ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۵۹۶ مورد.
۵۰۲.

نوروترانسمیترها و شناخت: بخش اول (سیستم های کولینرژیک، دوپا مینرژیک، آدرنرژیک، سرونرژیک و گابائرژیک(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی عصب شناختی رفتاری کارکرد مغز و اعصاب
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی یادگیری شناخت
تعداد بازدید : ۳۴۵۵ تعداد دانلود : ۱۶۵۲
هدف: در دو دهه گذشته، موضوع نوروترانسمیترها و کارکردهای شناختی توجه بسیاری را به خود معطوف کرده است. در این مقاله، نقش سیستمهای کولینرژیک، دوپامینرژیک، آدرنرژیک، سروتونرژیک و گابائرژیک در رفتار شناختی مرور میشود. روش: این مطالعه با روش مروری انجام شده است. یافته ها و نتیجه گیری: نقش فعالیت سیستم کولینرژیک در حافظه و دمانس، یافته ای تکرار شونده است، اگرچه نمیتواند کل فرآیند حافظه را تبیین کند. جهت بررسی اثر نوروترانسمیترها بر یادگیری و حافظه نیز مطالعات آزمایشگاهی متعددی روی حیوانات انجام شده است. افزایش یا کاهش میزان نوروترانسمیترها و یا فعال یا مسدود شدن گیرندههای مربوطه، آشکار نموده که مکانیسمهای مختلفی در فرآیند یادگیری و حافظه دخالت دارند. وجود یک شبکه از سیستمهای متفاوت نوروترانسمیترها، میتواند نقش مهمی در یادگیری و پردازش حافظه داشته باشد.
۵۰۳.

گرایش ها در عصب شناسی و آسیب شناسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی عصب شناختی رفتاری جنبه زیستی اختلالها
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی یادگیری زبان
تعداد بازدید : ۲۶۶۸
هدف: در این مقاله سیر تحول مطالعات مربوط به رابطه زبان و مغز و راه های دست یافتن به شیوه سازمان بندی زبان در مغز مورد ارزیابی قرار می گیرد. روش: روش این مقاله از نوع مروری است. امروزه، مطالعات مربوط به رابطه مغز و زبان، در متون، به عصب شناسی زبان و زبان شناسی بالینی معروف اند. در این مقاله، ابتدا از دیدگاه های نخستین عصب شناسان درباره رابطه بین زبان و مغز و برداشت آنها از این مقوله که بیشتر متکی بر شواهد بیرونی است، بحث می شود. سپس برداشت های دوره های بعدی که منجر به پیدایش عصب شناسی زبان با برداشت های امروزی شد، بررسی می شود. یافته ها: در این سیر تحول، چهار نوع برداشت عمده معرفی می شود. در برداشت های باستانی، زبان یک پدیده روحی - روانی تلقی می شد، بعدها از ""زبان"" عمدتا به عنوان یک فعالیت ""عضوی"" که گاه مسوولیت آن بر عهده عضو زبان در دهان بوده است، نام برده شد. برداشت های جدیدتر، ""زبان"" را یک فعالیت حسی - حرکتی می دانستند که مسوولیت آن به مناطق حسی و حرکتی مغز محدود بود؛ ولی در برداشت های نوین ""زبان"" یک فعالیت شناختی پیچیده و چند بعدی است که نه تنها با سطوح مختلف فعالیت های مغزی ارتباط دارد، بلکه در ساختار و عملکرد مغز نیز تاثیر گذار است. این برداشت ها بیشتر بر شواهد بالینی و آسیب شناختی متکی هستند. در دیدگاه های جدیدتر عصب شناسی زبان، علاوه بر شواهد بالینی و آسیب شناختی، برای شناسایی رابطه زبان و مغز از شواهد علمی و تجربی جدید از قبیل ثبت امواج مغزی زبان و شیوه های تصویربرداری مغزی نوین استفاده می شود. نتیجه گیری: با وجود همه این یافته ها و پیشرفت، ناشناخته ها در مورد ماهیت سازمان بندی و پردازش زبان در مغز بسیار زیاد هستند.
۵۰۶.

بررسی پدیده آماده سازی منفی، معرفی تکالیف مرتبط با آن و تصویربرداری عملکردی با رزونانس مغناطیسی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۶۹ تعداد دانلود : ۷۷۶
هدف: ما در این مقاله به بازبینی نظریه ها و بحث های اصلی در مورد پدیده آماده سازی منفی (NP) می پردازیم. روش: برای بررسی این مقوله به مرور مقالاتی در این زمینه پرداخته شد. یافته ها: از نظر پسیکوفیزیک، در تاریخچه NP چهار نظریه اصلی در دست است: مهار بازنمایی درونی از یک طعمه؛ سرکوب فعال محرکی که با الگوی جلوه های درونی شناخته شده آن ""جور"" نیست؛ تمایز زمانی، بر اساس پردازشی که سیستم برای سطوح مختلف آشنایی متقبل می شود؛ و جدیدترین نظریه که بر میزان غیر منتظره بودن هدف متمرکز است. به عبارت دیگر، گزینش هدف دو جز دارد که سرعت و صحت سیستم به آن وابسته است: میزان انتقال توجه و روندهای معطوف کردن توجه. برخی پژوهش ها با استفاده از فناوری تصویربرداری و الکتروفیزیولوژی در مورد اینکه در طول انواع NP عملا در مغز چه می گذرد، نتایج متفاوتی یافته اند. در یک پژوهش که بر پایه اثر شناخته شده استروپ حالت NP پدید می آورد، با استفاده از فناوری تصویربرداری رزونانس مغناطیسی عملکردی (fMRI) مناطقی از مغز [شکنج گیجگاهی میانی (MT) در نیمکره چپ و بخش اوپرکولار شکنج پره سنترالیک در نیمکره چپ] به عنوان مرتبط ترین مناطق با این پدیده معرفی شدند. نتیجه گیری: چشم اندازی که در این نوشتار ارایه شده، عبارت است از یافتن توالی زمانی وقایعی که در این مناطق رخ می دهد. این امر با استفاده از فنون پسیکوفیزیکی ارایه محرک و یا ترکیب fMRI با ابزارهای دارای تمایز زمانی بالا مانند الکتروانسفالوگرافی (EEG) و توانش مرتبط با رخداد (ERP) ممکن خواهد بود.
۵۰۸.

میزان فعالیت نظامهای مغزی / رفتاری و درونگردی/ برونگردی در زنان مبتلا به آرتریت روماتویید

کلیدواژه‌ها: رفتاری آرتریت روماتوئید نظامهای مغزی درونگردی رونگردی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲۳ تعداد دانلود : ۸۵۳
از موضوعاتی که امروزه ذهن محققان را در حیطه روانشناسی سلامت به خود مشغول کرده است، رابطه بین ویژگیهای شخصیتی خاص و ابتلا به بیماریهای جسمانی است. در این راستا پژوهش حاضر به بررسی دو ویژگی شخصیتی با مبنای زیستی که عبارتند از نظامهای مغزی/ رفتاری و درونگردی/ برونگردی، در زنان مبتلا به بیماری آرتریت روماتوئید می پردازد. به این منظور 30 زن مبتلا به آرتریت روماتوئید، از بین بیماران مراجعه کننده به درمانگاههای روماتولوژی بیمارستانهای امام خمینی و شریعتی، با تشخیص پزشک متخصص روماتولوژی انتخاب شدند. 30 زن سالم نیز که از نظر میانگین سنی نزدیک به بیماران بودند، به عنوان گروه مقایسه مورد بررسی قرار گرفتند. هر دو گروه پرسشنامه های شخصیتی گری ـ ویلسون و آیزنک را برای اندازه گیری میزان فعالیت نظامهای مغزی / رفتاری و میزان درونگردی تکمیل نمودند. میانگینهای دو گروه، با استفاده از آزمونt برای مقایسه دو گروه مستقل، و میانگینهای گروه بیمار با استفاده از آزمون t برای مقایسه دو گروه وابسته، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد: در زنان مبتلا به آرتریت روماتوئید، میزان فعالیت نظام بازداری رفتاری بیشتر از زنان سالم و فعالیت نظام فعال ساز رفتاری،‌ کمتر از زنان سالم است. این فرضیه که در این بیماران، میزان فعالیت نظام بازداری رفتاری بیشتر از فعالیت نظام فعال ساز رفتاری آنان است، تأیید نشد. در مورد درونگردی، یافته ها حاکی از نمرات بالاتر درونگردی در زنان مبتلا به آرتریت روماتوئید است
۵۰۹.

نوروبیولوژی پاداش و اعتیاد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۱۴ تعداد دانلود : ۱۲۶۸
انسان نیز مانند حیوانات آزمایشگاهی به بسیاری از داروها مانند الکل، کوکائین و اپیات ها وابسته می شود. با وجود این، علت وابستگی به این داروها کاملا شناخته نشده است. برخی از داروها و یا تحریک برخی از نواحی مغز موجب بروز پاداش می شوند که پاسخ به محرکی است که سبب احساس لذت می شود. به نظر می رسد که سروتونین در هیپوتالاموس، انکفالین ها و گابا (GABA) در ناحیه تگمنتوم شکمی و هسته اکومبنس و نورآدرنالین (رهایی نورآدرنالین در هیپوکامپ از فیبرهای عصبی است که از لوکوس سرلئوس منشا می گیرند) در بیولوژی پاداش دخالت دارند، ولی مسیر نهایی در این فرآیند، سیستم دوپامینرژیک است. عمل داروها بر مکانیسم پاداش، لذت را القا می کند که تقویت (reinforcement) نامیده می شود. اثر تقویتی داروها، تقویت کردن حسی است که موجب تکرار مصرف دارو می شود. تقویت، سبب تحمل و وابستگی به دارو می شود. الکل، کوکائین، مرفین و آمفتامین دارای خواص تقویت کنندگی می باشند. مدل های حیوانی که به منظور مطالعه وابستگی به داروها مورد استفاده قرار گرفته اند، عبارت اند از: خود - تجویزی (self-administration)، خود – تحریکی (Self-stimulation) و ترجیح مکان شرطی شده (conditioned place preference). به علاوه، رفتار پرشی، مدلی برای مطالعه وابستگی به داروهای اپیوئیدی می باشد.
۵۱۰.

میزان عنصر روی موجود در موی کودکان مبتلا به سندرم داون، فلج مغزی، ماکروسفالی، میکروسفالی و هیدروسفال

۵۱۱.

بررسی مقایسه ای کارکردهای غلبه طرفی مغز در کودکان عقب مانده ذهنی با سن عقلی 6-5 ساله مراکز آموزش و پرورش استثنایی با کودکان عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: عقب ماندگی ذهنی رشد روانی - حرکتی طرفی شدن مغز کارکردهای غلبه طرفی مغز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۱۳
بررسی رشد روانی - حرکتی کودکان از جمله مقوله های مورد توجه متخصصان اطفال و توانبخشی می باشد. این رشد وابسته به چگونگی روند تکامل سیستم اعصاب مرکزی می باشد و لذا هر گونه اختلال در روند تکامل این سیستم می تواند باعث بروز اختلالات قابل توجه در زمینه های حسی، حرکتی و شناختی شود. گذر طبیعی از مراحل مختلف رشدی پایه و اساس پیشرفت کودک برای نیل به سطح شناختی مطلوب می باشد. کودکان عقب مانده ذهنی علاوه بر نقص در توانمندی های ذهنی، در زمینه حرکات درشت حرکات ظریف، مهارت های درکی - حرکتی، جهت یابی و تعادل نیز دارای اختلالات قابل توجه می باشند. صرف نظر از اتیولوژی بروز عقب ماندگی های ذهنی و اختلالات ناشی از آن، چگونگی تکامل کارکردی مغز در روند پردازش درون داده های حسی و برون داده های حرکتی؛ بستر مهمی را در توان بخشی این کودکان فراهم می آورد که باید مورد توجه قرار گیرد. در این میان توجه به پدیده طرفی شدن کارکردی نیمکره های مغز، غلبه طرفی، که بخشی از روند تکامل طبیعی مغز می باشد، که در به کارگیری روش های درمانی حسی - حرکتی توان بخشی در مورد کودکان عقب مانده؛ بسیار مهم می باشد. از آنجا که تاکنون در زمینه بررسی مقایسه ای کارکردهای غلبه طرفی مغز در بین کودکان سالم و عقب مانده در کشور ما مطالعه ای انجام نشده است، در تحقیق حاضر به مقایسه پارامترهای کارکردی معرف طرفی شدن مغز شامل غلبه طرفی بینایی، شنوایی، حرکات دست و حرکات پا در دو گروه کودکان سالم و عقب مانده با سن عقلی یکسان از طریق به کار بردن جدول ارزیابی رشد عصبی - مغزی دلاکاتو پرداختیم بررسی آماری نتایج به دست آمده نشان دهنده تفاوت معنادار در اغلب پارامترهای شاخص غلبه کارکردی طرفی مغز بین دو گروه کودکان یاد شده است. با توجه به نتایج حاصل؛ اعتقاد ما بر این است که روند متفاوت طرفی شدن کارکردی مغز در کودکان عقب مانده ذهنی، دقت و احتمالا تجدیدنظر در روش های توانبخشی این کودکان را ایجاب می نماید.
۵۱۲.

بررسی تغییرات فشارخون بر اساس سرسختی در موقعیت شکست

کلیدواژه‌ها: سرسختی تنیدگی فشار خون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰۹ تعداد دانلود : ۹۵۸
بسیاری از پژوهشها، نقش تنیدگی را به عنوان عاملی در برپایی فیزیولوژیک مورد تایید قرار داده اند. یکی از متغیرهایی که می تواند ارتباط بین تنیدگی و تغییرات فیزیولویک را تعدیل نماید سرسختی است. سرسختی یک متغیر شخصیتی است که از سه مولفه تعهد، مهار و مبارزه جویی تشکیل شده است. همچنین، مطالعات دیگر نقش تنیدگی را در افزایش فشارخون مورد تایید قرار داده اند. پژوهش حاضر با پیگیری روند مطالعات مربوط به سرسختی و توجه به نتایج به دست آمده در مورد تغییرات فیزیولوژیک افراد سرسخت در موقعیت های تنیدگی زا، به بررسی نقش تعدیل کننده سرسختی در ارتباط بین تنیدگی و تغییرات فشارخون می پردازد. در این پژوهش، 60 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه علامه طباطبایی در دو گروه دارای سرسختی زیاد و کم در وضعیت شکست مورد مطالعه قرار گرفتند. میزان فشارخون سیستولیک و دیاستولیک افراد مورد آزمایش در مرحله قبل و بعد از مواجهه با وضعیت شکست اندازه گیری شد. نتایج حاکی از آن بود که میانگین تغییرات فشارخون سیستولیک و دیاستولیک گروه دارای سرسختی کم به نحو چشمگیری بالاتر از گروه دارای سرسختی زیاد است. در مجموع، یافته های پژوهش به نقش محافظت کننده سرسختی در برابر تنیدگی اشاره می کند
۵۱۵.

آناتومی کارکردی تصویرسازی ذهنی حاصل از اسامی ذات : یک مطالعه fMRI

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱۳ تعداد دانلود : ۹۵۷
این مقاله، اولین گزارش در مورد به کارگیری fMRI در مطالعات عصب شناسی در ایران است. اسکن fMRI در یک طراحی قطعه ای (block paradigm)، هنگام تصویرسازی ذهنی (mental imagery) یک فرد طبیعی از اسامی ذات (concrete)، صورت گرفت. شنود غیرفعال اسامی معنی (abstract) و نیز شرایط استراحت، به عنوان شاهد مورد استفاده قرار گرفتند. به هنگام تصویرسازی ذهنی، فعالیت منطقه اولیه بینایی و همچنین فعالیت مناطق دخیل در بازشناخت شی، بازیافت حافظه، حافظه در کار بینایی و درک محرک های پیچیده شنوایی نشان داده شد. همچنین با افزایش زمان تخصیص یافته جهت تصویرسازی ذهنی از اسامی ذات، فعالیت بیشتری در منطقه اولیه بینایی مشاهده گشت. این یافته ها نشانگر سازوکارهای مشترک تصویرسازی ذهنی و ادراک بینایی هستند.
۵۱۶.

مکانیسم (های) آدرنوسپتوری در اختلال حافظه ناشی از ایمی پرامین در موش های صحرایی نر

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات شناختی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی عصب شناختی رفتاری کارکرد مغز و اعصاب
تعداد بازدید : ۶۸۵۰ تعداد دانلود : ۳۱۶۸
در این مطالعه، درباره اثرات تزریق درون هیپوکامپی عوامل آدرنوسپتوری، روی اختلال حافظه ناشی از ایمی پرامین در موش های صحرایی (rat) تحقیق شده است. ایمی پرامین (2-8 µg/rat)، تاخیرهای به خاطرآوری (memory retention latencies) را در تمرین اجتنابی غیرفعال (passive avoidance) کاهش داد. تزریق فنیل افرین (0.05 µg/rat) که یک آگونیست α1 آدرنوسپتور است و پرازوسین (0.5 µg/rat) که یک آنتاگونیست α1 آدرنوسپتور است. اثرات ایمی پرامین را تغییر نداد. مقادیر پایین فنیل افرین (0.005،0.015 µg/rat)، بر خلاف مقادیر بالاتر دارو (0.025،0.05 µg/rat)، به خاطرآوری را کاهش داد. پیش تیمار با پرازوسین (0.5،1 µg/rat)، اثر فنیل افرین را تغییر نداد، در حالی که پرازوسین به تنهایی، تاخیرهای به خاطرآوری را کاهش داد. یوهمبین (0.5،1 µg/rat)، یک آنتاگونیست α2 آدرنوسپتور، اختلال حافظه یا پاسخ رفتاری ناشی از ایمی پرامین را کاهش داد، در حالی که آگونیست –α2 آدرنوسپتور، کلونیدین (0.08 µg/rat)، اثر دارو را تغییر نداد. کلونیدین به تنهایی (0.15،0.3 µg/rat) تاخیرهای به خاطرآوری را کاهش، اما یوهمبین (1،2 µg/rat)، آن را افزایش داد. پیش تیمار با یوهمبین، اثر کلونیدین را کاهش داد. نتیجه گرفته می شود که مکانیسم (های) α2 آدرنوسپتوری، احتمالا در اختلال حافظه ناشی از ایمی پرامین، نقش دارند.
۵۱۷.

قشر پره فرونتال ، اختلالات تصمیم گیری و ازمون های ارزیابی کننده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۶۹
اختلالات تصمیم گیری، هسته بسیاری از اختلالات روانپزشکی و شخصیتی است. در فرایند تصمیم گیری که یک پردازش شناختی به حساب می آید. مفاهیمی مانند کنترل تکانه، ریسک پذیری، دوری از گزند، وابستگی به پاداش، کیفیت انتخاب ها، نوجویی و... دخیل می باشند. در سال های اخیر گروه های مختلفی از دانشمندان علوم اعصاب سعی نموده اند آزمون هایی طراحی نمایند که به وسیله آنها بتوان این فرایند عالی شناختی را بررسی نمود. از معتبرترین این آزمون ها می توان به آزمون قمار (gambling task) یا GT اشاره کرد. این آزمون که در سال 1994 معرفی شده است. تاکنون برای ارزیابی اختلالات شناختی ناشی از ضایعات مختلف مغزی و بررسی مشکلات شناختی گروه های مختلف معتادان، قماربازان حرفه ای و مبتلایان به اختلالات وسواسی جبری، اسکیزوفرنیا، اختلالات خلقی، اسکلروز جانبی آمیوتروفیک (ALS)، اختلالات هذیانی و... به کار رفته و نتایج جالبی نیز حاصل شده است. مولفان این مقاله، نسخه جدیدی از این آزمون طراحی نموده اند که با امکاناتی فراتر از نسخه های قبلی، ارزیابی بهتر این فرایند را فراهم می آورد. استفاده از این نسخه و نسخه های قدیمی تر آزمون GT و بررسی نتایج آن در میان جامعه ایرانی نشانگر نوعی تفاوت فرهنگی در جامعه ماست (حساسیت به دفعات باخت نه میزان آن) که بررسی این تفاوت حایز اهمیت می باشد. برای ارزیابی جنبه های دیگر اختلالات تصمیم گیری، آزمونهای دیگری نیز ابداع شده اند که از آن میان می توان به آزمون تصمیم گیری راجرز (Task Rogers'' Decision Making)، آزمون فرایند کاهش اهمیت معوق (Delayed Discounting Procedure، DDP)، آزمون چینش معوق نامتناسب با نمونه (Delayed Nonmatching to Sample، DNMS) و آزمون Gehring اشاره نمود. نتایج بسیاری از این آزمون ها نمایانگر عملکرد نواحی مغزی خاص، به ویژه بخش میانی تحتانی (Ventromedial) قشر پره فرونتال مغز، در فرایند تصمیم گیری می باشد.
۵۱۸.

اثر هیجان های رایانه ای بر مقادیر کورتیزول صبحگاهی و شامگاهی کودکان

کلیدواژه‌ها: هیجان بازی های رایانه ای کورتیزول

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی عصب شناختی رفتاری کارکرد مغز و اعصاب
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی روانشناسی رسانه
تعداد بازدید : ۲۱۳۸ تعداد دانلود : ۱۰۶۱
روان – عصب – ایمنی شناسی – به حوزه بین رشته ای جدیدی اطلاق شود که در آن تعامل عوامل روان شناختی با وضعیت های عصب شناختی و ایمنی شناختی مورد مطالعه قرار می گیرد. مطالعات نشان می دهند که شرایط سو روان شناختی (مثلا تنیدگی های مزمن) یا هیجان های منفی با میانجی های عصب شناختی، هورمونی و ایمنی شناختی می توانند، آسیب پذیری جسمانی آزمودنیها را در مقابل آسیب زاهای محیطی افزایش دهند. در این تحقیق به منظور بررسی اثر بازی های رایانه ای و هیجان های متعاقب آنها بر مقادیر کورتیزول صبحگاهی و شامگاهی 16 دانش آموز سال دوم راهنمایی با میانگین سنی 12.6 سال از یک مدرسه راهنمایی نمونه شبانه روزی به صورت تصادفی انتخاب شدند و به روش جایگزینی تصادفی در قالب طرح سولومون، در چهار گروه قرار گرفتند. دو گروه آزمایشی، 27 روز و هر روز به مدت شصت دقیقه به بازی های رایانه ای مختلف پرداختند. نمونه های خون صبحگاهی و شامگاهی، در آغاز و پایان مطالعه، بر اساس طرح سولومون، از آزمودنی ها گرفته شد و نتایج با استفاده از روش تحلیل واریانس بررسی شدند. یافته های ما نشان داد که بازی های رایانه ای به طور معنادار، کورتیزول صبحگاهی (P=0.01) و کورتیزول شامگانی (P<0.05) را افزایش می دهد. با توجه به تغییرات روانی فیزیولوژیک ارگانیزم تحت هیجان و آثار ضعیف ساز هورمون کورتیزول بر نظام ایمنی بدن، این نتایج می توانند یافته مهمی در مقوله مطالعات تنیدگی – بیماری و حوزه های مشابه باشند
۵۲۰.

بررسی مقایسه ای فرایندهای عالی شناختی در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیای حاد و مزمن با افراد بهنجار: رویکرد نوروپسیکولوژیک

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات سایکوتیک
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی عصب شناختی رفتاری جنبه زیستی اختلالها
تعداد بازدید : ۱۹۰۹ تعداد دانلود : ۱۳۷۰
پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه ای فرایندهای عالی شناختی در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیای حاد و مزمن با افراد بهنجار انجام شده است. در این پژوهش بعضی از کارکردهای نوروپسیکولوژیک در 40 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنیای حاد و مزمن و 40 نفر افراد بهنجار که از نظر سن، جنسیت، سطح تحصیلات، وضعیت اقتصادی، وضعیت تاهل و بهره هوشی با گروه نخست همتا شده بودند، مقایسه شد. کارکردهای مورد نظر عبارت بودند از: انتزاع، حافظه، ادراک دیداری – فضایی، حل مساله و ادراک دیداری – حرکتی که به ترتیب با آزمون های دسته بندی کارت های ویسکانسین (WCST)، تفسیر ضرب المثل ها، شباهت ها، فراخنای ارقام و طراحی مکعب های مقیاس هوشی و کسلر بزرگسالان (WAIS)، آزمون برج هانوی و آزمون بندر گشتالت ارزیابی شدند. این پژوهش نشان می دهد که بیماران اسکیزوفرنیک از نظر توانایی انتزاع، حافظه، حل مساله، ادراک دیداری – فضایی و ادراک دیداری – حرکتی در مقایسه با گروه بهنجار، به طور معنی دار عملکرد ضعیف تری دارند و تفاوت از لحاظ آماری معنی دار بود. اما از نظر جنسیت میان کارکردهای ارزیابی شده دو گروه، تفاوت معنی دار آماری وجود نداشت. همچنین میان عملکرد بیماران اسکیزوفرنیک حاد و مزمن نیز تفاوت معنی دار آماری مشاهده نشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان