مسئله اصلی این تحقیق، شناسایی تغییرات در حوزه ارزش های اجتماعی معطوف به حکومت مطلوب (یافتن این ارزش ها در جامعه امروز ایران و نیز بازنمود و اولویت بندی پیش ران های مؤثر بر تغییر آن ها) در دهه پیش روست. از لحاظ روش شناسی، این تحقیق، پژوهشی آینده پژوهانه و کاربردی، بر مبنای پارادایم واقع گرایی انتقادی به شمار می رود و برای انجام آن، از روش های تحلیل محتوای کیفی، محیط شناسی و مدل S.T.E.E.P.V، تحلیل تأثیر متقابل، تکنیک های مطالعه کتابخانه ای، کدگذاری باز، پانل خبرگان، پرسشنامه، ماتریس تأثیرات متقابل و نرم افزار میک مک و نمونه گیری هدفمند، گلوله برفی و متخصصان دردسترس استفاده شده است. در پاسخ به پرسش نخست، دموکراسی، شایسته سالاری، عملکرد مطلوب، شفافیت، قانون مندی، پاسخ گویی، مشروعیت عقلانی حکومت، توسعه همه جانبه و حل مسائل، رفاه، امنیت، وجود نهادهای مدنی، جریان آزاد اطلاعات و امکان مشارکت و مطالبه گری، کاهش فساد، عدالت و آزادی در حوزه های مختلف، استقلال و منزلت بین المللی، ارزش های اجتماعی موجود (از دیدگاه مردم) معطوف به حکومت مطلوب شناسایی شدند. در پاسخ به پرسش دوم، یافته ها نشان داد سه پیش ران «ظهور طبقه اشرافی بعد از جنگ و آشکارشدن نمادها و نشانه های ثروت و تقابل آن با ارزش های انقلاب 57»، «نبود فضای مناسب برای بیان خواسته های مردم و عدم تحقق خواست ها و مطالبات آن ها در قوانین، ساختار و بافتار حکومت» و «قرائت و برداشت رادیکال و بنیادگرایانه از دین توسط حکومت»، کلیدی ترین متغیرهای سیستم و تأثیرگذارترین پیش ران ها بر تغییر ارزش های اجتماعی معطوف به حکومت مطلوب هستند. علاوه براین، هفت پیش ران «نبود مؤلفه های حکمرانی مطلوب (دموکراسی، توسعه، قانون مداری)»، «وجود تبعیض، نابرابری و بی عدالتی (دینی، جنسیتی، طبقه ای، مکانی و قومی)»، «پنهان کاری، دروغ گویی، ریا و عدم شفافیت در رفتار و گفتار مسئولین»، «کاهش نقش نخبگان متخصص و افزایش نقش طرفداران غیرمتخصص (حکومت)» «وجود فساد (اداری، اقتصادی و سیاسی)»، «عملکرد نامطلوب و عدم کارایی ساختارهای سیاسی و اداری» و «انواع شکاف ها (اعتقادی، جنسیتی، نسلی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی)» از این پتانسیل برخوردارند که به زمره پیش ران های کلیدی مؤثر بر تغییر ارزش ها بپیوندند و جهت و شدت ارزش های یادشده و درنتیجه آینده پیش رو را متفاوت تر رقم بزنند.