«امر سیاسی» از مفاهیم سیاسی است که هم فهم نظری و هم تطبیق مصداقی اش، دارای ظرافت های علمی و فنی خاصی است. امر سیاسی رفتار یا کنشی در عرصه عمومی و معطوف به منافع و مصالح جمعی ناشی از رویکرد تعاملی یا تخاصمی در محدوده «قدرت سیاسی» است. موضوعات و مفاهیم سیاست در تاریخ با توجه به مقوله امر سیاسی و این پرسش که چگونه می توان امر سیاسی را در منابع تاریخی رصد کرد و مورد شناسایی قرارداد، در محدوده: 1. «قدرت سیاسی» (تعریف، ساختار، نوع، هدف، متولیان و حامیان آن)؛ 2. «کنش مردم» (نوع مواجهه آن ها با قدرت) است. فرضیه مقاله با توجه به تعریف امر سیاسی این است که می توان با بررسی «داده ها و اطلاعات در دوران کلاسیک و سنتی»، «فعالیت های مردم و نمودها و نگاه های آن ها در حوزه سیاست»، «اجزاء و طبقات قدرت و لایه های پنهان ساختار قدرت» و همچنین «هدف حکومت» در منابع تاریخی، موضوعات و مفاهیم مرتبط با حوزه امر سیاسی را استخراج کرد. در این نوشتار، محورها و برخی مستندات هرکدام از آن ها از منظر امر سیاسی در قالب یک چارچوب مفهومی و موضوعی ذکر شده است؛ چارچوب مفهومی و موضوعی که به شناخت دوران، ساختار دولت، حامیان قدرت، نوع و هدف حکومت و تصوّر مردم از قدرت سیاسی مربوط است
برات دیوانی سندی بود که از سوی دولت به منظور پرداخت مواجب و دیگر هزینه ها صادر می شد. اهمیت برات زمانی مشخص می شود که بدانیم در دوره قاجاریه اغلب پرداخت های دولت به کارکنان کشوری و لشکری و به طورکلی، اغلب پرداخت هزینه ها در تمام امور دولتی به وسیله این سند انجام می گرفت. بر این اساس، این سند می تواند منبع مهمی برای نگارش تاریخ اقتصادی باشد. با وجود اهمیت برات های دیوانی، تاکنون هیچ پژوهش مستقلی برای شناخت آن صورت نگرفته است. یکی از دلایل این بی توجهی می تواند ساختار پیچیده و مبهم این سند تاریخی باشد.
هدف:این پژوهش با هدف بررسی و شناخت برات های دیوانی دوره قاجار سعی دارد ساختار ظاهری و محتوایی این نوع سند را بررسی کند.
روش/ رویکرد پژوهش:در این پژوهش منابع کتابخانه ای و 100 برات دیوانی از آرشیوهای اسناد تاریخی با روش توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته اند.
یافته ها و نتایج: براساس یافته های این پژوهش، این سند دارای 54 نوع مختلف است که همه آنها در ظاهر و محتوا ساختاری نزدیک به هم دارند. در ساختار ظاهری استفاده از خط سیاق، فشرده نویسی و فاصله بین ارکان با هدف جلوگیری از هرگونه دست بردن در ارقام بارز بود و ساختار محتوایی آن نیز براساس دستورالعمل مستوفیان شکل گرفته است و تمامی برات های دیوانی بررسی شده سوای موضوع(پرداخت مواجب، انعام، و مانند آن)، صادرکننده(برات کِش)، پرداخت کننده(برات گیر)، و دریافت کننده مبلغ(برات دار) ساختاری ثابت دارند.
این پژوهش تلاش دارد تأثیر ساختارگرایی بر مورخان مکتب «آنال» در نسل اول و دوم را بررسی کند. بنابراین، کار خویش را با این پرسش بنیادین آغاز می نماید که ساختارگرایی چه تأثیری بر تاریخ نگاری مکتب آنال گذاشت؟ این نوع تاریخ نگاری کار خویش را با مارک بلوخ و لوسین فور شروع کرد و سرانجام، با فرناند برودل به اوج خود رسید؛ درست در زمانی که فضای علمی جهان از تفکر ساختارگرایی به شدت متأثر شده بود. این مکتب فکری بسیاری از شاخه های علوم انسانی، مانند جامعه شناسی، زبان شناسی، انسان شناسی، مردم شناسی، روان شناسی و مانند آن را تحت تأثیر خود قرار داد. سرانجام، پایش به حوزة تاریخ نگاری نیز گشوده شد و در این وادی نیز تأثیرهایی پایدار برجای گذاشت. از بطن این تحول، تاریخ تام یا کامل سر برون آورد. نگاه به تاریخ نگاری تغییر یافت. تعصب بر تاریخ سیاسی برداشته شد و توجه تاریخ به مردم عادی یا زندگی روزمرة مردم فزونی یافت. تاریخ و جغرافیا به شدت به هم پیوستگی پیدا کردند. این بار جامعه و نه فرد نقطة شروع مطالعات تاریخی گردید. سرانجام، پای سایر رشته ها به تاریخ باز شد. جامعه شناسی، علوم اقتصادی، زبان شناسی، روان شناسی، اقلیم شناسی، مردم شناسی و مانند آن با تاریخ درآمیخت و مورخان از این علوم در جهت درک بهتر تاریخ بهرة فراوان بردند. بنابراین، می توان گفت: ورود ساختارگرایی به تاریخ، عصری جدید با شاخصه هایی متفاوت ایجاد کرد.