مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۴۱.
۲۴۲.
۲۴۳.
۲۴۴.
۲۴۵.
۲۴۶.
۲۴۷.
روش
منبع:
تاریخ فلسفه اسلامی سال ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
67 - 99
حوزههای تخصصی:
علم در تمدن اسلامی، علی رغم برخی پیشرفت هایی که داشت، نتوانست یک تغییر یا انقلاب جدی را در خود به وجود آورد و به گمان برخی از اندیشمندان آخرسر با رکود و افول مواجه شد. در این نوشتار، به بررسی و ارزیابی برخی از عواملی می پردازیم که از آن ها به عنوان موانع بروز تحول در علم ورزی تمدن اسلامی یاد می شود. در این راستا عواملی مانند حاکمیت تفکر اشعری و تضادش با پژوهش در علوم تجربی، نبود حمایت های اجتماعی و اقتصادی، و همچنین فلسفه ارسطویی را بررسی و تحلیل می کنیم. سعی می کنیم نشان دهیم که اشاعره آنگونه که عموما تصور می شود، مخالف علم ورزی نبودند و چه بسا اگر واقعا چهارچوب فکری آنان در علم ورزی حاکمیت پیدا می کرد، احتمالا شاهد تحولاتی چشم گیر در علم تمدن اسلامی می بودیم. بدین ترتیب، نقش تخریبی اشاعره را تعدیل می کنیم. در ادامه، ضمن پذیرش اهمیت حمایت های اجتماعی و اقتصادی در توسعه علم در دوران طلایی تمدن اسلامی، لزوم توجه به روش شناسی را مورد تاکید قرار می دهیم. با تکیه بر مثال هایی تاریخی از نورشناسی ابن هیثم و اسطرلاب زورقی، از یک طرف، نقش تخریبی روش شناسی مبتنی بر فلسفه ارسطو را مجددا تایید می کنیم و، از طرف دیگر، مساهمت مان در رابطه با تعدیل نقش تخریبی اشاعره را به شکل انضمامی تری توضیح می-دهیم.
روش شناسی آینده پژوهی دولت: ارزیابی تناسب روش تحلیل علّی لایه بندی شده (CLA) برای آینده پژوهی دولت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۷
171 - 202
حوزههای تخصصی:
تحلیل علّی لایه بندی شده یک رویکرد آینده پژوهی است که در آن، وضعیت و آینده های احتمالی پدیده ها در چهار لایه رویدادی (لیتانی)، ساختاری، گفتمانی و استعاری مورد مطالعه قرار می گیرد. مفروضه مقاله این است که مهمترین شرط پژوهش های علمی تناسب روش شناسی با هستی شناسی است. به عبارت دیگر روش منتخب باید با ویژگی های موضوع پژوهش تناظر و تناسب داشته باشد. مقاله به این سوال پرداخت که آیا روش تحلیل علی لایه بندی شده برای آینده پژوهی دولت مناسب است؟ مقاله براساس آثار مبدع این روش (سهیل عنایت الله) به صورتبندی این روش و کاربرد ها و دستاوردهای آن پرداخته است؛ سپس به ویژگی های هستی شناختی دولت، به ویژه در شکل های امروزین آن اشاره کرده و سرانجام با استفاده از روش قیاسی تناسب این را برای برای مطالعه دولت مورد بحث قرار داده و به این نتیجه رسیده که این روش به دلیل تناظری که با سرشت پیچیده و چندلایه دولت دارد بیش از هر روش دیگری برای آینده پژوهی دولت مناسب است. با استفاده از این رویکرد می توان کارکردهای روزمره (لایه لیتانی)، ترتیبات نهادی (لایه ساختاری)، مبانی مشروعیت (لایه گفتمانی) و بنیان های اسطوره ای (لایه استعاری) دولت را مورد بررسی و تحلیل قراردا و آینده های احتمالی آن را شناسائی کرد. البته چون این روش بیشتر بر سویه های تحلیلی متمرکز است و سویه های هنجاری و تجویزی چندانی ندارد برای آینده پژوهی دولت نیازمند تکمیل است. استفاده همزمان از دیگر روش های آینده پژوهی نظیر سناریو سازی، تحلیل تأثیر بر روند، تحلیل الگوها و تحلیل چرخه های آینده می تواند به تکمیل و بهینه سازی این روش در آینده پژوهی دولت کمک کند.
تدوین مدل مفهومی مدیریت کلاس اثربخش به روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین رشته ای در آموزش سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
108 - 73
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: چالش عمده ای که معلمان تازه کار با آن مواجه هستند، ناتوانی آنها برای حفظ کنترل کلاس درس است و رایج ترین درخواست معلمان برای کمک بیشتر با مدیریت کلاس درس ارتباط دارد. هدف اصلی پژوهش حاضر تدوین مدل مفهومی مدیریت کلاس اثربخش به روش فراترکیب برای مدارس ابتدایی بود. روش: این پژوهش با رویکردی کیفی و به روش فراترکیب انجام گرفت. جامعه پژوهش شامل تمامی مطالعات و گزارش های پژوهشی اعم از مقالات و پایان نامه های فارسی و انگلیسی مرتبط با حوزه مدیریت اثربخش در کلاس درس بود. برای نمونه گیری، 140 مقاله با استفاده از کلیدواژه های مرتبط و از طریق پایگاه های علمی معتبر و مرور یافته های پژوهش در سال های 1970 م. تا 2023 م. انتخاب شد و نمونه گیری در ابتدا با مطالعه 350 پژوهش آغاز شد و در مرحله اول پس از بررسی عناوین مطالعات، 97 مطالعه که نامرتبط با پژوهش حاضر بود، حذف شدند و 253 مطالعه باقی ماند. در مرحله دوم چکیده مطالعات مورد بررسی قرار گرفت و 73 مطالعه نامرتبط با پژوهش حاضر حذف شدند و 183 مطالعه باقی ماند؛ سپس در مرحله آخر بعد از بررسی محتوا، 43 مطالعه نامرتبط با پژوهش حاضر حذف شدند و درنهایت 140 واحد مطالعاتی انتخاب و بررسی شد. برای کسب قابلیت اعتبار، کلیه کدگذاری ها و طبقات اولیه به خبرگان (اعضای هیئت علمی دانشگاه تهران) ارسال و از نظرات تأییدی و تکمیلی آنها در کلیه مراحل کار در جهت پیاده سازی، کدگذاری و تدوین مدل مفهومی استفاده شد و درنهایت، برای تجزیه وتحلیل کیفی داده های پژوهش حاضر از کدگذاری 3 مرحله ای اشتراوس و کوربین (1395) استفاده شد. یافته ها: بنابر یافته های به دست آمده در این پژوهش، مدلی مفهومی از مدیریت کلاس در مدارس ابتدایی براساس اصول و راهبردهایی اثربخش ترسیم شد. نتایج نشان داد که مدل شامل 4 دسته اصول مدیریت اثربخش و 2 دسته راهبرد مدیریت اثربخش است؛ اصول اثربخش شامل توسعه فردی (خوداثربخشی، خودنظارتی، خویشتن داری، مهارت ارتباطی، خودباوری، خودمدیریتی، تصمیم گیری مستقلانه)؛ تأمین نیازهای روان شناختی (توانمندی در روابط انسانی، داشتن استقلال، قابلیت ها و شایستگی ها)؛ حقوق فردی و جمعی (تعهدپذیری، احترام به حقوق فردی و دیگران)؛ ارتقای موفقیت تحصیلی (تشویق، رشد و موفقیت تحصیلی، فرصت برابر آموزشی، احساس دل بستگی) و راهبردهای مدیریت اثربخش (ایجاد جوّ حمایتی، مدیریت استرس، تفویض اجرای امور کلاس، شناخت دانش آموزان و توجه به آنها، گرایش به مشارکت در یادگیری، طراحی دستیابی به موفقیت، آموزش مهارت های کاربردی، تعیین اهداف، حق رأی و انتخاب) به راهبردهای تقویتی (انگیزش، مباحثه و مناظره، جلسه کلاسی دانش افزایی، سنجش رفتار، تصمیم گیری مشارکتی) طبقه بندی شد. نتیجه گیری: براساس یافته ها می توان نتیجه گرفت با تقویت راهبردهای اثربخش مدیریت کلاس معلمان، رشد و موفقیت دانش آموزان فراهم می گردد. با به کارگیری نتایج این مطالعه می توان به فهم بهتری از اصول مدیریت کلاس اثربخش در مدارس دست یافت و درنهایت، به توسعه و پیشرفت دانش آموزان کمک کرد.
بررسی و تحلیل تربیت عقلانی از دیدگاه مولانا و جان دیویی (با تأکید بر مدل مفهومی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
245 - 273
حوزههای تخصصی:
تربیت عقلانی از اساسی ترین مباحث بنیادین در طول تاریخ تفکر بشری بوده است. . فیلسوفان بزرگ کوشیده اند تا با درک جامعی از انسان و ابعاد وجودش راهنمایی مناسب برای تربیت شخصیتی ارائه دهند. شرط توفیق در تربیت اخلاقی،اجتماعی، سیاسی و ... تربیت عقلانی است. پژوهش پیش روی درصدد تبیین مفهوم تربیت عقلانی از منظر دو اندیشمند مورد نظر (مولانا و دیویی) می باشد. در این گذر نکات قابل تأملی در آثار این بزرگان، بیان شده است. روش پژوهش، تحلیل محتوای کیفی با تأکید بر مدل مفهومی است. تا نخست تربیت عقلانی از منظر دو اندیشمند تبیین شود، سپس با ذکر نمونه هایی، پیشنهادات تربیتی مبتنی بر عقلانیت آنان، ارائه گردد. حوزه پژوهش شامل مثنوی و منابع دست اول دیویی و کلیه متون مرتبط است. یافته های پژوهش شامل این موارد است: هدف تربیت عقلانی و اصول تربیتی از نظر جان دیویی: یادگیری عمیق، بازسازی، عملی بودن روش، سازماندهی تجربه. انضباط، تفکر، استمرار، تأثیر متقابل، تداوم، کنترل اجتماعی، آزادی. و از نظر مولانا: پرورش عقل، حفظ زبان و دوری از تمسخر دیگران، وفای به عهد، برقراری عدالت، تأثیر شرایط بر انسان، سعه صدر، تغییر موقعیت، فضل، بخشش، سخاوت، مشورت، عبرت آموزی، وفاداری، عدل. نیز نتایج بدست آمده روش تربیت عقلانی از نظر دیویی: مشخص کردن مسأله، ساخت فرضیه، فرضیه سازی، آزمایش فرضیه ها، ارزشیابی. و از منظر مولانا: فرضیه سازی، محاسبه نفس، ابتلا، عبرت آموزی، الگوپذیری، صبر، محاسبه، همفکری، محبت و عشق ورزی، تأثیر و اثربخشی تجربه. نکته آخر اینکه برای رسیدن به دروازه های روشنایی و تربیت عقلانی مراحل تزکیه و پالایش وجود به درستی باید طی شود و بینش و خلوص لازم برای حصول معرفت و پرورش عقل مهیا شود.
روش آموزش توحید ذاتی در قرآن بر اساس دیدگاه علامه طباطبائی در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۱۶
11 - 20
حوزههای تخصصی:
توحید ذاتی اولین مرتبه از مراتب توحید است که حقیقت معنای قرآنی آن از دیدگاه علامه طباطبائی، بر خلاف دیدگاه عمده مفسران که به تبع از فیلسوفان و متکلمان حاصل شده، وجود محض و نامحدود بودن خداوند است. این مقاله با استفاده از قواعد تفسیر انجام شده، روش آن، توصیفی تحلیلی، با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و هدف آن، کشف، بررسی و تبیین انواع روش برای آموزش توحید ذاتی در قرآن بر اساس دیدگاه علامه طباطبائی است .نتایج این تحقیق نشان می دهد که از دیدگاه علامه، آموزش توحید ذاتی در قرآن، دارای دو روش اصلی «اعلام و القای صریح به مخاطب» و «استدلال»، و روش استدلال خود دارای سه گونه ی فرعی زیر است: استدلال به وحدت جنس «اِله»، استدلال به نامحدودیت «مثل» خدا، و استدلال به قهاریت خداوند. از کاربرد این دو روش در آموزش توحید ذاتی در قرآن به دست می آید که باید هم به منظور القا و تلقین این مرتبه از توحید به مخاطب، آن را صریحاً اعلام کرد؛ و هم به منظور تعقل و اندیشه ورزی او به انواع گونه ها برایش استدلال اقامه کرد.
روش مندی جریان شناسی انحراف در عرصه مهدویت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۳
116 - 136
حوزههای تخصصی:
روش مندی جریان شناسی جریان های انحرافی مهدویت، درباره روش جریان شناسی، در مقام ارائه مدل و الگو بحث کرده است. یکی از واقعیت های عینی جامعه، وجود جریان های انحرافی در عرصه مهدویت است که باید مورد مطالعه قرار گیرند. این نوشتار با هدف ارائه روش بمثابه الگوی مطالعاتی، جریان شناس را در جریان یابی و جریان شناسی یاری می کند. طبق این مدل؛ جریان شناس با لایه های پنهان علت ها و روند معلول ها آشنا شده و ارزیابی دقیقی از جریان خواهد داشت. الگوی ارائه شده در این پژوهش؛ با استفاده از روش تحلیل لایه ای علت ها و با بهره از روش تحلیل تأثیر روند در آینده پژوهشی است. این روش به جریان شناس توان آن را می دهد که از زوایای مختلف به طراحی سؤال بپردازد و پس از پاسخ یابی برای سؤالات، ارزیابی نهایی را انجام دهد. ارکان اصلی در روش مندی جریان شناسی عبارتند از: جریان یابی، ارزیابی جهت کلی جریان، علت یابی با سه رویکرد: علل پیدایش، گسترش و گرایش، روند پژوهی با دو مرحله تحلیل روند جریان و تحلیل تاثیر بر روند.
روش استخراج علوم انسانی از قرآن و مدل مفهومی آن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۱)
23 - 50
حوزههای تخصصی:
موضوع علوم انسانی کنش ها و هستی های ارادی انسان است. علم انسانی دانشِ توصیف و تغییر کنش های اختیاری انسان و معرفت درجه دو آنهاست. معرفت درجه اول علوم انسانی به هستی هایی می پردازد که با اراده و اختیار انسان ایجاد می شود. معرفت درجه دو علوم انسانی، مباحث بیرون از علوم انسانی نظیر مبانی، اهداف، روش، تاریخ تطور علوم انسانی و مانند آن را بررسی می کند. روش در معنای عام، به کارگیری مجموعه عناصری است که انسان را به هدف می رساند. عناصر روش علمی عبارت اند از: مبانی، منابع، سازوکارهای داده یابی از منابع، اصول، قواعد، مؤلفه های فرایندی، مؤلفه های پراکنشی، رویکردها، گرایش ها، سبک ها و مهارت هایی که به کارگیری آنها سبب دست یابی به علم می شود. مقاله بر روی عنصر روش شناختی سازوکارهای داده یابی از قرآن کریم تمرکز می کند. فرضیه ما، امکان پذیری تعیین سازوکاری دقیق و همگانی برای داده یابی علوم انسانی از قرآن است. روش مقاله در تعیین مؤلفه های شناسای داده های علوم انسانی، منطقی و قیاسی است. راهبرد مقاله در تعیین مؤلفه های شناسای داده های معرفت درجه یک علوم انسانی، تحلیل تعریف برگزیده علوم انسانی، و لحاظ ظرف تحقق نسبت میان موضوع و محمول است. در تعیین داده های معرفت درجه دو علوم انسانی، بر دلالت داده ها بر بنیادهای نظری، دلالت غایت شناختی و روش شناختی تأکید می شود. همه مراحل بحث، همراه با ارائه نمونه هایی از داده های وحیانی و به صورت انضمامی است. نتیجه بحث با تعیین مؤلفه های شناسا، مدل مفهومی فرایند دستیابی به داده های علوم انسانی در قرآن ترسیم و ارائه شده است.