مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۸۱ تا ۳٬۳۰۰ مورد از کل ۵۲۴٬۵۹۵ مورد.
منبع:
مطالعات راهبردی بسیج سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۳
101 - 129
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی از انجام پژوهش حاضر ارائه الگوی ارتقاء تاب آوری گروه های جهادی است.طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: . این پژوهش از نظرروش، پژوهشی کاربردی است و در گام اول به شکل کیفی و با استفاده از روش نظریه زمینه ای داده بنیاد انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را خبرگان، مدیران ارشد و تصمیم سازان کشور که در حوزه کاری نهاده ای مردم پایه و گروه های جهادی دارای سابقه اجرایی در بخش مدیریتی کلان کشور هستند، تشکیل می دهند. در گام دوم جهت تعیین نوع و میزان تاثیرگذاری مولفه ها بر یکدیگر از روش دیمتل استفاده شد.یافته های پژوهش: نتایج حاصل از پیاده سازی و تحلیل مصاحبه های انجام شده از خبرگان موضوعی نشان از تاثیر14 مقوله هسته بر ارتقاء تاب آوری گروه های جهادی دارد. 14 مقوله هسته از 66 مقوله فرعی و 255 کد مفهومی تشکیل شده است. مقوله های هسته در واقع عواملی اصلی هستند که سببب ارتقا تاب آوری در گروهای جهادی می شوند. موثرترین مقوله ها بر اساس روش دیمتل به ترتیب عبارتند از: انگیزه های معنوی، مدیر و اعضای انقلابی، داشتن هویت مستقل، مدیریت و برنامه ریزی صحیح، گروه های جهادی ترکیبی، ارتقاء سلامت روان و جسم، آموزش تاب آوری، تحقق خواسته های گروه های جهادی، جذب دائمی نیرو، فرهنگ سازی ، به روز رسانی روش های جهاد ،آگاه سازی مردم منطقه هدف، مشارکت مردمی، منابع مالی پایدار.نتیجه گیری: در نهایت بر اساس مدل بدست آمده مقوله محوری، شرایط علی، شرایط زمینه ای، شرایط راهبردی، و عوامل مداخله گر و پیامدهای ارتقاء تاب آوری در گروه های جهادی از متون مصاحبه ها استخراج گردید.نتایج حاصل از این پژوهش میتواند جهت سیاستگذاری های آتی این حوزه مورد استفاده قرار گیرد.
Problematization of political ontology in Islamic political thought in Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حمام های عمومی به مثابه «حوزه عمومی» در ایران عهد قاجار
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۰
89 - 106
حوزههای تخصصی:
حوزه عمومی، مکانی برای گفت وگو و نقد قدرت است که نخستین بار توسط یورگن هابرماس، به صورت تئوریک مطرح گردید. از دیدگاه وی پیشینه این موضوع در غرب، به سالن ها، قهوه خانه ها و مکان های عمومی برمی گردد. این موضوع در ایران معاصر نیز به مانند غرب دارای یک پیشینه تاریخی است. به گونه ای که این مکان ها و علی الخصوص، قهوه خانه ها، در ایران عهد قاجار، همواره به مثابه حوزه ای برای نقد قدرت و شکل گیری و تداوم جنبش مشروطه خواهی مطرح بوده است. در کنار قهوه خانه ها، یکی از مکان هایی که به مثابه یک حوزه عمومی در ایران این دوره (عهد قاجار) مطرح بوده و عمدتاً از سوی پژوهشگران نادیده گرفته شده است، حمام های عمومی است. این پژوهش با در نظر گرفتن موضوع فوق درصدد است تا به این پرسش پاسخ دهد، که حمام های عمومی چگونه به مثابه یک «حوزه عمومی» در ایران دوره قاجار نقش آفرینی می نمودند؟ یافته های پژوهش حاکی از این است که حمام های عمومی در ایران عهد قاجار، ورای تطهیر و نظافت، عملکردی به مثابه یک نهاد اجتماعی و به صورت یک حوزه عمومی بودند که بسیاری از اخبار و اطلاعات در آن ردوبدل و مورد کنکاش و نقد و گفت وگو قرار می گرفت. روش تحقیق در این پژوهش نیز، توصیفی- تحلیلی است و داده ها عمدتاً از مقالات و کتبی مرتبط، تهیه شده است.
شناسایی عوامل کلیدی و پیشران های موثر بر توسعه تفکر انتقادی مدیران دانشگاه فرماندهی و ستاد ارتش جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال ۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۳
53 - 83
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش باهدف شناسایی و تحلیل پیشران های کلیدی مؤثر بر توسعه تفکر انتقادی مدیران در دافوس آجا انجام شده است.روش: این مطالعه توصیفی - تحلیلی با رویکرد آمیخته با طرح اکتشافی متوالی انجام شده است. برای شناسایی عوامل کلیدی و پیشران های مؤثر بر توسعه تفکر انتقادی متون به صورت نظام مند مرور شد، علاوه بر آن، مصاحبه نیمه ساختاریافته با 19 تن از مدیران ارشد دافوس به عنوان مشارکت کنندگان پژوهش انجام شد. در بخش کیفی، داده ها با مکس کیودا تحلیل شد و برای اعتبار پژوهش، از ناظر بیرونی، مرور همتایان و آزمون کاپا استفاده شد که مقدار آن برابر با 0.79 به دست آمد. در بخش کمّی، پرسشنامه مقایسات زوجی (ماتریس اثرات متقابل) با نرم افزار میک مک، توسط همان 19 مدیر، وزن دهی و میزان اثرگذاری و اثر پذیری اندازه گیری شد.یافته ها: در بخش کیفی پیشران های توسعه تفکر انتقادی مدیران دافوس در چهار دسته کلی: عوامل فردی و شناختی؛ عوامل سازمانی؛ عوامل محیطی و عوامل استراتژیک شناسایی شد. در بخش کمّی پیشران «هوشمندی و بینش انتقادی» با وزن نهایی اثرگذاری مستقیم 33.3 و اثرگذاری بالقوه 42621 در رتبه اول قرار دارد. پیشران «فرهنگ دانشگاهی» نیز با وزن نهایی اثرگذاری مستقیم 33.3 و اثرگذاری بالقوه 42576 در رتبه دوم است.نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که توسعه تفکر انتقادی مدیران یک فرایند پیچیده و چندوجهی است که نیازمند توجه به تعاملات پویا بین پیشران ها است. پژوهش حاضر با ارائه مدلی جامع تر و دقیق تر، گامی نوآورانه در تحلیل و شناسایی پیشران های کلیدی این فرایند برداشته است و می تواند به بهبود کیفیت تصمیم گیری و عملکرد مدیران کمک کند.
بازشناسی پیشایندها و پسایندهای توسعه چابکی ذهنیِ مستعدان رهبری نظامی به کمک ترکیب تحلیل تماتیک و دیمتل فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال ۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۴
1 - 30
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: چابکی ذهنی برای رهبران نظامی حیاتی است و تأثیر زیادی بر اثربخشی آن ها در برنامه ریزی و اجرای عملیات های نظامی دارد. بنابراین، تقویت چابکی ذهنی رهبران مستعد، مسئولیت اساسی آموزش عالی در نیروهای مسلح است. این تحقیق به شناسایی عواملی که به بهبود چابکی ذهنی رهبران نظامی کمک می کند و نتایج ناشی از آن می پردازد.روش: این مطالعه از رویکرد توسعه ای-کاربردی با استفاده از روش های توصیفی-زمینه ای بهره می برد. داده ها از طریق تحقیقات میدانی و کتابخانه ای جمع آوری شده و با استفاده از تحلیل تماتیک و دیمتل فازی ( در محیط پایتون ۳.۱۱ ) تجزیه و تحلیل شده اند. این تحقیق بر ادبیات علمی مرتبط با چابکی ذهنی تمرکز دارد و یک پرسشنامه به ۱۵ فرمانده، مدیر و استاد متخصص در یک سازمان نظامی توزیع شده است.یافته ها: یافته ها نشان می دهد که متغیرهای هوش هیجانی، شایستگی اجتماعی، ویژگی های شخصیتی، توانایی های شناختی، تنوع تجربه، انطباق پذیری و انعطاف پذیری به ترتیب مهم ترین پیشایندهای توسعه چابکی ذهنی رهبران نظامی است و متغیرهای تصمیم گیری راهبردی، رهبری نوآورانه، حل بهینه مسئله، مدیریت مؤثر تغییر، پویایی و عملکرد تیمی و گرایش به یادگیری به ترتیب مهم ترین پسایندهای توسعه چابکی ذهنی رهبران نظامی هستند.نتیجه گیری: جمع بندی نشان می دهد با توسعه پیشایندهای چابکی ذهنی می توان فرماندهانی را پرورش داد که قادر به تصمیم گیری راهبردی، رهبری نوآورانه، حل بهینه مسئله، مدیریت مؤثر تغییر، پویایی و عملکرد تیمی و گرایش به یادگیری بیشتر در صحنه نبرد هستند.
اقتصاد سیاسی روابط جمهوری اسلامی ایران و عراق (فرصت ها و چالش ها)
حوزههای تخصصی:
استفاده از پتانسیل همسایگان نقش مهمی در توسعه اقتصادی دولت ها دارد. کشورهای موفق در حوزه توسعه اقتصادی از این پتانسیل نهایت بهره برداری را می کنند. وضعیتی که امروزه بر اقتصاد جنوب شرق آسیا حاکم است به خوبی بیانگر این مهم است. در این میان کشور ما نیز باید بتواند از پتانسیل همسایگی خود نهایت بهره-برداری را داشته باشد. بخصوص آنکه ایران در مرزهای آبی و خشکی خود همسایگان متعددی دارد. عراق یکی از همسایگانی است که طی بیش از دو دهه اخیر و پس از سقوط صدام روابط حسنه ای با ایران داشته است. این کشور با توجه به چالش های امنیتی و اقتصادی که پیش رو دارد هنوز نتوانسته در تولید کالا و تهیه بسیاری از خدمات خود نقش خودبنیاد داشته باشد و از این جهت نیازهای خود را از کشورهای دیگر رفع می کند. در این راستا پرسشی که در این میان مورد تاکید این پژوهش است از این قرار است: در مسیر تحقق توسعه اقتصادی، چه فرصت ها و چالش هایی در رابطه با عراق پیش روی جمهوری اسلامی ایران قرار دارد؟ این مقاله تلاش می کند تا نشان دهد در حالی که ایران در عراق از فرصت های اقتصادی شایان توجه ای برخوردار است، وجود برخی چالش ها و موانع سیاسی و امنیتی عملا سبب شده است تا ایران نتواند به نحو شایسته ای از روابط اقتصادی در عراق بهره مند شود. در راستای تحلیل فرضیه این پژوهش از چارچوب مفهومی دیپلماسی اقتصادی بهره خواهیم برد. روش این پژوهش هم توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری دادهها کتابخانه ای خواهد بود.
بررسی موانع آموزش معماری اسلامی در شرایط پاندمی کرونا با محوریت سنجش آموزش سازنده گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
240 - 262
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق شناسایی چگونگی کاربست شاخص ها در چهار بخش برنامه، محیط، تدریس و ارزشیابی سازنده گرا در آموزش معماری دانشگاه های هاروارد، اِی.اِی، بیلکنت و شیراز است، به گونه ای که با اتخاذ تصمیمات متناسب با شرایط آموزش مجازی معماری، دانشجویان در امر ساخت دانش هدایت شوند. این تحقیق با رویکرد کیفی، به روش تطبیقی و زمان مقطعی در دو بازه زمانی پیش و پس از شیوع کرونا انجام گرفته است. در روند پژوهش ابتدا شاخص های سازنده گرایی از مبانی نظری استخراج و پس از اعتباریابی توسط خبرگان به کمک ضریب نسبی روایی محتوا با حداقل 49/0، در سیستم آموزشی چهار دانشگاه منتخب دنیا موردمطالعه و مقایسه تطبیقی با الگوی جرج بردی، قرارگرفته اند. پس از تحلیل تطبیقی نمونه ها، از راهکارهای اتخاذ شده جهت ارائه الگویی برای آموزش مجازی سازنده گرا معماری استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد به روزرسانی مستمر برنامه آموزشی، تدریس مبتنی بر گفت وگو و تحقیق، استفاده از اساتید مهمان و دستیاران آموزشی و بازنگری آیین نامه های مربوط به آن ها، ایجاد محیط های تعاملی مجازی، کارآموزی های حرفه ای در کارگاه ها و برگزاری جلسات داوری آنلاین، مهم ترین مواردی هستند که می توان در جهت سازنده گرایی آموزش معماری به کار بست.اهداف پژوهش:مطالعه تطبیقی جهت شناخت ساختار آموزش مجازی معماری دانشگاه های منتخب در دوران همه گیری کووید 19.ارائه مدلی جهت کاربست شاخص های سازنده گرا در آموزش مجازی دانشگاهی ایران.سؤالات پژوهش:آموزش سازنده گرا در بخش های برنامه، محیط، تدریس و ارزشیابی شامل چه شاخص هایی است؟چه تدابیر و راهکارهایی جهت سازنده سازی آموزش مجازی معماری در دانشگاه های مورد بررسی به کار گرفته شده است؟
تجلیات تشبیه و تنزیه در هنر اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
612 - 624
حوزههای تخصصی:
تنزیه و تشبیه یکی از مباحثی است که پیوسته متکلمان به آن توجه داشته اند. تشبیه در لغت به معنای شبیه کردن، شبیه دانستن و اعتقاد به شباهت دو چیز با یکدیگر است و تنزیه به معنای منزه و مبراکردن، منزه و مبرادانستن و اعتقاد به نزاهت و مبرابودن چیزی از نقص و کمبود و مانند آن است. بحث ها و اختلاف نظرهای بسیاری در موضوع تشبیه و تنزیه موجب اختلافات بسیاری شده که چگونگی و میزان تأثیر تشبیه و تنزیه در هنر اسلامی ایران یکی از موضوعاتی است که باید برای محققان مشخص گردد. روش تحقیق در این پژوهش کیفی است و کوشش می شود که با استفاده از روش توصیفی، تحلیلی– تطبیقی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، داده ها به حصول نتیجه برسد. از یک سو، اهل حدیث و اشاعره و از سوی دیگر، معتزلیان با قرائت های کاملاً متفاوتی بدین آموزه نظاره کرده اند. گروه اول به سمت تشبیه و گروه دوم به سمت تنزیه سوق یافته اند. باتوجه به اینکه باورها و اعتقادات در شکل گیری هنر اسلامی ایران تأثیرگذار بوده اند، بنابراین این هنر در ادوار تاریخی گوناگون به یکی از این دو رویکرد نزدیک شده یا از آن فاصله گرفته است. سال های اولیه اسلام در ایران این هنرها به باورهای تنزیهی نزدیک تر و کم کم به سمت باورهای تشبیهی حرکت کرده است و در نهایت، بهترین شیوه همان تعادل بین تشبیه و تنزیه است.اهداف پژوهش:1. بازشناسی دیدگاه ها و نظرات مختلف در مورد تشبیه و تنزیه.بررسی تجلیات تشبیه و تنزیه در هنر اسلامی ایران.سؤالات پژوهش: چه دیدگاه ها و نظریاتی درباره تشبیه و تنزیه وجود دارند؟چگونه هنر اسلامی ایران تحت تأثیر تشبیه و تنزیه قرار گرفته است؟
نمادپردازی در شعر شاعران و هنرمندان معاصر(مطالعه موردی: عناصر طبیعی و حیوانات در اشعار نیمایوشیج و سهراب سپهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
114 - 136
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این مطالعه بررسی نمادپردازی در شعر شاعران معاصر نیما یوشیج و سهراب سپهری می باشد. روش انجام در این مطالعه به روش بر پایه پژوهش از نوع توصیفی - تحلیلی - تطبیقی است. نتایج این مطالعه نشان داد که نمادپردازی در ادبیات و هنر معاصر با ادبیات سنتی و کهن تفاوت دارد. همچنین نمادپردازی در شعر نیما ویژگی های خاصی دارد؛ به گونه ای که از دیدگاه نیما هر پدیده ای در طبیعت می تواند موضوعی باشد برای نمادپردازی؛ از این روست که او برای نمادهای شعری خود هرگز دور نمی رود. جنگل، درختان، گل ها و گیاهان و.... همه در ردیف مضمون های شعر او قرار می گیرند. نمادپردازی در اشعار سهراب سپهری نیز ویژگی های منحصربه فردی را داراست؛ به گونه ای که نمادپردازی سهراب سپهری باتوجه به سیروسلوک درونی و برداشت های وی از دنیای بیرون است. به عبارت دیگر، بهره مندی وی از نماد پنجره ای به دنیای ناشناخته هاست. همچنین مشاهده شد که نمادپردازی در شعر نیما و سهراب سپهری تفاوت و تشابهاتی را با هم دارند.اهداف پژوهش:بررسی نمادها در نظام فکری و شعری سهراب سپهری.بررسی نمادها در نظام فکری و شعری نیما.سؤالات پژوهش:نمادها در نظام فکری و شعری سهراب سپهری چگونه است؟نمادها در نظام فکری و شعری نیما چگونه است؟
بررسی توسعه پایدار شهر تهران از منظر شهر خلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
474 - 495
حوزههای تخصصی:
مکان ها و فضاهای جغرافیایی، ساختار فیزیکی و کالبدی خلاقیت در شهر را تبیین می کنند. بر همین اساس، رابطه علت و معلولی بین مکان ها و فضاهای شهری با خلاقیت دوسویه است. بررسی مسائل و مشکلات شهر تهران، به دنبال رسیدن به توسعه پایدار شهری و ایجاد بستری برای تحقق شهر خلاق در کلان شهر تهران ضروری می باشد. راهبردهای خلاقانه تحقق شهر پایدار در کلان شهر تهران به جهت بهره گیری از شیوه ها و الگوهای خلاق در زمینه های اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی، ساخت وساز محیطی مؤثر در توسعه پایدار و تعیین میزان پتانسیل شهر در حرکت به سوی تحقق شهر خلاق پایدار با تعیین شاخص ها و مؤلفه های توسعه پایدار شهری می باشد. این پژوهش با هدف کاربردی-توسعه ای و روش انجام توصیفی- تحلیلی که از شیوه های کتابخانه ای، اسنادی - پیمایشی و ابزار گردآوری آن مطالعه اسنادی، آمارها و اطلاعات موردنیاز جمع آوری می شود و اطلاعات به تفکیک جوامع مختلف با بهره گیری از جمع حاصل همبستگی AHP ، SWOT به صورت تجزیه وتحلیل قرار می گیرد. از جوامع مورد بررسی اعم از: 1. شهروندان؛ 2. کارشناسان و متخصصان؛ 3. کلیه متولیان، مدیران و مسئولان، از پرسش نامه بهره گرفته شده است، بنابراین تحقیق به دنبال این است که یک تحلیل راهبردی از بین مباحث داشته باشد و روشن کند اشکالات استراتژیکی که در شهر تهران مانع استفاده از خلاقیت می شوند، کدام اند؟اهداف پژوهش:تعیین تأثیرگذاری الگوهای شهر خلاق بر توسعه پایدار شهر تهران.تعیین نقاط قوت و ضعف توسعه پایدار شهر تهران از منظر شهر خلاق.سؤالات پژوهش:تأثیرگذاری الگوهای شهر خلاق بر توسعه پایدار شهر تهران چگونه است؟نقاط قوت و ضعف توسعه پایدار شهر تهران از منظر شهر خلاق چیست؟
تحلیل تأثیر مؤلفه های آزادی اقتصادی بر مؤلفه های عملکرد دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست علم و فناوری سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
89 - 106
طبق نظریه سیستم های بوم شناختی انسانی، افراد، گروه ها، سازمان ها و نهادها در یک سرزمین، در تعامل با یکدیگر سیستم های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی یکپارچه ای را شکل می دهند که در کل بوم سازگان انسانی نامیده می شود. عملکرد و سطح توسعه بوم سازگان به کمّیت و کیفیت اعضای آن، و به کمیت و کیفیت تعامل آنها وابسته است. بوم سازگان و تک تک اعضای تشکیل دهنده اش نیز در تعامل هستند. کیفیت بوم سازگان عملکرد گونه های مختلف افراد، گروه ها سازمان ها و نهادها را تحت تأثیر قرار می دهد. گشودگی و آزادی یکی از ویژگی های مهم کیفیت بوم سازگان است و به نظر می رسد هر قدر میزان گشودگی و آزادی در بوم سازگان بیشتر باشد، عملکرد افراد، گروه ها، سازمان ها و نهادهای واقع در آن بهتر خواهد بود. دانشگاه یکی از این نهادها است و مطالعات زیادی ر رابطه با تأثیر این نهاد بر بوم سازگان خود صورت گرفته، اما، تأثیر بوم سازگان بر این نهاد کمتر مورد توجه بوده است. بنابراین، هدف مقاله حاضر « تحلیل تأثیر آزادی اقتصادی(به عنوان یک بعد از بوم سازگان) بر عملکرد دانشگاه ها » بوده است. برای این منظور از رویکرد توصیفی-تحلیلی، روش اسنادی، داده های مقطعی ثانویه در سال 2024 و تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج تحلیل ها نشان می دهد که اکثر تعیین کننده های آزادی اقتصادی در حوزه های حاکمیت قانون، اندازه دولت، کارایی تنظیم گیری و گشودگی بازارها تأثیر مثبت بر عملکرد دانشگاه در سه حوزه ملی، اثرات ملی و بین المللی دارند. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که هر قدر اقتصاد کشوری آزادتر و رقابتی تر باشد، دانشگاه های موجود در آن عملکرد بهتری خواهند داشت. از این رو، کشورهای در حال توسعه ای مانند ایران که از نبود آزادی اقتصادی رنج می برند، اگر بخواهند عملکرد دانشگاه ها و بوم سازگان دانش خود را ارتقاء دهند، باید نظام اقتصادی خود را آزادسازی و رقابتی تر کنند.
نقش دید فضایی بر تراکم حضور در مجموعه های نمایشگاهی (مطالعه موردی: موزه دفاع مقدس تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ بهمن ۱۴۰۳ شماره ۱۴۰
33 - 44
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: فهم و بازتعریف ارتباط میان پیکره بندی فضا، چگونگی ادراک و تعامل مخاطب با محیط پیرامونش، دانشی کلیدی در پردازش روند طراحی معماری است. در این میان، نظریه نقاط هم دید متکی بر تجزیه، تحلیل و ترجمه مشخصه های شکلی و هندسی فضا، چارچوبی عملیاتی برای کشف این رابطه است. بااین حال، به نظر می رسد در بدنه دانشی آن کمتر به محتوای توپولوژیک فضا پرداخته شده و بخشی از لایه های دریافتی طراح و تجربه مخاطب، پنهان باقی مانده است.هدف پژوهش: این پژوهش با هدف صورت بندی و ساختاربندی تحلیل های هندسی نظریه نقاط هم دید به دنبال تبیین رابطه میان متغیرهای دید فضایی و تراکم حضور بازدیدکنندگان است تا به بازتعریف لایه های هندسی- توپولوژیکی در دستگاه های شناختی- رفتاری فضا برای فهم معماری بپردازد. روش پژوهش: این پژوهش بر روش های کمی و تحلیلی در بررسی رابطه همبستگی میان متغیرها و مقادیر در مجموعه های نمایشگاهی موزه دفاع مقدس تهران استوار است. نحوه برداشت های میدانی از طریق مشاهده، جهت زمان سنجی و ردیابی الگوی توقف و حرکت بازدیدکنندگان با استفاده از دوربین های مداربسته انجام شده است. تجزیه وتحلیل داده ها نیز با بهره گیری از تکنیک های یادگیری ماشین و براساس مدل های رگرسیون و آزمون معنی داری همبستگی است. در این میان بااستفاده از ایده گراف توپولوژیکی دستگاه شناختی- رفتاری در قالب بخش های موزه شامل فضاهای نمایشی، تعاملی، شبیه سازی شده و فراغتی مجموعه پرداخته است.نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که در فضاهای چهارگانه موزه، الگوهای متنوعی از ارتباط میان پیکره بندی فضایی و رفتار بازدیدکنندگان وجود دارد. عواملی چون شعاع عمودی، هم پیوندی سه بعدی، پراکندگی دید، توزیع یکنواخت میدان دید و فرم های منحنی، نقشی محوری در صورت بندی تجربه مخاطبان فضا بازی می کنند. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که تحلیل های اختصاصی و مستقل فضاهای موزه براساس کارکردشان، دریافت و سنجشی دقیق تر برای درک رابطه فضا و رفتار کاربران است. هم چنین این مطالعه، نقد و بازنقد نظریه نحو فضا برای قبض و بسط آن در حوزه دستگاه شناخت- رفتار غیرهندسی و توپولوژیک را ضروری می داند.
اقتباس و برگرفتگی در نسخه های عبری و فارسی دوره صفوی با رویکرد ترامتنیت ژرار ژنت (مطالعه موردی: بهرام نامه 1112 ه.ق. و هفت پیکر 1076 ه.ق.)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۲)
7 - 22
حوزههای تخصصی:
بهرام نامه به عنوان اثری فارسی-عبری، متجلی هنر قوم یهود در بستر هنر ایران می باشد. این اثر برگرفته از نسخه فارسی هفت پیکر قرن11ه.ق. بوده و با انتخاب و تغییر برخی نظام های نشانه ای خاص در آن، نسخه اقتباسی بهرام نامه خلق شده است. مساله، علت بازآفرینی و اقتباس نسخه عبری هفت پیکر از نسخه فارسی آن در دوره صفوی می باشد. هدف، دست یابی و تشخیص نوع دگرگونی ها در بیش متن بهرام نامه است و پرسش ها عبارتند از: 1) در فرآیند برگرفتگی، تغییر کدام یک از نظام های نشانه ای در نسخه عبری، منجر به تغییر معنا شده است؟ 2) دو نسخه فارسی و عبری هفت پیکر چه تفاوت هایی با هم دارند؟ بررسی بهرام نامه به همراه پیش متن های موجود می تواند خلأ مطالعاتی در این زمینه را پر نماید. این پژوهش توصیفی- تحلیلی و تطبیقی بوده و دو نسخه مد نظر را با رویکرد ترامتنیت ژرار ژنت بررسی نموده است. روش گردآوری اطلاعات نیز به صورت کتابخانه ای (فیش برداری) و مشاهده می باشد. بر اساس نتایج به دست آمده بهرام نامه با گذار از بینامتنیت به بیش متنیت چیزی بیش از تقلید یا بازتولید متن را نشان می دهد. این کتاب، هفت سلوکِ یاد شده در شعر نظامی را تغییر داده و با مشابهت سازی صوری از داستان هفت گنبد، تمثیلی از دین موسی و آیین یهود را نشان می دهد؛ یعنی از هم حضوری شعر نظامی به اقتباس رسیده است. نشانه ها، گاه، از نوع ارجاع به یهودیت بوده و گاه، نقل قولی از نظامی. لذا، این متن مصور در چرخش مداوم از اسلام به یهودیت و بالعکس در نوسان بوده و گونه غالب تغییرات، جایگشت است.
بررسی صحنه روایی بوم سنگی «شانزده انسان» در سنگ نگاره های تیمره گلپایگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۳)
65 - 76
حوزههای تخصصی:
سنگ نگاره ها شامل مفاهیم و نقوش گوناگونی هستند که صحنه های روایی از جمله مهم ترین آن هاست. سنگ نگاره های منطقه تیمره، دارای ظرفیت های مختلف مطالعاتی است. در این مجموعه بزرگ، ما به بررسی یکی از سنگ نگاره های تیمره گلپایگان پرداخته ایم. صحنه روایی منحصر به فردی که در آن شانزده نقش انسانی، سه نقش جانوری، چند نقش ابزار و ... دیده می شود. سبک نقوش انسانی و جانوری در این بوم، همچون سایر نقش های دیگر این منطقه که دارای هوازدگی مشابهی بودند، که نشان از سنت نگارگری قوی در دوره ای خاص است. در ادامه مقاله به بررسی جزئیات هر یک از نقوش انسانی، نقوش جانوری و سایر نقوش، پرداخته ایم. بر اساس بررسی پوشاک و جهت حرکت، انسان ها به دو گروه مجزا تقسیم شده اند و نکته مهم این که بین این دو گروه با پرتاب و اصابت نیزه های بلند، مبارزه ای روی داده است. تعداد عناصر اصلی شکار، همچون حیوانات، ابزار شکار و سگ شکاری، در این بوم کمرنگ است، هرچند که چند دام یا قفس که حیوانی در آن اسیر شده است نیز در این بوم وجود دارد، اما نمی توان به طور قطع صحنه شکار را برای روایت این بوم در نظر گرفت. نهایتاً به نظر می رسد که این صحنه، روایتگر تقابل دو گروه انسانی بر سر تصاحب قلمرو شکار باشد. روش کار ما برای گاه نگاری نسبی این صحنه انجام مطالعات تطبیقی بوده که بر اساس آن، این بوم سنگی را می توان از ابتدای دوره مس سنگی تا پایان دوره مفرغ گاه نگاری کرد.
نشانه شناسی لباس ها در نگاره های محمّد سیاه قلم مبتنی بر آراء رولان بارت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۱
69 - 85
حوزههای تخصصی:
آثار محمّد سیاه قلم به دلیل تمرکز در نمایش انواع لباس ها قابل بررسی است. نظام پوشاک به عنوان یکی از عناصر نشانه ای توسط رولان بارت مطرح شد. اهداف این پژوهش، نشانه شناسی لباس ها در نگاره های محمّد سیاه قلم و رمزگشایی دلالت های آن هاست. دو سؤال این پژوهش شاملِ ۱. با توجّه به آراء رولان بارت، لباس ها در نگاره های محمّد سیاه قلم بر چه وجوه نشانه شناسی استوار است؟ ۲. وجوه افتراق و اشتراک لباس ها در نگاره های محمّد سیاه قلم با توجّه به جایگاه اجتماعی اقشار مختلف موجود در نگاره ها کدام است؟ این نوشتار به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از ابزار فیش، منابع کتابخانه ای و اسنادی به گردآوری مطالب پرداخته است. جامه ی آماری نگاره های سیاه قلم با محوریت ترسیم لباس هاست که نُه نگاره از میان منابع معتبر به صورت غیرتصادفی انتخاب شده و تا رسیدن به اشباع نظری به آن ها پرداخته شده است. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات به صورت کیفی بوده و از طریق توصیف و تحلیل نگاره ها از منظر مورد نظر -در عنوان پژوهش- در نگاره های سیاه قلم، مورد تجزیه و تحلیل و بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد؛ دقت نظر سیاه قلم در استفاده از پوشش به مثابه ی نشانه ی بصری، جهت معرفی شخصیت های نگاره هاست. در آثار سیاه قلم نمادها در اندازه و بلندی لباس، میزان پوشیدگی و هم چنین در سطحی دیگر، در استفاده از الحاقات وابسته به لباس قابل پیگیری و طبقه بندی است. رولان بارت اشاره دارد که نوع و میزان پای بندی به این نمادها، در تلقی مخاطب از سطح اجتماعی افراد قابل دریافت است که در شخصیت های خلق شده توسط سیاه قلم، لباس و نوع نمایش آن در پیکره ها، مخاطب را در تفکیک شخصیتیِ هرکدام از طیف های اجتماعی تصویرشده به وسیله ی وی هدایت می کند.
بررسی تطبیقی آثار کامبیز درم بخش و سید مسعود شجاعی طباطبایی در دوران کرونا با رویکرد نشانه شناسی امبرتو اکو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۱
141 - 153
حوزههای تخصصی:
در جریان شیوع ویروس کرونا و دوران قرنطینه، هنرمندانی همچون کامبیز درم بخش و سید مسعود شجاعی طباطبایی، روایت های فردی خود را از این فاجعه به تصویر کشیده اند تا در آینده نزدیک و دور برای مطالعات مختلف در دسترس باشد. در فرآیند تحقیق در آثار کرونانگاری هنرمندان ایرانی آثار کامبیزدرمبخش و سیدمسعود شجاعی طباطبایی بیشترین مشابهت و تطبیق را با هم داشتند و نشانه های تصویری آثارشان، گفتمانی را در متن و ذهن مخاطب ایجاد نموده که به شکل گیری مفهومی مشترک از کرونا کمک می کند. نشانه شناسی با هرچه که نشانه تلقی می شود سر و کار دارد، واژه ها، صداها، تصاویر، ایماها، ژستها، اشارات و نظایر اینها می توانند نشانه باشند. مسئله مورد پژوهش در این مقاله، مطالعه نشانه ها، تحلیل و تطبیق معانی آثار کرونانگاری این دو هنرمند با استفاده از رویکرد نظری امبرتو اکو در کاربست هنر در جامعه آماری معین است و هدف مقاله حاضر، تحلیل فرایند شکل گیری معنا به واسطه مطالعه نشانه ها از طریق رمزگان تصویری اکو در آثار کامبیزدرمبخش و سیدمسعود شجاعی طباطبایی است و این سوال ها دنبال می شود که: 1- در آثار کرونانگاری درم بخش و شجاعی نشانه ها چگونه در تعامل با یکدیگر گفتمان ایجاد کرده اند؟ و 2- آثار کرونانگاری درم بخش و شجاعی در لایه های زیرین معنایی خود، چه مناسباتی را بازگو می نماید؟ مقاله حاضر به روش نشانه شناسی است و گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای صورت گرفته است و با انطباق رمزگان دهگانه اکو با جزئیات تصویر 8 اثر کرونانگاری از درم بخش و شجاعی، نگاه گفتمانی را که این نشانه ها ارائه می دهند، بازگو می نماییم. نتایج تحقیق نشان می دهد که کرونا نگاری های دو هنرمند مذکور با زبان کاریکاتور که کوتاه ترین وسیله پیام رسانی جهان است، در بازنمایی کرونا، نگاهی اجتماعی، شمایلی و توصیفی را متأثر و مؤکد بر ریشه های فرهنگی و اجتماعی ارائه داده اند و می توان بیان نمود نشانه های لایه ای و رمزگان بصری امکان خوانش ویژه ای را برای مخاطب فراهم نموده است که با قرار دادن نشانه ها در کنار یکدیگر، معنا را در این فرایند گفتمان ایجاد کند.
تهدیدشناسی سیاست گذاری دفاعی- امنیتی ج.ا.ایران در چارچوب تحلیل روندها و رویدادهای فرهنگی - اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۳
135 - 162
حوزههای تخصصی:
در محاسبه قدرت دفاعی- امنیتی، مؤلفه های فرهنگی و آداب اجتماعی دارای عیار و ارزش قابل محسوسی هستند و نقش انکارناپذیری را در شکل دهی به سیاست های دفاعی-امنیتی دارند. براین اساس، بنیان اصلی پژوهش حاضر این مسئله است که متأثر از روندها و رویدادهای حوزه فرهنگی- اجتماعی چه تهدیدهایی حوزه سیاست گذاری دفاعی- امنیتی ج.ا.ایران تهدید می کند؟. برای پاسخ به این مسئله، در این پژوهش تلاش شده به صورت کیفی و با نگاه آسیب شناسانه و رویکرد تحلیلی- اکتشافی(آینده پژوهانه) در قالب الگوی تحلیل روند و تحلیل ماتریسSWOT، روندها و رویدادهای فرهنگی- اجتماعی که سیاست گذاری دفاعی- امنیتی را تهدید می کند، شناسایی و راهبردهای لازم ارائه گردد. در این راستا از مطالعه کتابخانه ای و روش میدانی(مصاحبه) در جمع آوری داده ها استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که به واسطه برخی آسیب ها و نارسائی های درونی و متأثر از فشارهای سیاسی و اقتصادی، برخی روندها و رویدادهایی در حوزه فرهنگی- اجتماعی در حال ظهور و بروز است که تهدیداتی را برای سیاست گذاری دفاعی – امنیتی ج.ا.ایران در حوزه سیاست تأمین نیروی انسانی، نظام تصمیم گیری، دفاع مردم پایه، سیاست اطلاعاتی- امنیتی و امنیت داخلی، تضعیف وتغییر مرجعیت ها، و سیاست مقابله با تهدیدات نرم در پی دارد.
بررسی و تحلیل دکترین های فقه سلفی در زمینه براندازی و ضد براندازی (با تاکید بر کارکردهای دو سویه آن بر رفتارهای اطلاعاتی معطوف به فعالیت نهضتی در حوزه های خودی و حریف)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۳
163 - 182
حوزههای تخصصی:
فقه سیاسی سلفی در زمینه براندازی و ضد براندازی دو رویکرد کلی دارد. در رویکردی براندازی و کنش های براندازانه تجویز می شود. چنانکه در مقابل بر ناروایی براندازی و کنش های براندازانه تاکید می شود. در این میان، در مطالعه ای تحلیلی «بررسی و تحلیل دکترین های فقه سیاسی سلفی در زمینه براندازی و ضد براندازی» و پیامد سنجی کارکردهای دوسویه دکترین های براندازی و ضد براندازی در فقه سیاسی سلفی، بر رفتارهای اطلاعاتی و مدیریت ادراک معطوف به فعالیت نهضتی در حوزه های خودی و حریف، مساله این پژوهش است. در این راستا پس از تبیین مفهومی براندازی و ضد براندازی، به بازخوانی و تبیین دکترین های ضد براندازی در فقه و اندیشه سیاسی سلفی و دکترین های تجویز کننده براندازی در فقه و اندیشه سیاسی سلفی، پرداخته می شود. چنانکه بهره بری و مشروعیت سازیِ حکمرانی آل سعود از دکترین ضدبراندازی استیلاء و غلبه، در سیر پژوهش مورد توجه است. براساس برونداد های این پژوهش اندیشه های سید قطب به ویژه مفهوم پردازی « جامعه جاهلی »، مهمترین تاثیر را در شکل گیری و کنش های براندازانه وفادار به فقه و اندیشه سیاسی سلفی داشته است. تجویز دکترین های اعتراض و براندازی در قالب جهاد مقدس برونداد این فهم است. این فهم تحولی اساسی در فقه سیاسی سلفی به ویژه قرائت احمد بن حنبل و ابن تیمیه دارد. چنانکه زمینه انقلاب و اعتراضات اجتماعی را در بین اهل سنت به وجود آورده و به آن مشروعیت می بخشد.
واکاوی نقش فقه امامیه در تأمین امنیت اجتماعی با تاکید بر ظرفیت قواعد فقهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۴
11 - 30
حوزههای تخصصی:
نارسائی های مکاتب مادی در تامین سعادت دنیوی انسان بر بشریت هویدا شده است. امنیت اجتماع بشری نیز از این قاعده مستثنی نبوده و برساخت حسی و ذهنی از امنیت ماتریالیستی که در قالب برخی نمودها و پدیدارها خلاصه شده است، قادر به جایگزینی امنیت واقعی نیست و فقه امامیه از منبع لایزال وحی قادراست که همه ی نیازهای دنیوی و اخروی انسان را پوشش دهند. لکن به دلیل برخی خاستگاه های ساختاری و حکومتی دولتهای حاکم بر بافت جامعه اسلامی در طول قرنهای گذشته، توجه این ظرفیت را از برخی جنبه های نوپدید اجتماعی کاسته است..مسئله اصلی این پژوهش این است که نقش فقه امامیه در تأمین امنیت اجتماعی چیست؟ به همین جهت هدف این پژوهش تبیین نقش فقه امامیه در تأمین امنیت اجتماعی با تاکید بر ظرفیت قواعد فقهی است.فقه اجتماعی نیز یکی از همین نظام های فرافردی است.نظر به اینکه برخی تحقیقات پیشین در این زمینه به طور شایسته به این امر مهم نپرداخته اندو یا یک رویکرد بخش-محور و جزئی داشته اند، تحقیق حاضر تلاشی بود تا با روش توصیفی وتحلیلی ، انگاره ای مناسب از ظرفیتهای فقه شیعه در ایجاد نظام فقه اجتماعی را بیان کند.نتایج این پژوهش نشان دادکه امنیت اجتماعی دارای مبانی نظری درون فقهی و برون فقهی است و ظرفیت فقه در برساخت امنیت اجتماعی عبارتست از وضع قوانین انسانی با بهره گیری از احکام اسلامی و ظرفیت قواعد فقهی مانند قاعده نفی سبیل،حفظ نظام،مساوات،احترام به مال مسلمین.
روزنامه نگاری مدافعه گرا و بحران فلسطین: بازتعریف وظایف رسانه های مستقل در قبال فلسطین و اشغالگری اسرائیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۵
74 - 93
حوزههای تخصصی:
روزنامه نگاری مدافعه گرا به عنوان یکی از سبک های روزنامه نگاری مهم و مطلوب برای جلب آرای افکار عمومی و بیان مظلومیت افراد تحت ستم، در دهه های اخیر مورد توجه جدی روزنامه نگاران، به ویژه در منازعات و درگیری ها قرار گرفته است. روزنامه نگار مدافعه گرا خود را در جایگاه افراد تحت ستم قرار داده و احساسات این افراد را به جهانیان مخابره می کند. تجربه جنگ های ویتنام، عراق و بهار عربی نشان داده است که این سبک روزنامه نگاری می تواند تغییرات عمده ای را در روند و پایان نبردهای ظالمانه اعمال نماید. در موضوع فلسطین نیز این سبک روزنامه نگاری می تواند تغییری اساسی در رویکردهای جامعه جهانی به این مساله ایجاد کند. این مقاله که به روش تحلیل و توصیفی و با رویکرد بررسی اسنادی نگارش یافته، درصدد پاسخ به این پرسش است که روزنامه نگاری مدافع گرا در عصر رسانه های نوین، چگونه می تواند در روشنگری ابعاد اشغالگری رژیم اسرائیل ایفای نقش کند. فرضیه این پژوهش نیز بر این مسأله استوار است که روزنامه نگاری مدافعه گرا می تواند با بهره گیری از رسانه های نوین و مستقل، نقشی اساسی در انعکاس واقعی مسائل فلسطین و مقابله با رسانه های غربی حامی صهیونیسم که به دنبال انحراف افکار عمومی جهانی هستند، ایفا نماید. شرایط امروز جهانی و توسعه فناوری های نوین، توفق و مونولوگ غرب در مواجهه با موضوع فلسطین را تغییر داده است و روزنامه نگاری مدافعه گرا با استفاده از توان رسانه های جدید و مستقل تلاش دارد با ایجاد گفتمان جدیدی در خصوص فلسطین، نماینده مردم این خطه باشد و موجی از همراهی و اقدامات اساسی در قبال اشغال فلسطین ایجاد کند.