در نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی، بعد از اوج گیری بحثِ ضرورت اصلاح خط برای ترقی، علی سعاوی از اندیشمندان دینی عثمانی، در سال 1867م/1283ق، در روزنامه مخبر چاپ لندن مطلبی درباره ضرورت و چگونگی اصلاح خط نوشت که انتقاد تند میرزافتحعلی آخوندزاده را در پی داشت. در سال 1874م/1291ق، یعنی سال ها بعد از انتقاد آخوندزاده از مطالب سعاوی، آخوند احمد حسین زاده، شیخ الاسلام قفقاز و دوست دیرین آخوندزاده، شروع به تالیف کتابی با عنوان معلم الاطفال کرد و در آن، بدون اشاره به نام سعاوی، اندیشه ای همانند او را در ضرورت اصلاح خط مطرح کرد. بررسیِ تطبیقی مطالب شیخ الاسلام و سعاوی و تاثیر احتمالیِ بهره گیری شیخ الاسلام از اندیشه ای که آخوندزاده از آن انتقاد کرد، در مناسبات میان آن دو مسئله ای است که در پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیلی بررسی می شود؛ همچنین به این سوال ها پاسخ داده می شود که میزان اخذ یا اقتباس شیخ الاسلام از اندیشه و مطالب سعاوی چه اندازه بوده و این اقدام شیخ الاسلام در مناسبات دوستانه او با آخوندزاده چه تاثیری گذاشته است؟.
در سده چهارم هجری، آل بویه ایرانی تبار موفق شدند گستره وسیعی از سرزمین های عباسی را به اطاعت خود در آورند. ریشه ایرانی این سلسله، به همراه روح حاکم بر جغرافیای ایران آن روزگار که بخشی از جریان شعوبی گری را در ضمن بازگشت به عصر سلطانی ایرانیان نمایندگی می کرد، دست مایه ای شد تا فضای حکمرانی حتی در عراق، نمایی ایرانی به خود ببیند. گواه این امر، رسومی دولتی بود که بازنمایی از آیین های کهن شاه و دربار در ایران باستان و نمایشی از پیوندهای بویهیان با گذشته شاهی ایران بود.این مقاله، تکاپویی بر شناسایی مراسم آیین های دولتی دیلیمیان و در حقیقت، چشم اندازی بر پیوست این امارت به سلسله های ایران باستان است. مراسم سلطانی ضمن پیوستگی آشکار با سیستم حکومتی، اوضاع زمانه بویهیان را به شیوه وصفی بررسی می کند. مقاله حاضر بر آن است، تمامی مراسم دولتی بویهیان را ضمن ارائه در قالب گردآمده ای آیینی در کنار جایگاه اندیشه شاهی در سلسله ای با اندیشه ترکیبی ایرانی شیعی به پیشخوان اندیشه پژوهش گران آل بویه بسپارد.
این مقاله برخی دیدگاه های تاریخی در مورد دوره شکوفایی و رشد اقتصادی در تبریز در قرن نوزدهم را مورد بررسی قرر داده و تأثیرات مثبت آن را بر شرایط فرهنگی در تبریز مطالعه می کند. به علاوه، نویسنده به افول تدریجی تبریز در شرایط اقتصادی و منطقه ای قرن بیستم می پردازد. نویسنده بر آن است که برای احیای توسعه و بازسازی این شهر مهم، باید شاهراهی از تبریز به منطقه دریای خزر به عنوان یکی از مناطق کلیدی ایران کشیده شود.