مطالب مرتبط با کلیدواژه

عامل نکروز دهنده تومور آلفا


۱.

مقایسه تاثیر شش هفته فعالیت ورزشی هوازی، مقاومتی و ترکیبی بر مقادیر پلاسمایی نسبت TNF-α/ IL-10 و شاخص مقاومت به انسولین در رت های نر ویستار دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۱۲۸
زمینه و هدف : یکی از عوامل مهم در بروز اختلال متابولیکی و دیابت، التهاب است. مطالعه انواع فعالیت ورزشی و یافتن بهترین نوع آن، به عنوان روشی برای کاهش التهاب مورد توجه قرار گرفته است. هدف تحقیق حاضر مقایسه تاثیر شش هفته فعالیت ورزشی هوازی، مقاومتی و ترکیبی بر مقادیر پلاسمایی نسبت IL-10/TNF-α و شاخص مقاومت به انسولین در رت های نر ویستار دیابتی بود. روش تحقیق : تحقیق حاضر به صورت تجربی به اجرا درآمد. جامعه آماری رت های نر نژاد ویستار با محدوده وزنی 130 تا 150 گرم بودند. بدین منظور، تعداد 40 سر رت نر نژاد ویستار هشت هفته ای تهیه شدند و به طور تصادفی به پنج گروه هشت تایی شامل گروه های تمرین مقاومتی (شدت حدود 60 درصد یک تکرار بیشینه)، تمرین هوازی (شدت60-50 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی)، تمرین ترکیبی، کنترل دیابتی و کنترل سالم غیر فعال؛ تقسیم گردیدند. رت ها به مدت شش هفته با تکرار سه جلسه در هر هفته، تمرین های مربوطه را انجام دادند. 48 ساعت پس از آخرین جلسه، خون گیری از قلب انجام و داده های خونی جمع آوری شد. شاخص های التهابی با روش الایزا و مقاومت به انسولین با روش HOMA-IR اندازه گیری شدند. سپس با استفاده از روش های آماری تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی LSD در سطح معنی داری 0/05≥p نتایج استخراج گردید. یافته ها : نسبت IL-10/TNF-α در گروه های کنترل دیابتی (0/001=p)، تمرین استقامتی (0/02=p)، تمرین مقاومتی (0/003=p) و تمرین ترکیبی (0/003=p)؛ نسبت به گروه کنترل سالم کاهش معنی داری پیدا کرد. در گروه های تمرینی نسبت به کنترل دیابتی، این شاخص تغییر معنی داری نکرد (0/05<p). از طرف دیگر، شاخص مقاومت به انسولین در هر سه گروه تمرین هوازی، مقاومتی و ترکیبی (به ترتیب با 0/002=p=0/03=p و 0/01=p) نسبت به گروه کنترل دیابتی کاهش معنی داری پیدا کرد. هیچ تفاوت معنی داری بین گروه های تمرینی مشاهده نشد. نتیجه گیری : اجرای تمرینات مقاومتی، هوازی و ترکیبی در طول شش هفته، دیابت نوع II را بهبود می بخشد؛ اما احتمالا پتانسیل کافی برای بهبود شرایط التهابی بدن را ندارد.
۲.

تاثیر فعالیت مقاومتی حاد بر سطوح سرمی برخی شاخص های التهابی و آسیب عضلانی در زنان غیر فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۱۰۶
زمینه و هدف: مطالعات نتایج متناقضی را پیرامون اثر حاد تمرین ورزشی بر شاخص های التهابی، آسیب اکسایشی و آسیب عضلانی مطرح ساخته اند. از این رو، هدف مطالعه حاضر بررسی اثر حاد فعالیت مقاومتی شدید بر سطوح سرمی عامل نکروز دهنده تومور آلفا ( TNF- α ) به عنوان شاخص التهابی، مالون دی آلدهید ( MDA ) به عنوان شاخص فشار اکسایشی، و لاکتات دهیدروژناز ( LDH ) و کراتین کیناز ( CK ) به عنوان دو شاخص آسیب عضلانی بود. روش تحقیق: بدین منظور 20 زن سالم غیرفعال (میانگین سن 1/56 ± 21/55 سال و شاخص توده بدنی 3/26 ± 21/68 کیلوگرم بر متر مربع) به طور تصادفی به دو گروه فعالیت مقاومتی شدید و کنترل تقسیم شدند. آزمودنی ها فعالیت مقاومتی حاد را با شدت 85 درصد یک تکرار بیشینه در 8 ایستگاه (پرس سینه، پرس پا، قایقی نشسته، پرس بالای سر، باز کردن   زانو، باز کردن بازو، خم کردن بازو و بلند کردن پاشنه) در 3 نوبت انجام دادند. قبل و بلافاصله بعد از فعالیت مقاومتی، نمونه های خونی جمع آوری شدند. با استفاده از کیت های تجاری متغیرهای MDA و TNF- α به روش الایزا اندازه گیری شدند و سطوح LDH و   CK به روش فتومتریک مورد سنجش قرار گرفتند. از آزمون t وابسته و مستقل به ترتیب برای مقایسه درون گروهی و بین گروهی متغیرهای وابسته در سطح (0/05 > p ) استفاده شد. یافته ها: یک جلسه فعالیت مقاومتی شدید موجب افزایش معنی دار (0/001= p ) سطوح سرمی TNF- α   و MDA شد. همچنین، سطوح سرمی شاخص های آسیب عضلانی LDH ( p =0/03 ) و CK ( p =0/001 ) متعاقب فعالیت مقاومتی حاد به طور معنی داری افزایش یافت. نتیجه گیری: یک جلسه فعالیت مقاومتی شدید با آسیب اکسایشی و عضلانی در زنان غیرفعال همراه است و اتخاذ تدابیر تمرینی و تغذیه ای هنگام اجرای این نوع تمرینات، ضروری به نظر می رسد.
۳.

اثر تعاملی تمرین روی چرخ کارسنج و مصرف عصاره ضدالتهابی گزنه بر تغییرات برخی شاخص های التهابی مرتبط با چاقی در زنان دچار اضافه وزن و چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۱۰۸
زمینه و هدف: بافت چربی به عنوان یک بافت اندوکرین، محل تولید بیش از 50 سایتوکاین و سایر مولکول هایی است که در فرآیندهای ایمنی و التهابی بدن دخیل می باشند. هدف این مطالعه بررسی اثر تعاملی تمرین روی چرخ کارسنج و مصرف عصاره ضدالتهابی گزنه، بر تغییرات برخی شاخص های التهابی مرتبط با چاقی در زنان دچار اضافه وزن و چاق بود. روش تحقیق: تعداد 46 نفر زن دارای اضافه وزن و چاق با BMI بزرگ تر از 25 کیلوگرم بر مترمربع و دامنه سنی 45-25 سال به صورت هدفمند انتخاب و به طور تصادفی به 4 گروه شامل گروه های تمرین + گزنه (12 نفر با میانگین نمایه توده بدن 4/83±31/28)، تمرین + دارونما (12 نفر با میانگین نمایه توده بدن 3/11±30/34)، گزنه (11 نفر با میانگین نمایه توده بدن 4/22±29/66) و دارونما (11 نفر با میانگین نمایه توده بدن 2/63±29/79) تقسیم شدند. تمرین هوازی شامل فعالیت به مدت 8 هفته، 3 جلسه در هفته، هر جلسه 16 تا 30 دقیقه با شدت 55 تا 75 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره به صورت رکاب زدن روی چرخ کارسنج بود. شرکت کنندگان در دو گروه مصرف کننده گزنه روزانه 8 میلی لیتر عصاره هیدروالکلی گزنه دریافت نمودند و دارونمای مورداستفاده نیز ترکیبی از آب و رنگ مشابه عصاره به میزان روزانه 8 میلی لیتر بود. داده ها با آزمون های کولموگروف – اسمیرنوف، آنالیز واریانس یک سویه و t وابسته در سطح معنی داری 05/0p≤ تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که پس از 8 هفته مداخله، مقادیر عامل نکروز دهنده تومور آلفا در گروه های تمرین + گزنه (0/005=p)، تمرین + دارونما (0/04=p) و گزنه (0/02=p) به طور معنی دار کاهش یافت. همچنین 8 هفته مداخله موجب کاهش معنی دار IL-6 در گروه های تمرین + گزنه (0/03=p) و تمرین + دارونما (0/004=p) گردید؛ درحالی که در گروه دارونما افزایش معنی داری داشت (0/01=p). نتیجه گیری: تمرین هوازی روی چرخ کارسنج به عنوان یک شیوه غیرتهاجمی و مصرف عصاره گزنه به عنوان یک مکمل گیاهی، می توانند به تنهایی و به صورت ترکیبی، شاخص های التهابی را در افراد دارای اضافه وزن یا چاق تعدیل نمایند.
۴.

تاثیر تمرینات ایروبیک با شدت متوسط بر سطوح آدیپونکتین، TNF-α و نسبت آدیپونکتین به TNF-α سرم مردان با سندرم متابولیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرینات ایروبیک آدیپونکتین عامل نکروز دهنده تومور آلفا سندرم متابولیک مقاومت به انسولین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۹۹
زمینه و هدف: با توجه به نقش فعالیت بدنی بر عوامل موثر بر بیماری های متابولیک، هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر تمرینات ایروبیک با شدت متوسط بر سطوح سرمی آدیپونکتین، عامل نکروز دهنده تومور آلفا (TNF-α) و نسبت آدیپونکتین به TNF-α در مردان دارای سندرم متابولیک بود. روش تحقیق: در پژوهش نیمه تجربی حاضر که با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل به اجرا درآمد، 24 مرد مبتلا به سندرم متابولیک در محدوده سنی 50-40 سال با میانگین شاخص توده بدن 22/2 ± 90/32 کیلوگرم بر متر مربع با توجه به معیارهای ورود و خروج انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه کنترل و تمرین تقسیم شدند. مداخله تمرینی شامل شش هفته تمرینات ایروبیک با شدت 65-60 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره و تکرار سه جلسه در هفته بود. سطوح سرمی آدیپونکتین و  TNF-αبه روش الایزا و گلوکز ناشتا، تری گلیسیرید و لیپوپروتئین کلسترول پر چگال به روش آنزیمی و کالریمتریک سنجیده شدند. تحلیل آماری با نرم افزار SPSS نسخه 24 و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در سطح معنی داری 05/0≥p صورت گرفت. یافته ها: شش هفته تمرین هوازی با شدت متوسط سبب افزایش معنی دار سطوح سرمی آدیپونکتین (008/=p) و نسبت آدیپونکتین به TNF-α (001/0=p) و همچنین کاهش معنی دار TNF-α (01/0=p) نسبت به قبل از تمرین در مردان دارای سندرم متابولیک شد. همچنین سطوح سرمی شاخص های متابولیک اعم از گلوکز ناشتا (001/0=p)، تری گلیسیرید (003/0=p)، لیپوپروتئین پرچگال (03/0=p) و همچنین شاخص توده بدن (04/0=p ) در گروه تمرین بهبود معنی دار نسبت به قبل از مداخله پیدا کرد. بیشترین تغییر در نسبت آدیپونکتین به TNF-α و کمترین تغییر در لیپوپروتئین پرچگال مشاهده شد. نتیجه گیری: به نظر می رسد تمرینات ایروبیک با شدت متوسط با تعدیل در شاخص های مرتبط با بیماری سندرم متابولیک و همچنین کاهش التهاب، می تواند سبب بهبود این بیماری گردد.