فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۲۱ تا ۲٬۹۴۰ مورد از کل ۴٬۴۲۰ مورد.
رابطه مذهب گرایی و عوامل جمعیت شناختی با سوء مصرف مواد در دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پ ژوهش حاضر با هدف بررسی رابطة مذهب گرایی و عوامل جمعیت شناختی با سوء مصرف مواد انجام شده است. همه دانشجویان دختر و پسر دانشگاه تهران که در سال تحصیلی 1388-1389 مشغول به تحصیل بوده اند، جامعة آماری این پژوهش را تشکیل میدهند. گروه نمونه، شامل 182 دانشجو بوده که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند. ابزار پژوهش «مقیاس مذهب گرایی، بسطامی و بهرامی احسان، 1387)» و «پرسش نامه رفتارهای پرخطر(نسخه 2007)» بوده است. ضریب پایایی مقیاس مذهب گرایی 96/0و ضریب پایایی پرسش نامه رفتار های پرخطر 67/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضرایب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام انجام شده است. نتایج نشان میدهد. که بین دانشجویان دختر و پسر در متغیر های مذهب گرایی، مصرف سیگار، الکل و مواد مخدر تفاوت معنادار وجود داشته و همچنین مذهب گرایی با مصرف سیگار، الکل و مواد مخدر همبستگی منفی دارد. نتایج رگرسیون گام به گام مشخص کرد که جنسیّت، مذهب گرایی و تأهل حدود 144/0 از واریانس مصرف سیگار را تبیین میکنند. همچنین نتایج رگرسیون گام به گام مشخص کرد که جنسیّت و مذهب گرایی توانسته اند در دو گام به ترتیب حدود 146/0و 088/0 واریانس مصرف الکل و مواد مخدر را تبیین کنند.
نقش جو عاطفی خانواده، ادراک شیوه فرزندپروری، الگوهای ارتباطی خانواده و ادراک حمایت اجتماعی (خانواده) در پیش بینی سوءمصرف مواد روان گردان صنعتی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش جو عاطفی خانواده، ادراک شیوه فرزند پروری، الگوهای ارتباطی خانواده و ادراک حمایت اجتماعی (خانواده) در پیش بینی سوءمصرف مواد روان گردان صنعتی دانشجویان انجام شده است. روش: جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان پسر کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه رازی کرمانشاه در سال تحصیلی 94-93 بود که با استفاده از نمونه گیری طبقه ای، تعداد 400 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها عبارت بودند از: پرسش نامه های جو عاطفی خانواده، ادراک شیوه فرزندپروری، الگوهای ارتباطی خانواده و ادراک حمایت اجتماعی (خانواده). برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل ممیز به شیوه همزمان و گام به گام استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل نشان داد که ترکیب خطی متغیرهای جو عاطفی خانواده، ادراک شیوه فرزندپروری، الگوهای ارتباطی خانواده و ادراک حمایت اجتماعی (خانواده) پیش بینی کننده خوبی برای پیش بینی سوءمصرف مواد روان گردان صنعتی می باشد. نتیجه گیری: یافته ها نقش و اهمیت متغیرهای جو عاطفی خانواده، ادراک شیوه های فرزندپروری و ادراک حمایت اجتماعی در سوءمصرف مواد را متذکر می سازد.
پیش بینی گرایش به سوء مصرف مواد مخدّر بر اساس خودمتمایزسازی و باورهای فراشناخت دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، پیش بینی گرایش به سوء مصرف مواد مخدّر با استفاده از خودمتمایزسازی و فراشناخت است. به این منظور پرسشنامه های گرایش به اعتیاد (وید و همکاران، 1992)، خودمتمایزسازی (اسکورنوفرایدلندر، 1988) و باورهای فراشناختی (ولز و کاترایت - هاتون، 2004)، روی تعداد 288 (137 دختر، 151 پسر) دانشجوی دانشگاه رازی کرمانشاه اجرا شد. تحلیل یافته ها نشان داد که نمره کلّ خودمتمایزسازی (R=-0/11) پیش بینی کننده گرایش به سوء مصرف مواد مخدّر در دانشجویان است. تحلیل رگرسیون گام به گام به تفکیک خرده مقیاس های فراشناخت نشان داد که از بین 5 مؤلّفه موجود، باورهای مثبت درباره نگرانی (R=0/36)، اطمینان شناختی(R=0/25) و خودآگاهی شناختی (R=0/31)، پیش بینی کننده گرایش به سوء مصرف مواد مخدّر است. کنترل ناپذیری فکر (R=0/26) و نیاز به کنترل فکر (R=0/30) پیش بینی کننده گرایش به سوء مصرف این مواد نبودند. بر اساس یافته های ذکرشده به نظر می رسد دانشجویانی که خودمتمایزسازی پایانی دارند گرایش به سوء مصرف این مواد در آن ها بالاتر است. از سوی دیگر دانشجویانی که با نقص در فرآیندهای شناختی روبه رو هستند، بیشتر احتمال دارد به اعتیاد گرایش پیدا کنند.
"ادبیات عرفانی ایران و الکلیسم "
منبع:
مکتب مام ۱۳۵۵ شماره ۸۰
حوزههای تخصصی:
مقایسه سلامت عمومی و حمایت اجتماعی در افراد وابسته به مواد و افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش مقایسه میزان سلامت عمومی و حمایت اجتماعی در افراد وابسته به مواد و جمعیت سالم بود . روش: روش این پژوهش علی مقایسه ای بود و جامعه آماری عبارت بود از: افراد معتاد به مواد مخدر که در سال 1391 به یکی از مراکز درمانی ترک اعتیاد شهر خوی مراجعه کرده بودند. از این جامعه 60 نفر معتاد به مواد مخدر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با 60 نفر فرد بهنجار برحسب سن، جنس و تحصیلات همتا شدند. ابزار های سنجش شامل پرسشنامه سلامت عمومی کلبرگ و حمایت اجتماعی (فلمینگ) بودند. یافته ها: این تحقیق نشان داد که معتادان از سلامت روان و حمایت اجتماعی کمتری نسبت به افراد سالم برخوردارند. نتیجه گیری: یکی از عناصر مهم در ترک اعتیاد ایجاد حمایت اجتماعی برای معتادان در حال ترک است.
مقایسه اثربخشی هنردرمانی گروهی و بازی درمانی عروسکی بر مهارت های اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال فزون کنشی / نارسایی توجه
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال فزون کنشی/ نارسایی توجه رایج ترین اختلال عصب تحولی در کودکی است که سبب ایجاد مشکلات در توانایی های اجتماعی، تحصیلی، و زندگی خانوادگی فرد می شود. هدف پژوهش حاضر مقایسه تأثیر هنردرمانی گروهی و بازی درمانی عروسکی در ارتقای مهارت های اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال فزون کنشی/نارسایی توجه بود.
روش: پژوهش حاضر نیمه آ زمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با دو گروه آزمایش بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پایه دوم تا ششم مدارس کرمانشاه بود که از این میان 24 نفر به روش تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایشی جای دهی شدند. پرسش نامه مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت (1990) جهت بررسی مهارت های اجتماعی کودکان مورد استفاده قرار گرفت. پس از اجرای پیش آزمون، یک گروه آزمایش 9 جلسه 45 تا 60 دقیقه ای هنردرمانی گروهی و گروه آزمایشی دوم 10 جلسه 45 دقیقه ای بازی درمانی عروسکی را دریافت کردند. پس از مداخله مهارت های اجتماعی مورد ارزیابی قرار گرفته و داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد هر دو گروه آزمایش افزایش معنی داری در میزان مهارت های اجتماعی و خرده مقیاس های آن داشته و این افزایش در گروه هنردرمانی بیشتر از گروه بازی درمانی بود (0/001).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت که هنردرمانی و بازی درمانی می توانند به عنوان یک شیوه درمانی در آموزش مهارت های اجتماعی این کودکان به کار برده شوند.
بررسی و مقایسه نیمرخ مهارت های عصب روان شناختی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص، دانش آموزان با نقص توجه – بیش فعالی و دانش آموزان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه نیمرخ مهارت های عصب روان شناختی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص، بیش فعال همراه با نقص توجه و عادی شهر اصفهان انجام شد. روش: جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص، بیش فعال همراه با نقص توجه و عادی مقطع دبستان شهر اصفهان در سال تحصیلی 95-1394 بود. بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر دانش آموز پسر دارای اختلال یادگیری خاص که توسط مشاوران مراکز اختلال یادگیری تشخیص داده شده بودند و 30 نفر دانش آموز پسر بیش فعال همراه با نقص توجه که توسط روان پزشکان کودک تشخیص داده شده بودند و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 30 نفر دانش آموز پسر عادی انتخاب شدند و ازنظر مهارت های عصب روان شناختی موردبررسی قرار گرفتند. روش این پژوهش علی – مقایسه ای بود. ابزار مورداستفاده در پژوهش پرسشنامه مهارت های عصب روان شناختی کانرز (2007) بود. داده ها با روش تحلیل واریانس یک راهه تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از تفاوت معنادار مهارت های عصب روان شناختی بین گروه ها در متغیرهای توجه، حافظه، کارکردهای اجرایی، پردازش شناختی و عدم تفاوت معنادار در متغیرهای عملکرد حسی – حرکتی و زبان بود (P ≤0/05). نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق می توان نتیجه گرفت دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص و دانش آموزان بیش فعالی همراه با نقص توجه نسبت به دانش آموزان عادی، نارسایی های عصب روان شناختی بیشتری را تجربه می کنند.
مطالعه قوم نگارانه ی هنجارها و توصیه های عامیانه تشویق کننده مصرف مواد مخدر (مورد مطالعه: قوم عرب شهرستان اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه خرده فرهنگ ها یکی از مهمترین شیوه ها برای شناخت و بررسی آسیب های اجتماعی می باشد. سهم مردم نگاری، در زمینه پژوهش در مواد مخدر، تمرکز بر روابط اجتماعی با محوریت استفاده از مواد مخدر است. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی خرده فرهنگ های قومی (قوم عرب شهرستان اهواز) و هنجارها و توصیه های عامیانه ی تشویق کننده مصرف مواد مخدر است. روش: این پژوهش به شیوه کیفی و با استفاده از روش قوم نگاری انجام شد. نمونه گیری به روش هدفمند انجام شد. برای رسیدن به کفایت نمونه از اشباع نظری استفاده شد. قلمرو این بررسی، خرده فرهنگ قوم عرب بود. برای تحلیل داده های پژوهش، از روش کدگذاری سه مرحله ای بهره گرفته شد. مرحله ی اول، کدگذاری باز بود که مفاهیم مهم استخراج شد. در مرحله ی کدگذاری محوری، کدهای محوری از تلخیص مفاهیم مقولات مهم بیرون کشیده شد. یافته ها: علل گرایش به باورها و آداب و رسوم، تعلیم نادرست والدین با توجه به بعد نسبتا بالای خانواده های اعراب، تبلیغات غلط فرهنگی، علم نداشتن، نبودن امکانات رفاهی، بیکاری، سطح پایین کیفیت زندگی و تبعیت از آداب و رسوم قومی در زمینه مصرف مواد مخدر بود. در خصوص باورهای عامیانه تشویق کننده مواد مخدر یافته ها نشان داد درک و ارزش های مشترک می تواند قواعد روشنی برای استفاده کنندگان مواد مخدر باشد. دانش در مورد مصرف مواد مخدر از طریق یک شبکه به هم پیوسته اجتماعی، که بیشتر نشان دهنده وجود یک خرده فرهنگ مواد مخدر است، منتقل می شود. نتیجه گیری: می توان استدلال کرد که باورها و هنجارهای تشویق کننده مصرف مواد مخدر، برای درمان و یا کاهش درد ناشی از بیماری ها از قدیم الایام در طب سنتی رواج داشته است.
اثربخشی برنامه آموزشی رفتارهای سالم در نگرش دانشجویان نسبت به سوء مصرف مواد مخدر و کاهش آسیب پذیری نسبت به اعتیاد
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی برنامه آموزشی رفتارهای سالم در نگرش دانشجویان نسبت به سوء مصرف مواد مخدر وکاهش آسیب پذیری نسبت به اعتیاد انجام شد. روش: طرح پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. از میان جامعه آماری که دانشجویان ساکن در خوابگاههاى دانشگاه شهیدبهشتی در سال تحصیلی 1389-1388 بودند، تعداد 60 نفر به عنوان گروه نمونه انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی و گواه تقسیم شدند. مقیاس های نگرش نسبت به سو ء مصرف مواد و آسیب پذیری نسبت به اعتیاد برای ارزیابی مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه آزمایش و گواه در نمره کلی نگرش و حیطه هاى شناختی، عاطفی، رفتاری و عمومی نسبت به مواد مخدر و خرده مقیاس های آزمون اعتیادپذیری وجود دارد. نتیجه گیری: آموزش رفتارهای سالم موجب تقویت نگرش منفی نسبت به سوء مصرف مواد و کاهش سطح اعتیادپذیری می شود.
اثر بخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر درماندگی روان شناختی و افکارخودآیند منفی مادران دارای کودک مبتلا به اختلال طیف اوتیسم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال طیف اوتیسم تاثیر شدیدی بر زندگی خانوادگی می گذارد. مادران کودک مبتلا به اوتیسم با چالش های فراوانی روبرو هستند. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر درماندگی روان شناختی و افکار خودآیند منفی مادران دارای کودک مبتلا به اختلال طیف اوتیسم انجام شد. روش کار: روش پژوهش این مداخله بالینی، از نوع پیش آزمون –پس آزمون با گروه شاهد و یک دوره پیگیری یک ماهه بوده است. جامعه پژوهش شامل مادران دارای کودک مبتلا به اختلال طیف اوتیسم مراجعه کننده به آموزشگاه های استثنائی زیر نظر بهزیستی بوده که یک مرکز مشخص شد و به صورت نمونه گیری در دسترس 30 نفر از مادران دارای کودک مبتلا به اختلال طیف اوتیسم انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمون و شاهد جایگزین شدند (هر گروه 15 نفر). آزمودنی ها قبل و بعد مداخله و 1 ماه بعد در مرحله پیگیری به پرسش نامه های پژوهش شامل ابزار نشانگان مختصر درایگدس (2001) و پرسشنامه های افکار خودآیند هولون وکندال (1980) پاسخ داده اند. گروه آزمون تحت درمان گروهی مبنی بر پذیرش و تعهد براساس بسته درمانی لیلیس و همکاران (2005) قرار گرفته و هیچ مداخله ای طی این مدت بر گروه شاهد صورت نگرفت. جهت تحلیل آماری از بسته ی آماری برای علوم اجتماعی نسخه 22 استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس اندازه های تکراری نشان داد که بین گروه آزمون و شاهد در نمرات متغیر درماندگی شناختی، فراوانی و باور به افکار خودآیند منفی مادران تفاوت معنی دار وجود دارد (05/0>P). نتیجه گیری: بنا بر نتایج برای کاهش درماندگی روان شناختی و افکارخودآیند منفی مادران دارای کودک مبتلا به اختلال طیف اوتیسم می توان از این روش سود جست.
تحول رفتار دزدی در کودک
مقایسه مکانیزم بازداری نهفته در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا، پیش و پس از درمان دارویی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اثربخشی آموزش گروهی راهبردهای نظم جویی فرایندی هیجان در مقابله شناختی افراد مبتلا به سوء مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش گروهی راهبردهای نظم جویی فرایندی هیجان در مقابله شناختی افراد مبتلا به سوء مصرف مواد بود. روش : در قالب طرح شبه تجربی پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه، 16 بیمار مبتلا به سوء مصرف مواد به شیوه نمونه برداری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت آموزش گروهی راهبردهای نظم جویی فرایندی هیجان قرار گرفت درحالی که گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. دو گروه قبل و بعد از اتمام مداخله پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان (حسنی، 1390) را تکمیل نمودند. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش گروهی راهبردهای نظم جویی فرایندی هیجان منجر به کاهش راهبردهای سازش نایافته ملامت خویش، نشخوارگری، فاجعه سازی و ملامت دیگران و افزایش راهبردهای سازش یافته تمرکز مجدد بر برنامه ریزی، ارزیابی مجدد مثبت و دیدگاه گیری می شود. نتیجه گیری: آموزش راهبردهای نظم جویی فرایندی هیجان از طریق کاهش راهبردهای سازش نایافته و افزایش راهبردهای سازش یافته نظم جویی شناختی هیجان می تواند زمینه را برای بهبود و عدم بازگشت سوء مصرف فراهم نماید.