فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۰۱ تا ۲٬۵۲۰ مورد از کل ۸٬۳۶۳ مورد.
Estimating the value of drinking water for the households in Larestan by using a contingent valuation method(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Water scarcity in Iran has reached a level that calls for the attention of all stakeholders including water consumers. While the government as water distributor has made significant efforts in managing water on the supply side, an annual average rainfall of 251 mm limits the capacity of this supply-side approach. As a result, policy efforts have increasingly turned towards demand management approaches. The subjects of this research are the determination of existence value of drinking water for the households in Larestan, and a measure of an individual’s willingness to pay (WTP) based on contingent valuation (CV) and dichotomous choice (DC). The logit model was used for measuring the individuals' WTP. Estimation parameters of the model are based on the method of maximum likelihood (ML). We used data from 320 randomly selected households in Larestan, Iran. Our findings show that once drinking tap water is connected, the households are willing to pay an average of US$0.24 (per cubic meter) in addition to their monthly charge for the water consumed.
مبانی نظری و محاسبه شاخص آسیب پذیری نفت برای کشورهای صادرکننده نفت (مطالعه موردی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر به معرفی مبانی نظری و محاسبه شاخص آسیب پذیری نفت برای اقتصاد کشورهای صادرکننده نفت می پردازد. برای محاسبه این شاخص نماگرهای مختلفی در دو بعد ریسک اقتصادی و ریسک تقاضا معرفی شده و برای اقتصاد ایران طی سال های 1393-1368 محاسبه شده است. در بعد ریسک اقتصادی، 7 کانال مختلف اثرگذاری درآمدهای نفتی بر اقتصاد، مبتنی بر توسعه ادبیات نظری بیماری هلندی شامل کانال های درآمد، عایدی دولت، مخارج، حساب جاری، نرخ ارز، تکنولوژی و نوسانات مخارج دولت تعریف شده است. بعد ریسک تقاضا نیز به دو جزء اصلی ریسک تمرکز تقاضای نفت و ریسک سیاسی تقسیم شده و برای محاسبه آن، ابتدا با توجه به سهم کشورهای واردکننده نفت از ایران، شاخص تمرکز تقاضای نفت محاسبه می شود. پس از آن بر اساس پایداری روابط سیاسی دو جانبه، وابستگی آن کشورها به واردات نفت از ایران و توانمندی آنها در تأمین نیازشان از سایر کشورها، شاخص ریسک سیاسی محاسبه شده و با تعدیل شاخص تمرکز تقاضای نفت، شاخص ریسک تمرکز ژئوپلتیک بازار نفت محاسبه می شود. بعد از نرمال نمودن هر یک از نماگرها، از متوسط وزنی نماگرها، شاخص نهایی محاسبه می شود. نتایج نشان می دهد طی سال های 1380 تا 1382 با متنوع سازی مسیرهای صادراتی نفت ایران، تاسیس حساب ذخیره ارزی، تنوع منابع ارزی و ... شاخص آسیب پذیری نفت کاهش قابل ملاحظه ای پیدا کرده و پس از سال 1390 با کاهش تنوع در مقاصد صادرات نفت، اعمال تحریم ها و متمرکز شدن فروش نفت به کشورهای خاص، وضعیت شاخص به بدترین وضع ممکن میرسد.
ببر بلفاست
مطالعه کارآیی گاوداری های شیری صنعتی شهرستان های سقز و دیواندره: کاربرد رهیافت ابرکارآیی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مطالعه حاضر با استفاده از رویکرد تحلیل پوششی داده ها ابتدا به برآورد مقادیر ابرکارایی و رتبه بندی واحدهای صنعتی پرورش گاو شیری در شهرستان های سقز و دیواندره پرداخته شد. سپس به منظور اطمینان از نااریب بودن نمرات ابرکارآیی به دست آمده، با استفاده از مدل اصلاح شدة بنکر و گیفورد، با نرمال سازی و حذف برخی از واحدهای پرت بر اساس سطوح از پیش تعیین شده، نمرات کارایی مجدداً به روش معمولی محاسبه و نتایج به دست آمده با هم مقایسه شدند. بدین منظور، اطلاعات موردنیاز جهت محاسبة کارایی، به صورت میدانی و با مصاحبه و تکمیل پرسشنامه از کل 19 واحد فعال برای سال 1392 جمع آوری شد. نتایج نشان داد، در مجموع حدود 58 درصد از گاوداری های شیری منطقة مورد مطالعه، ناکارا بوده وحدود 42 درصد از کل واحدها ابرکارایی کمتر از سطح میانگین را کسب کردند. کارایی واحدها با استفاده از مدل ابرکارایی و کارایی معمولی در تحلیل پوششی داده ها با همدیگر مقایسه و واحدهای ناکارا، نمرات کارایی و ابرکارایی یکسانی گرفتند و واحدهای کارایی که نمره ابرکارایی آن ها بزرگ تر و مساوی یک شده بود، در روش معمولی بر روی تابع تولید مرزی قرار گرفتند. به منظور تعیین حساسیت نتایج نسبت به حذف واحدهای پرت، سه سطح مختلف به عنوان مبنا برای شناسایی واحدهای پرت در نظر گرفته شد. نتایج مورد بررسی نشان داد که ضریب همبستگی، تنها در سطح 1 ≤پایین بوده که نشان می دهد، وجود واحدهای پرت بر روی نمرات کارایی تأثیرگذار می باشد.
حداکثر سازی جذب منابع مالی بخش خصوصی در توسعه شبکه های انتقال انرژی الکتریکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کمبود بودجه های دولتی،بالابودن هزینه ی ت أ مین مالی پروژه های انتقال انرژی و ریسک های سرمایه گذاری سبب بروز مشکلات زیادی در توسعه شبکه های قدرتشده است.راه حل اساسی برای فایق آمدن بر این مشکلات جذب سرمایه های خصوصی برای ت أ مین مالی این پروژه هاست.لازمه ی مشارکت بخش خصوصی سودآور بودن پروژه ها و در عین حال معقول بودن ریسک آن هاست.در این مقاله چارچوبی برای حداکثر سازی جذب سرمایه گذاری خصوصی برای ت أ مین مالی پروژه های انتقال برق ارائه شده است که با اعمال تغییراتی قابل تعمیم به سایر زیرساختهای انرژی است.در الگوریتم ارائه شده حداکثرسازی جذب سرمایه خصوصی به عنوان یک تابع هدف در مسئله ی توسعه ی شبکه انتقال برق مدلسازی شده و نیازمندی های بخش خصوصی از نظر سودآوری و ریسک مورد توجه قرار گرفته است. توابع هدف و قیودی از جمله حداقل سازی هزینه ساخت خطوط انتقال، حداکثرسازی جذب سرمایه خصوصی،جریمه ی عدم تامین بار و ریسک سرمایه گذاری برای مدل سازی مسئله استفاده شده است.از سناریو سازی برای مدل سازی عدم قطعیت ها،از الگوریتمNSGA II برای به دست آوردن پاسخ ها و برای انتخاب بهترین پاسخ از روش رضایت مندی فازی استفاده شده است .نتایج نهایی بر روی شبکه ی 24 باسهIEEE نشان داده شده است. به کمک روش ارائه شده می توان ت أ مین مالی تعداد زیادی از پروژه های انتقال انرژی را به بخش خصوصی واگذار کرد و در عین حال در مورد سودآور بودن و معقول بودن ریسک این پروژه ها به بخش خصوصی اطمینان داد.
ارایه روش جدید بارزدایی بهینه فرکانسی در محیط بازار رقابتی برق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به ارایه روشی جدید به منظور بارزدایی بهینه فرکانسی در سیستم قدرت با در نظر گرفتن بازار رقابتی برق می پردازد. در روش پیشنهادی کمترین میزان بارزدایی به منظور حفظ پایداری فرکانس سیستم و قرار گرفتن فرکانس حالت ماندگار سیستم در محدوده مجاز خود صورت می گیرد. همچنین تابع هدفی جدید به منظور بیشینه نمودن سود متصدیان تولید، کمینه نمودن هزینه گرفتگی خطوط و همچنین در نظر گرفتن جریمه ناشی از توان تامین نشده در هنگام بارزدایی فرکانسی در نظر گرفته شده است. از این رو، محل و مقدار بارزدایی بر روی هر یک از بارهای سیستم با استفاده از الگوریتم بهینه سازی اجتماع ذرات تعیین می شود. با بهره گیری از روش پیشنهادی، هنگام وقوع پیشامد احتمالی در سیستم قدرت می توان علاوه بر حفظ امنیت سیستم، بیشترین سود بازیگران بازار را برای سیستم در نظر گرفت. شبیه سازی مساله بر روی سیستم 39 باسه استاندارد تغییر یافته با در نظر گرفتن اطلاعات دینامیکی شبکه به منظور بارزدایی بهینه فرکانسی و در حضور بارهای حساس به قیمت صورت گرفته تا با انجام پخش بار بهینه اقتصادی در محیط بازار هوشمند نرم افزار مت پاور 4.1، بارزدایی ایمن و اقتصادی را در شبکه ایجاد نمود.
شبیه سازی مالیات سبز بر رشد اقتصادی در ایران با کاربرد روش تعادل عمومی قابل محاسبه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش مصرف انرژی و روند روبه افزایش انتشار مواد آلاینده ناشی از احتراق حامل های انرژی در جهان موجب شده که بحران های زیست محیطی به عنوان یکی ازمهم ترین چالش های فراروی دولت ها درقرن بیست و یکم شناخته شود. به همین دلیل دولت ها می کوشند تا با اتخاد سیاست ها و برنامه های مختلف، بر مشکلات زیست محیطی ازجمله آلودگی هوا فائق آیند. یکی از متداولترین نوع این سیاست ها که موجب کمترین عدم کارآیی در اقتصاد کشور می گردد، اخذ مالیات سبز می باشد که بر اساس هزینه اعمال می گردد. بر همین اساس در این تحقیق، آثار افزایش مالیات سبز بر رشد اقتصادی، بر اساس طراحی یک الگوی تعادل عمومی قابل محاسبه برای ایران و به کارگیری آخرین ماتریس حسابداری اجتماعی سال 1380 در قالب هشت سناریو مورد بررسی قرار گرفته است.
نتایج به دست آمده نشان می دهد که افزایش نرخ مالیات سبز به عنوان مالیات غیرمستقیم در تمامی سناریوها، رشد اقتصادی را افزایش می دهد. همچنین در همه سناریوها با لحاظ اثر مثبت کاهش آلودگی، تغییرات رشد اقتصادی مثبت است و میزان آن با افزایش نرخ مالیات افزایش می یابد.
بررسی رابطه هم جمعی میان آلودگی هوا، تولید ناخالص داخلی، شدت انرژی و تجارت باز در ایران (کاربرد نظریه محیط زیستی کوزنتس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تخریب محیط زیست به یکی از موضوعات بحث برانگیز در بین اقتصاددانان محیط زیست تبدیل شده است. با افزایش انتشار گازهای گلخانه ای از جمله دی اکسید کربن، جهان با خطر گرم شدن کره زمین، افزایش سطح آب دریاها و همچنین تغییرات عمده ای در اکوسیستم های طبیعی روبه رو می باشد. در پژوهش حاضر، رابطه بلندمدت و کوتاه مدت میان متغیرهای دی اکسید کربن، شدت انرژی، رشد اقتصادی و تجارت باز، در قالب فرضیه محیط زیستی کوزنتس و با استفاده از الگوی خودرگرسیونی با وقفه توزیعی (ARDL) طی سال-های
1965–2011 برای ایران مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این مطالعه نشان داد که هم در بلندمدت و هم در کوتاه مدت رابطه درجه سوم (حالت N شکل) فرضیه محیط زیستی کوزنتس تأیید شده است. علاوه بر این، متغیر تجارت باز در بلندمدت معنی دار نشده ولی در کوتاه مدت اثر مستقیمی بر انتشار دی اکسید کربن داشته و باعث افزایش آلودگی شده است. همچنین، متغیر شدت انرژی در بلندمدت اثر مثبت و معنی داری بر انتشار دی اکسید کربن داشته است و ضریب این متغیر (86/0) بدست آمده که بیانگر این است که به ازای یک درصد افزایش در میزان شدت انرژی به اندازه 86/0 درصد منجر به افزایش انتشار دی اکسید کربن می شود. از این رو، باید اقدامات لازم جهت اصلاح الگوی مصرف انرژی در کشور صورت پذیرد تا سبب کاهش انتشار دی اکسید کربن شود.
برآورد تأثیر کاهش یارانه های بخش کشاورزی بر تولید و اشتغال آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، تأثیر کاهش یارانه های پرداختی به بخش کشاورزی بررسی شده است. بر این اساس ماتریس حسابداری اجتماعی سال 1385 ایران با ابعاد 78 × 78 به عنوان چارچوب مدل تحلیلی تدوین شد. از آنجا که میزان یارانه های پرداختی در بخش کشاورزی ایران بر اساس معیار کلی حمایت ( TAMS ) بیش از میزان تعیین شده توسط سازمان تجارت جهانی است، لذا در صورت درخواست عضویت ایران در این سازمان، می باید یارانه های ایران طی دوره ده ساله و هر سال به میزان 13 هزار و 600 میلیارد ریال کاهش یابند. بر این اساس در این مطالعه، کاهش این مبلغ از یارانه بخش کشاورزی بررسی شد. نتایج نشان می دهد که در اثر این تکانه، تولید ناخالص داخلی اقتصاد بیش از 57 هزار میلیارد ریال کاهش خواهد یافت. یکی از اثرات مهم کاهش یارانه های بخش کشاورزی، تأثیر آن بر کاهش تولید این بخش و در نتیجه، کاهش اشتغا لزایی آن می باشد، به طوری که در اثر این تکانه، اشتغال این بخش به میزان 86 هزار نفر کاهش خواهد یافت.
بهینه سازی الگوی کشت با استفاده از برنامه ریزی آرمانی فازی با روی کرد حد تغییرات مجاز: مطالعه ی موردی شهرستان نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه، کاربرد مدل برنامه ریزی آرمانی فازی با روی کرد حد تغییرات مجاز در تعیین الگوی بهینه ی کشت کشاورزان شهرستان نیشابور است. برای این منظور، 6 آرمان فازی شامل کمینه کردن مصرف آب، کود شیمیایی، ماشین آلات، بیشینه کردن بازده برنامه ای، اشتغال نیروی کار و تولید در قالب شش سناریوی وزنی با هم مقایسه شدند. نتایج نشان داد که در بیش تر سناریوها، 3 آرمان اول به طور کامل برآورده می شود و نیازی به اختصاص مقادیر حد تغییرات مجاز به آن ها وجود ندارد. مقایسه ی الگوی کشت موجود با الگوهای کشت به دست آمده از سناریوهای مختلف بیانگر آن است که برای دست یابی به آرمان های بالا، سطح زیرکشت محصولات ذرت دانه ای و سیب زمینی نسبت به وضعیت موجود بایستی افزایش و گندم و جو کاهش یابد. افزون بر آن، استفاده از تابع فاصله ی اقلیدسی نشان داد که سناریوهای 3 و 6 که هر دو به الگوی کشت مشابهی منجر می شوند دارای کم ترین فاصله نسبت به نقطه ی ایده آل هستند و بیش تر از سناریوهای دیگر به تامین هدف ها فوق نزدیک هستند. در پایان، با توجه به نتایج به دست آمده، پیش نهادهایی ارایه شده است.