مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
مقاومت به انسولین
حوزههای تخصصی:
مقدمه: آسپروزین یک هورمون پروتئینی است که به طور عمده توسط سلول های چربی ترشح و وارد جریان خون می شود. در پژوهش حاضر تأثیر 8 هفته تمرین تداومی بر سطوح سرمی آسپروزین، انسولین و شاخص مقاومت به انسولین در رت های چاق بررسی شد. روش پژوهش: در این زمینه، 32 سر رت نر نژاد ویستار (با میانگین وزن 7 ± 23/180 گرم) به صورت تصادفی به چهار گروه کنترل سالم (8 سر)، کنترل چاق (8 سر)، تمرین سالم (8 سر) و تمرین چاق (8 سر) تقسیم شدند. گروه تمرین تداومی، 8 هفته پروتکل تمرین را اجرا کردند و 48 ساعت پس از پایان آخرین جلسه تمرینی، رت ها بی هوش و کشته شدند. متغیرهای موردنظر در رت ها (سطوح سرمی آسپروزین، انسولین و شاخص مقاومت به انسولین) اندازه گیری شد. برای تجزیه وتحلیل آماری داده ها از آزمون کروسکال والیس در سطح معناداری، 05/0≥P استفاده شد. یافته ها: بین میانگین سطوح سرمی آسپروزین (p<0/001)، انسولین (p<0/001)، گلوکز ناشتا (p<0/001) و مقاومت به انسولین (p<0/001)، گروه های کنترل سالم، کنترل چاق، تمرین سالم و تمرین چاق، تفاوت معناداری وجود داشت. نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق حاضر، به نظر می رسد چاقی تأثیر معناداری در افزایش سطوح آسپروزین و تمرین تداومی تأثیر معناداری در کاهش سطوح آسپروزین دارد. بنابراین تمرین تداومی می تواند به عنوان راهبردی مهم در جهت کاهش سطوح آسپروزین و وزن استفاده شود.
اثر تمرین تناوبی شدید و تداومی با شدت متوسط بر آیریزین سرمی و مقاومت به انسولین در مردان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: چاقی و اضافه وزن به دلیل اثر بر اختلات متابولیکی، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر اثر تمرین تناوبی شدید و تداومی با شدت متوسط بر سطح آیریزین سرمی و مقاومت به انسولین در مردان دارای اضافه وزن بود. روش تحقیق : در پژوهش حاضر، 30 مرد با میانگین سنی 98/3±6/38 سال و شاخص توده بدنی 17/6±5/28 کیلوگرم بر متر مربع انتخاب شدند و به طور تصادفی در سه گروه 10 نفری شامل تمرین تناوبی شدید، تمرین تداومی با شدت متوسط و کنترل تقسیم گردیدند. تمرینات تناوبی شدید و تمرینات تداومی با شدت متوسط ، به مدت هشت هفته و تکرار سه جلسه در هفته به اجرا درآمدند. قبل و بعد از هشت هفته تمرین، نمونه های خونی آزمودنی ها جمع آوری و میزان سرمی آیریزین و نیمرخ لیپیدی به ترتیب با استفاده از روش های الایزا و کالریمتریک اندازه گیری گردید. سپس تغییرات درون گروهی با استفاده از آزمون t وابسته و تغییرات برون گروهی با کمک آزمون تحلیل واریانس یک راهه و بونفرونی، در سطح معنی داری 05/0>p مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها: بهبود سطوح سرمی آیریزین و مقاومت به انسولین در هر دو گروه تمرینی نسبت به گروه کنترل معنی دار بود، به گونه ای که این تغییرات در گروه تمرین تداومی بیشتر از گروه تمرین تناوبی شدید بود. همچنین لیپوپروتئین کلسترول با چگالی بالا در هر دو گروه تمرینی نسبت به گروه کنترل افزایش معنی داری داشت، در حالی که این تغییرات بین گروه های تمرینی معنی دار نبود. لیپوپروتئین کلسترول با چگالی کم در هر دو گروه تمرینی نسبت به گروه کنترل کاهش معنی داری داشت، به شکلی که این کاهش در گروه تمرین تناوبی شدید به طور معنی داری بیشتر از گروه تمرین تداومی بود. نتیجه گیری: تحقیق حاضر نشان داد که تمرینات تناوبی و تداومی با اثرگذاری بر آیریزین، مقاومت به انسولین و بعضی از متغیرهای نیمرخ های لپییدی؛ می توانند در کاهش عوارض ناشی از اضافه وزن موثر باشند.
تاثیر تمرینات ایروبیک با شدت متوسط بر سطوح آدیپونکتین، TNF-α و نسبت آدیپونکتین به TNF-α سرم مردان با سندرم متابولیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به نقش فعالیت بدنی بر عوامل موثر بر بیماری های متابولیک، هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر تمرینات ایروبیک با شدت متوسط بر سطوح سرمی آدیپونکتین، عامل نکروز دهنده تومور آلفا (TNF-α) و نسبت آدیپونکتین به TNF-α در مردان دارای سندرم متابولیک بود. روش تحقیق: در پژوهش نیمه تجربی حاضر که با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل به اجرا درآمد، 24 مرد مبتلا به سندرم متابولیک در محدوده سنی 50-40 سال با میانگین شاخص توده بدن 22/2 ± 90/32 کیلوگرم بر متر مربع با توجه به معیارهای ورود و خروج انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه کنترل و تمرین تقسیم شدند. مداخله تمرینی شامل شش هفته تمرینات ایروبیک با شدت 65-60 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره و تکرار سه جلسه در هفته بود. سطوح سرمی آدیپونکتین و TNF-αبه روش الایزا و گلوکز ناشتا، تری گلیسیرید و لیپوپروتئین کلسترول پر چگال به روش آنزیمی و کالریمتریک سنجیده شدند. تحلیل آماری با نرم افزار SPSS نسخه 24 و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در سطح معنی داری 05/0≥p صورت گرفت. یافته ها: شش هفته تمرین هوازی با شدت متوسط سبب افزایش معنی دار سطوح سرمی آدیپونکتین (008/=p) و نسبت آدیپونکتین به TNF-α (001/0=p) و همچنین کاهش معنی دار TNF-α (01/0=p) نسبت به قبل از تمرین در مردان دارای سندرم متابولیک شد. همچنین سطوح سرمی شاخص های متابولیک اعم از گلوکز ناشتا (001/0=p)، تری گلیسیرید (003/0=p)، لیپوپروتئین پرچگال (03/0=p) و همچنین شاخص توده بدن (04/0=p ) در گروه تمرین بهبود معنی دار نسبت به قبل از مداخله پیدا کرد. بیشترین تغییر در نسبت آدیپونکتین به TNF-α و کمترین تغییر در لیپوپروتئین پرچگال مشاهده شد. نتیجه گیری: به نظر می رسد تمرینات ایروبیک با شدت متوسط با تعدیل در شاخص های مرتبط با بیماری سندرم متابولیک و همچنین کاهش التهاب، می تواند سبب بهبود این بیماری گردد.
اثر تمرینات هوازی بر سطوح سرمی آپولیپوپروتئین M، نیم رخ لیپیدی و متابولیکی در زنان جوان چاق غیر فعال
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی اثر دوازده هفته تمرینات هوازی بر سطح سرمی APOM، نیم رخ لیپیدی و شاخص مقاومت به انسولین در زنان چاق بود. 20 زن چاق در دو گروه تجربی و گروه کنترل (10 نفر در هر گروه) تقسیم شدند که با توجه به شاخص توده بدنی همگن شده بودند. آزمودنی ها در گروه تجربی در دوازده هفته تمرینات هوازی دویدن با شدت 75-50 درصد ضربان قلب ذخیره، 55-30 دقیقه در هر جلسه و پنج جلسه در هفته شرکت کردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس، تی زوجی و آزمون همبستگی پیرسون در سطح معنی داری 05/0>P انجام شد. با استفاده از آزمون بنابر نتایج تحلیل کوواریانس بین تغییرات سطوح ApoM ، انسولین، گلوکز ناشتا، تری گلیسرید، کلسترول، HDL و LDL، شاخص مقاومت به انسولین، وزن، درصد چربی بدن، محیط کمر و محیط لگن در دو گروه تجربی و کنترل تفاوتی معنی دار وجود داشت. نتایج آزمون تی زوجی نشان داد اجرای 12 هفته تمرینات هوازی ضمن کاهش معنی دار سطوح ApoM و HDL، با کاهش معنی دار سطوح انسولین،گلوکز ناشتا، تری گلیسرید، کلسترول و LDL، شاخص مقاومت به انسولین، و کلیه شاخص های آنتروپومتری در گروه تجربی در پس آزمون در مقایسه با پیش آزمون همراه بود. با این همه، تنها بین تغییرات سطوح سرمی ApoM پس از 12 هفته تمرینات هوازی با تغییرات کلسترولارتباط مثبت معنی دار وجود داشت. چنین به نظر می رسد اجرای 12 هفته تمرینات هوازی با وجود کاهش سطوح سرمی ApoM، سبب بهبود ترکیب بدن، نیم رخ لیپیدی و مقاومت به انسولین می گردد.
اثر تمرینات ترکیبی بر کوپپتین و مقاومت به انسولین زنان چاق مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک
منبع:
علوم حرکتی و رفتاری سال چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
196 - 205
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف اثر تمرینات ترکیبی (هوازی- مقاومتی) بر کوپپتین و مقاومت به انسولین زنان چاق مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک انجام گرفت. در این پژوهش نیمه تجربی که با طرح پیش آزمون- پس آزمون انجام گرفت، 28 زن چاق مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک با دامنه سنی 20 تا 35 سال به صورت در دسترس انتخاب و در 2 گروه 15 نفری تمرینات ترکیبی و کنترل قرار گرفتند. نمونه های خونی آزمودنی ها در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون (پس از ۸ هفته تمرین) جمع آوری شد. پروتکل تمرینی شامل ۸ هفته اجرای تمرینات ترکیبی بود که سه جلسه در هفته در دو بخش تمرینات طناب زنی و تمرینات مقاومتی با کش اجرا شد. داده های به دست آمده توسط آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری تحلیل شد. نتایج نشان داد که تمرین ترکیبی باعث افزایش معنی دار کوپپتین زنان چاق مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک گردید (05/0>P). همچنین دیگر نتایج نشان داد که تمرین ترکیبی باعث کاهش معنی دار مقاومت به انسولین زنان چاق مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک گردید (05/0>P). به طور کلی نتایج حاضر حاکی از این بود که زنان چاق مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک با استفاده از تمرینات ترکیبی احتمالا می توانند از بروز فشارهای التهابی ناشی از انجام فعالیت های ورزشی و پیامدهای بعدی آن جلوگیری کنند.
تاثیر تمرینات هوازی بر سطوح پروتئین سیرتوئین-1 و شاخص مقاومت به انسولین در مردان چاق مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: چاقی با اختلال در عملکرد انسولین موجب افزایش گلوکز ناشتا در بیماران دیابتی می شود. بنابراین هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر هشت هفته تمرین هوازی بر سیرتوئین-1 و مقاومت به انسولین (HOMA-IR) در مردان دارای اضافه وزن و چاق مبتلا به دیابت نوع دو بود.
مواد و روش ها: 22 مرد چاق مبتلا به دیابت نوع دو (سن: 4.9±35.7 سال؛ شاخص توده بدن (BMI): 30.45± 2.35 کیلوگرم/متر مربع) به طور داوطلبانه در این تحقیق شرکت نمودند و بر اساس سطح گلوکز خون به دو گروه تمرین و کنترل تقسیم شدند. آزمودنی ها در گروه تمرین در هشت هفته تمرینات هوازی با شدت 70 درصد ضربان قلب بیشینه، سه جلسه در هفته و 50-45 دقیقه در هر جلسه شرکت کردند. خون گیری جهت ارزیابی فاکتورهای خون (سیرتوئین-1، انسولین، گلوکز و شاخص مقاومت به انسولین) قبل از تمرین و 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین انجام شد. داده ها با استفاده از SPSS و روش آماری آنوا (2×2) برای بررسی تفاوت بین گروهی و تی وابسته برای تغییرات درون گروهی مورد آنالیز قرار گرفت.
یافته ها: یافته ها نشان داد که هشت هفته تمرین هوازی با افزایش معنی دار در سطح سرمی سیرتوئین-1، کاهش معنی دار انسولین، HOMA-IR، گلوکز، وزن بدن و BMI در پس آزمون در مقایسه با پیش آزمون همراه بود (0.05>P). همچنین، در مقایسه با گروه کنترل، هشت هفته تمرین هوازی موجب افزایش معنی دار در سطح سرمی سیرتوئین-1 و کاهش معنی دار در سطح انسولین، HOMA-IR، گلوکز، وزن بدن و BMI شد (0.05>P). همچنین ارتباط معنی داری بین تغییرات غلظت سیرتوئین-1 با گلوکز ناشتا، وزن بدن و BMI مشاهده شد (0.05>P).
بحث ونتیجه گیری: در کل نتایج تحقیق حاضر پیشنهاد می نماید که تمرین هوازی احتمالاً از طریق افزایش در سطح پروتئین سیرتوئین-1 موجب بهبود در مقاومت به انسولین در مردان چاق با دیابت نوع دو می شود.
تأثیر مصرف مکمل اسید چرب امگا- 3 به همراه فعالیت ورزشی هوازی بر غلظت آدیپونکتین و مقاومت به انسولین زنان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اسید چرب امگا-3 نوعی اسید چرب اشباع نشده است که با افزایش بیان آدیپونکتین در بافت چربی همراه است. هدف این تحقیق بررسی تاثیر مصرف اسید چرب امگا- 3 و فعالیت ورزشی هوازی برغلظت آدیپونکتین و مقاومت به انسولین زنان سالمند بود. روش شناسی: 37 زن سالمند 55-80 سال سالم به طور داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه تمرینات هوازی(12=n)، تمرینات هوازی به همراه مکمل اسید چرب امگا- 3 (13=n) و گروه کنترل (12=n) تقسیم شدند. فعالیت ورزشی هوازی از نوع ایروبیک موزون با شدت 40 درصد ضربان قلب بیشینه بود که به مدت ۸ هفته و ۳ جلسه در هفته انجام شد. مدت برنامه تمرین در هفته اول بیست دقیقه، در هفته دوم 35 دقیقه، هفته های سوم و چهارم 45 دقیقه و هفته های پنجم و ششم و هفتم و هشتم 60 دقیقه بود.گروه مکمل در طول دوره یک عدد کپسول 3 گرمی امگا-3 در روز دریافت کردند. انسولین و آدیپونکتین با روش ELISA وکیت تخصصی و شاخص مقاومت به انسولین با روش HOMA اندازه گیری شدند. تفاوت درون گروهی با روش t وابسته و تفاوت بین گروهی با تحلیل واریانس یک طرفه ارزیابی شد. یافته ها: نتایج این تحقیق نشان داد وزن و BMI در هر دو گروه تمرین و تمرین به همراه مکمل کاهش یافت که این کاهش در گروه تمرین همراه با اسید چرب امگا-3 معنی دار بود. همچنین، آدیپونکتین در هر دو گروه تجربی افزایش معنی داری یافت (گروه تمرین هوازی 03/0p= و گروه تمرین و مکمل001/0 p=). با این حال، در بین گروه ها در پس آزمون تفاوت معنی داری مشاهده نشد. مقاومت به انسولین در هیچ یک از گروهها و در بین گروه ها معنی دار نبود. بحث و نتیجه گیری: به طور کلی ، به نظر می رسد انجام فعالیت ورزشی هوازی به همراه مصرف مکمل اسید چرب امگا -3 تاثیر سودمندی بر وضعیت آدیپونکتین و مقاومت به انسولین زنان سالمند داشته باشد.
تأثیر هشت هفته تمرین هوازی بر سطوح استراحتی آیریزین زنان یائسه و غیر یائسه دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: اضافه وزن و چاقی به عنوان یکی از دغدغه ها ی مسئولان نظام سلامت مطرح شده است. آیریزین مشتق از ژن FNDC5 مایوکاینی است که به دنبال فعالیت بدنی و تمرین باعث تولید حرارت شبیه بافت چرب قهوه ای می شود. آیریزین مقاومت به انسولین را کاهش داده و تحمل گلوکز را بهبود می دهد. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر هشت هفته تمرین هوازی بر سطوح پلاسمایی آیریزین در زنان یائسه و غیر یائسه دارای اضافه وزن می باشد.
روش شناسی: 12 زن یائسه )میانگین سن 02/6 ± 42/53 سال و میانگین وزن 46/9± 83/73 کیلوگرم) و 12 زن غیر یائسه )میانگین سن 91/7 ± 08/32 سال و میانگین وزن 2/11± 33/74 کیلوگرم( در این پژوهش شرکت کردند. برنامه تمرینی شامل 24 جلسه تمرین هوازی بود که طی هشت هفته، سه بار در هفته و شدت %80-40 حداکثر ضربان قلب ذخیره اجرا شد. مدت زمان تمرین در هفته اول 25 دقیقه بود به طوری که در هفته هشتم به 45 دقیقه رسید. قبل و بعد از دوره تمرینی، سطوح پلاسمایی آیریزین، گلوکز، انسولین، مقاومت به انسولین و شاخص های ترکیب بدن اندازه گیری شد.
یافته ها: تغییر معنی داری در وزن، BMI و WHR آزمودنی ها پس از 8 هفته تمرین هوازی مشاهده نشد (05/0p>). با این حال درصد چربی بدن در هر دو گروه کاهش معنی داری یافت (01/0p≤). اکسیژن مصرفی بیشینه در زنان یائسه افزایشی معنی دار یافت (01/0p<) و در زنان غیر یائسه تغییر معنی داری مشاهده نشد (05/0p>). سطوح پلاسمایی آیریزین در زنان یائسه افزایش معنی داری را نشان داد (05/0p<) در حالی که تغییرات معنی داری در زنان غیر یائسه مشاهده نشد (05/0p>). هم چنین تغییرات معنی داری در سطوح گلوکز خون ناشتای این گروه ها یافت نشد (05/0p>). انسولین و شاخص مقاومت به انسولین در گروه زنان یائسه کاهش معنی دار یافت (به ترتیب 01/0p≤ و 05/0p<) اما در گروه زنان غیر یائسه تغییر معنی داری نداشت (05/0p>). ارتباط معکوس و معنی داری بین تغییرات آیریزین با تغییرات شاخص مقاومت انسولینی، وزن، شاخص توده بدنی و انسولین یافت شد (05/0p>) در حالی که ارتباط معنی داری بین آیریزین با گلوکز، درصد چربی، نسبت دور کمر به دور لگن و اکسیژن مصرفی بیشینه مشاهده نشد (05/0p>).
بحث و نتیجه گیری: هشت هفته تمرینات هوازی می تواند با تغییر سطوح سرمی آیریزین موجب بهبود شاخص های فیزیولوژیکی و بهبود شاخص مقاومت به انسولین در زنان یائسه دارای اضافه وزن گردد.
تأثیر هشت هفته تمرین مقاومتی بر غلظت سرمی SFRP5 در مردان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: پروتیئنِ 5 مرتبط با مجعدِ ترشحی (SFRP5)، همانند آدیپونکتین، به عنوان آدیپوکینی جدید با ویژگی های ضدالتهابی و افزایش حساسیت انسولینی محسوب می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر هشت هفته تمرین مقاومتی بر سطوح سرمی SFRP5 در مردان چاق می باشد.
روش شناسی: بیست و چهار مرد چاق با میانگین سن 5/8 ± 9/36 سال، وزن 7/10 ± 8/94 کیلوگرم و شاخص توده ی بدن 4/2 ± 7/31 کلیوگرم بر مترمربع به طور داوطلبانه در این تحقیق شرکت کرده و به دو گروه کنترل و تمرین مقاومتی (تعداد = 12) تقسیم شدند. آزمودنی های گروه تمرین 8 هفته تمرین مقاومتی دایره ای با شدت 50 تا 85 درصد یک تکرار بیشینه را 3 روز در هفته انجام دادند. شاخص های پیکرسنجی و غلظت ناشتای گلوکز، انسولین و SFRP5 سرمی همراه با شاخص مقاومت به انسولین (HOMA-IR) در ابتدا و پایان مطالعه اندازه گیری شد.
یافته ها: تمرین مقاومتی موجب کاهش معنادار وزن بدن، BMI، درصد چربی بدن، دور کمر و دور باسن شد (05/0>P ). هم چنین کاهش معنادار غلظت سرمی انسولین و مقادیر HOMA-IR در مقایسه با گروه کنترل مشاهده شد (05/0>P ). هشت هفته تمرین مقاومتی موجب تغییر معناداری در غلظت سرمی SFRP5 گروه تمرین نشد. با این وجود کاهش معنادار آن در گروه کنترل مشاهده شد (05/0>P ). نتایج آزمون آنالیزکوواریانس نشان دهنده تفاوت معنادار در تغییرات غلظت سرمی SFRP5 بین دو گروه بود (05/0>P ).
بحث و نتیج ه گیری: به نظر می رسد برنامه ی تمرین مقاومتی می تواند دستِ کم با جلوگیری از کاهش سطوح سرمی SFRP5 در بهبود شرایط متابولیکی اثرگذار باشد.
تأثیر تمرینات هوازی و تناوبی بر سطوح آدروپین و مقاومت به انسولین در مردان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: تمرینات ورزشی به عنوان یک راه کار عملی نقش مهمی در افزایش آدروپین و بهبود مقاومت به انسولین و پیشگیری از عوارض اضافه وزن دارند، هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرینات هوازی با شدت متوسط و تمرین تناوبی شدید بر سطوح سرمی آدروپین و ارتباط آن با مقاومت به انسولین در مردان دارای اضافه وزن بود.مواد و روش ها: 24 مرد جوان با میانگین سن 3.14±28.4 سال، وزن 4.89±77.11 کیلوگرم و شاخص توده بدن 0.37±27.76 کیلوگرم مترمربع داوطلبانه در تحقیق حاضر شرکت کرده و به طور تصادفی در گروه تمرین هوازی (n=8)، تمرین تناوبی شدید (n=8) و کنترل (n=8) قرار داده شدند. تمرین تناوبی شدید (با شدت 100-90 حداکثر ضربان قلب) و تمرین هوازی (با شدت 75-50 درصد حداکثر ضربان قلب) به مدت 6 هفته و هر هفته 3 جلسه متناوب و هر جلسه 45 تا 65 دقیقه انجام شد. قبل و بعد از مداخلات نمونه خونی برای اندازه گیری سطوح آدروپین، گلوکز و انسواین در وضعیت 12 ساعت ناشتایی جمع آوری شد.یافته ها: نتایج نشان داد که 6 هفته تمرین هوازی با شدت متوسط و نیز 6 هفته تمرین تناوبی شدید منجر به افزایش معنادار آدروپین و نیز کاهش معنادار انسولین، گلوکز و مقاومت به انسولین مردان دارای اضافه وزن شدند (0.05>P). همچنین بین تغییرات آدروپین با گلوکز و مقاومت به انسولین ارتباط منفی معنادار وجود داشت (0.05>P). بین سطوح سرمی آدروپین با انسولین خون ارتباط معنادار وجود نداشت (0.05<P).بحث و نتیجه گیری: چنین نتیجه گیری می شود که هم تمرین هوازی با شدت متوسط و هم تمرین تناوبی شدید با کاهش مقاومت به انسولین در مردان دارای اضافه وزن منجر به پیشگیری از بیماری های دیابت و قلبی عروقی می شود. به نظر می رسد در این تغییرات ناشی از تمرین، آدروپین ایفای نقش می کند.
اثر۱۶ هفته تمرین همزمان و رژیم کم کالری بر پارامترهای متابولیکی و التهابی در زنان مبتلا به سندرم متابولیک
حوزههای تخصصی:
سندرم متابولیک، ترکیبی از بیشتر عوامل خطرزای قلبی عروقی خطرناک از جمله هایپرگلیسمی، افزایش کلسترول لیپوپروتئین با چگالی کم، تری گلیسرید بالا، فشار خون سیستولیک بالا و افزایش دور کمر است. افزایش تمرینات بدنی در پیشگیری، درمان اولیه بیماری های قلبی عروقی و سندرم متابولیک به دلیل مزایای محافظت قلبی مرتبط با بهبود آمادگی قلبی تنفسی توصیه شده است. هدف این پژوهش نیمه تجربی و کاربردی، تحلیل اثرات اجرای همزمان تمرینات مقاومتی و تناوبی با شدت بالا بر شاخص های متابولیک در زنان مسن مبتلا به سندرم متابولیک است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که اجرای همزمان تمرینات مقاومتی و تناوبی با شدت بالا در ترکیب با رژیم کم کالری فواید متابولیکی متعددی در زنان چاق مبتلا به سندرم متابولیک پس از یک مداخله ۱۶ هفته ای فراهم می کند. اجرای همزمان تمرینات مقاومتی و تناوبی با شدت بالا در ترکیب با رژیم کم کالری به طور بالقوه می تواند دستاوردهای ارزشمندی از جمله بهبود قابل توجه وزن، شاخص توده بدنی، قند خون ناشتا، انسولین، مقاومت به انسولین و پروتئین واکنشگر سی در افراد مبتلا به سندرم متابولیک ایجاد کند.
تأثیر دو شیوه تمرین هوازی (تداومی و تناوبی) و مکمل یاری با کمپلکس وانادیم- روی بر بیان ژن های آنتی اکسیدانی در بافت بیضه رت های تغذیه شده با محلول فروکتوز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم زیستی ورزشی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۹)
21 - 38
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مصرف زیاد فروکتوز به ایجاد مقاومت به انسولین و افزایش استرس اکسایشی در بافت های مختلف بدن از جمله بافت بیضه منجر می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرینات هوازی (تداومی و تناوبی) و مکمل یاری با وانادیم-روی بر بیان ژن های آنتی اکسیدانی بافت بیضه در رت های تغذیه شده با شربت فروکتوز بود.روش پژوهش: 56 سر رت نر در هفت گروه شامل کنترل نرمال (NC)، کنترل فروکتوز (FC)، تمرین تداومی با شدت متوسط (FCT)، تمرین تناوبی با شدت بالا (FIT)، مکمل وانادیم-روی (FS)، تمرین تداومی با شدت متوسط + مکمل وانادیم-روی (FSCT) و تمرین تناوبی با شدت بالا + مکمل وانادیم-روی (FSIT) قرار گرفتند. بیان ژن های GPX، SOD و CAT در بافت بیضه و سطوح سرمی TAC، TOC، گلوکز، انسولین و HOMA-IR ارزیابی شد. تحلیل آماری توسط آزمون های آنووای یکسویه و تعقیبی بنفرونی در سطح معناداری ( P≤0.05) تجزیه وتحلیل شد.یافته ها: مصرف 16 هفته شربت فروکتوز به افزایش معنادار سطوح سرمی گلوکز، HOMA-IR و TOC و کاهش معنادار TAC سرم و بیان ژن های GPX، SOD و CAT در بافت بیضه گروه FC در مقایسه با گروه NC منجر شد (P<0.05). هشت هفته مصرف مکمل وانادیم-روی و تمرینات هوازی (تداومی و تناوبی) موجب کاهش سطوح سرمی گلوکز، HOMA-IR و TOC و افزایش TAC سرم و بیان ژن های GPX، SOD و CAT در مقایسه با گروه FC شد (P<0.05).نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان می دهد تمرینات هوازی (تداومی و تناوبی) و مصرف مکمل وانادیم-روی موجب بهبود وضعیت متابولیکی و متعاقب آن بهبود وضعیت اکسایشی در آزمودنی های مبتلا به مقاومت انسولینی می شود.
مقایسه دوازده هفته تمرین عملکردی شدید و تمرین ترکیبی هوازی-مقاومتی بر عوامل خطرزای کاردیومتابولیکی در دختران چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم زیستی ورزشی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۰)
31 - 47
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مؤثرترین نوع تمرین برای بهبود پوامل کاردیو متابولیکی در افراد چاق ناشناخته است. بنابراین هدف از تحقیق حاضر مقایسه تأثیر 12 هفته تمرین عملکردی شدید (HIFT) و تمرین ترکیبی هوازی - مقاومتی بر عوامل خطرزای کاردیومتابولیکی در دختران دارای اضافه وزن و چاقی بود.روش پژوهش: 45 دختر نوجوان (5/1±53/16 سال)، مبتلا به چاقی (55/3 ± 27/32 BMI= کیلوگرم بر مترمربع)، داوطلبانه در مطالعه نیمه تجربی حاضر، با طرح پیش آزمون- پس آزمون شرکت کردند و به طور تصادفی در سه گروه HIFT، تمرین ترکیبی هوازی-مقاومتی و کنترل قرار گرفتند. مداخلات تمرینی شامل 12 هفته سه جلسه ای بود که 24 ساعت پیش از شروع و 48 ساعت پس از پایان مداخلات خون گیری انجام شد. تحلیل داده های درون گروهی به روش تی وابسته و داده های بین گروهی به روش تحلیل کوواریانس انجام گرفت.یافته ها: HIFT و تمرین ترکیبی بر عوامل متابولیکی شامل گلوکز ناشتا پلاسما، انسولین ناشتا پلاسما و مقاومت به انسولین و عوامل خطرزای قلبی- عروقی شامل HDL، LDL، LDL/HDL، TG و کلسترول تأثیر معنا داری داشتند (001/0=P)، و با توجه به اندازه اثر، در تمامی شاخص ها به جز TG و LDL/HDL ، HIFT نسبت به تمرین ترکیبی مؤثرتر بود (P<0/05).نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که هم شدت و هم نحوه مداخله فاکتورهای اساسی اند که باید هنگام طراحی و تجویز برنامه های ورزشی در افراد دارای چاقی در نظر گرفته شوند. بنابراین، این نتایج ممکن است متخصصان تناسب اندام و فیزیولوژیست های ورزشی را در مورد فرایند تجویز ورزش در این جمعیت راهنمایی کند.