مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۰٬۶۴۱ تا ۱۰۰٬۶۶۰ مورد از کل ۵۲۴٬۶۸۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: از رویکردهای نو و موثر که امروزه در بسیاری از سازمان ها و شرکت های تولیدی ، خدماتی ، تجاری وحتی اداری مورد توجه قرار گرفته مدیریت ناب است که با شناسایی و حذف اتلاف ها از طریق نو آوری و بهبود مستمر ، موجب افزایش بهره وری در سازمان ها شده است. هدف اصلی این پژوهش ارائه مدل جهت استقرار مدیریت ناب در مدارس متوسطه دوره اول است.
روش شناسی: روش پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی؛ از نظر روش گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی؛ از نظر نوع داده ها آمیخته( کمی و کیفی ) است. در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته با 15 نفر از متخصصین حوزه مدیرت که به روش هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند، صورت گرفت و با استفاده از نتایج حاصل از تحلیل محتوا، پرسشنامه ای مشتمل بر 7 بخش و 60 سئوال مبتنی بر مقیاس لیکرت ایجاد گردید. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه ها توسط خبرگان حوزه مدیریت آموزشی مورد تایید قرار گرفت، علاوه بر آن برای بررسی روایی سازه از دو معیار روایی همگرا و روایی واگرا استفاده شد. پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ 98/0 برآورد گردید. در بخش کمی جامعه آماری پژوهش شامل 1059 نفر از همه مدیران متوسطه دوره اول شهر تهران بودند که از طریق نمونه گیری خوشه ای و با استفاده از فرمول کوکران 283 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و LISREL صورت گرفت و از روش های آماری توصیفی و استنباطی، تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی و معادلات ساختاری برای تجزیه تحلیل پژوهش استفاده شد.
یافته ها: در بخش یافته ها مدل مدیریت ناب برای مدارس با 7 مولفه اصلی مدیریت و رهبری، ساختار، منابع انسانی، ارتباطی، تکنولوژی، فرهنگ سازمانی و فرایند و 60 مولفه فرعی شناسایی شده، ارائه گردید
رویکردی جدید برای شناسایی سرقت ادبی با استفاده ازآتوماتای یادگیرسلولی و برچسب گذاری نقش معنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
183 - 209
حوزههای تخصصی:
سرقت ادبی عبارت از برداشتن و به نام خود قلمداد کردن ایده و یا کلمات دیگران است. با پیشرفت روز افزون اینترنت و گسترش مقالات آنلاین، سرقت های علمی آسان تر شده است. امروزه سیستم های زیادی جهت شناسایی سرقت ادبی ایجاد شده اند. بیشتر این سیستم ها براساس ساختار لغوی و الگوریتم های تطابق رشته ای عمل می کنند. بنابراین این سیستم ها به سختی می توانند سرقت های بازگردانی و جایگذاری مترادف ها را شناسایی کنند. در این مقاله روشی جهت شناسایی سرقت ادبی بر مبنای برچسب گذاری نقش معنایی و اتوماتای یادگیر سلولی ارائه می شود. در این مقاله جهت قرارگیری کلمات پردازش شده از اتوماتای یادگیر سلولی استفاده می شود. برچسب گذاری نقش معنایی، نقش کلمات در جمله را مشخص می کند. عملیات مقایسه برای تمام جملات متن اصلی و متن مشکوک به سرقت انجام می شود. نتایج آزمایش بر روی مجموعه داده های PAN-PC-11 نشان می دهد که روش پیشنهادی ما، مقدار پارامترهای ارزیابی مانندRecall ، Precisionو F-measureرا نسبت به روش های قبلی ارائه شده در زمینه ی شناسایی سرقت ادبی بهبود می دهد.
Compétence Linguistique et Pratique de Classe: l’Exemple de l’Enseignement de la Grammaire dans le Cycle Primaire en Algérie(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Recherches en Langue et Littérature Françaises Année ۱۵, No ۲۸, L’hiver Et Le printemps ۲۰۲۱
50 - 64
حوزههای تخصصی:
Composante d’une compétence linguistique, la grammaire, a longtemps été une constante de la classe de langue, mais aujourd’hui, elle négocie sa place dans les nouvelles approches didactiques connues par leur préférence pour le sens au détriment de la structure. Dans cet article, nous avons tenté d’interroger cette place dans la pratique enseignante et dans les directives officielles du Ministère de l’Éducation Nationale. Notre travail se base sur l’analyse de deux documents (le document d’accompagnement des programmes du cycle primaire et le manuel de 5ème année primaire) et sur les récits de vie de futurs enseignants -stagiaires. De cette analyse, émerge un certain nombre de constats : un éclectisme dans les méthodologies adoptées, une évolution d’une démarche qui devient essentiellement inductive, mais en même temps, une fossilisation des pratiques des enseignants qui suivent une démarche identique, et enfin une mise en œuvre parfois « maladroite » des principes méthodologiques revendiqués par la tutelle.
گونه شناسی فضاهای گمشده در خیابان شهید بهشتی شهر کرج، با بهره مندی از رویکرد پروژه های محرک توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: شناسایی و گونه شناسی فضاهای شهری گمشده در خیابان شهید بهشتی شهر کرج و بررسی میزان تحرک هر یک از این فضاها، اولویت برنامه ریزی و طراحی برای آن ها. روش ها: در بررسی نمونه ی موردی با رویکرد متخصص محور و مبتنی شاخص های ادبیات نظری، فضاهای گمشده شناسایی و بررسی شده است. درواقع از روش برداشت میدانی مشتمل بر مشاهده، برداشت از فضا و عکس برداری استفاده شده و با تکمیل چک لیست، میزان تحرک هر فضا با نگاه متخصص محور ارزیابی شده است. یافته ها: بر اساس ارزیابی فضاها در ابعاد عملکردی، اجتماعی، کالبدی، اجرایی و زیست محیطی، 23 فضای گمشده در نمونه ی موردی را می توان به پنج گونه تقسیم بندی نمود که عبارتند از: فضای توسعه نیافته، پارکینگ رو باز، فضای فاقد عملکرد، فضای باقی مانده از توسعه و فضای رها شده در حاشیه ی خیابان. نتیجه گیری: بر اساس رویکرد پژوهش، به منظور احیا خیابان باید 8 اصل شامل: اصل محصوریت و پیوستگی نما/ هماهنگی فرم و عملکرد/ تنوع و گوناگونی/ زمینه گرایی/ سازگاری/ مردم محوری/ ایستایی و پویایی/ دیالکتیک فضای بیرونی و درونی، مورد توجه قرار گیرد.
ارزیابی و تحلیل سنجه های ناهمواری برنامه ریزی شهری با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی AHP (محدوده مطالعه: شهر نور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرهای واقع در کنار دریا از موقعیت ویژه ای برخوردار هستند. آن ها در خط ساحلی، یعنی خط برخورد و محل طلاقی دو محیط جغرافیایی متفاوت (خشکی و آب) استقرار پافته اند و لذا از هر نقطه متأثر از شرایط محیطی این دو فضای جفرافیایی هستند. شهرهای ساحلی از بعضی جهات مشابه شهرهای پایکوهی و پا شهرهای جلگه ای باریک می باشند. از جمله پراکنش طولی یا خطی این شهرها و تبعات آن، یکی از این وجوه تشابه به شمار می روند.سکونتگاه های شهری سواحل را با توجه به شرایط توپوگراقی و ژئومورفیک ساحلی (نوع ساحلی) می توان در دو گروه قرار داده دسته اول شهرهای مستقر در سواحل جوان و کوهستاتی را شامل می شود. گروه دوم شهرهای استقرار یافته در سواحل پست و پلاژدار (سواحل شنی و ماسه ای) می باشد. به طور کلی سمت توسعه شهرهای ساحلی از شرایط توپوگرافیک و ژئومورفیک خط ساحلی و بخش پس کرانه ای تبعیت می کندپژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و توسعه ای وبر حسب نحوه گردآوری داده ها، توصیفی تحلیلی و به صورت پیمایشی یا میدانی می باشد که در آن از ابزار پرسشنامه محقق ساخته است. ارزیابی و تحلیل سنجه های ناهمواری برنامه ریزی شهری با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبیAHP می باشد که اما علاوه بر هدف اصلی، اهداف فرعی نیز مدنظر محقق بوده که نتایج آن موجب، جوگیری از خسارت زیست محیطی و توسعه شهری می شود.
مدل علی سبک دلبستگی نایمن و تجارب آسیب زا با میانجیگری ذهن آگاهی بر ذهنی سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ذهنی سازی که به عنوان ظرفیت درک حالات درون روانی خود و دیگران تعریف می شود، می تواند عامل مهمی در اختلال اضطراب اجتماعی باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی مدل علی سبک دلبستگی ناایمن و تجارب آسیب زا با میانجیگری ذهن آگاهی بر ذهنی سازی افرادی با اضطراب اجتماعی است. روش: روش پژوهش کمی-همبستگی و از نوع معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان دانشگاه پیام نور شهر الشتر در سال 1399 بود. 232 نفر دانشجویان که در پرسش نامه اضطراب اجتماعی کانور نمره بالای 40 را بدست آورده بودند به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل: پرسش نامه اضطراب اجتماعی کانور، ذهنی سازی دیمی تریویچ، سبک دلبستگی هازن، تجارب آسیب زا محمدخانی و ذهن آگاهی فرایبورگ بود. داده ها به روش معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار AMOS تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که مدل فرضی پژوهش با داده ها برازش مطلوبی دارد. سبک دلبستگی ناایمن و تجارب آسیب زا با ذهنی سازی رابطه منفی معناداری داشتند. ذهن آگاهی توانست در ارتباط بین دلبستگی ناایمن و ذهنی سازی به صورت معناداری میانجی گری کند، اما ذهن آگاهی نقش میانجی معناداری در ارتباط بین تجارب آسیب زا و ذهنی سازی ایفا نکرد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که سبک دلبستگی ناایمن به طور مستقیم و به واسطه ذهن آگاهی به صورت غیرمستقیم بر ذهنی سازی تاثیر دارد و تجارب آسیب زا فقط به صورت مستقیم توانسته بر ذهنی سازی موثر بوده باشد. توجه به این متغیر ها می تواند در زمینه رفع مشکلات ذهنی سازی و ارتقا آن موثر باشند.
تحلیل تحولات فضایی و کالبدی پیراشهر متأثر از گسترش روابط با شهر بم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در شکل پذیری و تحول سکونتگاه های روستایی، عوامل و نیروهای متفاوت و متنوعی نقش دارد که هرکدام از این عوامل و نیروها، تاثیرات مثبت یا منفی را می تواند ایجاد نماید. عوامل به نوعی متاثر از تعامل و ارتباط دو عرصه سکونتی شهر و روستا با یکدیگر هستند که امروزه بیشتر می توان شاهد تأثیر گسترش شهر بر روستاها بود. هدف این تحقیق بررسی تحولات فضایی و کالبدی گسترش روابط شهر بم با روستاهای پیرامون است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر جمع آوری داده های میدانی از طریق ابزار پرسش نامه است. روایی پرسشنامه از طریق نظرسنجی از نخبگان بررسی و پایایی آن نیز با آلفای کرونباخ با بیشتر از 75/0 تایید شد. جامعه آماری را جمعیت خانوارهای چهار روستای بیداران، خواجه عسگر، هزاران و حمزه ای بالغ بر 2248 خانوار تشکیل داده است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران، 250 خانوار تعیین شد. نتیجه نشان داد در میان روستاهای پیراشهری، روستای بیدران با 25 هکتار و روستای خواجه عسکر با 6 هکتار بیشترین و کمترین گسترش را داشته است. نزدیکی به شهر بم و تبدیل این روستاها به محل گذران اوقات فراغت و تعطیلات آخر هفته ازدلایل اصلی این گسترش است. نتیجه آزمون کای اسکوئر در سطح معناداری کمتر از 05/0 مؤید این بود که روستاهای پیراشهری از الگوی مسکن شهری تاثیرپذیری زیادی داشته است؛ این تغییرات معلول تغییر بافت کالبدی روستاها و سمت و سو یافتن آنها به سوی زندگی غیر مولد و مصرفی شهر است. همچنین نتیجه آزمون از تاثیر گسترش شهر بم در رونق ساخت و سازها در روستاهای پیراشهری مورد مطالعه اشاره دارد. گسترش خانه های دوم گردشگری در نتیجه روابط شهر و روستاهای پیرامون، از دیگر تحولات کالبدی-فضایی قابل مشاهده است و میزان مراجعه به شهر بم از سوی روستاهای پیراشهری در سطح معناداری کمتر از 05/0 نیز زیاد ارزیابی شده است.
بررسی معنای فطرت در نهج البلاغه (با تاکید بر تفاسیر نهج البلاغه)
این مقاله درصدد است تا به این سوال پاسخ دهد که فطرت در نهج البلاغه به چه معنا یا معانی استخدام شده است و همچنین تفاسیر مهم نهج البلاغه در بررسی و تفسیر معانی فطرت چه گفته اند. در بررسی معانی ریشه فطر در نهج البلاغه و تفاسیر مهم آن به ده مورد از کاربردهای این ریشه برمی خوریم که می توان معانی آنها را در سه دسته کلی تقسیم نمود. در بعضی موارد معنای فطر مترادف با خلق و به معنای خلق کردن است و در بعضی موارد دیگر فطر به معنای شکافتن و شکاندن استفاده شده است اما کاربرد سوم آن که تنها در چهار قسمت نهج البلاغه از آن استفاده شده است همان معنای مصطلح فطرت یعنی خلقت خاص و الهی انسان است که انسان را امر به خوبی ها و نهی از بدی ها می کند و اگر انسان به ندای فطرت حرکت کند و آنرا با قوه اختیار خود کدر و منحرف نسازد به سعادت ابدی خواهد رسید.
ملی گرایی و مدرنیسم: بازاندیشی طراحی اسکاندیناویایی در کانادا (1970- 1950)
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۳
161 - 186
حوزههای تخصصی:
تحولات هویت قومی در جامعه شهری اهواز (از دوره دوم پهلوی تا دوران جمهوری اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) پاییز ۱۴۰۰ شماره ۹۴
45 - 87
حوزههای تخصصی:
بر مبنای نظریات هویت قومی احساس تعلق به قومیت با توجه به سیاست های قومی، شرایط اقتصادی، باز یا بسته بودن نظام اجتماعی و ... پدیده ای متغیر است که ممکن است در دوره ای نقش و اهمیت خود را ازدست داده و در برهه ای دیگر به هویت مسلط تبدیل شود. بر همین اساس مقاله پیش رو در پی بررسی تحولات هویت قومی در شهر اهواز از دوره پهلوی دوم تا دوران جمهوری اسلامی می باشد. داده های پژوهش بر مبنای تکنیک تاریخچه زندگی و از طریق مصاحبه کیفی نیمه ساختار یافته جهت شناسایی و درک ذهنیت افرادی که تجربه زیسته آن ها در شهر اهواز شکل گرفته، به دست آمده اند. برای تجزیه وتحلیل مصاحبه ها از روش تحلیل مضمون استفاده شده که از این طریق ده مضمون اولیه و سه مضمون محوری شناسایی شده است. مضامین محوری در دوره پهلوی دوم «هویت قومی در مسیر ادغام» در دوره انقلاب تا پایان جنگ «هویت قومی در مسیر همبستگی اجتماعی» و دوران بعد از جنگ «هویت قومی در مسیر تمایزیابی» می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که در قیاس با دوره های گذشته دو قوم بختیاری و عرب در شهر اهواز تمایل بیش تری به هویت یابی بر پایه قومیت دارند و هویت قومی به یک هویت پررنگ و اثرگذار در جامعه شهری اهواز تبدیل شده است.
نقش خود پنداره، تنظیم هیجان و اضطراب کرونا در پیش بینی رفتارهای خود مراقبتی مرتبط با بیماری کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش خود پنداره، تنظیم هیجان و اضطراب کرونا در پیش بینی رفتارهای خود مراقبتی مرتبط با بیماری کووید-19 انجام شد. روش پژوهش حاضر همبستگی (مبتنی بر پیش بینی) بود. جامعه آماری پژوهش را افراد 18 تا 45 سال شهر تهران در سال 1399-1400 تشکیل دادند. به این منظور، نمونه ای شامل 355 نفر زن و مرد بزرگسال به روش نمونه گیری در دسترس و به صورت اینترنتی از طریق شبکه های مجازی به پرسشنامه های رفتارهای خود مراقبتی، راهبردهای تنظیم هیجان، مقیاس وضوح خود پنداره و مقیاس اضطراب بیماری کرونا پاسخ دادند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج آزمون همبستگی نشان داد که بین اضطراب کرونا، ارزیابی مجدد شناختی و وضوح خودپنداره با رفتارهای خودمراقبتی همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد، و بین فرونشانی با رفتارهای خودمراقبتی همبستگی منفی و معنی داری وجود دارد. نتایج رگرسیون نشان داد متغیرهای وضوح خودپنداره، اضطراب کرونا و ارزیابی مجدد شناختی پیش بینی کننده ی مثبت و معنی دار افزایش رفتارهای خودمراقبتی هستند، اما فرونشانی پیش بینی کننده ی منفی و معنی دار آن است. با توجه به یافته های بدست آمده، می توان به منظور تعیین اولویت های آموزشی و مداخلات روانشناختی در جهت افزایش رفتارهای خود مراقبتی و کاهش خطر ابتلا به بیماری کووید-19 بهره گرفته شود. شماره ی مقاله: ۴
بررسی میزان رضایت از بازسازی پس از جنگ از دریچه میزان ایجاد حس تعلق در بازماندگان (نمونه موردی: رفیع، استان خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۰ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۷۳
۳۲-۱۹
حوزههای تخصصی:
ارزیابی و مستندسازی بازسازی پس از جنگ (به عنوان یکی از پیچیده ترین انواع در فرایندهای بازسازی) به منظور درس آموزی در سوانح احتمالی آتی نقشی حیاتی دارد. با وقوع جنگ 8 ساله تحمیلی، شهر رفیع پس از اشغال با تخریب 100% مواجه شد. فرایند بازسازی این شهر پس از آزادسازی با رویکردی متفاوت نسبت به سایر تجارب (تأکید دست اندرکاران بر ارتقای نقش بازماندگان و توجه به نیازها و خواسته های آنان) آغاز گردید. این پژوهش با هدف ارزیابی میزان موفقیت بازسازی شهر رفیع از دریچه میزان ایجاد حس تعلق در ساکنین، به عنوان یکی از مهم ترین فاکتورهای تعیین کننده رضایتمندی سکونتی با رویکرد تلفیقی کمی و کیفی، با هدف کاربرد تجارب در فعالیت های آتی و به روش توصیفی انجام شده است. سه فرضیه اصلی پژوهش بر تأثیر گرفتن میزان رضایتمندی و حس تعلق در بازسازی پس از جنگ از احیا سنت های اجتماعی و اقتصادی و همچنین درجاسازی و حفظ مالکیت اراضی، استوار است. نمونه مطالعاتی به روش تصادفی- خوشه ای انتخاب و داده های لازم جهت آزمون فرضیه های تحقیق از طریق پرسشنامه، مطالعات میدانی، مصاحبه با مطلعین و مسئولین گردآوری شده است. برای آزمون فرضیه های پژوهش از آزمون t-test گروه های وابسته استفاده شده است. میانگین به دست آمده برای فرایند بازسازی و ایجاد حس تعلق از طریق احیاء سنت های اجتماعی و اقتصادی مردم (فرضیه یک) 2.43 از 5؛ همچنین ایجاد حس تعلق به محل سکونت از طریق درجاسازی و حفظ مالکیت اراضی (فرضیه دوم) 3.45 از 5 و میزان مطلوبیت این فرایند برای مردم (فرضیه سه) 2.87 از 5 در مقیاس طیف لیکرت می باشد که نشان دهنده رد فرضیه نخست و سوم و قبول فرضیه دو می باشد. در پایان، با توجه به ویژگی های منحصربه فرد فرایند بازسازی رفیع، مجموعه ای از نکات و پیشنهادات جهت کاربست در تجارب آتی به تفکیک شاخص های اولویت دار پژوهش ارائه شده است.
بازخوانی بارزه های معماری بومی در مسکن روستاهای ساحلی بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روستاهای ساحلی استان بوشهر به دلیل موقعیت جغرافیایی مناسب در ارتباط با خلیج فارس و در مواردی وجود اراضی مناسب کشاورزی، قدمتی طولانی دارند و ازاین رو دربردانده میراثی غنی از معماری بومی اند. این معماری در عین سادگی و بی پیرایگی، اصول و ویژگی هایی در خودش نهفته دارد که شامل شیوه های ساخت وساز، طراحی هم ساز با اقلیم، ویژگی های کالبدی و نحوه بهره برداری از منابع بومی می شوند. این پژوهش با هدف شناخت معماری بومی در نواحی روستاهای ساحلی استان بوشهر و استخراج الگوهای آن در جهت تدوین دستورالعملی برای طراحی، ویژگی های بافت روستایی و معماری بومی این نواحی را بررسی کرده است. به منظور دستیابی به شناخت الگوهای معماری بومی در روستاهای ساحلی استان بوشهر، مسکن بومی در روستاهای جزیره شیف و سالم آباد و اولی شمالی تحلیل شدند. موارد بررسی شده در بافت و بناهای روستایی در حوزه هایی چون تراکم بافت و جهت گیری معابر، ویژگی های کالبدی معماری، دستگاه های ساختمانی و راهکارهای ایجاد آسایش اقلیمی دسته بندی گردیدند. این موارد از روش توصیفی تحلیلی و بهره گیری از انواع روش های پیمایشی در سه روستای ذکرشده برداشت گردیدند. ویژگی های کالبدی فضایی در نمونه های انتخاب شده تحلیل و بارزه های معماری در هریک از روستاها مقایسه شدند. نتایج این پژوهش دربردارنده مشخصات اصلی معماری بومی در این نواحی اند که رهنمودهایی برای طراحی ارائه می دهند. لزوم رعایت تناسبات انسانی در بخش های سکونتی و ورودی ها، تعریف فضای باز بینابینی در میان توده های ساختمانی، توجه به جهت گیری اقلیمی در توده گذاری ها و جزئیات معماری، لزوم بهره گیری از بازشوهای متعدد و سبک سازی سازه از مشخصات اصلی معماری بومی روستاهای ساحلی اند.
توصیف و تحلیل ویژگی های مدیران موفّق مدارس ابتدایی شهر مشهد: مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
113 - 130
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، توصیف و تحلیل ویژگی های فردی و حرفه ای مدیر، استراتژی های مدیریتی و چالش های پیش روی مدیران مدارس ابتدایی بر اساس تجارب بین المللی مدیران موفّق می باشد. از روش پژوهش مطالعه موردی با رویکرد کیفی استفاده شد. بنابراین، چهار نفر از مدیران موفّق مدارس ابتدایی شهر مشهد به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از روش مصاحبه نیمه ساخت یافته استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل تفسیری (کدگذاری باز و محوری) انجام شد. براساس نتایج حاصل از تحلیل داده ها، مهم ترین ویژگی های فردی و حرفه ای مدیران مورد مطالعه عبارتند از: ایفای نقش رهبری، روابط انسانی سازنده با کارکنان، تسلط مدیر بر امور مدرسه، خود توسعه ای مدیر و کسب موفّقیّت های اداری. همچنین، مدیران مورد مطالعه اغلب از استراتژی های برنامه ریزی و هدف گذاری، تقسیم کار، همکاری و مشارکت معلمان در امور مدرسه، ایجاد جوّ صمیمی و آرام در مدرسه، بهره گیری از ظرفیت های اولیا و همکاران در مدرسه، تشویق و تقدیر معلمان، نظارت و ارزیابی کار معلمان، دغدغه بهبود یادگیری دانش آموزان، بهبود آموزش از طریق یادگیری و توسعه حرفه ای معلمان، مهارت های زندگی دانش آموزان و مدیریت تعارض جهت مدیریت مدرسه بهره می گرفتند و با چالش های مهمی مانند دغدغه تأمین منابع مالی مدرسه،حجم بالای مشغله های اداری مدیران و حجم بالای دانش آموزان و ضعف مدیریت کلاس ها نیز مواجه بودند. در مقایسه با ویژگی های بارز مدیران موفّق در تجارب بین المللی،فقدان توجه به ماموریت، بینش و ارزش های مدرسه، توجّه و حمایت از دانش آموز، برابری و پاسخگویی فرهنگی، مشارکت معنی دارجامعه محلّی، توجه به برنامه درسی و به کارگیری معلمان توانمند در نتایج به دست آمده قابل ملاحظه است.
ارائه الگوها و قابلیت های گردشگری شهرستان لالی در استان خوزستان
حوزههای تخصصی:
شناسایی قابلیت ها و الگوهای گردشگری هر منطقه در راستای توسعه گردشگری آن منطقه حائز اهمیت است. صنعت گردشگری می تواند به عنوان راه حلی پایدار در جهت حفظ میراث صنعتی مناطق صنعتی و نیز احیاء الگوهای فرهنگی و محلی در حال نابودی مطرح گردد. در این پژوهش به روش کیفی و با استفاده از روش شناسی توصیفی- تحلیلی به بیان قابلیت ها و جاذبه های گردشگری شهرستان صنعتی لالی به منظور توسعه صنعت گردشگری پرداخته شده است. روش گردآوری اطلاعات به صورت مطالعات کتابخانه ای، مشاهدات میدانی و اسناد و گزارش های موجود در خصوص ویژگی های فرهنگی - اقلیمی عشایر بختیاری و تاریخچه صنعت نفت در این منطقه می باشد. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که وجود شاخصه های اقلیم عشایری چه از جنبه فرهنگی و چه ازلحاظ منظر طبیعی منطقه موردپژوهش را از حیث توسعه گردشگری به سوی الگوهای گردشگری عشایری، فرهنگی و اکوتوریسم هدایت می نماید؛ و نیز شاخصه های تاریخ صنعتی منطقه و معماری به جامانده از آن، به سوی الگوهای گردشگری صنعتی و شهری رهنمون می گردد.
تأثیر روان نمایشگری با محتوای مهارتهای زندگی بر احساس تنهایی، شادکامی، روابط عاطفی و حمایت اجتماعی والدین در دختران نوجوان وابسته به تلفن همراه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
239 - 268
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر روان نمایشگری با محتوای مهارتهای زندگی بر احساس تنهایی، شادکامی، روابط عاطفی و حمایت اجتماعی والدین در دختران نوجوان وابسته به تلفن همراه بود. طرح این پژوهش، آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر، دانش آموزان دختر دبیرستانی شهرستان خمینی شهر بودند. نمونه آماری این پژوهش 30 نفر از دانش آموزان وابسته به تلفن همراه بودند که به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب و در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل به صورت تصادفی گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس وابستگی به تلفن همراه MPAI لونگ (2007)، جو عاطفی خانواده هیلبرن (1964)، حمایت اجتماعی والدین پرسیدانو و هلر (1983)، شادکامی OHQ (1987) و احساس تنهایی UCLA (1980) استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که جلسات روان-نمایشگری با محتوای مهارتهای زندگی بر کاهش احساس تنهایی، افزایش شادکامی، بهبود روابط عاطفی نوجوانان و حمایت اجتماعی والدین آنان موثر بود و این تأثیرات در دوره پیگیری نیز پایدار بودند (05/0>p). بنابراین مداخله روان نمایشگری با محتوای مهارتهای زندگی، مداخله ای مؤثر برای بهبود وضعیت روانشناختی نوجوانان وابسته به تلفن همراه است.
تحلیل عوامل زمینه ای بازاریابی آموزش عالی در مراکز علمی کاربردی با توجه به تاثیر شخصیت برند(مطالعه مورد: مراکز علمی کاربردی شهراصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۶)
89 - 104
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر شناسایی عوامل زمینه ای موثر بر بازاریابی آموزش عالی مراکز علمی کاربردی و ارتباط و تاثیری که شخصیت برند می تواند بر این عوامل داشته باشد ، است تا بر مبنای آن ، مدلی برای بازاریابی آموزش عالی در این مراکز ارائه شود.روش پژوهش کیفی است که با استفاده از نظریه داده بنیاد انجام شد. محقق با انجام مصاحبه نیمه ساختار یافته با مدیران مراکز علمی- کاربردی، صاحبنظران بازاریابی و دانشجویان مراکز علمی – کاربردی به صورت هدفمند، به اشباع نظری جهت جمع آوری داده ها دست یافت. پس ازآن جهت تحلیل داده ها، گزاره های استخراج شده کدگذاری، ترکیب و مقوله بندی شدند.یافته های پژوهش نشان داد؛ از آن جا که انتخاب دانشگاه علمی- کاربردی و فرایند تصمیم گیری مقوله حائز اهمیتی است که بسیار تحت تاثیر شخصیت برند دانشگاه می باشد ، مصاحبه شوندگان 2 مقوله را به عنوان زمینه سازها معرفی کردند که شامل عوامل موثر بر انتخاب و منابع اطلاعاتی برای تصمیم گیری است.
قاعده انگاری «کُلُّ ما یُسَبِّبُ ایذاءَ الوالِدَینِ فَهُوَ حَرامٌ»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزون بر قواعد فقهی مشهور و مصرّح در کتب فقها، برخی مضامین کلّی در آیات، روایات و فتاوای فقهی وجود دارد که می توان از آنها قواعد فقهی جدیدی را شناسایی و اصطیاد کرد. از جمله آن موارد، قاعده ای فقهی با عنوان «کُلُّ ما یُسَبِّبُ ایذاءَ الوالِدَینِ فَهُوَ حَرامٌ» است که با پشتوانه آیه «تأفیف» می تواند به عنوان یک کبرای کلّی در فرایند استنباط منظور شود. با توجه به ضرورت سامانمندی روابط و احکام خانواده به ویژه رابطه فرزند و والدین بر مبنای فقه، بنیان نهادن و اثبات چنین قاعده ای لازم به نظر رسید. در این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی انجام پذیرفته، ضمن بررسی حکم ایذاء والدین از دیدگاه فقها و تحقیق در مسأله، گستره معنایی آن، مستندات نقلی و عقلی قاعده مزبور که بر حرمت هرگونه آزار رساندن به والدین دلالت دارد مورد واکاوی قرار گرفته و پس از تطبیق مصادیق قاعده و تبیین حکم استثنائآت و تعارض آن با دیگر قواعد، به این نتیجه دست یافته شد که این گزاره می تواند به عنوان قاعده و کبرایی کلّی در فرایند استنباط احکام فقهی و حقوقی مرتبط با آن مورد استفاده قرار گیرد.
تحلیل متغیرهای اقتصادی– اجتماعی و الگوهای کاربری زمین در تولید سفرهای شهری (مطالعه موردی: مناطق پنج گانه شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نحوه چیدمان کاربری ها و توزیع فعالیت ها در سطح شهر، از عوامل تأثیرگذار بر الگوهای حمل ونقل شهری است. از آنجا که تقاضای سفر از پراکنش کاربری های عمده از جمله محل کار، مراکز آموزشی، مراکز تفریحی یا مراکز خدماتی مشتق می شود، بخشی از کاهش حجم تقاضا از مجرای اعمال سیاست های ساماندهی کاربری زمین، قابل حصول است. به این منظور، اطلاعات مربوط به رفتار ترافیکی و ویژگی های اجتماعی- اقتصادی 384 نفر از شهروندان شهر رشت جمع آوری شد. هدف پژوهش توصیفی- تحلیلی حاضر، تبیین مزیت های استفاده از مدل ترکیبی تصمیم گیری WASPAS در بررسی متغیرهای اقتصادی- اجتماعی و الگوهای کاربری زمین در تولید سفرهای درون شهری شهر رشت است. برای شناسایی شاخص های مناطق هدف تولید سفر از مطالعات مرتبط با حوزه برنامه ریزی شهری و حمل ونقل درون شهری استفاده شد. براین اساس، 11 معیار و 40 زیرمعیار شناسایی شدند که مبنایی برای گردآوری اطلاعات مربوط به مناطق تولید سفر در شهر رشت بودند. برای به دست آوردن امتیاز هر معیار که دارای چند زیرمعیار است، از روش شاخص مرکزیت استفاده و نمره هر معیار با توجه به زیرمعیارهای آن محاسبه شد. سپس با استفاده از مدل ارزیابی تولید وزنی تجمعی به اولویت بندی مناطق شهر رشت براساس تولید سفر پرداخته شد. با استفاده از وزن دهی آنتروپی شانون در گام دوم یافته های پژوهش مشخص شد معیارهای رشد فشرده با وزن 3/0 و اختلاط کاربری با وزن 25/0 بیشترین وزن و تأثیر را در تولید سفر دارند. نتایج این پژوهش نشان می دهد، مناطق 2، 1 و 3 به ترتیب قابلیت بیشتری برای تولید سفر دارند و مناطق 4 و 5 قابلیت تولید سفر کمتری دارند؛ به گونه ای که خروجی حاصل از مدل به خوبی با واقعیت های موجود منطبق است. برای کاهش جذب و تولید سفرهای شهری از منطقه درون شهری به منطقه دیگر شهر می توان براساس توزیع عادلانه کاربری های اقتصادی- اجتماعی از اصول و ضوابط حاکم بر مکان یابی کاربری ها استفاده کرد.
The Interplay of Action, Context, and Linguistic vs. Non-linguistic Resources in L2 Pragmatic Performance: The Case of Requests and Refusals(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Despite the critical relationships among pragmatic action, context, and linguistic vs. non-linguistic resources for producing various adjacency pairs in foreign or second language (L2) exchanges, their interplay has not been adequately investigated. Therefore, the present study examined these relations in the production of request-refusal adjacency pairs. The needed data were collected from 108 upper-intermediate to advanced EFL learners. Three hundred conversations were audio-recorded from learners’ role-plays that involved making request-refusal adjacency pairs. MAXQDA software was used for data transcription, codification, and analysis. Data analysis revealed that request-refusal adjacency pairs were co-constructed in discursive contexts through multiple turns using both linguistic and nonlinguistic turn construction units (TCUs). Learners significantly used more linguistic rather than nonlinguistic TCUs and more sentential and clausal TCUs than phrasal and lexical TCUs. Moreover, the use of pauses and continuers was significantly more than laughter, facial expression, and body language. These findings have some pedagogical implications for teachers to raise learners’ awareness of context, action, and linguistic and nonlinguistic TCUs in the production of speech act adjacency pairs.