فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۲۱ تا ۱٬۱۴۰ مورد از کل ۴٬۴۴۹ مورد.
منبع:
کیان ۱۳۷۸ شماره ۴۸
حوزههای تخصصی:
بررسی روش هابز در تاسیس و تشکیل دولت باتاکید برکتاب لویاتان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقام هابز در متون فعلی فلسفه و سیاست و اجتماع از آنرو نافذ و رفیع است که کلیدی ترین مبحث فلسفه سیاسی و علم سیاست یعنی قدرت و دولت را به شکلی سامان مند و جامع تبیین و تشریح نموده است. هابز در کتاب لویاتان با بکارگیری دقت و قطعیت احکام ریاضی در حوزه سیاست، نخستین گام را در علمی کردن سیاست برمی دارد و با استفاده از تمثیل های ابزار وار و انداموار لویاتان یا دولت را همچون انسان مصنوعی قلمداد می کند و برپایه تحلیلی مکانیکی و مادی از طبع انسان در صدد برمی آید که همه وقایع و نیز امیال، سلوک و رفتار و احساسات آدمی را بر اساس اصل حرکت توضیح دهد. عصاره اصلی کتاب لویاتان این است که اگر افراد جامعه بخواهند در جامعه از امنیت کامل برخوردار شوند و رعایت قوانینی که هدف آنها ایجاد امنیت است به زیان شان تمام نشود باید همه اختیارات خود رابه یک فرد یا جمعی از افراد بسپارند.اما اهمیت هابز بیش از هر چیز در آن است که او در روش شناسی خود ارتباطی میان علوم دقیقه (نظیر هندسه و ریاضیات) و دانش هایی چون فیزیک و روانشناسی برقرار می کند و می کوشد که از این علوم در زمینه مطالعات سیاسی و تأسیس دولت بهره گیرد. بدین سان او روش خوب و معقول را برای تحلیل کلیه موضوعات روشی شبیه به تحلیل هندسی می دانست
بررسی تطبیقی مبانی انسان شناختی علوم انسانی غربی با اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۳۹)
305 - 327
حوزههای تخصصی:
مطالعه انسان به عنوان موضوع محوری علوم انسانی و پرداختن به مبانی انسان شناختی به مثابه اساسی ترین پیش نیاز تحول و تولید علوم انسانی اسلامی ضرورت و اهمیت دارد. پارادایم های رایج در علوم انسانی غربی با محوریت اصالت انسان، هر کدام توصیف خاصی از ماهیت انسان دارند. مکتب اثباتی با نگاه شیء انگارانه و مکانیکی به انسان، مکتب تفسیری با رویکرد اصالت معنایی و تمرکز بر فهم کنش های اختیاری انسان و مکتب انتقادی با اعتقاد به آزادی انسان و حاکمیت جبرهای تاریخی و اجتماعی محیط انسان را تعریف می کنند. در مقابل در رویکرد اسلامی، انسان موجودی با فطرت و سرشت الهی، دوبعدی، مختار و دارای منزلت و کرامت ذاتی است، منزلتی که در طول خدامحوری معنا می یابد. برآیند مبانی انسان شناختی پارادایم های رایج در علوم انسانی، نگاه تجربی و مادی گرایانه غرب به انسان است که حاکی از اختلاف ذاتی و ماهوی آن با مبانی اسلامی در خصوص انسان است.
بررسی و ارزیابی زمینة فلسفی و روش های آموزشی چهار رویکرد تربیت اخلاقی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معناى دینى زندگى(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نظریه های توصیفات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث بنیادی و بحث انگیز حوزه فلسفه تحلیلی و منطق فلسفی در قرن حاضر نظریه توصیفات است. این نظریه به تحلیل توصیفات نکرده و به ویژه معرفه می پردازد. یکی از جدی ترین مشکلات در این نظریه ، مشکل توصیفات معرفه تهی است . این رساله ضمن پرداختن به آراء مؤسسین این نظریه که بیشترین تأثیر را بر دیگران داشته اند، مانند: ماینونگ ، فرگه ، راسل ، دنلان، کریپسکی ، به بیان راه حل آنان برای مشکل فوق ، با تأکید بر جنبه معنی شناسانه آنها با توجه به تمایز قضیه شیء – وابسته / مستقل – می پردازد. این رساله از نظریه حکمای مسلمان و راه حل آنان برای مشکل توصیفات معرفه تهی نیز سخن به میان آورده است. در این رساله پیشنهاد شده است که می توان از طریق نظزیه گرایشهای قضیه ای ، به ویژه با توجه به تمایز گرایشهای قضیه ای dero – dedicto علاوه بر حل مشکل مذکور به نظریه های جدید در باب توصیفات نایل گردید.
منازعات فرهنگ
منبع:
ارغنون ۱۳۸۰ شماره ۱۸
حوزههای تخصصی:
بررسی عقول عرضیه یا مثل نوریه و ادله آن در فلسفه صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسأله مُثُل یکی از اساسی¬ترین مسائل هستی شناسی است که افلاطون برای اولین بار بحث از آن را با رویکرد وجودشناسی و معرفت¬شناسی، به صورت علمی طرح و از مبانی فلسفه خویش قرار داد، منتها تا به امروز یکی از بغرنج¬ترین مسائل علم الهی باقی مانده و هر کس تفسیر خاصی از آن ارائ کرده و مانند افلاطون معتقد است که تنها راه رسیدن به مُثُل، از هیچ کوششی فروگذار نکرده است. ما بعد از تبیین نظریه مثل افلاطونی و تفسیر ملاصدرا از آن، گفته¬ایم که تفسیر وی نزدیکترین تفسیر به عقیده افلاطون دربارة مثل است، اما نه تنها هیچ کدام از نقاط مبهم موجود در این نظریه را باز نکرده، بلکه با توجه به تأثیر شدید آموزه¬های عرفان این دیار بر اندیشه¬های ملاصدرا،در بعضی جاها، از آن خیلی فاصله گرفته است و همچنین ثابت کرده¬ایم که دلایل ملاصدرا بر وجود مثل، نارسا، ناتمام و اعم از مدعاست و این مسأله قبل از آن که یک مسأله فلسفی باشد یک مسأله عرفانی است. بنابراین، بر اساس مبانی فلسفی و استدلال¬های عقلی، نفیاً و اثباتاً دربارة آن نمی¬توان قضاوت کرد.
بازخوانی مفهوم مزاج برپایه پزشکی مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم مزاج یکی از مفاهیم کلیدی است که از یک سوی در پزشکی و طبیعیات قدیم و از سوی دیگر در مباحث فلسفی به ویژه در حوزه نفس شناسی، نقش مهمی را ایفا می کرده است. از نظر قدما، مزاج کیفیتی است که در اثر واکنشِ میان عناصر اربعه جسم حاصل شده و دارای خاصیتی متفاوت از خاصیت اجزاست. کیفیت حاصل شده، دارای درجات متفاوتی از اعتدال است و میزانِ اعتدال کیفیت حاصل شده (مزاج)، عامل مهمی برای دستیابی موجودات به رتبه های متفاوت وجود است. آیا این مفهوم در پزشکی مدرن نیز می تواند جایگاهی داشته باشد؟ در پاسخ به این پرسش نخست به تعریف مزاج و همچنین مفاهیم مرتبط با آن، مانند اعتدال مزاج، عناصر اربعه، اخلاط اربعه و ... از دیدگاه قدما می پردازیم. در مرحله بعد، چهار تعبیر رایجِ امروزین از مزاج را طرح و سپس با توجه به ویژگی هایی که تعبیر صحیح از مزاج باید داشته باشد، تعبیر مختار را از میان تعابیر چهارگانه مشخص خواهیم کرد. در این تعبیر، می توان کیفیت عملکرد سیستم اعصاب اتونوم را به عنوان بدیلی امروزین برای مفهومِ سنتی مزاج در نظر گرفت.
برهان فطرت بر اثبات خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات بهار ۱۳۸۹ شماره ۵۵
حوزههای تخصصی:
فرضیه خاستگاه هاجری اسلام، تحلیل و نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
769 - 786
حوزههای تخصصی:
پاتریشیا کرون و مایکل کوک، در نظریه هاجریسم مدعی شده اند که اسلام، خاستگاه هاجری داشته است. این فرضیه می گوید که خاستگاه اصلی اسلام نه در شهرهای مکه و مدینه، بلکه در منطقه ای در شمال غربی شبه جزیره عربستان بوده که از نظر تاریخی، به خصوص در منابع یهودی، محل سکونت هاجریان محسوب می شده است. استناد آنها در این فرضیه نیز بر یکسان بودن مهگرایه (هاجریان) و مسلمانان، تطبیق بعضی نام های ذکرشده در کتاب مقدس بر اماکن اسلامی و قبله اول بودن پتراست. این مقاله نشان می دهد که دلایل ارائه شده برای این مدعا، هم از جنبه فهم متون تاریخی و هم از نظر علت یابی انحراف محراب مساجد اولیه از قبله، دارای استحکام نیستند.
الاهیات سیاسی و امر استثناء (کارل اشمیت و مسأله ی حاکمیت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارل اشمیت با رسالة دوران سازش، «الاهیاتِ سیاسی: چهار گفتار در باب مفهوم حاکمیت»، بانیِ تحولی عمده در نظریه دولت و مفهومِ حاکمیت در عصرِ جدید شد. او در این رساله با طرحِ مفهومِ حاکمیت، معتقد است که مشخصة اصلی حاکمیت و حاکم، «تصمیم» و آن چیزی که قوام بخش و برپادارندة حاکم است، «امرِ استثناء» است. از این رو، الاهیاتِ سیاسیِ اشمیت، دفاعیه ای است از اصلِ دولتِ مطلقه و ردیه ای است بر نظریة دولتِ لیبرال دموکراسی. از نظرِ اشمیت، لیبرالیسم سرآغازِ به حاشیه رفتنِ مفهومِ حاکمیت به مثابة موجودیتی تماماً و منحصراً سیاسی است. لیبرالیسم با منتقل کردنِ قدرتِ تصمیم گیریِ حاکم در برپایی و اعلامِ وضعِ استثنایی به نهادهایی گفتگو محور (هم چون پارلمان)، عملاً دولت را بی خاصیت و از ریخت انداخته بود. مقاله پیش رو با تمرکز بر مفهومِ حاکمیت نزد فیلسوفانی هم چون ژان بُدن و کلسن، به تبارشناسی و واکاویِ تفسیری-تاریخیِ این مفهوم در الاهیات سیاسیِ اشمیت پرداخته و سعی کرده است تا از خلال مفهوم حاکمیت، پیوندهایش با مفاهیمی چون تصمیم، استثناء و عرفی شدگی مفاهیم نظریة مدرن دولت را نشان دهد.
محبّت، فضیلت برتر در اندیشه ی اخلاقی توماس آکوئیناس(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
محبّت و دوستی در فلسفه اخلاق، از مهم ترین فضایل محسوب می شود. ارسطو دوستی را مکمل فضایل می داند و فیلسوفان مسلمان و مسیحی، مثل ابن مسکویه و توماس آکوئیناس محبت و دوستی را مهم ترین فضیلت تلقی می کنند. آکوئیناس آن را برترین فضیلت دینی می داند و ابن مسکویه معتقد است با وجود محبّت، از عدالت بی نیاز می شویم. این مقاله به تحلیل و بررسی محبت به عنوان فضیلت برتر در اندیشه ی اخلاقی توماس آکوئیناس می پردازد. آکوئیناس در حالی که در تبیین نظریه ی فضیلت خود، از جمله در تبیین دوستی و دیگر فضایل، از ارسطو بسیار الهام گرفته است، سعی می کند دیدگاه خود را به کمک ایده ها و آموزه های دینی مسیحیت تکمیل و تصحیح کند. طرح فضایل موهوبی و دینی در کنار فضایل اساسی ارسطویی از این جمله است. ایمان، امید و محبت، سه فضیلت دینی اند که برگرفته از آموزه های خاص مسیحیت می باشند و تنها عامل تحقق آنها، به گفته ی آکوئیناس، افاضه و اراده ی الهی است . وی محبّت را برترین فضیلت دینی و مبنای همه ی فضایل می داند. در مقاله ی حاضر، پس از تصویر فضیلت از دیدگاه اخلاقی توماس و بیان اقسام آن، نقش ، معنا و ماهیت فضایل دینی مورد بررسی قرار می گیرد. سپس به تبیین مفهوم، جایگاه و رابطه ی محبت با دیگر فضایل، و دلیل برتری آن پرداخته می شود و در نهایت، بر این تأکید می شود که از دیدگاه آکوئیناس همه ی فضایل از طریق محبت به خداوند است که معنا و مفهوم پیدا می کنند.
اخـلاق اصـالـت
حوزههای تخصصی:
جامعهشناسان، روانشناسان و معرفتشناسان از مدرنیته تفاسیر گوناگونى کردهاند و در جانبدارى یا انتقاد از آن مواضع مختلفى گرفتهاند، انتقادکنندگان، مدرنیته را فاقد بنیادهاى اخلاقى ومبتنىبرفردگرایى،علمگرایى ولذتگرایىمىدانند.ازایندیدگاه مدرنیته فاقد مبانى مشروعیت بخش اخلاقى و نشاندهنده انحطاط و افول انسان است، ولى از دیدگاه هواداران، مدرنیته دستاوردهاى بسیارى داشته که مىتواند کمبودهاى اخلاقى آن را جبران کند.
چارلز تیلور در کتاب اخلاق اصالت که از اولین تاریخ انتشار آن در 1991 تاکنون بارها تجدید چاپ شده است، با هر دو دیدگاه به مخالفت برخاسته است. به زعم او مدرنیته، از یک دیدگاه اخلاقى به نام «اصالت» برخوردار است که آن را از بنیادى مشروع و اخلاقى برخوردار مىکند و نیز داراى وجوه گوناگون و متکثرى است که تأکید بر هریک از آنها نتایج متفاوتى را به دنبال خواهد داشت.
براى فهم فرهنگ معاصر و اصلاح آن، فهم مدرنیته و بنیادهاى اخلاقى آن و وجوه گوناگون و متکثر این پدیده ضرورت دارد. در مقاله زیر، فشردهاى از استدلالهاى تیلور، آنچنانکه در این کتاب ترسیم شده است، از نظر خوانندگان مىگذرد.