مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
تستوسترون
حوزههای تخصصی:
مقدمه : نسبت انگشت دوم به چهارم نشان گری قابل پیش بینی برای تستوسترون پیش از تولد است که با طیف گسترده ای از رفتارهای متفاوت از نظر جنسی ارتباط دارد. هدف : هدف از مطالعه حاضر تمرکز بر ۲D:۴D و نقش احتمالی آن به عنوان نشانگر زیستی بر توانایی های فضایی در ورزشکاران زن و مرد است. روش : پژوهش حاضر از نوع توصیفی - همبستگی بود. نمونه ها به صورت تصادفی در دسترس انتخاب شدند. نموند پژوهش شامل ۴۰ ورزشکار زن و ۴۰ ورزشکار مرد بود. برای ارزیابی توانایی های فضایی از آزمون چرخش ذهنی ( MRT ) و توانایی هدف گیری استفاده شد. همچنین در این آزمون از دستگاه ردیابی چشم به منظور بررسی و بازبینی حرکات چشم به هنگام اجرای تکلیف هدف گیری استفاده شد. برای بررسی تستوسترون پیش از تولد از نسبت انگشت دوم به چهارم به وسیله اندازه گیری طول انگشتان توسط متر نواری استفاده شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون تحلیل شدند. یافته ها : یافته ها نشان داد بین نسبت انگشت دوم به چهارم و توانایی های فضایی رابطه منفی و معناداری وجود داشت (۰/۰۱ p< ). همچنین بین ۲D:۴D با شاخص های توجه بینایی در این پژوهش رابط معناداری وجود داشت (۰/۰۱ p< ). نتیجه گیری : این یافته ها می تواند توضیح دهد که چگونه مردان و زنان هیپر آندروژنیک از اثرات تقویت عملکرد آندروژن ها در ورزش هایی که توانایی های فضایی با عملکرد بهتر ارتباط دارد، سود می برند.
تأثیر هشت هفته تمرین مقاومتی و مکمل دهی تریبولوس بر سطوح تستوسترون و IGF-1 پلاسمای مردان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم زیستی ورزشی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۴۱)
195 - 207
حوزههای تخصصی:
از پیامدهای افزایش سن، کاهش تستوسترون و IGF-1 است که می تواند به آتروفی عضلانی و فقر حرکتی در سالمندان منجر شود. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر هشت هفته تمرین مقاومتی با مکمل دهی تریبولوس بر سطوح تستوسترون و IGF–1 پلاسمای مردان سالمند است. به همین منظور ۴۴ مرد سالمند با میانگین سنی80/2±64 سال انتخاب و به طور تصادفی در چهار گروه ۱۱نفری، گروه تمرین مقاومتی+مکمل (ES)، گروه تمرین مقاومتی+دارونما (EP)، گروه تمرین مقاومتی و گروه کنترل قرار گرفتند. گروه های تمرین، برنامه تمرین مقاومتی را هشت هفته، هر هفته ۳ جلسه اجرا کردند. گروه ES، روزانه ۱۲۵۰ میلی گرم مکمل تریبولوس مصرف کردند. از روش الایزا برای اندازه گیری متغیرهای بیوشیمیایی و از آزمون تحلیل کوواریانس برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد. نتایج تفاوت معناداری را بین گروه ES با سایر گروه ها در متغیرهای تستوسترون و گلوکز نشان داد (001/0P<). در سایر گروه ها تفاوت معناداری بین این متغیرها مشاهده نشد. همچنین تفاوت معناداری بین IGF-1 و BMI در هیچ کدام از گروه ها مشاهده نشد. در نهایت یافته های پژوهش حاضر نشان داد که مصرف مکمل تریبولوس به همراه تمرین مقاومتی می تواند سطح تستوسترون را در مردان سالمند، افزایش و سطح گلوکز خون را کاهش دهد.
مقایسه تأثیر تمرین مقاومتی با و بدون محدودیت جریان خون بر میزان IGF-1، تستوسترون و مایونکتین سرمی مردان جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم زیستی ورزشی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۴۴)
93 - 107
حوزههای تخصصی:
شیوه های تمرینی متفاوت م ی توان د اث ر متف اوتی ب ر میزان و پاسخ هورمون ها داشته باشد. تمرین مقاومتی همراه با محدودیت جریان خون، یکی از روش های تمرینی است که به افزایش عملکرد و قدرت عضلانی منجر می شود. بنابراین هدف از این پژوهش، مقایسه تأثیر تمرین مقاومتی با و بدون محدودیت جریان خون بر میزان IGF-1، تستوسترون و مایونکتین سرمی مردان جوان بود. گروه های پژوهش شامل دو گروه تمرین مقاومتی با محدودیت جریان خون (10 نفر) و تمرین مقاومتی بدون محدودیت جریان خون (10 نفر) بود. برنامه تمرین مقاومتی به مدت چهار هفته انجام گرفت. در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون، غلظ ت س رمی IGF-1، تستوسترون و مایونکتین به روش الایزا اندازه گیری شد. به منظور تعیین معنا داری تفاوت بین متغیرهای پژوهش از آزمون تحلیل کوواریانس یکطرفه در سطح معنا داری 05/0 استفاده شد. یافته ها نشان داد که میزان IGF-1 و تستوسترون در گروه تمرین با محدودیت جریان خون نسبت به گروه تمرین بدون محدودیت جریان خون، افزایش معنا داری (001/0P=) دارد، با این حال، در میزان مایونکتین افزایش غیرمعنا داری مشاهده شد (08/0P=). این یافته ها نشان می دهد که تمرین مقاومتی همراه با محدودیت جریان خون، در بهبود عوامل مرتبط با افزایش حجم عضلانی بسیار مؤثر است.
مقایسه پاسخ های تستوسترون، کورتیزول و کراتین کیناز به دو نوع تمرین مقاومتی با و بدون محدودیت جریان خون در پسران ژیمناستیک کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم زیستی ورزشی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۵)
127 - 142
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه پاسخ های تستوسترون، کورتیزول و کراتین کیناز به دو نوع تمرین مقاومتی با و بدون محدودیت جریان خ ون ب ود. ب ه این منظور 36 پسر ژیمناستیک کار 10 تا 14 ساله در یک طرح تحقیق نیمه تجربی شرکت کردند. آزمودنی ها با میانگین وزن 11/8±11/37 کیلوگرم، قد 58/11±16/145 سانتی متر، شاخص توده بدن 77/1±40/17 کیلوگرم بر مترمربع به طور تصادفی به سه گروه کنترل (12n=)، تمرین مقاومتی سنتی (12n=) و تمرین مقاومتی همراه با محدودیت جریان خون (12n=)، تقسیم شدند. تمرین شامل سه حرکت باز شدن زانو، خم شدن آرنج و پرس سینه بود. نمونه های خونی قبل و نیم ساعت بعد از اجرای تمرین گرفته شد. از آزمون آماری تی وابسته برای بررسی نتایج درون گروهی و از آنالیز واریانس یکراهه با آزمون تعقیبی LSD برای بررسی نتایج بین گروهی استفاده شد. نتایج درون گروهی نشان داد که پس از یک وهله فعالیت ورزشی متغیر تستوسترون در هیچ یک از گروه های قدرتی (653/0P=) و انسدادی (107/0P=) معنا دار نشد، لیکن متغیر کورتیزول در هر دو گروه قدرتی (015/0P=) و انسدادی (015/0P=) افزایش معنا دار داشت. همچنین کراتین کیناز تنها در گروه قدرتی (001/0P=) معنا دار شد. نتایج بین گروهی نشان داد در هر دو نوع تمرین در مقادیر تستوسترون و کورتیزول تفاوت معنا داری بین گروه ها وجود نداشت؛ اما در متغیر کراتین کیناز تفاوت معنا دار بود (05/0P=). این مطالعه با پاسخ آنابولیک برابر در دو نوع تمرین و شاخص آسیب کمتر در گروه تمرین مقاومتی با محدودیت جریان خون تا حدودی از سودمندی این نوع از تمرین مقاومتی حمایت می کند.
بررسی اثر ماده مخدر مورفین بر اسپرماتوژنز، FSH، LH، تستوسترون و فراسنجه های بیوشیمیایی خون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اعتیاد به مواد مخدر از دغدغه های بزرگ جوامع امروزی است. استفاده از مواد مخدر سبب ایجاد عوارض بالینی گسترده در مصرف کنندگان می شود. مورفین نوعی داروی ضد درد و مخدر بسیار قوی است که در کبد، لوله های گوارش و کلیه، زیست دگرگونی ایجاد نموده و از طریق کلیه ها دفع می شود. این تحقیق به منظور بررسی اثر تزریق صفاقی مورفین در رت نر بالغ، در قالب آزمایشی بر پایه طرح کاملاً تصادفی با 30 سر موش در یک دوره پرورشی 28 روزه و تقسیم موش ها به دو گروه شاهد و تجربی، اجرا شد و روزانه به گروه تجربی مورفین با دوز (10 میلی گرم بر کیلوگرم یک بار در روز) تزریق شد. در پایان هفته چهارم، پس از بیهوشی از موش ها نمونه خون اخذ شد. سپس، موش ها به روش قطع مهره های گردن کشته شده و بعد از باز کردن حفره شکمی، بیضه و اپی دیدیم آن ها خارج شد. مقادیر کلسترول، تری گلیسرید، گلوکز، HDL، LDL، هورمون های جنسی (تستوسترون، FSH، LH) و تعداد و درصد زنده مانی اسپرم ها در آزمایشگاه تعیین شد و داده های آزمایشی بعد از انجام آزمون نرمال با استفاده از نرم افزار SAS، مورد تجزیه وتحلیل آماری قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان دادند، تأثیر تزریق صفاقی مورفین، باعث افزایش معنی دار غلظت گلوکز، LDL و تستوسترون شد (05/0 > P). همچنین، بر غلظت کلسترول، HDL، تری گلیسرید معنی دار نبود. اما باعث افزایش نسبی کلسترول و کاهش HDL و تری گلیسرید شد (05/0< P). همچنین به طور معنی داری باعث کاهش تعداد و حرکت پیش روندگی شد (05/0 > P).
تغییرات سطوح پایه تستوسترون و کورتیزول و نسبت آنها بعد از چهار هفته تمرین سنگ نوردی با محدودیت جریان خون در سنگ نوردان مرد نخبه ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم زیستی ورزشی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۸)
75 - 88
حوزههای تخصصی:
تمرین مقاومتی با محدودیت جریان خون (BFR) به منزله راهبرد تمرینی پیشگیری کننده از آسیب های مفصلی و بافتی به افزایش هورمون های آنابولیک و افزایش هایپرتروفی و قدرت عضلانی منجر می شود. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر ۱۲جلسه تمرین سنگ نوردی با BFR بر تستوسترون، کورتیزول و نسبت آنها در خون سنگ نوردان نخبه ورزشی است. در این تحقیق نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون۲۰ مرد از سنگ نوردان (وزن ۶۹/۴ ± ۵۵/۶۴ کیلوگرم، چربی ۵۰/۸± ۳۰/۱۵ درصد و سن ۶/۲ ±۲۶سال) به صورت هدفمند انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تمرین (هر کدام ۱۰مرد) با BFR و بدون BFR تقسیم شدند. پروتکل تمرین ۴ هفته و هر هفته ۳ جلسه تمرین سنگ نوردی بود. فشار بر عروق حدود ۴۰ تا ۱۰۰میلی متر جیوه بود. خون گیری به طور ناشتا ۲۴ساعت قبل و بعد از دوره تمرین به منظور تعیین میزان هورمون تستوسترون، کورتیزول انجام گرفت. همچنین عملکرد سرعت صعود و قدرت پنجه دست برتر سنجیده شد. داده ها با استفاده از آزمون تی همبسته و مستقل با سطح معناداری ۰۵/۰P< ارزیابی شد. نتایج نشان داد که در گروه BFR مقادیر تستوسترون (۰۲/۰=P)، نسبت تستوسترون به کورتیزول (۰۳/۰=P)، قدرت پنجه دست (۰۰۶/۰=P) و سرعت صعود (۰۳/۰=P) بعد از تمرین سنگ نوردی نسبت به قبل از آن افزایش معنا داری داشت. همچنین میزان کورتیزول خون بعد از دوره تمرینی در هر دو گروه نسبت به قبل از آن تغییر معنا داری نداشت (۵۴/۰=P، ۸۵/۰=P). به نظر می رسد تمرین سنگ نوردی با BFR به افزایش هورمون های آنابولیکی منجر می شود و از آن می توان به منظور بهبود عملکرد ورزشی سنگ نوردان استفاده کرد.
تأثیر حاد مصرف مکمل HMB-FA و فعالیت ورزشی بر برخی عوامل مؤثر در هایپرتروفی و آسیب عضلانی در مردان غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم زیستی ورزشی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۵۰)
285 - 300
حوزههای تخصصی:
با توجه به تأثیرگذاری مکمل HMB بر عملکرد ورزشی، تمایل به مصرف آن به منظور کسب کارایی بیشتر افزایش یافته است، بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر 6 روز مصرف مکمل HMB-FA بر فاکتورهای مؤثر در هایپرتروفی و ریکاوری در مردان غیرفعال بود. 20 مرد غیرفعال با شاخص توده بدنی 1±5/21 کیلوگرم بر متر مربع و سن 4± 1/25سال به دو گروه ورزش + دارونما و ورزش + مکمل تقسیم شدند. آزمودنی ها 6 روز پیش از شروع فعالیت مقاومتی به مصرف مکمل HMB-FA پرداختند. نمونه بیوپسی عضلانی بلافاصله پیش و 10 دقیقه پس از فعالیت مقاومتی و نمونه خونی پیش و بلافاصله و 48 ساعت پس از ورزش از آزمودنی ها گرفته شد. نتایج آزمون آنکوا نشان داد افزایش معنا داری (001/0=P) بین سطوح سرمی تستوسترون پیش و بلافاصله پس از ورزش در گروه ورزش + دارونما در مقایسه با ورزش + مکمل وجود داشت. همچنین افزایش معنا داری (001/0=P) در مقادیر P70S6K ، و کاهش معنا داری (001/0=P) در سطوح سرمی کراتین کیناز (CK) و لاکتات دهیدروژناز (LDH) بین گروه ورزش + مکمل با گروه ورزش + دارونما مشاهده شد. بنابراین مصرف حاد مکمل HMB پیش از فعالیت مقاومتی موجب افزایش مقادیر P70S6K به عنوان شاخص هایپرتروفی و کاهش CK و لاکتات LDH به عنوان شاخص آسیب عضلانی می شود.
تأثیر یک دوره تمرین استقامتی توام با تزریق تستوسترون بر مقادیر کمرین و آپلین رت های دچار ایسکمی قلبی(مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه و هدف: توانبخشی و نوتوانی قلبی، از رویکردهای جدیدی است که به طرق مختلف با هدف افزایش عملکرد و کارآیی بیماران انجام می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر 12 هفته تمرین استقامتی توام با تزریق تستوسترون، بر مقادیر کمرین و آپلین در فرآیند توانبخشی رت های دچار ایسکمی قلبی بود. روش تحقیق: 40 سرموش صحرایی نر نژاد ویستار (میانگین وزن 10 ± 200 گرم و سن 8 هفته) در محیط کنترل شده نگهداری و به طور تصادفی در چهار گروه 10 تایی شامل گروه کنترل ( C )، گروه تزریق تستوسترون پروپیونات ( TP )، گروه تمرین استقامتی ( ET ) و گروه تمرین استقامتی و تزریق تستوسترون ( ETTP )؛ تقسیم شدند. گروه تمرین استقامتی به مدت 12 هفته (5 روز در هفته) به تمرین پرداختند و گروه تزریق تستوسترون 3 روز در هفته به صورت درون صفاقی تستوسترون پروپیونات دریافت کردند. برای القا ایسکمی قلبی، ایزوپروترنول به صورت 2 روز متوالی و با فاصله 24 ساعت و دوز 50 میلی گرم/کیلوگرم وزن بدن به همه رت ها تزریق شد. بعد از اتمام 12 هفته تمرین و تزریق تستوسترون، رت ها با تزریق تیوپنتال سدیم بی هوش شدند و نمونه گیری خونی انجام شد. غلظت سرمی کمرین و آپلین با استفاده از روش الایزا اندازه گیری شد و داده های حاصل با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی LSD در سطح 05/0 ˂ p تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: مقادیر کمرین در گروه های تمرین استقامتی (008/0= p )، تزریق تستوسترون (03/0= p ) و تمرین استقامتی توام با تزریق تستوسترون (01/0= p ) به طور معنی داری کاهش یافت؛ در مقابل، افزایش معنی داری در مقادیر آپلین در گروه های تمرین استقامتی (001/0= p )، تزریق تستوسترون (001/0= p ) و تمرین استقامتی توام با تزریق تستوسترون (001/0= p ) مشاهده شد. نتیجه گیری: استفاده از تزریق تستوسترون و تمرین استقامتی در فرآیند توان بخشی، بهبود عوامل کلیدی درگیر در سلامت قلب و عروق را به دنبال دارد.
اثر دو روش تمرینی بر برخی نشانگرهای سیستم ایمنی در ورزشکاران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه و هدف: هدف تمرینات ورزشی ایجاد سازگاری هایی در سطوح سلولی و بهبود عملکرد ورزشی است. اگر چه افزایش شدت تمرینات فراتر از میزان توانایی های فیزیولوژیکی ورزشکاران باشد، منجر به ایجاد سندرم بیش تمرینی می گردد. به همین منظور، مطالعه حاضر مقایسه اثر دو شیوه تمرینی بر روی برخی از نشانگرهای سیستم ایمنی ورزشکاران نوجوان را بررسی می کند. روش تحقیق: این پژوهش، روی 45 نفر از ورزشکاران نوجوان که به صورت تصادفی در سه گروه قدرتی، سرعتی و کنترل تقسیم شده بودند، انجام گرفت. گروه های تمرینی به مدت هشت هفته، سه جلسه در هفته و هر جلسه 90 دقیقه، تحت یکی از تمرینات قدرتی و سرعتی قرار گرفتند. متغیر های پژوهش (کورتیزول، تستوسترون و شمارش گلبول های سفید)، در ابتدا و 48 ساعت پس از آخرین جلسه ی تمرینی، اندازه گیری شد. برای بررسی تفاوت های درون گروهی داده ها، از آزمون تی همبسته و برای تفاوت های بین گروهی از آنالیز واریانس یک سویه با سطح معنی داری (0/05>p)، استفاده شد. یافته ها: نتایج درون گروهی نشان داد، تمرین قدرتی (0/02=p) و سرعتی (0/04=p)، باعث کاهش معنی دار غلظت کورتیزول شد. اما افزایش غلظت تستوسترون تنها در گروه قدرتی معنی دار (0/05=p) بود. در بررسی واریانس گروه های تمرینی و کنترل تفاوت معنی دار مشاهده نشد. نتایج درون گروهی نسبت تستوسترون به کورتیزول در هر سه گروه، افزایش (0/05>p) داشت. اما نتایج بین گروهی تفاوت معناداری را در این نسبت در بین سه گروه، نشان نداد. تمرینات قدرتی و سرعتی، به طور معنی داری باعث افزایش لنفوسیت ها (001/0p=)، افزایش مونوسیت ها در گروه سرعتی (0/001=p)، و افزایش ایزوفیل ها در گروه قدرتی (0/05=p) شد. همچنین کاهش نوتروفیل ها در دو گروه قدرتی (0/03=p) و سرعتی (0/01=p) مشاهده شد. در بررسی واریانس گروه های تمرینی و کنترل نیز تفاوت معنی دار در نوتروفیل ها و لنفوسیت ها مشاهده شد (0/05=p) . نتیجه گیری: تغییرات مشاهده شده در نشانگرهای سیستم ایمنی، نشان دهنده آن است که استفاده از هر دو نوع برنامه های تمرینی، می تواند در بهبود سازگاری های آنابولیکی و سیستم ایمنی سودمند باشد.
فرصت طلایی دوران بلوغ برای کاهش درصد چربی بدن پسران چاق در اثر تمرین هوازی و رژیم غذایی کم کالری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فیزیولوژی ورزشی بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۷
87 - 112
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف تحقیق حاضر بررسی اثر تمرین هوازی و رژیم غذایی کم کالری بر سطوح هورمون های رشد، تستوسترون و ترکیب بدن پسران چاق در دوران بلوغ بود. مواد و روش ها: در این تحقیق نیمه تجربی 53 آزمودنی(17-12سال) براساس بلوغ در دو گروه TS2,3 (kg/m27/4+61/29=,BMI28=n) و TS4,5 (kg/m27/3+54/30=,BMI25=n) قرارگرفتند. سپس هرگروه به طور تصادفی به سه زیرگروه تمرین هوازی، رژیم غذایی و شاهد تقسیم شدند. گروه تمرین هوازی به مدت 3 ماه، 3 جلسه در هفته برای 40-20 دقیقه با شدت 85-60 درصد حداکثر ضربان قلب دویدند. برای گروه رژیم غذایی، برنامه غذایی کم کالری (500 تا 1000 کیلوکالری کمتر از نیاز روزانه) توسط متخصص تغذیه تجویز شد. بلوغ توسط مقیاس تانر، ترکیب بدن با دستگاه Inbody3.0 و هورمون های رشد و تستوسترون به روش ELISA اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل داده ها توسط آزمونهای شاپیرو-ویلک، tوابسته، tمستقل، تحلیل واریانس دوطرفه و یا معادل ناپارامتریک آنها در نرم افزار SPSS نسخه 24 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد تغییرات هورمون رشد معنی دار نبود. اثر تعاملی گروه و بلوغ در افزایش تستوسترون فقط در گروه تمرین هوازی دیده شد(01/0=p)؛ کاهش درصد چربی بدن در دو گروه مداخله دیده شد؛ اما در گروه رژیم غذایی بیشتر بود(001/0=p). همچنین کاهش شاخص توده بدن هر دو گروه تمرین هوازی و رژیم غذایی در گروه TS4,5 بیشتر بود(04/0=p). نتیجه گیری: پیامد مثبت مداخله تمرین هوازی و رژیم غذایی کم کالری، کاهش درصد چربی بدن بود که دلالت بر پویایی دوران بلوغ با تغییرات سریع آن دارد. بنابراین بهتر است پسران چاق فرصت طلایی بلوغ، خصوصاً انتهای آن را برای دستیابی به وزن مطلوب غنیمت شمارند.
مقایسه سطوح ایمنی هومورال تستوسترون وکورتیزول سرمی دوندگان مرد نیمه استقامت نخبه طی تمرینات دوره آمادگی عمومی و پیش مسابقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: تمرینات مستمر و طاقت فرسای دوره آمادگی و بدنسازی پیش از مسابقه می تواند سیستم ایمنی ورزشکار را تحت تاثیر قرار دهد. لذا هدف از این پژوهش مقایسه سطوح IgA، IgG،IgM، تستوسترون وکورتیزول سرمی دوندگان مرد نیمه استقامت نخبه طی دوره آماده سازی عمومی و مسابقه بود. روش شناسی: در این پژوهش 13 دونده نیمه استقامت نخبه با میانگین سنی7/1±92/18 سال به طور داوطلبانه شرکت نمودند. دوندگان 14 هفته و هر هفته 12 جلسه(صبح و عصر) در برنامه تمرینی فعالیت کردند.پیش، حین دوره آماده سازی و پس از دوره پیش مسابقه، نمونه خونی جمع آوری و با استفاده از آزمون اندازه های تکراری و تعقیبی بنفرونی تفاوت میانگین های درون گروهی مقادیر IgA، IgG،IgM، تستوسترون وکورتیزول سرمی محاسبه و نتایج در سطح معنی داری 05/0≥P مقایسه شد. یافته ها: تمرینات دوره آماده سازی و پیش از مسابقه سبب کاهش غیر معنی دار سطح IgG سرمی دوندگان مرد نیمه استقامت نخبه شد. تغییرات میانگین درون گروهی سطح IgM سرمی دوندگان مرد نیمه استقامت نخبه طی دوره آماده سازی وپیش ازمسابقه کاهش معنی دار یافت(004/0=P). طی این دوره ها تغییر معنی داری در سطح IgA سرمی دوندگان مشاهده نشد. تغییرات سطوح کورتیزول سرمی دوندگان نخبه طی دوره آماده سازی و پیش از مسابقه تغییر معنی داری نشان داد(041/0=P). طی همین مدت تغییرات سطوح تستوسترون سرمی معنی دار نبود. تغییرات نسبت تستوسترون به کورتیزول سرمی طی دوره آماده سازی و پیش از مسابقه معنی دار بود(040/0=P). بحث و نتیجه گیری: براساس نتایج به دست آمده تمرین شدید وطولانی مدت با افزایش روند کاتابولیکی ممکن است موجب تضعیف سیستم ایمنی شود.
سازگاری هورمون های آنابولیک به اجرای تمرینات ترکیبی با ترتیب متفاوت در زنان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این تحقیق بررسی سازگاری هورمون های آنابولیک به اجرای تمرینات ترکیبی با ترتیب متفاوت در زنان سالمند بود.
مواد و روش ها: تعداد 40 نفر از زنان سالمند (دامنه سنی: 82/0±34/60 ، قد:cm 01/0±155، وزن: kg 89/1±72/71 و BMI:63/0±45/29) بطور تصادفی ساده به گروه تمرین استقامتی+ قدرتی (E+S) (9n=)، قدرتی+ استقامتی (S+E) (10n=)، اینتروال (IT) (12n=) و کنترل (9n=) تقسیم شدند. برنامه های تمرینی به مدت 8 هفته و 3 روز در هفته انجام شد. برنامه تمرین استقامتی شامل کار برروی دوچرخه کارسنج (با شدت 88-61 درصد (MHR و برنامه تمرین قدرتی شامل چند تمرین منتخب بالاتنه و پایین تنه ( با شدت 75-40 درصد 1RM، 18-8 تکرار) بود. IGF-1، GH، انسولین، نوراپی نفرین و تستوسترون 24 ساعت قبل و 48 ساعت پس از دوره های تمرینی به روش الایزا ارزیابی شد.
یافته ها: نتایج نشان داد میزان IGF-1 پس از تمرین E+S و S+E افزایش معنی داری داشت (05/0 >p ). تغییر معنی داری در GH، انسولین و نوراپی نفرین در هیچ کدام از گروه ها مشاهده نشد (05/0 P≥). میزان تستوسترون در گروه E+S کاهش معنی داری داشت (05/0 >p ). همچنین اختلاف معنی دار در میزان تستوسترون بین گروه های E+S و IT مشاهده شد(05/0 >p ).
نتیجه گیری: بر اساس یافته های این مطالعه، به نظر می رسد ترتیب تمرین ترکیبی می تواند بر سازگاری-های هورمون های آنابولیک ناشی از تمرین تاثیرگذار باشد و درصد این تغییرات در گروه E+S نسبت به دو ترتیب دیگر بیشتر بود.
بررسی پاسخ های هورمونی کوتاه مدت تستوسترون و کورتیزول به تمرین مقاومتی حجمی و قدرتی در پسران جوان غیر ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: تمرین مقامتی یک محرک قوی برای افزایش حاد غلظت هورمون های متابولیک نظیر تستوسترون و کورتیزول می باشد. هدف از این مطالعه تعیین پاسخ های هورمونی حاد تستوسترون وکورتیزول به دو شیوه ی تمرین مقاومتی حجمی و قدرتی به منظور توسعه و ارزیابی پروتکل های تمرین مقاومتی برای ورزشکاران و غیر ورزشکاران می باشد.
روش شناسی: بدین منظور 20 پسر جوان غیر ورزشکار انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه مساوی قرار گرفتند. تمرین های مقاومتی حجمی و قدرتی در دو جلسه جداگانه به صورت متقاطع برای هر دو گروه تجویز شد. در هفته اول گروه یک تمرینات حجمی (70% یک تکرار بیشینه، 4 نوبت، 1 دقیقه استراحت) و گروه 2 تمرینات قدرتی (90% یک تکرار بیشینه، 8 نوبت، 3 دقیقه استراحت)، انجام دادند و در هفته دوم جای گروه ها عوض شد. پروتکل تمرینی شامل حرکات اسکات و پرس سینه بود. نمونه گیری خونی قبل و بلافاصله بعد از هر جلسه تمرین جهت اندازه گیری تستوسترون و کورتیزول سرم انجام شد.
یافته ها: تستوسترون بعد از هر دو شیوه تمرینی افزایش یافت ولی فقط بعد از تمرینات مقاومتی قدرتی این افزایش معنادار بود. کورتیزول بعد از هر دو شیوه تمرینی افزایش معناداری داشت. نسبت تستوسترون به کورتیزول بعد از هر دو شیوه کاهش معناداری داشت. اما تغییرات غلظت تستوسترون، کورتیزول و نسبت آنها بین گروه ها معنادار نبود (05/0p < ). نتایج: نتایج این پژوهش نشان داد که هر دو شیوه ی تمرین مقاومتی حجمی و قدرتی موجب پاسخ های هورمونی حاد شده اند، اما تفاوت معناداری با هم نداشته اند. درحالی که هر دو استرس زا بوده و بدن را در موقعیت کاتابولیکی قرار داده اند.
تعامل تمرین تناوبی و پروتئین وی بر نسبت تستوسترون به کورتیزول
حوزههای تخصصی:
اگرچه مکانیسم اثر پروتئین ها یا مکمل های پروتئینی نظیر پروتئین وی بر فرایند سنتز پروتئین عضلانی در خلال یا متعاقب تمرینات ورزشی مشابه است، اما سوال اینجاست که آیا مکمل سازی پروتئین وی به عنوان یک مکمل پروتئینی مهم در روزهای پس از فعالیت مقاومتی شدید توسط افراد غیر ورزشکار قادر به تغییر یا بهبود نسبت تستوسترون بر کورتیزول است. مطالعه حاضر با هدف تعیین تعامل هشت هفته تمرین تناوبی توام با مصرف پروتئین وی بر نسبت تستوسترون به کورتیزول در مردان جوان غیر ورزشکار انجام گرفت. در این مطالعه نیمه تجربی، 48 مرد جوان غیر ورزشکار به شیوه تصادفی در چهار گروه 12 نفری کنترل، پروتئین وی، تمرین تناوبی و ترکیبی قرار گرفتند. پس از اندازه گیری شاخص های آنتروپومتریکی، از آزمودنی ها، بعد از 10 تا 12 ساعت ناشتایی و 15 دقیقه استراحت، مقدار 5 سی سی خون از ورید بازویی چپ جهت اندازه گیری تستوسترون و کورتیزول گرفته شد. مداخله های مذکور برای مدت 8 هفته روی گروه های مورد مطالعه انجام گرفت. آنالیز داده ها توسط آزمون آنکوا آشکار نمود که در مقایسه با گروه کنترل، تمرینات تناوبی توام با مصرف پروتئین وی به افزایش نسبت تستوسترون به کورتیزول در گروه ترکیبی نسبت به گروه کنترل منجر شد. اجرای تمرینات تناوبی توام با مصرف پروتئین وی با اثرات آنابولیکی بیشتری نسبت به اثر هر یک از آنها به تنهایی در مردان جون غیر ورزشکار همراه است. با این وجود، درک بیشتر مکانیسم های عهده دار اثر انابولیکی تمرینات تناوبی و پروتئین وی نیازمند مطالعات بیشتر است.
تأثیر مکمل سازی آرژنین برتوالی پاسخ های برخی شاخص های بیوشیمیایی مردان شناگر استقامتی در دوره بازیافت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بازیافت پس از تمرینات ورزشی و به خصوص فعالیت های استقامتی از مهم ترین دغدغه های ورزشکاران و مربیان است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر یک دوره کوتاه مدت مکمل دهی ال آرژنین خوراکی بر توالی پاسخ های سطوح برخی شاخص های بیوشیمیایی در مردان شناگر استقامتی در دوره بازیافت است.روش پژوهش: 20 آزمودنی مرد شناگر استقامتی به ترتیب با میانگین و انحراف استاندارد سن 5/4±25/29 سال، وزن 5/7±06/78 کیلوگرم، شاخص توده بدنی 69/3±99/23 کیلوگرم بر متر مربع، توان هوازی 1/3±41 میلی لیتر/کیلوگرم در دقیقه به صورت تصادفی به دو گروه مکمل (10 نفر) و دارونما (10 نفر) تقسیم شدند. در طول یک هفته روزانه هفت گرم آرژنین به گروه کنترل و گروه دیگر دارونما داده شد. در ابتدا و انتهای هفته آزمون 1500 متر شنای آزاد از آزمودنی ها به عمل آمد. خون گیری در زمان های استراحتی و دقیقه های پس از تمرین، 5، 30 و 60 انجام گرفت.یافته ها: یافته های پژوهش حاضر حاکی از آن است که مصرف خوراکی مکمل ال آرژنین به صورت کوتاه مدت سبب کاهش سطوح استراحتی هورمون انسولین و افزایش این هورمون بلافاصله پس از فعالیت شد. همین طور پس از 60 دقیقه هورمون رشد نیز افزایش نشان داد. افزون بر این کاهش هورمون کورتیزول در زمان 30 دقیقه و دقیقه 60 و افزایش هورمون تستوسترون را نشان داد (05/0P<). در سطوح متغیرهای دیگر تغییر معنی داری مشاهده نشد (05/0P>).نتیجه گیری: به طور کلی به نظر می رسد مصرف مکمل ال آرژنین می تواند تأثیرات سودمندی بر ریکاوری کوتاه مدت شناگران استقامتی داشته باشد.