پیرامون سیدجمالالدین اسدآبادی، دیدگاههای گوناگونی بیان شده و «هر کسی از ظن خود شد یار» او. جماعت روشنفکرنما با پذیرش سید کوشیدهاند او را در مقابل مرجعیت و روحانیت قرار دهند و جماعتی دیگر که نشان نوکری استعمار را بر سینه خود و رهبران خویش دارند، جهد عظیم دارند تا او را به هر شکل تخطئه کنند.
هر کتاب یک اثر محسوب می شود و این واقعیت را نمی توان نادیده گرفت. با انتشار هر اثر، مجموعه ای از آرا و نظریات، شایع و رایج می گردد که بی تردید سهمی از فضای فکری جامعه را به خود اختصاص می دهد. ازاین رو، محتوای اثر در خور تامل و نقد است. با توجه به تاثیرگذاری شگرف ذهنیت هایی که از گذشته برای امروز وجود دارد، نمی توان تاریخ نگاری و تحلیل وقایع گذشته را کم اهمیت تلقی نمود. اثرگذاری هویتی این پرسش که در گذشته چه وقایعی، به چه دلایلی و چگونه رخ داده اند ما را ملزم می سازد که در انتشار چنین آثاری حساسیت بیشتری داشته باشیم. نگارنده مقاله پیش رو کتاب «انقلاب مشروطیت» را (که از سری مقالات دانشنامه ایرانیکا می باشد که زیر نظر احسان یارشاطر منتشر گشته است) در زمان انتشار اثر نقد کرده که تاکنون منتشر نشده است.
کشورهای برخوردار از قدمت تاریخی نظیر ایران، حامل عناصر و عوامل فرهنگی ریشه داری هستند که موجودیت و هویت آن جامعه را در گذر زمان موجب شده اند. عناصر و عواملی که زمینه ساز بازتولید هویت این جوامع می شوند از پتانسیل قوی اجتماعی و لذا سیاسی بهره مند می باشند. علمای دین در ایران چنین جایگاه و مرتبه ای دارند. در این مقاله، حضور سیاسی ایشان از دوره صفویه تا پیروزی انقلاب اسلامی مورد توجه قرار گرفته است؛ حضوری که همچنان ادامه دارد.
یکی از مباحث مهم در تحلیل تغییرات اجتماعی، پیامدهای وقوع آن ها می باشد. به بیان دیگر، صرف نظر از منشا تغییرات اجتماعی، چگونگی گسترش و نفوذ آن ها در تاروپود نظام اجتماعی پرسشی اساسی در تبیین فرازوفرودهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است. آنچه درخصوص کشورهایی نظیر ایران موضوعیت می یابد مبحث نوسازی می باشد؛ واقعیتی که تدریجا رشد و گسترش یافت و در دوران پهلوی با پشتوانه ای دولتی، صورت جامعه را به کلی دگرگون ساخت. با وجود این، وقوع انقلاب اسلامی حاکی از ناکامی این اقدامات است. بنابراین لازم است برای عبرت آموزی، از یک سو، و شناخت دقیق تر تحولات تاریخی کشور، از سوی دیگر، به این موضوع توجه شود. مقاله حاضر چنین هدفی را تعقیب کرده است.
روی آوردن اختیاری و اجباری به سازمان دهی سیاسی در قالب دولت مدرن در ایران معاصر، خواسته و ناخواسته بر تاثیرگذاری نظام های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در کلیت ساختار قدرت سیاسی افزود. از این رو، اهمیت هماهنگی و هم سنخی این نظام ها با قدرت سیاسی افزایش یافت. این بدان معنا بود که چنانچه قدرت سیاسی نوین نتواند نظام های تحت حاکمیت را با خود همراه کند، با تهدیدات امنیتی روبرو خواهد شد. شکافی که بر اثر برنامه های اقتصادی و فرهنگی پهلوی دوم میان حکومت محمدرضاشاه با بازار، به مثابه نهادی اقتصادی ــ فرهنگی، به وجود آمد، زمینه ساز مخالفت این قدرت سنتی با حکومت پهلوی دوم گردید؛ به گونه ای که این نهاد به صورت تهدیدی امنیتی، در بخشی از سیر تکوین انقلاب اسلامی در جهت سقوط نظامی شاهنشاهی فعالیت نمود. مقاله پیش رو، کالبدشکافی این موضوع را مدنظر داشته است.
مشروطه شناسی در شرایط فعلی به عنوان یک نیاز مطرح شده است. رخداد مشروطه از جهات گوناگونی نیازمند تامل و نقد می باشد تا شناخت تحولات تاریخی این مرز و بوم در دوران معاصر، واقع بینانه گردد. شناسایی تاثیرات این انقلاب و فراز و فرود آن در گرو رفع ابهاماتی است که انحراف در تحلیل آن را موجب گردیده است. در این گفت وگو جناب آقای دکتر داریوش رحمانیان، عضو هیات علمی گروه تاریخ دانشگاه تهران، این نیاز و ملزومات پاسخگویی بدان را مطرح کرده است.
وقوع انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی باعث ظهور رویکرد شفاهی در تاریخ نگاری معاصر ما گردید، اما برای رسیدن به استانداردی مورد قبول، چون و چراهای زیادی لازم است. دور شدن از ملاحظه کاری های سیاسی برای تاریخ نگاری انقلاب ممکن است توقعی بیش از حد به نظر آید، با این حال از ضرورت آن چیزی نخواهد کاست. همچنین در تدوین تاریخ شفاهی دوران دفاع مقدس، که سرشار از فداکاری و اخلاص و رشادت بوده است، باید از موانعی چون روزمرگی، پراکنده کاری، بی برنامه گی و کمبودهای سخت افزاری گذر نماییم تا بتوانیم حق مطلب را تا حدودی ادا کنیم. محسن کاظمی و محمود جوانبخت، دو تن از متخصصان عرصه خاطره نگاری جنگ و انقلاب، در گفت وگویی صریح و صمیمی، گفتنی های خود را با ماهنامه زمانه در میان گذاشته اند که متن آن را هم اینک پیشروی مبارکتان ملاحظه می فرمایید.