فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی با رویکرد تحلیل ارتباط متقابل بر افزایش امید در دختران نوجوان تحت درمان با متادون انجام شد. این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. بدین منظور، 30 نفر از دختران نوجوان تحت درمان با متادون به صورت هدفمند انتخاب شدند. آن ها به طور تصادفی در دو گروه 15 نفره کنترل و آزمایش جایگزین شدند. گروه کنترل و آزمایش پرسش نامه امید اسنایدر را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. مداخله گروه درمانی با رویکرد تحلیل ارتباط متقابل روی گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 2 ساعته و در هر هفته یک جلسه انجام شد.گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که گروه درمانی با رویکرد تحلیل ارتباط متقابل میزان نمره امید در گروه آزمایش را به شکل معناداری افزایش داد. نتایج پیشنهاد داد که این نوع درمان می تواند در جهت افزایش امید دختران نوجوان تحت درمان با متادون در نظر گرفته شود.
مقایسه سبک های اسنادی، طرحواره های ناسازگار اولیه و نگرش های ناکارآمد (سه بعد از شناخت اجتماعی) در افراد افسرده و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت شناخت اجتماعی دررمزگزاری ورمزگردانی دنیای اجتماعی و تاثیرات مستقیم و نقش اساسی اجزاء تشکیل دهنده شناخت اجتماعی، مثل تفکرات قالبی و طرحواره های بنیادین حمایت کننده آنها یا نگرش ها و سبک اسنادها که بر چگونگی رفتار و پاسخدهی فرد، تأثیر بلاواسطه دارند؛ هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی سه جزءازاجزاء مختلف شناخت اجتماعی یعنی سبکهای اسنادی، طرحواره های ناسازگار اولیه و نگرشهای ناکارآمد درافراد افسرده وعادی است. روش: گروه نمونه 60 نفری از بین مراجعه کنندگان به کلینیک آزاد روان شناسی دانشگاه صنعتی شریف تهران که واجد شرایط شرکت در پژوهش بودند، به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. 60 نفر از افراد سالم نیز که هیچگونه مشکل روانشناختی نداشتند درگروه عادی قرارگرفتند. ابزار مورداستفاده شامل پرسشنامه سبک اسناد، فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه، مقیاس نگرش های ناکارآمد و پرسشنامه افسردگی بک بود. یافته ها:نشان دهنده تفاوت معنادار بین دو گروه سالم وافسرده در تمامی سبکهای اسنادی، طرحواره های ناسازگار اولیه و نگرشهای ناکارامد بود. نتیجه گیری: مولفه های شناخت اجتماعی آسیبدیده، نمود واضحی در مبتلایان به افسردگی دارند و توجه به اصلاح آنها در فرایند درمان افسردگی بایستی مدنظر متخصصین رواندرمانی قرارگیرد.
رفتار درمانی دیالکتیکی و اختلال مصرف مواد: مروری نظری و پژوهشی
حوزههای تخصصی:
اعتیاد یک بیماری روان پزشکی مزمن می باشد که در بسیاری از جوامع از جمله جامعه ی ایران در حال گسترش است. اعتیاد به موادمخدر پدیده ی پیچیده ای است که ابعاد مختلف زندگی فرد ازجمله ابعاد اجتماعی، اقتصادی، جسمی و روانی را تحت تأثیر قرار می دهد. ازجمله پیامدهای روانی حاصل از اعتیاد می توان به اختلالات خلقی مثل افسردگی و اضطراب، پرخاشگری و اختلال در کنترل تکانه، فراموشی، توهم و هذیان ناشی از مواد صنعتی و... اشاره کرد. ازآنجایی که پیامدهای ناشی از اعتیاد بخصوص پیامدهای روانی در زندگی فرد اختلال ایجاد می کند و با توجه به نقش عوامل روانی در وابستگی به مواد و تداوم اعتیاد، لازم است در کنار درمان های دارویی و زیستی از مداخلات روان شناختی نیز استفاده شود. یکی از درمان های روان شناختی به کاررفته در حوزه ی اعتیاد رفتاردرمانی دیالکتیک می باشد. کاربرد رفتاردرمانی دیالکتیکی باگذشت زمان توسعه یافته است و در حال حاضر برای درمان بسیاری از مشکلات مانند افسردگی، اضطراب، خشم، سوءمصرف مواد و اختلالات خوردن کاربرد دارد. این مقاله مروری بر کاربرد فنون رفتاردرمانی دیالکتیکی است که به عنوان درمان مکمل در کنار سایر درمان ها تلقی می شود. بر اساس مبانی نظری و پژوهشی می توان گفت رفتاردرمانی دیالکتیکی مداخله ای برای اختلالات مصرف مواد اثربخش است.
رابطه ی میزان نوع استفاده از اینترنت با نگرش دانشجویان نسبت به اثرات اینترنت بر آشفتگی افکار، اختلال خواب و تیک های عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی میزان نوع استفاده از اینترنت با نگرش دانشجویان نسبت به اثرات اینترنت بر آشفتگی افکار، اختلال خواب و تیک های عصبی انجام گردید. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش جمع آوری اطلاعات، همبستگی است. نمونه ى پژوهش، شامل 249 نفر از دانشجویان (دختر و پسر) بودند که تجربه ی استفاده از اینترنت را داشتند. برای جمع آوری داده ها از نگرش سنج محقق ساخته ی اثرات اینترنت استفاده شد. این سنجه نگرشی توسط 15 متخصص بررسی و اعتبار صوری و محتوایی آن مورد تأیید قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل نتایج پژوهش، روش آماری رگرسیون چند متغیره استفاده گردید. بر اساس نتایج تحقیق، میزان و نوع استفاده از اینترنت به عنوان متغیر پیش بین، حدود 16% تغییرات متغیر وابسته ( اختلال خواب و تیک عصبی ) را تبیین می کند. نتایج تحقیق نشان داد میزان استفاده از برخی کاربردهای اینترنتی همانند تعامل با سایت های اجتماعی با اختلال خواب و تیک های عصبی رابطه مثبت و میزان استفاده از برخی کاربردهای دیگر همانند استفاده از سایتهای آموزشی با متغیر وابسته رابطه منفی دارد.
پیش بینی نگرش دانشجویان به اعتیاد بر اساس پنج عامل بزرگ شخصیت
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی پیش بینی نگرش به اعتیاد و موادمخدر بر اساس پنج عامل بزرگ شخصیتی در دانشجویان استان مرکزی صورت گرفت. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. نمونه آماری شامل 238 نفر از دانشجویان مراکز پیام نور دلیجان، ساوه و محلات در سال 1394 بودند که از طریق نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. به منظور سنجش متغیرهای تحقیق از پرسش نامه های نگرش نسبت به اعتیاد و فرم کوتاه پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیت استفاده شد. داده ها با استفاده ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین نگرش به اعتیاد و ویژگی های گشودگی به تجربه، توافق پذیری و وظیفه گرایی همبستگی منفی معناداری وجود دارد. بین برون گرایی و روان رنجورخویی با گرایش به اعتیاد در دانشجویان رابطه معناداری وجود نداشت. براساس نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام ویژگی های شخصیتی توافق پذیری وگشودگی به تجربه، پیش بینی کننده های معنادار نگرش به اعتیاد در دانشجویان بودند. این دو ویژگی شخصیتی در مجموع 9 درصد از واریانس نگرش به اعتیاد را تبیین کردند. در مداخلات درمانی و پیشگیرانه اعتیاد، توجه به ویژگی های شخصیتی خصوصاً توافق پذیری وگشودگی به تجربه از اهمیت زیادی برخوردار است.
اثربخشی طرحواره درمانی بر احساس ترک شدن و بی ثباتی هیجانی افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی در شهر اراک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی اثربخشی طرح واره درمانی بر احساس ترک شدن و بی ثباتی هیجانی افراد مبتلابه اختلال شخصیت مرزی. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری، کلیه افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی بود که در سال ۱۳۹۴ به مراکز روان پزشکی شهر اراک مراجعه کرده اند. به تعداد ۲۴ نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و سپس بر اساس تخصیص تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه ۱۲ نفر) گمارده شدند. جهت جمع آوری داده ها، از آزمون شاخص شدت اختلال شخصیت مرزی استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس و آزمون تی همبسته مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که طرح واره درمانی موجب کاهش معنی دار نمرات بی ثباتی هیجانی و احساس ترک شدن اختلال شخصیت مرزی شده است. با توجه به داده های به دست آمده مبنی بر تأثیر مثبت طرح واره درمانی در کاهش نشانه های مبتلایان به اختلال شخصیت مرزی توصیه می شود تا از این روش در مراکز درمانی استفاده گردد.
مقایسه اثربخشی دو درمان گروهی شناختی- رفتاری و معنا درمانی گروهی بر کاهش افسردگی و افزایش امید به زندگی در سندرم آشیانه خالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ه دف از پژوهش حاضر مقایسه اث ربخ شی دو درمان گروه ی شن اخت ی رفت اری و معنا درمانی به شیوه ی گروهی ب ر کاه ش افس ردگی و اف زای ش امی دواری در سندرم آشیانه خالی شه رستان قروه است. جامعه آماری را کلیه مردان و زنان شهرستان قروه که فرزندانشان آنها را ترک نموده اند و از آنها جدا شده اند را شامل می شود. حج م نم ون ه 36 ن ف ر با استف اده از روش نمونه گیری در دسترس انتخ اب ش د. سپس افراد بطور تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) تقسیم شدند، یک گروه آزمایش 10 جلسه معنا درمانی به شیوه ی گروهی را دریافت کردند، گروه دوم آزمایش 13جلسه روان درمانی رفتاری شناختی را دریافت کردند اما گروه کنترل مداخله ای را دریافت نکردند. سپس به منظور جمع آوری داده ها از پرسشن امه افس ردگی بک BDI- IIو پرسشن امه امی د به زندگی اشن ایدر و همکاران استف اده ش د. این پ ژوه ش نیمه آزمای شی از نوع پی ش آزمون پس آزمون با گروه کنترل است. جهت تحلیل داده ها از آمار توصی فی و آمار استنب اطی(آزمون تحلیل کوواریانس) استف اده ش د. یافته های به دست آمده نشان داد که درمان شناختی – رفتاری در کاهش افسردگی موثرتر است، و معنا درمانی در افزایش امید به زندگی تاثیر بیشتری دارد. نتیجه گیری می شودکه هر دو درمان شناختی- رفتاری و معنادرمانی در کاهش افسردگی و افزایش امید به زندگی در سندرم آشیانه خالی موثر هستند.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به شیوه گروهی بر رضایت از زندگی مادران کودکان مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به شیوه گروهی بر رضایت از زندگی مادران کودکان مبتلا به سرطان صورت گرفت. جامعه پژوهش شامل تمامی مادران دارای فرزند مبتلا به سرطان مراجعه کننده به بیمارستان محک شهر تهران بود. روش:طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. به روش نمونه گیری در دسترس از بین مراجعان به مرکز درمانی محک32 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 16 نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. به منظور ارزیابی رضایت از زندگی از پرسشنامه دنیر استفاده شد. مدت مداخلات برای گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای بود. یافته ها:داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد موجب افزایش رضایت از زندگی در مادران کودکان مبتلا به سرطان در گروه آزمایش شده است. اندازه اثر به دست آمده حاکی از این بود که 34 درصد بهبود و افزایش رضایت از زندگی مادران کودکان مبتلا به سرطان در گروه آزمایش را می توان به درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد نسبت داد. نتیجه گیری:در تبیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر رضایت از زندگی در مادران کودکان سرطانی می توان گفت که بسیاری از مادران در هنگام تشخیص بیماری فرزندشان دچار انکار واقعیت می شوندکه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، از طریق پذیرش احساسات ناخوشایند غیرقابل اجتناب به بهبود رضایت از زندگی منتهی می شود.
تعیین مقدار متامفتامین، کوکائین، مرفین،کدئین در فاضلاب شهری با استفاده از کروماتوگرافی گازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۴
9-22
حوزههای تخصصی:
هدف: سوءمصرف مواد مخدر علاوه بر آسیب به سلامت فردی و اجتماعی می تواند از طریق ورود به اکوسیستم های آبی مخاطراتی جدی را متوجه محیط زیست آبی نماید. در این تحقیق با استفاده از تکنیک میکرو استخراج با استفاده از فاز جامد مواد مخدر (متامفتامین، کوکائین، مرفین، و کدئین) در فاضلاب ورودی و خروجی و لجن حاصل از تصفیه فاضلاب در تصفیه خانه فاضلاب شهید محلاتی تهران، و نیز پساب خروجی یکی از بیمارستان های تهران (بیمارستان تهرانپارس) با استفاده از دستگاه کروماتوگرافی گازی GC در کنار روش میکرو استخراج فاز جامد مورد بررسی قرار گرفته است. روش: روش میکرو استخراج با استفاده از فاز جامد یک روش استخراج تعادلی است که در آن با کالیبراسیون مناسب می توان آلاینده ها را در غلظت های پایین و با حساسیت بسیار بالا و بدون استفاده از حلال انجام داد. دستگاه تجزیه ای که در ابتدا با SPME به کار گرفته شد کروماتوگرافی گازی بوده و تا به امروز نیز بسیاری از کاربردهای آن بر پایه جداسازی و آنالیز با این دستگاه می باشد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که مخدر های کدئین و مورفین با غلظت بالا در فاضلاب شهری وجود داشته و کارائی تصفیه خانه در حذف این آلاینده ها قابل ملاحظه نمی باشد (درصد حذف به ترتیب 23 و 43 درصد). همچنین مشاهده شده که در تمام نمونه های مورد بررسی مخدر کوکائین وجود ندارد. نتیجه گیری: یافته های تحقیق دارای نکات بهداشتی-پزشکی می باشد.
تأثیر درمان شناختی-رفتاری بر تعارض زناشویی و سازگاری زناشویی افراد معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ه دف از پژوهش حاضر تاثیر درمان شناختی – رفتاری بر تعارض زناشویی و سازگاری زناشویی افراد معتاد بود. روش: جامعه مورد مطالعه افراد معتاد مرکز متادون درمانی ترک اعتیاد شهرستان قروه (نیکو سلامت) در سال 1394 (100 نفر) بود. این پ ژوه ش نیمه آزمای شی از نوع پی ش آزمون- پس آزمون بود. حج م نم ون ه 30 ن ف ر از افراد معتاد متاهل با استف اده از روش نمونه گیری در دسترس انتخ اب ش د و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. گروه آزمایش 13 جلسه روان درمانی رفتاری شناختی گروهی بر اساس دستور العمل مایکل فری (2005) را دریافت کردند، اما گروه گواه تحت هیچگونه آموزشی قرار نگرفتند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه 32 سوالی سازگاری زناشویی اسپاینر و پرسش نامه42 سوالی تعارض های زناشویی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین نمرات سازگاری زناشویی در پس آزمون گروه آزمایش به طور معناداری از میانگین نمرات گروه گواه بالاتر است و همچنین میانگین نمرات تعارض زناشویی در گروه آزمایش از میانگین نمرات در گروه گواه پایین تر بود. نتیجه گیری: درمان شناختی-رفتاری بر بهبود و افزایش سازگاری زناشویی و کاهش تعارض زناشویی افراد معتاد موثر می باشد.
نقش ذهن آگاهی، تحمل آشفتگی و حافظه هیجانی در پیش بینی بازگشت و پیروی از درمان در سوء مصرف کنندگان مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش ذهن آگاهی، تحمل آشفتگی و حافظه هیجانی در پیش بینی بازگشت و پیروی از درمان در سوءمصرف کنندگان مواد انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل مراجعه کنندگان به مراکز درمان سوءمصرف مواد شهر اردبیل در نیمه اول سال 1393 بود. نمونه ای به تعداد 197 نفر از میان معتادان مراجعه کننده به پنج مرکز درمان سوءمصرف مواد به صورت در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس های پیروی کلی، پیش بینی بازگشت، تحمل آشفتگی، آزمون حافظه هیجانی، و پرسش نامه ذهن آگاهی استفاده شد. یافته ها: نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بازگشت و پیروی از درمان با ذهن آگاهی، تحمل آشفتگی و حافظه هیجانی رابطه معناداری دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که 8/35 درصد واریانس بازگشت و 5/33 درصد واریانس پیروی از درمان از طریق ذهن آگاهی، تحمل آشفتگی و حافظه هیجانی تبیین می شود. نتیجه گیری: این نتایج نشان می دهد که ذهن آگاهی، تحمل آشفتگی و حافظه هیجانی پیش بینی کننده های مناسبی برای بازگشت و پیروی از درمان در سوءمصرف کنندگان مواد می باشد. بنابراین، در روند درمان می بایستی برای این متغیرها برنامه داشت.
اثربخشی آموزش مهارت های مقابله با استرس بر سلامت روانی معتادان مراجعه کننده به مرکز ترک اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی آموزش مهارت های مقابله با استرس بر سلامت روانی معتادان مراجعه کننده به مرکز ترک اعتیاد صورت گرفت. روش: این پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون بود. جامعه آماری شامل مددجویان کلینیک ترک اعتیاد بودند که در سال 1394 برای متادون درمانی ثبت نام کرده بودند. تعداد30 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به دوگروه آزمایش وگواه تقسیم شدند.گروه آزمایش در 8 جلسه آموزش مهارت های مقابله با استرس شرکت کردند و سلامت روان هر دو گروه با پرسش نامه سلامت عمومی مورد سنجش قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد، آموزش مهارت های مقابله با استرس بر بهبود سلامت روان معتادان موثر بوده است. نتیجه گیری: آموزش مهارت های مقابله با استرس می تواند در کاهش آثار زیان بار اعتیاد بر سلامت روان مفید فایده باشد.
مقایسه دشواری های تنظیم هیجانی و پریشانی روانی در افراد معتاد و عادی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه دشواری های تنظیم هیجانی و پریشانی روانی در افراد معتاد و عادی انجام شد. روش پژوهش علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد خودمعرف جهت ترک اعتیاد شهرستان آرادان بودند که در زمستان سال 1395 به کلینیک ترک اعتیاد مراجعه کرده بودند. جامعه آماری افراد عادی شامل همراهان و بستگان افراد معتاد بودند. نمونه ای به حجم 120 نفر (60 نفر عادی، 60 نفر معتاد) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه دشواری در تنظیم هیجان و مقیاس استرس، اضطراب و افسردگی لاویبوند و لاویبوند بود. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که بین مولفه های دشواری های تنظیم هیجانی (به جز فقدان آگاهی هیجانی) و استرس، اضطراب و افسردگی در افراد معتاد و عادی تفاوت معنی داری وجود دارد. بدین صورت که افراد معتاد در پرسش نامه دشواری های تنظیم هیجانی نمرات بالاتری داشتند. همچنین افراد معتاد در سه مولفه استرس، اضطراب و افسردگی نمرات بالاتری داشتند. در مجموع نتایج حاکی از آن بود که افراد معتاد دارای مشکلاتی در تنظیم هیجان هستند و از اضطراب، استرس و افسردگی رنج می برند. لذا این موضوع باید مورد توجه متخصصان اعتیاد قرار گیرد.
مقایسه ولع مصرف و بهزیستی روانی در بیماران تحت درمان با نگهدارنده متادون و مصرف کنندگان هروئین
حوزههای تخصصی:
ولع مصرف شاخصی روان شناختی می باشد که نقشی حائز اهمیت در پیامد درمانی ایفا می نماید و تعاملی پویا با مولفه های سلامت روان دارد. هدف پژوهش حاضر، مقایسه شاخص های ولع مصرف و بهزیستی روانی در بیماران تحت درمان با نگهدارنده متادون و مصرف کنندگان هروئین بود. روش پژوهش علی مقایسه ای بود. 30 مرد مصرف کننده فعال هروئین و 50 بیمار تحت درمان نگهدارنده با متادون به دو روش گلوله برفی و هدفمند انتخاب شدند. داده ها از طریق دو پرسشنامه بهزیستی روانی و ولع مصرف جمع آوری و به کمک آزمون های تی و تحلیل واریانس چند متغیری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که شاخص بهزیستی روانی در دو گروه تحت درمان متادون و مصرف کنندگان فعال، در هر سه مولفه هیجانی، روان شناختی و اجتماعی تفاوت معناداری را نشان می دهد. نتایج حاکی از اهمیت فرایند بهبودی و پرهیز از مواد در ارتقاء بهزیستی روانی و کاهش تنش ناشی از ولع مصرف بود.
اثربخشی طرح واره درمانی هیجانی بر اجتناب شناختی-رفتاری و شدت نشانه های اختلال اضطراب فراگیر در دانشجویان دختر مبتلا به اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر طرح واره درمانی هیجانی بر اجتناب شناختی رفتاری و شدت نشانه های اختلال اضطراب فراگیر در دانشجویان دختر مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر دانشگاه لرستان بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بوده و از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دختر مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر دانشگاه لرستان در سال تحصیلی 95-1394 بود؛ که به منظور اجرای پژوهش غربالگری انجام گرفت ابتدا دانشجویان دختر، پرسشنامه نگرانی پنسیلوانیا را تکمیل نمودند سپس از بین آن هایی که نمره بالاتر از 47 را در این پرسشنامه کسب کرده مصاحبه بالینی ساختاریافته براساس DSM – IV –TR (SCID) به عمل آمد که 30 دانشجو تشخیص اختلال اضطراب فراگیر را دریافت کردند. سپس 20 دانشجو که معیار های ورود به پژوهش را داشتند به صورت تصادفی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 10 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. آزمودنی های دو گروه، به پرسشنامه اجتناب شناختی- رفتاری (CBAS) و پرسشنامه اختلال اضطراب فراگیر(GAD-7) پاسخ دادند. سپس شرکت کنندگان گروه آزمایشی در 9 جلسه یک و نیم ساعته درمان گروهی مبتنی بر طرح واره درمانی هیجانی شرکت کردند. نتایج تحلیل کوواریانس داده ها نشان داد که طرح واره درمانی هیجانی به طور معناداری موجب کاهش اجتناب شناختی رفتاری و شدت نشانه های اختلال اضطراب فراگیر شرکت کنندگان گروه آزمایش در مرحله پس آزمون شد. به طورکلی نتایج پژوهش نشان می دهد که طرح واره درمانی هیجانی در کاهش اجتناب شناختی رفتاری و شدت نشانه های اختلال اضطراب فراگیر مؤثر است.
تأثیر آموزش شناخت - درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی برکاهش راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان در مبتلایان به اختلال وسواسی– جبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر شناخت - درمانی مبتنی برذهن آگاهی بر راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان در مبتلایان به اختلال وسواسی- جبری بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه مراجعان به کلینیک های روان پزشکی تبریز بودند که تشخیص اختلال وسواسی - جبری گرفته بودند. از میان جامعه آماری 30 نفر به صورت هدفمند انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و کنترل جای گرفتند. بیماران پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی، کرایج واسپینهاون(2002) را تکمیل کردند و پس از انتساب تصادفی گروه آزمایش و گروه کنترل، گروه آزمایش در 8 جلسه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی شرکت کردند و پس از اتمام آن بار دیگر پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان اجرا شده و داده های هر دو بار، جمع آوری شده و با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان (سرزنش دیگران، فاجعه انگاری و نشخوارگری) در مبتلایان به اختلال وسواسی- جبری مؤثر می باشد.
تاثیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افسردگی، کیفیت زندگی و امیدواری در مددجویان کمیته امداد شهرستان قروه
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به شیوه گروهی بر افسردگی، کیفیت زندگی و امیدواری در مددجویان کمیته امداد شهرستان قروه بوده است. در یک طرح شبه آزمایشی، یک کار آزمایی کنترل شده تصادفی با سنجش در خط پایه پس از مداخله و پی گیری 2 ماهه با گروه کنترل انجام گرفت. تعداد 30 مددجوی کمیته امداد به صورت در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه، گروه آزمایش تحت درمان شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (n=15) و یک گروه کنترل (n=15) گماشته شدند. کلیه شرکت کنندگان پرسشنامه دموگرافیک، پرسشنامه کیفیت زندگی و پرسشنامه امیدواری، پرسشنامه افسردگی همیلتون را در سه مرحله خط پایه، پس از مداخله و پیگیری دوماهه تکمیل کردند. داده ها با مدل تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر چند متغیری تحلیل شدند. یافته ها نشان داد پس از اتمام شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی تفاوت معناداری بین نمرات افسردگی، کیفیت زندگی و امیدواری در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری وجود دارد. با توجه به نتایج به دست آمده شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به صورت گروهی باعث کاهش افسردگی و افزایش کیفیت زندگی و امیدواری در مددجویان پس از خاتمه جلسات درمانی و بعد از پیگیری 2 ماهه شده است.
تأثیر آموزش بر اساس نرم افزار Inspiration بر تغییر نیمرخ هوش های چندگانه کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف:اختلال نقص توجه و بیش فعالی (Attention-deficit hyperactivity disorder یا ADHD) تأثیر زیادی بر یادگیری کودکان مبتلا دارد. توجه به تفاوت های فردی، از نکات مهم در آموزش این کودکان می باشد که نظریه هوش چندگانه Gardner مبتنی بر این اصل است. هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین تأثیر آموزش بر اساس نرم افزار Inspiration بر تغییر نیم رخ هوش چندگانه کودکان مبتلا به ADHD در استان اصفهان بود. مواد و روش:این مطالعه از نوع نیمه تجربی بود که به روش پیش آزمون و پس آزمون و مقایسه با گروه شاهد انجام شد. نمونه های پژوهش را 64 دانش آموز 13-6 ساله مبتلا به ADHD تشکیل داد که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی و طبق جدول اعداد تصادفی، در دو گروه شاهد و مداخله قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل قیاس سنجش، برآورد هوش چندگانه و بررسی تأثیر آموزش بر اساس نرم افزار آموزشی Inspiration بر تغییر نیم رخ هوش چندگانه در این کودکان بود. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها:یافته های آزمون Paired t نشان داد که بین نیم رخ هوش چندگانه کودکان مبتلا به ADHD در مرحله پس آزمون میان دو گروه مداخله و شاهد تفاوت معنی داری وجود داشت (050/0 ≥ P). استفاده از بازی Inspiration، موجب افزایش نیم رخ هوش چندگانه آزمودنی های گروه آزمایش نسبت به گروه شاهد در مرحله پس آزمون شد. نتیجه گیری:استفاده از بازی Inspiration در افزایش نیم رخ هوش چندگانه کودکان مبتلا به ADHD مؤثر است و استفاده از این روش در کنار سایر روش های درمانی و آموزشی، برای این کودکان پیشنهاد می گردد.
الگوی پارادایمی نقش ارزش های دینی خانواده در پیشگیری از گرایش به استفاده از مواد نیروزا
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه ی حاضر، شناخت مؤلفه های مؤثر ارزش های دینی خانواده و نقش آن ها در پیشگیری از گرایش به مواد نیروزا بود. این پژوهش از نوع تحقیقات اکتشافی و به تناسب رویکرد پژوهش از نوع کیفی بود که جهت انجام آن، با استفاده از روش گلوله برفی به صاحب نظران حوزه ی مورد پژوهش (15 نفر) رجوع و از طریق مصاحبه ی عمیق به جمع آوری داده ها پرداخته شد. سپس به واسطه ی سه مرحله کدگذاری بر مبنای رویکرد پارادایمی، طبقه های اصلی، فرعی و همچنین ارتباط بین طبقات شناسایی شد و منجر به شکل گیری و استخراج الگوی نهایی گردید. مطابق الگوی پارادایمی حاصل، به شرایط علّی پدیده گرایش به استفاده از مواد نیروزا، شرایط زمینه ای آن و نیز شرایط میانجی و راهبردهای بازدارنده و تقابلی با آن پرداخته شد. همچنین، راهبردهای مورد استفاده از سوی افراد دچار انحطاط مصرف داروها و ترکیبات مختلف استخراج شد و در نهایت در قالب پیامد نهایی الگو یعنی بیماری و زندگی بیمارگونه فرد مفهوم سازی گردید. به نظر می رسد که توسعه نظری حاصل از این پژوهش، می تواند درک کاربرد نظام ارزشی اصیل اسلامی در تربیت نیروی انسانی را تسهیل کرده و ضمن شناساندن الزامات و اقدامات بنیادی، مسیر رویارویی با این چالش را هموارتر کند.