مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰٬۵۲۱ تا ۵۰٬۵۴۰ مورد از کل ۵۲۴٬۵۹۵ مورد.
منبع:
پژوهش های فلسفی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۴
108 - 129
حوزههای تخصصی:
ملاصدرا سه سیر فلسفی اصالت ماهیت (یا مبنای قوم) اصالت وجود وحدت تشکیکی و اصالت وجود وحدت شخصی را تجربه کرده است؛ این سه سیر چون حکمِ اصل و محورِ مباحثِ حکمت متعالیه را دارد به تحول در فروع و نتایج می انجامد؛ به دلیلِ ارتباطِ نظام وار مطالب، در مساله ی حقیقتِ علم و موضوعاتِ مختلفِ مرتبط با آن نیز می بایست تحولاتی روی دهد که با سه مرتبه یاد شده تناسب داشته باشد؛ بنابر سیرِ اول علم از مقوله عرض و در نتیجه امر ماهوی است حال آن که به اقتضای مرتبه دوم و سوم علم مساوق با وجود است؛ این تحول به تحول در فروع و لازمه های بسیاری می انجامد و تفاوت های بنیادینی را رقم می زند. مباحثِ سیر اول بیشتر متاثر از نگاهِ غیرِ وجودی به حقایق مرتبط با مبحث علم است که در فلسفه ماقبل صدرایی با عنوان مبنای قوم از آن یاد شده است؛ در این مقاله به اقتضا مقام و فرصت به چند موضوع مقدماتیِ مهم می پردازیم که عبارتند از: جایگاه بحث، امر ماهوی یا وجودی بودن علم، ماهیت یا مفهوم بودنِ علم، تعریف علم، اشترکِ لفظی یا معنوی بودنِ علم، متواطی یا مشکک بودنِ علم و نوعِ اضافه مطرح در علم بر مبنای سه سیر فلسفی.
حکمت زمین؛ جهانِ معنای نقاشی های مکتب شیراز-بهبهان از منظر فلسفۀ پدیدارشناسانه- هرمنوتیکی هانری کربن با رجوع به متون مزداییِ ایران باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۴
150 - 178
حوزههای تخصصی:
پژوهشِ حاضر کوشیده است به یاریِ رویکردِ پدیدارشناسانه-هرمنوتیکی هانری کربن به جهانِ معنایِ پنج نمونه از نقاشی های تمثیلی گلچین اشعار به تاریخ 801 ه.ق متعلق به مکتب شیراز-بهبهان راه یابد. سه پرسش اصلی این پژوهش عبارتند از: چه ارتباطی میان حکمتِ زمین (جغرافیایِ شهودی) با فضای نقاشی های تمثیلی وجود دارد؟ دستگاه فکری هانری کربن برای خوانش نگارگری ایرانی –به طور ویژه نقاشی های مکتب شیراز-بهبهان- چه امکاناتی دارد؟ نقاشی های گلچین اشعار به تاریخ 801 ه.ق متعلق به مکتب شیراز-بهبهان چه جهانِ معنایی را آشکار می سازند؟ هدف مقاله استفاده از امکانات دستگاه فکری هانری کربن در خوانشِ نگاره های مکتب شیراز- بهبهان است. رویکرد این پژوهش توصیفی-تحلیلی و برگرفته از فلسفۀ پدیدارشناسانه-هرمنوتیکی هانری کربن است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که برای نشان دادن حکمتِ زمین/جغرافیایِ شهودی می توان به جای استفاده از روش هایِ ترسیم های متداول در نقاشی، از شیوه های بازنمایی نقاشی های تمثیلی (نگارگری ایرانی) بهره مند شد. تاریخ و جغرافیای شهودی نه در ارضِ ناسوت بلکه در ارض ملکوت رخ می دهند و راه وصول به آن ها از طریق قوۀ خیال است. اگر بنا شد چنین عالمی –ارض ملکوت- ترسیم شود، نقاشی های تمثیلی مانند نگارگری ایرانی قادر به چنین کاری هستند. دستگاه فکری و آرای هانری کربن در «مواقعی»–مانند نقاشی های گلچین مذکور- برای «گونه »ای از تفسیرِ نگارگری ایرانی راه گشاست. اندیشۀ او امکان تأویل و رمزگشایی دیداری و محتوایی «برخی» از آثار نگارگری ایرانی را فراهم می کند. بر اساس اندیشۀ پدیدارشناسانه-هرمنوتیکی هانری کربن و با ارجاعات و اشاراتی به متون مزدایی ایران باستان، می توان گفت، نقاشی های گلچین اشعار به تاریخ 801 ه.ق می توانند حکمتِ زمین -را که در آن پرسش از «چیستیِ» زمین به «کیستی» و تصاویر زمین طبیعیِ به زمین شهودی تبدیل می شود- تجسم ببخشند. همچنین در انتهای مقاله به نقد رویکرد کربن و محدودیت های آن اشارۀ مختصری کردیم.
یک تفسیر فرویدی-لکانی از فرایند شکل گیری متافیزیک افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۴
354 - 371
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به کارکرد تخیلی، نمادین و امر واقعی به عنوان مقولات اصلی اندیشة لکان پرداخته می شود که با بسط منطقی روانکاوی فروید حاصل شده است و نهایتاً با استفاده از شبکة مفهومی فرویدی-لکانی، ریشه های شکل گیری متافیزیک افلاطون بررسی خواهد شد. نتیجه قهری فلسفة وحدت انگارانة پارمنیدس، سکوت و لازمة صیرورت انگاری هراکلیتوس، پُرگویی است و چه بسا مرگ سقراط به واسطة بی اعتنایی اهل وحدت به مسائل اجتماعی و ژاژخایی بی اساس اهل کثرت باشد. طبق تفسیر فرویدی-لکانی قاعدتاً فلسفة پارمنیدس به خاطر پرداختن به ایده، منطبق بر عملکرد نمادین و فلسفة هراکلیتوس به خاطر توجه به ادراکات حسی با کارکرد تخیلی روان همخوانی دارد ولی طبق تفسیر افلاطونی استغراق در وحدت در عین نمادین بودن فعالیتی ایستا است و توجة صرف به کثرت هم در عین تخیلی بودن به نوعی پویایی بی بنیان می انجامد. افلاطون از کلیت و ضرورت ایده برای مقیّد کردن فرانمود شیئی استفاده می کند و از این طریق خشونت نهفته در کارکرد تخیلی را با روحیة حقیقت جویی در بازی ایده ها یا دالّ ها استعلا می بخشد.
بررسی تطبیقی طرح واره های حرکتی در اشعار عمر خیام و ایلیا ابوماضی (بر اساس نظریه معنی شناسی شناختی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
77 - 97
حوزههای تخصصی:
ادبیات تطبیقی نوعی پژوهش بین رشته ای است، که از تعامل میان ادبیات ملت ها با یکدیگر سخن می گوید. معنی شناسی شناختی یکی از شیوه های مطالعه زبان است و مجموعه ای از نظریات را شامل می شود که طرح واره های تصویری از مهم ترین آن هاست. شهرت و آوازه عمر خیام به خاطر جایگاه ادبی و رباعیاتش می باشد؛ او به خاطر داشتن ذوق شعری، بینش فلسفی خود را در قالب رباعیات بیان کرده است. ایلیا ابوماضی که در ادبیات عرب به شاعر خوش بین معروف است، در موضوعات فلسفی از جهان بینی خیام تأثیر پذیرفته است. پژوهش حاضر، پس از ارائه تعاریف کلی پیرامون مبحث معنی شناسی شناختی در چارچوب نظریه طرح واره های تصویری، به شیوه توصیفی- تحلیلی با رویکرد تطبیقی مکتب آمریکایی، به مطالعه تأثیر و تأثر خیام بر اندیشه های ابوماضی و نیز تحلیل پسامد مضامین فلسفی و عرفانی در طرح واره های حرکتی عمرخیام، شاعرِ ایرانی و ایلیا ابوماضی شاعرِ عرب می پردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد، که اندیشه دو شاعر در زمینه طرح واره حرکتی اندیشه مرگ و عدم پایداری روزگار در مواردی مشابه و در مواردی متفاوت است؛ نیستی و ناپایداری، وجه بارز طرح واره های حرکتی خیام است؛ اما ابوماضی به طرح واره حرکتی انتقال از مکانی به مکان دیگر معتقد است. طرح واره های حرکتی نکوهش نگرانی از مرگ و لزوم استفاده از لحظات عمر و فلسفه خوش باشی در اشعار هر دو شاعر متشابه است.
پیشگامان داستان نویسی زنانه در ادبیات فارسی و عربی (با تأکید بر داستان نویسان زن در قرن نوزدهم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
127 - 152
حوزههای تخصصی:
نویسندگان زن در ایران و کشورهای عربی توانسته اند موقعیت خود را در نوشتن آثار داستانی ابراز کنند و مورد استقبال مخاطبان قرار گیرند. داستان نویسان زن تأکید داشته اند که زنان معنی ای خاص از تجربه زنانه را به خواننده نشان می دهند، که ادبیات مردانه قادر به توصیف و بیان آن نیست؛ از این رو کوشیدند آثاری بنویسند که مستقیماً مربوط به تجربه های زنان باشد. در پژوهش حاضر، بر پایه مکتب ادبیات تطبیقی آمریکایی، زمینه های شکل گیری و تحول جریان زنانه نویسی در ادبیات داستانی این دو سرزمین بررسی شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که دوره اول داستان نویسی زنانه در ادبیات فارسی و عربی، بیانگر بی عدالتی ها و رنج و محرومیت زنان است. دوره دوم، دوره بازیابی هویت زنان است و مسأله حق انتخاب، آزادی زن و تمایز بخشیدن به هویت زنانه مطرح است. آزادی زن، خروج از انفعال، ارتقای نقش پذیری زن از محیط خانه به سطوح مختلف جامعه اعم از سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و انتخاب قهرمان داستان از بین زنان، از مهم ترین ویژگی های آثار داستانی زنان در دوره سوم زنانه نویسی در ادبیات فارسی و عربی است. تلاش نویسندگان زن برای نمایش روایتی زنانه و بازنمودِ هویت زنان به شیوه های گوناگون در سطوح مختلف متن؛ ازجمله کاربرد واژگان، شخصیت پردازی، انتخاب قهرمان و روایت گرِ زن ارائه شده است.
راهکارهای مقابله با نفس با تأکید بر دو مفهوم مرگ اختیاری و فناء (بررسی تطبیقی دیدگاه های مولوی و عطار)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۵
176 - 212
حوزههای تخصصی:
مفهوم نفس و جدال آن با عقل و روح از مهم ترین موضوعات عرفان و نیل به حقیقت است. مسئله مهم آنکه، نفس دارای شاخص ها و کارکردهایی است که نیل به حقیقت را با چالش مواجه کرده و انسان را به قهقرا می برد، به همین سبب، عرفا در آثار خود ضمن تبیین تهدیدها و کارکردهای نفس، به ارائه راهکارهای عمل گرایانه برای موفّقیت در جدال عقل با نفس و نیل به معشوق حقیقی مبادرت نموده اند. این مقاله تلاش می کند با استفاده از روش تطبیقی به بررسی کارکردهای نفس از منظر مولوی و عطار و راهکارهای مقاله با آن بپردازد. به همین دلیل سوال اصلی این مقاله عبارت است از: «مولوی و عطار چگونه کارکردهای نفس را تبیین نموده و در ادامه برای مبارزه با آن چه راهکارهایی ارائه کرده اند؟» فرضیه نویسندگان تأکیدی است بر این موضوع که مولوی و عطار، ضمن ترسیم نفس به جانورانی درنده، انسان را به ریاضت و پیرایش روح دعوت می کنند. یافته های مقاله نشان می دهد که کلیدی ترین مفهوم مولوی برای مبارزه با نفس و نیل به حقیقت «مرگ اختیاری» است که برای وقوع آن سه مرحله ضروری است. همین مفهوم در اشعار عطار «فنا» است که برای تحقّق آن سالک باید چهار مرحله را سپری کند.
الملامح الأدبیه لنیما یوشیج في شعر منوتشهر آتشي(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸
44 - 65
حوزههای تخصصی:
الملامح الأدبیه لنیما یوشیج فی شعر منوتشهر آتشیالملخصفی تاریخ الشعر والأدب الفارسیین، لطالما کان هناک شعراء مبرّزون لفتوا أنظار الشعراء الذین عاصروهم أو عاشوا فی العصور اللاحقه لهم. فقد ظهرت أشعار هؤلاء الناظمین بمظاهر مختلفه فی أعمال الآخرین. وفی الحقیقه، فإن قارضی الشعر اللاحقین، وباتباعهم للتقالید الشعریه والأدبیه، ومن خلال الاستفاده من أشعار الشعراء المعظّمین قبلهم، أقاموا صله بین نصوصهم والنصوص والممتلکات الثقافیه الماضیه، وانبروا إلى إغناء أشعارهم. فی الشعر الفارسی المعاصر، لا نجد من ینکر مکانه نیما. فإن الشعراء البارزین بعده، فی معظمهم، ناظمون استأنسوا بشعره ورأیه وتأثروا بهما. ومن هؤلاء الشعراء، منوتشهر آتشی. فإنه نحى منحى نیما فی الاهتمام بالقضایا الإقلیمیه والمحلیه وبأسماء الأصوات معًا. قام آتشی بتضمین بعض ما أنشده نیما، وکذلک، استفاد من عناوین أشعاره. تناولت المقاله الماثله الدلالات الواضحه لحضور نیما یوشیج فی شعر آتشی عبر مراجعه المصادر المکتبیه وبالمنهج الوصفی - التحلیلی.الکلمات الدلالیه: نیما یوشیج، منوتشهر آتشی، التناص، النزعه الإقلیمیه، التضمین.
العلاقه بین العقل والوحی من وجهه نظر الشیعه الإمامیه والإسماعیلیه(مقاله علمی وزارت علوم)
الغرض من هذا المقال هو شرح العلاقه بین العقل والوحی من وجهه نظر مذهبی الشیعیه الإمامیه والإسماعیلیه. یمکن معالجه العلاقه وتقییمها بین العقل والوحی وعالم کل منهما بطرق مختلفه، وعاده ما تندرج هذه العلاقه فی إطار أربع وجهات نظر؛ التعارض والتمایز والترکیب والتقارب. ومع ذلک، تحاول هذه الدراسه الإجابه على السؤال التالی: ما هی العلاقه بین العقل والوحی بناءً على وجهات النظر الأربعه المذکوره؟ تظهر النتائج أن العلاقه بین العقل والوحی من وجه نظر الإمامیین والإسماعیلیین تدخل فی فئه التلاقی. من هذا المنطلق، ومن أجل تجنب التعارض، یحاولون الجمع بین العقل والإیمان، بحیث یصبح من المستحیل التمییز بینهما.
چالش های اجتماعی و اخلاقی قهوه خانه ها در دوران قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درهر جامعه ای برحسب ضرورت و نیاز بشری مراکزی جهت استراحت و گذران اوقات تاسیس شده است. در ایران نیز از دوره صفویه قهوه خانه با این هدف بنا گردید. این مکان از این زمان به بعد به عنوان مکان عمومی جزء بافت شهری قرار گرفت ماهیت مکان عمومی اقتضا می کند. افرادی از مشاغل و سلیقه های گوناگون فکری درآن گردهم آیند. کم کم روابط بین این افراد براثر رفت و آمد های متعدد مستحکم می شد و این ها نه تنها برخلقیات و نوع و فکر و اندیشه همدیگر، حتی برروند تحولات فرهنگی جامعه نیزتاثیر می گذاشتند. البته حضور افراد مطلوب تاثیرسازنده و به تبع آن حضور افراد نامطلوب اثرات معکوسی بر نوع رفتار و آداب مردم داشت. با عنایت به این که قهوه خانه ها در دوره قاجاریه بخشی از اماکن عمومی تاثیرگذار محسوب می شدند، این نوشتار با تکیه بر منابع و بهره گیری از روش توصیفی - تحلیلی در نظر دارد برخی کارکردهای منفی قهوه خانه را مورد کند و کاو قرار دهد از این رو سوال اصلی نوشتار از این قرار است.چه کارکردهای منفی را برای قهوه خانه های دوره قاجار می توان بر شمرد؟ داده های تحقیق نشان می دهد که قهوه خانه ها به عنوان یک مکان عمومی در دوره قاجار مورد اقبال و توجه اقشار مختلف اجتماع قرار داشتند از این رو در کنار کارکردهای مثبت خود محلی برای انواع بزه های اجتماعی نیز بودند. درگیرهای اجتماعی، بدمستی، قمار، الواطی و اعتیاد از مهمترین ناهنجاری هایی بود که در این مکان رخ می داد. در حقیقت وجود افراد نامطلوب قهوه خانه ها را مامن مناسبی برای بروز انواع خلاف ها و رفتار های بزهکارانه مبدل می کرد که قواعد اخلاقی جامعه را به چالش می کشید.
تحلیل ارتباط تراکم همجواری با بسامد لکنت در کودکان ۸-۴ ساله فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبانشناخت سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
129 - 152
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بررسی های مختلف نشان داده است عوامل زبان شناختی متعددی بر وقوع رخداد لکنت اثر می گذارند. هدف از این پژوهش، بررسی اثر متغیر واج شناختی تراکم همجواری (تعداد واژه های با شباهت آوایی با واژه هدف) بر میزان وقوع لکنت در کودکان دارای لکنت می باشد. روش: پژوهش حاضر بر روی 18 کودک ۴ تا ۸ ساله دارای لکنت انجام شده است که با شیوه نمونه گیری در دسترس در شهر تهران انتخاب شدند. تراکم همجواری با استفاده از ۲9 مورد آزمون نامیدن تصاویر و ۸ مورد آزمون تکرار جمله مورد ارزیابی قرار گرفت. در این آزمون ها واژه هایی از ساختارهای هجایی CVC و CVCC با میانگین بسامد نزدیک به هم به تعداد یکسان از دو گروه متراکم و خلوت انتخاب شدند.یافته ها: نتایج بررسی 576 محرک به دست آمده نشان داد در مجموع ۴۵.۸۳ درصد از واژه های با لکنت ادا شده در دسته خلوت و ۵۴.۱۶ درصد در دسته متراکم قرار دارند. بدین ترتیب کاهش تعداد واژه های همجوار موجب کاهش بسامد رخداد لکنت می شود، اما تفاوت معنادار نمی باشد (۰.۰۵P<).نتیجه گیری: با بررسی یافته های پژوهش به نظر می رسد افزایش متغیر تراکم همجواری باعث رقابت بیشتر واژه های مشابه آوایی شده، دسترسی واژگانی را کندتر و دشوارتر می سازد. در نتیجه بسامد لکنت در آنها افزایش می یابد.
مناسبات خانوادگی مولانا از خلال مکتوبات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل و بررسی مناسبات خانوادگی مولانا از خلال مکتوبات از این جهت حایز اهمّیّت است که به عنوان سندی به جای مانده از زندگی مولانا و مردم زمانه وی شایسته پژوهش هستند و ادب دوستان را با گوشه های ناشناخته ای از زندگی شخصی او آشنا می سازد. این امر با بهره گیری از سبک شناسی با رویکرد زبان شناختی میسّر می شود؛ زیرا سبک شناسی با رویکرد زبان شناختی می تواند با بررسی لایه های زبانی یک اثر، ویژگی ها و زوایای پنهان آن را کشف کند و به ذهن و دنیای نویسنده آن راه یابد. از این رو، در جستارِ پیشِ رو از سبک شناسی لایه ای که بر کشف لایه های پنهان متن تأکید دارد – با تأکید بر لایه کاربردشناسی- بهره می گیریم و با روش توصیفی- تحلیلی و آماری در پی پاسخ به این پرسش هستیم که هریک از نامه های مولانا خطاب به افراد خانواده چه نوع مناسباتی را آشکار می سازد؟ دستاوردهای این پژوهش گویای احترام ویژه مولانا نسبت به عروس ولی روابط نه چندان صمیمانه مولانا با فرزند دوم است.
نگاهی به لغزش ها و خطاهای موجود در دیوان سیف اسفرنگی تصحیح فرزاد جعفری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کهن نامه ادب پارسی سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
457 - 483
حوزههای تخصصی:
سیف الدین اسفرنگی از شاعران اواخر سده ششم و اواسط سده هفتم ه.ق است. تنها اثری که از این شاعر برجای مانده دیوان اوست. دیوان اسفرنگی نخست بار در سال 1357ش در پاکستان تصحیح و چاپ سنگی شده است. این دیوان در سال 1396 توسط فرزاد جعفری تصحیح شد؛ نسخه های چندی از این اثر در دست است که می توان به نسخه های کتابخانه عمومی دولتی روسیه،نسخه کتابخانه گنج بخش پاکستان، دستنویس کتابخانه طوپقاپوسرای ترکیه، دستنویس کتابخانه سپهسالار و ... اشاره کرد. جعفری از میان نسخ، نسخه کتابخانه دولتی روسیه(A )را نسخه اساس برگزیده و از دیگر نسخه ها نیز در تصحیح بهره برده است. با این که تصحیحی که ارائه شده علمی و منتقدانه است ولی خطاها و لغزش هایی در آن دیده می شود و در پاره ای موارد بی دقتی در تصحیح آشکار است. مقاله حاضر تلاش دارد به روش علمی و انتقادی برخی از این خطاها و لغزش ها را آشکار کرده و تصحیح نماید.
بررسی قاعده نقض تالی در منطق سینوی در پرتو بحث ماهیت قضایای شرطی متصل جزئیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منطق پژوهی سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
57 - 85
حوزههای تخصصی:
در سنت منطق سینوی قاعده ای وجود دارد که مطابق آن میان هر دو قضیه شرطی متصل با کمیت یکسان و کیفیت متفاوت، مقدم یکسان و تالی نقیض هم دارند، تلازم برقرار است. این قاعده، نقض تالی نامیده شده است. منطق دانان سینوی در مورد این قاعده اختلاف نظر دارند. برخی از این منطق دانان این قاعده را اثبات کرده و برخی، این اثبات ها را مردود شمرده اند. در مقاله حاضر تلاش نموده ایم نشان دهیم که اختلافات در مورد این اثبات ها با ابهامات موجود در سنت منطق سینوی درباره ماهیت قضایای شرطی متصل جزئیه پیوند خورده است. برخی از شواهد موجود در منطق سینوی بر این مطلب دلالت دارد که ادات مناسب برای صورت بندی رابطه میان مقدم و تالی در شرطی های متصل جزئیه، عطفی است و برخی از شواهد این رابطه را شرطی نشان می دهند. در مقاله حاضر نشان داده ایم که این مطلب تاثیری جدی بر اختلافات موجود در مورد قاعده نقض تالی گذاشته است.
شیوه های انتقال مفاهیم تعلیمی مولانا در نی نامه با تکیه بر عناصر انسجام بخشی متن و تصویر نسخه خطی مصور محفوظ در موزه هنر والترز بالتیمور امریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
527 - 552
حوزههای تخصصی:
مثنوی مولانا از متون گران سنگ کلاسیک زبان دری است. کسب معرفت در دیدگاه مولانا از اهم امور است و پیوسته مخاطب خویش را تا نیل به سرمنزل سعادت همراهی می کند. مفاهیم این اثر چندبُعدی از زوایای مختلف قابل کندوکاو است. تصویرسازی در فضای شعری از مختصات سبک مولانا است؛ چگونگی تأثیر این سبک بر انتقال مفاهیم تعلیمی مسئله ای است که پژوهش حاضر دنبال می کند. یکی از معدود آثار مصور مثنوی در موزه والتزر بالتیمور نگهداری می شود که نمونه منحصربه فردی در سنجش تصویرسازی در اثر مولانا است. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای به رشته تحریر درآمده است. ابزار اصلی در استخراج شگردهای مولانا در این پژوهش نظریه انسجام بخشی «مایکل هالیدی» و «رقیه حسن» است. متن نی نامه در دو سطح فرم و محتوا بررسی می شود و همه عناصر درهم تنیده معنایی کشف می گردد. عناصر ارجاع، حذف، ادات ربط و همچنین در حیطه بازآیی تکرار، تضاد معنایی و شمول معنایی بیشترین ابزارهای کارآمد در انتقال مفاهیم در نی نامه هستند و زیبایی سخن و کلام مولانا را به وضوح نشان می دهند. نتیجه اینکه برای درک بخشی از رموز موفقیت مولانا در انتقال معانی و مفاهیم بایستی از ابزارهای معناشناسی جدید نیز در مطالعه مثنوی به کار گیریم تا زوایای جدیدی از این شاهکار ادبی و عرفانی را بیابیم.اهداف پژوهش:بررسی ارتباط متن و تصویر در مثنوی مولوی و نقش آن در انتقال مفاهیم تعلیمی.بررسی تکنیک های بلاغی مثنوی از لابه لای ابیات تعلیمی آن با کاربست تئوری هالیدی.سؤالات پژوهش:ارتباط متن تصویر در مثنوی مولوی چه ارتباطی در انتقال مفاهیم تعلیمی دارد؟تکنیک های بلاغی چه میزان از انتقال معانی بُعد تعلیمی را در مثنوی مولانا پوشش می دهد؟
نقش طراحی و موقعیت قرارگیری ساختمان در بهینه سازی مصرف انرژی (نمونه موردی: ساختمان های مهندسی ساز شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
186 - 212
حوزههای تخصصی:
ساختمان ها یکی از ارکان اصلی توسعه اجتماعی و اقتصادی کشورها می باشند که بخش زیادی از انرژی و منابع طبیعی را مصرف می کنند. سهم این بخش از مصرف انرژی، به طور میانگین، 30-50% می باشد. در ایران بر پایه ترازنامه انرژی سال های اخیر، حدود 33% از انرژی تولید شده مربوط به بخش خانگی، تجاری و عمومی، یعنی بخش ساختمانی می شود. محدوده تحقیق، ساختمان های آپارتمانی مسکونی متداول در شهر تهران می باشد. روش تحقیق بدین صورت است که 6 بلوک مسکونی مشابه و در موقعیت های نورگیری متفاوت، در نظر گرفته شده است. این 6 بلوک از لحاظ مساحت زمین، مساحت زیربنا، تعداد طبقات، سیستم های گرمایشی و سرمایشی و سایر مشخصات، کاملاً مانند هم بوده و تنها تفاوت آن ها، موقعیت قرارگیری آن ها در یک گذر می باشد. متغیرهای تحقیق عبارت اند از: جنس دیوارخارجی (سفال یا لیکا) و نمای خارجی (سنگ یا آجر)، نوع شیشه پنجره (ساده یا کم گسیل)، نوع گاز بین لایه های شیشه پنجره (هوا یا آرگون) و نسبت پنجره به سطح جبهه های مختلف بنا و اهداف تحقیق نیز کمینه سازی مصرف انرژی و هزینه ساخت می باشند. برای بهینه سازی متغیرها از نرم افزار دیزاین بیلدر و الگوریتم ژنتیک استفاده گردید. نتایج تحقیق حاکی از این است که بهینه ترین حالات ممکن برای نمای خارجی، سنگ، جنس دیوار خارجی لیکا، شیشه پنجره ها، دوجداره کم گسیل همراه با گاز آرگون بین لایه های شیشه، و wwr بهینه بلوکی که از جبهه های جنوب و غرب نور می گیرد، به ترتیب 60 % و 25% ، wwr بهینه بلوکی که فقط از جبهه جنوب نور می گیرد، 55% ، wwr بهینه بلوکی که از جببه های جنوب و شرق نور می گیرد، به ترتیب 60% و 45%، wwr بهینه بلوکی که از جبهه های شمال، جنوب و شرق نور می گیرد، به ترتیب 60% ، 35% و 30%، wwr بهینه بلوکی که از جبهه های شمال و جنوب نور می گیرد، 45% و 25% و wwr بهینه بلوکی که از جبهه های شمال، جنوب و غرب نور می گیرد 40%، 35 % و 35% می باشد.اهداف پژوهش:بررسی تأثیر موقعیت قرارگیری ساختمان بر بهینه سازی مصرف انرژ.به دست آوردن نسبت بهینه پنجره به سطح از منظر صرفه جویی در مصرف انرژی، در وجوه مختلف.سؤالات پژوهش:موقعیت قرارگیری یک ساختمان نسبت به گذر و جبهه های نورگیری، چه تأثیری در بهینه سازی مصرف انرژی دارد؟نسبت های بهینه پنجره به سطح در جبهه های مختلف یک ساختمان، به منظور کمینه سازی مصرف انرژی چه درصدی می باشند؟
نام شناسی میترا: ایزد هند و ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۵
9 - 26
نام شناسی در آغاز به عنوان یک دانش درزمانی، به ریشه شناسی نام ها می پرداخت؛ اما به مرورزمان ، نقش عوامل فرازبانی ، مانند شرایط فرهنگی ، اجتماعی ، حقوقی و مذهبی نیز در آن مشخص گردید . پژوهش حاضر بر اساس نام شناسی واژه میترا است. هدف، ریشه شناسی این واژه در زبان های فارسی و هندی و بررسی درزمانی کاربرد آن به عنوان اسم خاص و عام است. دگرگونی آوایی، واژگانی و معنایی «میترا» در دوره های تحول زبان فارسی، به صورت تحلیل کیفی انجام و با زبان سنسکریت و هندی مقایسه شد . نتایج نشان داد ایزد آریایی میترا، از نظرجنس دستوری و زیست شناختی مذکر است؛ بدین ترتیب کاربرد شاخص«الهه» یا «ایزدبانو» برای نام اسطوره ای میترا نادرست است . «میترا» در ورود به دوره زبان های ایرانی میانه ، بر اثر تحولات آوایی ، تبدیل به «مهر» گردیده و معنای عام آن که در دوره باستان، دوستی و پیمان بود ، به خورشید تعمیم یافته است. «مهر» در زبان های ایرانی میانه و نو فارسی، در ترکیب ساخت نام ها تنوع زیادی دارد . بررسی نشان داد روش های ساخت واژه اسامی دوقسمتی در هند و ایران مشابه است. بعلاوه، عامل فرازبانی مذهب در نام گذاری میترا نشان داد که در ایران معاصر و بین مسلمانان هند، میترا نام دخترانه است؛ اما برای هندوها نام مشترک بین دختر و پسر است.
تحلیل سبکی زبانی و فکری غزلهای سالک قزوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۵
199 - 216
سالک قزوینی (1201ه .ش) از شاعران دوره صفوی است. دیوان سالک شامل انواع قالب های شعر فارسی است. در این پژوهش، ضمن معرفی سالک قزوینی، سعی بر آن است که با روش تحلیلی-توصیفی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای، محور زبانی و فکری غزلیات وی را تحلیل کنیم؛ ازاین رو ابتدا در محور زبانی مشخصات ترکیبات نحوی زبان موردتوجه قرار گرفته و سپس اصول دیدگاه های فکری شاعر ارزیابی شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که با توجه به اینکه سالک قزوینی از شاعران دوره سبک هندی است، به لحاظ افزایش بسامد ترکیبات کنایی عامیانه و اصطلاحات شغلی، وفور ترکیبات نو یا کم کاربرد، ترکیبات اضافی (تشبیهی، استعاری و اقترانی)، بسامد بالای واژگان دوره و نیز بسامد وابسته های عددی که از برجسته ترین مختصات زبانی غزلیات وی است، تحت تأثیر سبک عمومی دوره است؛ اما سادگی لفظ و زبان در شیوه غزل سرایی با درون مایه های عرفانی و مذهبی و نیز تخلص در بیت پایانی تمام غزل ها (1366 غزل) شعر وی را از جهت سبک شخصی ممتاز کرده است. سالک، شخصی انفسی و درون گراست و معنا و مضمون را بر لفظ پردازی ترجیح می دهد و «معنی رنگین» اشعار وی، نشأت گرفته از «خیالات درست اندیشه » اوست. علاوه بر انعکاس اندیشه های عرفانی و مذهبی در سطح فکری، یأس و ناامیدی، تیره بختی و غم و اندوه زیاد بر غزلیاتش سایه افکنده است که به نظر می رسد در کاربرد این درون مایه ها افراط کرده است.
تحلیل و بررسی «قصه نخجیران» و «پادشاه جهودی که نصرانیان را می کشت» در مثنوی معنوی و پیوند آن با نبوّت عامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۷)
25 - 52
حوزههای تخصصی:
نوشته ی حاضر در پی نشان دادن مؤلفه هایی است که درون مایه ی قصه ی پادشاه جهودِ نصرانی کش و نیز حکایت نخجیران را با مبانی نبوّت عامه پیوند می زند. قهرمان قصه در داستان پادشاه جهود، کودکی است که وی را در آتش افکنده اند و بی آنکه شعله ی آتش بر او کارگر افتد، دیگران را به تمکین نکردن در برابر بت و استقبال از آتش فرامی خواند. در داستان نخجیران نیز خرگوشی پیمان ظالمانه ی شیر و نخجیران را زیر پا می نهد و تن نمی دهد که طعمه ی شیر شود و سرانجام شیر را با ترفندی به چاه می افکند. با نگاهی به سرگذشت شماری از پیامبران که در قرآن کریم انعکاس یافته است، همانندی و همسویی اجزا و اهداف این دو حکایت با سوانح زندگی ایشان و چگونگی هدایت قوم و موانع پیش روی آنان فرادید می آید. توان درونی قهرمانان قصه در کنار ناتوانی بیرونی، پشتوانه ی الهی، از جان گذشتگی، شکست دشمن و تحقق وعده ی حق، شهد پیروزی، نقش قضاوقدر، سبب سازی و سبب سوزی خداوند و واکنش جبّاران و مردم عادت پرست ازجمله مواردی است که در دعوت انبیا و فرازوفرود این دو حکایت دیده می شود.
بازشناسی عنصر بصری خط در سیاه قلم های مرقوم شفیع عباسی محفوظ در موزه بریتانیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
65 - 76
حوزههای تخصصی:
از جمله آثار برجای مانده از نگارگری مکتب اصفهان، آلبومی با جلد لاکی و نقاشی گل و مرغ، شامل 55 اثر به اسلوب سیاه قلم است که هم اکنون در موزه بریتانیا نگهداری می شود. مرقوم بودن سه اثر از این مجموعه به نام شفیع عباسی، باعث شده است تا این آلبوم به او نسبت داده شود. هدف از این پژوهش بازشناسی عنصر بصری خط در این سه اثر مرقوم است. طبقه بندی شاخصه های خط در قلم نگارگر، راهگشای صحت سنجی در سایر آثار منسوب به اوست. ازاین رو عنصر بصری خط در این آثار به روش توصیفی - پیمایشی با بهره جستن از منابع مکتوب و داده های اسنادی، واکاوی می شود. نتایج حاصل، خط را از لحاظ نوع، به منحنی های متنوعی تمیز داده و در پنج نوع، دسته بندی کرده است. برای هر اثر، دسته ای واحد از نوع منحنی را می توان برشمرد؛ خط های دوار و سیالی که هماهنگی را با ساختار ریتم و الگو، به اثر بخشیده اند. خط در این آثار از لحاظ کیفیت، با تصاحب ضخامت های متغیر، حرکتی ممتد ندارد، بلکه با آغازی نازک و ظریف به ضخامت می رسد که گویی به مثابه سایه و حجم پردازی عمل می کند. این ریتم تند و کند خط ها در قلم شفیع عباسی دارای انجامی ظریف بوده و از اتصال به خط دیگر، رها است.
بررسی عوامل شکل گیری قلدری سازمانی در دانشگاه: تجربه زیسته استادیاران جوان دانشگاه گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
۶۵-۴۴
حوزههای تخصصی:
هدف: دانشگاه به عنوان نهادی برآمده از بطن اجتماع و دانشگاهیان به عنوان قشر متفکّر آن، نقشی کلیدی در تحولات اجتماعی دارد. با این حال در دانشگاه ها، عواملی وجود دارد که دانشگاه را از دستیابی به هدف اصلی خود دور کرده و منجر به بروز پدیده های مخرب روانشناختی همچون قلدری سازمانی شده است. به همین منظور پژوهش حاضر با هدف پاسخ به این پرسش که تجارب استادیاران جوان از قلدری سازمانی در دانشگاه چگونه است و چه عواملی منجر به شکل گیری آن در محیط دانشگاهی می شود، نوشته شده است. روش شناسی: روش پژوهش حاضر، کیفی از نوع پدیدارشناسی تفسیری است. جامعه پژوهش را کلیه استادیاران جوان عضو هیأت علمی دانشگاه گیلان در سال 1401 تشکیل می دهند. روش نمونه گیری پژوهش حاضر، هدفمند و گلوله برفی بود و پس از مصاحبه با 16 مرد و 8 زن، داده ها به اشباع نظری رسیدند. ابزار این پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و داده ها به روش چند مرحله ای موستاکاس تحلیل شد. یافته ها: از تجزیه و تحلیل داده ها 5 مضمون اصلی مربوط به تجربه زیسته استادیاران جوان از قلدری سازمانی و 5 مضمون اصلی مربوط به عوامل قلدری سازمانی شامل عوامل فردی و عوامل سازمانی به دست آمد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که بسیاری از استادیاران جوان در سال های ابتدایی خدمت خود به علت داشتن سابقه کمتر و عدم ثبات وضعیت استخدامی خود در گروه یک نوع قلدری عمودی از بالا به پایین را تجربه کرده اند که معمولاً شامل مورد تهدید واقع شدن، محرومیت از امکانات و بهره کشی پژوهشی و اداری بوده است. همچنین وجود عدم شفافیت در برخی از قوانین و آیین نامه ها، ضعف نظام اداری حاکم در دانشگاه و تبعیض در ارائه خدمات و امکانات به عده ای از اساتید، از عمده ترین دلایل شکل گیری قلدری در دانشگاه بوده است.