مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
خشکسالی
حوزه های تخصصی:
خشکسالی از بلایایی است که بیشترین خسارات مالی را در ایران برجای می گذارد. شعاع تأثیر این بلای خزنده در مناطق روستایی بیش از سایر نقاط بوده و در این بین جامعه کشاورزی بیشترین تبعات ناشی از خشکسالی را تجربه می کنند. لذا، کشاورزان بیشترین گروه آسیب پذیر به شمار می روند. مدیریت خشکسالی در ایران مبتنی بر مدیریت بحران است. این در حالی است که محققان معتقدند که مدیریت ریسک، مؤثرترین شیوه مدیریتی برای مقابله با خشکسالی است. لذا برای بکارگیری چنین مدیریتی، سنجش آسیب پذیری، اولین گام برنامه ریزی برای مدیریت ریسک خشکسالی محسوب می گردد. بنابراین، هدف از این مطالعه، سنجش آسیب پذیری اجتماعی– اقتصادی در میان کشاورزان گندم کار در شهرستان های سرپل ذهاب، اسلام آبادغرب و جوانرود در هنگام خشکسالی در استان کرمانشاه بود. یافته های پژوهش حاکی از آن است که از لحاظ آسیب پذیری اقتصادی، جوانرود (37/3) بالاترین ضریب آسیب پذیری و به دنبال آن سرپل ذهاب (30/3) و اسلام آبادغرب (20/3) در رتبه های بعدی قرارگرفتند. سنجش آسیب پذیری اجتماعی نشان داد که سرپل ذهاب با ضریب آسیب پذیری (28/3) بالاترین رتبه و اسلام آباد غرب (61/2) و جوانرود (54/2) در رده های بعدی جای گرفتند. نتایج این مطالعه می تواند دستاوردهای مناسبی را برای مسوولان مدیریت خشکسالی در استان کرمانشاه به همراه داشته باشد. لذا هرگونه تغییر رویه از مدیریت بحران به مدیریت ریسک مستلزم این امر است که مسوولان، سنجش آسیب پذیری مناطق را بطور مستمر انجام دهند و آن را مبنایی برای تخصیص اعتبارات با توجه به درجه آسیب پذیری هر منطقه قرار دهند.
بررسی اثرات خشکسالی در جامعه عشایری استان سیستان و بلوچستان و راههای مقابله با آن
حوزه های تخصصی:
خشکسالی عبارت است از کاهش غیر منتظره بارش درفاصله زمانی معین، به گونه ای که به دلیل این کاهش نوعی از سازش سیستمهای حیاتی منطقه در معرض نابودی قرار گیرد، از آنجا که کوچ نشینی و معیشت وابسته به آن، نوعی سازش فرهنگی انسان با محیط به شمار می رود، پدیده خشکسالی به دلیل ماهیت بر هم زننده تعادل و سازش سیستمها، معیشت مبتنی بر کوچ را به طور جدی به چالش می کشاند. از سال 1377 متاسفانه بخشهای وسیعی از ایران، از جمله استان سیستان و بلوچستان با خشکسالی روبرو شده اند، این درحالی است که بر اساس نتایج سرشماری عشایر کوچنده در سال 1377، عشایر استان حدود 5 درصد جمعیت کل استان و 6/9 درصد خانواده های عشایر کشور را شامل شده و از این حیث چهارمین استان عشایرنشین کشور به شمار می رود. با توجه به استمرار پدیده خشکسالی در سالهای بعد، که هنوز هم ادامه دارد، نه تنها بخش قابل توجهی از مراتع به عنوان مهمترین منبع تامین علوفه دامی از بین رفته است، بلکه دام، که اساس اقتصاد زندگی عشایر را تشکیل می دهد، نیز خسارت جبران ناپذیری دیده و به تبع آن فرآورده های آن نیز کاهش یافته و یا از بین رفته است. البته در طول این سالها از سوی اداره کل امور عشایری و دیگر دستگاههای ذی ربط استان، اقداماتی صورت گرفته که تا حدودی مؤثر بوده است. نوشتار حاضر به اثرات خشکسالی در امور دامی و فرآورده های آن در سطح استان و اقدامات انجام شده از سوی اداره عشایری می پردازد.
پایش و پیشبینی خشکسالی در استان سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خشکسالی کشاورزی در ایران به عنوان یک فاجعه ی طبیعی برای تمام مردم، به ویژه کشاورزان، شناخته شده است. هرچند از وقوع خشکسالی نمی توان جلوگیری کرد، اما اگر ماهیت و خصوصیات آن مورد مطالعه و بررسی قرارگیرد، می توان نسبت به پیش بینی آن امیدوار بود و با آمادگی از اثرات زیان آور آن کاست. در این نوشتار استان سیستان و بلوچستان با توجه به داشتن شرایط خاص اقلیمی، از نظر پدیده ی خشکسالی، مورد بررسی قرارگرفته است. دراین پژوهش، پایش و پیشبینی خشکسالی استان سیستان و بلوچستان، با استفاده ازالگویی که بر اساس شاخص SPI و درصد از نرمال و زنجیره ی مارکف تهیه شده ،انجام گرفته است. نتایج حاصل از تحقیق نشان میدهد که منطقه ی مورد مطالعه نسبت به خشکسالیهای میان مدت و کوتاه مدت حساس است و بیشتر خشکسالیهایی که در این منطقه اتفاق افتاده است، خشکسالی ملایم و متوسط است و احتمال وقوع پدیده ی خشکسالی در مناطق مرکزی استان بیشتر است.
دورنمایی از وضعیت خشکسالی ایران طی سی سال آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیامدهای ناشی از تغییر اقلیم، به ویژه در اثر افزایش گازهای گلخانه ای، طی سال های اخیر مشکلات زیادی را همراه داشته که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم بخش های مختلف جامعه را تحت تاثیر قرار داده است. یکی از مهمترین این پیامدها افزایش وقوع بلایای جوی-اقلیمی نظیر سیل، خشکسالی، چرخندهای حاره ای، بالا آمدن سطح آب دریا، توفان گرد و غبار و ... است، که شایع ترین آنها در ایران وقوع سیل و خشکسالی است. با توجه به موقعیت جغرافیایی ایران و سیستم های سینوپتیکی که این منطقه را تحت تاثیر قرار می دهند، آشکار است که خشکی از جمله ویژگی های این منطقه به حساب می آید و خشکسالی یکی از مهمترین و شایع ترین بلایای جوی-اقلیمی است که این کشور را متاثر می سازد. از آن جا که خشکسالی، بخش های مختلف جامعه مانند منابع آب، کشاورزی، صنعت، اقتصاد، بهداشت و ... را تحت تاثیر قرار می دهد، لذا پایش و ارزشیابی این بلیه در آینده به منظور ارایه ی برنامه ریزی صحیح در بخش های مختلف جامعه، امری لازم و ضروری است. برای دست یابی به این هدف، ابتدا باید داده های اقلیمی برای دوره های آتی شبیه سازی شوند. برای این منظور یکی از مناسب ترین روش ها، استفاده از خروجی الگوهای جفت شده جو–اقیانوس گردش عمومی جو ((AOGCM است. لذا، در این نوشتار ابتدا با استفاده از خروجی های الگوی GCM و ریزگردانی آنها به کمک الگوی LARS–WG، داده های بارش طی دوره 39-2010 شبیه سازی شده است. سپس با استفاده از این داده ها وضعیت خشکسالی کشور به کمک دو شاخص دهک (DI) و استاندارد بارش (SPI) طی این دوره مورد بررسی و ارزشیابی قرار گرفته است. نتایج حاصل از این تحقیق ضمن تایید هم خوانی این دو شاخص جهت بررسی وضعیت خشکسالی در کشور، نشان داده است که طی سی سال آینده شرایط خشکسالی در کشور رو به افزایش خواهد بود که این مساله وقوع تغییر اقلیم در منطقه را تایید می کند، به گونه ای که طی دوره مورد مطالعه، در سال های 2011، 2025، 2032، 2034، 2035 و 2039 بیشتر نقاط کشور با خشکسالی شدید و بسیار شدید روبرو خواهد بود که در این میان، وضعیت خشکسالی در سال 2039 به مراتب بحرانی تر خواهد بود.
بررسی تطبیقی اثرات کاهش آب هیرمند بر فعالیت های کشاورزی در روستاهای سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به میانگین بسیار کم بارش سالانه و محدودیت تشکیل سفره های آب زیرزمینی در سیستان، خشکسالی های این ناحیه را بایستی ناشی از کم آبی و یا خشکی رود هیرمند دانست که در طی تاریخ بارها حیات اجتماعی و اقتصادی روستاهای سیستان را به خطر انداخته است. در دهه های اخیر به دلیل کنترل و بهره برداری بیشتر آب هیرمند در افغانستان، اثرات خشکسالی ها در این روستاها تشدید گردیده است. در این پژوهش، ضمن بررسی تطبیقی اثرات کاهش آب هیرمند بر فعالیت های کشاورزی روستاهای سیستان، نقش آب زیر سطحی قابل دسترس نیز در تعدیل این اثرات در چارچوب مطالعات تطبیقی روستایی مورد کنکاش قرار گرفته است. پژوهش به روش پیمایش، از پاییز 1386 تا تابستان 1387 در 101 روستا از 808 روستای سیستان اجرا گردید که در طی آن از 260 تن از اعضای شورای اسلامی روستاها یا خبرگان محلی پرسشگری به عمل آمده است. نتایج بررسی موید آن است که طی خشکسالی ها، ضمن استمرار بخشی از فعالیت های کشاورزی در تعداد محدودی از روستاهای واقع در نیمه شرقی سیستان (به دلیل وجود شرایط مطلوب دسترسی به آب زیر سطحی)، در سایر روستاهای این ناحیه، این فعالیت ها به شکل بسیار شدیدی کاهش یافته و حتی برخی از فعالیت ها متوقف می گردد.
تعیین مناطق آسیب پذیر در برابر خشکسالی های احتمالی با استفاده از شاخص MFI و نقش آن در پراکنش مراکز جمعیتی دشت سراب
حوزه های تخصصی:
اهداف تحقیق حاضر استفاده از داده های مربوط به نقشه های دوره خشکسالی و ترسالی و مقایسه روند تغییرات داده ها به منظور تعیین نوسانات رطوبتی می باشد. بدین منظور ابتدا داده های باران سنجی ماهانه ایستگاه های موجود در دشت سراب با استفاده از شاخص SPI (به عنوان یک استاندارد) بررسی شد. داده های حاصله به محیط GIS منتقل گردید و با استفاده از برنامه های جانبی نسبت به درون یابی متناسب داده ها در محیط GIS اقدام شد. در ادامه ارزیابی حساسیت سطح زمین در مقابل نوسانات عنصر بارش با روابط ریاضی مدل سازی شد. نتایج نشانگر بالا بودن مقدار حساسیت پیکسل هایی است که از نوسانات رطوبتی بالاتری برخوردار هستند. مقایسه پراکنش نقاط روستایی با نتایج حاصل از شاخص MFI، نشانگر همبستگی بالایی بین تعداد خانوار و نیز تعداد نقاط سکونتگاه روستایی با شاخص نوسان رطوبتی می باشد
بررسی ارتباط شرایط اقلیمی با روند گردشگری سالانه در شهرستان مرودشت
حوزه های تخصصی:
اقلیم عامل مهمی در توسعه بخش گردشگری می باشد، یک اقلیم مناسب می تواند پاسخ های مثبت گردشگران را در پی داشته باشد و گردشگران نیز برنامه سفر خود را با توجه به شرایط اقلیمی و جوی مقصد مورد نظر طرح ریزی می کنند. این تحقیق به منظور بررسی ارتباط بین شرایط آب و هوایی با روند گردشگری در شهرستان مرودشت انجام شده است. برای انجام این تحقیق از داده های هواشناسی ایستگاه سینوپتیک، سد درودزن در یک دوره آماری 18 ساله (1987- 2006)، و همچنین از آمار تعداد بازدید کنندگان مجموعه تاریخی هخامنشی در یک دوره آماری 10 ساله (1376- 1386)، استفاده شده است. روش مورد استفاده در این تحقیق شاخص اقلیمی گردشگری(TCI) بوده است. نتایج این تحقیق نشان داد، که ماه های فصل سرد سال (ژانویه، فوریه، مارس و دسامبر)، به دلیل بارش باران و افت دما شرایط نامطلوبی را برای گردشگری در این شهرستان دارند. و ماه های فصل بهار و پاییز (آوریل، مه، اکتبر و سپتامبر) به دلیل تعدیل شرایط دمایی و عدم بارش باران بهترین شرایط را برای گردشگری دارند. همچنین ماه های ژوئن، ژوییه و آگوست به دلیل گرما دارای شرایط نامطلوب برای گذران اوقات فراغت در این شهرستان می باشد. طبق نتایج این تحقیق بین تعداد بازدید کنندگان از مجموعه تخت جمشید و میانگین دمای هوا، ساعات آفتابی و وزش باد رابطه مستقیم و مثبتی و جود دارد و بین تعداد بازدید کنندگان و بارش باران و رطوبت هوا به دلیل اثر منفی رابطه معکوس و جود دارد و با افزایش بارش و رطوبت، تعداد بازدید کنندگان کاهش پیدا می کند.
مقایسه شاخص های SIAP،PN و RAI در بررسی خشکسالی های استان خوزستان با تاکید بر ایستگاه های آبادان و دزفول
حوزه های تخصصی:
طی دهه های اخیر در میان حوادث طبیعی که جمعیت های انسانی را تحت تاثیر قرار داده است، تعدد و فراوانی پدیده خشکسالی بیش از سایر حوادث بوده است. برای کمی کردن پدیده خشکسالی شاخص های متفاوتی وجود دارد. در تحقیق حاضر با استفاده از شاخص معیار بارش سالانه (SIAP)، درصد از نرمال (PN) و ناهنجاری بارش (RAI) وضعیت خشکسالی ها در دو ایستگاه سینوپتیک آبادان و دزفول در طول دوره آماری ?? ساله (1961-2005) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که فراوانی و توالی (دوره تداوم) خشکسالی ها با درجات مختلف در ایستگاه آبادان بیشتر از دزفول است. بر اساس دو شاخص SIAP و RAI فراوانی خشکسالی های بسیار شدید در ایستگاه دزفول بیشتر از آبادان است و تنها در شاخص PN فراوانی خشکسالی های بسیار شدید ایستگاه آبادان بیشتر از دزفول دیده شد. همچنین در سه شاخص مذکور شدیدترین خشکسالی در ایستگاه دزفول در سال 1964 و در ایستگاه آبادان در سال های 1964، 1973 و 2005 اتفاق افتاده است.
بررسی خشکسالی و ترسالی حوضه ارس با استفاده از نمایه های مبتنی بر بارش
حوزه های تخصصی:
عدم کفایت بارش برای رشد حیات در منطقه خشک از ویژگی های دائمی آب و هوای منطقه خشک می باشد، اما کاهش غیر منتظره بارش یا بارش های کمتر از میانگین درازمدت در مدت معین در منطقه ای که کاملا خشک نیست، خطر های زیادی بوجود می آورد که از این پدیده تعبیر به خشکسالی می شود. در این مطالعه به منظور بررسی وضعیت بارش حوضه ارس، داده های مربوط به بارش سالانه برای ایستگاه های اردبیل، اهر، پارس آباد، ماکو، جلفا، خوی و مرند، جهت محاسبه سال های مرطوب و خشک با استفاده از تحلیل آماری مورد استفاده قرار گرفتند. شاخص های استفاده شده در این بررسی عبارت از نمایه بارش قابل اعتماد (DRI)، روش نیچه، نمایه درصد از بارش نرمال (PNPI) است. یافته های این تحقیق منجر به تعیین وضعیت بارش و تعیین فراوانی وقوع ترسالی ها و خشکسالی ها در ایستگاه های مورد مطالعه گردید. نتایج کلی نشانگر این موضوع است که در همه ایستگاه ها پدیده خشکسالی توام با شدت و ضعف هایی حاکم می باشد و در اکثر ایستگاه ها وضعیت بارش در حالت نرمال می باشد. در بین روش های استفاده شده روش بارش قابل اعتماد با داشتن محدودیت های کمتر و قابلیت های بیشتر برای تعیین دوره های ترسالی و خشکسالی، بهتر از دیگر مدل ها تشخیص داده شد.
تجزیه و تحلیل پدیده خشکسالی کشاورزی شهرستان فیروزکوه به روش موازنه آبی (اقتصاد آب)
حوزه های تخصصی:
خشکسالی بعنوان یکی از پدیده های طبیعی متناوب منطقه ای، نامطمئن و غیرقابل پیش بینی، با ایجاد کمبود آب در هوا و خاک بر فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی منطقه، در نتیجه کاهش تولیدات کشاورزی و غذایی، با ایجاد قحطی؛ بر نیروگاههای برآبی هر منطقه آسیب های جبران ناپذیری را وارد می کند.
این مقاله تلاش می کند تا با استفاده از اقتصاد آب و توازن آبی، ایستگاه سینوپتیک فیروزکوه طی دوره 15 ساله با برآورد تعداد دفعات وقوع خشکسالی، شدت آنها را نیز اندازه گیری کند. با بکارگیری روش بودجه آبی در منطقه مشخص شده است که فیروزکوه بطور متوسط در هر 5 سال مواجه با یک پدیده خشکسالی حاد گردیده و یا احتمال وقوع این پدیده در این منطقه 0.2 می باشد و لازم است کشاورزان و یا زارعین منطقه با توجه به وقوع این پدیده بگونه ای برنامه ریزی کنند که از آسیب پذیری بیشتر محصولشان جلوگیری شود. این منطقه در سال 88-1387 مواجه با خشکسالی حاد گردیده ولو آنکه پیش بینی می شود که در اواخر سال 1388 از شدت وقوع این پدیده کاسته شده و با یک خشکسالی ملایم روبرو شود.
بررسی تغییرات اقلیمی شهر یزد در رابطه با توسعه شهری و منطقه ای
حوزه های تخصصی:
تغییر اقلیم یکی از مسایل مهم زیست -محیطی به شمار می رود که مطالعات زیادی را به خود اختصاص داده است. شهر یزد، از جمله شهرهای واقع در منطقه خشک است که در سالهای اخیر به دلیل افزایش کارخانجات صنعتی و آلودگی هوا، ناهنجاریهای اقلیمی درخور توجهی را تجربه کرده است. به دلیل اهمیت این موضوع، این تحقیق بر آن است که با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از مدل رتبه ای من- کندال به مطالعه تغییرات عناصر اقلیمی شامل حداقل، حداکثر و متوسط دما، بارش، رطوبت و ابرناکی ایستگاه یزد در طول دوره آماری 2005-1953 پرداخته، ضمن مشخص نمودن زمان تغییرات ناگهانی و روند احتمالی در وضعیت اقلیمی شهر و منطقه، راهکارهایی را ارائه نماید. نتایج به دست آمده از تحلیل داده ها نشان می دهد که با توجه به مطابقت روند های دما و بارش، از سال 1997 به بعد، وضعیت خشکی در منطقه حاکم و روز به روز بر شدت آن افزوده شده است. وجود چنین روند خشکسالی فزاینده ای در منطقه یزد، کار برنامه ریزان شهری را تا حدودی محدود و سخت می کند که باید برای احتراز از این خشکسالی و پیامدهای دیگر آن، برنامه های توسعه شهری و منطقه ای در راستای مقابله با بحران و به صورت مدیریت ریسک جهت یابی شود
الگوهای سینوپتیکی شدیدترین خشکسالی حوضه آبریز دریاچه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خشکسالی یکی از بلایای طبیعی است که هر ساله خسارات فراوانی به بار می آورد. این پدیده در نتیجه ناهنجارهای شدید و مکرر زمانی- مکانی در الگوهای گردش جوی بوجود میآید. از این رو، مطالعه و شناسایی الگوهای سینوپتیکی پدیده مذکور ضرورتی اجتناب ناپذیر است. در این مطالعه، ابتدا بارش های سالانه ایستگاه های منتخب سطح حوضه آبریز دریاچه ارومیه استاندارد زمانی شد. پش از تعیین آستانه زمانی- مکانی بارش، سال 1999 به عنوان شدیدترین خشکسالی سطح منطقه انتخاب شد. سپس دادههای ارتفاعی تراز 500 هکتوپاسکال واقع در محدوده بین صفر تا 70 درجه عرض جغرافیایی شمالی و 10 تا 70 درجه طول شرقی به صورت یک ماتریس S-mode برای روزهای بدون بارش تنظیم شد. در ادامه، به منظور شناسایی و طبقهبندی الگوهای سینوپتیکی خشکسالی از روش آماریComponent Analysis و Cluster Analysis استفاده گردید و نهایتاً نقشه مرکب مربوط به هر خوشه تهیه و تحلیل سینوپتیکی شد. نتایج تحقیق نشان میدهد که، به هنگام وقوع شدیدترین خشکسالی در سطح حوضه آبریز، عمدتاً چهار الگوی سینوپتیکی حاکمیت داشته است؛ به طوری که در اکثر روزهای دوره مرطوب در سطوح میانی جو معمولاً پشتهای نسبتاً عمیق بر روی منطقه مستقر بوده و در نتیجه آن، زبانه پرفشاری نسبتاً قوی در سطح زمین بر روی حوضه کشیده شده است. این شرایط سبب پایداری هوا و عدم نزولات جوی و نهایتاً وقوع شدیدترین خشکسالی منطقه شده است.
پایش خشک سالی با استفاده از شاخص بارش استاندارد شده مطالعه موردی استان چهارمحال بختیاری
حوزه های تخصصی:
خشک سالی یکی از پدیده های آب و هوایی و از جمله رخدادهای مصیبت باری است که هر ساله خسارت های زیادی را باعث می شود. یکی از راه های تعدیل خشک سالی، ارزیابی و پایش خشک سالی بر اساس شاخص هایی است که بتوان بر اساس آن میزان شدت و تداوم آن را در یک منطقه تعیین نمود. در مقاله حاضر روند خشک سالی (شدت، تداوم و سطح درگیر با خشک سالی) در استان چهارمحال و بختیاری با استفاده از شاخص بارش استاندارد شده برای بازه های زمانی 3، 6، 12، 24 و 48 ماهه مورد مطالعه قرار گرفته است. ویژگی این روش کمک می کند تا کمی از رخدادهای خشک سالی را در مکان ها و مقیاس های زمانی متفاوت مقایسه کنیم. به منظور پایش خشک سالی از اطلاعات بارندگی ماهانه ایستگاه های سینوپتیک و اقلیم شناسی استان طی دوره آماری 2001 - 1960 استفاده شد. با استفاده از نرم افزار کامپیوتری SPI محاسبات مربوط به شاخص بارش استاندارد شده انجام گرفت؛ نتایج بررسی ها نشان داد که فراوانی رخداد دوره های خشک کوتاه مدت (سه ماهه) در کلیه ایستگاه ها بیشتر از 80 مورد است، در حالی که فراوانی رخداد دوره های خشک بلندمدت در مقیاس های زمانی 12، 24 و 48 ماهه خیلی کمتر می باشد، همچنین تداوم دوره های خشک در بازه های زمانی 12، 24 و 48 ماهه نسبت به بازه های زمانی 3 و 6 .ماهه خیلی بیشتر است. بنابراین برای برگشت به حالت نرمال در مورد خشک سالی های هیدرولوژیکی (آب های زیرزمینی و سطحی) ماه ها زمان نیاز است در حالی که برای بـازه های کوتاه مدت3 و 6 ماهه (خشک سالی های کشاورزی و رطوبت خاک) بارش های روزانه می توانــــداوضاع را تعدیل کند تا به حالت نرمال برگشت نماید. این بازه های زمانی برخورد خشک سالی را نسبت به دست رسی منابع مختلف آب بازگو می نماید. واکنش رطوبت خاک نسبت به نابهنجاری بارش کوتاه مدت است در حالی که پاسخ آب های زیرزمینی، جریان رودخانه ها و ذخیره منابع آبی نسبت به کمبود بارش، فرآیندی بلند مدت است.
اهمیت مدیریت ریسک سیلاب در برنامه ریزی روستایی ( مطالعه موردی : حوضه آبریز کارده )
حوزه های تخصصی:
با بروز پدیده تغییر اقلیم و دخالت روز افزون بشر در اقلیم جهانی دو سانحه طبیعی خشکسالی و سیل، بخش های مختلف کره زمین را تحت تاثیر قرار می دهند. کشور ما نیز در چند سال اخیر به تناوب شاهد وقوع سیلاب ها و خشکسالی های شدید در اکثر نقاط بوده است، به ویژه آن که بروز توام این دو سانحه طبیعی یکدیگر را تقویت می کنند به گونه ای که در اثر وقوع خشکسالی های شدید، پوشش گیاهی و رطوبت خاک از بین می رود که این خود عامل تسهیل کننده جریان یافتن سیلاب های مخرب می باشد و از سوی دیگر بروز سیلاب های شدید نیز باعث از بین رفتن اراضی زراعی و شسته شدن خاک های حاصلخیز می شود که این امر اثرات خشکسالی را در این منطقه تشدید می کند. در این حوضه آبریز که از پتانسیل سیل خیزی نسبتا بالایی بر خوردار است، با اعمال یک مدیریت صحیح و جامع، علاوه برآن که اثرات وصدمات سیلاب را می توان کاهش و یا تخفیف داد می توان از سوانح طبیعی، برای افزایش پتانسیل آبی موجود در منطقه نظیر افزایش رطوبت خاک، تغذیه آبخوان های زیرزمینی و افزایش ذخیره آب دریاچه پشت سدها نیز بهره برد که لازمه این امر وجود یک مدیریت جامع و بهینه ریسک سیل در این حوضه آبریز می باشد. در این تحقیق، حوضه آبریز (کارده) که در نزدیکی شهر مشهد واقع شده است به عنوان مطالعه موردی در نظر گرفته شد و ریسک سیلاب های جریان یافته در این حوضه با استفاده از سه نوع مدل آماری: 1) توابع توزیع احتمال، 2) مدل رگرسیونی، 3) مدل سری زمانیARIMA مدل سازی شد. طبق نتایج حاصل از آزمون مدل های بدست امده، توابع توزیع احتمال، به خوبی قادر به مدل سازی ریسک سیلاب های حوضه نبودند. مدل رگرسیونی نیز به علت این که از یک روند کلی تبعیت می نمود، جواب های قابل قبولی ارائه نمی کرد. در نهایت مدل های سری زمانیARIMA از مراتب مختلف موردآزمون قرارگرفتند که در نهایت مدل ARIMA(1،2،3) بهترین برازش آماری را ارائه کرد. طبق نتایج به دست آمده از این تحقیق، با استفاده ترکیبی از سه مدل آماری توابع توزیع احتمال، مدل رگرسیونی و مدل سری زمانیARIMA می توان یک مدل مناسب برای مدیریت ریسک سیلاب برای حوضه کارده بدست آورد که به صورت کاربردی و عملیاتی قابل استفاده بوده و همچنین نتایج این تحقیق برای سایر حوضه های آبریز مشابه نیز قابل بسط و استفاده است
خشکسالی و تحول معیشت نیمه کوچ نشینان تفتان
حوزه های تخصصی:
استان سیستان و بلوچستان در دهه اخیر خشکسالی شدیدی را تجربه کرده که اثرات مهمی در زندگی روستایی ناحیه داشته است .اثرات خشکسالی در معیشت دامداری ناحیه به دو دلیل محسوس تر بوده است : اول، آنان به مراتع طبیعی وابسته بوده اند و دوم، دولت برنامه مشخصی جهت حمایت از دامداری در مقابل خشکسالی نداشته است .دامنه های جنوب و شرق تفتان در بلوچستان از قدیم مامن مردمی بوده که معیشت آنان به بهره برداری از مراتع طبیعی وابسته بوده است. آن ها از سال 1310 زمانی که خلع سلاح عشایر صورت گرفته و فعالیت های کشاورزی آغاز شده، معیشت خود را به نیمه کوچ نشینی تغییر داده اند. تغییر نوع معیشت از کوچ نشینی به نیمه کوچ نشینی و یکجانشینی پدیده ای معمول است اما این تحول باید روندی تدریجی، درونزا و همراه با طی مرحله « جامعه پذیری » باشد در غیر این صورت ممکن است به عواقب نامطلوب بیانجامد. مطالعه تحولات معیشتی دامداران مزبور در اثر خشکسالی های اخیر هدف اصلی مقاله حاضر می باشد . مقاله ابتدا شاخص خشکسالی ناحیه را بر اساس داده های آماری مطالعه می کند آن گاه داده های جمع آوری شده ( از طریق بررسی محلی و برخی منابع) با استفاده از آزمون همبستگی اسپیرمن« تحلیل می شود. نتیجه نشان می دهد که معیشت نیمه کوچ نشینی در اثر خشکسالی اخیر به شرح زیر تحول یافته است: گروهی که دارای اراضی زراعی در »سنگان« هستند، فعالیت زراعی و تولیدات خود را تغییر داده و تعدادی دام را به صورت دامداری روستایی حفظ کرده اند زیرا دولت به روش های مختلف از کشاورزان در برابر خشکسالی حمایت کرده است. گروه کوچک دیگری معیشت خود را از نیمه کوچ نشینی به رمه گردانی تغییر داده و در ناحیه کوهستانی تفتان » شونده« ساکن شده اند. این دو گروه می توانند زندگی قبلی خود را با استفاده از بارش های اخیر و پایان دوره خشکسالی مبتنی بر بهره برداری از مراتع طبیعی از سر بگیرند. بالاخره شمار قابل توجهی از جمعیت، نوع معیشت خود را از دست داده و به مراکز شهری مهاجرت کرده اند. آن ها سرمایه یا مهارت لازم برای زندگی در نواحی شهری را ندارند و می توانند مشکلات شهری را تشدید کنند.
پیش بینی خشکسالی براساس مدل های ماتریس احتمال انتقال تجربی در مناطق مختلف ایران
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی دوره پنجم پائیز و زمستان ۱۳۸۴ و بهار و تابستان ۱۳۸۵ شماره ۶ و ۷
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق با استفاده از داده های بارندگی سالیانه 50 (1995-2004) ساله 26 ایستگاه سینوپتیک کشور، ماتریس احتمال انتقال تجربی پیش بینی خشکسالی برای مناطـق مختلف ایران تهیه گردید. برای تهیه ماتریس انتقال داده های خشکسالی ابتدا توزیع لوگ نرمال برای داده ها در گروه های مختلف برازش گردید و گروه های متناظر با توجه به وضعیت اقلیمی سال قبل برای هر ایستگاه ایجاد گردید. سپس با محاسبه برآوردهای حداکثر درست نمایی پارامترهای و از توزیع لوگ نرمال به داده های خشکسالی برازش داده شد. و با استفاده از ماتریس احتمال انتقال وضعیت یک و چندمرحله ای ساختار تغییر وضعیت خشکسالی بر اساس وضعیت گذشته و فعلی منطقه موردپیش بینی قرار گرفت که با استفاده از این ماتریس احتمال وقوع خشکسالی با استفاده از بارندگی سال مبنا امکان پیش بینی تا 5 سال امکان پذیر خواهد بود.
الگوهای همدید خشکسالی و ترسالی زمستانه در جنوب غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خشکسالی یکی از مخاطرات طبیعی است، که در بیشتر نقاط جهان اتفاق می افتد ولی نمود آن در مناطق خشک و نیمه خشک بیشتر است. هدف این مطالعه، بررسی پدیده خشکسالی و شناخت الگوهای همدیدی مؤثر بر رخداد آن و مقایسه با شرایط ترسالی است. بدین منظور داده های روزانه و ماهانه بارش طی یک دوره آماری مشترک 20 ساله (2008- 1989)، برای 20 ایستگاه در جنوب غرب ایران، از سازمان هواشناسی دریافت و با روشهای آماری از جمله شاخص Z مورد واکاوی قرار گرفت. نتایج اولیه نشان داد فراوانی دوره های خشکسالی در منطقه بیش از دوره های ترسالی است. روند دوره های کاهش بارش بویژه در سالهای اخیر رو به افزایش است. همچنین هرچند ژانویه و دسامبر دارای حداکثر فراوانی رخداد خشکسالی هستند اما روند این پدیده در آنها رو به کاهش است؛ در حالی که در ماه های مارس و فوریه با فراوانی کمتر رخداد خشکسالی، روند افزایشی دارند. از نظر همدید، جابجایی سالانه کمربند پرفشارجنب حاره بویژه پرفشار جنوب عربستان نقش مهمی در نوسان بارش زمستانه جنوب غرب کشور ایفا می کند، بطوری که دوره های خشک معمولاً همراه با جابجایی غرب سو، قرارگیری بر روی شبه جزیره و افزایش ارتفاع ژئوپتانسیلی و دوره های مرطوب با جابجایی شرق سو، قرارگیری بر روی دریای عرب و کاهش ارتفاع ژئوپتانسیلی این مرکز پرارتفاع همراه می باشد. همچنین موقعیت مکانی محور ناوه دریای مدیترانه در تغییرات بارش جنوبغرب ایران نقش بسزایی دارد. هر چه ناوه به شرق دریا نزدیکتر و بصورت شمال غرب-جنوب شرق جهت گیری داشته باشد، بارش ها افزایش و فاصله بیشتر ناوه از شرق مدیترانه و جهت گیری شمال شرق- جنوب غرب آن معمولاً با دوره های کاهش بارش و رخداد خشکسالی همراه است.
تجزیه و تحلیل ناهنجاری های اقلیمی موثر بر فرایند بیابان زایی در منطقه خضرآباد یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگر بیابانزایی را تخریب اراضی در مناطق خشک، نیمه خشک و نیمه مرطوب خشک تحت تاثیر تغییرات اقلیمی و فعالیتهای انسانی بدانیم. شناخت ناهنجاریهای اقلیمی موثر در تشدید شرایط بیابانی که موجب فاصله گرفتن شرایط اقلیمی در محدوده زمانی و مکانی خاص از شرایط نرمال دراز مدت میشود به عنوان عامل اصلی یا زمینه ساز تشدید فعالیتهای انسانی امری ضروری است. به این منظور و با استفاده از دو عنصر اصلی تشکیل دهنده ساختار اقلیم (دما و بارش) در منطقه خضرآباد و با استفاده از آمار بلند مدت ایستگاه سینوپتیک یزد از سال 1956 تا 2005 تغییرات بارش، تعداد روزهای بارانی، دما، تعداد حداکثر و حداقل دما و خشکسالی به صورت روندی و در دو دوره 25 ساله به صورت مقایسهای بررسی و تحلیل شده است. نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که در 25 سال منتهی به سال 2005 همراه با کاهش بارش، تعداد روزهای بارانی افزوده شده و نقش موثر بارش با توزیع مقدار کمتری از آن در تعداد روزهای بیشتری از سال کاسته شده است. افزایش دما و به دنبال آن ظرفیت رطوبتی جو، شرایط را برای تبخیر فراهم نموده است. کاهش فاصله دمای حداکثر و حداقل نشانههایی از گرمتر شدن منطقه و افزایش شرایط خشکی است. همچنین نتایج نشان داد که تغییرات عناصر مورد بررسی به نفع شرایط بیابانی به طور مستقیم و یا فراهم نمودن زمینه تشدید این شرایط به علت فعالیتهای انسانی از طریق فشار بر منابع آب و پوشش گیاهی است.
بررسی کارایی شاخص های منتج از فناوری سنجش از دور در ارزیابی خشکسالی هواشناسی…(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر خشکسالی با تاثیرات مخرب در بخش های مدیریت منابع آب، زیست محیطی، اکولوژیکی به عنوان بحران جدی تلقی می شود. برنامه ریزی و اقدامات پیشگیرانه در برابر خشکسالی در کاستن اثرات آن از اهمیت چشمگیری برخوردار است. در این راستا استفاده از روش مناسب پایش و پیش بینی خشکسالی می تواند تاثیر قابل توجهی در مقابله با این پدیده داشته باشد. در این تحقیق جهت پایش خشکسالی از اطلاعات حاصل از تصاویر سنجنده MODISدر استخراج شاخص های NDVI، NDWI، ، DSI، VTCI استفاده شده است. هدف انتخاب شاخص مبنا بر اساس ارتباط با عامل موجد خشکسالی در حوضه ی آبریز سفید رود جهت بررسی و مطالعه ی خشکسالی و اثرات آن می باشد.
متوسط خطای حاصل از محاسبات دمای سطح زمین با استفاده از الگوریتم پنجره ی مجزا توسعه داده شده توسط پرایس 84/3 درجه سانتی گراد بوده است. بیشترین مقدار ضریب همبستگی بین بارش ماهانه با شاخص های مورد مطالعه مربوط به شاخص VTCI می باشد. همچنین سایر شاخص های مورد مطالعه بجز شاخص VTCI دارای تاخیر زمانی نسبت به زمان وقوع بارش هستند. کمترین میزان ضریب همبستگی مربوط به شاخص NDVI می باشد که دلیل آن را می توان در نوع پوشش گیاهی حاکم در منطقه ی مورد مطالعه دانست. بنابراین شاخص VTCI در تعیین شرایط خشکسالی (زمان واقعی) به علت تلفیق خصوصیات حرارتی (دمای سطح زمین) و اطلاعات حاصل از بازتاب طیفی (شاخص های پوشش گیاهی) در قالب فرمول بندی مناسب، می تواند مثمرثمرتر باشد.
پایش مکانی شوری آب های زیرزمینی در سال شاخص خشکسالی و ترسالی مورد: دشت تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه برای مدیریت بهینه ی منابع آب در دشت تبریز، به پایش مکانی شوری آب های زیرزمینی در سال های شاخص خشکسالی و ترسالی می پردازد تا تغییرات کیفیت شیمیایی آب های زیرزمینی را در مواقع حداکثرهای اقلیمی (خشکسالی ها و ترسالی ها) پیگیری نماید. برای این منظور از متغیّرهای اقلیمی شامل بارش های ماهانه (86-1351) و نتایج تجزیه شیمیایی آب های زیرزمینی بویژه شاخص EC ، SARو TDS مهرماه سال شاخص خشکسالی و ترسالی استفاده شد. برای مقایسه و پایش تغییرات شاخص های کیفی آب های زیرزمینی در سال های شاخص خشکسالی و ترسالی نقشه های هم ارزش EC و SAR با استفاد از سامانه ی اطلاعات جغرافیایی (GIS) و نرم افزارهایArc/View و Arc/GIS ترسیم شدند. نتایج این مطالعه نشان می دهد که میزان آب های زیرزمینی شور و خیلی شور در دشت تبریز در سال شاخص خشکسالی 2/28 درصد و آب های زیرزمینی با قلیاییت زیاد 35/25 درصد بوده در حالی که در سال شاخص ترسالی آب های زیرزمینی شور و خیلی شور 15/18 درصد و با قلیائیت زیاد 92/4 درصد آب های زیرزمینی را تشکیل می دهند.