مطالب مرتبط با کلیدواژه

وضع


۲۱.

تأثیر مبنای شهید صدر در باب وضع بر دیگر نظرات اصولی ایشان

کلیدواژه‌ها: وضع دلالت استعمال اشتراک ترادف حقیقت مجاز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۳ تعداد دانلود : ۱۳۷
این پژوهش به دنبال تاثیرات مبنای شهید صدر در بحث تعریف وضع بر دیگر نظرات اصولی ایشان است این نوشتار در ساحت علم اصول فقه است و بر روی نظرات شهید صدر تمرکز کرده است منابعی که برای این پژوهش مورد استفاده قرار گرفته است کتب اصولی شهید صدر و آثار دیگر علما که از لحاظ موضوع با بحث ما تناسب داشته اند. نظر شهید صدر در تعریف وضع نسبت به دیگر نظرات در این باب جدید و متفاوت از دیگر نظرات است فایده مهمی که این مبنا دارد این است که ما می توانیم با این مبنا تحلیلی روشن تر و جواب بهتر به سوالات ابتدایی مباحث الفاظ در اصول بدهیم اما با کمی دقت می یابیم که این نظر تاثیر بسیار زیادی در سیر مباحث اصول ندارد هر چند بخشی از مباحث اصول واضح تر شده است. شایسته است در کنار مباحثی این چنینی به بررسی نظر دیگر علما و مقایسه آن با نظر شهید صدر پرداخت از جمله در بحث تعریف وضع و دلالت تصوری و تصدیقی ومعنای مجازی و معنای حرفی چه اینکه قسمت دیگر مباحث شهید در آثار ایشان به نقد نظرات علمای دیگر بر مبنای خود ایشان می باشد. این نوشتار برای طلاب حوزه های علمیه و دالنش آموختگان علم اصول مفید و قابل استفاده می-باشد)بر فرض مفید بودن( و برای شناخت بیشتر با نظرات شهید صدر در مباحثی اصولی میتوان از آن استفاده کرد.
۲۲.

نسبت دلالی «لفظ» و «معنی»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: لفظ معنی نسبت دلالت ذاتی اعتباری وضع

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۰ تعداد دانلود : ۱۳۴
موضوع این جستار، بررسی چگونگی نسبت دلالی لفظ و معنی است و پرسش اصلی تحقیق این است که آیا دلالت لفظ بر معنی ذاتی واقعی یا وضعی اعتباری است؟ در این تحقیق در پاسخ به پرسش مزبور فرضیه رابطه دلالی وضعی لفظ بر معنی به ثبوت می رسد و فرضیه های رقیب ابطال می شوند. شیوه پژوهش در این تحقیق، توصیفی تحلیلی از طریق تحلیل مفهومی و گزاره ای و با رویکرد انتقادی است. مهم ترین نتایج و یافته هایی که این تحقیق به آنها دست یافته، عبارت اند از: 1. نقد نظریه دلالت ذاتی لفظ بر معنی؛ 2. نقد تعاریف نظریه جعل و اعتبار؛ 3. نقد نظریه تعهد؛ 4.نقد نظریه دلالت ذاتی و جعلی؛ 5. نقدنظریه دلالت ذاتی و جعلی؛ 6. نقد نظریه واسطه دلالت ذاتی و جعلی؛ 7. نقد نظریه جعل ملازمه واقعی؛ 8. نقد نظریه قرن اکید؛ 9. تبیین نظریه دلالت وضعی لفظ بر معنی.
۲۴.

تفسیر هایدگر از رأی کانت درباب «وجود» به عنوان «وضع»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وضع وجود ابژ گی ابژه جهت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۱ تعداد دانلود : ۳۴۹
در این مقاله، سیر پدیدارشناختیِ هایدگر درباره رأی کانت درباب «وجود» مورد مداقه قرار می گیرد. هایدگر معتقد است Realität و Dasein در کانت، ریشه در تمایز مشهور ماهیت و وجود (reality and existence) در سنّت فلسفی دارد؛ اما کانت براساس مبنای فلسفی خود و برخلاف خاستگاهشان درنهایت این دو را به عنوان مقولات قوه شناخت بازتعریف می کند؛ بنابراین، در پژوهش حاضر، فروکاست «وجود» به مقوله در کانت به تفسیر هایدگر دنبال خواهد شد. وجود از مقولات جهت (modality) است. ضمن بررسی این دسته از مقولات در ادامه اهمیت perception به عنوان سازونهاد دریافتِ کثرات شهودِ مکانی و زمانی (ماده معرفت) روشن می شود. بدین ترتیب، در نظرگاه کانت، منِ ادراک نفسانی به همراه مقولاتش تألیف بخش این کثرات شهود است که حاصل آن وضع (position) شیء خواهد بود. برای کانت مقولات محمولات هستی شناسانه ای هستند که در نسبت با مُتعلَق قرار می گیرند و با وحدت بخشی به داده های اولیه موجب پدیدارشدن هستندگان می شوند. درنهایت، این نتیجه حاصل می شود که وجود برای کانت ابژ گی یا برابرایستایی است. به عبارت دیگر، هر آن چیزی که اکنون پیش روی ما است، به عنوان حاصل وحدت کثرات، یعنی به عنوان نتیجه تألیف سوژه ثابت می شود و موجب می شود که شیء یا به معنای عام آن یعنی ابژه در مقابل ما بایستد و این همان معنای وضع ابژه توسط سوژه است.
۲۵.

هستی شناسی ارواح معانی قرآن کریم در اندیشۀ ملاصدرا و تأثیر آن در مبحث کیفیت وضع الفاظ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قرآن کریم نبی اکرم (ص) روح معنا لفظ معنا وضع هستی ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۲۰۵
قاعده «وضع الفاظ برای ارواح معانی در قرآن کریم» در آثار ملاصدرا ارتباطی تنگاتنگ با فلسفه او دارد و بهمین دلیل با مبنا قراردادن هستی شناسی صدرایی میتوان به مصداق وجودی معانی الفاظ و درنتیجه کیفیت معرفت به آنها دست یافت. به اعتقاد ملاصدرا عالم، قرآن و وجود مقدس نبوی(ص) سه وجهه از هستیند که در مقام «وجود منبسط»، «کلام مستقیم الهی» و «حقیقت محمدیه» به وجودی واحد و بسیط موجودند و در مرتبه ملکوت اسفل متفرق شده و در قالب عالم مثال جزئیه، قرآن لفظی و وجود پیامبر اکرم(ص) تمثیل می یابند و آنگاه به عالم ماده نزول پیدا میکنند. از نظر ملاصدرا، هر مرتبه نازله، مثال مرتبه مافوق است و الفاظ نیز از این قاعده مستثنی نیستند. راه دستیابی از طریق الفاظ به مراتب مافوق کلام الهی، استفاده از قاعده وضع الفاظ برای ارواح معانی (معانی مطلق و عام) است. تعریف صدرالمتألهین از ارواح معانی، با تعریف او از کلی طبیعی و مثل افلاطونی مطابقت دارد. اطلاق و عمومیت ارواح معانی در مطابقت با کلی طبیعی، ناشی از خست ماهیت و در مطابقت با کلی افلاطونی، ناشی از سعه وجودی است. با تطبیق میان ارواح معانی و کلی طبیعی میتوان نتیجه گرفت که وضع الفاظ، بشری بوده و ملاک وضع الفاظ، حقیقت است.
۲۶.

نظریه الهیّت وضع در اندیشه محقق نائینی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: وضع دلالت ذاتی واضع تعهد تکوین تشریع

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲ تعداد دانلود : ۱۰۵
در میان اصولیان امامی، محمد حسین نایینی به عنوان مهم ترین قائل نظریه الهیت وضع، اشتهار یافته است. نظریه او واجد پیچیدگی هایِ مغفول عنهی است که آن را نسبت به خوانش بسیط و کلاسیک از نظریه الهیت وضع، که سابقه ای طولانی در تاریخ فرهنگ اسلامی دارد، متفاوت می سازد. فقدان تصنیفی اصولی از نایینی و وجود اختلاف فراوان در تقریرات و فهم شاگردان او، بر پیچیدگی این نظریه و تصور آن دامن زده است. نگارنده این مقاله، با روشی تحلیلی، در پی ارائه تقریری دقیق از نظریه نایینی و داوری درونی آن است و برای حصول این غرض، جمیع تقریرات موجود از درس اصول او را لحاظ کرده است. یافته تحقیق، این است که نظریه نایینی با مناقشات و ابهامات بسیاری مواجه است، اما فی الجمله می توان دریافت که از دیدگاه او، میان لفظ و معنا مناسبتی هست که خداوند به اعتبار این مناسبت، لفظی خاص را برای معنایی خاص به بندگانش الهام می کند و یا در فطرتشان به ودیعه می نهد.  
۲۷.

واکاوی حدیث موضوع در آثار رجالی سده های سوم و چهارم هجری قمری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حدیث وضع کذب رجال جرح و تعدیل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۴۱
حدیث موضوع، واقعیتی است که در میراث حدیثی مسلمانان وجود داشته و پیوسته درباره تاریخچه پدید آمدن، انگیزه ها و قالب های تحقق آن بحث شده است. ضرورت کاربست رویکرد درزمانی در تحلیل آنچه به حدیث موضوع یاد شده، می تواند درک جامعی از تحولات رخ داده در مورد آن را در سده های نخستین نمایان سازد. حدیث موضوع، سهل و ممتنعی است که همچون اسرائیلیات به رغم وضوح ابتدایی، در مرحله کشف مصادیق، کار را برای پژوهشگران فرسایشی می کند. مقاله حاضر تلاش کرده است تا با جست وجو در کتب رجال و جرح و تعدیل سده های متقدم هجری، شبکه ای از اصطلاحات دلالت کننده بر وضع حدیث به صورت صریح و کنایی را استقصا کند و در مرحله بعد با یادکرد تحولات بنیادین در عالم حدیث، گفتمان های شکل گیری این اصطلاحات را به قدر کفایت نمایان سازد؛ پدیده هایی که هریک به نوبه خود بستر پدیداری حدیث موضوع را بر محور نقد رجالی در سده های دوم تا چهارم هجری قمری فراهم کرده است. ازجمله این پدیده ها می توان به «اسناد حدیث و اصالت مأخذ»، «گسترش تدوین حدیث»، «فرابومی شدن حدیث» و «تضییق دامنه سنت» اشاره کرد.