مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴٬۷۲۱ تا ۵۴٬۷۴۰ مورد از کل ۵۲۴٬۶۸۵ مورد.
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ زمستان (اسفند) ۱۴۰۱ شماره ۱۲۰
۲۴۶۷-۲۴۴۹
زمینه: طرحواره های هیجانی مشکل ساز نه تنها با احساسات، بلکه با اختلافات زناشویی، کاهش ذهن آگاهی، دیدگاهی منفی در باره هیجانات خود و راهبردهای مقابله ای مشکل ساز مانند اجتناب، نشخوار فکری یا سرزنش خود و دیگران مرتبط هستند. از سوی دیگر، همدلی با توانایی درک تجربه عاطفی دیگران، شاخص های بهزیستی روانشناختی را افزایش می دهد و کیفیت طرحواره های هیجانی را بهبود می بخشد. پژوهش ها حاکی از اثربخشی درمان تلفیقی پذیرش و تعهد با شفقت بر نگرانی، نشخوار فکری، اضطراب اجتماعی و روابط زوجین می باشد، اما در زمینه کاربرد این درمان در جامعه مورد مطالعه، شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر به دنبال بررسی اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر پذیرش و تعهد با تمرکز بر شفقت به خود بر طرحواره های هیجانی و همدلی زوجین بود. روش: روش پژوهش، شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمام زوجینی بود که در نیمه اول سال ۱۴۰۰ به مراکز مشاوره شهر تهران مراجعه کردند. حجم نمونه ۳۶ نفر و روش نمونه گیری، هدفمند با جایگزینی تصادفی بود. گروه آزمایش، مداخلات را به صورت ۸ جلسه هفتگی ۹۰ دقیقه ای گروهی دریافت کرد. ابزار پژوهشی، مقیاس طرحواره های هیجانی لیهی II (۲۰۰۲) و مقیاس همدلی اساسی جولیف و فارینگتون (۲۰۰۶) بود. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس آمیخته و نرم افزار تحلیل آماری ۲۵-SPSS تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد مداخله شناختی مبتنی بر پذیرش و تعهد با تمرکز بر شفقت به خود، به صورت معناداری متغیر طرحواره های هیجانی (0/001 >P) و متغیر همدلی (0/001 >P) را تحت تأثیر قرار داده است. نتایج پیگیری حاکی از پایداری اثربخشی بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که درمان شناختی مبتنی بر پذیرش و تعهد با تمرکز بر شفقت به خود، مداخله ای مؤثر بر طرحواره های هیجانی و همدلی زوجین است. بنابراین برای اصلاح طرحواره های هیجانی مشکل ساز و افزایش همدلی زوجین می توان از مداخلات شناختی مبتنی بر پذیرش و تعهد با تمرکز بر شفقت به خود استفاده کرد. شماره ی مقاله: ۸
نقش میانجی گر تاب آوری در رابطه بین نگرش دینی و منبع کنترل با بهزبستی روان شناختی در زنان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی گر تاب آوری در رابطه بین نگرش دینی و منبع کنترل با بهزیستی روان شناختی در زنان سالمند انجام شد. پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع مدل یابی معادلات سا خ تاری بود. ج امعه آماری شامل زنان سالمند 60 تا 80 سال عضو کانون سالمندان اداره سلامت شهرداری منطقه 12 تهران در محدوده زمانی خرداد و تیر 1400 بود. تعداد 200 نفر از این افراد با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها مقیاس های بهزیستی روان شناختی ریف ( RSPWB ، ریف، 1980). نگرش دینی ( RAS ، خدایاری فرد و همکاران، 1379)، منبع کنترل راتر ( RLOC ، راتر، 1966). تاب آوری کانر و دیویدسون ( CD-RISC ، کانر و دیویدسون، 2003) بود. برای تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. شاخص های برازندگی به دست آمده نشان دهنده برازش قابل قبول مدل اصلاح شده با داده ها بود. نتایج نشان داد ضریب مسیر بین تاب آوری و بهزیستی روان شناختی (01/0 > p ) مثبت و معنادار بود. همچنین نگرش دینی (05/0 > p ) و منبع کنترل (01/0 > p ) هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم از طریق تاب آوری (01/0 > p ) بهزیستی روان شناختی را در سالمندان پیش بینی نمودند. از یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که نگرش دینی و منبع کنترل با میانجی گری تاب آوری در جهت ارتقاء بهزیستی روان شناختی زنان سالمند نقش مثبت و موثری دارد. همچنین توجه به برنامه ریزی آموزشی برای ایجاد بینش و شناخت منبع کنترل زنان سالمند و جهت دادن آن ها به سوی منبع کنترل درونی و افزایش تاب آوری و ارتقاء باورهای دینی آنان حائز اهمیت است.
اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر ارتقای نشاط اجتماعی و سازگاری اجتماعی در دختران اقدام به خودکشی مراجعه کننده به اورژانس اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم آذر ۱۴۰۱ شماره ۹ (پیاپی ۷۸)
186-177
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر ارتقای نشاط اجتماعی و سازگاری اجتماعی در دختران اقدام به خودکشی مراجعه کننده به اورژانس اجتماعی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون _ پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی دختران اقدام به خودکشی مراجعه کننده به اورژانس اجتماعی شهر سقز در سال 1400-1399 بود که از طریق روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس معیار های ورود و خروج تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه شادکامی اکسفورد ( OHQ ، 2002) و سازگاری اجتماعی بل ( BAI ، 1961) بود. گروه آزمایش تحت درمان ذهن اگاهی ویلئامز و سگال (2003) به مدت 8 جلسه 2 ساعته قرار گرفتند و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. تجزیه و تحلیل داده های آماری با استفاده از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر صورت گرفت. ی افته ها نشان داد که درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر ارتقای نشاط اجتماعی (32/52 = f ، 01/0= p ) و سازگاری اجتماعی (71/39 = f ، 01/0= p ) در دختران اقدام به خودکشی مراجعه کننده به اورژانس اجتماعی معنادار بود و نتایج حاکی از ماندگاری درمان در دوره پیگیری بود ( 01/0= p ). بر اساس نتایج پژوهش می توان گفت درمان ذهن آگاهی روش مناسبی برای ارتقای نشاط اجتماعی و سازگاری اجتماعی در دختران اقدام به خودکشی مراجعه است.
آزمون مدل اعتیاد به اینترنت بر اساس جنبه های آسیب شناسی روانی، شخصیتی و شناخت اجتماعی با میانجی گری راهبردهای مقابله ای و انتظارات استفاده از اینترنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ زمستان (دی) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۸
۲۰۲۰-۲۰۰۳
زمینه: مطالعات بیانگر آن است که استفاده افراطی از اینترنت که امروزه در بین نوجوانان رواج دارد بر افسردگی، اضطراب اجتماعی، عملکرد تحصیلی و ارتباط با والدین، حرمت خود، کارآمدی آنان تأثیر می گذارد. همچنین انتظارات استفاده از اینترنت و راهبردهای مقابله ای بر رابطه بین عوامل زمینه ساز و اعتیاد به اینترنت تأثیر می گذارد. هدف: هدف پژوهش حاضر آزمون مدل اعتیاد به اینترنت بر اساس جنبه های آسیب شناسی روانی، شخصیتی و شناخت اجتماعی با میانجی گری راهبردهای مقابله ای و انتظارات استفاده از اینترنت بود. روش: روش پژوهش توصیفی – همبستگی بوده و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر دوره متوسطه دوم شهرستان گرگان در سال تحصیلی 1400-1399 بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تعداد 353 نفر انتخاب شدند. ابزار تحقیق شامل مقیاس کوتاه اعتیاد به اینترنت یانگ (1996)، مقیاس عزت نفس روزنبرگ (1965)، مقیاس خودکارآمدی شوارتز (1995)، فهرست استرس مزمن شولتز (2004)، مقیاس تنهایی دیونگ (2006)، مقیاس مقابله مختصر کارور (1997) و انتظارات استفاده از اینترنت برند (2015) بود. داده ها با روش مدل معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد اثر مستقیم جنبه های آسیب شناسی روانی بر اعتیاد به اینترنت معنادار نبود (0/01 p<)؛ اما اثر مستقیم جنبه های شخصیتی و شناخت های اجتماعی بر اعتیاد به اینترنت منفی و معنی دار بود (0/01 <p). اثر میانجیگری انتظارات استفاده از اینترنت بر روابط بین جنبه های آسیب شناسی و اعتیاد به اینترنت (0/913 <p)؛ و بر رابطه جنبه های شخصیتی و اعتیاد به اینترنت (0/917 <p) و همچنین بر روابط بین جنبه های اجتماعی و اعتیاد به اینترنت (0/951 <p) معنادار نبود. اثر میانجیگری راهبردهای مقابله ای بر روابط بین جنبه های آسیب شناسی و اعتیاد به اینترنت مثبت (0/000<p) و بر روابط بین جنبه های شخصیتی و اعتیاد به اینترنت منفی و معنادار بود (0/000 <p) و همچنین بر روابط بین جنبه های اجتماعی و اعتیاد به اینترنت معنادار نبود (0/274 <p). نتیجه گیری: به نظر می رسد کنترل نشانه های خلقی و اضطراب، آموزش راهبردهای افزایش خودکارآمدی، عزت نفس، حمایت اجتماعی ادراک شده و مهارت های مقابله ای و تغییر انتظارات استفاده از اینترنت، در پیشگیری از ایجاد و ابقای اعتیاد به اینترنت مفید است.
پیش بینی اضطراب کرونا براساس خودبیمارانگاری در دانشجویان واکسینه شده
زمینه و هدف: سرایت پذیری بالاو بروز مرگ و میرهای ناشی از این ویروس و حتی اجرای طرح های قرنطینه، موجب افزایش آمار نابهنجاری های روانی بلاخص استرس و اضطراب در افراد گردیده است؛ لذا هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی اضطراب کرونا براساس خود بیمارانگاری در دانشجویان واکسینه شده در مرکز واکسیناسیون می باشد. روش: روش پژوهش حاضر، کمی بوده و به صورت توصیفی-همبستگی اجرا شده است و از لحاظ نوع هدف این پژوهش کاربردی می باشد. جامعه مورد مطالعه این پژوهش کلیه دانشجویانی هستند که در پاییز 1400 به مرکز واکسیناسیون پاستور مراجعه کرده اند. از میان این افراد 400 نفر از افراد واکسینه شده ای که دوز دوم را دریافت نموده اند به صورت تصادفی ساده و بر اساس مقدار محاسبه شده به وسیله نرم افزار Gpower به عنوان نمونه انتخاب شدند. از آزمودنی، آزمون های پرسشنامه اضطراب کرونا (علی پور، قدمی، علیپور و عبدالله زاده، 1398) و پرسشنامه خودبیمارانگاری ایوانز (1980) گرفته شد. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان می دهد اضطراب کرونا براساس خودبیمارانگاری پیش بینی می شود. ضریب مسیر اثر خود بیمارانگاری بر اضطراب کرونا اثر مثبت و معنادار وجود دارد (001/0 P< ، 290/0 β= ). نتیجه گیری: در تبیین این یافته همچنین می توان گفت از آنجایی که در دوران همه گیری ویروس کرونا، رسانه ها نقش فعالی را اطلاع رسانی اخبار و حوادث ناشی از این همه گیری ایفا می کنند و این اطلاع رسانی ها تحریک بالای فیزیولوژیکی و در نتیجه هیجان های منفی افراد را به دنبال خواهد داشت که منجر به موفق نبودن افراد در تنظیم هیجان هایشان شده و خودبیمارانگاری را افزایش می دهد. به تبع خودبیمارانگاری نیز با افزایش اضطراب کرونا همراه می گردد. بنابراین دور از انتظار نیست که خودبیمارانگاری، اضطراب کرونا را در افراد واکسینه شده پیش بینی کند. از مهمترین محدودیت های پژوهش می توان به عدم دسترسی به جامعه گسترده تری از افراد در سایر مراکز واکسناسیون بود و به نظر می رسد که انجام پژوهش های دیگری در مورد افرادی که در سایر مراکز واکسناسیون حضور داشته اند می تواند نتایج این پژوهش را تکمیل و قابل تعمیم تر کند.
معاصر سازی اشعار کهن غنایی در منتخبی از رمانهای معاصر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۷۸
۳۶-۹
هدف این پژوهش بررسی معاصرسازی اشعار کهن غنایی در برخی از رمانهای فارسی (زمستان 62، بامداد خمار، چشمهایش، روی ماه خدا را ببوس، دال و همنوایی شبانه ارکستر چوبها) بر مبنای روش اسنادی است. نتایج پژوهش نشان می دهد در این آثار، نویسندگان، بیشتر به معاصرسازی شعر شاعرانی چون مولانا، سعدی، خیام و بویژه حافظ پرداخته و خوانشی نو از اشعار غنایی، مانند نشاندادن فاصله طبقاتی و وضعیت هر طبقه ارائه کرده اند. آنان برای نشاندادن ذهنیت شخصیت ها و هویت شان از اشعار کهن غنایی استفاده کرده اند. درونمایه بسیاری از این رمانها از طریق این اشعار انتقال داده شده یا درونمایه رمان، برگرفته از فکر مسلط بر آنهاست. هم چنین این اشعار در توصیف مکان، فضاسازی، ایجاد واقعگرایی و ارتباط بین فرهنگ گذشته و معاصر در ایران نقش مهمی داشته است.
اثر معامله گران اختلال زا بر بروز نوسان در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۰
325 - 350
معامله گران اختلال زا، معامله گرانی هستند که تحت تأثیر احساسات و هیجانات بازار تصمیم گیری می کنند و در ادبیات مالی رفتاری، وجود نوسان بیشتر ممکن است نشان دهنده وجود معامله گران اخلال زای بیشتر در بازار و تمایل یا توانایی کمتر معامله گران عقلایی برای خنثی کردن اثر آن ها باشد. پژوهش حاضر رابطه بین معامله گران اختلال زا و نوسان در شاخص قیمت بورس اورق بهادار تهران را مورد تحلیل و ارزیابی قرار می دهد. این پژوهش از منظر هدف، کاربردی و از جهت روش، کمی محسوب می شود. در این پژوهش ابتدا شاخص گرایش احساسی برای تبیین رفتار معامله گران اختلال زا به روش EMSI استخراج می گردد. سپس برای مدل سازی و استخراج نوسانات (تلاطم) متغیرهای کنترل، از مدل ناهمسانی واریانس شرطی EGARCH استفاده شده است و در گام آخر برای سنجش اثر گرایش های احساسی خوش بینانه و بدبینانه معامله گران بر نوسان (تلاطم) شاخص قیمت بورس اوراق بهادار از روش حداقل مربعات معمولی (OLS) یا تعمیم یافته (GLS) استفاده شده است. نتایج گویای آن است که اثر احساسات خوش بینانه و بدبینانه بر نوسانات بازار سهام به ترتیب منفی و مثبت و هر دو معنی دار هستند. همچنین مقدار ضرایب نشان دهنده شدت تأثیرگذاری اندک احساسات خوش بینانه و بدبینانه بر تلاطم بازار سهام است.
تأثیر رهبری دوسوتوان بر بازآفرینی شغلی با تأکید بر نقش میانجی گرایش کارآفرینانه و نقش تعدیل کننده تبادل اجتماعی سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مدیریت تحول سال چهاردهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۸
150 - 175
غیرقابل پیش بینی شدن و نامشخص بودن شرایط کار، مکانیز م های انعطاف پذیری و تغییر در کاربردهای فعلی تئوری طراحی شغل را فراهم نموده است؛ ازاین رو هدف این پژوهش، بررسی نقش میانجی گری گرایش کارآفرینانه و تعدیل گری تبادل اجتماعی سازمان در تأثیرگذاری رهبری دوسو توان بر بازآفرینی شغلی است. روش پژوهش حاضر، از نظر هدف، کاربردی و برحسب روش، تحقیقی توصیفی از نوع همبستگی است که با به کارگیری ابزار پرسشنامه و روش پیمایشی داده های موردنیاز جمع آوری شده است. جامعه آماری پژوهش را شرکت های تولیدی فعال واقع در شهر صنعتی رشت، لاهیجان و بندرانزلی تشکیل داده اند و با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس در این مطالعه 121 شرکت انتخاب شدند. داده های جمع آوری شده از طریق نرم افزارهای SPSS 28 و Smart PLS 2 موردبررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش حاکی از این است که گرایش های کارآفرینانه در تأثیرگذاری رهبری دوسو توان بر بازآفرینی شغلی نقش میانجی کامل را دارد. نقش تعدیلگری تبادل اجتماعی سازمان در رابطه بین رهبری دوسو توان بر بازآفرینی شغلی تأیید شد.
ارزیابی چندمعیاره ی قابلیت طبیعت گردی به روش ترکیب خطی وزن دار و ترکیب آن با روش فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طبیعت گردی یکی از منابع مهم درآمدزایی و راه های توسعه ی پایدار با توجه به توانمندی های سرزمین است. در صورت بی توجهی به قابلیت های سرزمین برای این کاربری، نه تنها اهداف موردنظر محقق نخواهد شد، بلکه سرزمین دچار تخریب خواهد شد. هدف از این تحقیق تعیین مناطق با قابلیت طبیعت گردی در زیرحوضه ی آب خیز پلاسجان در استان های اصفهان و چهارمهال و بختیاری به روش ارزیابی چندمعیاره است. به این منظور، ابتدا با بررسی دیدگاه های کارشناسان و مرور منابع، داده های موردنیاز، مانند نقشه ی کاربری و پوشش اراضی و مظاهر زیبای طبیعت تعیین، استانداردسازی و وزن دهی شدند. استانداردسازی معیارها به روش فازی و محدودیت ها به روش بولین انجام شد. وزن معیارها به روش AHP و با استفاده از نظر کارشناسان و استادان دانشگاه تعیین شد. لایه های اطلاعاتی از منابع گوناگون تهیه، دقت آن ها بررسی و به روش ترکیب خطی وزن دار با یکدیگر ترکیب و مدل قابلیت طبیعت گردی تهیه و نقشه ی قابلیت طبیعت گردی منطقه در شش طبقه ارائه شد. نتایج به دست آمده نشان داد که مناطق با قابلیت خیلی زیاد و زیاد با وسعت 2701 و 7101 هکتار در مجاورت منابع آب، سایر مناظر زیبای طبیعی و راه های دسترسی قرار گرفته اند. بررسی نقشه ی قابلیت طبیعت گردی منطقه نشان داد مناطق با قابلیت متوسط و کم با مساحت 17187 و 176539 هکتار در برخی مناطق، نواحی مجاور منابع آب با فاصله ی دورتر از جاده هستند. علاوه بر این، بررسی پرسش نامه های تکمیل شده توسط گردشگران نشان داد، علی رغم اهمیت فراوان مظاهر زیبای طبیعی، توسعه ی زیرساخت ها اهمیت ویژه ای دارد.
شناسایی و به کارگیری عوامل اصلی مؤثر در محلات شهر هوشمند به منظور تجدید حیات شهری بافت های ناکارآمد شهری، مطالعه موردی: محله نظام آباد شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
227 - 247
حوزههای تخصصی:
بافت های ناکارآمد شهری، چرخه تغییرات شرایط کالبدی، اجتماعی و زیست محیطی شهری را در معرض فرسودگی قرار می دهد. تجدید حیات شهری رویکردی جامع و همه جانبه نگر در جهت رفع مشکلات بافت های ناکارآمد می باشد. در این پژوهش از رویکرد شهر هوشمند در جهت تحقق تجدید حیات شهری به کار گرفته شده است. پژوهش حاضر بر آن است تا با به کارگیری اصول محلات شهر هوشمند، روش های خلاق را برای ارتقا کیفیت زندگی ساکنان موجب شود. این پژوهش از نوع کاربردی و روش آن ترکیبی می باشد. در بخش کیفی بامطالعه متون معتبر شاخص های مؤثر در زمینه محلات شهر هوشمند و تجدید حیات استخراج شد. در بخش کمی با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی، عوامل اصلی تأثیرگذار در محلات شهر هوشمند، استخراج و در تحلیل رگرسیون میزان تأثیر عوامل محلات شهر هوشمند بر ابعاد تجدید به کار گرفته شد. در این پژوهش از ابزارهای تحقیقاتی چون پرسشنامه و مشاهده میدانی در محله نظام آباد استفاده شده است. جهت تحلیل داده های پرسشنامه از روش تحلیل عاملی اکتشافی و محاسبه رگرسیون مرحله به مرحله بین عوامل محلات شهر هوشمند و ابعاد رهیافت تجدید حیات شهری استفاده شده است. محله قدیمی نظام آباد به دلیل فرسودگی و نارسایی های کالبدی متعدد نیازمند سامان یابی می باشد. در این پژوهش محله نظام آباد به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب شده است. با به کارگیری اصول محلات شهر هوشمند در بعد اجتماعی با درصد واریانس 1/12 درصد، بعد اقتصادی با درصد واریانس 1/62 درصد و در بعد کالبدی- محیطی با درصد واریانس 8/19 درصد می توان باعث ارتقا تجدید حیات شهری در محله نظام آباد شد. این موضوع بیانگر آن است که بخش قابل توجهی از تغییرات بُعد اقتصادی تجدید حیات توسط عوامل محلات شهر هوشمند بیان می شود.
رابطه سرمایه اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی مهاجران افغان (در شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه جغرافیای انتظامی سال دهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۹
27 - 64
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : تحقق سرمایه اجتماعی (شناختی، رابطه ای و ساختاری) و احساس امنیت می تواند زمینه ساز تعاون و همکاری، اعتماد و مشارکت فعال در زندگی اجتماعی و مسیری مطمئن برای رسیدن به آرامش و امنیت باشد. در این راستا هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی در مورد مهاجران افغان ساکن شهرمشهد است.
روش: این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، پیمایشی است. داده های موردنیاز پژوهش با روش اسنادی-پرسشنامه ای گردآوری شد. برای سنجش احساس امنیت و سرمایه اجتماعی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه مهاجران افغان در سطح شهرمشهد تعداد (۴۰۰) هزار نفر هستند که حجم نمونه بر مبنای فرمول «کوکران» (۳۷۲) نفر تعیین شده است. برای محاسبات آماری از نرم افزارهای «اس پی اس اس» و «اسمارت پی ال سی» برای معادلات ساختاری و مکنون ها استفاده شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که میزان سرمایه اجتماعی و احساس امنیت در مهاجران افغان از حد متوسط مورد انتظار بالاتر است. همچنین نتایج مدل های ساختاری نشان داد بعد ساختاری سرمایه به مقدار بار عاملی (۵۸۱/۰)، بیشترین اثرگذاری را بر احساس امنیت مهاجران نشان می دهد و سرمایه اجتماعی در مورد آنان توانسته است (۴۵۹/۰)، احساس امنیت را تبیین کند.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد بین سرمایه اجتماعی و احساس امنیت مهاجران افغان در شهرمشهد ارتباط معنادار و مثبتی وجود دارد. در این راستا تقویت ابعاد سرمایه اجتماعی به عنوان یک ضرورت برای توسعه احساس امنیت به عنوان تبیین کننده مناسب مورد تأکید قرار گرفت.
ارزیابی پتانسیل گردشگری به منظور شکل گیری گردشگری خلاق (مطالعه موردی: شهرستان بهشهر)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال دوزادهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵
21 - 38
حوزههای تخصصی:
رسیدن به یک جامعه ی خلاق نیازمند وجود طبقه خلاق است و به نظر می رسد یکی از روش های مناسب برای شناخت و جذب طبقه خلاق استفاده از صنعت گردشگری باشد. خلاقیت در حوزه گردشگری نگرش نو به ابعاد ساختاری شهر و منطقه است. بنابراین پژوهش حاضر درصدد است تا با ارزیابی توان گردشگری شهرستان بهشهر؛ پتانسیل ها و ظرفیت های این شهرستان را در راستای ایجاد گردشگری خلاق بررسی کند. پژوهش حاضر با توجه به ماهیت خود، کاربردی- توسعه ای و بر اساس روش توصیفی- تحلیلی می باشد. داده های مورد نیاز از دو روش مطالعات اسنادی و مطالعات میدانی (پرسشنامه) به دست آمده است. جهت بررسی متغیرهای پژوهش چهار شاخص عمده گردشگری شامل: جاذبه های تاریخی و معماری، جاذبه های طبیعی، اجتماعی- فرهنگی و زیرساخت و همچنین پنج شاخص اساسی تحقق شهر خلاق مورد ارزیابی قرار گرفته است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و ارزیابی توان گردشگری شهرستان بهشهر از نرم افزار آماری SPSS و آزمون های آماری فریدمن و T استفاده شده است. نتایج پژوهش در ارتباط با ایجاد گردشگری خلاق حاکی از آن است که شهرستان بهشهر از نظر شاخص های مورد بررسی دارای پتانسیل و ظرفیت زیادی است. همچنین نتایج حاصل از آزمون تی در ارتباط با بررسی تحقق پذیری گردشگری خلاق در شهرستان بهشهر حاکی از آن است که در میان مؤلفه ها، سرمایه اجتماعی از سطح بالاتری و مؤلفه رهبری و مدیریت از سطح پایین تری نسبت به سایر مؤلفه ها برخوردار است. نتایج حاصل از آزمون فریدمن نیز نشان می دهد که چهار شاخص سرمایه اجتماعی، ریسک پذیری، ابتکار عمل و نوآوری، انعطاف پذیری و پذیرش در وضعیت مطلوبی از نظر ایجاد گردشگری خلاق قرار دارند.
استعاره های دستوری وجه در بخش شنیداری کتابهای آموزش زبان تافل در چارچوب دستور نقشگرای نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با رویکرد دستور نقشگرای نظام مند، به توصیف و تحلیل استعاره های دستوری بینافردی وجه در کتابهای معیار آموزش زبان تافل می پردازد؛ و در پی پاسخ به این پرسش است که آزمون تافل، تا چه میزان توانسته از انواع استعاره دستوری وجه، به عنوان یکی از مفاهیم مطرح در زبانشناسی نقشگرای نظام مند که رویکردی ارتباط محور است و یک ویژگی مهم زبان علم را کاربرد استعاره دستوری می داند، استفاده نماید. رویکرد پژوهش حاضر تحلیل محتوای کیفی، و روش گردآوری داده ها کتابخانه ای است. در این راستا سه کتاب آموزش زبان تافل که در مجموع شامل چهارده آزمون است، انتخاب شدند. بخش شنیداری هر آزمون دارای شش متن جدا در قالب مکالمه و سخنرانی است. ابتدا تک تک بندهای 84 متن به طور مجزا مشخص و بررسی شدند. سپس استعاره های دستوری در هر متن شناسایی و به لحاظ نوع و بسامد مقایسه شدند. یافته های حاصل از تحلیل داده ها نشان داد: 1- بسامد استعاره های وجه در متنهای مکالمه بیشتر از متنهای سخنرانی بخش شنیداری آزمون تافل است 2- از نظر نوع استعاره دستوری وجه، نتایج نشان داد انواع استعاره وجه در متن شنیداری استفاده شده و به ترتیب استفاده از وجه خبری و پرسشی، به جای وجه امری بیشترین فراوانی نسبت به سایر انواع استعاره های وجه را دارد. میتوان گفت حفظ وجهه و رعایت ادب باعث میشود افراد از وجه امری پرهیز نمایند. آگاهی از انواع استعاره دستوری وجه و آموزش صریح آن در فرایند زبان آموزی، به افراد در بالا بردن توانش استعاری آنها و در نتیجه درک و تولید بهتر متون علمی کمک می کند.
تحلیل انتقادی گفتمان عرفانی در غزلیات حافظ مطابق با الگوی سه سطحی فرکلاف و با تکیه بر فرانقش اندیشگانی زبان در نظریه نقش گرای نظام مند هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با روشی توصیفی- تحلیلی و مطابق با الگوی سه لایه ای نورمن فرکلاف، زبان عرفانی حافظ را در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین، بررسی و تحلیل می کند و به این مسئله اصلی پاسخ می دهد که حافظ چرا، چگونه و با استفاده از کدام ساختارهای زبانی، گفتمان عرفانی اش را تولید و موجبات درک و دریافت آن را فراهم کرده است. بدین منظور پس از توصیف غزل های عرفانی حافظ مطابق با چارچوب نظریه نقش گرای نظام مند مایکل هلیدی و با تکیه بر فرانقش اندیشگانی زبان در آن چارچوب، با عنایت به بافت درون زبانی و برون زبانی غزل ها و با تحلیلی بینامتنی، به تفسیر و تبیین ایدئولوژیک آنها می پردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد، ویژگی های عرفانی شاخص در زبان حافظ، ویژگی هایی است که با دیگر متون عرفانی، اشتراکاتی دارد و ضمن ارائه مختصات بینامتنی و قواعد عام گفتمان عرفانی، منعکس کننده دیدگاه های شخصی و ایدئولوژیک حافظ در ارتباط با اوضاع فرهنگی- اجتماعی زمانه اوست. دستاورد پژوهش، توجیه و تبیین علمی، نظام مند و الگومدار زبان عرفانی حافظ و بیان چگونگی و چرایی شکل گیری، تولید و دریافت گفتمان عرفانی او، با استفاده از ابزارهای دقیق و قابل اتکاء تحلیل انتقادی گفتمان است که نتایج پژوهش را بر پایه های مستدل و موثق زبان شناسی نوین، استوار و از برچسب کلی گویی و خطاهای حاصل از آن، مبرّا می سازد.
رویکرد شناخت گرایی به مکان در لایه جهان متن کرسی اثر شیرکو بیکس: تحلیلی بر پایه انگاره جهان های متن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر نه تنها ارائه اولین مطالعه کامل درباره یک شاعر کُردزبان با استفاده از نظریه جهان های متن است، بلکه نخستین ارائه از نحوه شکل گیری مکان جهان متن کرسی اثر شیرکو بیکس بر پایه نظریه جهان های متن است که به روش توصیفی- تحلیلی و با هدف دست یابی به مکان جهان متن کرسی انجام شده است. داده ها به روش کتابخانه ای و از متن کرسی اثر شیرکو بیکس انتخاب و گردآوری شده اند. بررسی شکل گیری مکان جهان متن کرسی با استفاده از عناصر جهان ساز و گزاره های نقش گستر نشان داد، مکان جهان متن کرسی از رهگذر نام مکان ها و در غیاب نام مکان ها از رهگذر عناصر جهان ساز زمان و شخصیت بازنمایی می شود. همچنین، بخشی از بازنمایی مکان جهان متن کرسی از رهگذر گروه های فعلی گزاره های نقش گستر حاصل می شود. علاوه بر این، بازنمایی مکان در جهان متن کرسی، شواهد شناختی- شعری برای حمایت از ادعای شیرکو بیکس مبنی بر اینکه مکان و اسامی سطح وسیعی از آثار او را در برگرفته اند ارائه داد.
مدل سازی آماری رابطه بین شیب قرار رسوبات و شیب دامنه نبکاها (مطالعه موردی: نبکاهای کویر ابراهیم آباد سیرجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال بیستم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
299 - 281
حوزههای تخصصی:
تنوع پوشش گیاهی و هم زیستی آن با فرایندهای ژئومورفولوژیک تأثیر مهمی بر تعادل مناظر طبیعی دارد؛ بر همین اساس، این پژوهش سعی دارد اختلاف موجود بین شیب تعادلی نبکاهای مختلف و شیب قرار رسوبات در منطقه مطالعاتی را به صورت کمّی اندازه گیری و مقایسه کند؛ بدین منظور ابتدا شیب قرار رسوبات در منطقه تعیین شد. سپس نبکاهای نمونه در امتداد 10 ترانسکت که کل منطقه را پوشش می داد، انتخاب شد و شیب دامنه نبکا توسط شیب سنج در جهات چهارگانه شمال، جنوب، شرق و غرب به درصد اندازه گیری شد. پس از آن، متوسط شیب دامنه نبکا محاسبه شد. درنهایت، ارتباط بین شیب دامنه نبکاها و شیب قرار رسوبات با استفاده از مدل های آماری ارزیابی و تحلیل شد. بررسی نبکاهای منطقه موردمطالعه مبین وجود چهار نوع نبکا براساس نوع گونه گیاهی است. نتایج آزمون تجزیه واریانس، اختلاف معناداری بین شیب تعادلی نبکاهای گونه های مختلف نشان می دهد. نتایج آزمون مقایسه میانگین ها براساس فاکتورهای شیب تعادلی نبکاها و شیب حد رسوبات منطقه دو گروه متمایز را نشان می دهد؛ به این صورت که در سطح احتمال خطای یک درصد (01/0α<) گروه اول شامل نبکاهای گونه های درختچه گز، گل گزی و اشنان وگروه دوم شامل نبکاهای گونه خار شتر و شیب حد رسوبات منطقه مطالعاتی است. نتایج گروه بندی براساس شیب تعادلی نبکا بیانگر عملکرد متفاوت گونه خارشتر در مقایسه با سایر گونه هاست که علت این اختلاف در مکانیسم تطابقی این گونه در مواجهه با تنش فرایند بادرفتی است. نتایج آنالیز واریانس میانگین شیب جهات مختلف دامنه نبکاهای گونه های گیاهی مختلف نشان می دهد، متوسط شیب جهات مختلف دامنه نبکا در گونه خارشتر در سطح یک درصد (01/0 < α) معنادار شده است. به طورکلی، میانگین شیب هریک از جهات چهارگانه در نبکاهای گونه خارشتر یکسان نیست؛ یعنی نبکاهای گونه خارشتر در مقایسه با نبکاهای گونه های دیگر نامتقارن تر هستند؛ بنابراین شکل رویشی گیاهان نقش مهمی در ایجاد مورفولوژی چشم انداز ناهمواری نبکاها ایفا می کند.
توسعه پایداری شهری و توانمندسازی زنان از طریق کسب وکارهای خانگی، مطالعه موردی سکونتگاه های غیر رسمی شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش تأثیر کسب وکارهای خانگی را بر توانمندسازی زنان حاشیه شهر سنندج در ابعاد اجتماعی و اقتصادی را بررسی نموده است. پژوهش با رویکرد نوآورانه اقدام به شناسایی راه های توانمندسازی زنان حاشیه شهری سنندج از طریق کسب وکارهای خانگی به منظور تحقق پایداری اقتصادی و اجتماعی کرده است. نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری 184 نفر از زنان حاشیه شهر سنندج که 124 به عنوان حجم نمونه به روش کوکران انتخاب شدند. در این پژوهش 19 متغیر در ابعاد اقتصادی، اجتماعی انتخاب شدند. پایایی پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ با میزان 72/ . تأیید گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار استنباطی مانند شاخص های مرکزی، میانگین، انحراف معیار و آزمون T تک نمونه ای مورد سنجش قرار گرفته اند. نتایج بررسی شاخص اقتصادی و اجتماعی در 19 متغیر مورد بررسی نشان داد 17 متغیر تاثیر مثبتی در سطح زندگی خانوارهای حاشیه شهری داشته است. نتایج نشان داد کسب وکارهای خانگی زمینه کاهش فقر، کاهش آسیب های اجتماعی را به دنبال داشته در مقابل موجب افزایش سطح درآمدها، انسجام و پایداری اجتماعی خانوارها شده است. به منظور افزایش بهره وری کسب وکارهای خانگی، آموزش درزمینه مهارت افزایی زنان حاشیه شهری (عباس آباد) ضرورتی اجتناب ناپذیر محسوب می گردد. پژوهش تأثیر کسب وکارهای خانگی را بر توانمندسازی زنان حاشیه شهر سنندج در ابعاد اجتماعی و اقتصادی را بررسی نموده است. پژوهش با رویکرد نوآورانه اقدام به شناسایی راه های توانمندسازی زنان حاشیه شهری سنندج از طریق کسب وکارهای خانگی به منظور تحقق پایداری اقتصادی و اجتماعی کرده است. نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری 184 نفر از زنان حاشیه شهر سنندج که 124 به عنوان حجم نمونه به روش کوکران انتخاب شدند. در این پژوهش 19 متغیر در ابعاد اقتصادی، اجتماعی انتخاب شدند. پایایی پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ با میزان 72/ . تأیید گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار استنباطی مانند شاخص های مرکزی، میانگین، انحراف معیار و آزمون T تک نمونه ای مورد سنجش قرار گرفته اند. نتایج بررسی شاخص اقتصادی و اجتماعی در 19 متغیر مورد بررسی نشان داد 17 متغیر تاثیر مثبتی در سطح زندگی خانوارهای حاشیه شهری داشته است. نتایج نشان داد کسب وکارهای خانگی زمینه کاهش فقر، کاهش آسیب های اجتماعی را به دنبال داشته در مقابل موجب افزایش سطح درآمدها، انسجام و پایداری اجتماعی خانوارها شده است. به منظور افزایش بهره وری کسب وکارهای خانگی، آموزش درزمینه مهارت افزایی زنان حاشیه شهری (عباس آباد) ضرورتی اجتناب ناپذیر محسوب می گردد.
واکاوی بازنمود نظام نوبت گیری سخن در گفتگوهای مجموعه درسنامه پرفا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گفتگوکاوی یکی از حوزه های مهم در زبان شناسی است که به بررسی گفتگوهای واقعی می پردازد و آن ها را از جهات مختلف مورد بررسی قرار می دهد؛ یکی از مباحث مهم در گفتگوکاوی نوبت گیری است که تعیین می کند، چه کسی چه وقت با چه نشانه-های زبانی و غیرزبانی برای واگذاری یا دریافت نوبت اقدام کند. هدف پژوهش حاضر واکاوی بازنمود نظام نوبت گیری در گفتگوهای مجموعه درسنامه پرفا با روش توصیفی- تحلیلی است. از 11 تکنیک مطرح شده توسط سَکس و همکاران (Sacks et al. ، 1974) و جفرسون (Jefferson، 1973) برای تحلیل داده ها استفاده شده است. بررسی 98 گفتگو در مجموعه سه جلدی پرفا نشان داد در 75 درصد موارد نوبت گیری، گوینده خود تصمیم به واگذاری نوبت سخن نمود و در 25 درصد باقیمانده خودنوبت گیری رخ داد. در موضوع واگذاری نوبت سخن، تکنیک «سوال و جواب» سهم بسیار زیاد و دو تکنیک «سوالات تاکیدی و عذرخواهی» سهم بسیار اندک و تقریباً صفر درصدی را در واگذاری نوبت داشتند. در موضوع خودنوبت گیری نیز تکنیک «بیان عقیده در زمان مناسب» سهم بسیار زیاد و تکنیک «پیش بینی کردن پایان سخن گوینده» سهم صفر درصدی داشتند. در میزان به کارگیری نسبی تکنیک های واگذاری نوبت و خودنوبت گیری در کتاب های سطح مقدماتی، میانی و پیشرفته نظم خاصی مشاهده نشد. در مجموع به نظر می رسد نظام نوبت گیری سخن به طور کلی در درسنامه پرفا بازنمود داشته ولی به صورت جزئی در آن اختلافاتی با نظام نوبت گیری طبیعی فارسی زبانان وجود دارد.
تحلیل چالش ها و راهبردهای توسعه گردشگری نواحی روستایی، مورد پژوهی: روستاهای پیرامون سد داریان در شهرستان پاوه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
205 - 220
حوزههای تخصصی:
گردشگری از کلان پیشران های توسعه روستایی محسوب می شود که نیازمند برنامه ریزی اساسی دارد. برای بالفعل نمودن گردشگری روستایی، بایستی متناسب با هر منطقه، موانع پیش رو را شناسایی و در راستای آنها نیز راهکارهای مناسبی را اتخاذ نمود؛ نواحی روستایی پیرامون سد داریان در شهرستان پاوه به عنوان یکی از مناطق گردشگری شناخته می شود که علاوه بر ظرفیت های طبیعی، به واسطه ایجاد سد و دریاچه داریان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هدف این تحقیق شناخت و تحلیل چالش ها و راهبردهای توسعه گردشگری در نواحی روستایی پیرامون سد داریان است. روش تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت گردآوری داده ها، پیمایشی مبتنی بر ابزار پرسش نامه و تکنیک مصاحبه است. جامعه آماری تحقیق را ساکنان سه روستای پیرامون سد شامل هجیج ، داریان و ورا تشکیل داده اند. جمعیت آنها برابر با 1298 نفر بوده و بر اساس فرمول کوکران، حجم نمونه 296 نفر محاسبه شد. روایی پرسش نامه از طریق جامعه نخبگان تایید و پایایی نیز از طریق آلفای کرونباخ با ضریب 79/0 تایید شد. نتیجه آزمون تی تک نمونه ای تایید نمود که تغییرات گردشگری در روستاها با ایجاد سد در سطح معناداری کمتر از 05/0 و میانگین 79/2 قرار داشته است که نشانگر وضعیت نامناسب و عدم تاثیرگذاری سد در توسعه گردشگری روستاها است. علاوه بر این نتیجه نشان داد که مردم محلی بیش از 21 چالش را در زمینه توسعه گردشگری روستایی اشاره نموده اند که با استفاده از تحلیل عاملی در پنج چالش شامل زیرساختی(820/31 درصد)، مدیریتی(314/21 درصد)، آموزشی و حمایتی(832/18 درصد)، مالی(399/7 درصد) و محیطی(241/5 درصد) دسته بندی شده اند. مهمترین راهبردهای توسعه گردشگری در راستای رفع چالش ها نیز شامل توسعه خدمات و زیرساخت(608/31 درصد)، سرمایه گذاری و رونق فعالیت های اقتصادی(033/27 درصد) و فعالیت های فرهنگی و رسانه ای(925/8 درصد) شناخته شد.
ارزیابی و سنجش شاخص های شکوفایی شهری در شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش شهرنشینی و مسائل و مشکلات خاص زندگی شهری، بیش از پیش ضرورت توجه همه جانبه به راهبردهای سودمند برای بهینه سازی زندگی ساکنان شهرها را لازم ساخته است. در این راستا مفهوم شکوفایی شهری به عنوان یک چارچوب مفهومی وسیع در زمینه سنجش توسعه و رفاه انسانی و اجتماعی مطرح شده است که شامل 5 بعد بهره وری، کیفیت زندگی، زیرساخت، عدالت اجتماعی و پایداری زیست محیطی می باشد. هدف اصلی پژوهش حاضر ارزیابی شکوفایی شهری در مناطق چهارگانه شهر اردبیل می باشد. این پژوهش از نظر هدف، نظری کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی تحلیلی می باشد. برای رسیدن به هدف پژوهش، از 5 معیار اصلی شاخص شکوفایی شهری در قالب 55 زیر معیار استفاده شده است. اطلاعات و داده های مورد نیاز در این پژوهش، با استفاده از منابع کتابخانه ای و آمارنامه سال 1395 گردآوری شده است. جهت تحلیل، ابتدا داده ها استانداردسازی شده و سپس برای وزن دهی هر یک از شاخص ها از فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) استفاده شده است. در نهایت با استفاده از مدل پرومته، شکوفایی شهری برای هر یک از مناطق چهارگانه شهر اردبیل امتیاز بندی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد مناطق 1 و 2 شهر اردبیل به لحاظ برخورداری از شاخص شکوفایی شهری در وضعیت نسبتا ضعیف و مناطق 3 و 4 در وضعیت ضعیف قرار دارند و با توجه به تمرکز امکانات در بخش های مرکزی شهر، از میزان شکوفایی شهری از مرکز شهر به طرف حاشیه در همه مناطق چهارگانه کاسته می شود. هم چنین، رتبه بندی مناطق نشان می دهد که منطقه یک و منطقه چهار به ترتیب با داشتن مقدار امتیاز برتری 50.20 و 49.77 دارای بیشترین و کمترین شکوفایی شهری هستند.