مطالب مرتبط با کلیدواژه

ماعت


۱.

جایگاه و مفهوم «ماعت» در مصر باستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اجتماع و سیاست ماعت مصر باستان نظم کیهانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۷ تعداد دانلود : ۱۵۷
«هرم بزرگ هستی» یا «نظم کیهانی»، بنیادی ترین طرح هستی شناسی است که از آغاز دوران ما قبل تاریخ تاکنون در بین بسیاری از جوامع و فرهنگ های گوناگون بوده و جامعه را نظام مند می کرده است. نمونه هایی از مفهوم «نظم کیهانی» در بین اقوام عبارت است از: در سنت هندی «ریته»، در باورهای زرتشتی «اَشه»، در مصر باستان «ماعت»، در دین بودایی «دهرمه»، در مسیحیت «لوگوس»، در یونان باستان «دایکو» یا «منوس»، در خاور دور «دائو» و در اسلام «وحدت». بر این اساس، جهان مرکب از زنجیره عظیمی تصور می شد که نظمی قائم محور و غایتمند بر تمام موجودات، از رأس تا پایین ترین موجود حاکم را برقرار می سازد؛ یعنی دیدگاهی متافیزیکی که به دنبال معنا و انسجام در جهان بود. این دیدگاه که در اصل مبتنی بر اسطوره بود، دو جنبه آسمانی و زمینی داشت که در شکل زمینی منجر به شکل گیری نظام های سیاسی و فلسفی گوناگون می شد. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی بر آن است تا به جنبه های گوناگون یکی از این مفاهیم آن، یعنی «ماعت» در تمدن مصر باستان بپردازد و مشخص سازد که ابعاد گوناگون «ماعت» گویای منطق توحیدی است که با پیوند خوردن با امور ماورائی و آسمانی معنا پیدا می کند.
۲.

بررسی مقایسه ای کارکردهای اشه و ماعت(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۲۳ تعداد دانلود : ۱۳۹
یکی از اشتراکات غالب تمدن های کهن، اعتقاد به وجود نوعی نظم مقدس کیهانی بوده است. این اعتقاد و باور، مردمان را ناگزیر و ملزم می ساخت تا حیات خویش را اعم از مادی و معنوی با اصول و قوانین ثابت ازلی و ابدی نظام مقدس کیهانی همسو سازند. طبیعتاً سرپیچی از این نظام مقدس نیز ناروا و غیرمجاز بود. نمونه هایی از واژگان ناظر به مفهوم نظم کیهانی عبارت اند از: در سنت هندی رِته (ṛta) که بعدها به دهرمه (dharma) تبدیل شد، در باورهای زرتشتی اَشه، در مصر باستان ماعت (Maʽat)، در آیین بودایی دهرمه، در مسیحیت لوگوس، در یونان باستان دایکو یا منوس، در خاور دور تائو یا دائو و در اسلام وحدت. این یکپارچگی و نظم، عالم تکوین و تشریع را در بر می گیرد و به حیات انسانی در ابعاد فردی و اجتماعی در تنظیم روابط با خود، با دیگر موجودات و با آفریدگار هویّتی اصیل و ماندگار می بخشد. در این سنت ها ضمن تأکید بر اهمیّت نظم و راستی و درستی در انتظام امور هستی و تعاملات بشری، بر رابطه تنگاتنگ نظم و راستی با سعادت و نجات تصریح شده است. همچنین، درک وجود نظم کیهانی و اخلاقی در فهم عمیق تر نسبت به حقایق هستی نقشی بی بدیل و ارزنده دارد. از ویژگی های مشترک اسطوره های ایران باستان و مصر باستان، مفهوم نظم کیهانی است که در تجلیات گوناگون شخصیت های آنها نمودار شده است. تجلی این مفهوم نه تنها در جلوه بصری، از نظر اعمال و جایگاه وجه نمادین آنها نیز تأمل پذیر است. هرچند به ظاهر اشخاص و اعمال اساطیری این دو تمدن کاملاً با یکدیگر منطبق نیستند، با دقت در بین ایزدان می توان میان ایزد اشه در ایران و ماعت در مصر، که هر دو به معانی «راستی، عدالت» و «نظم اخلاقی» اشاره دارند، وجه مشترکی یافت.