مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۴۱.
۴۴۲.
۴۴۳.
۴۴۴.
۴۴۵.
۴۴۶.
۴۴۷.
۴۴۸.
۴۴۹.
۴۵۰.
۴۵۱.
۴۵۲.
۴۵۳.
۴۵۴.
۴۵۵.
۴۵۶.
۴۵۷.
۴۵۸.
۴۵۹.
۴۶۰.
سلامت روان
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: سلامت روان به معنای بهزیستی شناختی ، رفتاری و احساسی است. همه چیز در مورد نحوه تفکر ، احساس و رفتار مردم است. سلامت روان می تواند بر زندگی روزمره ، روابط و سلامت جسمی تأثیر بگذارد. هدف از این مطالعه مرور سیستماتیک و فراتحلیل پژوهش هایی بود که به مقایسه سلامت روان دانشجویان ورزشکار و غیر ورزشکار پرداخته بودند. مواد و روش ها: جستجوی مقالات به زبان فارسی در پایگاه اطلاعات جهاد دانشگاهی، نورمگز، سویلیکا، علم نت بدون محدودیت زمانی تا بهمن ماه سال 1399 با کلیدواژه های مرتبط با "سلامت روانی"، "سلامت عمومی"، "ورزشکار و غیر ورزشکار" انجام شد. معیارهای ورود شامل تحقیقاتی که از نوع مقطعی و به شکل مقایسه بین ورزشکاران و غیر ورزشکاران و تحقیقاتی بود که از پرسشنامه استاندارد 28 GHQ استفاده کرده بودند. مقالات با استفاده از چک لیست PRISMA مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: بر اساس معیارهای ورود و خروج در نهایت 12 مقاله از 478 مطالعه مورد بررسی جامع قرار گرفت. طبق بررسی صورت گرفته نتایج مطالعات تعداد کل نمونه های ورزشکار 1252 نفر و غیر ورزشکار 1451 نفر در این 12 مطالعه بود. نتایج فراتحلیل نشان داد که تفاوت معنی داری و قابل توجهی بین سلامت روان دانشجویان ورزشکار نسبت به غیر ورزشکار (34/3- تا 96/6-)CI 95%، 15/5- MD= وجود دارد و در چهار زیر مقیاس سلامت روان علائم جسمانی (70/0- تا 75/1-) CI 95% ، 23/1- MD= ، اضطراب و اختلال خواب (24/1- تا 21/2-) CI 95% ، 73/1- MD= ، اخلال در کار کرد اجتماعی(74/0- تا 25/2-) CI 95% ، 50/1- MD= و افسردگی (85/0- تا 2-) CI 95% ، 43/1- MD= تفاوت معنی داری بین دانشجویان ورزشکار و غیر ورزشکار وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که دانشجویان ورزشکار نسبت به غیر ورزشکار از سلامت عمومی بهتری برخوردار بودند. لذا ورزش و فعالیت بدنی می تواند باعث ارتقای سلامت روانی دانشجویان گردد. واژه های کلیدی: سلامت روان، سلامت عمومی، دانشجو، ورزشکار، غیر ورزشکار
رابطه ی بین"کیفیت زندگی" و "سلامت روان" دانش آموزان دختر روستایی متوسطه دوم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۷
201 - 218
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر، بررسی رابطه کیفیت زندگی و سلامت روانی دانش آموزان دختر متوسطه دوم است. روش مطالعه حاضر کمی- پیمایشی و با ابزار پرسشنامه و بر روی جامعه دانش آموزی روستایی متوسطه شهرستان دهلران در سال تحصیلی 1397 صورت گرفته است. جامعه آماری 1176 نفر و حجم نمونه نیز بر اساس جدول مورگان 308 نفر است. اعتبار پرسشنامه از طریق توزیع مقدماتی تعدادی پرسشنامه (25 مورد) و بر اساس آزمون آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفته است. برای بررسی فرضیات تحقیق از آزمون های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شده است. همچنین پرسشنامه های مورد استفاده شامل ترکیب پرسشنامه استاندارد سلامت روانی گلدبرگ (1978) و پرسشنامه کیفیت زندگی ویلیامز و باتن (1981) است. نتایج نشان دادند سطح کیفیت زندگی دانش آموزان روستایی در حد بالا و سطح سلامت روان نیز متوسط است. بین متغیر کیفیت زندگی و سلامت روان رابطه معناداری وجود دارد و میزان این همبستگی (70/0=r) و (05/0 ≥ P) حاصل شد. نتایج رگرسیون نیز نشان داد که متغیر کیفیت زندگی به میزان 49/0 متغیر سلامت روان را پیش بینی می کند. با توجه به اثرگذاری کیفیت زندگی بر سلامت روان دانش آموزان، وزارت آموزش و پرورش باید بیش از هر اقدام دیگری بر موضوع ارتقاء کیفیت زندگی دانش آموزان دختر روستایی که بر سلامت روان آنان نقش به سزایی دارد تمرکز نماید.
پروفایل نقش دانشجومعلمان بانو در جهت ارتقای سلامت روان در دوران شیوع پاندمی کووید 19
حوزه های تخصصی:
امروزه از مهم ترین مسائل زندگی بشر، سلامت روان و شناخت شیوه ی دستیابی به آن است که پاندمی کووید 19، به شدت آن را تحت تاثیر قرار داده است. پژوهش حاضر با هدف بازنمایی نقش دانشجومعلمان بانوی دانشگاه فرهنگیان مشهد، در جهت ارتقای سلامت روان در دوران شیوع پاندمی کووید 19 انجام شد. این پژوهش از نوع تحقیقات کیفی و روش آن، تحلیل محتوای استنباطی به شیوه ی استقرایی بود که کدهای آزاد استخراج و نهایتا تم های نهایی انتزاع گردید. جامعه ی پژوهش، دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان، پردیس شهید هاشمی نژاد و نمونه شامل 20 دانشجومعلم که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردید. یافته ها از طریق ابزار مصاحبه از نوع نیمه ساختاریافته، گردآوری شد. پرسش های مصاحبه بر مبنای مولفه های سلامت روان الیس و تودور (1996)، زیر نظر صاحب نظران روانشناسی و برنامه ریزی درسی تهیه گردید. نتایج حاکی از نقش مؤثر دانشجومعلمان بانو در توسعه ی روحیه ی ورزش و تحرک جسمی، ایجاد فضای شاد و سرگرم کننده، امیدبخشی و افزایش انگیزه، تقویت روحیه ی تقرب و توکل به خدا، ترویج فرهنگ صحیح استفاده از فضای مجازی، هدایت در زمینه ی پیشگیری از بیماری کرونا، تقویت ارتباطات مجازی و محدودیت ارتباطات حضوری، توسعه ی توانمندی های روحی، نقش آموزشی محتوای درسی در منزل بود.
اثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر رفتارهای خود مراقبتی خوش بینی و سلامت روان بیماران مبتلا به سرطان پستان
هدف سرطان پستان شایع ترین سرطان زنان در کشورهای پیشرفته و دومین سرطان شایع در ایران می باشد. بیماران مبتلا به انواع سرطان دارای درجات بالایی از اختلالات روانی می باشند که دامنه ی این اختلالات از افسردگی، اضطراب، عدم سازگاری با بیماری و کاهش اعتماد به نفس پایین تا اختلالات احساسی و ترس از عود بیماری و مرگ متفاوت است. هدف پژوهش حاضر اثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر رفتارهای خود مراقبتی و خوش بینی و سلامت روان بیماران مبتلا به سرطان سینه بوده است. روش پژوهش از نوع ﻃﺮح آزﻣﺎیﺸی ﺑﺎ ﭘیﺶآزﻣﻮن-ﭘﺲآزﻣﻮن ﺑﺎ ﮔﺮوه کﻨﺘﺮل ﻫﻤﺮاه ﺑﺎ ﭘیﮕیﺮی بود. جامعه آماری شامل ﻫﻤﻪی ﺑیﻤﺎران ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻪ ﺳﺮﻃﺎن ﭘﺴﺘﺎن در ﺷﻬﺮ ساری کﻪ در ﺳﻪ ﻣﺎﻫﻪ ﭘﺎیﺎﻧی ﺳﺎل 1398 ﺑﻪ کﻠیﻨیک ﻓﻮق ﺗﺨﺼﺺ ﺑیﻤﺎریﻫﺎی ﭘﺴﺘﺎن زﻧﺎن ﺑیﻤﺎرﺳﺘﺎن ﻣﺮاﺟﻌﻪ کﺮده ﺑﻮدﻧﺪ. ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از روش ﻧﻤﻮﻧﻪﮔیﺮی در دﺳﺘﺮس ٣٠ ﺑیﻤﺎر ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻪ ﺳﺮﻃﺎن ﭘﺴﺘﺎن اﻧﺘﺨﺎب و ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از روش ﺗﺼﺎدﻓی در دو ﮔﺮوه آزﻣﺎیﺶ و ﮔﺮوه کﻨﺘﺮل (ﻫﺮ ﮔﺮوه ١٥ ﻧﻔﺮ) ﺟﺎیﮕﺰیﻦ ﺷﺪﻧﺪ. برای تجزیه و تحلیل داده های این پژوهش از تحلیل کوواریانس چند متغیری و تک متغیری استفاده گردید. روش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد(ACT) بر رفتارهای خود مراقبتی و خوش بینی و سلامت روان بیماران مبتلا به سرطان سینه موثر است. یافته های پژوهش حاکی از تاثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر رفتارهای خود مراقبتی و خوش بینی و سلامت روان بیماران مبتلا به سرطان سینه است. هم راستا بودن نتایج این تحقیق با یافته های پژوهش های گذشته، نشان دهنده موثر بودن درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد(ACT) در اکثر بیماران مبتلا به سرطان سینه است که به عنوان یک درمان موثر و مفید شناخته شده و باید بیشتر به آن پرداخته شود.
رابطه بین رضایت مندی زناشویی و ویژگی های شخصیتی با سلامت روان در زنان متاهل شهرستان ساری
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیتی و رضایت مندی زناشویی با سلامت روان در زنان متاهل شهرستان ساری انجام شد. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری، شامل کلیه زنان متاهل که به تنها مرکز بهداشت شهرستان ساری در شش ماه اول سال 1400، مراجعه نموده بود. به منظور تعیین نمونه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 148 نفر از زنام متاهل به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه های سلامت روان GHQ 28، گلدبرگ و هیلیر(1979)، ویژگی های شخصیتی NEO-FFI کاستا و مک کر(1986)، و رضایتمندی زناشویی انرویچ (1990) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آمار استنباطی(همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیونی) انجام شد. یافته ها نشان داد ویژگی شخصیتی نوروز گرایی با سلامت روان زنان متاهل رابطه معنی دار منفی و ویژگی های شخصیتی برون گرایی، سازگاری، خودآگاهی، پذیرش و رضایتمندی زناشویی با سلامت روان زنان متاهل رابطه معنی دار مثبت دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیونی نیز نشان داد ویژگی های شخصیتی به استثنای خودآگاهی و رضایتمندی زناشویی زنان متاهل قدرت پیش بینی کنندگی سلامت روان آنان را دارد.
مقایسه سلامت روان، خودکارآمدی و امید به زندگی در زنان شاغل بازنشسته و زنان غیر شاغل شهر کرمانشاه
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه سلامت روان، خودکارآمدی و امید به زندگی در زنان شاغل بازنشسته و زنان غیر شاغل شهر کرمانشاه طراحی و اجرا گردید. روش: مطالعه حاضر از نوع توصیفی و علّی- مقایسه ای بوده که در سال 1398 با مشارکت 200 نفر از زنان شهر کرمانشاه (100 نفر از زنان شاغل بازنشسته و 100 نفر از زنان غیر شاغل)انجام شد. نمونه های مورد مطالعه به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و تعداد نمونه با استفاده از فرمول کوکران 200 نفر برآورد شد. یافته ها: یافته های نشان داد که سلامت روان در کلیه شرکت کنندگان از وضعیت مطلوبی برخوردار نبود. هر دو گروه خودکارآمدی خوبی داشتند. این در حالیست که میزان امید به زندگی در زنان غیر شاغل کمتر از حد مطلوب و این مقدار در زنان شاغل بازنشسته مطلوب به نظر می رسید. سلامت روان، خودکارآمدی و امید به زندگی در زنان شاغل بازنشسته به شکل معناداری بیشتر از زنان غیر شاغل بود (p<0.001). نتیجه گیری با توجه به اهمیت دوره سالمندی و افزایش تعداد سالمندان، پیشنهاد می شود امکانات ویژه ای از جمله تشکل های سالمندی مرتبط با نیازهای سالمندان، برنامه ریزی جهت برگزاری دوره های آموزشی با محوریت سلامت روان در نظر گرفته شود تا جامعه با آمادگی بیشتری به استقبال این پدیده برود و از بسیاری از مشکلات دوره سالمندی پیشگیری شود. همچنین فراهم کردن همکاری های اجتماعی زنان و کارآفرینی متناسب با وضعیت و شان زنان و تسهیل تعامل بین کار و زندگیِ خانوادگی توصیه می شود.
ارزیابی عوامل محیطی مؤثر بر سلامت روان در مجموعه های مسکونی (نمونه موردی: مجموعه های 512 و 600 دستگاه شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
57 - 74
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر بر پایه سنجش میزان تأثیر عوامل محیطی بر سلامت روان انجام گرفته تا نتایج آن راهگشایی برای طراحی محیط های مسکونی سالم باشد. جهت سنجش سلامت روان افراد از پرسشنامه GHQ-12 استفاده شد و ابزار بررسی کیفیت های محیطی شامل سه مؤلفه: محیط کالبدی، محیط اجتماعی و محیط زیست است. جامعه آماری شامل ساکنان دو مجموعه مسکونی 600 دستگاه و 512 دستگاه مشهد است که از بین آن ها نمونه ای 351 نفره موردبررسی قرار گرفت. جهت انجام محاسبات و پردازش اطلاعات از دو نرم افزار spss و LISREL استفاده شده است. یافته های مطالعه حاضر نشان می دهد که از میان تمام عوامل محیطی مؤثر بر سلامت روان، محیط کالبدی دارای بیشترین نارضایتی و درنتیجه بیشترین تأثیر منفی بر سلامت ساکنان است؛ بنابراین لازم است تا با اصلاح کیفیت فیزیکی محیط مسکونی، سطح رضایت افراد را از محل زندگی بالا برده تا زمینه بهبود کیفیت روابط اجتماعی ساکنان فراهم شود.
طراحی فضای شهری در راستای ارتقای سلامت روان نمونه موردی: خیابان حافظ اصفهان
حوزه های تخصصی:
سلامتی از جمله مسائلی است که در طول تاریخ همواره مورد توجه بوده و انسان جهت دست یابی و ارتقای آن تلاشی بی وقفه نموده است. اما آنچه شیوه های درمانی نوین را از دوره های قبلی متمایز می کند، توجه روز افزون به بهداشت روانی مردم در جهت ارتقای سطح سلامت عمومی آن هاست. طراحی شهری به عنوان علمی میان رشته ای که با هدف ارتقای کیفیت زندگی از طریق ارتقای کیفیت فضای همگانی فعالیت می کند، می تواند به عنوان عاملی مهم در راستای سلامت جسمی و روانی شهروندان نقش قابل توجهی ایفا نماید. بنابراین پژوهش پیش رو با تکیه بر ارتباط میان طراحی شهری و سلامت روان در نظر دارد، چارچوبی برای طبقه بندی کیفیات طراحی شهری موثر بر سلامت روان در فضای شهری را پیشنهاد دهد که از منظر این حیطه علمی، قابلیت کاربرد در فضای شهری را داشته باشد. در این رابطه با بررسی مبانی نظری و ادبیات پژوهش پیرامون رابطه میان سلامت روان و طراحی شهری مجموعه ای از کیفیات طراحی شهری موثر بر سلامت روان و نحوه ی سنجش آن ها استخراج گردیده است. کیفیات مذکور در 6 دسته کالبدی، عملکردی، زیست محیطی، ادراکی، اجتماعی و بصری دسته بندی شده اند. پس از استخراج کیفیات طراحی شهری موثر بر سلامت روان، به منظور سنجش این کیفیت ها و تحقق بخشی به آن ها در فضای شهری، خیابان حافظ واقع در منطقه 3 اصفهان و در مجاورت میدان نقش جهان به عنوان نمونه موردی پژوهش انتخاب شد. این خیابان که در سال های اخیر به علت پیاده راه شدن میدان نقش جهان، به روی سواره مسدود شده است، با مشکلات متعدد کالبدی و عملکردی روبه رو بوده و به علت مجاورت با میدان نقش جهان و گره خوردن با خاطره جمعی شهروندان اصفهان، پتانسیل طراحی به منظور ارتقای سلامت روان شهروندان را دارا می باشد. لذا پس از شناخت و تحلیل کیفیات مذکور در خیابان از دیدگاه کارشناسانه و از دیدگاه استفاده کنندگان از فضا، به ارائه راهکارهایی در جهت طراحی خیابان به منظور ارتقای سلامت روان شهروندان پرداخته شده است.
مرور نظام مند مطالعات ناظر به تعیین کننده های سلامت روان در جامعه ایرانی مورد کاوش: مقالات علمی پژوهشی داخلی 1385-1399(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۳
1 - 46
حوزه های تخصصی:
پراکندگی نتایج مطالعات، ضرورت مرور نظام مند پژوهش های ناظر به تعیین کننده های سلامت روان را به منظور رسیدن به تصویری نسبتا جامع از آورده ها و چالش های مطالعاتی آشکار می سازد. هدف مطالعه، شناسایی و سنخ بندی متغیرهای معطوف به سلامت روان در جامعه ایرانی است. پرسش اصلی مطالعه این است که در پژوهش های داخلی 1399-1385 موضوع سلامت روان در نسبت با چه متغیرهایی مورد توجه محققان علوم اجتماعی قرار گرفته است؟ مرور نظام مند 30 مقاله پژوهشی منتخب نشان می دهد سلامت روان متاثر از 36 متغیر در چهار سنخ اجتماعی، فرهنگی، زمینه ای و روان شناختی، محصول شرایط اجتماعی و فرهنگی است. متغیرهای اجتماعی در 6/36% موارد بیشترین فراوانی را دارا هستند و متغیرهای روان شناختی در 4/23% موارد کمترین اهمیت را نزد نویسندگان پژوهش های مرورشده داشته اند. این نتیجه نشانگر اهمیت شرایط اجتماعی و موید یافته های علمی جهانیِ ناظر به سهم بیشتر تعیین کننده های اجتماعی – نسبت به تعیین کننده های فردی و روان-شناختی - در سلامت و بیماری و به طور خاص سلامت و بیماری روانی می باشد. متغیرهای فرهنگی و زمینه ای نیز هر کدام به طور جداگانه در 30% پژوهش ها توجه پژوهشگران را به خود جلب نموده اند. عدم راهکار اجرایی در مطالعات، امتناع پژوهشگران داخلی از کاربست روش های کیفی و تفسیری، و بی توجهی به نوع مناسبات میان ساختار و مولفه های سیاسی با سلامت روان از جمله محوری ترین وجوه مغفول در پژوهش-های مرورشده است. این بررسی اهمیت عوامل اجتماعی و نیاز به اقدامات سیاستی و مداخلات جدی برای ارتقاء سلامت روان اعضای جامعه را برجسته می سازد.
مقایسه سلامت روان، سرمایه اجتماعی و هویت نقش جنسیتی دانش آموزان کاربر با غیرکاربر در شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
67 - 105
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه سلامت روان، سرمایه اجتماعی و هویت نقش جنسیتی دانشآموزان کاربر با غیرکاربر در شبکههای اجتماعی بود. روش این پژوهش توصیفی - مقایسهای است. جامعه آماری این پژوهش دربرگیرنده کلیه دانشآموزان دبیرستانهای تیزهوشان شهر تبریز بود که از این میان تعداد 120 دانشآموز مطابق با نمرات 23-46 در پرسشنامه اعتیاد به شبکههای اجتماعی مبتنی بر موبایل به عنوان دانشآموزان غیرکاربر و 120 دانشآموز نیز با کسب نمرات بالاتر از 46 در پرسشنامه مذکور به عنوان دانشآموزان کاربر پس از همسانسازی و با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای و هدفمند انتخاب شدند. اطلاعات به وسیله پرسشنامههای سلامت روان گلدبرگ و هیلر (1979)، سرمایه اجتماعی پاتنام (2000) و هویت نقش جنسیتی بم (1974) گردآوری شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیری تحلیل شدند. نتایج حاصل از تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که بین دانشآموزان کاربر با غیرکاربر در شبکههای اجتماعی به لحاظ سلامت روان، سرمایه اجتماعی و هویت نقش جنسیتی تفاوت معنادری وجود دارد؛ به علاوه، نتایج آزمون تعقیبی شفه نیز نشان داد که کاربران شبکههای اجتماعی به طور معناداری سلامت روان (001/0=p) و سرمایه اجتماعی (003/0=p) پایینتری نسبت به غیر کاربران شبکههای اجتماعی دارند و همچنین از هویت نقش جنسیتی تضعیف شدهتری (001/0=p) نیز برخوردار هستند. یافتههای این پژوهش به شناخت تفاوتهای بسیار مهم کاربران شبکههای اجتماعی و غیرکاربران این شبکهها از نظر سلامت روان، سرمایه اجتماعی و هویت نقش جنسیتی کمک میکند و ضرورت ارتقای سلامت روان، سرمایه اجتماعی و هویت نقش جنسیتی دانشآموزان کاربر شبکههای اجتماعی را برجسته مینماید.
تأثیر فعالیت ورزشی منظم بر سلامت روان و مدیریت زمان کارکنان شرکت مخابرات ایران- منطقه اصفهان
منبع:
مطالعات فرهنگی - اجتماعی المپیک سال دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶
137 - 148
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله تعیین تأثیر فعالیت ورزشی منظم با سلامت روان و مدیریت زمان کارکنان است. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری مورد مطالعه، کارکنان اداری شرکت مخابرات ایران- منطقه اصفهان با تعداد 400 نفر بود. به منظور جمع آوری داده ها از سه پرسشنامه فعالیت ورزشی (محقق ساخته)، پرسشنامه سلامت روان کیز (2002) و پرسشنامه مدیریت زمان بریتون و تسر (1991) استفاده شده است. تجزیه و تحلیل یافته ها با استفاده از نرم افزار آماریSPSS نسخه 23 و AMOS نسخه 23، در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی انجام شد. نتایج نشان داد که فعالیت ورزشی منظم با ضریب 298/0 بر سلامت روان و ابعاد آن که شامل بهزیستی هیجانی، سلامت روانی و سلامت اجتماعی است به ترتیب با ضرایب 292/0، 245/0 و 260/0 تأثیر دارد. اما فعالیت ورزشی منظم با ضریب 094/0 بر مدیریت زمان تأثیری ندارد. فعالیت ورزشی منظم کارکنان شرکت مخابرات موجب ارتقای سلامت روان آنان می شود اما بر مدیریت زمان آنان تأثیری ندارد
بررسی رابطه سلامت روان و ادراک کارکنان از سبک مدیریت مدیران با عملکرد شغلی کارکنان (مورد مطالعه: دانشگاه علوم پزشکی لرستان)
منبع:
کنکاش مدیریت و حسابداری جلد ۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳
۲۱۱-۲۳۱
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، بررسی رابطه سلامت روان و ادراک کارکنان از سبک مدیریت مدیران با عملکرد شغلی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی لرستان می باشد. روش تحقیق حاضر توصیفی از نوع همبستگی و ازلحاظ هدف کاربردی بود. جامعه آماری این تحقیق کلیه کارکنان علوم پزشکی لرستان در سال تحصیلی 95-1394 به تعداد 152 نفر هستند. با استفاده از جدول تعیین حجم نمونه گرجسی و مورگان 109 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شد. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از پرسشنامه های سلامت روان (گلدبرگ و هیلر، 1972)، عملکرد شغلی (هرسی وگلداسمیت، 1980) و پرسشنامه سبک مدیریت (لیکرت، 1977) استفاده شده است. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون ساده تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین سلامت روان و سبک مدیریت مدیران با عملکرد شغلی رابطه معنی داری وجود دارد (05/0<p). با توجه به یافته های پژوهش، می توان نتیجه گرفت که افزایش سلامت روان و ادراک از سبک مدیریت مدیران می تواند سطح عملکرد شغلی کارکنان علوم پزشکی لرستان را افزایش دهد.
بررسی اثر آموزش هوش معنوی برسلامت روان دانش آموزان پسر دبیرستانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۱ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱
28-39
حوزه های تخصصی:
سلامت روان دانش آموزان یکی از مسائل مهم در روان شناسی، روان پزشکی و جامعه شناسی است. یافتن روش های درمانی برای ارتقای سلامت روان که دارای عوارض کم تر، سود بیش تر و مقرون به صرفه تر باشد، از هدف های اصلی روان پزشکان و روان شناسان است. هدف پژوهش حاضر، تعیین اثر آموزش هوش معنوی بر سلامت روان دانش آموزان پسر دبیرستان های منطقه ی 14 تهران است. مواد و روش ها : این پژوهش به شیوه ی کارآزمایی بالینی است، که بر روی 60 نفر از دانش آموزان مقطع متوسطه (هنرستان فنی- حرفه یی شهید چمران منطقه ی 14 تهران) صورت گرفت. جامعه ی مورد مطالعه شامل دانش آموزان هنرستان فنی حرفه یی شهید چمران منطقه ی 14 تهران است. روش نمونه گیری در این پژوهش، خوشه یی چند مرحله یی بود؛ بدین صورت که از بین هنرستان ها و دبیرستان های منطقه ی 14 تهران، چند دبیرستان و هنرستان انتخاب شدند و از بین آن ها نیز هنرستان فنی- حرفه یی شهید چمران جامعه ی هدف شد و مورد مطالعه قرار گرفت. از کل دانش آموزان این مدرسه، 60 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه آزمایشی (30 نفر) و گواه (28 نفر) قرارگرفتند. آزمودنی های گروه آزمایشی در هفت جلسه ی هفتگی مورد مداخله ی هوش معنوی قرار گرفتند، اما گروه کنترل، درمانی دریافت نکرد. ابزار گرد آوری داده ها در این پژوهش، پرسش نامه ی SCL-90 بود. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و روش های آماری توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و روش آماری استنباطی ( تی گرو ه های مستقل و تی وابسته) مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل آماری داده ها نشان داد که هفت جلسه ی مداخله ی هوش معنوی موجب کاهش معنی دار حساسیت در روابط متقابل، شکایت های جسمانی، وسواسی- اجباری، افسردگی، اضطراب، پرخاشگری، ترس مرضی، افکار پارانوئیدی و روان پریشی در پس آزمون نسبت به پیش آزمون می شود و در مقایسه با گروه کنترل، هفت جلسه ی مداخله ی هوش معنوی موجب کاهش حساسیت در روابط متقابل، شکایت های جسمانی، وسواسی- اجباری، افسردگی، اضطراب، پرخاشگری، ترس مرضی، افکار پارانوئیدی و روان پریشی شد. نتیجه گیری : با توجه به نتایج این پژوهش، می توان مداخله ی هوش معنوی را برای ارتقای سلامت روان به کار برد.
پاسخگویی به بُعدهای چهارگانه ی سلامت
حوزه های تخصصی:
آموزش طبّ کنونی فقط به جسم؛ و به میزان کم تری به روان و مسایل اجتماعی می پردازد و ارتباطی با بُعد معنوی انسان برقرار نمی کند، پس هم بُعدهای سلامت بیماران را به طور کامل بررسی نمی کند و هم در مراقبت های پزشکی، سلامت کامل را برای انسان ها تأمین نمی کند، چون منشأ بسیاری از نارضایتی بیماران، افراد جامعه و نیز خود پزشکان از مراقبت های بهداشتی درمانی را می توان در این نکته جستجو نمود.
بررسی ارتباط بین نگرش مذهبی با سلامت روان در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۱ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳
33-40
حوزه های تخصصی:
اختلال های روانی در جوامع انسانی بسیار مشهود است و بسیاری از افراد در زندگی امکان ابتلا به ناراحتی های روانی را دارند. ایمان، اعتقادهای مذهبی و نگرش های توحیدی، عامل هایی هستند که می توانند در امر درمان و پیشگیری از اختلال های روانی به شکل مؤثری به کار برده شوند، هدف از مطالعه ی حاضر، تعیین ارتباط بین نگرش مذهبی با سلامت روان دانشجویان می باشد. مواد و روش ها: مطالعه ی توصیفی- تحلیلی حاضر به بررسی ارتباط بین نگرش مذهبی با سلامت روان دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز پرداخته است. نمونه گیری به روش تصادفی چند مرحله یی صورت گرفت؛ ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه ی سلامت عمومی(GHQ-28) و پرسش نامه ی نگرش مذهبی 25 سئوالی(گلریز- براهنی) بود. داده ها به نرم افزار SPSS نسخه ی 19وارد و با استفاده از آزمون های مجذور کای و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: از مجموع 300 نفر از افراد شرکتکننده در مطالعه، 4/31 درصد پسر و 6/68 درصد دختر بودند. میانگین سنی افراد 71/21سال بود. میانگین نمره ی نگرش مذهبی و سلامت عمومی شرکت کنندگان به ترتیب برابر با 73/39 و 1/22 بود. اختلال در سلامت عمومی دانشجویان با هیچ یک از متغیرهای دموگرافیک مورد مطالعه از نظر آماری رابطه ی معنی داری نداشت(05/0<P). همچنین بین نمره ی سلامت عمومی و نگرش مذهبی ارتباط معنی داری به دست نیامد(05/0<P و 1/0r=). نتیجه گیری: اعتقادهای مذهبی و نگرش های توحیدی، عامل هایی هستند که می توانند دیدگاه و درک افراد را از مشکل های زندگی تغییر داده و در بسیاری از موارد راه عبور از آن ها را آسان تر می کنند. در این پژوهش بین نگرش های مذهبی با سلامت روان ارتباط معنی داری مشاهده نشد.
تعیین رابطه ی توکل برخدا و سلامت روان، در دانشجویان پزشکی دانشگاه شهید بهشتی تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۱ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴
12-20
حوزه های تخصصی:
توجه به آموزه های دینی، نشان می دهد که توکل به خدا، بهترین عامل در تأمین سلامت روانی فرد محسوب می شود؛ و پژوهش انجام شده در این زمینه نیز، مؤید این واقعیت است. دانشجویان از قشرهای مهم جامعه هستند که امروزه در معرض انواع مشکل های روانی قرار دارند. هدف از انجام این پژوهش، تعیین رابطه ی توکل برخدا و سلامت روان، در دانشجویان پزشکی دانشگاه شهید بهشتی تهران بوده است. مواد و روش ها: این پژوهش از نوع مطالعه های توصیفی(روش میدانی) است. جامعه ی مورد مطالعه نیز، همه ی دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی است. روش نمونه گیری در این پژوهش، از نوع نمونه گیری در دسترس بوده، به این صورت که پس از مراجعه به دانشکده ی پزشکی،400 نفر از دانشجویان دانشکده ی پزشکی به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، پرسش نامه ی راهیابی در حوادث و رخدادهای زندگی و پرسش نامه ی سلامت روان(SCL – 90) بوده است. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و روش های آماری توصیفی(میانگین و انحراف استاندارد) و روش آماری استنباطی(همبستگی پیرسون) مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که بین توکل به خدا و سلامت روان، رابطه ی معناداری در سطح(05/0>P) وجود دارد. همبستگی دیده شده بین پرسش نامه ی توکل به خدا و سلامت روان در زیرمقیاس های افسردگی، اضطراب، شکایت های جسمانی، حساسیت فردی و پرخاشگری به ترتیب(21/0-، 22/0-، 31/0-، 26/0- و 16/0-) بوده، که به لحاظ آماری معنی دار است و نیاز به تبیین دارد. همچنین در مقیاس های فرعی پرسش نامه ی توکل به خدا(تفویض، دیگران، خود) با سلامت روان نیز همبستگی به دست آمد(28/0-، 27/0- و 30/0-). نتیجه گیری: نتیجه های این پژوهش نشان داد که همبستگی قوی بین توکل به خدا و سلامت روان وجود دارد؛ و توکل به خدا که یک عامل تقویت کننده ی روانی است، از مؤثرترین ساز و کارهای مقابله یی مذهبی- معنوی است که از آن می توان برای ارتقای سلامت روان افراد جامعه و بهزیستی روان شناختی آنان بهره جست.
تعیین رابطه ی عمل به باورهای دینی و سلامت روان، در دانشجویان مهندسی دانشگاه بناب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۲ بهار ۱۳۹۵ شماره ۲
44-53
حوزه های تخصصی:
باورهای دینی در زندگی اجتماعی و روان شناختی نقش مهمی برعهده دارند. دانشجویان جزو منابع معنوی جامعه و ظرفیت های اجتماعی هستند و از نظر استعداد، خلاقیت و پشتکار، نیروهایی برگزیده به شمار می روند؛ و لازمه ی پیشرفت تحصیلی و زندگی موفقیت آمیز آنان، برخورداری از آرامش و امنیت خاطر در همه ی بُعدها و همچنین بذل توجه به دیگر مداخله های تأثیرگذار در محیط یادگیری است. این تحقیق با نگاهی روان شناختی، به مطالعه ی رابطه ی بین عمل به باورهای دینی و سلامت روان در دانشجویان پرداخته است. مواد و روش ها: این مطالعه به روش توصیفی- همبستگی، به بررسی رابطه ی بین عمل به باورهای دینی و سلامت روان در میان دانشجویان پرداخته است. نمونه ی پژوهش شامل 183 دانشجو(88 مرد و 95 زن) بوده است که به روش نمونه گیری تصادفی از میان دانشجویان مهندسی دانشگاه بناب انتخاب شدند. برای سنجش میزان عمل به باورهای دینی، از آزمون معبد- دو گلذاری؛ و برای سنجش سلامت روان، از آزمون GHQ-28 استفاده شد. داده ها با نرم افزار SPSS(نسخه ی 22) و با اجرای تحلیل همبستگی پیرسون و رگرسیون خطّی تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که عمل به باورهای دینی، با اختلال های جسمانی و روانی، رابطه ی منفی معناداری دارد. نتیجه های تحلیل رگرسیون خطّی، نقش پیش بینی کنندگی عمل به باورهای دینی در سلامت روان کل و مؤلفه های آن را تأیید کرد(05/0P<)؛ به طوری که عمل به باورهای دینی، 23٪ از واریانس سلامت روان کل؛ و 23٪ از واریانس جسمانی سازی، 19٪ از واریانس اضطراب و بی خوابی، 27٪ از واریانس بدکارکردی اجتماعی؛ و نیز 2٪ از واریانس افسردگی، را تبیین می کرد. نتیجه گیری: عمل کردن به باورهای دینی باعث ارتقای سلامت روانی دانشجویان می شود. با توجه به تأثیر مثبت باورها و عمل های مذهبی در سلامت روان، استفاده از این ظرفیت ها در برنامه ریزی فعالیت های بهداشت روانی، به ویژه درباره ی دانشجویان، توصیه می شود.
سالمندی و سلامت روان
حوزه های تخصصی:
امروزه درصد چشمگیری از جمعیت جهان را سالمندان تشکیل می دهند و انتظار می رود با افزایش امید به زندگی در بسیاری از کشور های جهان، شمار سالمندان افزایش یابد؛ گر چه به موازات رشد جمعیت این گروهِ سنّی، آن گونه که شایسته است، جایگاه آنان به خوبی درک نشده و بر دامنه ی مشکل های آنان افزوده می شود.
مقایسه ی سلامت معنوی، با باورهای غیرمنطقی در دانشجویان دختر و پسر مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه کاشان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۲ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳
25-34
حوزه های تخصصی:
باورهای غیرمنطقی، تأثیرهایی عمیق روی سلامت، زندگی، کار، تحصیل و به طور کلی جنبه های مهم زندگی انسان می گذارد. ازاین رو هدف از پژوهش حاضر، مقایسه ی سلامت معنوی، با باورهای غیرمنطقی در دانشجویان دختر و پسر مقطع های کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه کاشان بوده است. مواد و روش ها: پژوهش حاضر، توصیفی مقایسه ای است. جامعه ی آماری این پژوهش، همه ی دانشجویان مشغول به تحصیل دانشگاه کاشان در سال تحصیلی 93 - 1392را در بر می گیرد؛ که با روش نمونه گیری در دسترس، نمونه یی به حجم و شمار 364 نفر، بر اساس جدول مورگان، انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده ها عبارت بوده است از پرسش نامه های سلامت معنوی (SWBS) و باورهای غیرمنطقی (IBT). داده های پژوهش نیز با استفاده از نرم افزار آماری SPSS(نسخه ی 22) و با روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و تی مستقل، تحلیل شد. یافته ها: نتیجه های پژوهش نشان داد که بین دانشجویان دانشکده ی مهندسی و زبان انگلیسی، از نظر نمره های سلامت معنوی و باورهای غیرمنطقی، تفاوت معناداری وجود ندارد(05/0p>). اما بین سلامت معنوی و بُعدهای آن، با باورهای غیرمنطقی؛ و نیز بین سلامت مذهبی و سلامت وجودی، رابطه ی معنادار وجود دارد(01/0p<) . نتیجه گیری: به نظر می رسدکه باورهای غیرمنطقی، تحت تأثیر سلامت قرار دارد؛ بدین معنا که، دانشجویی که دارای سلامت، به و یژه سلامت معنوی بالاتری است، باورهای غیرمنطقی کم تری خواهد داشت و در نتیجه، کم تر دچار اضطراب و آشفتگی می شود.
بررسی برخی از اثرات حسادت ورزی بر سلامت روان از دیدگاه اسلام و روان شناسی: مطالعه ی توصیفی-کتابخانه یی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۲ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳
65-74
حوزه های تخصصی:
دین اسلام برای سلامت در همه ی ابعاد آن اعم از زیستی، روانی، اجتماعی و معنوی ارزش قائل است؛ تا جایی که انسان مؤمن را شخصی دارای رفتار سلیم معرفی می نماید و ریشه ی اغلب رفتارهای غیراخلاقی را انحراف از سلامت ذکر می کند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اجمالی برخی از آثار حسادت ورزی بر سلامت روان از دیدگاه اسلام و روان شناسی است. مواد و روش ها: در این مطالعه که به روش توصیفی-کتابخانه یی انجام شده، از کتاب هایی در حوزه ی علوم دینی، روان شناسی اسلامی و سلامت روان و همچنین از مقالاتی در حوزه ی دین و روان شناسی با تأکید بر موضوع حسادت استفاده شده است. یافته ها: این مطالعه همسو با دیگر یافته های پژوهشی نشان داده است که حسد و حسادت ورزی از جمله رفتارهایی است که ریشه در تجربه های نامناسب دوران کودکی و یادگیری ناقص رفتار اخلاقی(وجدان) دارد. این مطالعه همچنین همسو با مطالعه های پیشین، نشان داد که ریشه های حسادت را می توان در زمینه های خانوادگی جستجو کرد؛ زمینه هایی مانند تبعیض در خانواده، نبود امنیت، بی توجهی به سبک های درست فرزندپروری، ایجاد حسّ خودکم بینی در فرزندان، بی توجهی به استعدادهای فردی و پرورش آن و رشد ضعیف عزت نفس. نتیجه گیری: برای کاهش اثرهای متعدد فردی، خانوادگی و اجتماعیِ این رفتار می توان به برنامه های پیشگیرانه و آموزشی در خانواده و آموزش و پرورش اقدام کرد.