مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
حرمت خود
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین نقش واسطه گر حرمت خود و خودپنداشت در رابطة بین سبک های والدگری و پیشرفت تحصیلی بر پایة یک مدل علّی در نمونه ای متشکل از 304 دانش آموز (152 دختر و 152 پسر) پایة چهارم دبستان شهر تهران و والدین آنها اجرا شد. دانش آموزان به دو مقیاس خودپنداشت کودکان (پیرز، 1986) و مقیاس حرمت خود پوپ (پوپ و مک هیل، 1988) و والدین آنها به مقیاس سبک های والدگری (بامریند، 1973) پاسخ دادند. نتایج تحلیل مسیر نشان دادند: 1) آثار مستقیم هر سه سبک سهل گیرانه، مستبدانه و مقتدرانه بر پیشرفت تحصیلی معنادار هستند، 2) اثر مستقیم حرمت خود بر پیشرفت تحصیلی معنادار است امّا اثر مستقیم خودپنداشت معنادار نیست و 3) حرمت خود فقط واسطة سبک والدگری سهل گیرانه با پیشرفت تحصیلی است. نتایج بر اساس تفاوت در ساختار مفهومی و کنشی حرمت خود و خودپنداشت و نقش والدین در شکل گیری آنها مورد بحث قرار گرفت.
مقایسه سبک زندگی، حرمت خود و سلامت روانی سالمندان تنها، غیرتنها و مقیم سرای سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف مقایسة سبک زندگی، حرمت خود و سلامت روانی سالمندان تنها، غیرتنها ومقیم سرای سالمندان انجام شد. نمونة آماری این تحقیق شامل 384 سالمند (128 سالمند تنها، 128 سالمند غیرتنها ، 128 سالمند مقیم سرای سالمندان) بود که به شیوة نمونه برداری در دسترس انتخاب شد و در سه گروه قرار گرفتند. شرکت کنندگان مقیاس های سبک زندگی سالم درسالمندان (اسحاقی، فرج زادگان و بابک، 1388)، حرمت -خود (روزنبرگ، 1965) و سلامت عمومی (گلدبرگ و ویلیامز، 1988) را تکمیل کردند. نتایج حاصل از تحلیل واریانس چندمتغیری نشان دادند سالمندان غیرمقیم (تنها و غیرتنها) در مقایسه با سالمندان مقیم سرای سالمندان، و سالمندان غیرتنها نسبت به سالمندان تنها از سبک زندگی و سلامت روانی بهتری برخوردار هستند. به علاوه، سالمندان غیرمقیم (تنها و غیرتنها) در مقایسه با سالمندان مقیم سرای سالمندان حرمت خود بیشتری داشتند و سالمندان تنها نسبت به سالمندان غیرتنها از حرمت خود بالاتری برخوردار بودند. بنابراین با توجه به نظریة فعالیت، سالمندان با حفظ فعالیت و نقش های اجتماعی قبلی خویش می توانند سبک زندگی مطلوبی داشته و احساس ارزشمندی خویش را حفظ کنند.
حمایت اجتماعی و رضایت از زندگی در نوجوانان: نقش واسطه ای خودکارآمدی و حرمت خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه یک مدل برای ارتباط حمایت اجتماعی، خودکارآمدی، حرمت خود و رضایت از زندگی بود. 213 دانش آموز مقطع دبیرستان (111 دختر ، 102 پسر) برای شرکت در این مطالعه به روش نمونه برداری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و مقیاس چند بعدی حمایت اجتماعی ادراک شده (زیمت، دالم، زیمت و فارلی، 1988)، مقیاس خودکارآمدی عمومی (شرر و دیگران، 1982)، مقیاس حرمت خود (رزنبرگ، 1965) و مقیاس رضایت از زندگی (دینر، امانس، لارسن و گریفین، 1985) را پاسخ دادند. نتایج تحلیل مسیر نشان دادند حمایت اجتماعی با سه متغیر خودکارآمدی، حرمت خود و رضایت از زندگی رابطه مثبت معنادار دارد. افزون بر آن، رابطه حرمت خود با رضایت از زندگی و رابطه خودکارآمدی با حرمت خود مثبت و معنادار بود. در مجموع یافته ها نشان دادند حمایت اجتماعی بر رضایت از زندگی اثر مستقیم دارد و به واسطه خودکارآمدی و حرمت خود بر رضایت از زندگی به صورت غیرمستقیم تأثیر گذار است. نتایج این پژوهش ضرورت توجه به منابع حمایت اجتماعی در تقویت خودکارآمدی، حرمت خود و رضایت از زندگی نوجوانان را مورد تأکید قرار داد.
رابطه حمایت های اجتماعی با بهزیستی روان شناختی و افسردگی: نقش واسطه ای حرمت خود و نیازهای اساسی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه حمایت های اجتماعی، بهزیستی روان شناختی و افسردگی با توجه به نقش واسطه گری حرمت خود و نیازهای اساسی روان شناختی بود. 432 معلم شاغل در مدارس شهر خرم آباد مقیاس حمایت های اجتماعی (واکس و دیگران، 1986)، مقیاس حرمت خود (روزنبرگ، 1965)، مقیاس نیازهای اساسی روان شناختی در کار (لاگاردیا و دیگران، 2000)، مقیاس بهزیستی روان شناختی (ریف، 1989) و سیاهه افسردگی (بک، 1988) را تکمیل کردند. نتایج تحلیل مسیر نشان دادند حمایت های اجتماعی اثر مستقیم بر بهزیستی روان شناختی و افسردگی داشت. همچنین حمایت های اجتماعی به طور غیرمستقیم و از طریق حرمت خود و نیاز به ارتباط و نیاز به صلاحیت، منجر به افزایش بهزیستی روان شناختی و کاهش افسردگی شده بود. براین اساس می توان گفت حرمت خود و ارضای نیاز به ارتباط و نیاز به صلاحیت در محیط کار، نقش واسطه ای در رابطه بین حمایت های اجتماعی با بهزیستی روان شناختی و افسردگی ایفا کرده است. این یافته ها بر نقش تعامل های اجتماعی در ارتقای حرمت خود و اهمیت به نیازها در محیط کار، تأکید می کند.
نقش واسطه ای حرمت خود و عواطف مثبت و منفی در رابطه بین تاب آوری و بهزیستی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه تاب آوری و بهزیستی روان شناختی با توجه به نقش واسطه گری حرمت خود و عواطف مثبت و منفی بود. 387 دانش آموز دوره دوم متوسطه مدارس شهر خرم آباد مقیاس تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003)، مقیاس حرمت خود (روزنبرگ، 1965)، مقیاس عواطف مثبت و منفی (واتسون، کلارک و تلیجن، 1988) و مقیاس بهزیستی روان شناختی (ریف، 1989) را تکمیل کردند. نتایج تحلیل مسیر نشان دادند تاب آوری اثر مستقیم بر بهزیستی روان شناختی دارد. همچنین تاب آوری به طور غیرمستقیم و از طریق عاطفه مثبت و حرمت خود، منجر به افزایش بهزیستی روان شناختی شده است. براین اساس می توان گفت عاطفه مثبت و حرمت خود، نقش واسطه ای در رابطهبین تاب آوری با بهزیستی روان شناختی ایفا می کنند. این یافته ها بر توسعه ویژگی تاب آوری در ارتقای عاطفه مثبت و حرمت خود در جهت افزایش بهزیستی روان شناختی دانش آموزان تاکید می کند.
پنج عامل بزرگ شخصیت و بهزیستی روان شناختی: نقش واسطه ای حرمت خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین رابطه پنج رگه بزرگ شخصیت و بهزیستی روان شناختی با توجّه به نقش واسطه گری حرمت خود بود. 327دانشجوی کارشناسی (148 پسر، 179 دختر) دانشگاه شهید چمران اهواز به روش نمونه برداری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و مقیاس پنج عامل بزرگ شخصیت (گلدبرگ، 1999)، مقیاس حرمت خود (روزنبرگ، 1965) و مقیاس بهزیستی روان شناختی (ریف، 1989) را تکمیل کردند. نتایج نشان داد که رگه های برون گردی، گشودگی به تجربه، توافق جویی و وظیفه شناسی اثر مستقیم مثبت و نوروزگرایی اثر مستقیم منفی بر بهزیستی روان شناختی دارد. همچنین نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد پنج عامل بزرگ شخصیت به طور غیرمستقیم و از طریق حرمت خود به افزایش بهزیستی روان شناختی منجر شده است. براین اساس می توان گفت که حرمت خود نقش واسطه ای در رابطه بین پنج عامل بزرگ شخصیت با بهزیستی روان شناختی دارد. این یافته ها بر اهمیت رگه های بزرگ شخصیت در ارتقای نقش حرمت خود در افزایش بهزیستی روان شناختی دانشجویان تأکید می کند
ویژگی های روان سنجی پرسشنامه حرمت خود مشروط نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، به منظور بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه حرمت خود مشروط نوجوانان، بر روی جامعه دانش آموزان انجام شد. 286 نفر از دانش آموزان به صورت نمونه برداری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه حرمت خود مشروط نوجوان (SCQA؛ ووتر، ویشرمن، بریرس و جانسن، 2016)، پرسشنامه خود ارزشمندی مشروط (کراکر، لتان، کوپر و بویرت، 2003) و مقیاس چند بعدی کمال گرایی(فراست ودیگران، 1990)پاسخ دادند. برای تعیین ویژگی های روان سنجی حرمت خود مشروط نوجوانان ابتدا اعتبار این پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ و باز آزمایی و دو نیمه سازی سنجیده و روایی ملاکی آن با پرسشنامه خود ارزشمندی مشروط و مقیاس چند بعدی کمال گرایی (MPS؛ فراست، مارتین، لاهارت و روزنبلات، 1990) بررسی شد، که حاکی از روایی تفکیکی و همگرایی مطلوب بود. ساختار عاملی آن هم با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی ارزیابی شد. بر اساس نتایج حاصل از تحلیل عاملی مشخص شد که پرسشنامه حرمت خود مشروط دارای هشت عامل است و بررسی اعتبار پرسشنامه با استفاده از ضرایب آلفا، باز آزمایی و دو نیمه سازی ثبات پرسشنامه را نشان داد. در مجموع یافته ها مشخص کرد که پرسشنامه حرمت خود مشروط ویژگی روان سنجی مطلوب در نمونه جمعیتی دانش آموزان نوجوان دارد و می توان از این ابزار در بررسی های مرتبط با فرهنگ ایرانی استفاده کرد.
تأثیر محرک یادآورنده مرگ بر حرمت خود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره چهاردهم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۵۶
494-503
حوزه های تخصصی:
از دید نظریه مدیریت وحشت (گرینبرگ، سولومون، پیزینسکی، 1986) افراد از آن جهت برای کسب و حفظ ارزیابی مثبت خود برانگیخته می شوند که حرمت خود حاصل از آن به عنوان سپری در برابر اضطراب وجودی مرگ عمل کند. این نظرگاه نگاهی دفاعی به فعالیت های بشر امروزی دارد و این نگاه در حوزه تبیین حرمت خود به خوبی مشهود است. حرمت خود به عنوان یک دفاع در برابر وحشت عمل میکند. مطالعه حاضر تأثیر برجستگی مرگ (روزنبالت و همکاران، 1989) بر حرمت خود را مورد بررسی قرار داد. نمونهای 64 نفری از دانشجویان پسر دانشگاه تهران به شکل تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش به دو سؤال در مورد محرک یادآورنده مرگ پاسخ دادند و گروه گواه به دو سؤالی پاسخ دادند که ارتباطی با محرک یادآورنده مرگ نداشت. در پایان، هر دو گروه مقیاس حرمت خود روزنبرگ را تکمیل کردند. یافتهها نشان داد تفاوتی بین دو گروه در نمرات حرمت خود در اثر مداخله به وجود نیامد. یافتهها بر اساس مؤلفه های شخصیتی و محدودیتهای فرهنگی این نظریه تبیین شدند.
مقایسه نگرانی از تصویر بدنی زنان سالمند ورزشکار و غیرورزشکار: نقش میانجی گر شاخص توده بدنی در ارتباط بین حرمت خود و نگرانی از تصویر بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره پانزدهم بهار ۱۳۹۵ شماره ۵۷
98-112
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر فعالیت بدنی بر نگرانی از تصویر بدنی زنان سالمند، و همچنین بررسی نقش میانجی گر شاخص توده بدنی در ارتباط بین حرمت خود و نگرانی از تصویربدنی آن ها انجام شد. جامعه پژوهش کلیه زنان سالمند شهر تهران بودند که تعداد 177 زن سالمند ورزشکار و 195 زن سالمند غیرورزشکار با استفاده از نمونه گیری خوشه ای- تصادفی از بین زنان سالمند مناطق 2، 6، 22 و 4 شهر تهران، به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه نگرانی از تصویربدنی لیتلتون (2005) مقیاس حرمت خود روزنبرگ (1963) و اطلاعات فردی استفاده شد. همچنین شاخص توده بدنی ( BMI ) از طریق سنجش قد و وزن فرد محاسبه شد. از تحلیل واریانس چندگانه ( MANOVA ) برای مقایسه ابعاد نگرانی از تصویر بدنی در دو گروه استفاده شد. همچنین نقش میانجی گر شاخص توده بدنی در ارتباط بین حرمت خود و نگرانی از تصویر بدنی با استفاده از تحلیل مسیر از طریق شاخص های رگرسیون مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که نگرانی از تصویربدنی زنان ورزشکار درتمام خرده مقیاس از همتایان غیرورزشکار خود، به طور معناداری پائین تر بود (4/12- = F ، 0/001> p ). به عبارت دیگر زنان سالمند ورزشکار نسبت به زنان سالمند غیرورزشکار، هم نارضایتی از ظاهر کمتر (4/26- = F ، 0/001> p ) و هم تداخل کمتر (3/73- = F ، 0/001 > p ) در عملکرد اجتماعی داشتند. سپس با استفاده از شاخص های رگرسیون تنها مسیر تأثیر نارضایتی از تصویر بدنی بر حرمت خود در مدل ارائه شده مورد تأیید قرار گرفت (0/42- = β ، 0/001≥ p ) . نتایج حاصل از مقایسه زنان سالمند ورزشکار و غیرورزشکار در میزان نگرانی از تصویر بدنی با بسیاری از پژوهش ها در این زمینه همسو بود و فعالیت بدنی را در کاهش نگرانی از تصویر بدنی زنان سالمند موثر می دانست اما بخشی از نتایج حاصل از بررسی نقش میانجی گر شاخص توده بدنی در ارتباط بین عزت نفس و نگرانی از تصویر بدنی در سالمندان با بسیاری از پژوهش ها مغایرت داشت.
رابطه بین نهایی خواهی با حرمت خود، پیشرفت و انگیزش تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هفدهم زمستان (دی) ۱۳۹۷ شماره ۷۰
715-728
حوزه های تخصصی:
زمینه: متخصصان بر این باورند که نهایی خواهی می تواند با بسیاری از خصوصیات روان شناختی دیگر آدمی ارتباط داشته باشد. از جمله این متغیرها می توان به متغیرهای حرمت خود، انگیزش و پیشرفت تحصیلی اشاره کرد. هدف: این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین نهایی خواهی با حرمت خود، پیشرفت و انگیزش تحصیلی دانش آموزان انجام گرفت. روش: روش تحقیق در آن توصیفی و از نوع همبستگی بود و جامعه آماری آن شامل تمامی دانش آموزان پایه ششم مدارس ابتدایی شهر فامنین به تعداد 245 دانش آموز بود که در سال تحصیلی 97-1396 مشغول به تحصیل بودند. برای نمونه گیری از روش خوشه ای تک مرحله ای استفاده شد. بر این اساس، تعداد 150 دانش آموز (شامل 95 دختر و 57 پسر) بر اساس فرمول حجم نمونه کرجسی و مورگان (1970) انتخاب شد. ابزارهای گردآوری داده ها شامل نسخه ترجمه شده و معتبر شده مقیاس نهایی خواهی هیل، سیاهه حرمت خود کوپر اسمیت، و پرسشنامه انگیزش تحصیلی هارتر بودند. همچنین برای سنجش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان از معادل کمّی شده نتایج آزمون های کیفی ماهانه دانش آموزان استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین نهایی خواهی مثبت با حرمت خود و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه مثبت و معنادر و بین نهایی خواهی منفی با حرمت خود و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه منفی و معنادر وجود دارد (0/05> P ). همچنین معلوم شد که بین نهایی خواهی مثبت با انگیزش تحصیلی درونی و بیرونی به ترتیب رابطه مثبت و منفی معنادار و بین نهایی خواهی منفی با انگیزش تحصیلی درونی و بیرونی به ترتیب رابطه منفی و مثبت معنادار وجود دارد (0/05> P ). نتیجه گیری: به منظور افزایش حرمت خود، انگیزش و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان به ایشان نحوه تمرکز بر جنبه های مثبت نهایی خواهی آموزش داده شود.
نقش حرمت خود و هوش هیجانی در پیش بینی تاب آوری دانش آموزان دارای آسیب شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ششم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۲۰)
162-172
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مهم ترین حواس انسان، حس شنوایی است که آسیب آن می تواند فرایند سازش با محیط زندگ ی را تحت تأثیر قرار داده و موجب تأخیر در تحول و پردازش فرا ی ندهای ذهن ی و شناختی شود. همچنین تاب آوری به مهارت ها و توانمندی ها یی اشاره دارد که فرد را قادر م ی سازد با سخت ی ها، مشکلات، و کشاکش های زندگی سازش کند. بدین ترتیب هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی نقش هوش هیجانی و حرمت خود در پیش بینی تاب آوری دانش آموزان دارای آسیب شنوایی است. روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی است. نمونه مورد مطالعه شامل 81 نفر از دانش آموزان دختر و پسر مبتلابه آسیب شنوایی در دامنه سنی 13 -10 سال مقطع ابتدایی شهر شیراز بودند که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. سطوح تاب آوری، حرمت خود، و هوش هیجانی به ترتیب با استفاده از پرسشنامه های تاب آوری کانر و دیویدسون (2003)، حرمت خود کوپر اسمیت (1967)، و هوش هیجانی شرینگ (1999) سنجیده شد و در پایان داده ها از طریق همبستگی پیرسون و رگرسیون هم زمان تحلیل شدند. یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد که تاب آوری با هوش هیجانی و حرمت خود همبستگی مثبت و معنی دار دارد (0/05> p ). همچنین نتایج حاصل از رگرسیون گام به گام نشان داد که متغیر هوش هیجانی 33 درصد از واریانس تاب آوری ( 0/002> p ) و متغیر حرمت خود عمومی 24 درصد از واریانس تاب آوری را پیش بینی می کند (0/025> p ). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش مبنی بر نقش هوش هیجانی و حرمت خود در پیش بینی تاب آوری دانش آموزان با آسیب شنوایی، می توان نتیجه گرفت که با پرورش این سازه ها در این دانش آموزان می توان انعطاف پذیری و سطح سازش یافتگی آنها را ارتقا بخشید.
تأثیر مداخله گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی بر حرمت خود و مشکلات اجتماعی دانش آموزان دارای نشانه های اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ششم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۲۰)
256-268
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی یکی از رایج ترین اختلال های عصبی-تحولی دوره کودکی و نوجوانی است و مشکلات مرتبط با حرمت خود و سازش یافتگی اجتماعی در افراد مبتلا به این اختلال بسیار رایج است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر مداخله گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی بر حرمت خود و مشکلات اجتماعی دانش آموزان با نشانه های اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی بود. روش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر 14 – 13 ساله دارای نشانه های اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی شاغل به تحصیل در مدارس غیرانتفاعی دوره اول متوسطه شهرستان رشت در سال تحصیلی 98-1397 بود. بین 127 دانش آموز که فراخوان دعوت به پژوهش را پذیرفته بودند فرم خودگزارش دهی نوجوان نظام سنجش مبتنی بر تجربه آخنباخ (آخنباخ و رسکورلا، 2001)، اجرا شد. 30 دانش آموز که نمره های بالا در زیرمقیاس مشکلات توجه (65 < T )کسب کرده بودند انتخاب شده و به تصادف در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) جایدهی شدند. جهت جمع آوری داده ها از فرم خودگزارش دهی نظام سنجش مبتنی بر تجربه آخنباخ و پرسشنامه حرمت خود کوپر اسمیت (1967) استفاده شد. دانش آموزان گروه آزمایش مداخله گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی را در 8 جلسه هفتگی، ، هر جلسه به مدت 120 دقیقه، دریافت کردند اما دانش آموزان گروه گواه این مداخله را دریافت نکردند. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس یک راهه نشان داد که مداخله گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی به طور معنادار موجب ارتقا حرمت خود (0/001 P< ، 12/59 F= ) و کاهش مشکلات اجتماعی (0/001 P< ، 16/82 F= ) دانش آموزان با نشانه های اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی در گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه شد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج مطالعه حاضر می توان نتیجه گرفت که تمرین های ذهن آگاهی با تشویق نگرش پذیراتر و غیرقضاوت گرانه نسبت به خود و دیگران و همچنین با پرورش نگرش های مشفقانه نسبت به خود، توانسته است تغییرات مطلوبی در نگرش این دانش آموزان نسبت به خود و سبک ارتباط آنها با خود پدید آورد.
نقش واسطه ای حرمت خود و خودنظم جویی در رابطه بین نیازهای اساسی روانشناختی و بهزیستی روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره پانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
145-164
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین شناخت رابطه نیازهای اساسی روان شناختی و بهزیستی روان شناختی، با توجّه به نقش واسطه گری حرمت خود و خود نظم جویی بود. بدین منظور 464 دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی شهر تهران (350 دختر، 114پسر) در سال تحصیلی 97-96 روش تصادفی چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند و به فرم کوتاه مقیاس بهزیستی روان شناختی، سیاهه چندبعدی حرمت خود، فرم کوتاه پرسشنامه خود نظم جویی و مقیاس رضایت و ناکامی از نیازهای اساسی روان شناختی پاسخ دادند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که رضایت از نیازهای اساسی روان شناختی بر بهزیستی روان شناختی اثر مستقیم مثبت و ناکامی از نیازها بر بهزیستی روان شناختی اثر مستقیم منفی داشت. همچنین رضایت از نیازهای روان شناختی به طور غیرمستقیم و از طریق حرمت خود و خود نظم جویی بر بهزیستی روان شناختی اثر مثبت و ناکامی از نیازهای روان شناختی به طور غیرمستقیم و از طریق حرمت خود و خود نظم جویی بر بهزیستی روان شناختی اثر منفی داشت. . براساس نتایج پژوهش می توان دریافت که حرمت خود و خودنظم جویی در رابطه بین رضایت و ناکامی از نیازهای اساسی روان شناختی و بهزیستی روان شناختی نقش واسطه ای ایفا می کنند و افزایش حرمت خود و خودنظم جویی در افراد می تواند نقش مؤثری در بالارفتن مؤلفه های بهزیستی روان شناختی داشته باشد.
پیش بینی «حرمت خود فرزندان» بر اساس «سبک های فرزند پروری والدین» و «پایبندی مذهبی مادران»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش، پیش بینیِ «حرمت خود کودکان» بر اساس «فرزند پروری والدین» و «پایبندی مذهبی مادران» بود؛ از کلاس های چهارم و پنجم ابتدایی شهر قم، 350 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند که به «مقیاس عزت نفس» روزنبرگ (1965) و مادرانشان، به پرسشنامه های «پایبندی مذهبی» جان بزرگی (1388) و «سبک فرزند پروری» بامریند (1973) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها، از طریق همبستگی و تحلیل مسیر، نشان داد که «فرزندپروری مقتدرانه»، «حرمت خود» فرزندان را افزایش داده ولی «فرزند پروری سخت گیرانه و سهل گیرانه»، اثر معنی داری بر «حرمت خود» فرزندان نداشته اند. «پایبندی مذهبی» مادران، «حرمت خود» فرزندان را افزایش و «دوسوگرایی مذهبی» و «ناپایبندی مذهبی مادران» آن را کاهش داده است. این دو متغیر بر اساس الگوی تحلیل مسیر به طور غیرمستقیم بر سبک فرزندپروری و از آن طریق بر حرمت خود فرزندان تأثیر دارد. با توجه به معناداری این الگو، می توان این دو متغیر را در سطح علّی برای متغیر وابسته تبیین کرد. بنابراین میزان پایبندی مذهبی به عنوان متغیر مثبت و دوسوگرایی مذهبی به عنوان متغیر منفی، سبک فرزندپروری را متأثر و بدین ترتیب حرمت خود کودکان را ارتقاء یا تقلیل می دهد
نقش ابعاد هویت در حرمت خود و بهزیستی روان شناختی در بزرگسالی نوظهور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین نقش ابعاد هویت در حرمت خود و بهزیستی روان شناختی بود. بدین منظور 554 دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی شهر تهران (270 زن، 284 مرد) در سال تحصیلی 97-96 با روش چندمرحله ای انتخاب شدند و به مقیاس ابعاد تحول هویت (لویکس و دیگران، 2008)، سیاهه چندبعدی حرمت خود (اوبراین و اپستاین، 1988) و بهزیستی روان شناختی (ریف، 1989) پاسخ دادند. نتایج نشان داد که الف) ابعاد ایجاد تعهد و همانندسازی تعهد با حرمت خود کلی، صلاحیت، عشق پذیری و بهزیستی روان شناختی رابطه مثبت معنادار، ب) اکتشاف نشخواری با حرمت خود کلی، صلاحیت و عشق پذیری رابطه منفی معنادار، ج) اکتشاف در گستره با حرمت خود کلی، صلاحیت و بهزیستی روان شناختی رابطه مثبت معنادار، و د) اکتشاف در عمق با صلاحیت و بهزیستی روان شناختی رابطه مثبت معنادار دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیری همزمان نیز نشان داد که ابعاد هویت توانایی تبیین 34 درصد از واریانس حرمت خود کلی، 21درصد از واریانس صلاحیت، 13درصد از واریانس عشق پذیری و 18درصد از واریانس بهزیستی روان شناختی دانشجویان را دارند. یافته ها بر لزوم بررسی فرایندهای هویت در بزرگسالی نوظهور تأکید دارد.
رابطه سبک های دلبستگی و حرمت خود با ریخت شخصیتی D در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۳ بهار ۱۳۹۳ شماره ۴۹
5-23
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر تعیین رابطه سبک های دلبستگی با حرمت خود و ریخت شخصیتی D بود. بدین منظور تعداد 245 دانشجو(66 پسر و 179 دختر) با استفاده از نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به پرسش نامه های سبک دلبستگی بزرگسالان هازان و شاور، حرمت خود روزنبرگ و ریخت شخصیتی D پاسخ دادند. نتایج نشان داد که بین سبک دلبستگی ایمن با حرمت خود رابطه مثبت و معناداری و بین سبک های دلبستگی ناایمن با حرمت خود رابطه منفی و معناداری وجود دارد. یافته دیگر پژوهش این بود که بین سبک دلبستگی ایمن و ریخت شخصیتی D رابطه منفی و معنا دار و بین سبک های دلبستگی ناایمن و ریخت شخصیتی D رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که سبک دلبستگی ایمن، دوسوگرا و اجتنابی به ترتیب نقش مهم و معناداری در بیش بینی حرمت خود دارند. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که سبک دلبستگی اجتنابی، ایمن و دوسوگرا به ترتیب نقش مهم و معناداری در پیش بینی ریخت شخصیتی D دارند. همچنین بین سبک های دلبستگی در دو جنس هیچ تفاوت معناداری وجود ندارد. این یافته ها بیانگر نقش و اهمیت سبک های دلبستگی در تعیین حرمت خود و ریخت شخصیتی D است.
رابطه بین سرسختی و سبک های مقابله: نقش واسطه ای حرمت خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین نقش واسطه ای حرمت خود در رابطه بین سرسختی و سبک های مقابله بود. بر مبنای یک طرح همبستگی، 200 نفر از معلمان چهار منطقه آموزش و پرورش شهر تهران انتخاب شدند و به زمینه یاب دیدگاه های شخصی (مؤسسه سرسختی، 1985)، سیاهه مقابله با موقعیت تنیدگی زا (اندلر و پارکر، 1994) و سیاهه چندبعدی حرمت خود (اوبراین، 1988) پاسخ دادند. نتایج نشان داد که حرمت خود با سرسختی و سبک مقابله مسئله محور همبستگی مثبت و با سبک مقابله هیجان محور همبستگی منفی دارد اما با سبک مقابله اجتنابی همبستگی معنادار ندارد. همچنین سرسختی با هر سه سبک مقابله همبستگی منفی داشت. نتایج آزمون تحلیل مسیر نیز نشان داد حرمت خود در رابطه بین سرسختی با مقابله مسئله محور و اجتنابی نقش واسطه ای دارد اما در رابطه بین سرسختی و مقابله هیجان محور نقش واسطه ای ندارد. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت اگرچه سرسختی به طور مستقیم با نوع مقابله رابطه ندارد، اما از طریق تأثیر بر حرمت خود، انگیزش لازم برای متوسل شدن به سبک مقابله مسئله محور را فراهم می سازد.
اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر حرمت خود و انعطاف پذیری کنشی نوجوانان طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
1 - 22
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت حرمت خود و انعطاف پذیری کنشی نوجوانان پسران طلاق بود. روش: پژوهش حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش 87 نوجوان پسر طلاق بود که به دلیل مشکلات رفتاری، عاطفی و تحصیلی به مرکز مشاوره آموزش و پرورش شهریار تهران ارجاع داده شده بودند. از بین 87دانش آموزی که کمترین میانگین در نمره حرمت خود کوپر اسمیت (1967) و انعطاف پذیری کنشی کانر و دیویدسون (2003) برخوردار بودند 30نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه کاربندی شدند. گروه آزمایش مداخله هفتگی درمان مبتنی بر شفقت گیلبرت (2009) را به شکل گروهی در 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج تفاوت معناداری را بین عملکرد دو گروه آزمایش و گواه در حرمت خود (5/82=P=0/03,F) و انعطاف پذیری کنشی (11/40=P=0/002,F) در مرحله پس آزمون و پس از دو ماه پیگیری نشان داد. نتیجه گیری: با توجه به این که میزان حرمت خود و انعطاف پذیری کنشی به شکل گسترده ای بر کیفیت روابط میان فردی، تحصیلات و سازگاری نوجوانان طلاق اثرگذار است، مداخله درمان مبتنی بر شفقت با اصلاح و افزایش تعامل ها بین فردی باعث افزایش حرمت خود و انعطاف پذیری کنشی نوجوانان می شود. ازاین رو توصیه می شود درمانگران از این روش درمانی در جهت بهبود سازگاری، روابط بین فردی و ارتقاء سطح کیفی تحصیلی نوجوانان طلاق استفاده کنند.
تأثیر درمان متمرکز بر شفقت در تقویت حرمت خود و تاب آوری کودکان و نوجوانان دارای والدین طلاق گرفته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: طلاق والدین، یکی از عمده ترین رویدادهای تنشگر است که کودکان و نوجوانان با آن مواجه می شوند و اثرات کوتاه مدت و بلندمدت اقتصادی، اجتماعی، عاطفی، و هیجانی بر کودکان و نوجوانان به جای می گذارد. هدف این پژوهش تعیین اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت در تقویت حرمت خود و تاب آوری کودکان و نوجوانان دارای والدین طلاق گرفته، بود. روش: روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماهه بود. نمونه مورد مطالعه 23 کودک و نوجوان پسر دارای والدین طلاق گرفته 10 تا 13 سال شهر کرج در سال 1396 بودند که به دلیل مشکلات رفتاری، عاطفی، و تحصیلی به مرکز مشاوره آموزش و پرورش ناحیه 1 کرج ارجاع داده شده بودند که پس از غربالگری با پرسشنامه حرمت خود پپ (1999) و تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) به صورت در دسترس 20 نفر از آنها انتخاب، و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. گروه آزمایش مداخله هفتگی درمان متمرکز بر شفقت (گیلبرت، 2009) را به شکل گروهی در 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند؛ این در حالی بود که گروه گواه، هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: یافته های این مطالعه تفاوت معناداری را بین عملکرد دو گروه آزمایش و گواه در حرمت خود (5/67=F، 0/02=p) و تاب آوری (12/68=F، 0/001=p) در مرحله پس آزمون و پس از دو ماه پیگیری نشان داد. نتیجه گیری: با توجه به اینکه میزان حرمت خود و تاب آوری به شکل گسترده ای بر کیفیت روابط میان فردی، تحصیلات، و سازش یافتگی کودکان و نوجوانان دارای والدین طلاق گرفته اثرگذار است، بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که مداخله درمان متمرکز بر شفقت با اصلاح و افزایش تعامل های بین فردی، باعث افزایش حرمت خود و تاب آوری کودکان و نوجوانان می شود.
ارائه مدل ساختاری به منظور پیش بینی فرسودگی شغلی داوران حرفه ای فوتبال ایران بر اساس پنج عامل بزرگ شخصیت با میانجی گری حرمت خود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم زمستان (دی) ۱۳۹۹ شماره ۹۴
1307-1318
حوزه های تخصصی:
زمینه: تحقیقات متعددی به بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی و فرسودگی شغلی پرداخته اند. اما پژوهشی که به ارائه مدل ساختاری به منظور پیش بینی فرسودگی شغلی داوران حرفه ای فوتبال ایران بر اساس پنج عامل بزرگ شخصیت با میانجی گری حرمت خود پرداخته باشد مغفول مانده است. هدف: پژهش حاضر با هدف ارائه مدل ساختاری به منظور پیش بینی فرسودگی شغلی داوران حرفه ای فوتبال ایران بر اساس پنج عامل بزرگ شخصیت با میانجی گری حرمت خود انجام شد. روش: پژوهش از نوع توصیفی و از نمونه طرح های همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه داوران مرد و زن فعال در لیگ های برتر و دسته اول فوتبال و فوتسال کشور در سال 1398 شامل 341 نفر (229 داور مرد و 112 داور زن) بود. نمونه برابر کل جامعه مورد مطالعه در نظر گرفته شد. برای سنجش متغیر های پژوهش از پرسشنامه های فرسودگی شغلی مسلش (1981)، ویژگی های شخصیتی کاستا و مک کری (1986) و حرمت خود روزنبرگ (1965) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها: شاخص های نیکویی برازش، برازش مدل را با داده ها نشان داد، مسیرهای مستقیم ویژگی های شخصیتی و حرمت خود به فرسودگی شغلی از لحاظ آماری معنا دار بود (0/01 > (P . بین ویژگی های شخصیتی با فرسودگی شغلی از طریق میانجی گری حرمت خود نیز رابطه غیر مستقیم معنا دار بود (0/01 > (P . نتیجه گیری: حرمت خود نقش میانجی گری بین ویژگی های شخصیتی و فرسودگی شغلی دارد. لذا با مد نظر قرار دادن حرمت خود و ویژگی های شخصیتی می توان نقش مؤثری در کاهش فرسودگی شغلی داوران و افزایش بهره وری در آنها داشت.