فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۶۱ تا ۲٬۹۸۰ مورد از کل ۸٬۳۶۳ مورد.
تحلیل رفتار اعضای اوپک در اعلام ذخائر نفتی: مطالعه موردی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد بخشی،اقتصاد صنعتی،کشاورزی،انرژی،منابع طبیعی،محیط زیست اقتصاد انرژی نفت،گاز طبیعی،زغال سنگ،مشتقات نفتی ذخایر،تولید،صادرات،حمل و نقل و بازاریابی
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد بخشی،اقتصاد صنعتی،کشاورزی،انرژی،منابع طبیعی،محیط زیست اقتصاد انرژی نفت،گاز طبیعی،زغال سنگ،مشتقات نفتی اوپک،ساختار،سهمیه بندی،قیمت گذاری
انتظارات، نقش مهمی را در نوسانات قیمت نفت خام برعهده دارد و به نظر می رسد که عامل عمده و اساسی در تغییرات رفتار عرضه و نهایتا تغییرات رفتار واقعی قیمت نفت بوده است. با شناخت عوامل موثر بر این انتظارات، می توان نبض بازار نفت و امکانات مختلف آن را، به صورتی پایدار و مستمر در دست داشت. یکی از مهم ترین عواملی که می تواند بر سطح انتظاری قیمت ها در آینده تاثیر بگذارد، حجم ذخائر نفتی موجود و به ویژه حجم نفت در اختیار کشورهای عضو اوپک و محدود بودن حجم ذخائر قابل بازیافت نفت می باشد. اهمیت حجم ذخائر نفتی برای هریک از کشورهای عضو اوپک علاوه بر اعتبار در اختیار داشتن حجم بالاتری از ذخائر نفت نسبت به دیگران، کسب سهم بالاتری از کل تولید اوپک است، به این ترتیب که پس از تدوین سیستم سهمیه بندی تولید کشورهای عضو اوپک در ابتدای دهه 1980، حجم ذخائر به عنوان یکی از معیارهای تعیین سهمیه مشخص شد و پس از آن بود که مسابقه اعلان افزایش حجم ذخائر میان اعضا شروع شد. مقاله حاضر تلاش کرده تا با بررسی تحولات حجم ذخائر نفتی ایران از طریق بررسی میزان تاثیرگذاری این اطلاعات بر تولید نفت کشور، نسبت به معتبر بودن این اعلام ها، اظهارنظر کند، زیرا این اعتقاد وجود دارد که اعلام بیش از اندازه حجم ذخائر، باعث اغتشاش در بازار خواهد بود به این دلیل که این اطلاعات، مبنائی برای تداوم پیش بینی عرضه آتی نفت در بازارهای جهان است. برمبنای نتایج مقاله حاضر که بر مبنای داده های فصلی دوره 1980 تا 2013 و در چارچوب مدل مارکف سوئیچینگ انجام شده، عملا ارتباطی میان افزایش حجم ذخائر و تغییر تولید نفت خام ایران به عنوان یکی از اعضای اوپک وجود ندارد که به نظر می رسد اعلام بیش از اندازه واقعی حجم ذخائر نفت، عملا ناشی از رقابت پنهان میان اعضا در کسب جایگاه بالاتر در سازمان و نیز بدست آوردن سهمیه بیشتر تولید از این سازمان است.
تأثیر شوک های نفتی بر تولید سبز در ایران
حوزههای تخصصی:
از بین منابع طبیعی، نفت مهم ترین منبع کسب درآمد برای کشور های صادرکننده این منبع به شمار می رود و نوسانات قیمت آن یکی از عوامل اصلی بسیاری از بحران های اقتصادی در میان کشورهای وارد کننده و صادرکننده نفت است. هدف اصلی این مقاله ، بررسی تأثیر شوک های قیمت نفت بر GNP سبز است. برای این منظور، ابتدا شوک های قیمت نفت با استفاده از روش فیلتر هودریک- پرسکات محاسبه و سپس اثر شوک های قیمت نفت بر تولید سبز با استفاده از الگوی خودرگرسیون برداری (VAR) برآورد گردید. براساس نتایج مدل برآوردی، شوک های قیمت نفت در کوتاه مدت دارای تأثیر منفی بر تولید سبز است و علت آن این است که با استخراج نفت، استهلاک منابع طبیعی افزایش یافته و باعث کاهش تولید سبز می شود. اما در بلندمدت تأثیر مثبت بر تولید سبز دارد به این علت که در بلند مدت افزایش درآمد های نفتی باعث رشد واقعی سایر بخش ها می شود و این رشد استهلاک را جبران می کند.
بررسی مزیت نسبی تولید محصول لوبیا در استان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق برای بررسی مزیت نسبی تولید محصول لوبیا در استان زنجان اجرا شد. داده های مورد نیاز از طریق تحقیق پیمایشی و انجام مصاحبه با 54 کشاورز تولیدکننده ی لوبیا در مناطق مهم تولید این محصول در استان در سال زراعی 83-1382 و تکمیل پرسش نامه های طراحی شده، جمع آوری شد. داده های گردآوری شده توسط نرم افزارهای EXCEL و SPSSWIN تجزیه وتحلیل شد. مزیت نسبی تولید لوبیا با استفاده از شاخص های هزینه ی منابع داخلی ((DRC، نسبت منفعت به هزینه ی اجتماعی ((SCB و سود خالص اجتماعی (NSP) در دو سناریوی قدرت برابری خرید (PPP) نسبی و مطلق محاسبه شد. در هر دو سناریو مقادیر معیارهای هزینه ی منابع داخلی و نسبت منفعت به هزینه ی اجتماعی، کم تر از یک (1) و شاخص مقدار سود خالص اجتماعی، مثبت محاسبه شد. نتایج تحقیق نشان داد که استان زنجان در تولید محصول لوبیا دارای مزیت نسبی است. بنابراین، پیش نهاد می شود تولید محصول لوبیا در استان زنجان به صورت هدف مند مورد حمایت قرار گیرد تا در برنامه ریزی برای پیوستن به سازمان تجارت جهانی، تولیدکنندگان این محصول در استان قادر به رقابت جهانی باشند.
کاربرد درخت دوجمله ای در تعیین قیمت اختیار معامله آسیایی و محاسبه پارامترهای حساسیت ریسک (مطالعه موردی کنجاله سویا و ذرت دانه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بورس کالای ایران می تواند با استفاده از ابزارهای مشتقه مانند قراردادهای آتی و اختیار معامله نقش زیادی در رفع دغدغه و نگرانی فعالان بازار محصولات استراتژیک کشاورزی ازجمله کنجاله سویا و ذرت داشته باشد. هدف این مطالعه تعیین قیمت اختیارمعامله آسیایی و پارامترهای حساسیت این نوع اختیارمعامله می باشد. از بین روش های کمی برای محاسبه مشتقات و پارامترهای حساسیت ریسک اختیارمعامله، مدل درخت دوجمله ای به وفور مورداستفاده قرار می گیرد. در مطالعه حاضر قیمت اختیارمعامله آسیایی با میانگین حسابی و هندسی و همچنین دو نوع قیمت انقضاء ثابت و شناور برای دو محصول کنجاله سویا و ذرت دانه ای با استفاده از مدل درخت دوجمله ای محاسبه گردید. همچنین حساسیت قیمت اختیارمعامله به تغییرات (تغییر در قیمت دارایی پایه، دلتا، نوسان قیمت، زمان باقی مانده تا سررسید و نرخ بهره بدون ریسک) با استفاده از پارامترهای حساسیت سنجیده و میزان اثرگذاری آن ها محاسبه گردید. داده های موردنیاز این مطالعه به صورت سری زمانی قیمت هفتگی از فروردین 1392 الی مرداد 1395 جمع آوری گردیده است و جهت تجزیه وتحلیل از نرم افزار DerivaGem و متلب استفاده می گردد. نتایج نشان داد که اختیار آسیایی نسبت به اختیار ساده اروپایی ارزان تر است. افزایش قیمت دارایی، افزایش میزان نوسان قیمت دارایی و افزایش نرخ بهره بدون ریسک سبب افزایش قیمت اختیارمعامله خرید می شود و با کاهش زمان باقی مانده تا سررسید، با فرض ثابت ماندن بقیه عوامل، از ارزش اختیارمعامله کاسته می شود. به طورکلی می توان گفت برای اتخاذ یک موقعیت مناسب در اختیارمعامله، لازم است تمام متغیرهای مؤثر بر قیمت را در نظر گرفته و با توجه به میزان حساسیت اختیارمعامله به هر یک از این متغیرها، راهبرد مناسبی را برای پوشش ریسک این قراردادها در نظر گرفت.
بررسی اقتصادی تخصیص بهینه گازهای سوزانده شده همراه در میادین نفتی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران روزانه معادل 30 میلیون مترمکعب گاز طبیعی فلر را در میادین نفتی می سوزاند. با توجه به اهمیت استراتژیک این حوزه به دلیل عدم بهره برداری بهینه از حجم عظیمی از سرمایه ملی و شناخت منافع حاصل از سرمایه گذاری در آن، در این مطالعه، با استفاده از اطلاعات سری زمانی، متوسط تولید گازهای همراه نفت در 44 میدان نفتی واقع در خشکی کشور و با استفاده از مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای، فرصت های عمده سرمایه گذاری شامل گروه طرح های سرمایه گذاری (تزریق مجدد گاز به میادین نفتی، تولید برق در داخل و مصارف نهایی داخل) و گروه طرح های رقابتی سرمایه گذاری (تزریق مجدد گاز به میادین نفتی، تولید برق صادراتی، مصارف نهایی صادراتی) ارائه شده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که در دامنه تولید گازهای همراه کمتر از 3 میلیون مترمکعب در روز، اولویت سرمایه گذاری به ترتیب با تزریق مجدد به میادین نفتی، تولید برق و مصارف نهایی است در حالی که در دامنه های بیش از 3 میلیون مترمکعب تولید گاز همراه در روز، تولید برق به عنوان اولویت سرمایه گذاری نسبت به سایر گزینه های ممکن بشمار می رود.
تأثیرعوامل اقتصادی منتخب موثر بر آلودگی آب های زیرزمینی در دو گروه از کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش عوامل اقتصادی روی آلودگی و تخریب محیط زیست یکی از موضوعات مهم در پژوهش های اقتصادی و زیست محیطیاست که محققان زیادی در این خصوص به مطالعه و تحقیق پرداخته اند. یکی از موضوعاتی که در عرصه محیط زیست توجه کم تری به آن شده، تاثیر عوامل اقتصادی از جمله بازبودن اقتصاد روی آلودگی منابع آّب است. در پژوهش حاضر، با استفاده از روش داده های تابلویی، ارتباط بین شاخص باز بودن اقتصاد و آلودگی آب های زیرزمینی در دوگروه از کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه بررسی شده است. برای این منظور، با استفاده از داده های شاخص تقاضای بیولوژیکی اکسیژن (BOD)، به عنوان شاخص آلودگی منابع آب زیرزمینی، نسبت مجموع صادرات و واردات تقسیم بر تولید ناخالص داخلی سرانه به عنوان شاخص باز بودن اقتصاد و تولید ناخالص داخلی سرانه به عنوان شاخص حجم اقتصاد در دوره زمانی 1995 تا 2006، فرضیه منحنی زیست محیطی کوزنتس و پناهگاه آلودگی مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج نشان داد که ارتباط بین تولید سرانه و آلودگی منابع آب در کشورهای توسعه یافته به شکل U و در کشورهای در حال توسعه به شکل U معکوس است و بنابراین فرضیه زیست محیطی کوزنتس در گروه کشورهای در حال توسعه تایید شده است. هم چنین با افزایش شاخص باز بودن اقتصاد، آلودگی منابع آب در گروه کشورهای توسعه یافته تاثیری نخواهد پذیرفت در حالی که در گروه کشورهای در حال توسعه، آلودگی منابع آب افزایش خواهد یافت. از این رو فرضیه پناهگاه آلودگی نیز در کشورهای در حال توسعه مورد تایید قرار گرفته است.
برآورد ناپارامتریک و شبه پارامتریک تابع تولید صنعت خودرو با تاکید بر نهاده انرژی: معرفی روش اولی - پاکس (OP) در برآورد الگوی داده های ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شوکهای بهرهوری غیرقابلمشاهده، باعث بروز مسائل انتخاب و همزمانی در تصمیمات بنگاهها میشوند که این مسائل منجر به ارائه ، براوردهای تورش داری از ضرایب نهاده های تابع تولید از سوی براوردگرهایی مثل حداقل مربعات معمولی میشوند. در این پژوهش از دادههای 5 شرکت خودروسازی طی دوره زمانی 1383-1387 استفاده شده، و تابع تولید صنعت خودرو هم با استفاده از روشهای حداقل مربعات معمولی، اثرات تصادفی، لیوینسون و پترین( a 2003) و اولی و پاکس(1996)براورد شدهاست. نتایج نشان میدهند که روش های اثرات ثابت و لیوینسون و پترین( a 2003)، نمیتوانند برای براورد تابع تولید صنعت خودرو مناسب باشند، به عبارت دیگر واکنش بنگاه های خودروسازی به شوکهای بهرهوری، از طریق تعدیل در تقاضای نیرویکار، سرمایه و انرژی انجام نمی شود و همبستگی معنیداری میان تعدیل نهادهها و شوکهای بهرهوری در صنعت خودور وجود ندارد، اما ضرایب براوردشده برای نهاده های انرژی و سرمایه در روش های شبه پارامتریک، اثرات تصادفی و حداقل مربعات معمولی نشان میدهند که ضرایب براوردشده برای انرژی و سرمایه در روشهای اثرات تصادفی و حداقل مربعات معمولی، به ترتیب به سمت بالا و پایین تورش دار هستند. این نتایج کاملاً مطابق با دیدگاه اولی و پاکس(1996) در خصوص تورش براوردگرهای سنتی است و نشان میدهد که بنگاههای خودروسازی در واکنش به شوکهای بهرهوری، سطح سرمایهگذاری خود را تعدیل میکنند. همچنین بر اساس نتایج براوردهای حاصل از روش شبه پارامتریک، کشش تولید نهادههای سرمایه و انرژی به ترتیب 82/0 و 64/0 خواهد بود.
بررسی موانع بکارگیری انرژی های تجدیدپذیر در بخش کشاورزی ایران: مطالعه موردی استان سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این مطالعه بررسی موانع بکارگیری انرژی های تجدید پذیر در بخش کشاورزی ایران بود. در این مطالعه به بررسی میزان تاثیر عوامل آموزشی، فنی، اقتصادی، اجتماعی و قوانین و مقررات به عنوان موانع پیش روی کشاورزان در استفاده از انرژی های نو پرداخته شد. پژوهش حاضر به روش میدانی انجام و بعد از مطالعه اسناد کتابخانه ای، مصاحبه با کارشناسان و اساتید دانشگاه و همچنین برخی از کشاورزان با استفاده از پرسشنامه به جمع آوری اطلاعات پرداخته شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از روش تحلیل عاملی استفاده شد. بر اساس نتایج بدست آمده از روش تحلیل عاملی، عواملی چون موانع فناوری های مرتبط، اقتصادی و اجتماعی به صورت مستقیم و عواملی چون موانع آموزشی و قوانین به صورت غیر مستقیم بر بکارگیری انرژی های تجدیدپذیر توسط کشاورزان تاثیر گذار می باشند.