بایسته های تحقق اتحاد عقل و عاقل و معقول در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قاعده اتحاد عقل و عاقل و معقول از مهمترین قواعد حکمت متعالیه است. این قاعده هر چند مدتها قبل از آغاز فلسفه اسلامی جزء مسائل فلسفی بوده است، اما فیلسوفان مسلمان رویکردهای مختلفی را نسبت به آن داشته اند. صدرالمتألهین علاوه بر پذیرش این قاعده، در جهت برهانی کردن آن تلاشهای فراوانی نمود و در این راه از عنایات الهی نیز بهره جست. او همچنین با استفاده از مبانی نظام فلسفی خود، رویکردی نوین در تبیین این قاعده در دو مقام پایه گذاری کرد و ثمرات مهمی را بر آن متفرع ساخت. پذیرش اینکه نفسِ عاقل هنگام مطلق تعقل بخواهد با معقولات خود یکی گردد، در ابتدا امری مستبعد است و ذهن انسان بدون تمهیدات و مقدمات لازم از قبول برهان قطعی بر آن ابا دارد. به همین دلیل به بررسی ادله این قاعده نپرداخته ایم، بلکه یازده مقدمه لازم و بایسته را قبل از اثبات این قاعده بیان کرده ایم بطوریکه در هر بخش، مراد و مدعای فیلسوفان صدرایی قائل به اتحاد عاقل و معقول را توضیح دادهایم. در نتیجه پس از بررسی این مقدمات و بایسته ها، ذهن آماده پذیرش برهانی است که بتواند مدعا را اثبات کند.