مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۹۶۱ تا ۱۱٬۹۸۰ مورد از کل ۵۳۷٬۱۴۹ مورد.
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸۲
279 - 298
حوزههای تخصصی:
مرگ اندیشی، بیان کننده طرز تفکر و دیدگاه گروهی از جامعه به پدیده زندگی، سرانجام هستی و جهان است. اندیشه مرگ، طیف وسیعی را دربرگرفته و در یک نوع یا یک گروه نیست. بررسی آن ها به نوع زندگی و شیوه معاشرت در جهان پاسخ داده و منجر به حلّ برخی از معضلات مربوط به سوءتفاهم های فکری و فرهنگی شده، مرگ گرایی یا مرگ اندیشی را با سرفصل های مشخصی آنالیزمی کند. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، مرگ اندیشی در نثر صوفیان قرن ششم تا دهم در چهارچوب نظام معناشناسی زبان و با به کارگیری داده های متن ابعاد مسئله از زوایای مختلف بررسی شده است. پژوهش حاضر در پی پاسخ به پرسش چگونگی مرگ اندیشی در نظام گفتمانی صوفیه است. نتایج حاصل نشان می دهد که مرگ، تناسب یا تعامل خاصی با عرفان ایرانی اسلامی دارد و در آراء صوفیه می توان مصادیق و شواهد فراوانی درباره وجود آن، غلبه آن بر ذهن و زبان عارف یا صوفی؛ حتی گرایش به سمت مرگ را دید. درمقابل، گرایش به زندگی، راندن مرگ یا نادیده انگاشتن آن نیز از یافته های دیگر پژوهش است. صوفیه تعریف صوفیانه ای از «مرگ»، «شیوه» و «شگرد» آن دارند و با مفهومی که در جهان عادی جریان دارد، تفاوت دارد. همین تفاوت، جریانی را در اندیشه صوفیانه ایران پدیدآورده است که در این پژوهش تحلیل و بررسی می شود. از مهم ترین نتایج پژوهش، تفاوت ماهوی معنای مرگ در اندیشه متصوفه یا افرادی است که در سلک تصوف درآمده اند. تفاوت در نگرش و تفسیر جهان، تفاوت معنایی را نیز به دنبال دارد.
تحلیل زمان کانتی-دلوزی در نمایشنامه «اتاق روشنی به نام روز» اثر تونی کوشنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تئاتر دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۸)
9 - 23
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر تحلیل بینارشته ای نمایشنامه اتاق روشنی به نام روز اثر تونی کوشنر بر اساس خوانش دلوز از فلسفه کانت است. بر اساس این تحقیق بی چفت و بست بودن زمان طبق قاعده اول کانتی و همچنین بی نظمی حواس طبق قاعده چهارم آن، منتج به بوطیقایی پسامدرن می شود که شاید بتوان آن را نمایشنامه روابط به هم ریخته نامید. مطالعه حاضر اتاق روشنی به نام روز را طبق قواعد کانتی از دو جهت بررسی می نماید: اول آنکه، تلاش شخصیت ها برای ایجاد محوری تحت عنوان لولا در بافت زمانی از لولا گریخته دلوزی امری محال است. به عبارت دیگر، تقلای آنها برای رسیدن به یک زمینه مشترک ذیل مفهوم کمونیسم محکوم به شکست است. دوم آنکه، از چهارچوب دررفتگی زمان و به تبع آن بی نظمی حواس، روابط هنری-ادبی میان حوادث را نیز هم به هم می ریزد. به طوری که وحدت و یکپارچگی ویژه به مفهوم کلاسیک در این اثر وجود ندارد. ازاین رو می توان نتیجه گرفت بی چفت وبستی زمان که کنش های بدون توالی و ازهم گسیخته را به دنبال دارد و به هم ریختگی قوا که ماحصل بی نظمی حواس است مقوله بازنمایی را امری محال و غیرممکن می سازد.
برنامه ریزی راهبردی بازآفرینی پایدار بافت های ناکارآمد شهر فردیس با رویکرد تحلیل سیستمی SWOT(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۸
28 - 50
حوزههای تخصصی:
بازآفرینی پایدار شهری رویکردی کامل و یکپارچه در ارزیابی بافت های ناکارامد شهری است. هدف این پژوهش برنامه ریزی راهبردی جهت بررسی و تحلیل بخش های ناکارامد و فرسوده شهر فردیس و اتخاذ کارراهه های عملیاتی با تکنیک های تحلیل سیستمی است که از طریق تحلیل اثرگذاری متقابل عوامل اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی، کالبدی، مدیریتی و حقوقی انجام پذیرفته است. روش جمع آوری داده ها با استفاده از مشاهده، مصاحبه و داده های ارگان ها و سازمان های شهر فردیس بوده و همچنین از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی نیز بهره گرفته شده است. پس از گردآوری اطلاعات با استفاده از تکنیک swot اطلاعات طبقه بندی شده و شاخص های ارزیابی وضعیت تهیه گردید. از تلاقی نمره نهایی ماتریس عوامل خارجی با عدد 24/3 و نمره نهایی ماتریس عوامل داخلی با عدد 01/3 می توان گفت که بافت ناکارآمد شهر فردیس در موقعیت تهاجمی (حداکثر-حداکثر) قرار دارد. در این موقعیت جهت برنامه ریزی راهبردی می توان از سه راهبرد مدیریتی بهسازی مشارکتی، ارائه تسهیلات نوسازی و نهادسازی محلی استفاده نمود. با توجه به امتیازات داده شده به شاخص های موثر، شاخص عوامل کالبدی و سپس عوامل اجتماعی دارای بیشترین امتیاز هستند. این سه راهبرد از جنس کالبدی، زیست محیطی، اجتماعی و مدیریتی هستند. نهایتا جهت بازآفرینی شهر فردیس تشکیل سه کارگروه اجرایی پیشنهاد گردید. کارگروه بهسازی محیطی، کارگروه نوسازی و کارگروه اجتماعی محلات با عضویت نهادهای مدیریتی و ساکنین محلی جهت مشارکت پایدار.
Decoding the Significance of Digital Literacies among EFL Learners: A Probe into the Consequences on Technostress, Foreign Language Anxiety, Academic Enjoyment, and Language Achievement(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۱۳, N. ۴ , ۲۰۲۴
101 - 128
حوزههای تخصصی:
Feeling anxiety and technostress can have harmful effects on EFL learners' language learning. On the other hand, having high academic enjoyment (AE) can generate positive impacts on English language learning. Concerning the psychological variables' role in English language learning, this investigation inspected the effects of digital literacy (DL) on technostress, foreign language anxiety (FLA), AE, and language achievement. To meet this objective, 70 intermediate subjects were selected and divided into an experimental group (EG) and a control group (CG). Next, the pre-tests of technostress, FLA, AE, and language learning achievement were administered to both groups. After that, the EG was taught the coursebook using technology. DL was also focused on it, and the students were trained to apply technology when learning new English materials. On the other hand, the same lessons were taught to the CG applying a traditional method. After teaching all classes, the mentioned scales were administered as the posttests of the study. The results of the One-way ANCOVA test indicated that the EG outdid the CG in the four posttests, implying that using DL reduced the anxiety and technostress of the EG but increased their AE. The ramifications of this investigation can inspire both EFL learners and educators to apply digital tools and technology in English learning and teaching.
تأثیر آموزش تکلیف-محور و بازخورد تصحیحی بر ارتقاء توانش منظورشناختی: مطالعه فارسی آموزان سطح میانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۲
71 - 98
حوزههای تخصصی:
با توجه به نبود پژوهشی جامع در راستای پیشرفت توانش منظورشناختی فارسی آموزان غیرایرانی، پژوهش حاضر به آموزش سه کنش گفتاری زبان فارسی (درخواست، رد و عذرخواهی) در چارچوب رویکرد تکلیف-محور همراه با ارائه بازخوردهای فرازبانی و بازگویی به فارسی آموزان سطح میانی پرداخت. به این منظور، 80 فارسی آموز سطح میانی به شکل نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی به چهار گروه دسته بندی شدند: گروه آموزشِ تکلیف-محورِ کنش های گفتاری به همراه ارائه بازخورد فرازبانی؛ گروه آموزشِ تکلیف-محورِ کنش های گفتاری به همراه ارائه بازخورد بازگویی؛ گروه آموزش سنتی کنش های گفتاری به همراه ارائه بازخورد فرازبانی و گروه آموزش سنتی کنش های گفتاری به همراه ارائه بازخورد بازگویی. داده های پژوهش با بهره گیری از آزمون تکمیل گفتمان تشریحی (Tajeddin et al., 2012) - که روایی و پایایی آن تأیید شده بود- در آغاز و پایان بررسی (پیش آزمون و پس آزمون) گرد آوری و برمبنای مقیاس تاگوچی (Taguchi, 2006) نمره دهی شد. یافته ها نشان داد که آموزش سبب پیشرفت تولید کنش های گفتاری می شود و همچنین گروهی که سه کنش گفتاری را در قالب رویکرد تکلیف-محور و بازخورد فرازبانی دریافت کرده بودند، عملکرد بهتری نسبت به دیگر گروه ها داشتند. می توان نتیجه گرفت که (1) تولید کنش های گفتاری در فارسی آموزان از طریق آموزش پیشرفت می کند، (2) آموزش تکلیف-محور نسبت به روش سنتی در پیشرفت توانش منظورشناختی فارسی آموزان مؤثرتر است و (3) ارائه بازخورد فرازبانی نسبت به بازخورد بازگویی در پیشرفت توانش منظورشناختی غیرفارسی زبانان تأثیرگذارتر است. یافته های این پژوهش می تواند در راستای پیشرفت توانش ارتباطی و توانش منظورشناختی فارسی آموزان به یاری مدرسان زبان فارسی و طراحان مواد آموزشی بیاید.
الگوهای ریتمیک بین زبانی در گویشوران دوزبانه فارسی-انگلیسی: کاربردهایی برای شناسایی گوینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۳
9 - 34
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی الگوهای ریتمیک در گفتار دوزبانه های فارسی-انگلیسی پرداخته و معیارهای مبتنی بر زمان را در گروهی از دوزبانه های دیرآموز مرد مورد مطالعه قرار داده است. تفاوت های بین زبانی، ثبات فردی و پتانسیل شناسایی گوینده با استفاده از چندین معیار ریتمیک شامل سنجه های همخوانی و واکه ای، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان دهنده تفاوت های معنادار میان فارسی (زبان اول) و انگلیسی (زبان دوم) بود؛ در حالی که معیارهای همخوانی ثبات بیشتری را نشان دادند. همبستگی های بین زبانی برای معیارهای همخوانی قوی تر از معیارهای واکه ای بود که بیانگر ثبات فردی بیشتر در زمان بندی همخوان هاست. شناسایی گوینده از طریق تحلیل تشخیصی خطی با معیارهای همخوانی بالاترین دقت را نشان داد و عملکرد بهتری در زبان اول نسبت به زبان دوم داشت. این یافته ها نشان می دهد که اگرچه گویندگان دوزبانه الگوهای ریتمیک زبان اول خود را با نیازهای زبان دوم تطبیق می دهند، برخی ویژگی های فردی خود، به ویژه در زمان بندی همخوان ها، را حفظ می کنند. این نتایج می تواند در زمینه تولید گفتار دوزبانه ها و شناسایی گوینده مورد توجه قرار گیرد.
The Impact of Critical Thinking Skills in TBSIR Approach on the Computer-Based English Expository Essay Writing of Iranian University Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Due to the vital role of critical thinking skills in students' educational and non-educational success, the present research attempted to examine the impact of critical thinking skills in TBSIR approach on the computer-based English expository essay writing of Iranian university students. Participants of this study included 30 students at Gonbad-e-Kavous and Hazrat-e-Masoumeh universities in Iran. They answered to the Watson-Glaser critical thinking skills test (1980), then after two weeks of reviewing TSR structure, they wrote a computer-based English expository essay as pre-test. After four weeks of learning TBSIR structure, they wrote another computer-based English expository essay as post-test. The paired samples t-test and Pearson correlation were run and the results revealed the impact of critical thinking skills in the TBSIR approach on the computer-based English expository essay writing of Iranian university students. Also, the results indicate the positive and significant correlation between critical thinking skills especially analysis and interpretation and the computer-based English expository essay writing of Iranian university students, which helps the students to promote their educational and social lives. Finally, teachers, teacher trainers, syllabus designers and materials developers can benefit from the results of this study.
Allameh Tabatabai als soziologischer Denker(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Spektrum Iran , ۳۷. Jahrgang Nr ۱, ۲۰۲۴
105 - 116
Der große iranische Gelehrte Allameh Tabatabai (1892-1981) hat ein tief-gründiges Werk hinterlassen, dass verschiedene Bereiche der Geisteswissen-schaften tangiert. Ausgehend von seiner durch den Koran bestimmten Auf-fassung vom Menschen als einem sozialen Wesen wendet sich sein Denken in seinen Werken immer wieder sozialen Themen zu, wenn er bspw. die Ent-stehung der menschlichen Gesellschaften und deren Entwicklung zu erklä-ren sucht. Dieser Artikel hat es sich zum Ziel gesetzt, das soziologische Denken des großen iranischen Gelehrten Allameh Tabatabai in seinen Werken herauszu-arbeiten und damit auch im Westen vorzustellen, wo das Werk dieses Den-kers nach wie vor kaum bekannt ist. Dazu wurde neben seinen in deutscher Sprache vorliegenden Werken „ABC des Islam“ und „Die Schia im Islam“ insbesondere auch auf seinen Korankommentar Al-Mizan zurückgegriffen. Am Anfang dieser Untersuchung erscheint es – nach einer kurzen Vorstel-lung dieses Denkers für den deutschen Leser – zunächst notwendig, die anth-ropologischen Auffassungen des iranischen Gelehrten näher zu beleuchten, da sie gewissermaßen den Ausgangspunkt des Denkens von Tabatabai über soziale Themen markieren. Im Fokus dieses Artikels steht anschließend, wie der iranische Gelehrte die Entstehung der menschlichen Gesellschaft und de-ren Entwicklung erklärt.
تحلیل تطبیقی سیاست های امنیتی - نظامی ایران و ترکیه در قبال اقلیم کردستان عراق با رویکرد مکتب کپنهاگ (2005-2023)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش بررسی رویکرد جمهوری اسلامی ایران و ترکیه در قبال سیاست های امنیتی -نظامی اقلیم کردستان عراق با بهره گیری از مکتب کپنهاگ است . کردها را می توان بزرگترین گروه قومی بی سرزمین دانست که در چند کشور مجاور شامل عراق، سوریه ، ایران و ترکیه پراکنده شدهاند . با عنایت به این وابستگی متقابل امنیتی ، این پرسش بر ذهن متبادر می گردد که جمهوری اسلامی ایران و ترکیه چه رویکردی را در قبال سیاست های امنیتی - نظامی اقلیم کردستان عراق در سالهای ۲۰۰۵ لغایت ۲۰۲۳ دارند؟ پاسخ دقیق به این پرسش مستلزم توجه به دو بخش متفاوت، لکن به هم پیوسته خواهد بود. بخش اول آن است که جمهوری اسلامی ایران و ترکیه چه ادراکی نسبت به اقلیم کردستان عراق دارند؟ و بخش دوم آن است که براساس ادراک این دو کشور نسبت به اقلیم کردستان عراق، چه سیاست و رویکردی را در قبال سیاست های امنیتی - نظامی اقلیم کردستان عراق در پیش گرفته اند؟ به واسطه بهره گیری از مکتب کپنهاگ به عنوان چارچوب نظری پژوهش حاضر و دو انگاره اصلی آن یعنی مفهوم بخش ها و نظریه مجموعه امنیتی منطقه ای می توان رویکرد جمهوری اسلامی ایران و ترکیه در قبال سیاست های امنیتی - نظامی اقلیم کردستان عراق را در سال های ۲۰۰۵ لغایت ۲۰۲۳ را بررسی نمود.
جلوه های شاهنامه در ادبیات پایداری و هویت ملی افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
167 - 205
حوزههای تخصصی:
شاهنامه، از دیرباز به عنوان یک اثر ادبی بزرگ و حماسی، نقش مهمی در حفظ و تقویت هویت ملی و فرهنگی مردم افغانستان داشته است و به همین دلیل از منابع اصیل و ارزشمند در اشاعه روحیه مبارزه و استواری در مقابل اشغالگران در کشور افغانستان به شمار می رود. این اثر ادبی، با تأکید بر مفاهیمی چون خردورزی، دادگری، شجاعت، وفاداری و جوانمردی همواره توانسته است به عنوان راهنمای قدرتمندی برای ارتقای فرهنگ این سرزمین عمل کند. در این پژوهش به شیوه تحلیل محتوای مضمونی نشان داده می شود که شاعران و نویسندگان افغانستان چگونه از طریق الهام گیری از شاهنامه توانسته اند ارزش های ملی و اندیشه های پایداری خویش را حفظ کنند و رواج دهند. جامعه آماری این پژوهش، شعرمعاصر افغانستان و شاعران حوزه پایداری ست. نتایج واکاوی در این آثار روایت می کند که تأثیرپذیری از شاهنامه به عنوان بنیانی فرهنگی، نه تنها به حفظ و تقویت هویت ملی و فرهنگی افغانستان کمک کرده، بلکه نقش بسزایی در تقویت ارزش های انسانی، اخلاقی و پایداری در برابر اشغال و ستمگری داشته است. روایت نگاری ملهم از مفاهیم قهرمانی شاهنامه و شاهنامه خوانی در فرهنگ افغانستان، بازگوکننده توجه مردم به طور عینی و عملی به شاهنامه است. تأمل در نمونه های شعری متعدد شاعران پایداری افغانستان، حاکی از تأثیر شخصیت ها، مکان ها، اسطوره ها و دیگر عناصر هویتی شاهنامه بر شعر آنان است و نشان می دهد که اسطوره های شاهنامه، در این آثار، به دلیل کنشگری و ایجاد روحیه حماسی و قهرمانی و باورمندی هویتی، زنده و پویا هستند.
پدیدارشناسی نقش بازاریابی هوش مصنوعی بر افزایش فروش و صادرات کالاهای ورزشی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه نقش بازاریابی هوش مصنوعی بر افزایش فروش و صادرات کالاهای ورزشی ایرانی با رویکرد پدیدارشناسی انجام شد. این پژوهش یک مطالعه کیفی- اکتشافی بود. مشارکت کنندگان در پژوهش خبرگان مدیریت ورزشی، مدیریت بازرگانی و مهندسان نرم افزار مسلط به علم بازاریابی خصوصاً بازاریابی هوش مصنوعی بودند که با توجه به ماهیت پژوهش، با 15 نفر به شیوه گلوله برفی با مصاحبه های نیمه ساختارمند تا رسیدن به اشباع نظری انجام شد. برای اطمینان از پایایی و روایی تحقیق از توافق درون موضوعی و نظرخواهی از متخصصان و بازنگری نظر آنان استفاده شد. رویکرد پدیدارشناسی با روش کلایزی (1976) انجام گردید که پس از کدگذاری مصاحبه ها منجر به شناسایی نه مضمون اصلی و 53 مضمون فرعی شد. نه مضمون اصلی شامل (شناسایی دقیق ابعاد و شاخص های بازاریابی هوشمند، توسعه سئو، استفاده بیشتر از بازاریابی دیجیتال و استراتژی های بازاریابی محتوا، افزایش کیفیت کالاهای ورزشی ایرانی، مدیریت صحیح تبلیغات و فروش کالاهای ورزشی ایرانی، استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی، پوشش دهی بازاریابی عصبی، به کارگیری نیروی انسانی متخصص، تبادل اطلاعات بین واحد بازاریابی و فروش) بود. یافته های این پژوهش می تواند به عنوان مبنایی برای افزایش فروش و در نتیجه توسعه صادرات و سوددهی بیشتر سازمان ها و شرکت ها در زمینه کالاهای ورزشی ایرانی باشد. پیشنهاد می شود به منظور اهمیت زیاد داده های با کیفیت در سیستم های بازاریابی هوش مصنوعی استفاده از نیروی انسانی متخصص در علم بازارابی همواره مورد توجه مدیران سازمان ها و شرکت ها قرار گیرد.
تحلیلی شناختی بر اشعار عربی مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۶
43 - 70
حوزههای تخصصی:
جلال الدین محمد بلخی در تبیین معارف مثنوی برخی از صور برجسته هنری و مضامین ویژه عرفانی را در قالب اشعار عربی می نهد. این پژوهش از طریق بررسی ابیات و مصاریع تمام عربیِ مثنوی، جنبه های زبانی و ادبی این نوع اشعار را بررسی می کند و میزان نوآوری ها و نکته سنجی ها را در ساختار آن ها برمی شمارد و از گذر اشعار عربی به مهم ترین مقاصد مولانا در بیان مفاهیم توجه می کند. هدف، تحلیل موازین هنری اشعار عربی، بدعت های مولانا در حوزه ساختاری این اشعار و کیفیت تشریح مفاهیم مورد توجه او برای بیان محتواست. به شیوه تحلیل محتوایی و در رویکردی زیبایی شناختی، چگونگی تلفیق ابیات عربی با ابیات فارسی مطالعه می شود تا ضرورت وجود اشعار عربیِ مثنوی را تشریح کرد. با این هدف 123 بیت و 99 مصراع در شش دفتر مثنوی بررسی شد. نتایج نشان می دهد در مواردی زمینه بیان معنا، جز به زبان عربی امکان پذیر نیست؛ اصلی ترین دلیل این امر علاوه بر نقد منش نحویون، خروج از هنجارهای عادی زبان، آمیختگی توأمان افکار و یافته های مولانا از منابع عربی و فارسی، آفرینش معانی متعدد در فرمی نو و تعمیق تجارب عرفانی از طریق پدیدآوردنِ زبان ویژه مثنوی است. در این سیر و رهیافت تکاملی، اولویت های زبانی خاصی در ساخت و فرم روی می نماید. در همین راستا، مولانا برای تعمیق مبانی اندیشگی مثنوی دست به خلاقیت های عدیده ای می زند و از این طریق مسیر پیچ درپیچ مضامین مثنوی را در انتقال اغراض گوناگون آن هموار می سازد.
«ارش گذاری موضوعات» روشی قرآن بنیان در غرض شناسی؛ مطالعۀ موردی: سورۀ عادیات(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: غرض شناسی در مطالعات تدبّری، مهم ترین و دشوارترین تلاش شمرده می شود. این مهم از روشهای گوناگون به دست می آید که «ارزشگذاری موضوعات»، روشی درون سوره ای، مستحکم و شفاف است و با ابتنای بر محتوای سوره و اصالت این محتوا، از اعتبار بالایی برخوردار است. منظور از ارزشگذاری، تعیین اهمیت و جایگاه موضوع در سوره است. روش: این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و تمرکز بر متن سوره، نخست سوره را موضوع یابی و پس از جمع بندی موضوعات در دسته ها و سیاقها، با استفاده از قواعد «حذف» و «تجمیع»، غرض سوره را رو می کند. یافته ها و نتیجه گیری: خروجی روش «ارزشگذاری موضوعات» نشان می دهد که «غفلت انسان از افشا شدن نهانها و آگاهی خداوند به وضعیت انسان در روز قیامت، مایه ناسپاسی انسان!» غرض و پیام اصلی سوره عادیات است.
واکاوی علل گرایش شهروندان به سبک نئوکلاسیک در سکونتگاه های شهری (مطالعه موردی: منطقه یک تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: معماری به عنوان نمود کالبدی فرهنگ یک جامعه، در طول تاریخ علاوه بر اینکه متاثر از تعاملات فرهنگی، تغییرات سیاسی و اصلاحات اجتماعی بوده، بر الگوهای رفتاری افراد جامعه نیز تاثیرگذاشته است. نمونه ای از این تاثیرگذاری و تاثیرپذیری در نمای ساختمان های شهری قابل مشاهده است که در سال های اخیر، ساختاری از هم گسیخته پیدا کرده است. با عنایت به استقبال افراد از نماهای نئوکلاسیک (رومی) و افزایش این نوع نماسازی در کلانشهرها، تحقیق حاضر به دنبال بررسی علل گرایش شهروندان به استفاده از نماهای رومی در ساختمان ها می باشد. هدف: هدف تحقیق، دستیابی به علل محبوبیت نماهای نئوکلاسیک (رومی) و دلایل گرایش شهروندان به استفاده از این نوع نماهاست. روش شناسی تحقیق: تحقیق حاضر برحسب هدف، از نوع کاربردی و از نظ ر روش، توصیفی - پیمایشی است. ب رای تجزی ه و تحلی ل داده ها و اثبات آزمون فرضیه از نرم افزارهای Lisrel و SPSS و آزمون ه ای تحلیل مسیر و تحلیل عاملی تاییدی استفاده شده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: محدوده مورد مطالعه تحقیق، منطقه یک شهر تهران می باشد که به همراه حریم آن دارای مساحتی حدود 181 کیلومترمربع و بر اساس آخرین نت ایج سرشماری در سال 1395، دارای جمعیتی برابر با 494 هزار نفر است. یافته ها: بررسی ها پیرامون تاثیرگذاری عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیبایی شناسی بر گرایش شهروندان به استفاده از نماهای نئوکلاسیک و تجزیه و تحلیل داده ها نشان از اثبات فرضیات تحقیق دارد. به طوری که با توجه به خروجی نرم افزار لیزرل، که مقادیر شاخص با بارهای عاملی بزرگتر از 3/0 و آماره تی بالاتر از 96/1 قابل قبول است، عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی، عوامل فرهنگی و عوامل زیبایی شناسی به ترتیب با مقادیر تی (69/3)، (07/2) ، (12/4) و (00/9( همگی به درستی متغیرها را پوشش داده و از اعتبار برخوردارند. نتایج: نتایج این تحقیق نشان می دهد که عوامل موثر در گرایش شهروندان به استفاده از نماهای رایج، خارج از چارچوب ضوابط و قوانین مصوب است. تا زمانی که اصول و ضوابطی برای طراحی و اجرای نماها تدوین نگردد، روال تاثیرپذیری نماسازی از شرایط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی ادامه خواهد داشت.
تحلیل وضعیت تاب آوری کالبدی منطقه شرق گیلان در برابر زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تاب آوری شهری و منطقه ای، یکی از ملزومات زندگی پایدار انسان در طبیعت است. با توجه به تغییر و تحولات طبیعی ، اتفاقات گوناگون طی دوره های خاص و گاهی ناگهانی صورت می گیرد که اقتضای بقای طبیعت موجود است. از گذشته تا کنون روش های متعددی برای مقابله با خسارات بلایای طبیعی از جمله زلزله ابداع شده است و اکنون بهترین راه مقابله با این بحران، مدیریت بحران به روش تاب آور ساختن سکونتگاه های انسانی شناخته شده است. تاب آوری سکونتگاه ها باید تمامی عوامل مربوط به انسان و جامعه را در بر گیرد که شامل تاب آوری اجتماعی، کالبدی، اقتصادی و نهادی است. هدف: هدف این پژوهش تحلیل میزان تاب آوری منطقه شرق گیلان در برابر زلزله و بررسی تبعات مختلف جلوگیری از آسیب پذیری سکونتگاه ها است. روش شناسی تحقیق: پژوهش حاضر به لحاظ روش پژوهش توصیفی و به لحاظ گردآوری اطلاعات اسنادی و کتابخانه ای است. روش تحلیل در این پژوهش بر اساس تحلیل فواصل اقلیدسی مناطق از گسل ها و روش VIKOR صورت گرفته است. سپس برای نتیجه گیری نهایی با استفاده از مدل مکانی نقشه های خروجی شاخص ویکور و نقشه خطرپذیری در برابر زلزله سکونتگاه های منطقه ادغام و ارائه شده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: با توجه به زلزله خیز بودن شرق گیلان، این ناحیه از استان برای مطالعه انتخاب شده است. یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که شهرستان لاهیجان بیش ترین مقدار و شهرستان سیاهکل کم ترین مقدار تاب آوری کالبدی را دارا هستند. نتایج: جهت دستیابی به تاب آوری کالبدی در منطقه شرق گیلان راهبردهایی ارائه شد که مهم ترین آن ها شامل ایجاد طرح های مقاوم سازی در بناهای جدیدالاحداث و تقویت مقاومت بناهای بافت میانی و مراکز عومی و ایجاد دسترسی به فضای باز و همچنین تقویت و احداث مراکز امدادی و درمانی و افزایش نفوذپذیری شهری است.
واکاوی اثرات پروژه های محرک توسعه در میزان رضایتمندی شهروندان (مطالعه موردی: شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در سال های اخیر، هم زمان با توسعه رویکرد بازآفرینی شهری، گرایش به پروژه های محرک خردمقیاس نیز افزایش یافته است. این نوع پروژه ها که در مقیاس محله و متناسب با ظرفیت های قابل تحمل نظام های محلی تعریف می شوند، بر پایه مشارکت همه سویه و سرمایه اجتماعی انجام می گیرند. هدف: برآورد پیامدهای ناشی از احیای کارخانه کبریت سازی زنجان و تغییر کاربری آن به موزه، در رضایت شهروندان. روش شناسی: این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی تهیه شده است و شاخص های تحقیق در سه بعد سکونتی، فعالیتی و کالبدی و هفت عامل شأن سکونتی ب اف ت، وضعیت کالبدی مسکن و محیط مسکونی، وضعیت فعالیتی، وضعیت اقتصادی، نوسازی کالبدی، وضعیت عمومی بافت و سرمایه گذاری و ساخت وساز تعیین شده اند. جامعه آماری تحقیق شهروندان بالای 18 سال زنجان هستند که 384 نفر از آن ها بر اساس فرمول کوکران در سه گروه کسبه و ساکنین محلات مجاور کارخانه کبریت سازی زنجان، سازمان ها و نهادهای بهره بردار و بازدیدکنندگان موزه به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شده اند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون T تک نمونه ای و با بهره گیری از مدل رضایت- اهمیت انجام پذیرفته است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: محدوده مطالعاتی این تحقیق، شهر زنجان است که پروژه احیای کارخانه کبریت سازی زنجان به عنوان یک پروژه محرک توسعه در مقیاس خرد و با کمترین مداخله در درون بافت مرکزی آن انجام پذیرفته است. یافته ها: بررسی ها نشان می دهد بین میزان رضایت- اهمیت شاخص های تحقیق در گروه های سه گانه هدف تفاوت معناداری وجود دارد. به طوری که اهمیت عامل «وضعیت عمومی بافت» با امتیاز بالاتر از سطح میانگین بیش از سایر عوامل و اهمیت عامل «وضعیت فعالیتی» با امتیاز پایین تر از سطح میانگین کمتر از بقیه بوده است. در این پروژه فقط عامل «وضعیت محیطی و کالبدی مسکن» با داشتن اختلاف میانگین مثبت توانسته است رضایت گروه های هدف را به نسبت اهمیتی که برای آن قائل اند، جلب کند ولی بقیه عوامل با اهمیت خود فاصله داشته و دارای اختلاف میانگین منفی بوده اند. نتایج: نتایج این تحقیق نشان می دهد که رضایت مخاطبان و اهمیت شاخص های ارزیابی ازنظر آن ها شکافی دارد که ازنظر آماری معنادار است. این شکاف نشان دهنده عدم توفیق برنامه ریزان در تأمین حد مطلوب شاخص هایی از پروژه مطالعه شده است که برای مخاطبان آن ها اهمیت و اولویت دارند. برای دستیابی به حد مطلوب ازنظر شهروندان منابع باید برای بهسازی شاخص هایی به کار گرفته شوند که درسطح پایین تری از انتظار مردم قرار دارند و درمنطقه نیازمند ارتقاء و تقویت قرارگرفته اند؛ همچنین وضعیت شاخص هایی که در منطقه ادامه عملکرد قرارگرفته اند، حفظ و تقویت شود تا فضایی مطلوب برای تأمین نیاز شهروندان فراهم گردد.
آینده پژوهی حسابداری با رویکرد فناوری های یادگیری تطبیقی در آموزش عالی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهش های حسابداری و راهبری شرکتی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸
117 - 131
حوزههای تخصصی:
آینده پژوهی و آینده نگاری مبنایی برای تصمیم گیری های استراتژیک است. با توجه به عدم قطعیت پیش بینی های آینده، مطالعه رخدادهای آینده و استراتژی های مبتنی بر پیش بینی آینده تماماً غیرقطعی است. لذا پذیرش این فرض که فردا ممکن است به طور اساسی با امروز متفاوت باشد، وجود دارد. بر این اساس، روش های کنونی آموزش حسابداری که مربوط به دهه های قبل است، نیازمند جایگزینی روش های مبتکرانه، پویا و جدید است و این تغییر، نیاز به آینده پژوهی برای نیازها و واقعیت های آینده دارد. در حال حاضر آموزش ما بر محفوظات استوار است و لازم است جای خود را به روش های تعاملی و تحلیلی بدهد و دانشجویان مشارکت بیشتری در کلاس و کارگاه به عهده گیرند. این روش موجب پویایی در فرآیندهای یادگیری شده و قدرت استدلال و تفکر را شکوفا می نماید. روش های جدید آموزشی شامل استفاده از فناوری ها و ابزار جدید ارتباطی است. هدف این مطالعه، طرح مجدد موضوع آینده پژوهی در آموزش حسابداری برای شناسایی نیاز های استفاده از فناوری های اطلاعات و ارتباطات به عنوان یک استراتژی برای بهبود فرآیندهای تدریس و یادگیری در دانشجویان می باشد. کمبود ادبیات آموزشی در مورد یادگیری تطبیقی و لزوم تلفیق دانش تخصصی دلیلی بر ضرورت این مطالعه دارد. امید است این بررسی ارزش افزوده ای به مرورهای نظری در ادبیات تحلیلی این حوزه اضافه نماید.
عقلانیت عملی صحیح و سقیم از دیدگاه علامه محمدحسین طباطبایی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال ۲۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
129 - 146
حوزههای تخصصی:
عقلانیت علاوه بر توصیف امور نظری، وصف کنش هم قرار می گیرد. هر کنشی در انسان برخاسته از عقل عملی اوست، اما اگر توجه عقل عملی به نحو افراطی معطوف به یکی از قوای پایین تر یعنی شهوت، غضب یا وهم شود، عقل انسانی تابع آن قوه بوده و عقلانیت سقیم شکل می گیرد، اما اگر عقل عملی در توجه به قوای حیوانی، به حکم عقل نظری عمل کند، عقلانیت صحیح شکل می گیرد. لذا عقل عملی در یک وضعیت دوگانه ای قرار دارد. در عقلانیت سقیم، عقل عملی ممکن است تابع شهوت، غضب یا وهم واقع شود و اعتبارات ملایم با آن ها را ایجاد کند. کنش برخاسته از عقلانیت معطوف به شهوت، غضب و وهم به ترتیب عبارت است از: جذب امور خوشایند و سازگار، دفع امور ناخوشایند، نیل به امور اعتباری از قبیل تملک. در عقلانیت صحیح، کنش های ملائم با شهوت، غضب و وهم به مقداری است که مزاحم کمال اخیر عقل نباشد. این مقدار توسط عقل عملی و با حکم عقل نظری تعیین می شود.
واکاوی نقش ویژگی های فردی و شغلی در بروز پدیده تضعیف اجتماعی در حرفه حسابرسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اینکه حسابرسی حرفه ای مستقل است که باید در جهت منافع عموم عمل کند، تضعیف اجتماعی حسابرسان به عنوان مولفه ای مهم در رابطه با اخلاقی رفتار کردن سلسله مراتب سازمانی، از اهمیت بسزایی برخوردار است. در این راستا، هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر ویژگی های فردی و شغلی حسابرسان در تضعیف اجتماعی در حرفه حسابرسی است.
شهروند و حکمران اخلاقی در اندیشه اسلامی: الگویی برای حکمرانی عادلانه و پایدار(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمرانی سال ۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیای ۳)
325 - 346
حوزههای تخصصی:
مکتب های گوناگون برای هدایت انسان به سوی کمال، مجموعه ای از ارزش ها و ضوابط رفتاری (بایدها و نبایدها) را در سطوح فردی و اجتماعی ارائه می دهند. اسلام هم به عنوان ایدئولوژی ای جامع، انسانی و فطری _ نه گروهی، تفرقه افکن یا ابزاری _ با تأکید بر غلبه عقل بر شهوت، چهارچوبی اخلاق محور برای رفتار حاکمان و شهروندان ترسیم می کند.ویژگی متمایز اسلام در حوزه حکمرانی و شهروندی، تأکید آن بر تقدم اخلاق بر سیاست و ضرورت حاکمیت اخلاقی است؛ حاکمیتی که تنها از راه نهادهای نظارتی حاصل نمی شود، بلکه بر پایه باور و التزام عمومی به ارزش هایی چون توحید، عدالت و دیگر فضایل انسانی است.این مقاله با فرض توانایی اسلام در برپایی حکمرانی اخلاق مدار و تربیت شهروندان شایسته، به تحلیل پیوند دوسویه اخلاقی بین شهروند و حکمران در اندیشه اسلامی می پردازد. در پرتو شکاف موجود بین آرمان و واقعیت، سه سطح از الزامات _ قانونی، اجتماعی و اخلاقی _ به صورت تحلیلی بررسی شده است. رویکرد مقاله بر پایه ساختاربندی مفهومی با تأکید بر تقدم اخلاق بر سیاست در چهارچوب ایدئولوژی اسلامی است.پیوند بین شهروند و حکمران در دوجنبه مشترک (هم سویی در قانون گرایی و صداقت) و جنبه اختصاصی (پیروی آگاهانه شهروند از یک سو، و عدالت ورزی حکمران از سوی دیگر) واکاوی شده است. یافته ها نشان می دهد که این پیوند در اندیشه اسلامی، تعاملی، دوسویه و متوازن است؛ به گونه ای که شهروند و حکمران به عنوان دو رکن مکمل، نقش مستقیمی در تحقق جامعه ای اخلاق محور و عدالت گرا ایفا می کنند.







