فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۲۲۹ مورد.
مقایسه الگوهای دلبستگی کودکان تحت حمایت مراکز مراقبت شبانه روزی با کودکان تحت حمایت خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیقات انجام شده در مورد بهداشت روانی و رشد شخصیت کودکان و نیز پژوهش های انجام شده درباره پریشانی های عاطفی و اختلال های رفتاری کودکان، به اتفاق محرومیت مادری را عمده ترین علت نابسامانی های روحی برشمرده اند. بنابراین شناسایی الگوی دلبستگی کودکان مراکز شبانه روزی از اهمیت بالایی برخوردار است. در همین راستا جهت مقایسه الگوی دلبستگی کودکان تحت حمایت مراکز مراقبت شبانه روزی با کودکان تحت حمایت خانواده، آزمون اضطراب جدایی اسلو و همکاران (1988) بر روی 72 کودک (36 نفر مرکز شبانه روزی و 36 نفر عادی) اجرا شد. نتایج نشان داد که تقریبا نیمی از کودکان در هر دو گروه "الگوهای دلبستگی ناایمن" دارند. نسبت گرایش هر دو گروه به الگوهای "ایمن" و "ناایمن دو سوگرا" تقریبا یکسان است، اما الگوی اجتنابی در کودکان مراکز شبانه روزی بیشتر از کودکان تحت حمایت خانواده است. ضمنا کودکان تحت حمایت خانواده نسبت به کودکان مراکز شبانه روزی در موقعیت های "جدایی از مادر در روز اول مدرسه" و "خوابیدن در اتاق خود" خوداتکایی بیشتری نشان دادند.
عوامل موثر بر رشد کلامی کودک
منبع:
تربیت ۱۳۷۵ شماره ۱۱۱
حوزههای تخصصی:
اثربخشی درمان مبتنی بر دلبستگی بر عملکرد خانواده مادران دارای سبک دلبستگی ناایمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر تغییر دلبستگی برعملکرد خانواده ی مادران دارای سبک دلبستگی ناایمن انجام شد. این پژوهش از نوع مطالعات نیمه آزمایشی بود که در آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل استفاده شد. نمونه مورد مطالعه شامل 24 نفر (12 نفر در هر گروه) از مادران دانش آموزان پسر پایه های سوم و چهارم دوره ابتدایی شهر نجف آباد بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل گماشته شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل دو مقیاس سنجش عملکرد خانواده (FAD) و پرسشنامه سبک های دلبستگی (RAAS) بود. برنامه مداخله ای شامل 10 جلسه هفتگی دو ساعته درمان مبتنی بر دلبستگی بود که به شرکت کنندگان گروه آزمایش ارائه شد. شرکت کنندگان گروه کنترل هیچگونه آموزشی دریافت نکردند. شرکت کنندگان هر دو گروه قبل و بعد از اجرای برنامه مداخله ای و همچنین بعد از یک ماه از انجام مطالعه (مرحله پیگیری) مقیاس سنجش عملکرد خانواده را تکمیل کردند. در نهایت، داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس چند راهه تحلیل شدند. نتایج نشان داد پس از انجام مداخله آموزشی، بین نمرات کلی و زیرمقیاس های عملکرد خانواده در گروه آزمایش و کنترل پس از درمان و همچنین پس از گذشت یک ماه از درمان (مرحله پیگیری)، تفاوت معناداری وجود داشت. به عبارتی دیگر، عملکرد خانواده در شرکت کنندگان گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در مرحله پس آزمون افزایش پیدا کرده بود و این افزایش تا یک ماه بعد نیز حفظ شده بود. با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گیری کرد که درمان مبتنی بر دلبستگی بر بهبود عملکرد خانواده زنان دارای سبک دلبستگی ناایمن موثر است.
روانشناسی کودک
حوزههای تخصصی:
تأثیر طول پاره گفتار بر حسب هجا، تکواژ و واژه بر وقوع لکنت در کودکان لکنتی پیش دبستانی 6-4 سال فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی های مختلف نشان داده است که میان عامل زبان شناختی طول پاره گفتار بر حسب سه شاخص تعداد هجا، تکواژ و واژه های تشکیل دهندة پاره گفتار با وقوع لکنت در کودکان لکنتی پیش دبستانی ارتباط معناداری وجود دارد. بنابراین به نظر می رسد که افزایش یا کاهش متغیرهای طول پاره گفتار منجر به افزایش یا کاهش میزان وقوع لکنت در این کودکان می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی میزان تأثیر و ارتباط میان طول پاره گفتار و بسامد وقوع لکنت بر حسب میانگین طول پاره گفتار بر اساس تعداد هجا ها ، تعداد تکواژ ها و نیز تعداد واژه ها است. در این پژوهش 15 کودک لکنتی فارسی زبان شامل 12 پسر و 3 دختر 6-4 ساله شرکت داشتند که از هر کدام یک نمونه گفتار خودانگیختة 30 دقیقه ای ضبط شد. این کودکان 60 پاره گفتار را در حین تعامل با گفتار درمان، والد (پدر یا مادر) و یا پژوهشگر تولید کردند. یافته های پژوهش نشان داد که در گفتار کودکان لکنتی فارسی زبان بین میانگین طول پاره گفتار (در هر سه سطح هجا، تکواژ و واژه) در پاره گفتارهای روان و ناروان تفاوت معناداری وجود دارد.
تحول تفکر خلاق در کودکان یک زبانه و دوزبانه زودهنگام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی تحول تفکرخلاق و مؤلفه های آن در کودکان یک زبانه و دوزبانه زود هنگام انجام شد. روش: نمونه پژوهش شامل 260 دانش آموز دختر و پسر (130 دانش آموز دوزبانه زود هنگام آذری فارس و 130 دانش آموز یک زبانه فارس) بود که به صورت در دسترس از مدارس ابتدائی ناحیه دو قم انتخاب شدند. داده ها با استفاده از آزمون تفکر خلاق تورنس (TTCT؛ نسخه تصویری فرم B، 1974) جمع آوری و با آزمون تحلیل واریانس چند راهه و مقایسه زوجی میانگین ها تحلیل شد. یافته ها: براساس یافته ها، جنس، زبان و پایه تحصیلی بر تفکر خلاق و مؤلفه های آن تأثیر معنادار داشتند و موجب روند غیرخطی تحول خلاقیت در بین گروه ها شدند. نتیجه گیری: تعامل جنس، زبان و سن بیشترین تأثیر محسوس را در روند تحولی خلاقیت دارد، به گونه ای که پسرهای دوزبانه در پایه های تحصیلی بالا خلاق تر و دخترهای یک زبانه ضعیف تر از سایر گروه ها عمل کردند.