۴.
در مسیر حرکت و مبارزه سیدجمالالدین اسدآبادی کسان بسیاری تاثیرگذارند و کسان بسیاری نیز اثر پذیرفتند. او پس از تحصیلات مقدماتی در ایران به عتبات عالیات رفت و مدت 4 سال در محضر شیخ انصاری علیهالرحمه زانوی شاگردی زد و شخصیت علمی خود را در این مرحله قوام و استواری بخشید. سیدجمال با پادشاه ایران (ناصرالدینشاه) و صدر اعظمش، میرزاعلی اصغرخان امینالسلطان و همچنین سلطان عثمانی (عبدالحمید دوم) معاصر بود و همکاریهایی را با آنان بویژه عبدالحمید آغاز کرد لکن این تعاملها در عمل فرجام فرخندهای نیافت.
۵.
پیرامون سیدجمالالدین اسدآبادی، دیدگاههای گوناگونی بیان شده و «هر کسی از ظن خود شد یار» او. جماعت روشنفکرنما با پذیرش سید کوشیدهاند او را در مقابل مرجعیت و روحانیت قرار دهند و جماعتی دیگر که نشان نوکری استعمار را بر سینه خود و رهبران خویش دارند، جهد عظیم دارند تا او را به هر شکل تخطئه کنند.
۶.
بیشک یکی از متفکرین و شخصیتهای برجسته مشرقزمین در قرن 19 سیدجمالالدین اسدآبادی است که پیرامون زندگی، افکار و عقاید او محققان و پژوهشگران بسیاری در ایران و خارج از کشور تحقیق کردهاند. حاصل این تحقیقات، در بیش از یکصد سال گذشته، نشر صدها کتاب، مقاله و سند است، اما این پژوهشها کافی نبوده و ما همچنان شاهد ابهاماتی در زندگی شخصی و سیاسی او هستیم.
۹.
سیدجمالالدین اسدآبادی از سیاستمداران و آزادیخواهان مشرقزمین و از عوامل اصلی ایجاد حرکتهای اصلاحی در ایران در اواخر سلطنت ناصرالدینشاه است. او در هند، مصر و پاریس کوششهای ضداستعماری نمود، نشریهای به زبان عربی به نام عروهالوثقی در پاریس منتشر میکرد. انتشار این نشریه که نسخهای از آن به وسیله محمدحسنخان اعتمادالسلطنه به ناصرالدینشاه ارائه میشود، موجب دعوت ناصرالدینشاه از سیدجمالالدین به تهران میگردد.