۱.
کلیدواژهها:
حماسه ملی ایران انواع ادبی انواع مشترک
حماسه های ملی ایران و در راس آن ها شاهنامه، سرگذشت پر فراز و نشیب ایران است در اندیشه ایرانی،آن گونه که بوده است یا آن گونه که ایرانی می پنداشته که بوده است یا میخواسته که بوده باشد. چنین آثار سترگی بایسته است که از هر دیدگاه و جنبه ای مورد بررسی قرار بگیرند. یکی از این جنبه ها، بررسی محتوایی این آثار از منظر انواع ادبی(Literary Genres ) یا به قول قدما اغراض شعری است. حماسه اگر چه خود یک نوع مستقل است؛ اما به سبب گستردگی موضوعات آن، در درون خود انواع متفاوتِ دیگری نیز نهفته دارد. با بررسی و مطالعه دقیق ده اثر حماسی ملی ایران ( شاهنامه، گرشاسپ نامه، برزونامه، فرامرزنامه، بانوگشسپ نامه، شهریارنامه، بهمن نامه، کوشنامه،کک کوهزاد و جهانگیرنامه)، در مجموع چهل و شش نوع ادبی در درون آن ها یافت شد که حاصل کار، آمار دقیق هر یک از انواع ادبی در هر یک از این منظومهها و نیز بررسی تداخل هر یک از آن انواع، در یک دیگر است
۲.
کلیدواژهها:
حواس پنجگانه حس آمیزی سینستزی نظریه ارتباطها
شعر معمولا حاصل تجربه ها و یافتههای شاعر است. بسیاری از این تجربهها و یافتهها تنها به یاری یکی از حواس به دست نیامده است. شاعر برای بیان کردن و انتقال دادن اینگونه موارد نیازمند ان است که حواس گوناگون مخاطب را همزمان تحت تاثیر قرار دهد. یکی از راههای این کار حسامیزی است. این ارایه گاه از راه به کار بردن واژگان و تعبیرات مربوط به حسی درباره حس دیگراست؛ همچنین ممکن است با استفاده از معانی ایهامی یک واژه دو یا چند حس را به طور همزمان تحت تاثیر قراردهد. کاربرد حسامیزی در ادبیات غرب گاه بر اثر نظریه ارتباطها یا عقیده به پیوندی نهانی میان پنج حس است. این نظریه میتواند با نظرمولانا درباره حواس قابل مقایسه باشد. گاهی دیگر حسامیزی حاصل حالت سینستزی در شاعر است. حالتی که احتمالا شاعرانی چون رمبو و ویکتور هوگو تجربه کردهاند. حسامیزی در ادب کهن فارسی نمونه های محدودی داشته است. بسامد ان در سبک هندی افزایش یافته و در شعر معاصر رواج کامل پیدا کرده است. سیر این تحول در مقاله حاضر بررسی شده است.
۳.
خواب یا رویا پدیده ای عمومی است که از دیرباز مورد توجه ادمی بوده است. در این پدیده، غالبا مفاهیم و پیامها به زبانی سمبلیک و نمادین ظاهر می شود و به همین سبب، درک انها، به تحلیل و رمزگردانی نیاز دارد. تحلیل و رمزگردانی رویاها که در فرهنگ ما بدان «تعبیر خواب» اطلاق می شود، در اثاری که بدانها «خوابنامه » یا «تعبیرالرویا» می گویند؛ ثبت شده است. در زبان فارسی، پیشینه این خوابنامه ها که از لحاظ شکل و قالب، به خوابنامه های منظوم و منثور تقسیم می شوند و تحت تاثیر خوابنامه های عربی اند، به سده ششم ق. می رسد.کهن ترین خوابنامه منظوم فارسی از سنایی (مندرج در حدیقه الحقیقه) و دیرینه ترین خوابنامه منثور فارسی، ظاهرا، کتاب «خوابگزاری» از مولفی یا مترجمی ناشناخته است که در سده ششم ترجمه یا تالیف شده است. کامل التعبیر حبیش تفلیسی، مشهورترین خوابنامه منثور فارسی است که با وجود احتوای ان بر فواید زبانی، تا امروز چاپ مصححی از آن صورت نگرفته است. «تعبیر سلطانی» از قاضی اسماعیل ابرقوهی که در عصر و شهر حافظ تالیف شده، کاملترین و پرفایده ترین خوابنامه منثور فارسی است که تاکنون به حلیه طبع اراسته نشده است. در این خوابنامه، پاره ای از تعابیر منظوم خرگوشی،که از اصل ان اطلاعی در دست نیست، نقل شده است. هدف این جستار، بررسی و معرفی این خوابنامه ها و پاره ای از خوابنامه های دیگر فارسی و بیان فواید زبانی، ادبی و اجتماعی آنهاست. 1. خوابنامه های منظوم 2. تعبیر سلطانی 3. کامل التعبیر 4. خوابنامه های عربی 5. فواید زبانی خوابنامه ها 6. فواید ادبی و اجتماعی خوابنامه ها
۴.
کلیدواژهها:
شاهنامه فردوسی منظومه های پهلوانی تاریخی و دینی سرچشمه های فردوسی شناسی
منظومههایی که پس از شاهنامه و غالبا به پیروی از ان، در زمینه های پهلوانی، دینی و تاریخی به نظم درامدهاند، از ماخذی هستند که کمتر مورد توجه فردوسی شناسان است. حال انکه سرایندگان بیشترِ این اثار افزون بر تاثرات فراوان زبانی، ادبی و اندیشگی از شاهنامه، به صورتهای گوناگون از فردوسی و شاهنامه نام بردهاند که گرداوری و بررسی مجموع این اشارات نکته های تازه و درخور بحثی درباره سرگذشت حکیم توس و نظم شاهنامه و نیز تلقیات رایج نسبت به ان در فرهنگ ایران، پیشِ روی می نهد. نتیجه پژوهش در ان دسته از منظومه هایی که متن منقحِ چاپی یا نسخه برگردان انها قابل دسترسی است، زیر چند عنوان/ موضوع تقسیم بندی می شود.الف) ستایش و بزرگداشت فردوسی و شاهنامه که در اغلب این آثار دیده می شود و ویژگی عام فرهنگ و ادب ایران در همه ادوارِ پس از فردوسی است. ب) سرگذشت فردوسی و نظم شاهنامه که به پیروی از سنت ادبی و تاریخی، ناظر بر برخی از افسانه های احوال فردوسی و چگونگی سرایش شاهنامه است؛ ولی در این میان مواردی به سان نقش کرامیان در شاهنامه سرایی، داستان آمرزش و بهشتی شدن فردوسی به سبب بیتی توحیدی که به استناد دست نویسهای معتبر شاهنامه الحاقی است و انتساب عنوان/ صفت «مرد غازی» به فردوسی، از اشارات سزاوار توجه است. ج) خرده گیری بر فردوسی و شاهنامه. در اینجا ایرادها و نقدها از چند منظر مختلف بیان شده است؛ از جمله: نشان دادن ضعفهای پهلوان اصلی شاهنامه رستم و برتری جهان پهلوان منظومه خویش بر او، ناخشنودی از سروده نشدن داستانی خاص از سوی فردوسی، اعتراض به انتقاد فردوسی بر سخن سست دقیقی، تعریض به مذهب و عقاید فردوسی، تاختن بر محتوای مغانه (ایران پیش از اسلامِ) شاهنامه در برابر منظومه های دینی و معرفی فردوسی به عنوان ستاینده کافران و گبران) ادعای برابری با فردوسی و برتری بر او.
۵.
کلیدواژهها:
نسبیت نیک و بد عقل و شرع عدل و حکمت هدفداری افعال الهی
تبیین ملاک و معیار کردار پسندیده و ناپسند از مسایلی است که پیش از حکمای اسلامی در فلسفه یونان باستان مطرح بوده است. آنان یگانه محک برای شناخت کردارها را داوری عقل و خرد می دانستند و آن را پشتوانه ای برای اصول اخلاقی جاوید قرار داده بودند. در دوره اسلامی ملاک، شناخت افعال خدا و شناخت و سنجش کارهای انسانی بر اساس آن است. در این مقاله با اشاره ای به آرای اهل کلام، دیدگاه مولانا در این باب تبیین می گردد. او با تعریف مشخصی که از عدل دارد و توصیف و تمجیدهایی که از عقل نموده، همچون فرقه های عقل گرا و بیشتر از همه ماتریدیه و امامیه، نیک یا بد شمردن عقلی را گردن نهاده و با پذیرش نسبیت امور، در راستای هدفدار دانستن افعال الهی، شرع را نیز در این باب قرین و مددکار عقل دانسته است. او نیز گاهی به دید عرفانی، پسند و ناپسند کارها را با نتیجه آن ها مربوط و ملاک روا یا ناروا بودن چیزی را منوط به هویدا شدن اثر آن در وجود آدمی دانسته است. بنابراین، معیار نیک یا بد شمردن امور از نظر مولوی عقلی و گاهی اقتضایی و اعتباری است و این بدان سبب است که او از فرقه خاصی پیروی نمی کند؛ بلکه آنچه را درست می داند، می گوید.
۶.
کلیدواژهها:
باروری میرنوروزی پادشاه مقدس پادشاه ساختگی
میرِ نوروزی یکی از جشنهای ملی ایران بوده که در بهار با شکوه تمام برگزار می شده است و در شعر حافظ، نمود یافته است. شارحان حافظ، در شرح این جشن، بسیار سخن گفته اند؛ اما هیچ یک، آنچنان که باید فلسفه وجودی این جشن را درک نکرده و حتی گاه مطالبی ضد و نقیض درباره این جشن آوردهاند. نگارنده در این جستار کوشیده است، این جشن کهن را از زوایای گوناگون بکاود و ژرف ساخت آن را روشن سازد. برخلاف تصور عموم و نظر برخی از شارحان حافظ، نه تنها این جشن برای شادی و تفریح صرف نبوده؛ بلکه یک جشن بارورانه بوده که نیاکان ما، برای تضمین باروری طبیعت برگزار میکردهاند و از این رو تمام مناسک این جشن، آیینی و معنادار بوده است. در پایان، نگارنده به صورت اجمالی به بررسی برخی از نمودهای میر نوروزی در گستره اساطیر دیگر ملل پرداخته است.