.
بررسی ارتباط بین خشکسالی اقلیمی و مکان گزینی روستاها (مطالعة موردی: استان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خشکسالی اثرات متفاوتی بر زندگی و معیشت انسان ها دارد. تحقیق حاضر به روش کریجینگ و با هدف بررسی ویژگی های خشکسالی و پهنه بندی آن در سطح استان زنجان انجام شده است تا اثرات آن بر مکان گزینی روستا بررسی شود. با این هدف، شاخص SPI که شاخصی اقلیمی است و برای تعیین کمبود بارش در مقیاس های زمانی کاربرد دارد و می تواند در مقیاس های زمانی اثرات خشکسالی را بر مکان گزینی روستاها نشان دهد، انتخاب شد. این پژوهش از نوع کاربردی و رویکرد حاکم بر آن تحلیلی است که در آن با بهره گیری از نرم افزار SPSS و ARC GIS10 به تجزیه وتحلیل نقشه های اقلیمی به شیوة زمین آمار و محاسبة ضریب همبستگی پیرسون بین خشکسالی و مکان گزینی روستاها پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد که مدل بهینه برای پهنه بندی خشکسالی در استان زنجان، مدل کریجینگ معمولی کروی با ضریب -تعیین 89/0 است. همچنین، 615 روستای استان زنجان که درحدود 256016 نفر جمعیت دارند، در خطر خشکسالی واقع شده اند. افزون براین، روستاهای استان زنجان تمایل به مکان گزینی در پهنه های مناسب تر را دارند که این نتیجه ازلحاظ کمّی، کاهش 31 روستا و 15730 نفر به ازای هر طبقه را نشان می دهد. علاوه-براین، یافته ها نشانگر این است که بین خشکسالی با تعداد روستاهای منطقه و جمعیت آن ها رابطة معنا داری وجود دارد که با توجه به عدد p-value که مقدار صفر را نشان می دهد، ارتباط دو متغیر یادشده در سطح فراتر از 01/0 معنادار است. نتایج آزمون پیرسون نشان دهندة ارتباط معنادار قوی میان متغیرهای خشکسالی با تعداد روستاها و جمعیت آن ها است.
تحلیلی بر خشکسالی و اثرات آن بر اقتصاد کشاورزی و مهاجرتهای روستایی (مطالعة موردی: شهرستان ابرکوه طی دورة 1384-1375)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عوامل و توان های محیطی ازجمله توپوگرافی، شیب، دما، بارندگی، آب و قابلیت اراضی، تأثیر بسزایی در حجم مهاجرت از روستاها و خالی شدن آن ها از سکنه دارند. ناتوانی این اجتماعات به دلایل مختلف ساختاری، موجب فقدان توانایی آن ها در مقابله با عوامل طبیعی ازجمله خشکسالی، سیل و زلزله می شود و درنهایت، مغلوب شرایط و عوامل نامساعد طبیعی می گردند و مجبور به مهاجرت و رهاکردن سکونتگاه خود می-شوند. در پژوهش حاضر با روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و ابزار گردآوری داده ها به-صورت کتابخانه ای و میدانی، سعی داریم تا به بررسی اثرات خشکسالی بر اقتصاد و مهاجرت های روستایی شهرستان ابرکوه طی دورة 1384-1375 بپردازیم. 35 روستای شهرستان ابرکوه جامعة آماری تحقیق را تشکیل داده اند که با توجه به پژوهش های نمونه، 20% از این روستاها (7 روستا) انتخاب شد و یک روستا نیز با هدف دقت در اطلاعات اضافه گردید؛ بنابراین، 8 روستا برای انجام پژوهش مطالعه شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار استنباطی شامل (ضریب همبستگی پیرسون و ضریب همبستگی اسپیرمن، تحلیل رگرسیون، آزمون T تک نمونه ای و تحلیل عاملی) و همچنین برای بررسی پایش خشکسالی از شاخص معتبر استانداردشدة بارش (SPI) استفاده گردیده است. نتایج SPI نشان می دهد این شهرستان در بیش از نیمی از سال های خود در دورة آماری موردمطالعه، خشکسالی داشته است. بیشترین نمایة خشکسالی مربوط به سال 1378 با نمایة 14/1- و بیشترین نمایة ترسالی مربوط به سال 1380 با نمایة 9/1 است. همچنین، یافته های ضریب همبستگی اسپیرمن و تحلیل عاملی بیانگر این است که خشکسالی ازطریق کاهش عملکرد محصولات کشاورزی، موجب ناپایداری اقتصاد روستایی در این شهرستان شده است. نتایج تحلیل رگرسیون و آزمون T تک نمونه ای نیز حاکی از آن هستند که متغیر خشکسالی بیشترین تأثیر را بر روی مهاجرت ها در این شهرستان داشته است.
تحلیل تغییرپذیری شاخص اقلیم توریستی ایران در شرایط خشکسالی و ترسالی
حوزه های تخصصی:
توریسم به عنوان یکی از مهمترین منابع اقتصاد در جهان، به وسیله هوا و آب و هوا تحت تأثیر قرار می گیرد که این اطلاعات برای تعیین مقصد و مسیر توریست مهم و حیاتی می باشد. برای بررسی وضعیت اقلیم توریستی ایران از شاخص میسزکوفسکی و داده های 144 ایستگاه سینوپتیک استفاده گردید. با تعیین دورهی تر و خشک مربوط به هر ایستگاه در و 6 همسایه IDW ماهانه، پهنهبندی وضعیت اقلیم توریستی ایران به روش TCI 1990 و تعیین مقدار - دوره زمانی 2005 صورت گرفت. نتایج نشان می دهد که وضعیت اقلیم توریستی مناطق جنوبی در فصل سرد سال و مناطق شمال غرب و شمال شرق کشور در فصل گرم سال شرایط بهینهای دارند. اما مناطق شمال، غرب و نیمه شرقی کشور دو بار در سال شرایط بهینه را تجربه می کنند. در فصل پاییز با توجه اثر کمبود بارش ماه های قبل، شرایط بدتری در اغلب نقاط کشور حاکم می باشد، بهطوری که در سال خشک، در ماه نوامبر، مناطق جنوبی کشور وضعیت بدتری نسبت به سال تر دارند. بدترین شرایط اقلیم توریستی شمال و شمال غرب در ماه دسامبر سال خشک، ماه ژانویه و آوریل حالت میانگین رخ داده است. در مجموع خشکسالی می تواند بر انتقال زمانی مناطق بهینه، به چند ماه بعد منجر شود، همچنین باعث نامطلوب شدن مناطق شمال و شمال غرب کشور نسبت به سال تر می شود. حالت میانگین در اغلب ایام سال به حالت ترسالی نزدیکتر است، همچنین در عرض های میانی کشور شرایط ترسالی تنها در ایام تابستان شرایط بهینهتری را فراهم کرده است، اما در مجموع مناطق شمال غرب در شرایط خشکسالی، بهینهتر از حالت میانگین و تر بوده است. مناطق شمال در هر سه حالت و در اغلب ایام سال به دلیل بارش زیاد و اثرات ناشی از آن شرایط بد اقلیم توریستی دارند.
اثرات سیستم های آبیاری بارانی در مقابله با خشکسالی در استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیستم آبیاری بارانی یکی از مهمترین استراتژی های سرمایه گذاری در توسعه روستایی است که می تواند به صورت مستقیم و غیر مستقیم بر مقابله با خشکسالی اثر گذار باشد. این مطالعه اثرات سیستم آبیاری بارانی بر مقابله با خشکسالی در استان فارس را مورد بررسی قرار می دهد. تجزیه و تحلیل سیستم آبیاری بارانی به عنوان استراتژی مقابله که توسط کشاورزان در تعدیل خشکسالی پذیرفته شده است، مورد بررسی قرار می گیرد. 234 کشاورز برای مصاحبه و جمع آوری داده های مورد نیاز در سطح مزرعه به وسیله روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای در سال 1390 انتخاب شدند. برای بدست آوردن نتایج، لاجیت چند گزینه ای استفاده شد. بر طبق نظرسنجی، 8/30 ،2/46 و 2/16 درصد از کشاورزان، اثرپذیری سیستم های آبیاری بارانی تحت شرایط خشکسالی را به ترتیب، خیلی زیاد، زیاد و متوسط می دانستند. نتایج نشان داد که 9/29 درصد کشاورزان نمونه سیستم آبیاری بارانی را به عنوان استراتژی مقابله با خشکسالی انتخاب کردند. همچنین، رگرسیون لاجیت چند گزینه ای نشان داد که، درآمد، وام و عمق چاه اثر مثبت و معنی داری بر انتخاب سیستم آبیاری بارانی به عنوان استراتژی مقابله با خشکسالی دارند. در نهایت نتایج نشان داد که سیستم آبیاری بارانی می تواند در محصولات مختلف، بهره وری آب را به طور قابل ملاحظه و نزدیک به پنجاه درصد افزایش دهد.
بررسی همزمانی روند خشکسالی و افت سطح آبهای زیرزمینی (مطالعه موردی: دشت داراب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آب های زیرزمینی یکی از منابع مهم شرب و کشاورزی در دنیا به شمار می رود. در اثر استحصال بیش از حد این منابع و خشکسالی ها در سال های اخیر میزان سطح این منابع، افت قابل توجهی داشته است. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر خشکسالی ها برروی سطح آب زیرزمینی و برآورد تاخیر زمانی خشکسالی در دشت داراب است. به این منظور با استفاده از داده های بارندگی ایستگاه داراب و با استفاده از شاخص اقلیمی SPI اقدام به استخراج وضعیت خشکسالی شد و در نهایت روند بارندگی و روند 18 ساله داده های سطح آب زیرزمینی دشت داراب نیز با استفاده از آزمون ناپارامتری من-کندال تحلیل گردید. نتایج بدست آمده نشان می دهد که منطقه طی این دوره دچار خشکسالی هایی شده و میزان بارندگی روند کاهشی داشته است. تحلیل در 42 حلقه چاه نشان داد که سطح آب زیرزمینی 40 حلقه چاه، شاهد کاهش بوده و از دو حلقه چاه دیگر، یکی روند ثابتی داشته و سطح ایستابی دیگری افزایش داشته است. نتایج همبستگی داده های بارش و افت سطح آب زیرزمینی نشان داد که افت سطح آب زیرزمینی با تاخیر 5 ماهه نسبت به بارش رخ می دهد.
تأثیر کاهش منابع آب برکشاورزی طی سال های آبی (1391-1370) با تأکید بر تغییرات سطح زیر کشت و تولید محصولات باغی (مطالعه موردی: شهرستان لنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فعالیت باغداری در شهرستان لنجان از اهمیت فراوانی بر خوردار می باشد. در این منطقه همزمان از آب های سطحی و زیر زمینی جهت آبیاری سطوح زیر کشت استفاده می شود. در نتیجه بروز خشکسالی سال های اخیر، در منابع آب تأمین کننده بخش کشاورزی نوساناتی ایجاد شده است. در این پژوهش سعی شده تأثیر کاهش منابع آب بر وضعیت سطح زیر کشت و تولید محصولات عمده باغی مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. روش پژوهش این مطالعه «توصیفی – تحلیلی» است و اطلاعات از منابع و اسناد کتابخانه و سازمان های مرتبط تهیه شده است. در فرآیند مطالعه، داده ها بر اساس هدف پژوهش با روش همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون، تحلیل واریانس، آماره آزمون t تجزیه و تحلیل شده است. نتایج مطالعه نشان داده است که سطح زیر کشت و تولید محصولات باغی شهرستان لنجان در سال های خشکسالی کاهش قابل ملاحظه ای داشته است. اما مطالعه روند سطوح زیر کشت و تولید محصولات بر اساس مدل رگرسیون نشان داده است که کل سطح زیر کشت باغی، سطح زیر کشت و تولید محصولات خشکبار( بادام وگردو) علیرغم کاهش منابع آب روند افزایشی داشته و کل تولیدات باغی، سطح زیرکشت محصول انگور و تولید آن روند کاهشی داشته است.
سوانح طبیعی؛ نگاهی به پیامدهای اقتصادی خشکسالی، زلزله و سیل در عصر ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله مهم ترین تحوّلات تاریخ اجتماعی ایران، وقوع حوادث و سوانح طبیعی است. تاریخ نویسی ایرانی، به رغم نقاط قوت خود در تعدّد و تنوّع، به علت بی توجهی به شرح سوانح و بلایای طبیعی محل نقد جدی است، زیرا این حوادث طبیعی نقطه شروع بسیاری از تحوّلات تاریخی بوده است. لذا، پژوهش پیش رو می کوشد تا این برش از تاریخ اجتماعی را که منشأ تحوّلات فراوانی بوده، در دوران حکومت ناصرالدین شاه قاجار (1264 - 1313ق) نمایان سازد.
مسئله محوری پژوهش آن است که سوانح خشکسالی، زلزله و سیل چگونه و به چه میزان نظام اقتصادی عصر ناصرالدین شاه را تحت تأثیر قرارداده است؟ نزدیک شدن به پاسخ هایی برای پرسش اساسی این تحقیق، نیازمند پژوهشی تاریخی با شیوه های توصیفی تحلیلی بوده و شیوه گردآوری اطلاعات آن نیز کتابخانه ای است. یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که این مقطع از تاریخ ایران (1264 - 1313ق) حوادث و سوانح طبیعی زیانبار و مخربی را چون خشکسالی، زلزله و سیل تجربه کرده که خود نتایج و پیامدهای ناگواری مانند قحطی، شیوع بیماری های فراگیر و کاهش جمعیت را در پی داشته است؛ مهم تر آن که این بلایای طبیعی تأثیر نسبتاً زیادی در تضعیف نظام اقتصادی و معیشت مردم در دوران ناصری گذاشته است.
تعیین پتانسیل تقاضا برای بیمه خشکسالی و عوامل مؤثر بر آن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خشکسالی پدیده ای است که کشور ما هر چند سال یکبار به آن دچار می شود و بیمه خشکسالی به عنوان یک عامل مهم مدیریت خارج مزرعه ای در تعدیل ریسک ناشی از پدیده خشکسالی است. براین اساس در این مطالعه که در سال 1391 انجام شد، تلاش گردید که اولاً پتانسیل تقاضا برای بیمه خشکسالی با توجه به احتمالات وقوع خشکسالی تعیین گردد ثانیاً عوامل موثر بر تقاضای بیمه خشکسالی مورد بررسی قرار گیرد . لذا، سه ناحیه کشور از نظر نوع اقلیم ، کرمانشاه ( پرباران ) ، قزوین( بارندگی متوسط ) و سیستان و بلوچستان ( کم باران ) انتخاب گردیدند . از هر منطقه نمونه هایی با آمار سه ساله(90-1388) انتخاب گردید. نتایج نشان داد که تقاضا برای بیمه خشکسالی در کرمانشاه در احتمال 20 درصد به بالا، در قزوین در احتمال 15 درصد به بالا و در سیستان و بلوچستان در تمام سطوح احتمال وقوع خشکسالی ، وجود دارد . همچنین نگهداری دام و ماکیان ، درآمد خارج مزرعه و کمک های بلاعوض به عنوان عوامل منفی بر تقاضای بیمه خشکسالی عمل می کنند .
واکنش فصل رشد در برابر خشکسالی و ترسالی اقلیمی مورد مطالعه: منطقه ی بلوچستان مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقه ی بلوچستان مرکزی با مساحتی بالغ بر42510 کیلومتر مربع دارای اقلیم گرم و خشک است. تابش عمودی و افزایش میزان جذب تابش، شدت گرمای بسیار زیاد، بارش ناچیز و در نتیجه پوشش گیاهی فقیر از خصوصیات این منطقه می باشد. این در حالی است که وقوع بارش های ناگهانی تحت تأثیر قرارگیری زبانه کم فشار گنگ- پاکستان می تواند تأثیر مثبتی بر رشد و توسعه ی پوشش گیاهی منطقه داشته باشد. این امر رفتارهای متعارض و چندگانه اقلیمی و در حال نوسان را برای منطقه به ارمغان آورده است. وجود چنین شرایط ویژه ای لزوم پرداختن به بررسی رابطه رفتارها (نوسان ها و ناهنجاری های) بارش و دما با تغییرات پوشش مرتعی بالقوه را با استفاده از معادله اقلیمی Qgsتوجیه می نماید.
با توجه به اینکه ارزش های Qgs به دست آمده برای دوره ی اقلیمی 76- 1366 (دوره ی ترسالی منطقه) پایین تر از دوره ی اقلیمی 82-1377 (دوره یخشکسالی منطقه) می باشد، بنابراین تنش ناشی از خشکسالی در مناطقی که ارزش های Qgs بالاتر بوده، بیشتر است و بالعکس در مناطقی که ارزش هایQgsپایین تر بوده، مراتع منطقه از وضعیت بهتری برخوردار بوده است. بر این اساس در طیّ سال های آماری مورد بررسی، سایت های مراتع واقع در محدوده ی شهرستان ایرانشهر نسبت به سایت هایی که در محدوده ی شهرستان نیکشهر واقع شده ، با تنش کم آبی بیشتری مواجه شده اند. در نتیجه طیّ رفتارهای نامنظم چند سال اخیر بارش، آسیب بیشتری به مراتع شهرستان ایرانشهر وارد شده است. از طرفی به دلیل اختلاف ارتفاع ناچیز بین دو منطقه، عامل ارتفاع نتوانسته مراتع ایرانشهر را از آسیب های ناشی از تنش کم آبی در مقایسه با مراتع نیکشهر که از ارتفاع کمتری برخوردار است، محافظت نماید. چراکه افزایش میانگین دما در منطقه ی ایرانشهر نسبت به منطقه ی نیکشهر، اثر افزایش ارتفاع ناچیز را در این منطقه خنثی نموده است.