
مقالات
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر هشت هفته تمرین هوازی و مصرف مکمل کورکومین بر بیان ژنDrp1 و MFN2 میتوکندریایی کاردیومیوسیت موش های نر مدل سکته قلبی بود. روش پژوهش: در مطالعه تجربی حاضر 32 سر موش صحرایی نر پس از القاء سکته فلبی توسط تزریق ایزوپروترنول(100 mg/kg.day) در دو روز متوالی به صورت تصادفی به چهار گروه سکته کنترل، سکته تمرین، سکته کورکومین، و سکته توأم تقسیم شدند. تمرین هوازی به مدت هشت هفته به صورت دویدن با شدت متوسط روی نوارگردان انجام شد و کورکومین نیز روزانه با دوز 15 میلی گرم بر هر کیلوگرم وزن بدن به صورت گاواژ مصرف شد. در پایان مداخله، بیان ژن هایDrp1 و MFN2 کاردیومیوسیت ها با روش Real-time PCR اندازه گیری شد. ﺩﺍﺩﻩ ﻫﺎ ﺑﺎ ﺁﺯﻣﻮن شاپیروویلک و تحلیل واریانس تحلیل ﺷﺪﻧﺪ. یافته ها: در گروه های سکته تمرین، سکته کورکومین و سکته توأم، بیان ژن Drp1 کمتر و بیان ژن MFN2بیشتر از گروه سکته کنترل بود(05/0>p در همه موارد). در گروه سکته توأم به ترتیب نسبت به هر دو گروه سکته کورکومین و سکته تمرین، مقدار اثرگذاری بر هر دو متغیر MFN2 (006/0=p و 019/0=p) و DRP1 (006/0=p و 011/0=p) بیشتر بود.نتیجه گیری: تمرین هوازی و مصرف کورکومین احتمالا می تواند باعث افزایش همجوشی و کاهش شکافت میتوکندری های کاردیومیوسیت های موش های نر مدل سکته قلبی شود. بااینحال، به دلیل محدودیت های تحقیق، همچنان نیاز به بررسی بیشتر باقی است.
تأثیر هشت هفته تمرین هوازی بر بیان ژن miR-30c و شاخص های گلایسمیک بافت قلب در موش های دیابتی نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این مطالعه با هدف بررسی تأثیر هشت هفته تمرین هوازی بر بیان miR-30c بافت قلبی و شاخص های گلایسمیک موش های T2DM انجام شد.روش پژوهش: 20 سر موش صحرایی نر ویستار (28±239 گرم و 6-8 هفته ای) به طور تصادفی به چهار گروه (5=n) کنترل دیابتی، کنترل سالم، تمرین دیابتی، تمرین سالم تقسیم شدند. تعداد 10 سر از موش با غذای پرچرب 60% مصرف و سپس تزریق درون صفاتی استروپتوزوسین دیابتی شدند. گروه های تمرینی به مدت هشت هفته در یک برنامه تمرین هوازی روی نوارگردان (با سرعت 5-24 متر بر دقیقه) قرار گرفتند. غلظت گلوکز با روش گلوکز اکسیداز و غلظت انسولین خون ناشتا از طریق کیت الایزا و برای بررسی بیان ژن miR-30c از روش Real-time PCR استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون های تحلیل واریانس یک راهه و تعقیبی توکی، در سطح معنی داری 05/0≥P از طریق نرم افزار SPSSV27 صورت گرفت.یافته ها: هشت هفته ابتلاء به T2DM منجر به افزایش معنا دار گلوکز، انسولین و مقاومت به انسولین شد (001/0=P). هشت هفته تمرین هوازی منجر به کاهش معنا دار مقادیر گلوکز و مقاومت به انسولین شد (001/0=P). همچنین ابتلاء به دیابت منجر کاهش معنا دار بیان ژن miR-30c نسبت به گروه کنترل سالم شد (023/0=P). که این کاهش هرچند با هشت هفته تمرین هوازی تا حدودی نسبت به گروه کنترل دیابتی افزایش یافت، اما این افزایش معنا-دار نبود (05/0P≥).نتیجه گیری: به نظر می رسد مدت یا شدت تمرینی اعمال شده در مطالعه حاضر همچنان برای افزایش مقادیر بیان ژن miR-30c ناکافی است که نیاز به مطالعات بیشتری در این زمینه است.
بررسی نیمرخ آمادگی کشتی گیران آزادکار پسر نابالغ مبتنی بر عملکرد ویژه، متعاقب 16 هفته تمرین سن محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:. هدف این پژوهش، بررسی 16 هفته تمرین مبتنی بر سن بر قابلیت های جسمانی و عملکردی ویژه با استفاده از آزمون اختصاصی بود.روش پژوهش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی میدانی بود. 18 کشتی گیر آزادکار پسر در دو گروه سنی 12-13 سال و 15-16 سال، 16 هفته تمرین اختصاصی سن محور را اجرا کردند. قبل و پس از دوره تمرینی، قدرت ایزومتریک قدرت عضلات پشت و پا، توان بالاتنه و عملکرد آزمودنی ها طی آزمون عملکردی ویژه کشتی (SWPT) در دو زمان دو دقیقه ای مورد ارزیابی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل یافته ها با استفاده از آزمون من ویتنی و ویلکاکسون و سطح معنی داری P<0.05 با نرم افزار آماریSPSS نسخه 24 انجام شد.یافته ها: مقایسه آزمون های SWPT در پی 16 هفته تمرین نشان داد که تنها در ایستگاه توان بی هوازی بهبود معنی داری مشاهده شد. آزمودنی های نوجوان در زمان اول آزمون SWPT 41.92درصد (P=0.003) و در زمان دوم 23.89 درصد (P=0.003) افزایش در توان را پس از 16 هفته تمرین نشان دادند. برای کودکان در زمان اول 75.38 درصدی و در زمان دوم 284.13 درصدی افزایش مشاهده شد. نتایج آزمون جداگانه پرتاب توپ نیز افزایش 15.79 درصدی و 27.68 درصدی به ترتیب در گروه نوجوانان و کودکان را به دنبال داشت. در میزان قدرت ایزومتریک در هر دو گروه تغییری ایجاد نشد. نتیجه گیری: به نظر می رسد اثربخشی تمرینات سن محور در رده های سنی قبل از بلوغ، مستلزم دوره های تمرینی در بازه های زمانی طولانی تر مبتنی بر ویژگی های نموی و تمرکز بر تمریناتی با اولویت هماهنگی های عصبی عضلانی و الگوی های حرکتی و تکنیکی است.
تأثیر شش هفته تمرینات تاباتا ویژه کشتی بر پاسخ های آنتی اکسیدانی کل،نسبت تستوسترون به کورتیزول، IgA بزاقی کشتی گیران آزادکار مرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کشتی بعنوان یک فعالیت سنگین تولید رادیکالهای آزاد را افزایش و روی سطوح هورمون ها تأثیر گذارده و به کاهش یا افزایش سطح برخی از هورمون ها نسبت به حالت استراحت انجامیده و برسیستم دفاعی و ایمنی بدن نیز مؤثراست. روش پژوهش: سی و شش کشتی گیر بر اساس ویژگی های جسمانی از قبیل: قد، سن، درصد چربی، میزان آمادگی جسمانی(اجرای مطلوب فنون در مدت وکیفیت مناسب با درک فشار نزدیک به سایر آزمودنی ها)، سابقه کشتی، شاخص توده بدن و وزن انتخاب و به عنوان آزمودنی در دو گروه 18نفره تمرین عادی کشتی(WT) و پروتکل تاباتا ویژه کشتی( (TT برای مدت 6 هفته قرارگرفتند. نمونه تحریک نشده بزاق بطورکلی در چهار مرحله ی قبل از تمرین در حالت استراحتی، بلافاصله بعد از تمرین و شش هفته بعد دوباره با این ترتیب برای اندازه گیری پاسخ های آنتی اکسیدانی کل(TAC)، نسبت تستوسترون (T) به کورتیزول(C)، IgA بزاقی و میزان درک فشار( (RPEاخذ شد، داده ها با استفاده آزمون آماری شاپیروویلک برای بررسی نرمال بودن داده ها وتحلیل واریانس (ANOVA)در اندازه گیری های مکرر وآزمون ناپارامتریک فریدمن وآزمون پس تعقیبی بونفرونی در سطح معنی داری 05/0>α توسط برنامه SPSS نسخه24بررسی شد. یافته ها: شش هفته تمرینات تاباتا ویژه کشتی(TT) برعامل تعامل بین گروه و مراحل نسبت تستوسترون به کورتیزول و IgAبزاقی وتفاوت گروهیTAC وRPE کشتی گیران آزاد کار مرد اثر معنی داری داشت (05/0>P) نتیجه گیری: به نظر می رسد 6 هفته تمرینات تاباتای ویژه کشتی(TT) می تواند باعث بهبود شاخصهای آنتی اکسیدانی، هورمونی و ایمنی و میزان درک فشار شود.
تأثیر مصرف مکمل سین بیوتیک و تمرین هوازی بر سطوح سرمی آدروپین و عملکرد عروقی در زنان یائسه مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تداخل ورزشی و دارویی مخصوصاً مکمل ها، ازجمله ی بهترین رویکردهای بهبود وضعیت در افراد دیابتی محسوب می شود. هدف از پژوهش حاضر تأثیر سین بیوتیک و تمرین هوازی بر سطوح سرمی آدروپین در زنان یائسه مبتلا به دیابت نوع ۲ بود.روش پژوهش: در این مطالعه نیمه تجربی 39 نفر بر اساس قندخون ناشتا به صورت تصادفی در سه گروه تمرین هوازی+دارونما ، تمرین هوازی+مکمل سین بیوتیک و مکمل سین بیوتیک تقسیم شدند. تمرینات هوازی و مصرف مکمل به مدت ۱۲ هفته و هفته ای سه جلسه، صورت پذیرفت. در انتهای مطالعه شاخص های بیوشیمیایی اندازه گیری و ارزیابی شد. تحلیل آماری نیز با استفاه از نرم افزار SPSS، با به کاربردن آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی بونفرونی صورت گرفت.یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که سطوح سرمی آدروپین و شاخص پایی بازویی و شاخص قلبی عروقی مچ پایی به ترتیب در گروه های تمرین هوازی+دارونما و تمرین هوازی+مکمل سین بیوتیک بطور معناداری افزایش یافته است. همچنین سطوح سرمی LDL در گروه تمرین هوازی+مکمل سین بیوتیک بطور معناداری کاهش یافته است. از دیگر یافته ها ی پژوهش حاضر می توان به افزایش سطوح سرمی HDL در هر سه گروه و شاخص حداکثر اکسیژن مصرفی در دو گروه تمرین هوازی+دارونما و تمرین هوازی+مکمل سین بیوتیک اشاره کرد. همچنین سطوح گلوکز، انسولین و شاخص مقاومت به انسولین و سطوح سرمی تری گلیسرید، کلسترول، شاخص BMI و درصد چربی بدن در هیچکدام از گروه ها تفاوت معناداری را نشان نداد.نتیجه گیری: از نتایج به دست آمده می توان استفاده از برنامه تمرین هوازی همراه با مصرف مکمل سین بیوتیک را به زنان دیابتی نوع 2 توصیه کرد.
تأثیر 12 هفته تمرین تناوبی با شدت بالا بر شاخص های فیبروز بافت چربی احشایی موش های تحت تغذیه با رژیم غذایی پرچرب و پر کربوهیدرات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: چاقی با تجمع مفرط بافت چربی، التهاب و فیبروز همراه است و تمرین ورزشی به عنوان مداخله ای کارآمد در برابر آن شناخته می شود. بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) بر بیان پروتئین-های PEDP و MMP14 بافت چربی احشایی موش های تحت تغذیه با غذای پرچرب و پرکربوهیدرات (HFD+HC) بود.روش پژوهش: بدین منظور 24 سر موش اسپراگ داولی به طور تصادفی به سه گروه هشت تایی شامل رژیم غذایی استاندارد (ND)، HFD+HC و HFD+HC+HIIT تقسیم شدند. موش های گروه HIIT در یک برنامه دارای 7 تناوب 4 دقیقه ای با 90 85 درصد حداکثر سرعت (Vmax) و تناوب های استراحتی 2 دقیقه ای با 50 درصد Vmax روی تردمیل دویدند. پس از القاء بی هوشی، نمونه های بافت چربی احشایی استخراج شد و برای ارزیابی بیان پروتئین PEDP و MMP14 از تکنیک وسترن بلات استفاده شد. تحلیل آماری توسط آزمون های ANOVAو تعقیبی توکی در سطح معنی داری (05/0p<) تجزیه وتحلیل شد.یافته ها: HFD+HC منجر به کاهش معنی دار (002/0=p) بیان پروتئینی PEDP و افزایش معنی دار (01/0=p) بیان پروتئینی MMP14 بافت چربی احشایی شد. در مقابل، تمرین HIIT افزایش معنی دار (03/0=p) بیان پروتئینی PEDP و کاهش غیرمعنی دار (26/0=p) بیان پروتئینی MMP14 را نشان داد.نتیجه گیری: چاقی با کاهش پروتئین های ضدفیبروزی و افزایش عوامل فیبروزی بافت چربی احشایی همراه است. در مقابل، تمرین HIIT در طول HFD+HC می تواند بیان پروتئین های ضدفیبروزی را به طور چشمگیری افزایش و بیان پروتئین های فیبروزی را تا حدی کاهش دهد. این تغییرات احتمالاً در مقابله/کاهش اختلال عملکرد بافت چربی (فیبروز) ناشی از HFD+HC مؤثر باشد و با کاهش التهاب و مقاومت انسولینی همراه باشند.