مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۴۸۱ تا ۴٬۵۰۰ مورد از کل ۵۳۱٬۶۴۰ مورد.
منبع:
مطالعات میان رشته ای ارتباطات و رسانه دوره ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۵
121 - 146
حوزههای تخصصی:
مفهوم مشارکت سیاسی دربرگیرنده گروهی از راهبرد ها، مفاهیم، اندیشه ها و سازمان های نوینی است که تأمین کننده نیازهای اجتماعی است. از طرفی شبکه های اجتماعی در ارتقا و یا کاهش شاخص های آن نقش بسیار موثر دارند زیرا میزان تأثیر شبکه های اجتماعی بر فضاهای روستایی، تصویر متفاوت و متنوعی را ارئه می دهد که تحقیق حاضر سعی داشت جنبه مشارکت سیاسی ساکنین را در نواحی روستایی مورد مطالعه، بررسی کند. تحقیق برمبنای هدف کاربردی و از حیث امکان کنترل متغیرها، از نوع تحقیقات شبه تجربی بود، زیرا با توجه به پس رویدادی بودن تحقیق امکان کنترل متغیرها به نحو کامل وجود ندارد. در این تحقیق با مطالعه ادبیات نظری و تحقیقات گذشته، متغیرها و ابعاد تحقیق در 3 بعد کلی مشخص گردید. نگرش انتخاباتی، تاثیرپذیری از کاربران و رفتار انتخاباتی که تفسیر آن در کلیّت مشارکت سیاسی در نواحی روستایی شهرستان ملکان، مورد توجه بود. نتایج حاکی از آنست که بیشترین معیار نگرش انتخاباتی و کم اهمیت ترین معیار رفتار انتخاباتی در تبیین و پیش بینی متغیر وابسته(مشارکت سیاسی) نقش دارد. تحقیق توجه به شبکه های اجتماعی را در قالب افزایش اثرات آن و بهبود معیارهای مشارکت سیاسی در نواحی روستایی مورد مطالعه بیان می دارد.
بررسی وضعیت حکمروایی خوب در روستاها با مدل FAHP و تکنیک ARAS، مطالعه موردی: روستاهای بخش مرکزی شهرستان پلدختر و بخش موسیان شهرستان دهلران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
163 - 192
حوزههای تخصصی:
امروزه حکمروایی از عرصه حکومت درمی گذرد و با مشکلات زیادی روبه روست و چاره ای جز رهایی از آن ها را ندارد. حکمروایی باید بتواند مشارکت و همکاری را بین همه نیروهای مؤثر بر مدیریت جامعه، یعنی دولت ها، بخش های خصوصی و تشکل های مردمی برقرار کند. پژوهش حاضر با هدف سنجش الگوی حکمروایی خوب در نواحی روستایی با تأکید بر روستاهای دو بخش مرکزی شهرستان پلدختر و بخش موسیان شهرستان دهلران انجام گرفته که از نظر هدف کاربری بوده است. روش پژوهش توصیفی-پیمایشی و ابزار گردآوری اطلاعات علاوه بر مطالعات کتابخانه ای، تهیه پرسشنامه خبرگان و متخصصان است و برای شناسایی روابط و تعیین اولویت مؤلفه های پژوهش از تکنیک های تصمیم گیری چندمعیاره (MCDM) تحلیل سلسله مراتبی FAHP استفاده و درنهایت با تکنیک ARAS رتبه هریک از بخش ها و روستاها مشخص شد. نتایج این پژوهش نشان داده است که مؤلفه مسئولیت پذیری، پاسخگویی و مشارکت اثرگذاری بیشتری بر حکمروایی خوب و مؤلفه های شفافیت و عدالت محوری اثرگذاری کمتری داشته اند. همچنین رتبه بندی حکمروایی در روستاهای بخش موسیان با درجه سودمندی (Ki)، (5119/0) بهتر از روستاهای بخش مرکزی با درجه سودمندی (Ki)، (4591/0) بوده است. از بین هفت روستایی که از وضعیت حکمروایی خوبی برخوردارند، شش روستا در بخش موسیان و یک روستا در بخش مرکزی است.
تدوین استراتژی ژئوپلیتیک؛ الزامی در گذار به مرحله نوین پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
193 - 204
حوزههای تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک قدرت منطقه ای با پتانسیل های مؤثر بازیگری در عرصه های بین المللی، ضمن اثرپذیری از دگرگونی های روابط بین الملل، به دنبال تأثیرگذاری بر روابط و ساختارهای موجود است. جغرافیای وسیع و متمایز ایران، منابع عظیم انرژی در داخل و اطراف ایران، ترکیب و کیفیت ساختار جمعیتی جوان و مستعد، انسجام ایدئولوژیک، عمق و گستردگی حوزه نفوذ فرهنگی، موقعیت منحصر به فرد ژئوپلیتیک با تأثیرات متقابل استراتژیک بر تحولات منطقه ای و سایر مزایای نسبی متعدد، از جمله ویژگی های شاخص ایران در فضای بین المللی است. با وجود این، ثبات و تأمین امنیت داخلی و خارجی، رشد و توسعه اقتصادی، ارتباطات گسترده با حوزه های نفوذ نرم افزاری و تأثیرگذاری بر تحولات منطقه ای و فرامنطقه ای ایران، در شرایطی تحقق می یابند که جمهوری اسلامی ایران، توسعه پایدار و تعاملات داخلی و خارجی خود را در قالب یک استراتژی جامع و متکی بر واقعیت های جغرافیایی و ژئوپلیتیک، با تکیه بر مزیت های نسبی کشور، طراحی و تدوین کند. این مهم از دیدگاه جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک، بیانگر یک طراحی استراتژیک با عنوان استراتژی ژئوپلیتیک است که برای تبیین چرایی و چگونگی تدوین آن می توان گفت عبارت از یک جامع نگری عملیاتی با نگرش و رویکردهای استراتژیک مبتنی بر واقعیت های جغرافیایی مولد قدرت است؛ به گونه ای که با نگاهی فراگیر از دور به نزدیک و یا از بالا به پایین، بستر ورود به صحنه های قدرت را با حداقل هزینه و در بالاترین سطح ممکن با هدف بازنمایی و تأمین بهینه منافع همه جانبه کشور، فراهم کند. بر اساس یافته های تحقیق ج. ا. ایران در تهیه و تنظیم «الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت» تا آنجا که به محیط استراتژیک بیرونی مربوط می شود به ناچار باید سه واقعیت محوری را بپذیرد که عبارت اند از: ۱. تراکم تهدیدهای پیرامونی، ۲. مرزهای کنترل ناپذیر و ۳. فقدان چتر حمایتی بین المللی؛ زیرا این واقعیت های ارضی کشور ایران تأثیرات درازمدت بر امنیت، وحدت ملی و تمامی گستره ها به جای می گذارند و با تنظیم استراتژی ژئوپلیتیک بتواند به تأثیرگذاری خود در منطقه و نظام بین الملل به طور مؤثر ادامه دهد.
مدیریت بحران زلزله در مرحله قبل از وقوع با استفاده از مدل تصمیم گیری چند معیاره (مطالعه موردی: شهر بستان آباد)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
1167 - 1181
حوزههای تخصصی:
زلزله به عنوان عمده مخاطره طبیعی کشورمان را در زمره 10 کشور لرزه خیز جهان و پنجمین کشو رزلزله خیز آسیا قرارداده است. زلزله چه از لحاظ روانی و چه از لحاظ مالی به دلیل سرع توقوع وحجم تخریب، آثار ویرانگری را به همراه داشته است. بنابراین، با توجه به اینکه شمال غرب ایران در محل برخورد دو کمربند فعال زلزله ای قرار دارد، از مناطق لرزه خیز کشور به شمار می آید. در این میان، شهر بستان آباد در فهرست مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن (1382)، جزو 57 شهری است که خطر زلزله در آن ها خیلی زیاد ارزیابی شده است. در این تحقیق به کاربرد مدل تصمیم گیری چند معیاره (MCDM) در مدیریت بحران زلزله در مرحله قبل از وقوع در شهر بستان آباد پرداخته شد. معیارهای مهم در وقوع زلزله در نظر گرفته شد و از مدل تحلیل سلسله مراتبی برای وزن دهی به این معیارها استفاده گردید. در نهایت نقشه خطر وقوع زلزله تهیه گردید و مشخص گردید که پهنه ی با خطر خیلی زیاد در حوزه های شماره 1، 4، 7، 8، 9، 10، 11و 12 واقع شد. همچنین پهنه با خطر متوسط بیشترین مساحت یعنی 203544 مترمربع را به خود اختصاص داده است.
تحلیلی بر ساختار و محتوای صفحات گروه های پاپ کره ای(K-POP) در اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش تحلیلی بر ساختار و محتوای صفحات گروه های پاپ کره ای(K-POP) در اینستاگرام است.روش: این پژوهش از نظر هدف در زمره تحقیقات کاربردی است و از روش تحلیل محتوای کمی استفاده شده است. در تحلیل محتوای کمی با استفاده از دستورالعمل کدگذاری به بررسی ساختار و محتوای پلتفرم اینستاگرام پرداخته شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل صفحات گروه های پاپ کره ای در پلتفرم اینستاگرام تشکیل می دهد که تعداد آنها بیش از 1000 صفحه فعال و غیر فعال می باشد. در این جامعه نمونه گیری از نوع تصادفی ساده است. بنابراین تعداد نمونه به دست آمده در این پژوهش 50 صفحه اینستاگرامی است که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد و با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی و کدگذاری داده ها به منظور دستیابی به نتایج قابل تحلیل مورد مطالعه قرار گرفت و سپس به وسیله نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل داده ها انجام شد. پس از بررسی های انجام شده، داده های به دست آمده در 120 کد و کدهای مذکور سرانجام در 6 مقوله و 31 زیرمقوله مرتبط با مقولات دسته بندی شدند.یافته ها: . نتیجه کدگذاری و تحلیل محتوای کمی مقوله محتوای صفحات اینستاگرامی نشان داد که 6درصد مقوله محتوای صفحات اینستاگرام را زیرمقوله همجنسگرایی، 10درصد از مقوله محتوا را زیرمقوله خشونت کلامی و رفتاری، 4 درصد را زیرمقوله شیطان پرستی، 30 درصد از مقوله محتوا را زیرمقوله خوش گذرانی و تجملات و در نهایت 50 درصد از مقوله محتوای صفحات را زیرمقوله توجه به مدگرایی، زیورآلات و پوشش تشکیل داده است.نتیجه: نتایج بررسی ها نشان داد که 35 درصد مقوله «اصول و قواعد مطرح شده در صفحات گروه کی پاپ» به زیرمقوله اغراق و بزرگ نمایی، 0/5 درصد به زیرمقوله سلامتی و زیبایی، 22 درصد به زیرمقوله احساسات و عواطف، 13 درصد به زیرمقوله سرایت روانی، 9 درصد به زیرمقوله ارزش های انسانی، 7 درصد به زیرمقوله ارائه دلایل منطقی و درنهایت 10 درصد به زیرمقوله سایر اصول تعلق داشت که بیشترین درصد متعلق به اغراق و بزرگ نمایی و کمترین درصد مربوط به سلامت و زیبایی بوده است. نتیجه اینکه حضور و دنبال کردن کاربران جوان از صفحات اینستاگرامی گروه های کی پاپ، بر اساس زمینه های روانی و اجتماعی مختلف و متفاوتی انجام می شود که باعث می شود انگیزه ها و اهداف متفاوتی را از دنبال کردن این صفحات جستجو کنند. آنها بر اساس انگیزه ها و منافع خود از این شبکه ها استفاده می کنند و فعال هستند و صفحات گروه های کی پاپ تاثیرات مخربی بر سبک زندگی آنها خواهد داشت.
تحلیل عوامل رفتاری و غیررفتاری مؤثر بر قیمت مسکن و تورم در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای اقتصادی (رشد و توسعه پایدار) سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
123 - 145
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر اثر قیمت مسکن بر تورم با تأکید بر عوامل رفتاری و غیررفتاری شامل عوامل درون بخشی و برون بخشی مؤثر بر قیمت مسکن در ایران مورد بررسی قرار می دهد. بدین منظور متغیرهای رفتاری سرمایه گذاران شامل رفتار توده وار و خوش بینی بیش از حد اندازه گیری شده است، سپس سیستم معادلات شامل معادلات قیمت مسکن و تورم تدوین گردید. معادلات قیمت مسکن و تورم در ایران طی دوره زمانی فصل اول 1380 تا فصل اول 1399 با بکارگیری سیستم معادلات به ظاهر نامرتبط (SUR) برآورد گردید. نتایج عوامل درون بخشی حاکی از اثر مثبت قیمت زمین و تعداد واحدهای ساختمانی تکمیل شده بر قیمت مسکن است. از طرفی عوامل برون بخشی شامل؛ قیمت ارز و نقدینگی به ترتیب اثر منفی و مثبت بر قیمت مسکن داشته اند. از میان دو عامل رفتاری، رفتارتوده وار بر قیمت مسکن اثر مثبت داشته و خوش بینی بیش از حد اثر معناداری نداشته است. همچنین نرخ رشد جمعیت و نرخ رشد درآمد سرانه اثر منفی بر نرخ تورم داشته اند. رفتار توده وار سرمایه گذاران در بخش مسکن نیز به طور غیرمستقیم و از طریق قیمت مسکن می تواند به افزایش نرخ تورم منجر شود.
شناسایی مؤلفه های مؤثر بر مدیریت استعداد به روش تحلیل مضمون در شرکت پخش فرآورده های نفتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی در صنعت نفت و انرژی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۲
295 - 314
هدف از پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های مؤثر بر مدیریت استعداد در شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی ایران با استفاده از روش تحلیل مضمون است. در این پژوهش از مقالات، منابع کتابخانه ای و با بهره گیری از نظرات خبرگان و کارشناسان شرکت و همچنین خبرگان دانشگاهی در عرصه مدیریت استعداد استفاده شده و با روش تحلیل مضمون به کدگذاری و استخراج مؤلفه های اصلی پرداخته شده و سپس روابط بین مؤلفه های استخراج شده به صورت مدل نشان داده شده است. در این تحقیق 15 نفر از مدیران ارشد شرکت و استخراج شاخص ها با روش نمونه گیری هدفمند و تجزیه وتحلیل داده ها با نرم افزار اطلس و سپس بکارگیری مراحل پنج گانه تحلیل تم شامل آشنایی با داده ها، ایجاد کدهای اولیه، شکل گیری تم های فرعی، تعریف و نامگذاری تم های اصلی و تهیه گزارش است. در نتایج تحقیق مشاهده می شود که مدیریت استعداد روشی برای ارتقای عملکرد کارکنان و ایجاد همدلی بین کارکنان و سرپرستان برای رسیدن به بهترین روش برای جذب، توسعه و حفظ نیروی انسانی در سازمان است
بررسی سرریز های بازده و تلاطم میان صنایع منتخب بازار سهام ایران: رویکردهای TVP-VAR Extended Joint و DCC-GARCH(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدل سازی اقتصادی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
135 - 165
حوزههای تخصصی:
اطلاعات مربوط به سرریز شوک ها و نوسانات بین دارایی های مالی، نقشی حیاتی در مدیریت ریسک برای سرمایه گذاران ایفا می کند. این مقاله با هدف ارائه تحلیل پویایی سرریز بازده و تلاطم میان شبکه ای از 15 صنعت متفاوت در بورس اوراق بهادار تهران، در بازه زمانی بین 20 مهر ماه 1388 تا 26 اردیبهشت ماه 1403 انجام شده است. در این مقاله، از چارچوب خودرگرسیون برداری اتصال مشترک بسط یافته با پارامترهای زمان متغیر (TVP-VAR Extended Joint) برای تحلیل سرریزهای بازده و از رویکرد همبستگی شرطی پویا (DCC-GARCH) برای بررسی سرریزهای تلاطم استفاده می شود. یافته های این مطالعه نشان می دهد که اولاً شوک های بازده و تلاطم موجود در شبکه لزوماً با یکدیگر برابر نیستند؛ ثانیاً میزان ریسک سیستمیک حاصل از انتقال تلاطم، بیانگر ارتباطات تنگاتنگ و پیچیده بین صنایع نسبت به انتقال بازده است و ثالثاً علاوه بر صنعت سرمایه گذاری که بزرگ ترین انتقال دهنده شوک های بازدهی و تلاطم در بین صنایع مورد بررسی است، صنایع دارویی، ساخت وساز و غذایی نیز در هر دو رویکرد به عنوان فرستنده خالص شوک و نوسانات ظاهر شده اند. درنهایت، وجود یک رابطه هم حرکتی پویای قوی بین فلزات اساسی و کانی های فلزی طی دوره مورد مطالعه تأیید شد.
حجیت گزاره های ارشادی در استنباط حکم شرعی در فقه تربیت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های اصولی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۸
43 - 76
حوزههای تخصصی:
مسئله مقاله حاضر که در علم اصول، کامل و مستقل به آن پرداخته نشده است، بررسی جایگاه گزاره های ارشادی در استنباط احکام شرعی در فقه تربیت است.مراد از گزاره های ارشادی آموزه هایی است که از جایگاه نُصح مولی به جهت مصالح افراد صادر شده اند که در نگاهی همراه با بعث نبوده و ثواب و عقاب ندارد و از این رو در نگاه مشهور دلیل برای استنباط حکم شرعی قرار نمی گیرد. از طرفی دیگر بسیاری از گزارهای تربیتی دین دارای معیارهای مذکور بوده که باید از دایره استنباط نظر شرعی دین خارج شده و در اثر آن استنباط فقه تربیتی اسلام با مشکل بزرگی مواجه می گردد.نوشته حاضر علاوه بر معرفی اندیشمندان مخالف با نظر مشهور، به نقد ادله عقلی آن نظر مشهور پرداخته است.استحاله ذاتی وجود حکم شرعی در خطاب ارشادی، محذوریت های عقلی مانند لغویت و تسلسل، خارج بودن مباحث دنیوی و منطقه الفراغ از قلمرو دین و تناسب نداشتن حکم شرعی با جایگاه نصیحت و ارشاد ادله ای است که نقد شده است.در نتیجه، به طور اصل اولیه ، شان ارشادی مولی با شان تشریع او قابل جمع بوده و گزاره ارشادی علاوه بر ارشاد،کاشف از حکم شرعی است ومی تواند در فقه تربیت منبع استنباط حکم شرعی قرار گیرد.
پیش فرض فقهی و بسترهای پیدایش آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
26 - 1
حوزههای تخصصی:
پیش فرض های هر نظریه ی علمی، مجموعه ای از هنجارهای پیشاتفسیری هستند که در پردازش و صورت بندی اصل نظریه نقش مؤثری ایفا می کنند و در ضمن تفسیر و تحلیل مسایل فرعی و استنتاج نتایج آن مورد ملاحظه و مراعات واقع می شوند. کارکرد پیش فرض ها، حفظ انسجام درونی نظریه و توجیه نظری نتایج آن و ارتباط معنادار آنها با یکدیگر است. بر این اساس پیش فرض های فقهی مفروضاتی پیشینی هستند که فقیه بر اساس آن ها چهارچوب نظریه ی فقهی خود را سازماندهی می کند و در مرحله ی تفسیر نصوص شرعی و استنباط احکام فرعی به آنها وفادار می ماند. پیش فرض های فقهی عمدتاً محصول برداشت کلی فقیه از شریعت و انتظاری است که وی از مجموعه ی قواعد و احکام آن دارد. از این رو باید تمایز پیش انگاره های فقیهان را یکی از اساسی ترین عوامل اختلافات فقهی به شمار آورد. این تحقیق با روش توصیفی - تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای، بعد از تبیین معنای پیش فرض فقهی و اهمیت شناخت آن به این نتیجه رسیده است که پیش فرض های فقهی علاوه بر ویژگی های روانی و دامنه ی اطلاعات فقیه، تحت تأثیر عواملی خارجی چون: محیط آموزشی، تربیت خانوادگی و شرایط فرهنگی، سیاسی و اقتصادی شکل می گیرند. با توجه به اهمیت موضوع و نبود تحقیقی جامع در این خصوص، بررسی چنین موضوعی ضروری به نظر می رسد.
تحلیل شبکه معنایی واژه «خاب» با تکیه بر تفسیر فریقین و جانشین های معنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه شبکه معنایی واژگان، یکی از روش های پژوهش در قرآن کریم است. در این روش، با انتخاب کلمات یا عبارات کلیدی، به بررسی معنای هر واژه در ارتباط با سایر واژه ها و مفاهیم مرتبط پرداخته می شود. واژه «خاب» پنج بار در قرآن کریم به کار رفته است و از نظر لغوی و تفسیری حاوی مفاهیمی مهم و متنوع است. این واژه که با موضوعاتی همچون وعده و وعید، تحقق اهداف و عاقبت اعمال مرتبط است. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی، به بررسی تفاسیر مختلف ذیل این واژه و جانشین های آن در منابع تفسیری و لغوی پرداخته است. مطالعات نشان می دهد که مفهوم محوری واژه ی«خاب» بر پایه ی ناامیدی در نتیجه ناکامی و عدم تحقق آرزوهاست که نتیجه ی طبیعی انحراف از مسیر صداقت، عدم خلوص، ظلم، سرکشی، دشمنی با خدا تلقی می شود. اختلاف موجود در تفاسیر، ناشی از تفاوت در برداشت های زبانی، مفهومی وعدم توجه به سیاق و عدم تمایز میان واژگان مترادف است. در واقع این واژه، به وضعیتی اشاره می کند که فرد از دستیابی به هدف یا خواسته ی خود باز می ماند و دچار ناامیدی می شود لذا بیشتر بر مفهوم از دست دادن شیء، آرزو، طلب و... دلالت می کند که در نهایت موجب ناامیدی می شود. این حالت زمانی رخ می دهد که فرد به موضوعی نادرست و ناصواب دل بسته و در صورت نرسیدن به آن، حالت ناامیدی بر او غلبه می کند.
واکاوی راهبرد خودکفایی و تهدید امنیت آبی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۴
104 - 124
حوزههای تخصصی:
خودکفایی در محصولات اساسی همواره یکی از اهداف اصلی نظام جمهوری اسلامی ایران بوده است که از ابتدای انقلاب اسلامی در قوانین و اسناد بالادستی ایران انعکاس یافته است. هدف از این پژوهش، واکاوی سیاست خودکفایی و تأثیر آن بر منابع زیستی و امنیت آبی ایران است. به طور کلی، راهبرد خودکفایی با هدف مقاوم سازی اقتصاد و کاهش آسیب پذیری ایران در برابر تهدیدات خارجی تصمیم سازی و سیاستگذاری شده است. در این راستا، سیاست امنیت غذایی، کشاورزی محور اشتغال زایی و توسعه، خوداتکایی و اقتصاد مقاومتی هم پوشانی زیادی با راهبرد خودکفایی داشته است. سوال اصلی پژوهش این است که سیاست خودکفایی چه تأثیری بر امنیت آبی ایران داشته است. صورت بندی فرضیه پژوهش بیان می کند که سیاست و راهبرد خودکفایی زمینه ساز تهدید امنیت آبی ایران شده است و ادامه این سیاست موجب تشدید خطرات محیط زیستی شده و می تواند امنیت ملی ایران را تهدید کند. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی انجام شده و داده های مورد نیاز تحقیق از اسناد و قوانین بالادستی ایران و به ویژه شش برنامه پنج سال توسعه جمهوری اسلامی ایران اخذ شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که سیاست خودکفایی نه تنها به اهداف خود دست نیافته است بلکه زمینه ساز تهدید امنیت آبی ایران شده است که ادامه این روند می تواند امنیت ملی ایران را نیز تهدید کند.
تأملی بر ضمانت اجراهای بین المللی کیفری نسبت به اشخاص حقیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی نسل های مختلف ضمانت اجراهای بین المللی کیفری نمایانگر فراز و فرودهایی است که روند تکاملی داشته و به تدریج به سمت ضمانت اجراهای اصلاحگرایانه و بازپرورانه حرکت نموده اند. این نوشتار به بررسی توصیفی تحلیلی تحول تدریجی ضمانت اجراهای بین المللی کیفری پرداخته است که در اساسنامه ها و آرای قضایی دیوان های بین المللی کیفری متبلور شده اند. ضمانت اجراهای نسل اول (اعدام، حبس ابد و حبس های زمان مند)، ضمانت اجراهای نسل دوم (حبس) و نسل سوم و چهارم ضمانت اجراهای بین المللی مشتمل بر ضمانت اجراهای کیفری و مدنی می شوند که در قالب انواع حبس ها، مصادره اموال و محکومیت های مالی قابل اعمال اند. امروزه اساسی ترین ضمانت اجرای بین المللی کیفری، حبس شامل (حبس ابد و حبس های زمان مند) است که در ماده 77 اساسنامه دیوان کیفری بین المللی به آن اشاره شده است. برخلاف تصور غالب، ضمانت اجراهای کیفری بین المللی از جدیت و قطعیت لازم برخوردار هستند. این بدین معناست که حتی اگر مراجع داخلی بنابر دلایلی عاجز از رسیدگی و محاکمه مجرمین بین المللی باشند، این امر باعث معافیت مجرم از مجازات نگردیده، بلکه دیوان کیفری بین المللی وارد عمل شده و اقدام به تعقیب پرونده می نماید.
خوانش پسااستعماری رمان "المرأة والوردة" اثر محمد زفزاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف و مقدمه: در طول تاریخ، فرآیند استعمار با سلطهٔ نظامی، استثمار اقتصادی و نفوذ فرهنگی همراه بوده است. استعمارگر (غرب)، از یک سو، با سرکوب استعمارزدگان (شرق) هویت فرهنگی آنان را زیر سؤال می برد و، از سوی دیگر، فرهنگ خود را به عنوان الگوی برتر به شرقی ها تحمیل می کند. این تفکر، که بومیان استعمارزده به خاطر فرهنگ عقب افتاده ای که دارند نیازمند تمدن و تربیت استعمارگر هستند، سبب شکل گیری گفتمان استعمار می شود. در مقابل، ادبیات پسااستعماری تلاش دارد تا این اعمال سلطهٔ غرب را نامشروع اعلام کند. هدف ادبیات پسااستعماری یافتن راهی برای مقابله با نفوذ و گسترش گفتمان استعمار و دگرگون سازی بازنمایی غرب از شرق است. بحث اصلی ادبیات پسااستعماری پرداختن به پیامدهای پسااستعماری پس از رسیدن به استقلال است. این پیامدها عبارت اند از: بحران هویت فرهنگی، خطر نابودی فرهنگ و تاریخ پیشینیان، آوارگی و مهاجرت بومیان، فرودستی زنان... . محمد زفزاف، رمان نویس مراکشی، در رمان «المرأه والورده»، ضمن اشاره به پیامدهای استعمار بر جوامع مستعمره و به حاشیه رانده شدن آنان، به مشکلات مهاجری می پردازد که تحت تأثیر نگرش اروپامحوری برای دست یابی به یک زندگی آسوده در آرمان شهری رؤیایی، همچنین جبران حس حقارت و حاشیه بودگی به کشوری غربی مهاجرت می کند. روند افزایشی پدیده مهاجرت ایرانیان به کشورهای غربی و بروز پیامدهای فرهنگی مربوط به آن، همچنین ناشناخته بودن محمد زفزاف، به عنوان رمان نویسی مراکشی در میان جامعه ادبی و دانشگاهی ایران، ضرورت انجام چنین پژوهشی را روشن می سازد. حال که ناگزیر جوامع با پیامدهای پسااستعماری روبه رو هستند و راهی برای بازگشت به گذشته و تغییر شرایط وجود ندارد، باید ببینیم در این وضعیت برای عبور از این پیامدها چه راه حلی می توان یافت؟ آیا بایستی دربست تسلیم فرهنگ غربی بشویم؟ یا به سوی فرهنگ گذشتهٔ خود بازگردیم؟ و یا اینکه با ایجاد تعامل به آمیختگی فرهنگی برسیم؟ به همین مناسبت، قصد داریم در این پژوهش با بررسی رمان محمد زفزاف دریابیم که او برای عبور از این پیامدها چه رویکردی را پیش می گیرد.
روش شناسی: پژوهش حاضر تلاش دارد تا با شیوه توصیفی-تحلیلی و بهره گیری از نظریات مطرح شده در حوزه پسااستعماری به بررسی مؤلفه های پسااستعماری در رمان «المرأه والورده» محمد زفزاف بپردازد. برای یافتن پاسخ پرسشی که در بالا طرح شد، باید به مباحثی چون تقابل خود و دیگری، فضای سوم هومی بابا، آمیختگی فرهنگی، دورگه بودگی، بحران هویت فرهنگی بپردازیم.
یافته ها: زفزاف در ترسیم فضای سوم به دیدگاه هومی بابا نزدیک می شود. او نیز فضای سوم را جایی با این ویژگی ها می داند؛ جایی که در آن تقابل های دوتایی برساخته غرب کم رنگ شود؛ فضای امنی که استعمارزده به عنوان دیگری تلقی نگردد؛ جایی که آوای چندصدایی به گوش برسد... . زفزاف این فضا را به شکل ساحلی به تصویر می کشد که مسافرانش از سرزمین هایی با فرهنگ هایی متفاوت در صلح و آرامش در کنار یکدیگر به سر می برند. در این داستان، آمیزش میان شرقی و غربی به مثابه ارتباط میان فرهنگ ها و نماد رسیدن به دورگه بودگی و آفرینش هویت جدید شمرده می شود. نویسنده، برای ترسیم بحران هویت فرهنگی شخصیت اصلی داستان، او را فردی اسکیزوفرنیک نشان می دهد که گاه و بی گاه درگیر توهمات است. البته نویسنده با نگاهی روان کاوانه در قالب همین توهمات به احساس حقارت و حاشیه بودگی استعمارزده اشاره می کند و با این شیوه پیامدهای استعماری چون بحران هویت و فرودستی زنان را برجسته می سازد. رویکرد نویسندهٔ رمان این گونه است که وقتی ذهنیت استعمارزده دگرگون شود و از مهاجری سرکوب شده به مهاجری آگاه بدل گردد، با ورود به فضای سوم و رسیدن به آگاهی دورگه و یافتن هویتی جدید می تواند خود را در بهشت عدن ببیند و احساس خوشبختی کند.
بحث و نتایج: از نگاه محمد زفزاف، فرد استعمارزده ای که ناگزیر در زندگی خود با تقابل های گوناگونی چون خود و دیگری، فرادست و فرودست، غرب و شرق، مرد و زن روبه رو می شود، در گام نخست باید با نپذیرفتن بازنمایی غرب از شرق و کنارگذاشتن عینک برتربینی غرب از حس بردگی در برابر غرب رها شود. مهاجر استعمارزده، در صورتی که فاقد آگاهی دورگه باشد، ممکن است با جداشدن از هویت فرهنگی خودش دچار اسکیزوفرنی فرهنگی شود، اما اگر هویت و تاریخ خودش را فراموش نکند، می تواند از پیامدهای اسکیزوفرنی فرهنگی در امان بماند. استعمارزده برای اینکه بتواند در برابر الگوی تک صدایی استعمار بایستد و خودش را ابراز کند، باید قلم به دست گیرد و تاریخش را روایت کند، زیرا، در سکوت استعمارزده، استعمارگر با روایت تاریخ به شیوهایی که خود صلاح می داند، تاریخ را آنگونه روایت می کند که خود می خواهد. امروزه، فارغ از همهٔ غوغاهای سیاسی، طرفین فرآیند استعمار تنها با پذیرش تفاوت های یکدیگر، فراموش کردن تقابل فرادست و فرودست، ورود به فضای سوم و آمیختگی فرهنگی، همچنین یافتن هویت ترکیبی جدید می توانند در آرامش زندگی کنند.
Consciousness, Subjective Facts, and Physicalism – Fifty Years since Nagel’s Bat(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The existence of subjective facts in the epistemic sense defined by Thomas Nagel’s famous article, “What is it like to be a bat?” might be taken to support an anti-physicalist conclusion. I argue that it does not. The combination of nonreductive physicalism and teleo-pragmatic functionalism is not only consistent with such subjective facts but predicts their existence. The notion that conscious minds are self-understanding autopoietic systems plays a key role in the argument. Global Neuronal Workspace Theory is assessed in terms of its potential to answer David Chalmers’ Hard Problem of consciousness. A suggestion is made for augmenting the theory that involves another sense in which facts about conscious experience are subjective. The idea of conscious minds as self-understanding systems again plays an important role.
پیش بینی نشانه های اضطراب اجتماعی براساس سیستم های مغزی-رفتاری با میانجی گری نشخوار فکری و دشواری درتنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۵)
211 - 222
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی نشانه های اضطراب اجتماعی بر اساس سیستم های مغزی-رفتاری با میانجی گری نشخوار فکری و دشواری در تنظیم هیجان بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد واحد قم در سال ۱۴۰۲ تشکیل دادند. تعداد افراد نمونه ۳۱۰ نفر بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورداستفاده، پرسشنامه های اضطراب اجتماعی (SPIN) کانور و همکاران (۲۰۰۰)، نشخوار فکری (RRS) نولن هوکسیما و مورو (1991)، دشواری در تنظیم هیجان (DERS) گرتز و رومر (2004) و سیستم های بازداری و فعال سازی رفتاری (BIS/BAS) کارور و وایت (۱۹۹۴) بود. تجزیه وتحلیل داده ها به روش معادلات ساختاری انجام گرفت. یافته ها نشان داد که مدل آزمون شده از برازش مطلوبی برخوردار است. اثر مستقیم سیستم های بازداری و فعال سازی رفتاری بر نشانه های اضطراب اجتماعی معنی دار بود (001/0p<). همچنین در رابطه ی بین فعال سازی رفتاری با نشانه های اضطراب اجتماعی، نشخوار فکری و دشواری درتنظیم هیجان نقش میانجی را به ترتیب در سطوح معناداری 001/0 داشتند. بنابراین، با توجه به رابطه معنی دار سیستم های مغزی-رفتاری با نشانه های اضطراب اجتماعی و همین طور نقش میانجی نشخوار فکری و دشواری در تنظیم هیجان درمانگران و مشاوران می توانند در مسیر بهبود سیستم های مغزی-رفتاری در راستای کاهش سطح نشخوار فکری و دشواری در تنظیم هیجان مناسب دانشجویان حرکت کنند.
بررسی تحلیلی «معنا» به عنوان متعلَق ادراک وهمی و نقش آن در شکل گیری روش و معرفت تجربی از دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت سینوی سال ۲۸ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۱
25 - 52
حوزههای تخصصی:
ابن سینا وظیفه اصلی قوه واهمه را ادراک «معانی» می داند و بالتّبع سایر کارکردهای این قوه باید در پرتو این نوع ادراک تبیین شود. مقصود اولیه و مشهور او از «معنا» امری ذاتاً نامحسوس است که در محسوسات جزئی تحقق دارد و مصادیق مختلف آن به نوعی قابل اندراج تحت دوگانه موافقت (ملائمت) و مخالفت (منافرت) اند؛ به این جهت می توان میان این دسته از معانی و عوارض خاصه موجود ارتباط برقرارکرد؛ البته با این تفاوت که معانی هیچگاه حالت اضافی خود نسبت به امر محسوس را، نه در مقام تحقق و نه در مقام تصور، ازدست نمی دهند؛ بااین حال ابن سینا مقصود دیگری از معنا را نیز به عنوان متعلَق ادراک واهمه مدنظر داشته است. این معنا همان ارتباط و نسبت میان صور محسوس است که از اشیاء و هویات محسوس خارجی ادراک می گردد. چنین معنایی در عین نامحسوس بودن، برخلاف معنای اول، برگرفته و قابل فروکاست به محسوسات است. مبتنی بر سنخ دوم معنا، می توان چگونگی تعمیم یافتن حکم محسوسات به امور نامحسوس را در وهمیات تبیین کرد. همچنین این تعمیم بخشی در حوزه اشیاء محسوس و ویژگی های آن ها موجب شکل گیری استقرا می گردد. باتوجه به اینکه ابن سینا تجربه را حاصل اجتماع استقرای حسی و قیاس عقلی می داند، می توان نتیجه گرفت که واهمه و معانی ادراکی آن در شکل گیری روش و معرفت تجربی نقشی محوری ایفا می کنند.
روش های تربیت عقلانی از نگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت سینوی سال ۲۸ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۱
205 - 227
حوزههای تخصصی:
انسان به عنوان موضوع تربیت دارای تعقل و تفکر است و تفکر از ویژگی های بنیادین و ذاتی انسان و وجه تمایز او از سایر موجودات است. یکی از عوامل مؤثر در تعلیم و تربیت پرورش و تقویت نیروی عقل است؛ به همین دلیل در اندیشه های اسلامی به تربیت عقلانی جدّاً توجه شده است. هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین روش های تربیت عقلانی در اندیشه ابن سینا است. برای دستیابی به این هدف از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است. جامعه تحقیق شامل آثار ابن سینا است که از میان آن ها مطالب مرتبط با مبانی فلسفی تربیتی، روش های تربیت عقلانی به صورت هدفمند انتخاب شده اند. یافته ها حاکی از آن است که روش های تربیت عقلانی باید در امتداد اهداف و اصول و مطابق با آن ها باشد و مُتِرَبیان را جهت انتخاب راه عقلانی صحیح و غنی سازی مراتب عقل تا رسیدن به هدف غایی تربیت عقلانی که همان قُرب الهی است هدایت کنند. این روش ها شامل پرورش خلاقیت (ایجاد فضای خلاق)، پرورش تعقل ( با بازی و گفت وگوی استدلالی)، گفت وگوی پرسش محور، مشارکت جویی، مهار طغیان های نفسانی، شهود عقلی و روش پارسایی بودند که شناسایی و تبیین شدند. به کارگیری روش های فوق الذکر می تواند در بسترسازی و هموارکردن تربیت عقلانی در نظام آموزشی مؤثر باشد.
مفهوم «تغییر اساسی » در قواعد مبدأ، با نگاهی به موافقت نامه قواعد مبدأ سازمان جهانی تجارت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانشنامه حقوق اقتصادی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
98 - 122
حوزههای تخصصی:
مفهوم "تغییر اساسی" در تعیین منشأ کالاهایی که در چندین کشور تولید می شوند، نقشی حیاتی ایفا می کند و بر اعطای ترجیحات تجاری و اعمال تدابیر مختلف دولتی بر این کالاها تأثیر بسزایی دارد. این مفهوم در قلب قواعد مبدأ قرار گرفته و به عنوان ابزاری برای تشخیص کشوری که یک کالا واقعاً در آن تولید شده است، عمل می کند. در دنیای پیچیده تجارت جهانی، جایی که زنجیره های تأمین جهانی و تولیدات چندملیتی به امری رایج تبدیل شده اند، تعیین منشأ کالاها به چالشی مهم تبدیل شده است. مفهوم تغییر اساسی، با تأکید بر تحولات اساسی در فرآیند تولید، به حل این چالش کمک می کند و شفافیت و عدالت را در تجارت بین المللی تقویت می نماید.برای ارزیابی اینکه آیا یک محصول دچار تحولات اساسی شده و واجد شرایط دریافت وضعیت مبدا است یا خیر، چندین معیار فرعی یا مکمل شامل تغییر در طبقه بندی تعرفه ای، آزمون ارزش افزوده، و معیارهای فرآیند تولید خاص در نظام های حقوقی مختلف و موافقت نامه های تجاری به کار گرفته می شوند .هدف این پژوهش بررسی مفهوم و کاربرد این معیارها در سیستم های قواعد مبدأ، با تأکید ویژه بر رویکرد حقوق ایران، خواهد بود. همچنین، به چگونگی اعمال مفهوم تحولات اساسی و معیارهای فرعی آن در موافقت نامه قواعد مبدأ و آخرین پیش نویس تلفیقی کارگروه هماهنگ سازی قواعد مبدأ سازمان جهانی تجارت می پردازد. نتایج این پژوهش می تواند به عنوان مبنایی برای اصلاح و بهبود قوانین و مقررات مرتبط با قواعد مبدأ در ایران و سایر کشورها مورد استفاده قرار گیرد.
اصل صلاحیت جهانی در حقوق جزای بین الملل و کود جزای افغانستان
منبع:
دانش حقوقی سال دوم بهار ۱۴۰۳ شماره ۳
۷۰-۵۰
حوزههای تخصصی:
از مباحث اساسی در حوزه حقوق جزای بین الملل، اصل صلاحیت ها است که به لحاظ قلمرو مکانی و فراتر از آن به صلاحیت های سرزمینی، شخصی، حمایتی و جهانی تقسیم می گردد. اصل صلاحیت جهانی با توجه به تکمیلی بودن صلاحیت دیوان جزای بین الملل، در راستای تعقیب و محاکمه جناتیکاران بین المللی و حفاظت از نظم و امنیت کشورها در سطح داخلی و بین المللی برای محاکم ملی دولت ها تاسیس شده است. به موجب این اصل تمامی کشورها حق محاکمه جنایتکاران بین المللی را دارد و با توجه به فرعی بودن آن با شرایط خاص و در صورت نبود سایر صلاحیت ها، توسط محاکم داخلی دولت ها قابل تطبیق است. در این پژوهش تلاش براین است که با روش کتابخانه ای به بررسی صلاحیت جهانی، مبانی و شرایط اجرای آن از منظر اسناد بین المللی و حقوق جزای افغانستان پرداخته و این اصل مورد توصیف و بررسی قرار گیرد. پذیریش این اصل همانند عضویت در اساسنامه رم اختیاری بوده و به همین دلیل رویه واحدی از سوی کشورها در زمینه پذیریش و جرایم تحت شمول این صلاحیت وجود ندارد و لذا در مقام تطبیق با چالش های حقوقی و غیرحقوقی مواجه است اما در مجموع نمونه های عملی این اصل حاکی از کارکرد موثر آن در زمینه مبارزه با جرایم بین المللی به ویژه برای کشورهای ضعیف است.