فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۴٬۴۴۹ مورد.
مقایسه تقریر برهان جهان شناختی بر اثبات خدا نزد ابن سینا و سویین برن
حوزههای تخصصی:
تقریرهای مختلفی از براهین جهان شناختی در اثبات وجود خدا ارائه شده که یکی از معتبرترین آن ها، برهان وجوب و امکان است. ابن سینا آن را در چند کتاب خود به ویژه در «اشارات و تنبیهات» به تفصیل مطرح کرده؛ و آن را برهان صدیقین نامیده است. فیلسوف دین معاصر، ریچارد سویین برن نیز در ذیل براهین جهان شناختی، این برهان را مورد اشاره قرار داده است. هر چند تقریر این دو فیلسوف از برهان مذکور دارای مبانی و پیش فرض های مشترکی است؛ از قبیل غیر بدیهی دانستن وجود خدا، اثبات پذیر دانستن آن و استفاده از یکی از ویژگی های عالم به نام امکان، اما تفاوت های عمده ای نیز میان آن دو وجود دارد: از جمله این که ابن سینا، با ارائه برهان وجوب و امکان که یک قیاس مبتنی بر بدیهیات است، وجود خدا را به صورت یقینی اثبات پذیر می-داند، اما سویین برن با تکیه بر روش استقرایی و ارائه مجموعه براهین به جای یک برهان، وجود خداوند را به صورت محتمل قابل اثبات می داند. در این مقاله، با بررسی و مقایسه این دو تقریر معلوم می گردد که تقریر ابن سینا از این برهان، بر تقریر سویین برن رجحان دارد.
روشنفکر و رسالت روشنفکری
حوزههای تخصصی:
مقاله ی حاضر با یک مقدمه ی کوتاه شروع می گردد . سپس شرح مختصری بر مفاهیم نزدیک به مفهوم روشنفکر داده شده است ، مفاهیمی که گاهی سهواً و عمداً در جاهای مختلف به کار گرفته شده اند مانند : نخبه ، تحصیلکرده ، دانشمند، روشنگر، .... . به دنبال آن تاریخچه ی مختصری از روشنفکری در جهان آمده است . ادامه ی کار را با ارائه ی تاریخچه ی روشنفکری در ایران دنبال کرده ام . و قسمت اصلی کار مربوط می شود به نظریه ها و آراء نظریه پردازان شهیر در باره ی روشنفکر . در این قسمت روشنفکر و مفهوم و تاثیر آن در تکامل جامعه بحث و بررسی می شود و سعی شده است تا دیدگاه های حدود 50 اندیشمند جهانی در این باره آورده شود و از وارسی و بررسی نظر آنها شاخص های مشخص و نسبتاً دقیق برای این گروه ویژه تهیه گردد. لازم به ذکر است که دامنه ی این متفکران از افلاطون و ارسطو شروع شده و تا هاینریش هاینه و هابرماس ادامه دارد. اما به دلیل برجسته شدن مباحث روشنفکری در قرون 18 ، 19 و 20 عمدتاً روی اندیشمندان قرون جدید تکیه شده است . از جهت دیگر طیف دانشمندانی که از نظریات آنها استفاده گردیده است انواعی از همه ی تعلقات فکری و دیدگاه های کلان نظری را در خود جمع کرده است که عبارتند از : رادیکال، لیبرال، محافظه کار، چپ گرا، راست گرا، سنتی، فرد گرا، جمع گرا، دینی، غیردینی و ... . اضافه می گردد که در این نوشته ی کوتاه فقط و فقط آراء متفکران خارجی مورد بررسی قرار گرفته است و عمدتاً دیدگاه افرادی که اشتهار بین المللی در زمینه ی کار فکری دارند ، به میان آمده است . بررسی دیدگاه اندیشمندان داخلی وقت لازم و البته طاقت ویژه می خواهد که در اینجا از آن گریز زده است. پایان کار با یک نتیجه گیری مختصر و ارائه ی فهرست منابع تقدیم خوانندگان گرامی می شود .
ماهیت و انیت زمان از دیدگاه فلاسفه اسلامی با عنایت به سوابق تاریخی و ریشه های آن در حکمت قدیم و نظریات یکی از برجستگان غرب هنری برگسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این رساله در پنج گفتار در خصوص وجود و ماهیت زمان از دیدگاه حکماء اسلامی و هنری برگسون تنظیم شده است . حقیقت زمان به عنوان بعدی از ابعاد موجود که از ترتیب بالقوه اجزاء آن حکایت می کند ، مورد نظر این رساله است از اینرو زمان ، معقول ثابته و منتزع از نحوه وجود دانسته شده است و نه ماهیتی عرضی از مقوله کم متصل غیرقارّ. این تعریف ، تفاوت میان زمان نفسانی ( متا فیزیکی ) و فضایی ( فیزیکی ) را بیان می دارد. زمانی که بالفعل در خارج موجود باشد مورد انکار همگان است و این مشابه سخنی است که برگسون در برآورد نظریه انیشتن گوید که ما دو نوع توالی و معیت داریم توالی و معیت دو «آن» که در علم مطرح است و توالی و معیت دو گذر و سیلان که در فلسفه مطرح است. نکته دیگر تعریف متافیزیکی زمان است که به تعبیر ملاصدرا تداوم در خلق و افاضه هستی به جواهر مادی است و زمان همان دوام آفرینش است. به بیان دیگر افاضه هستی به عالم ناسوت ، زمان ، و در وعائی برتر دهر و سرمد است. این برداشت با سخن الهی سازگار است که فرمود : « کل عنده بمقدار».
نگاهی به نظریه اصلاح نژاد فرانسیس گالتُن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع مقاله حاضر بررسی و نقد نظریه اصلاح نژاد فرانسیس گالتُن است. گالتُن، پسر عموی چارلز داروین، با انجام مطالعات آماری بر روی افراد برجسته علمی، ادبی، ورزشی، و نظامی انگلستان در طول چندین نسل مدعی شد که هوش و قابلیت های طبیعی در انسان ها امری ارثی است. بر این اساس، وی نظریه اصلاح نژاد را مطرح ساخت که در جهت عکس نظریه داروین و بر مبنای انتخاب مصنوعی بود. هدف گالتُن از طرح نظریه اصلاح نژاد بهبود و اصلاح نسل و تبار انسان از طریق افزایش هوش و ممانعت از بلاهت و کودنی بود. درواقع، گالتُن مدعی بود، همانند حیوانات اهلی، انسان ها را نیز می توان با انتخاب مصنوعی اصلاح کرد. با شروع قرن بیستم ایده گالتُن به جنبشی اجتماعی و فراگیر در کشور های مختلف عالم از جمله انگلستان، امریکا و آلمان تبدیل شد و باعث تصویب قوانینی غیراخلاقی از سوی دولت ها همچون عقیم سازی اجباری و نظایر آن به بهانه اصلاح نسل شد. در آلمان نازی، جنبش اصلاح نژاد به ابزاری برای نژادپرستی و ارتکاب جنایت های بزرگ مبدل گشت. با این حال ایده اصلاح نژاد هیچ گاه به طور کامل از میان نرفت. پیشرفت های علمی در حوزه ژنتیک انسانی و کشف DNA انسان و نیز رمزگشایی از ژنوم انسانی همراه با عواملی دیگر باعث احیای نظریه اصلاح نژاد در سال های پس از جنگ جهانی دوم شد. جریان جدید اصلاح نژاد بر خلاف جریان اصلی آن، که ترکیبی از باور های علمی و شبه علمی بود، بر باور های علمی مبتنی بود. از این حیث اشکالات علمی وارد بر جریان اصلی اصلاح نژاد بر آن وارد نبود. با این حال نظریه اصلاح نژاد همواره، چه در گذشته و چه در حال، به دلیل پیامد های خطیری که داشته است و نیز سوءاستفاده های زیادی که از آن شده است مورد نقد های اخلاقی جدی بوده است. در نوشتار حاضر سعی شده است مهم ترین نقد های علمی و اخلاقی وارد بر جریان اصلی اصلاح نژاد مورد بحث و فحص قرار گیرد.
تساهل سیاسی در فلسفه قدیم و جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۷۹ شماره ۲۱
حوزههای تخصصی:
روادارى (تسامح) و بر نتافتن معتقدات غیر و دگراندیشى، دو مفهومى است که ممیز دورههاى فرهنگى برخى جوامع بشرى بودهاند. پیدایش نظریه قرارداد اجتماعى و جنبش حقوق مدنى موجب شد که شرایط مساعدترى در راستاى تحقق روادارى عقیدتى فراهم آید. تصویب اعلامیه حقوق بشر گامى تعیین کننده در رسمیتیافتن اصل روادارى در مناسبات اجتماعى گردید.
نظریه زیباشناسی و نقد فرهنگی
منبع:
سروش اندیشه ۱۳۸۱ شماره ۲
حوزههای تخصصی:
منشأ وجودی شرّ در فلسفه افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدون شک در دنیای پیرامون ما شرّ و فساد و ناگواری های بسیاری مثل بیماری و جهل و فساد و سیل و زلزله و مانند آن به چشم می خورد، که در وجود و واقعیت داشتن آن ها نمی توان تردید کرد. شرّ از مباحث مهم در فلسفه، به ویژه در مابعدالطبیعه است و دقیقاً به همین دلیل متفکران بزرگ همواره در باب آن اندیشیده اند و سعی در تبیین آن داشته اند. در این میان افلاطون، که یکی از فیلسوفان بزرگ و اثرگذار است نظری خاص ارائه کرد که بعدها تحت عنوان نظریه عدمی بودن شرّ مورد توجه فیلسوفان قرار گرفت. این مقاله بر آن بوده که ضمن سعی در پژوهش و تلاش برای فهم نظر افلاطون در باب شرّ، معنای عدمی بودن شرّ از نظر او را بکاود. بدین منظور این مقاله با استناد به آثار خود افلاطون نشان می دهد که افلاطون شرّ را امری وجودی می دانسته و منظورش از عدمی بودن آن نیز باید در پرتو نظریه مُثُلش فهمیده شود. به علاوه این مقاله کوشیده است تا مطابق با نظر افلاطون منشأ ورود شرّ را به عالم توضیح دهد.
فلسفه تاریخ از دیرباز تاکنون: سیری اجمالی در نظریه های فلسفه تاریخ
حوزههای تخصصی:
نظریه سیاسی هگل
ساحتهاى معناپژوهى
حوزههای تخصصی:
نوشته حاضر در ضمن تمرکز بر مقوله معناى متن، ابتدا به طبقهبندى مباحث مربوط به معناپژوهى پرداخته و عرصههاى گوناگون معناپژوهى را در چند محور بررسى کرده است که عبارتاند از: ماهیت و چیستى معنا، جایگاه معنا، روش صحیح وصول به معنا، انواع معنا و اقسام دلالت آن، شرایط پیدایش و تکوین متن (زمینه معنایى)، علل تکثر قرائتها و تفسیرهاى مختلف یک متن و درنهایت، معیار سنجش اعتبار یک معنا. سپس جایگاه معناپژوهى را در حوزه علوم دین، در دو شاخه برجسته علم تفسیر و علم اصول فقه بررسى نموده و نشان داده است که این دو با کدام یک از مباحث معناپژوهى ارتباط دارند و در چه عرصههایى نیازمند گشودن افقهاى نوین تحقیقىاند.
معناشناسی حسن و قبح از دیدگاه عالمان مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حسن و قبح یکی از مسائل بسیار مهم است که توجه متکلمان را به خود جلب کرده است. عدلیه، بر ذاتی ـ عقلی بودن حسن و قبح افعال شخص عاقل اصرار دارند، در حالی که اشاعره، بر الهی ـ شرعی بودن چنین افعالی تاکید می ورزند. پرسش اصلی این است که هر کدام از این واژگان (حسن و قبح، ذاتی و الهی و عقلی و شرعی) چه معنایی دارد و مراد اندیشمندان مسلمان از کاربرد آنها کدام معنا و چه چیزی بوده است؟
در پژوهش حاضر چهار معنا برای حسن و قبح در نظر گرفته شده و نشان داده شده که اختلاف نظر عالمان مسلمان اغلب به معنای چهارم (استحقاق مدح و ذم) مربوط است. بنابراین، با توجه به مقام ثبوت و اثبات چهار صورت برای مسئله حسن و قبح به معنای چهارم می توان در نظر گرفت.
الف . حسن و قبح ها از حیث مقام ثبوت، الهی و از حیث مقام اثبات، شرعی باشند؛
ب . حسن و قبح ها از حیث مقام ثبوت، ذاتی و از حیث مقام اثبات، شرعی باشند؛
پ . حسن و قبح ها از حیث مقام ثبوت، الهی و از حیث مقام اثبات، عقلی باشند؛
ت . حسن و قبح ها از حیث مقام ثبوت، ذاتی و از حیث مقام اثبات، عقلی باشند.
منظور اشاعره از حسن و قبح به گزینه «الف» مربوط است، اگر چه ظاهر سخن آنان، نفی مقام ثبوت ـ خواه ذاتی یا الهی ـ است، ولی منظور عدلیه، به گزینه های «ب، پ و ت» مربوط است که توضیح آنها در خلال تحقیق خواهد آمد.
هزار جامه ناموزون بر قامت متن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۱ شماره ۲۳
حوزههای تخصصی:
یکی از مبانی اصلی نظریه قرائتپذیری متکثر متوندینی عدم تعین معنای متن است. زیرا این نظریه مفسر محور بوده نقش اصلی در فهم را از آنِ مفسر و پیشفهمها و انتظارهای وی میداند. حال آنکه متن هر معنایی را برنمیتابد و به هر انتظاری پاسخ مثبت نمیدهد. چون زبان یک قرارداد اجتماعی است و الفاظ از طریق پروسه وضع با معانی خاص علقة ویژه پیدا کرده و هنگام استعمال به همان معانی دلالت میکند. به علت همین خصوصیت معانیالفاظ هم در مقام استعمال (مفاد استعمالی) و هم در مقام دلالت (مراد جدی مؤلف) تعین دارد.اگر معنای متن معین نبود، مفاهمه بین انسانها صورت نمیگرفت. بعلاوه تأکید بر مسأله «اشتراک فهم» و «حجت ظهور زمان نزول و صدور» متون دینی، شاهد دیگری بر همین معنای متن، و دلیل به این مطلب است که متون دینی هر قرائتی را نمیپذیرد
نقد و بررسی مناظره سیرافی با متی در نقد منطق(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
معارف عقلی ۱۳۸۷ شماره ۹
حوزههای تخصصی:
منطق تکوینی از نظر تاریخی، همزاد اندیشة بشری است. اما تدوین قواعد منطق بنابر قول مشهور، نخست به دست ارسطو صورت گرفته است. ﭘس از او، شاگردان و پیروان وی به شرح و تفسیر آن ﭘرداختند و مجموعه کتابهای منطق ارسطویی را گردآوردند و آن را ارغنون نامیدند. در این مقاله، شبههها و اشکالهایی که ابوسعید سیرافی بر منطق ارسطو وارد کرده است و نیز ﭘاسخی که منطقدانان از جمله متی بن یونس به این شبههها دادهاند بررسی خواهد شد.
ملاحظاتی رهیافتی از فلسفه تاریخ ابوعلی احمد مسکویه رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۵ شماره ۴۲
حوزههای تخصصی:
برآیند نگاه متفاوت ابو علی احمد بن محمد مسکویه رازی(م421ق) به پردازش تاریخ، ارائه نوعی تفسیر و تبیین انتقادی تاریخ و بیان گونهای فلسفه تاریخ بود. شیوة جدیدی که او از تلفیق و التقاط میان سه بینش تاریخی یا سنت تاریخ نگاری ایرانی و یونانی و اسلامی آفرید، بیانگر رویکرد آگاهانه و هدفمندی است که در سیر نگارش حوادث تاریخی و نوع نگاه نقادانة وی به رخدادها بسیار مؤثر بود. رهیافت بینش نقادانه او از یک سو عصاره فهم و ذکاوت تجربه گرایانة وی، از دیگر سو برآیند نگرش فلسفی و اخلاقی عملگرایانة او در تبیین حوادث تاریخی بود. بررسی دقیق کتاب تاریخی او که با نام پرمایة «تجارب الامم و تعاقب الهمم» آراسته است، نشان می دهد که ابو علی مسکویه رازی، افزون بر ارائه نظام نظری کلگرایانه مبتنی بر چگونگی تحول جوامع انسانی متفاوت با نگاه اسلاف خود ، به طرح فلسفه انتقادی تاریخ به بهترین وجه نظر دارد. این نوشتار بر آن است تا ضمن بررسی اسلوب و دیدگاه تاریخ نویسی مسکویه رازی، در خلال کتاب پیش گفته به نخستین بارقههای جامعهشناسی تاریخی و روانشناسی تاریخی و در یک کلام، فلسفه تاریخ از منظر او بپردازد.