مجتبی احمدی فارسانی

مجتبی احمدی فارسانی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

مقایسه اثربخشی روش تدریس سنتی و روش تدریس کلاس معکوس در یادگیری درس فارسی: سنجش بر مبنای سطوح یادگیری شناختی بلوم

تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۱۱۲
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی روش تدریس سنتی و روش تدریس کلاس معکوس در یادگیری درس فارسی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی بر مبنای سطوح یادگیری شناختی بلوم بود. طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانش آموزان پایه ششم منطقه 14 شهر تهران تشکیل دادند که با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 دانش آموز انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش 1 (15 نفر) و آزمایش 2 (15 نفر) جایگزین شدند. افراد گروه آزمایش 1 برای مدت 8 جلسه به روش سنتی و افراد گروه 2 به روش معکوس مفاهیم کتاب درس فارسی پایه ششم ابتدایی را آموزش دیدند. برای جمع آوری داده ها از آزمون مداد کاغذی محقق ساخته ای که یادگیری را بر اساس سطوح شناختی بلوم می سنجید استفاده شد که روایی آن توسط متخصصان علوم تربیتی و جمعی از دبیران این رشته به تائید رسید. در آخر داده ها از طریق روش تحلیل کوواریانس چند متغیری تحلیل شدند. نتایج پژوهش حاضر نشان داد تفاوت دو گروه در متغیرهای کاربرد، تحلیل، ترکیب و ارزشیابی معنی دار است اما در متغیرهای دانش و فهمیدن معنی دار نیست. درمجموع می توان گفت که روش تدریس معکوس نسبت به روش سنتی در رخ دادن یادگیری در سطوح بالای شناختی طبقه بندی بلوم ارجحیت دارد.
۲.

اثربخشی مدیریت استرس به شیوه ی شناختی -رفتاری همراه با تجسم مثبت بهبودی بر کیفیت زندگی و سلامت عمومی بیماران مبتلابه سندرم روده تحریک پذیر (IBS)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت استرس به شیوه شناختی رفتاری تجسم مثبت بهبودی کیفیت زندگی سلامت عمومی سندرم روده تحریک پذیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۱۱۸
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مدیریت استرس به شیوه ی شناختی-رفتاری همراه با تجسمات مثبت بهبودی بر کیفیت زندگی و سلامت عمومی بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر انجام گرفت. طرح پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون و گروه کنترل است. نمونه پژوهش شامل 30 نفر از زنان دچار سندرم روده تحریک پذیر (IBS) بودند که بر اساس مصاحبه بالینی، تشخیص متخصصین داخلی و گوارش و پرسشنامه ای که علائم (IBS) را می سنجد، انتخاب شدند. سپس به طور تصادفی به دو گروه کنترل و آزمایش 15 نفری تقسیم شدند. گروه آزمایش در 10 جلسه ی هفتگی 90 دقیقه ای تحت درمان مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری همراه با تجسم مثبت بهبودی قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل مداخله ای را دریافت نکردند. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر (IBS-QOL) گرول و همکاران و پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ (GHQ) در دو مرحله قبل و پس از مداخله جمع آوری شدند. در این پژوهش برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس و نسخه 22 نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد مدیریت استرس به شیوه شناختی_رفتاری همراه با تجسمات مثبت بهبودی باعث افزایش کیفیت زندگی و سلامت عمومی (001/>P) در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در مرحله پس آزمون شد. به نظر می رسد مدیریت استرس به شیوه شناختی_رفتاری همراه با تجسمات مثبت بهبودی می تواند در بهبود کیفیت زندگی و سلامت عمومی بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر مؤثر باشد؛
۳.

الگوی ساختاری نگرش به مرگ بر اساس سبک های دلبستگی در نوجوانان مبتلا به سرطان: نقش میانجی سرکوبگری و حساسیت اضطرابی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: سرطان سبک های دلبستگی سرکوبگری عاطفی حساسیت اضطرابی نگرش به مرگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۹ تعداد دانلود : ۴۲۰
اهداف سرطان چهارمین عامل مرگ و میر در نوجوانان است. عوامل روان شناختی هم در ایجاد و هم در تداوم و پیامدهای بیماری سرطان نقش اساسی دارند. از جمله این عوامل، نوع نگرش به مرگ است. یکی از متغیر هایی که نقش اساسی را در نگرش به مرگ دارد کیفیت روابط والد فرزندی است که اساس سبک دلبستگی را تشکیل می دهد. بنابراین در این تحقیق الگوی ساختاری نگرش به مرگ بر اساس سبک های دلبستگی در نوجوانان مبتلا به سرطان با میانجی گری سرکوبگری عاطفی و حساسیت اضطرابی بررسی می شود. مواد و روش ها در راستای این هدف از جامعه نوجوانان ۱۵ تا ۱۹ساله مبتلا به سرطان شهر اصفهان، ۱۵۰ نفر (۸۵ دختر و ۶۵ پسر) به روش نمونه گیری دردسترس از بین بیماران بستری و سرپایی انتخاب شدند و پرسش نامه های دلبستگی هازن و شیور، نگرش به مرگ وونگ و همکاران، حساسیت اضطرابی فلوید و سرکوبگری عاطفی وینبرگر را پر کردند. سپس داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها یافته ها نشان داد سبک های دلبستگی هم به صورت مستقیم و هم با میانجی گری متغیر های سرکوبگری عاطفی و حساسیت اضطرابی، روابط معناداری با نگرش به مرگ در نوجوانان مبتلا به سرطان دارد و همچنین مدل مفروض برازش مطلوبی دارد. نتیجه گیری بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت سبک های دلبستگی، سرکوبگری عاطفی و حساسیت اضطرابی تعیین گرهای مهم نگرش به مرگ در نوجوانان مبتلا به سرطان هستند و مدل ارزیابی شده قادر به تبیین نگرش به مرگ در این افراد است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان