فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۴۱ تا ۳٬۰۶۰ مورد از کل ۴٬۵۴۶ مورد.
سخت گیری های والدین و افسردگی کودکان و نوجوانان
منبع:
پیوند ۱۳۸۵ شماره ۳۲۸
حوزههای تخصصی:
پیش بینی تغییرات ادراک خارش در بیماری های مزمن پوستی بر اساس ویژگی های شخصیتی، اضطراب و افسردگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خارش، علامت اصلی بسیاری از بیماری های پوستی است که تاثیر زیادی بر کیفیت زندگی بیماران دارد. هدف پژوهش حاضر پیش بینی تغییرات ادراک خارش در بیماری های مزمن پوستی بر اساس ویژگی های شخصیتی، اضطراب و افسردگی بود.
روش کار: در این مطالعه با روش نمونه گیری تصادفی تعداد 200 بیمار با تشخیص بیماری های پسوریازیس، درماتیت آتوپیک و کهیر مزمن که طی فصول تابستان و پاییز 1393 به کلینیک پوست بیمارستان های امام رضا (ع) و قائم (عج) مشهد و بخش نوردرمانی مراجعه کرده بودند، در صورت دارا بودن شرایط ورود پس از اعلام رضایت در پژوهش شرکت کردند. داوطلبان به پرسش نامه های تیپ شخصیتیD، خودآگاهی و پرسش نامه ی اضطراب و افسردگی بیمارستانی پاسخ دادند. برای بررسی ادراک خارش از مقیاس آنالوگ دیداری و پرسش نامه ی کیفیت زندگی مبتلایان به خارش استفاده شد. پس از جمع آوری اطلاعات، با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 16 ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری داده ها محاسبه گردید.
یافته ها: ویژگی های شخصیتی و آشفتگی های روان شناختی در مجموع می توانند 5/70 درصد از واریانس ادراک خارش را تبیین نمایند. در این میان افسردگی (0001/0P<)، خلق منفی (0001/0P<)، خودآگاهی عمومی (004/0P<) و بازداری اجتماعی (009/0 P<) بیشترین سهم را داشته اند.
نتیجه گیری: ویژگی های شخصیتی، اضطراب و افسردگی در ادراک خارش اثرگذار هستند.
تاثیر رفتاردرمانی دیالکتیک بر کاهش تکانشگری در زنان مبتلا به همبودی اختلالات شخصیت مرزی و سوء مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر رفتاردرمانی دیالکتیک بر کاهش تکانشگری در زنان مبتلا به همبودی اختلالات شخصیت مرزی و سوء مصرف مواد انجام شد. روش: پژوهش در چارچوب طرح های تجربی تک آزمودنی با استفاده از طرح خطوط پایه چندگانه پلکانی انجام شد. بر اساس مصاحبه تشخیصی ساختاریافته و ملاک های ورود، از میان بیماران زن مبتلا به همبودی اختلالات شخصیت مرزی و سوء مصرف مواد چهار نفر به صورت هدفمند انتخاب شدند. هر چهار آزمودنی در خلال دوازده جلسه تحت رفتار درمانی دیالکتیک قرار گرفتند. به منظور سنجش تکانشگری از پرسشنامه تکانشگری بارت استفاده شد. یافته ها: رفتار درمانی دیالکتیک به کاهش نمرات تکانشگری در زنان مبتلا به همبودی اختلالات شخصیت مرزی و سوء مصرف مواد منجر شد. نمودارهای اثربخشی و اندازه اثر بیانگر کاهش معنادار تکانشگری در آزمودنی ها بودند. نتیجه گیری: مداخله رفتاردرمانی دیالکتیک می تواند به کاهش تکانشگری منجر شود و تلویحات کاربردی مطلوبی در زمینه درمان و پیشگیری از سوء مصرف مواد دارد.
رابطه ارزش های شخصی شوارتز با بهزیستی ذهنی در بین بیماران مبتلا به سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
مقدمه: شیوع بالای سرطان سینه در سنین پایین و پیامدهای روانی ناشی از آن برای بیماران و خانواده های آنان لزوم انجام پژوهش در زمینه سرطان و ارتباط آن با سایر سازه های روانشناختی را ضروری می سازد. هدف پژوهش حاضر دستیابی به سلسله مراتب ارزش های شخصی و بررسی رابطه آن با بهزیستی ذهنی در بین بیماران مبتلا به سرطان سینه بود.\nروش: طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. تعداد 100 بیمار زن مبتلا به سرطان سینه از بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان از طریق زمینه یاب ارزشی شوارتز SVS و پرسشنامه بهزیستی ذهنی مورد ارزشیابی قرار گرفتند.\nیافته ها: تحلیل داده ها با استفاده از شاخص های توصیفی نشان داد که اولویت های ارزشی بیماران زن مبتلا به سرطان سینه به ترتیب ایمنی، همنوایی، خیرخواهی، جهان شمول نگری، پیشرفت، خود رهنمود دهی، سنت، لذت جویی، قدرت و تحریک طلبی بودند. نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که همه ارزش های شخصی به جز ارزش تحریک طلبی رابطه مثبت و معناداری با بهزیستی ذهنی دارند و در نهایت اینکه براساس نتایج آزمون تحلیل رگرسیون گام به گام، ارزش شخصی خود رهنمود دهی نقش نیرومندتری در پیش بینی بهزیستی ذهنی داشته است.\nنتیجه گیری: بیماران زن مبتلا به سرطان سینه بیشترین اهمیت را به ارزش هایی داده اند که بر حفظ رسوم، سنت ها، ثبات، امنیت خود و جامعه، پذیرش دیگران و علاقه مندی به رفاه آنان تأکید دارند. ارزش خود رهنمود دهی که توسط افکار و اعمال مستقل فرد حالتی تشکل یافته به خود می گیرد، بیشترین نقش را در حفظ بهزیستی ذهنی بیماران داشته است.
نقش واسطه ای نشخوار و نگرانی در رابطه بین منبع کنترل با افسردگی و اضطراب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه منبع کنترل، نشخوار و نگرانی با افسردگی و اضطراب در دانشجویان بود. در این پژوهش، علاوه بر سنجش رابطه متغیرها، نقش واسطه ای نشخوار و نگرانی در رابطه بین منبع کنترل با افسردگی و اضطراب نیز بررسی شد. تعداد 154 دانشجو (88 دختر و 66 پسر) از دانشگاه تهران در این پژوهش شرکت کردند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه منبع کنترل راتر (RLCS)، مقیاس پاسخ های نشخواری (RRS)، پرسشنامه نگرانی (PSWQ)، مقیاس افسردگی بک (BDI) و مقیاس اضطراب بک (BAI) بود. نتایج با استفاده از روش تحلیل مسیر و ماتریس واریانس- کوواریانس تحلیل شدند. ضرایب همبستگی نشان داد که منبع کنترل با افسردگی (05/0P<) و اضطراب (05/0P<) رابطه معنادار داشت و نشخوار و نگرانی با افسردگی (01/0P<) و اضطراب (01/0P<) رابطه معنادار داشت. نتایج هم چنین نشان داد که متغیرهای نشخوار و نگرانی در رابطه بین منبع کنترل با افسردگی و اضطراب نقش واسطه ای دارند. شاخص هایGFI و CFI و RESMA حاکی از برازش مدل فرضی پژوهش است. از یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که رابطه بین منبع کنترل با افسردگی و اضطراب یک رابطه ساده نیست و متغیرهای دیگر، مثل نشخوار و نگرانی، می توانند در این رابطه نقش واسطه ای داشته باشند.
مقایسه اثربخشی درمان نوروفیدبک و طرحواره درمانی بر کاهش علائم افسردگی زنان افسرده شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقایسه اثربخشی آموزش نوروفیدبک و طرحواره درمانی بر کاهش علائم افسردگی زنان افسرده شهر تهران چکیده هدف اصلی پژوهش حاضر مقایسه اثر بخشی آموزش نوروفیدبک با طرحواره درمانی در کاهش علائم افسردگی زنان بود. برای دستیابی به این منظور از طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه افراد مبتلا به افسردگی اساسی مراجعه کننده به مرکز مشاوره در شهر تهران از بهار تا زمستان سال 1393 بود. از بین افراد مراجعه کننده زنان با تشخیص افسردگی ، تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در 3 گروه تحت آموزش نوروفیدبک، طرحواره درمانی و گروه کنترل قرار گرفتند و به پرسشنامه افسردگی بک قبل و بعد از درمان پاسخ دادند. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد آموزش نوروفیدبک و طرحواره درمانی بر کاهش علائم افسردگی موثرند و میزان اندازه اثر روش نوروفیدبک و طرحواره درمانی در کاهش علائم افسردگی تفاوت ندارد.
اثربخشی درمان شناختی - رفتاری بر کاهش افسردگی دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
هیپنوتیزم پذیری
بررسی و تحلیل محتوای کتاب های درسی دوره متوسطه دوم از نظر توجه به مؤلفه های پیشگیری از وابستگی به موادمخدر
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی کتاب های درسی دوره متوسطه دوم از نظر توجه به مؤلفه های پیشگیری از وابستگی به مواد انجام شد. روش این پژوهش توصیفی و از نوع تحلیل محتوا بود. جامعه پژوهشی شامل همه کتاب های درسی دوره متوسطه دوم بود که در سال1397 چاپ شده است. نمونه گیری انجام نشد و همه جامعه پژوهشی بررسی شد. ابزار جمع آوری اطلاعات سیاهه تحلیل محتوای محقق ساخته بود که روایی آن به وسیله متخصصان و کارشناسان مربوطه تایید شد.یافته های پژوهش نشان داد که فراوانی مؤلفه های رویکرد پیشگیری از وابستگی به مواد، در دوره متوسطه دوم در رشته علوم تجربی 197 مورد، در رشته علوم انسانی 173 مورد و در رشته ریاضی 165 مورد است. در پایه های دهم و یازدهم توجه کافی به مؤلفه های رویکرد پیشگیری از وابستگی به مواد نشده است. همچنین در کتاب های درسی دوره متوسطه دوم به مؤلفه های «جرم و قوانین مرتبط با وابستگی به مواد»، «سابقه تاریخی مصرف موادمخدر»، «نقش استعمار در گسترش موادمخدر» هیچ اشاره ای نشده است. بر این اساس پیشنهاد می شود در کتاب های دوره متوسطه دوم (به ویژه در پایه های دهم و یازدهم) توجه بیشتری به مؤلفه های پیشگیری از وابستگی به مواد شود.
" افسردگی در بین هنرمندان "
حوزههای تخصصی: