مطالب مرتبط با کلیدواژه

پیوند


۲۱.

دیالکتیک صمیمیت و احترام در یک گفت وگوی تلویزیونی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نظریه ساخت وجهه وجهه پیوند جدایی صمیمیت احترام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹ تعداد دانلود : ۶۴
پژوهش حاضر به بررسی مفهوم وجهه به معنای پیوند و جدایی رابطه ای در فرهنگ ایرانی مطابق با نظریه ساخت وجهه می پردازد و ابتدا استدلال می کند که تفسیر و تأویل مفهوم نظری وجهه به معنای پیوند و جدایی رابطه ای در فرهنگ ایرانی، به ترتیب، عبارت است از دو مفهوم صمیمیت و احترام. سپس، نحوه ساخت وجهه به معنای دیالکتیک صمیمیت/پیوند و احترام/جدایی در بخش هایی از گفت وگوی بین مجری و مهمان در برنامه دورهمی بررسی و نشان داده می شود که چگونه دیالکتیک صمیمیت/پیوند و احترام/جدایی با استفاده از ابزارهای زبانی و غیرزبانی مثل نحوه به کارگیری شیوه های خطابِ مفرد و جمع یا ترکیبی، تعارفات مرسوم، ادات تکریم، مکث ها، طول نوبت، جهت نگاه، و جز آن ساخته می شود. افراد در هر لحظه از تعامل با توجه به تفسیری که در آن لحظه از رابطه خود با دیگری دارند با به کارگیری ابزارهای مختلف زبانی و غیرزبانی رابطه صمیمیت و احترام را مشترکاً و به شکلی پویا برمی سازند. این پویایی رابطه را نمی توان با فهرست راهبردهای حفظ وجهه سلبی و ایجابی، آن چنان که در نظریه براون و لوینسن معمول است، نشان داد.
۲۲.

بازی زبانی توسعه : "شجاعت بودن" و "سلوک اخلاقی" ناشی از سیاق زیست زبانی (با رویکردی بر کژ کارکردهای زبانی پهلوی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مسائل اجتماعی/ توسعه نیافتگی زبان بنیاد ناجامعه گشتگی شجاعت بودن سلوک اخلاقی ناشی از سیاق زیست زبانی بازی زبانی توسعه بهبودیافتگی Improvment پیوند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۹۹
این مطالعه کیفی/غیرخطی با فن گرانددتئوری و ترکیبی از دیگر فنون توصیفی/ تحلیلی در سیاقی "هولوگرامیکال (روابط متقابل خرد/ کلان) ساخت یافته؛ این ساخت در منطقی پست مدرن، اگرچه از خصلت مرکزگریزی برخوردار است؛ اما به لحاظ پارادایمی حول محور مفهومی فلسفه زبان هایدگر (خانه هستی)، به شیوه مورد پژوهانه سازمان یافته؛ واحد مشاهده، توصیف/ تحلیل،"سیاق زیست زبانی پهلوی دوم" است. با استناد به منابع اولیه و ثانویه متعدد و "نمونه گیری هدفمند/ نظری"، در فرایندی از سرگذشت پژوهی؛ به کژکارکردهائی از سیاق زیست پهلوی در "بازی زبانی توسعه"رسیده؛ یافته های نظری پسینی زیر (استنباطات /مقوله بندی ها به روش "منفصلِ برساخته از متن") از آرای صاحب نظرانی اخذ ؛ و در ترکیب/ تلفیقی بدیع، طبق منطق پست مدرن با سیاقی ریزوماتیک (هریک در ارتباطی مستقیم با مقوله پیشین) به کار بسته شده است : "عدم شجاعت بودنِ پهلوی در و با زبان زهدانخانه ایران"؛ "عدم پیوند شاه با ساخت زبانی/فرهنگی ایران" ؛ ناهمخوانی"سلوک اخلاقی" (به مفهوم وبری) ناشی از سیاق زیست زبانی شاه با "توسعه اندیشی/کوشی". از سوی دیگر، مسائل فوق در نسبتی با کلیت تخریباتِ ساختیِ آریاگرائی (ضدیت زبانی/فرهنگی)، و کژکارکردهای آن قرار دارد که بدان تحت عنوان ابداعی "ناجامعه گشتگی" اشاره شده است. مسائل فوق الذکر، به همراه عاملیت تام الاختیار شاه در امور و خصلت"ابراز شخصیت" (به مفهوم پوپری) در بازی های زبانی (توسعه و ...) ضدیتی تام با توسعه کوشی وی داشت. این مطالعه در امتداد پرسش های افلاطون (چه کسی باید حکومت کند؟) و پوپر (چگونه باید حکومت کرد؟)؛ به منزله سومین پرسش برای مطالعات "توسعه و مسائل آن" پیشنهاد می شود : "در چه نسبتی با زبان زهدانخانه برای بازی توسعه باید کوشید؟" در سپهری از همین پرسش با طرح "صورت/سیرت" برای توسعه ، به نظر می رسد "سکونت در زبان "، صورت توسعه کوشی را به سیرت خلاقانه آن متصل نموده؛ به همراه انرژی های حاصل از "شجاعت بودن"، "سلوک اخلاقی ناشی از سیاق زیست زبانی" و ... بر شانس پدیداری توسعه می افزاید.
۲۳.

تحلیل موضوعات طراحی شهری مرتبط با مفهوم «پیوند»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل کردن موضوع پیوند طراحی شهری شهر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹ تعداد دانلود : ۱۸
بیان مسئله: بحث در هر علمی با موضوعی انجام می شود. برای مثال موضوع علم طب، بدن انسان و موضوع در علم فیزیک، حرکت است. سایر علوم هم موضوعات خود را دارا هستند. تاکنون درباره طراحی شهری تعاریف گوناگونی ارائه شده است که هر تعریف به معرفی موضوعی می پردازد. طراحی شهری با موضوعات کثیری روبه روست که حاکی از فقدان اشتراک نظر درباره موضوع در طراحی شهری است. موضوع در طراحی شهری اغلب از دیگر حوزه ها برگرفته و کمتر مبادرت به تبیین موضوع در طراحی شهری شده و یک سؤال اساسی این است که موضوع در طراحی شهری چیست که هیچ حرفه دیگری نمی تواند آن را ادعا کند؟ با بررسی تعاریف، موضوعات در دو گروه پیوند و ابتناهای آن و همچنین اجزای تشکیل دهنده پیوند (شهر و اجزای آن) دسته بندی شدند. بر این اساس «چگونه می توان موضوعات طراحی شهری مرتبط با مفهوم «پیوند» را تحلیل کرد؟» سؤال پژوهش است. هدف پژوهش: هدف این پژوهش این است که از میان تعاریف طراحی شهری مطرح شده موضوع شامل و موضوعات مشمول رشته طراحی شهری را شناسایی و سپس موضوعات مرتبط با مفهوم پیوند را تحلیل کند.روش پژوهش: در این پژوهش از روش تحلیل محتوای کمّی و کیفی استفاده شده است و با توجه به مدل نظری پیوند با نرم افزار MAXQDA بازسازی مدل نظری پیوند انجام شد.نتیجه گیری: با توصیف و سنخ شناسی معانی مستتر در کلمات موضوع قرار داده شده در تعاریف طراحی شهری مشخص شد که موضوع طراحی شهری «شبکه پیوندهای شهر» است. شبکه «پیوند» در سطح اول سیستم شهر به عنوان موضوع شامل طراحی شهری و مجموعه ای از شبکه های «پیوند» در سطوح پایین تر، موضوعات مشمول آن هستند..
۲۴.

اشتقاق نحوی یکسان در بندهای موصولی و قیدی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: بند قیدی بند موصولی گروه حرف اضافه ای قید پیوند حرف ربط

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۲۷
بند قیدی یکی از انواع بندهای پیرو در جملات مرکب است که برخلاف بندهای پیرو متممی و موصولی کمتر مورد پژوهش و بررسی قرار گرفته است. تشابه رفتار نحوی بندهای موصولی و قیدی در زبان انگلیسی، باعث شده پژوهشگران هر دو بند را محصول فرایند حرکت یک عملگر بدانند. در فارسی اگرچه رفتار نحوی بندهای موصولی و قیدی مشابه است، اما هیچ کدام محصول فرایند حرکت نیستند چراکه محدودیت های موضعی ناظر بر حرکت و مداخله در آنها دیده نمی شود. بندهای موصولی فارسی، محصول تولید درجا هستند، یعنی موصوف از ابتدا در شاخص گروه حرف تعریف، «-ی» در هسته، عملگر موصولی در شاخص گروه متمم ساز، و همچنین یک عنصر هم نمایه با موصوف و عملگر (از جنس شکاف یا ضمیر سایه) در بند تولید می شود. مسئله پژوهش حاضر، امکان کاربست تحلیل مشابهی برای بندهای قیدی است. چالش های پیشِ رو یکی مسئله نبود «-ی» در هسته گروه حرف تعریف بعضی از بندهای قیدی و دیگری مسئله نبود شکاف یا ضمیر سایه در هیچ کدام از بندهای قیدی است. این در حالی است که براساس سلسله مراتب حضور ضمیر سایه، اتفاقا هنگام موصولی سازی در مراتب پایین تر (از جمله افزوده ها) درج ضمیر سایه اجباری است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که دلیل نبود این ضمیر در بعضی بندهای قیدی زمانی و شرطی، این است که موصولی سازی درون این بندها از داخل گروه های حرف اضافه ای انجام می شود و در صورتی که شرایط خاصی برقرار باشد، کل گروه حرف اضافه ای درون بند به قرینه گروه حرف اضافه ای بیرونی حذف می شود. در مورد سایر بندهای قیدی که موصوف بند موصولی آنها «این» است، با بندهای موصولی غیرتحدیدی ای سروکار داریم که موصوفشان با عنصری درون بند که یک موضوع رویدادی است، هم نمایه است. از آنجایی که این عنصر در یکی از فرافکن های نقشی قرار دارد، ظاهر امر چنین است که این بندها فاقد شکاف یا ضمیر سایه هستند. اتفاقا در همین دسته از بندهای قیدی است که هسته گروه حرف تعریف تهی است. دلیل این امر معرفگی موصوف و غیرتحدیدی بودن بند موصولی است. بخش آخر این پژوهش نشان می دهد که داده های زبان فارسی این فرضیه را تأیید می کنند که تمامی بندهای قیدی گروه های حرف اضافه ای هستند. برخلاف انگلیسی، زبان فارسی این حرف اضافه و عنصر اسمی همراه آن را معمولا آشکارا ظاهر می کند. عنصر اسمی مذکور به بیانی دقیق تر همان گروه حرف تعریفی است که موصوف بند موصولی در شاخص آن قرار دارد و هسته ی آن یک بند موصولی را به عنوان متمم خود می پذیرد.