فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۷٬۱۸۱ تا ۴۷٬۲۰۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۹
93-126
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش نویسنده با یاری گرفتن از مبانی معنی شناسی مفهومی به استخراج مؤلّفه های معنایی نشان دار شده برای مفهوم هنر در شعر قرن ششم پرداخته و با نگاهی انتقادی و ویرایشی به سازه های شناسانده شده برای معنی-شناسی مفهومی، به بازبینی این سازه ها و کاربرد شناسی آنها در پژوهش های زبانی و ادبی روی آورده است. پس از دسته بندی مؤلّفه های معنایی در حوزه های هم بسته با هر مؤلّفه، پانزده حوزه معنایی گوناگون برای مفهوم هنر در سروده-های شاعران قرن ششم به دست آمده است. حوزه های معنایی زبان ادبی، حکمت عملی، مدح، زیبایی شناسی، صناعت، اخلاق و خُلق و خوی، نقد اجتماعی، جنگ، انسان شناسی، جانور شناسی، دین، کیهان شناسی، زیست بوم شناسی، عرفان و عشق حوزه هایی هستند که به ترتیبِ گستردگیِ دامنه، مؤلّفه های معنایی مفهوم هنر را دربرگرفته اند. در حوزه زبان ادبی، پدیدار های متنوّع هستی شناختی با ابزار های تشبیه و استعاره کِنایی کارمایه تصویر سازی شاعرانه قرار گرفته اند. در حوزه معنایی مدح، هنر ویژگی ممدوح، بازبسته وی و نا توان در برابر وی گزارش شده است. مؤلّفه های گِرد آمده در حوزه زیبایی شناسی نشان می دهد شعر قرن ششم زمینه ساز گفتمان زیبایی شناسی بوده است. حوزه معنایی صناعت نیز از فنون و حرفه های گوناگونی برساخته شده است. خصایل فردی و اجتماعی در حوزه معنایی اخلاق و خُلق وخوی گِرد آمده اند. نا کامروایی شاعران قرن ششم از هنر خویش، حوزه معنایی نقد اجتماعی را مفهوم گذاری-کرده است. جنگاوری و ویژگی ابزار جنگی نیز برای مفهوم هنر نشانه گذاری شده است. هنر همچنین در حوزه انسان شناسی مَلَکه ای انسانی برشمرده شده و با وجود این، ویژگی جانوران گوناگون نیز دانسته شده است. خدا شناسی و دین و لازمه نشان داریِ دین نیز برای هنر مفهوم گذاری شده است. سرانجام هنر ویژگی جهان و اجرام کیهانی گزارش شده و با مؤلّفه های متفرّدی از زیست بوم شناسی، عرفان و عشق مفهوم دار شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد هنر در چهارچوب مطالعاتی اشاره شده، مفهومی بسیار فراگیر و خلاف پنداشت های متعارَف امروز دارد.
کتابشناسی حسین ابراهیمی الوند
حوزههای تخصصی:
فردوسی و شاهنامه در متون منثور عرفانی
منبع:
پژوهش های نوین ادبی (شیرین و شکر) سال اول تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
153 - 188
حوزههای تخصصی:
داستان های اساطیری و ملی، در متون ادبی و غیرادبی و عرفانی و جز آن، از وجوه متعددی مورد توجه بوده است. در این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتاب خانه ای انجام گرفته؛ به بررسی چند موضوع اساسی خواهیم پرداخت: ارزیابی وثاقت ستایش و بزرگداشت فردوسی و شاهنامه از سوی عرفا در روایات موجود در متون عرفانی و غیرعرفانی؛ تأثیر جریان های فکری حاکم بر عصر در ایجاد نگاه مثبت یا منفی در میراث عرفانی نسبت به شاهنامه و داستان های شاهنامه ای؛ بررسی دلایل ورود برخی ابیات شاهنامه یا منسوب به شاهنامه به متون عرفانی. بررسی انجام شده نشان می دهد که به دلیل اشتهار و رواج برخی ابیات شاهنامه در متون مختلف، این ابیات به احتمال و بر اساس شواهد به جا مانده در متون، از نیمه سده پنجم به بعد به منابع عرفانی راه یافته باشد. جز چند روایت، از خلال برخی آثار عرفانی که گواهی بر تمجید و تعظیم صریح عرفایی معدود از فردوسی و اثر سترگ اوست، می توان به جایگاه حماسه ملی نزد صوفیه و عرفا پی برد.
چند تامل کوتاه درباره ادبیات عامه پسند
منبع:
ادبیات متعهد دوره دوم اردیبهشت ۱۴۰۱ شماره ۳
31 - 34
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه ی طبقه اجتماعی با اخلاق زنان در حکایات کلیله و دمنه و مرزبان نامه
منبع:
پژوهش های نوین ادبی (شیرین و شکر) سال اول تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
137 - 152
حوزههای تخصصی:
کلیله و دمنه و مرزبان نامه از متون کلاسیک زبان فارسی می باشند. این دو که با نثری فنی و مزین به رشته ی تحریر درآمده اند به شیوه ی حکایت در حکایت نگاشته شده حاوی حکایات متعددی هستند. با توجه به این که رویکرد جامعه شناختی یکی از روش های تحلیل متون است. در این مقاله سعی شده است از این دیدگاه به این آثار نگریسته شود و رابطه ی بین طبقه ی اجتماعی و اخلاق زنان بررسی شود. در این مقاله نشان داده می شود که بین طبقه ی اجتماعی و فساد یا عصمت زنان رابطه ای مستقیم وجود دارد. زیرا در حکایات این کتب، اکثرا زنان از طبقه ی اجتماعی فرو دست و پایین، دارای اخلاقی پست هستند و به شوهران خویش خیانت می کنند. در مقابل زنان طبقه ی بالای جامعه که شوهرانشان از قدرت، ثروت و نفوذ اجتماعی بالایی بر خوردار هستند علاوه بر پاکیزگی صورت، از نیکویی سیرت و عصمت اخلاقی نیز برخوردار می باشند. به همین دلیل در این آثار اکثرا زنان افرادی همچون کفشگر، قصاب، جولاهه، نجار و... فاسد هستند. نمود این جهت گیری در متون قدیم می تواند نشأت گرفته از همان قدرت، ثروت و نفوذ اجتماعی طبقه بالا باشد. در واقع گقتمان قدرتمندان از جهات گوناگون بر ادبیات تاثیر گذاشته است و آنچه وفق مراد قدرتمندان بوده است بیان کرده و نمایش داده است.
بررسی برخی از خطاهای وحید دستگردی در شرح خسرو و شیرین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شرح مرحوم حسن وحید دستگردی بر خسرو و شیرین نظامی، از شروحی است که سالها مورد استفاده علاقه مندان به ادب پارسی و نیز کاوشگران آثار حکیم نظامی می باشد. این شرح نیز چون همه آثار مکتوب دیگر، عاری از خطا نمی باشد. نگارنده این مقاله کوشیده است تا به تبیین بعضی از این خطاها پرداخته و همّت خود را بر آن داشته تا در راستای سره کردن و پیراستگی بیش از پیش این منظومه گامی بردارد. در نقد این خطاها ابتدا بیت مورد بحث درج گردیده و پس از نقل مستقیم نظر شارح، به طور دقیق به خطاهای ایشان و ارائه معنای صحیح بیت اشاره رفته است. به نظر می آید خطاهای استاد وحید دستگردی در شرح ابیات، به دلایل ذیل صورت گرفته است: 1- خوانش غلط بعضی ابیات. 2- عدم توجّه به فضایی که بیت در آن قرار دارد. 3- متّکی بودن به قیاسات ذوقی در شرح برخی ابیات. 4- عدم التفات به ابیات مشابه با بیت مورد بحث در دیگر دواوین نظامی. 5- عدم توجّه به منابع بیشتر برای شرح پاره ای ابیات. 6- عدم دسترسی استاد به امکانات امروزین ما؛ از قبیل: اینترنت، موتورهای جستجو، نرم افزارهای ادبی، مقالات پر تعداد و متنوّع و امثالهم.
بررسی تطبیقی اگزوتیسم جادویی در «هزار و یک شب» و «صلابه ویرانگر» اثر رابرت سوظی از منظر شرق شناسی ادوارد سعید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال نوزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
115 - 134
حوزههای تخصصی:
رابرت سوظی (Robert Southey, 1774-1843) یکی از شعرای رمانتیک انگلیس است که از «هزار و یک شب» در خلق رمانس منظوم خود «صلابه ویرانگر» الهام گرفته است. این مقاله به بررسی نقش اگزوتیسم جادویی در «هزار و یک شب» و «صلابه ویرانگر» پرداخته است. سوال اصلی تحقیق حاضر این پرسش را مطرح می سازد که چگونه اگزوتیسم جادویی بکار رفته در «هزار و یک شب» تبدیل به ابزاری استعماری در دست سوظی می گردد تا بوسیله آن «هزار و یک شب را تصاحب نماید. بازنمایی اگزوتیسم جادویی در اثر سوظی نشان می دهد که سوظی در چارچوب شرق شناسی و از موضع استعماری به «هزار و یک شب» می نگرد. سوظی با افزودن پانوشت های شرق شناسانه و طولانی به متن خود، زمینه لازم برای تصاحب «هزار و یک شب» را فراهم می آورد و از این طریق در اثر خود دوگانه قدرت جادو و ایمان به خدا را شکل می دهد. در نتیجه شکل گیری این دوگانه شرق شناسانه، جایگاه ادبی «هزار و یک شب» به جادو و سحر تنزل می یابد. روش تحقیق این پژوهش، تحلیل تطبیقی دو اثر مذکور، بر اساس مکتب تطبیقی آمریکایی است که شباهت ها و تفاوت های موجود در دو اثر در چارچوب گفتمان شرق شناسی ادوارد سعید مطالعه می شوند.
"الکوخ الشوکی" روایه استعاریه لطوفان نوح(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
85 - 106
حوزههای تخصصی:
"الکوخ الشوکی" هو عمل إبداعی لعبد الحسین فرزاد، الکاتب الإیرانی المعاصر. یتوقف زمن الراوی فی الروایه عند الساعه السابعه صباحاً. هذا التعلیق اللازمانی یعتبر فرصه للراوی للخوض فی التاریخ. هدفه استکشاف الماضی للعثور على اللحظه التی یتکوّن فیها الشر البشری؛ لأن نهایه کرامه الإنسان شلت عقل الراوی. اعتمد البحث منهجاً وصفیاً تحلیلیاً. وتظهر نتائج البحث أن "الکوخ الشوکی" یمکن اعتبارها روایه مجازیه وهی تمثل استعاره لطوفان نوح وسریر الراوی یشبه سفینه نوح. عاصفه الکوخ الشوکی والأمواج التی تضرب سریر الراوی وتشغل باله، إنما هی استعاره لموجات الفکر المختلفه. موجه الزمن والتاریخ، وموجه الفن والأدب والشعر، وموجه الفلسفه والفیزیاء، وخاصه میکانیکا الکم ... یسعى الکاتب حتى نهایه القصه وحتى نهایه الطوفان حین یعمّ العلم قوس قزحاً فی الآفاق حیث یعطی القوه لصاحبه، یحاول تاریخیاً وعلمیاً، التحدّث عن الرجل المتفکر لیعطی معنى للحیاه بمساعده الفن الإنسانی والشعر والأدب والسینما، ویلعب دور نوح فی السعی وراء إنقاذ البشر واستعاده کرامته بسفینه أفکاره.
تحلیل گفتمان انتقادی کتاب اسرارالتّوحید بر مبنای الگوی ون لیوون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین مسئله: اسرارالتوحید اثری عرفانی است که در آن، کارگزاران اجتماعی به شیوه های مختلف بازنمایی می شوند. روش هدف در این پژوهش، تحلیل گفتمان این کتاب بر مبنای الگوی ون لیوون و با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی است. یافته ها و نتایج: نتایج اولیه بیانگر آن است که ابوسعید ابوالخیر در این اثر ازطریق فعّال سازی، نیرویی پویا و اثرگذار معرفی شده است. بیشترین بسامد نام دهی پس از ابوسعید ابوالخیر مربوط به خواجه حسن مؤدب، کارگزار مخصوص ابوسعید و ابوالقاسم قشیری است. آشکار است که بسامد نام دهی این شخصیّت معتبر به دلیل گرایش نهایی او به ابوسعید، تأثیر شگرفی بر وجهه و مشروعیت معنوی ابوسعید ابوالخیر گذاشته است. در اسرارالتوحید بیشترین بسامد گروه ها مربوط به مشایخ/ صوفی، درویشان و مریدان است که همه مربوط به گروه خود و گفتمان طریقت محور هستند. در زیرشاخه نامشخّص سازی مشخص شد که هویّت کارگزاران ناشناس در تبلیغ گفتمان طریقت محور اهمیتی ندارد؛ بلکه مهم عملی است که آنها انجام می دهند. عمل این کارگزاران ناشناس همواره کارکردی مشابه و مؤثر در بیان دیدگاه های عرفانی نویسنده دارد که اغلب شامل مشاهده، دریافت عظمت و اهمیّت شخصیّت معنوی ابوسعید ابوالخیر است. در اسرارالتوحید ، انسان نمایی حیوانات بار ایدئولوژیکی دارد؛ زیرا حضور این حیوانات وحشی از مقوله کرامات ابوسعید ابوالخیر است تا نشانی بر مشروعیّت، تثبیت قدرت و صدق او باشد. ازنظر مولفه حذف ثابت شد که بخش هایی از دانسته های ابوسعید شامل مقوله کم رنگ سازی می شود؛ زیرا تولیدکننده گفتمان در این اثر، مانند دیگر سالکان، موظّف است از افشای اسرار ربّوبی بپرهیزد و سرّ حق را جز با اهل حق در میان نگذارد.
جلوه گری های نوستالژیکی نفثه المصدور در قیاس با تاریخ جهانگشا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۴۰۰ شماره ۸۷
248 - 272
حوزههای تخصصی:
«نوستالژی» یکی از مباحث مطرح در نقد آثار ادبی از منظر روان شناسی است و در اصطلاح، عبارت است از احساس دلتنگی و حسرت نسبت به گذشته ها و خاطرات خوشی که اکنون از دست رفته است. این مقوله از دیرباز در آثار ادبی به دلایلی از جمله، تغییر اوضاع سیاسی و اجتماعی انعکاس ویژه ای دارد. از جمله نویسندگانی که در کتابش دغدغه های نوستالژیک دیده می شود، نسوی، مؤلف نفثهالمصدور است، چراکه مخاطب تنها با خواندن چند سطری از اثرش به کلام پرسوز و گداز و حسرت های وی پی می برد. تاریخ جهانگشا نیز اثری است که کم وبیش این حس در آن راه یافته و گویا نویسنده آن، جوینی، ضمن شرح گزارش های تاریخی خود به بیان حسرت های خویش و جامعه نیز می پردازد. این پژوهش در نظردارد که با روش توصیفی- تحلیلی، برجسته ترین زمینه های پیدایش نوستالژی را در این دو اثر بیاید. به نظر می رسد نوستالژی در آثار ادبی از راه مؤلفه های زبانی به ظهور می رسد. این جُستار نشان داده است که نوستالژی در نفثهالمصدور نمود بیشتری دارد، چراکه شاخصه های زبانی، نقش مهمی در تقویت رویکرد نوستالژیکی آن دارد و می توان گفت هدف نویسنده آن، صرفاً ثبت وقایع تاریخی نیست، بلکه در واقع آنچه برای او مهم بوده، فرصتی ا ست که برای بروز لجام گسیخته احساسات فراهم آمده است.
شاهنامه خواجه پیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازتاب دوگانه چهره میرزاکوچک خان جنگلی در آیینه شعر معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
87 - 110
حوزههای تخصصی:
شعر فارسی یکی از سیاسی ترین دوران خود را در روزگار معاصر تجربه کرده است و فرانمود شخصیت های سیاسی مثبت یا منفی از مهم ترین دست مایه های شعر این عهد به حساب می آید. در این میان میرزا کوچک خان جنگلی از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ چرا که به او و جنبشی که تحت عنوان نهضت جنگل به راه انداخت، نگاه دوگانه ای شده است؛ تا آنجا که او را از مقام معصوم و قدیس تا دزد و راهزن و یاغی توصیف کرده اند. اینک مقاله حاضر، نگاه به این شخصیت سیاسی را در شعر سه دوره مجزا، یعنی عهد قاجار، دوره پهلوی و عصر انقلاب اسلامی بررسی کرده است. یافته ها نشان می دهد که بیشتر آثار، نگاه مثبت از قبیل وطن پرست، آزادی خواه، عدالت طلب، قدیس و شهید به او دارند؛ اما در مواردی که احتمالاً تحت تاثیر فضای سیاسی و حب و بغض های حزبی و برپایه القائات نفوذی های اجنبی پدید آمده اند، او را با تعابیر منفی توصیف کرده اند. از میان شاعران بسیاری که درباره این جریان شعر سروده اند، اسماعیل دهقان و جعفر کوش آبادی را می توان شاعر نهضت جنگل نامید.
ارزیابی تحلیلی پژوهش های حوزه مطالعاتی فن بیان در نشریه علمی فنون ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۳۷)
47 - 64
حوزههای تخصصی:
نشریات علمی، محور کلیدی در انتقال و گسترش دانش در زمینه های مختلف مطالعاتی محسوب می شوند و ارتقا و اعتلای امر پژوهش وامدار فعالیت هایی است که در این نشریات انجام می گیرد؛ بنابراین رویکردهای تحلیلی و آسیب شناختی به منظور تبیین نکات مثبت و منفی این پژوهش ها، به بهترین وجه تأثیر و کاربرد آنها را بیان خواهد کرد. گستردگی پژوهش درزمینه علوم بلاغی، به ویژه حوزه مطالعاتی علم بیان، به عنوان شاخص ترین قالب انتقال و گسترش دانش ادبی، اهمیت تحلیل قلمرو محتوایی و روش شناختی این پژوهش ها را بیش ازپیش آشکار می سازد؛ بنابراین، این پژوهش با رویکرد توصیفی- تحلیلی به ارزیابی محتوا و ساختار مقالات جامعه آماری هدف (28 مقاله) می پردازد و به این نکته رهنمون می شود که پاره ای از مقالات در مواجهه با ساختار، دچار ضعف هایی هستند و برخی دیگر ازنظر محتوا و سطوح بهره گیری منابع، از اصول تخطی کرده اند؛ هرچند پژوهش های شاخص و کاربردی نیز در این فصلنامه کم نیستند؛ ازاین رو به سبب ماهیت علمی که چنین پژوهش هایی به مطالعات ادبی می بخشند، کمک شایانی در رد تفکری دارند که در آن ادبیات امری ذوقی و غیرعلمی پنداشته می شود. انتظار می رود پژوهش حاضر زمینه ای فراهم کند که نشریات علمی، اصول شاخصی را در شیوه نامه خود بگنجانند که در مرجعیت بخشی و ارتقای سطح کیفی مطالعات حوزه علوم بلاغی با محوریت علم بیان، بیش از پیش مؤثر باشد.
بحث مقارن بین القصتین «سی و نه و یک اسیر» و«کان یومذاک طفلاً» من منظور الشخصیه والبیئه القصصیه (دراسه مقارنه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
103 - 125
حوزههای تخصصی:
إنّ أدب المقاومه هو التعبیر من خلال اللغه، الّتی استحالت نصًّا ومنصهً للدفاع عن الوطن والإنسان فی معرکته مع الآخر المعتدی، ومن مقوّمات هذا النوع الأدبی، الشخصیه والبیئه القصصیه، التین تمثّلان بدورهما الإنسان والأرض. تسرد القصتان «سی و نه و یک اسیر» للکاتب الإیرانی حبیب أحمدزاده و«کان یومذاک طفلاً» للکاتب الفلسطینی غسّان کنفانی، موضوعاً واحداً، من منظور ثقافتین مختلفتین؛ وتصوّران شجاعه المراهقین الإیرانیین والفلسطینیین وبطولتهم، عند مواجهه العدوان العراقی والإسرائیلی، لتُدلیا بدلوهما فی الرفع بمستوی حماس الشعبین فی مقاومتهما ضد المعتدی والمحتلّ. تهتمّ هذه المقاله باعتماد منهج الدراسات الوصفی – التحلیلی، بتحلیل الشخصیه الروائیه والبیئه القصصیه، فی هاتین القصتین، من منظور مدرسه الواقعیه، کما تتطرّق إلی القواسم المشترکه والفوارق بینهما. والداعی إلی اختیارهما، اعتمادهما علی أسالیب مماثله فی تصویر الفکره والمغزی، وعدم تسمیه البطل، وتواجد الحافله فی کلتا القصتین، کما دعا إلیه، اعتماد الکاتبین علی المنهجین المباشر وغیر المباشر فی خلق الشخصیه، واهتمامهما بعنصر البیئه؛ إلا أنّ هناک ما یمیّزهما عن بعض، وهو منهج الکاتبین فی رسم الشخصیه والبیئه القصصیه.
چکه های چلچله! (گزارش پانزدهمین نشست نقد مخاطبان)
حوزههای تخصصی:
تحلیل بینامتنی تلمیحات در شعر محمّدکاظم کاظمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۰ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۱
195 - 219
حوزههای تخصصی:
مطالعات بینامتنی یکی از رویکردهای مهمّ در پژوهش های ادبی معاصر شناخته می شود. طبق نظریه بینامتنیّت ، هر متن ادبی، بازخوانش و زایشی از آثار ادبی پیشین یا معاصر با خود است. با عنایت به این تعریف، می توان تلمیح را یکی از مصادیق بارز بینامتنیّت تلقّی کرد. یکی از شاعرانی که به صورت گسترده از این آرایه در شعر خود استفاده کرده، محمّدکاظم کاظمی شاعر پرآوازه مقاومت افغانستان است که در این پژوهش شیوه های کاربرد تلمیح در اشعار او با روش توصیفی- تحلیلی بررسی شده است. چنانکه نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد، تلمیحات شعر کاظمی غالباً در پیوند با موضوع ها و متون دینی از قبیل قرآن، حدیث، تاریخ اسلام، قصص انبیاء و ... شکل گرفته و روابط بینامتنی بر مبنای قواعد سه گانه کریستوا میان متن حاضر و غایب، به صورت نفی جزئی، نفی متوازی و نفی کلّی بروز یافته است که در این میان نفی جزئی در اشعار کاظمی از بسامد بیشتری برخوردار است.
L’analyse du personnage à travers « Les Hirondelles de Kaboul »de Yasmina Khadra d’un point de vue sémiologique selon la théorie de Philippe Hamon(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
La problématique du personnage a marqué, depuis longtemps, les théories littéraires. De par son statut dans le roman et son caractère amphibologique, il continue encore à occuper la pensée littéraire. Le personnage constitue l’élément le plus important dans la formation de récit. Etant à la base de toute création romanesque comme moteur de l’histoire, il contribue à l’évolution des événements dans le roman. L’objet de la présente recherche est l’étude de la dimension psycho-sociale et onomastique du personnage, comme catégorie textuelle dans « Les Hirondelles de Kaboul » de l’écrivain algérien Yasmina Khadra. Nous nous appuyons au cours de notre analyse sur l’approche sémiologique de personnage développée par Philippe Hamon et nous tenterons, à travers une étude analytique se basant sur des données bibliographiques, de comprendre si l’analyse sémiologique ou le modèle proposé par Philippe Hamon pour l’étude du personnage est applicable aux catégories des personnages de notre roman. En plus de déterminer le portrait physique et psychologique des protagonistes, l’objectif affiché dans le cadre de cette étude consiste à savoir comment les personnages du roman reproduisent-ils la réalité du terrain. Quel rôle joue chaque personnage au sein du roman ? Quelle est sa contribution dans la formation de la signification ? Et si les personnages de Khadra, de par leur aspect physique et psychologique et onomastique, reflètent-ils la réalité afghane ? Un petit survol à travers cette œuvre nous permet de comprendre que les personnages du roman contribuent à la formation de la signification que le texte construit progressivement.
درس هایی از مولانا
حوزههای تخصصی:
نگاه به زندگی عملی مولانا و یا به قول عارفان، در معامله با مردم، همچون آثار او امری استثنایی، قابل عنایت و آموزنده است. مطالعه و دقت در رفتارهای وی با قشرهای گوناگون مردم، اعم از فرادستان و فرودستان، خانواده و غیرخانواده و گروه هایی که به هر دلیلی از منظر اهل غرور، فاقد ارزش های انسانی اند، و همچنین نگاه وی به اهل قدرت و ثروت و شیوه اختصاصی تربیت مریدان، هرکدام می تواند حتی برای اهل روزگار ما نیز مفید فایده باشد.
این مقاله سعی می کند، موارد مذکور را با ذکر شواهد لازم بازکاوی کند.
هژمونی درونمایه های ایدئولوژیک رمان نوجوان با تکیه بر دو رمان پایداری «ناروال، نهنگ تک شاخ» و «نردبانی رو به آسمان»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۶
75 - 102
حوزههای تخصصی:
ایدئولوژی به دلیل پیوستگی ناگزیر با عقاید و افکار افراد، همیشه در روند تصمیم گیری ها و جریانات زندگی مردم نقشی انکارناپذیر داشته و دارد. نویسندگان آثار ادبی نیز از این امر مستثنی نبوده و بی تردید آن ها نیز متأثر از ایدئولوژی های خود هستند؛ علاوه بر آن گاهی نیز ایدئولوژی های نظام آموزشی مسلط بر جامعه را تبلیغ می کنند؛ از این رو، پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی دو رمان پایداری از انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را از منظر ایدئولوژی های آشکار و پنهان بر اساس آلتوسر وگرامشی بررسی کرده است. در این پژوهش معلوم گردید بیشتر ارزش های مورد بحث در این آثار عبارتند از راستگویی، فداکاری، دفاع از میهن و ... که در این رمان ها به صورت ایدئولوژی آشکار رخ نموده اند که این مسأله به دغدغه نویسندگان و ساختار آموزشی مسلط بر جامعه برمی گردد. از ایدئولوژی های پنهان این کتاب ها نیز می توان به تلاش نیروهای مسلط یا فرادَست برای حفظ حکومت خود بر جامعه فرودست از طریق ساختارهای آموزشی و قهریه اشاره کرد.