مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۴۱ تا ۳٬۲۶۰ مورد از کل ۵۳۷٬۲۲۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
Progress in International Reading Literacy Study (PIRLS) is an international comparative study of reading comprehension that is administered by the International Association for the Evaluation of Educational Achievement (IEA) to measure the reading competency of fourth grade students in the participating countries. The test is a very comprehensive measure of reading literacy which covers a wide variety of reading subskills and texts. The purpose of the current study is to evaluate the psychometric qualities of PIRLS 2021 using the national data of Kazakhstan. The 2-parameter item response theory was used to evaluate the test. Item difficulty, discrimination, infit, outfit, and the root mean square deviance (RMSD) fit statistics were examined. The multiple-group IRT was used to examine differential item functioning. Findings sowed that PIRLS 2021 is a robust measure of reading comprehension and does not exhibit differential item functioning (DIF). However, based on the 2PL discrimination and infit and outfit values, several items are problematic. The implications of this finding are discussed.
شناسایی پیشران های کلیدی ارتقای ظرفیت تاب آوری در شهرهای پساکرونا با رویکرد آینده پژوهی، مطالعه موردی: کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه توجه به اصل بازتولید به عنوان یکی از عوامل خلق فضاهای شهری تاب آور، می تواند گزینه های متعددی را در هر زمان جهت مقابله و کاهش خطرپذیری و اثرات بحران هایی همچون کرونا به شهروندان ارائه نماید. به همین منظور، پژوهش حاضر باهدف شناسایی پیشران های کلیدی ارتقای ظرفیت تاب آوری در شهر پساکرونای مشهد با رویکرد آینده پژوهی انجام گرفته است. پژوهش حاضر از نوع کیفی و به لحاظ نوع شناسی "تک روشی موازی" است. بدین ترتیب، جهت تحلیل داده های کیفی از روش فرا ترکیب (تحلیل پایه) و رویکرد آینده پژوهی (تحلیل مکمل) به صورت هم زمان استفاده شده است. تحلیل پایه منجر به ارائه پیشران های کلیدی اولیه و تحلیل مکمل منجر به تبیین پیشران های اثرگذار و اثرپذیر (کشف روابط علی و معلولی) و عملیاتی نمودن آن شده است. روش جمع آوری داده های این پژوهش شامل مطالعه اسنادی و مصاحبه فردی نیمه ساختارمند بوده و جامعه آماری آن مدیران، افراد متخصص، صاحب نظر و اساتید دانشگاه در رشته شهرسازی در شهر مشهد می باشند که تعداد 28 نفر از آن ها با روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک گلوله برفی به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که توزیع متغیرها به صورت قطری پراکنده شده اند و بیشتر در دو بعد متغیرهای تأثیرگذار و تأثیرپذیر متمرکز بوده اند. همچنین نتایج نشان داد که پیشران های کلیدی و مهم برای بازتولید شهر پساکرونا، پنج پیشران "وجود پایگاه ارتباطی بین مردم و سازمان"، "همگرایی اجتماعی"، "آگاهی شهروندان در برخورد با بحران"، "دسترسی به پزشک و خدمات درمانی"، "تنظیم بازار- قیمت کالا" و "امنیت فضای مجازی" در سیستم می باشند.
تحلیلی بر اثرات گردشگری کشاورزی بر تنوع درآمدی در مناطق روستایی (مطالعه موردی: روستاهای دورود و سلین- شهرستان سروآباد)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۸
667 - 704
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر گردشگری کشاورزی بر تنوع درآمدی در دو روستای سلین و دورود از شهرستان سروآباد انجام شده است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی-تحلیلی است و داده ها با بهره گیری از روش های ترکیبی اسنادی و پیمایشی گردآوری شده اند. جامعه آماری شامل 270 خانوار کشاورز یا مرتبط با گردشگری محصول محور بود که با استفاده از فرمول کوکران، نمونه ای به حجم 350 خانوار به روش تصادفی ساده انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه ای محقق ساخته با سه بخش اصلی بود که روایی آن با نظر متخصصان و پایایی آن با آلفای کرونباخ ۰.۸۶ تأیید شد. تحلیل داده ها با نرم افزارهای SPSS و Excel و استفاده از آزمون های آماری متنوع انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد گردشگری کشاورزی تأثیر مثبت و معناداری بر افزایش اشتغال، تنوع درآمدی، ارتقای کیفیت زندگی و توانمندسازی گروه های اجتماعی به ویژه زنان و جوانان دارد. همچنین، تفاوت معناداری در میزان بهره مندی از مزایای گردشگری بین دو روستای مورد مطالعه وجود دارد؛ به گونه ای که روستای سلین به دلیل موقعیت جغرافیایی و زیرساخت های بهتر، عملکرد موفق تری نسبت به دورود داشته است. یافته ها تأکید می کنند که گردشگری کشاورزی با ایجاد تنوع معیشتی و افزایش فروش مستقیم محصولات، می تواند به عنوان راهکاری مؤثر برای توسعه پایدار روستایی مورد توجه قرار گیرد. با این حال، چالش هایی مانند ضعف زیرساخت ها، فسادپذیری محصولات و کمبود خدمات گردشگری نیز شناسایی شده که رفع آن ها نیازمند سیاست گذاری هدفمند و تقویت ظرفیت های محلی است. در نهایت، پژوهش بر ضرورت برنامه ریزی کل نگر، آموزش و توانمندسازی جوامع محلی برای بهره برداری بهینه از ظرفیت های گردشگری کشاورزی تأکید دارد.
بررسی و اولویت بندی جاذبه های گردشگری با استفاده از مدل F-TOPSIS، مطالعه موردی: شهرستان بستان آباد استان آذربایجان شرقی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ازمسائل مهم در زمینه گردشگری، شناخت پتانسیل ها، رتبه بندی زیرساخت ها و جاذبه های گردشگری در نواحی مختلف یک شهرستان و توزیع متعادل این زیرساخت ها و تسهیلات هست. شهرستان بستان آباد با دارا بودن جاذبه های متعدد طبیعی، تاریخی و فرهنگی می تواند سالانه گردشگران زیادی را به خود جذب کند. هدف این مقاله اولویت بندی جاذبه های گردشگری شهرستان بستان آباد میباشد. روش شناسی: این پژوهش به روش توصیفی - تحلیلی و پیمایشی تدوین شده و برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل F-TOPSIS استفاده گردیده است. جامعه آماری این پژوهش تعداد 30 نفر از فعالان بخش گردشگری است که با استفاده از ابزار پرسشنامه اطلاعات مورد نیاز جمع آوری شده است. از ضریب آلفای کرون باخ برای سنجش پایایی پرسشنامه به میزان85% استفاده شده است. نتایج و یافته ها: نتایج حاصل از مدل تاپسیس فازی، مکان های گردشگری شهرستان بستان آباد جهت بازدید گردشگران را میتوان به ترتیب زیر اولویت بندی نمود. طبق نتایج حاصل از مدل تاپسیس فازی، مکان های گردشگری شهرستان بستان آباد آبگرم معدنی بستان آباد، با امتیاز 530 رتبه یک، دریاچه قوری گل با امتیاز (528/0) رتبه دوم، غار آغ بولاق، با امتیاز (478/0) رتبه سوم، خانه پدری استاد شهریار با امتیاز (465/0) رتبه چهارم و دره شاهیوردی، پیست اسکی سهند، شهرتاریخی اوجان، مزار خسته قاسم، مسجد جانبهان و سد و کاروانسرای روستای الخلج به ترتیب با امتیاز (460/0)، (460/0)، (435/0)، (415/0)، (370/0) و (361/0) در رتبه های پنجم تا دهم قرار دارند.
پهنه بندی تغییرات زمانی و مکانی بستر رودخانه با استفاده از تصاویر ماهواره ای در محیط نرم افزار Arc/Map؛ نمونه موردی: رودخانه بهمنشیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۳
103 - 81
حوزههای تخصصی:
شناخت روند تغییرات و جابه جایی رودخانه در دهه های گذشته، جهت برنامه ریزی های آینده ضرروی است. با استفاده از امکانات سنجش از دوررودخانه، تصاویر ماهواره ای و عکس های هوایی با حداقل هزینه کرد و در کمترین زمان ممکن می توان به این اهداف رسید. هدف از این پژوهش پهنه بندی تغییرات زمانی و مکانی بستر رودخانه با استفاده از تصاویر ماهواره ای در محیط نرم افزار Arc/Map می باشد. برای بررسی و پایش تغییرات زمانی و مکانی رودخانه بهمنشیر از تصاویر ماهواره ای لندست سال های ۱۹۷۳، ۱۹۸۶و 1999، ۲۰۱۲ و 2024 استفاده شده است. رودخانه به شش بازه مختلف تقسیم و پهنه بندی تغییرات در هفت کلاس رسوب زیاد، رسوب متوسط، رسوب کم، پایدار، فرسایش کم، فرسایش متوسط و فرسایش زیاد صورت گرفت. نتایج نشان داد در تمامی دوره ها به جز بازه زمانی ۲۰۱۲-۱۹۹۹ میزان رسوبگذاری بر میزان فرسایش برتری داشته است. در تمامی دوره ها به جز بازه زمانی ۲۰۱۲-۱۹۹۹ میزان رسوبگذاری بر میزان فرسایش برتری داشته است. بیشترین تغییرات در بازه اول در مقطع زمانی 2012-1999، در بازه دوم، چهارم و پنجم در مقطع زمانی ۱۹۸۶-۱۹۷۳، بازه سوم و پنجم در مقطع زمانی ۲۰۲۴-۲۰۱۲ رخ داده است. با توجه به اینکه در تمامی دوره های زمانی به جز دوره 2012-1999 مورد مطالعه رسوبگذاری بر فرسایش برتری داشته است بدین ترتیب تنها در بازه اول فرسایش بیشتر رسوبگذاری رخ داده است.
بررسی آثار فراگیری مالی بر رشد اقتصادی: رهیافت گشتاورهای تعمیم یافته و چندکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
274 - 296
حوزههای تخصصی:
هدف: فراگیری مالی یک چالش اجتماعی اقتصادی برای سیاست گذاران، بازارها و مؤسسه های مالی است. فراگیری مالی محرک رشد اقتصادی است. در این مقاله، اثر فراگیری مالی بر رشد اقتصادی در کشورهای با درآمد متوسط ارزیابی و فراگیری مالی با در نظر گرفتن سه بُعد نفوذ بانکی، در دسترس بودن خدمات بانکی و کاربری محاسبه شد. دسترسی افراد به ابزارهای مالی برای مؤسسه های مالی، به منظور گسترش سهم بازاری خود ضروری به نظر می رسد. با وجود این، فراگیری مالی و دسترسی همه افراد به بازارهای مالی، از جنبه های توسعه اقتصادی، برای سیاست گذاران اهمیت زیادی دارد؛ از این رو، هدف این مقاله، نخست طراحی شاخص جامع فراگیری مالی و سپس ارزیابی آثار آن بر رشد اقتصادی در کشورهای درحال توسعه است. روش: روش این پژوهش کمّی است که به صورت طراحی شاخص جامع فراگیری مالی با استفاده از گشتاورهای تعمیم یافته و چندکی، برای دوره زمانی ۲۰۰۲ تا ۲۰۲۲ برای ۴۹ کشور توسعه یافته انجام شده است. یافته ها: برآوردهای به دست آمده از روش پنل دیتا نشان می دهد که فراگیری مالی، بر رشد اقتصادی کشورهای با درآمد متوسط، اثر قوی مثبت و معنادار داشته است. اثر IFI بر رشد اقتصادی، بدون توجه به روش برآورد (اثرهای ثابت، اثرهای تصادفی و گشتاورهای تعمیم یافته) پایدار است و با اینکه مقدار اثر تغییر می کند، جهت اثرگذاری ثابت است. برآورد به روش چندکی نشان داد که اثرگذاری IFI بر رشد اقتصادی در کشورهای با درآمد کمتر، بیش از کشورهای با درآمد بالا است و نشان می دهد IFI می تواند محرک مناسبی برای رشد اقتصادی کشورهای فقیر باشد. این نتیجه با بازدهی نزولی سرمایه سازگار است؛ بدین معنا که تأمین زیرساخت های بانکی و تعمیق فراگیری مالی در مراحل اولیه، اثرهای بیشتری در پی دارد و از اثر آن به تدریج کاسته می شود. همچنین یافته ها نشان داد که محیط اقتصاد کلان (نرخ تورم، باز بودن اقتصاد و تشکیل سرمایه) اثر مثبت و نرخ بیکاری اثر منفی بر رشد اقتصادی داشته است. ساختار جمعیت (نرخ رشد جمعیت) و نظام سلامت (امید به زندگی) هم از عوامل اثرگذار بر رشد اقتصادی بوده اند. از این رو، بهره برداری از ابزارهای جدید بانکداری، مانند اینترنت بانک و همراه بانک، به ویژه در مناطق کم برخوردار، ارائه خدمات متنوع از طریق شعب، گسترش بانکداری خُرد، بهره برداری از اپلیکشن های ساده و متناسب با توانمندی های مردم، در توسعه و تعمیق فراگیری مالی به همراه رشد اقتصادی، نقش کانونی خواهد داشت. باید توجه شود که متوسط نرخ تورم حدود ۶ درصد است و این کشورها تجربه تورم شتابان و دورقمی را به ندرت تجربه می کنند. نتیجه گیری: نتایج برآورد به روش چندکی نشان می دهد که شاخص فراگیری مالی بر رشد اقتصادی مؤثر است. به جز متغیر باز بودن اقتصاد، نتایج این روش با روش گشتاورهای تعمیم یافته سازگار و هم سو است. برآوردها به روش چندکی گویای اثرگذاری بیشتر شاخص فراگیری مالی در کشورهای با درآمد کمتر است؛ بنابراین تعمیق و توسعه مالی برای کشورهایی که هنوز درآمد کمتری دارند، اهمیت زیادی دارد و می تواند به رونق اقتصادی کمک کند.
مدل اجرامحور برنامه ریزی توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
430 - 455
حوزههای تخصصی:
هدف: سابقه طولانی برنامه ریزی در ایران و صرف هزینه های انسانی و مالی، به تحقق برنامه ها و توسعه یافتگی کشور منجر نشده است. نبود درک مشترکی از توسعه، چگونگی به دست آوردن آن را تحت الشعاع قرار داده است. برنامه ریزی توسعه ملی با رویکردهای مختلفی از سوی دولت ها مواجه شده است. دولت ها یا به اجرای برنامه توسعه تهیه شده دولت پیشین اهمیتی نداده اند یا خود اراده ای برای تدوین برنامه توسعه نداشته اند که این موضوع، از نبود تعهد و قابلیت دولت ها در قبال برنامه نشئت می گیرد. به هرحال دستاورد برنامه ها در کشور تا تغییرات واقعی مدنظر برنامه که انتظار آن می رفته است، فاصله زیادی دارد که گویای ضعف در فرایند برنامه ریزی و قابلیت اجراست. این پژوهش با هدف تحقق اهداف توسعه ای مبتنی بر مبانی نظری و نتایج مطالعه تطبیقی، قصد دارد تا الگوی برنامه ریزی توسعه ای را ارائه کند که خروجی آن، فقط سند برنامه نیست و دستاوردها و نتایج آن، اهداف توسعه را محقق می کند. این مهم جز با تدوین برنامه هایی که قابلیت اجرا داشته باشند و ارزیابی نتایج حاصل از اجرا که میزان تحقق اهداف را بسنجد، میسر نخواهد شد. بنابراین هدف از این پژوهش، تدوین الگویی اجرامحور از برنامه ریزی توسعه است که در آن، فرایند برنامه ریزی به اندازه محتوای آن اهمیت داشته باشد. روش: این پژوهش به صورت کیفی و تطبیقی و با مطالعه اسنادی انجام شده است. از روش تحلیل مضمون برای تحلیل داده ها استفاده شد؛ از همین رو، مؤلفه های فرایند برنامه ریزی مشتمل بر تدوین، اجرا، نظارت و ارزیابی و نوع برنامه، پس از بررسی تئوریک و مبتنی بر مبانی نظری، در اسناد مرتبط با برنامه ریزی توسعه ایران آسیب شناسی شد؛ سپس کشورهای چین، مالزی و هند نیز به همین روش بررسی شدند. یافته ها: یافته های مبتنی بر آسیب شناسی فرایند برنامه ریزی در ایران، از تمرکز و غیرمشارکتی بودن فرایند برنامه ریزی، از هم گسیختگی و ناهماهنگ بودن برنامه ها و اجرای آن، ضعف و بی توجهی در اجرا، سوگیری های سیاسی و کارشناسی نبودن فرایند تدوین و تصویب و در نهایت، نبود نظارت و پاسخ گویی در قبال تحقق برنامه حکایت می کند. به عبارت دیگر، نبود ظرفیت اجرا در کشور مشهود است؛ در حالی که در کشورهای منتخب مورد بررسی، این قابلیت با نهادسازی، حاکمیت قانون، برنامه ریزی مشارکتی، انسجام و استمرار فعالیت برنامه ریزی، رو به ارتقا بوده و دستاوردهای توسعه ای به همراه داشته است. نتیجه گیری: الگوی پیشنهادی این پژوهش برای افزایش ظرفیت دولت به منظور برنامه ریزی توسعه، به عنوان هدف و ابزار اجرای برنامه، یک مدل حلزونی است که علاوه بر قابلیت سازی برای حکومت، مبتنی بر دستاوردهای حاصل از اجرا در هر مرحله، به تعدیل و اصلاح برنامه ها و فرایندها بر اساس ارزیابی های مستمر اقدام می کند. برنامه ها از طریق برساخت مسائل خوب، به صورت مشارکتی تهیه می شود و بر اساس امکان پذیر بودن اجرای آن، در اولویت قرار می گیرد. برنامه با مشارکت ذی نفعان اجرا و نظارت می شود و در نهایت، دستاوردها ارزیابی و درس آموخته های آن، در راستای توانمندسازی استفاده می شود تا ظرفیت ارتقایافته دولت، فرصت های جدیدی را در برنامه های اصلاحی یا آتی محقق کند. مؤلفه های ظرفیت حکومت، شامل ظرفیت اداری، قانونی، مالی و اجرایی، هم به عنوان هدف و هم به عنوان ابزار برای توسعه ضروری است. سند برنامه به تنهایی پایان برنامه ریزی نیست؛ بلکه بخشی از فرایند مشارکتی برنامه ریزی، اجرا و ارزیابی نتایج است.
رابطه قرآن و نهج البلاغه / دومین نشست از سلسله نشست های نهج البلاغه پژوهی دیجیتال در نمایشگاه بین المللی قرآن کریم
مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی، دومین نشست از سلسله نشست های نهج البلاغه پژوهی دیجیتال را در نمایشگاه بین المللی قرآن کریم برگزار نمود. این جلسه، با موضوع «رابطه قرآن و نهج البلاغه» و سخنرانی دکتر مجید معارف، استاد گروه قرآن و عضو هیأت علمی دانشکده الهیات دانشگاه تهران انجام شد. آنچه در این نوشتار ارائه شده، خلاصه ای است از مهمّ ترین مطالب مطرح شده و نیز گفت وگوی صورت گرفته در حاشیه این نشست که امیدواریم برای خوانندگان و علاقه مندان گرامی مفید و قابل استفاده باشد.
The Structural Model of Democratic Parenting Based on Parental Stress Index and Couples' Communication Patterns with the Mediating Role of Wisdom(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The present study aimed to examine the structural model of the relationship between parental stress and couples' communication patterns with democratic parenting, with the mediating role of wisdom. Methods: The research method was applied in nature, considering the potential use of the data, and the design was descriptive-correlational. The statistical population consisted of parents of elementary school students in Tehran during the 2022-2023 academic year, from which 639 participants were selected through cluster sampling. Data collection tools included the Parental Stress Index by Abidin (1990), the Couples' Communication Patterns Scale by Christensen and Salovey (1984), the Sense of Coherence Scale by Antonovsky (1993), and the Authoritative Parenting Questionnaire by Robinson et al. (2001). The data were analyzed using structural equation modeling (SEM). Findings: The results showed that the stress index, demand/withdrawal, and criticism/defense patterns had a significant negative relationship with authoritative parenting (P < 0.01). Wisdom and constructive interactions demonstrated a positive relationship with authoritative parenting (P < 0.01). Additionally, the results of the modeling indicated that the model had a good fit, and wisdom could mediate the relationship between parental stress, constructive interactions, and demand/withdrawal with authoritative parenting. Conclusion: The findings showed that the variables of parental stress, couples' communication patterns, and wisdom influence parenting.
The Mediating Role of Body Checking Behavior and Body Image in the Relationship Between Emotional Regulation and Coping Styles with Binge Eating Disorder in Women(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The aim of this study was to investigate the mediating role of body checking behavior and body image in the relationship between emotional regulation and coping styles with binge eating disorder. Methods: The research design was a cross-sectional descriptive study of a correlational nature. The target population consisted of all women visiting clinics in Shiraz, and a sample of 200 women was selected using the convenience sampling method. The measurement tools used in this study included the Body Checking and Body Image Questionnaire, the Emotion Regulation Questionnaire, the Coping Styles Questionnaire, and the Binge Eating Disorder Scale. The obtained data were analyzed at both descriptive and inferential levels. In the descriptive section, indices such as mean, standard deviation, minimum, and maximum scores were calculated. At the inferential level, Pearson correlation coefficient and path analysis with structural equation modeling were conducted. Findings: The results indicated that body checking behavior and body image, as mediating variables, create a significant relationship between emotional regulation and coping styles with binge eating disorder. Both emotional regulation and body checking behavior directly and indirectly predicted binge eating disorder. Additionally, coping styles, particularly problem-focused coping, helped reduce binge eating behaviors, whereas emotion-focused and avoidant coping styles had more negative effects on this disorder. Conclusion: These results emphasize that body image and checking behaviors can increase body dissatisfaction and contribute to the persistence of binge eating disorder.
اثربخشی آموزش فرزندپروری با رویکرد آدلر - درایکورس بر همدلی و جرأت ورزی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۷۶
79 - 110
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی آموزش فرزندپروری با رویکرد آدلر - درایکورس بر همدلی و جرأت ورزی دانش آموزان دبستان دخترانه زهرا مردانی2 با طرح پژوهشی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه مادرانِ دانش آموزان مقطع دبستان زهرا مردانی2 شهر تهران در سال تحصیلی 1398-1399 بود و از روش نمونه گیری در دسترس استفاده گردید. گروه نمونه شامل ۳۰ نفر از مادران، به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند و به پرسشنامه علاقه اجتماعی علیزاده و همکاران (1394) پاسخ دادند. گروه آزمایش، در یک دوره ی 10 جلسه ای 60 دقیقه ای فرزندپروری با رویکرد آدلر - درایکورس شرکت داده شدند و در پایان دوره ی آموزشی، گروه کنترل و آزمایش 15 نفره مورد پس آزمون قرار گرفتند. کلیه آموزش ها و آزمون ها به صورت مجازی صورت گرفت. داده ها به کمک SPSS تحلیل شد. نتایج تحلیل کوواریانس برای مقایسه همدلی و جرأت ورزی در گروه های آزمایش و کنترل درمرحله پس آزمون نشان داد به ترتیب سطح معناداری با مقدار 001/ 0و 011/0 در دو گروه دارای تفاوت معنادار هستند. باتوجه به بالاتر بودن میانگین نمرات گروه آزمایش در پس آزمون، می توان نتیجه گرفت که آموزش فرزندپروری با رویکرد آدلر درایکورس بر همدلی و جرأت ورزی کودکان تأثیر معناداری داشته و باعث افزایش همدلی و جرات ورزی در کودکان شده است.
اصول برنامه درسی مبتنی بر نظریه پسا انسان گرائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی اصول برنامه درسی مبتنی بر نظریه پسا انسان گرائی بود. رویکرد پژوهش فلسفی و روش پژوهش استدلال استنتاجی بود. بر اساس این روش محقق از یک نظریه کلی استفاده می کند و سعی می کند با استفاده از بینش به دست آمده از کلیات به جزئیات و سؤالات پاسخ دهد. در این روش شناخت و نتایج محصول و برخاسته از بحث های قیاسی است. نتایج نشان داد پساانسان گرائی، به عنوان دیدگاهی انتقادی، انسان محوری را به چالش می کشد و بر مرزهای فزاینده بین انسان ها و غیرانسان ها تأکید می کند. مهم ترین تمرکز در پسا انسان گرائی، تغییر تأکید از انسان ها به عنوان مرکز جهان و کاهش عاملیت مطلق آنهاست. این دیدگاه، رویکرد سلسه مراتبی را به چالش می کشد. هم چنین ، نتایج نشان داد از منظر پسا انسان گرائی در برنامه درسی اصولی چون اصل عاملیت مشترک در برنامه درسی ، به رسمیت شناختن بازیگران غیر انسانی در برنامه درسی، برنامه درسی به عنوان یک گفتگوی پیچیده، اصل عدم قطعیت در برنامه درسی، اصل یادگیری چند حسی و محیط یادگیری چند وجهی، اصل توجه به زندگی روزمره، اصل برنامه درسی مبتنی بر فناوری دیجیتال و منابع آموزشی هویت آفرین باید از جایگاه ویژه ای برخوردار باشند.
مفهوم شناسی و مصداق یابی «دابّه الأرض»؛ بر پایه شواهد درون متنی و برون متنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی دوره ۲۲ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۱
171 - 192
حوزههای تخصصی:
«دابّه من الأرض» در آیه 82 سوره نمل ذکر شده است. عموم مفسران اهل سنت آن را حیوانی خارق العاده دانسته اند که در آستانه قیامت خروج خواهد کرد و برخی از ایشان تنها جنبه حیوانی دابّه را پذیرفته و درباره جزئیات آن توقف کرده اند. اما در تفاسیر شیعه، اغلب امام علی، مصداق دابّه و زمان خروج او آستانه قیامت یا رجعت ذکر شده است. طبق هر دو نظر، دابّه با مردم گفت وگو نموده، یا آنان را مجروح و یا به نسبت ایمان و کفرشان علامت گذاری می کند. این پژوهش با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر شواهد درون متنی، شامل سیاق و آیات هم موضوع و نیز شواهد روایی و تاریخی، به نتایجی نو در چگونگی اثبات مفهوم و مصداق «دابّه الأرض» دست یافته است. بر این اساس، نتیجه پژوهش این است که مصداق مفهوم دابّه، امام علی و زمان خروج او نیز جنگ بدر بوده است که ایشان نقش تعیین کننده در آن نبرد داشته و موجب هلاکت ده ها تن از سران مشرک گردیده است.
تشخیص تقلب در بیمه خودرو با استفاده از خوشه بندی بهبود یافته با الگوریتم ژنتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲
109 - 118
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: خوشه بندی یکی از روش های اساسی در داده کاوی و یادگیری ماشین است که برای تقسیم مجموعه ای از داده ها به زیرمجموعه های همگن به کار می رود. روش های مختلفی برای انجام خوشه بندی وجود دارد که هریک نقاط قوت و ضعف خاص خود را دارند. یکی از چالش های اصلی در خوشه بندی، یافتن تعداد خوشه های بهینه و تخصیص بهینه داده ها به این خوشه هاست. الگوریتم ژنتیک، به عنوان روش بهینه سازی مبتنی بر تکامل طبیعی، توانایی بالایی در حل مسائل پیچیده و جست وجوی فضای جواب های بزرگ دارد و می تواند به عنوان یک ابزار مؤثر در خوشه بندی به کار رود. هدف این مقاله، بررسی کارایی و دقت الگوریتم ژنتیک در کلاس بندی داده ها و مقایسه آن با روش های سنتی خوشه بندی برای کلاس بندی است. به منظور ارزیابی عملکرد این الگوریتم، چندین مجموعه داده بیمه استفاده شده و نتایج به دست آمده با معیارهای مختلفی مانند دقت تحلیل می شوند. همچنین، پارامترهای مختلف الگوریتم ژنتیک بررسی شده و تأثیر آن ها بر عملکرد نهایی الگوریتم مطالعه می شود تا بهینه ترین تنظیمات برای کلاس بندی داده ها تعیین شود. روش شناسی: در این پژوهش، به منظور تشکیل کروموزوم ها، ابتدا تعداد خوشه ها مشخص شد. با توجه به اینکه هر مرکز خوشه به اندازه تعداد ویژگی های مجموعه داده دارای ویژگی بود، طول هر کروموزوم به صورت حاصل ضرب تعداد خوشه ها در تعداد ویژگی ها تعیین شد. برای فرایندهایCrossover ،Mutation و Survival از روش های نوین و متنوعی بهره گرفته شد. همچنین، معیار ارزیابی مشابه الگوریتم K-means انتخاب شد تا عملکرد خوشه بندی بهینه سازی شود. این رویکرد نوآورانه به بهبود دقت و کارایی فرایند کلاس بندی منجر شد. یافته ها: با اعمال روش توضیح داده شده در این مقاله برای تشخیص تقلب در ۳ مجموعه داده بیمه، به نتایج جالب توجهی با 12% بهبود در F1 و 10% افزایش دقت در مجموعه داده اول، 1% بهبود F1 و دقت در مجموعه داده دوم و در نهایت نیز 1% بهبود در F1 و 2% بهبود در دقت مجموعه داده سوم نسبت به روشK-means و سایر روش ها حاصل شده است. با توجه به ۲ کلاس بودن داده ها در این مجموعه داده ها ، مسئله به ازای ۲ خوشه با استفاده از الگوریتم حل شده و بهترین برچسب برای هر خوشه با توجه به برچسب های واقعی دادگان انتخاب شده و نتیجه به صورت نتایج حاصل از مسائل دسته بندی ارائه شده است، همچنین بهبود چشمگیری در معیارهایی همچون ARI و سایر معیارهای ارزیابی خوشه بندی حاصل شده و پیشرفت چشمگیری نسبت به الگوریتم ژنتیک عادی نیز حاصل شده است. نتیجه گیری: الگوریتم ژنتیک قابلیت حل مسائل پیچیده و بدون راه حل قطعی را دارد و می تواند در خوشه بندی داده ها عملکرد بهتری نسبت به روش های سنتی مانندK-means داشته باشد. این رویکرد با ترکیب احتمالات و تصادفی بودن، امکان بررسی نقاط بیشتر به عنوان مراکز خوشه و بهبود عملکرد خوشه بندی را فراهم می کند. نتایج نشان می دهد که این روش در برخی موارد بهتر از روش های معروف عمل می کند و ساختار مناسبی برای خوشه بندی داده ها ارائه می دهد.
ارزیابی و تحلیل ریسک پروفایل بیمه های دریایی با استفاده از روش ترکیبی ANP-DEMATEL(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲
131 - 146
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: بیمه های دریایی به عنوان یکی از مهم ترین شاخه های بیمه در مدیریت ریسک عملیات دریایی نقش اساسی دارند. این نوع بیمه ها شامل بیمه بدنه کشتی، بیمه مسئولیت، بیمه باربری دریایی و بیمه های مرتبط با عملیات فراساحلی است که هریک جنبه های متفاوتی از ریسک های مرتبط با عملیات دریایی را پوشش می دهند. ازآنجاکه عملیات دریایی همواره با خطراتی مانند شرایط نامساعد جوی، تصادمات دریایی و سایر عوامل همراه است، ارزیابی دقیق پروفایل ریسک مرتبط با این نوع بیمه ها اهمیت زیادی پیدا می کند. چنین ارزیابی هایی می توانند علاوه بر بهبود ایمنی و کاهش احتمال وقوع خسارات، به شرکت های بیمه کمک کنند تا تصمیمات دقیق تر و بهتری در مدیریت ریسک بگیرند و از طریق آن استراتژی های مؤثرتری برای مدیریت ریسک طراحی کنند. با توجه به این نیاز، پژوهش حاضر با هدف شناسایی، تحلیل و وزن دهی شاخص های ریسک در بیمه های دریایی انجام شده و درصدد است چهارچوبی نظام مند و علمی برای مدیریت بهتر این ریسک ها ارائه دهد. روش شناسی: در این پژوهش، رویکردی چندمرحله ای برای شناسایی، تعیین وزن و اهمیت شاخص های ریسک بیمه های دریایی اتخاذ شده است. در مرحله نخست، شاخص های کلیدی مرتبط با ریسک از طریق مروری نظام مند بر ادبیات موضوع شناسایی شد. این مرحله شامل بررسی مقالات علمی، گزارش های صنعتی و منابع معتبر مرتبط بوده تا شاخص هایی که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم بر پروفایل ریسک تأثیر دارند استخراج شوند. در گام بعدی، از روش دیمتل (DEMATEL) برای تحلیل روابط میان شاخص ها استفاده شد. این روش یکی از روش های پیشرفته در تحلیل روابط علّی و معلولی میان عوامل است که امکان شناسایی شاخص های اثرگذار و اثرپذیر را فراهم می آورد. پس از آن، برای تعیین وزن و اهمیت هر شاخص، از فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) بهره گرفته شد. این روش با استفاده از نظرات نخبگان و متخصصان صنعت بیمه و دریایی، اولویت بندی دقیقی از شاخص ها ارائه داد و میزان تأثیر هریک از آن ها بر پروفایل ریسک مشخص شد. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که شاخص هایی مانند ویژگی های فنی کشتی، نوع و بسته بندی محموله، شرایط آب وهوایی و مدیریت منابع انسانی از جمله عوامل اصلی تأثیرگذار بر پروفایل ریسک بیمه گذاران در رشته های متنوع بیمه های دریایی هستند. بررسی ها با استفاده از روش دیمتل نشان داد که عوامل مرتبط با مدیریت عملیاتی و نیروی انسانی بیشترین تأثیر علّی را بر سایر شاخص ها دارند. این عوامل به عنوان شاخص های اصلی در ساختار ریسک شناخته شدند و بر اهمیت توجه به آن ها در تدوین استراتژی های مدیریتی تأکید شد. علاوه براین، تحلیل های انجام شده نشان داد که شاخص های مرتبط با ویژگی های فنی کشتی و محموله، مانند عمر کشتی، و روش های بسته بندی، نقش مهمی در کاهش یا افزایش ریسک دارند. یافته های کمّی استخراج شده نشان داد که در بیمه بدنه کشتی، شاخص های «ویژگی های شناور» و «تجهیزات» به ترتیب اهمیت بیشتری داشتند، درحالی که «عوامل انسانی» بیشترین تأثیر را داشت. در بیمه باربری دریایی، به ترتیب شاخص «وسیله حمل» و «بارگیری و تخلیه» شاخص های مهم بودند. برای بیمه انرژی فراساحلی، شاخص های «بهره برداری و نگهداری» و «ساخت و اجرا» به ترتیب بیشترین اهمیت را نشان دادند. همچنین مهم ترین شاخص اثرگذار در ریسک های مرتبط با بیمه های فراساحلی منطبق بر نتایج دیمتل، شاخص طراحی، در ریسک بیمه های باربری دریایی، شاخص وسیله حمل و در ریسک بیمه های بدنه و ماشین آلات و مسئولیت کشتی شاخص عوامل انسانی است. نتیجه گیری: رویکرد ترکیبی ANP-DEMATEL که در این پژوهش به کار گرفته شد، چهارچوبی جامع و کاربردی برای ارزیابی و مدیریت پروفایل ریسک در بیمه های دریایی ارائه می کند. این چهارچوب نه تنها ابزار مناسبی برای تحلیل ریسک فراهم می آورد، بلکه به شرکت های بیمه کمک می کند تا استراتژی های مؤثرتری برای مدیریت ریسک طراحی کنند. استفاده از این رویکرد می تواند به کاهش خسارات احتمالی و بهینه سازی فرایندهای مدیریت ریسک در صنعت بیمه منجر شود. علاوه براین، نتایج پژوهش حاضر می تواند به عنوان پایه ای برای مطالعات آینده در زمینه توسعه ابزارهای نوین مدیریت ریسک و افزایش قابلیت های بیمه های دریایی در تحلیل ریسک بیمه گذاران استفاده شد. این پژوهش همچنین نشان می دهد که اتخاذ رویکردی نظام مند و علمی در مدیریت ریسک، می تواند به بهبود تصمیم گیری ها و افزایش قابلیت اطمینان در فرایندهای بیمه ای کمک کند.
اثربخشی آموزش دو نیمکره مغز بر مهارت تمرکز، سازگاری اجتماعی و مهارت های ارتباطی دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در بسیاری از فرایندها، هر دو نیمکره راست و چپ مغز نقش دارند. توجه به توانمندی های هر دو نیمکره مغز می تواند، موجب رویکردی مغزمحور شود. این پژوهش، با هدف تعیین اثربخشی آموزش دو نیمکره مغز بر مهارت تمرکز، سازگاری اجتماعی و مهارت های ارتباطی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی انجام گرفته است.روش :روش انجام این تحقیق، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون، همراه با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری عبارت است از؛ دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهرستان مهریز، در سال تحصیلی 1403-1402 که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای، از دو مدرسه 20 دانش آموز، انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش(10 نفر) و کنترل(10 نفر) قرار گرفتند. ابتدا از هر دو گروه پیش آزمون گرفته شد؛ سپس گروه آزمایش دوره آموزشی «استفاده از دو نیمکره مغز» را دریافت کردند(8 جلسه 70 دقیقه ای؛ هر هفته دو جلسه). پس از اتمام دوره آموزشی برای گروه آزمایش، از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. ابزار گردآوری داده ها نیز پرسشنامه مهارت ارتباطی بارتون(1990)، سازگاری اجتماعی دخانچی(1377) و مهارت تمرکز سواری و اورک(1394) بود. در نهایت داده های جمع آوری شده از هر دو گروه با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 24 و (تحلیل کواریانس و پیش فرض های آن) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: تحلیل کواریانس چندمتغیری(مانکوا) نشان داد، آموزش دو نیمکره مغز بر مهارت تمرکز، سازگاری اجتماعی و مهارت های ارتباطی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهرستان مهریز، تأثیر مثبت و معناداری داشته است(05/0>p). نتیجه گیری: بنابراین اقداماتی که منجر به فعالیت دو نیمکره مغز می شود، می تواند بر موفقیت دانش آموزان تأثیرگذار باشد، در نتیجه پیشنهاد می شود، معلمان دوره ابتدایی، فرایند آموزش مباحث مختلف را به گونه ای اجرا نمایند که هر دو نیمکره مغز در دانش آموزان فعال شود.
نکته هایی از معارف حسینی: گریه با معرفت بر امام حسین (ع)
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۳۸
113 - 114
حوزههای تخصصی:
ارتقاء سلامت اجتماعی در مسکن معاصر؛ نمونه مطالعاتی: مجتمع های مسکونی شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
۱۰۸-۸۵
حوزههای تخصصی:
اهداف: مسکن سالم و پایدار، هویت و همچنین کیفیت محیط نقشی کلیدی در بهبود سلامت اجتماعی دارد. این مقاله با بررسی مفاهیم مرتبط با کیفیت محیط به عنوان متغیر مستقل و سلامت اجتماعی به عنوان متغیر وابسته، به تحلیل تأثیر این عوامل در مسکن به عنوان بخشی از میراث معماری معاصر ایران می پردازد. روش ها: پژوهش حاضر از لحاظ روش در زمره پژوهش های آمیخته (کیفی- کمی) است. از نظر روش گردآوری اطلاعات، در بخش کیفی از مصاحبه و روش گروه های بحث استفاده شد و در بخش کمی، داده ها از طریق پرسشنامه و به شیوه پیمایشی جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Lisrel با آزمون های معادلات ساختاری انجام گرفته است. یافته ها: طبق نتایجی که از تحلیل فرضیه های این تحقیق بدست آمد، مولفه های کیفیت محیط شامل بعد اقتصادی، جنبه های انسانی - اجتماعی، جنبه زیست- محیطی، جنبه های عملکردی، فیزیکی واحد مسکونی، زیبایی شناختی فرمی، جذابیت بصری، بهره گیری از عناصر طبیعی، نورپردازی، ایمنی، معنایی ادراکی؛ بر ارتقاء سلامت اجتماعی در مجتمع های مسکونی شهر اردبیل تاثیر دارد و ترتیب اثرگذاری به ترتیب برابر با: بهره گیری از عناصر طبیعی 73/0، بعد اقتصادی 70/0، بعد ایمنی 65/0،جذابیت بصری 59/0، کیفیت زیبایی شناختی فرمی 53/0، مولفه زیست محیطی 48/0، جنبه های انسانی اجتماعی 47/0، جنبه های عملکری و نورپردازی 46/0، مولفه های فیزیکی واحد مسکونی 42/0، می باشد. نتیجه گیری: با توجه به این یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که در جهت بالا بردن میزان سلامت اجتماعی در مجتمع های مسکونی باید به شاخص های کیفیت محیط و مفهوم مسکن سالم توجه بیشتری داشت.
A Cultural Study of Diaspora and its Role in the Formation of Identity in The Lord of the Rings(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۳, Issue ۵۲, Spring ۲۰۲۵
135 - 144
حوزههای تخصصی:
In this paper, the researcher intends to show the Fantasy world, like the real world, suffers from racial issues and cultural diversities as well. Moreover, the main claim of this article is to depict that the tensions and battles that exist in the selected novels are the result of diaspora, dislocation, and cultural diversities as the subjects attempt to adjust or fail to adapt themselves. In this research, Hall’s theory is used as the main framework. In the selected works Lord of the Rings and The Hobbit, the idea of dislocation is the dominant notion among the characters of the story. The characters might not belong to a specific region while they live there and they would not be accepted by the other character. Consequently, they become confused about their own identity and regard themselves as hybrid subjects. This means that the notion of hybrid identity is dominant among several characters in the series. Consequently, the characters have different features that might be contradictory. ecocriticism has other disciplines such as environmental justice and deep ecology that remain open to trace them in the selected novels. In addition, applying other approaches, such as psychoanalysis, to the novels could also be beneficial, since when searching for the purpose of this study, many interesting issues on the novels and discussions can be read.
بنیان های هستی شناختی و انسان شناختی نظریه «ارزش اخلاقی» صدر المتألهین(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تفکر صدرالمتألهین ظرفیت لازم برای ورود به ساحت های گوناگون، به ویژه فلسفه اخلاق را داراست. نظریه اخلاقی از محوری ترین مباحث فلسفه اخلاق است که از مبانی تفکر وی نشئت می گیرد. از مهم ترین بنیان ها در این ساحت، بنیان های هستی شناختی و انسان شناختی نظریه اخلاقی است. نویسنده به روش کتابخانه ای، تحلیلی و استنباطی به اهم هر دو بنیان اشاره کرده است. اصالت وجود، مساوقت وجود با خیر، علم، کمال و سعادت، حرکت جوهری و استکمال نفس، تشکیک وجود، تقسیم وجود به رابط و مستقل و امکان فقری وجودات ربطی، سریان عشق در همه موجودات، حمل حقیقت و رقیقت و برخی دیگر از مبانی هستی شناختی، وجود فقری، حب ذات، کرامت، فطرت الهی، کمال طلبی، شوق به لقای حضرت حق و فنای فی الله، مسئولیت اخلاقی، انتخاب آگاهانه، جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء بودن نفس انسانی، اصالت روح و خلود آن، نیازمندی انسان به وحی برای دستیابی به کمال حقیقی و بعضی دیگر از جمله مبانی انسان شناختی نظریه اخلاقی صدرالمتألهین است که نویسنده به تبیین و استنباط آنها و سپس به ارتباط میان آن بنیان ها و نظریه اخلاقی وی پرداخته است.







