فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۴۱ تا ۳٬۱۶۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به بررسی و مقایسه ی ساختارها و مؤلفه های گفتمان مدار موجود در داستان های کوتاه معاصر بزرگ سال و نوجوان پرداخته و سعی در بیان این مطلب دارد که تا چه حد و به چه منظور نویسندگان ادبی در آثار خود از این ساختارها و مؤلفه ها استفاده کرده و با پوشیدگی سخن می گویند. بر این اساس،10 داستان کوتاه بزرگ سال و 10 داستان کوتاه نوجوان انتخاب و بررسی شد. تعداد ساختارهای گفتمان مدار موجود در متن بر اساس الگوی ون لیوون، تعیین و شمارش شد. طول متن داستان ها نیز با استفاده از شمارش واحدهای پایانی مشخص گردید. در ادامه درصد به کارگیری مؤلفه ها در هر گروه از داستان ها محاسبه شد و هم چنین به منظور تعیین معناداری تفاوت میان این دو گروه از روش مجذور خی استفاده شد. نتایج حاصل به شرح زیر بود:1. در متون ادبی افزونه بر مؤلفه های مطرح شده در الگوی ون لیوون، مؤلفه های گفتمان مدار دیگری نیز دیده می شود که پنهان کاری را در پی دارد.2. تفاوت داستان های بزرگ سالان و نوجوانان در میزان استفاده از مؤلفه های گفتمان مدار معنادار نیست.3. استفاده از مؤلفه های ادبی در داستان های نوجوانان بیش از بزرگ سالان است.4. استفاده از ساختارهای گفتمان مدار موجود در متون ادبی بیشتر به منظور بیان ایدئولوژی به معنی بیان ارزش های اجتماعی و فرهنگی است.5. ادبیات هم می تواند به صورت ابزاری در دست جناح های مختلف برای بیان ایدئولوژی به معنی ترویج گرایش های گروهی قرارگیرد
اکسپرسیونیسم در ادبیات
از ساختار معنادار تا ساختار رباعی: (نگاهی جامعه شناختی به ارتباط میان جهان بینی عصر رودکی با ساختار رباعی)
حوزههای تخصصی:
رباعی قالب شعری ای است که نخست در میان شاعران ایرانی رواج یافته، سپس به شعر عرب راه پیدا کرده است؛ اما با وجود آنکه عده ای چون شمس قیس رازی رباعی را ساخته رودکی می دانند، به دلیل عدم وجود اسناد کافی، درباره اینکه مبدع آن چه کسی است، اتفاق نظری وجود ندارد؛ تا جایی که گروهی معتقدند که رباعی ریشه در خسروانی های پیش از اسلام داشته است و برخی نیز نخستین رباعی ها را به صوفیه منسوب کرده اند.
در این مقاله نویسندگان با اعتقاد به اینکه چنین پژوهش هایی نتیجه متقنی نخواهد داشت، این موضوع را از منظری دیگر نگریسته، تلاش کرده اند تا با استفاده از نظریه ساختارگرایی تکوینی لوسین گلدمن ـ که میان شکل اثر و جهان نگری حاکم بر عصری که اثر در آن شکل گرفته است، ارتباط برقرار می کند ـ نشان دهند که چگونه قالب رباعی ـ البته در معنای مصطلح و امروزی آن ـ که از ساختاری منطقی برخوردار است، انعکاس جهان نگری عقلانی شاعران خردگرای سبک خراسانی است، نه شکل تکامل یافته شعر ایران پیش از اسلام.
انواع استحاله های انسانی در افسانه های مکتوب سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیکرگردانی تغییر ماهیت ظاهری یا توانایی های درونی قهرمانان اساطیر و موجودات افسانه ای است که گاه با دگرگونی های ظاهری همچون تبدیل جماد به حیوان، انسان به حیوان یا بالعکس، انسان به فرشته و ... نمود پیدا می کند و گاه بدون تغییر ظاهر، قهرمان به قدرت ماوراءالطبیعی دست می یابد و از حوزه توانایی های ذاتی خویش پا فراتر می نهد. این دگرگونی ها یا همان پیکرگردانی ها مهم ترین عامل شگفت زایی در اساطیر، افسانه ها و قصه های عامه هستند و نقش بسزایی در تأثیر گذاری، ایجاد هیجان و جذب مخاطب دارند. هدف پژوهش حاضر بررسی افسانه های بومی مکتوب استان سیستان و بلوچستان از منظر کارکرد های پیکرگردانی و مسخ است و با توجه به تنوع پیکرگردانی های مشهود و گستردگی موضوع، این مقاله فقط به بررسی انواع استحاله های انسانی اختصاص یافته است که در آن انسان به حیوان، جماد، گیاه، موجود ماورائی، طبیعت و انسان دگردیسی می یابد یا بدون تغییر ماهیت انسانی، توانایی های خارق العاده به دست می آورد. با بررسی های انجام شده درمجموع، از 157 افسانه مکتوب این استان در 23 افسانه، استحاله های انسانی وجود دارد. بیشترین پیکرگردانی های انسانی از نوع استحاله انسان به حیوان و سفرهای شگفت انگیز است و استحاله انسان به انسان و استحاله انسان به موجود ماورائی در هیچ یک از افسانه ها دیده نشده است. نگارندگان تلاش دارند با تحلیل افسانه های مکتوب استان سیستان و بلوچستان دلایل شاخص ترین انواع استحاله های انسانی و همچنین کارکرد و نقش این پیکرگردانی ها را در افسانه های بومی این منطقه بیان کنند.
نگاهی به طبیعت در آثار جبران خلیل جبران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طبیعت و مظاهر آن، از دیرباز در آثار ادبی و هنری، ظهور و حضوری گرم و پر نشاط داشته است؛ اما نویسندگان و شاعران رمانتیک در آثار خود به طبیعت را زنده، زیبا و همچون پناهگاه روحی برای خویش تصویر کرده اند. جبران خلیل جبران، نویسنده و نقاش لبنانی نیز همانند نویسندگان و شاعران رمانتیک بزرگ دیگر، در آثار خود طبیعت را به عنوان یکی از عناصر و وسایلی که می تواند التیام بخش دردهای انسان معاصر باشد به وفور آورده است. در این مقاله پس از نگاهی کلی به جایگاه طبیعت در مکتب ادبی رمانتیسم و نوع نگرش رمانتیک ها به طبیعت و تصویر آن در آثارشان، جایگاه طبیعت در اندیشه و آثار جبران بررسی شده و بعضی از مهمترین اصول نوع نگرش جبران به طبیعت بیان شده است. با مطالعه آثار جبران می توان دریافت که او نیز مانند دیگر رمانتیکهای بزرگ به طبیعت و پدیده های آن در آثار خود حیات و اصالت بخشیده، و با دیدگاهی عاطفی به توصیف پدیده های طبیعی پرداخته است؛ از سوی دیگر او مانند دیگر نویسندگان بزرگ رمانتیسم، به تمجید زندگی روستایی در برابر زندگی شهری پرداخته است. از لحاظ فنی نیز اعتقاد جبران به زنده بودن طبیعت و اجزای آن باعث شده است که او از صنایع ادبی مانند تشخیص در تصویرگری پدیده های طبیعی استفاده نماید به طور خلاصه باید گفت که طبیعت در آثار جبران زنده و زیباست و همینگونه نیز توصیف شده است.
بررسی اندیشه های سیاسی و اجتماعی سعدی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
گستره طنز به سبب آن که به زندگی و اجتماع نظر می افکند دارای محدودیت مشخصی نیست و هر آنچه را که در مرز این دو مقوله می گنجد در بر می گیرد. از این رو می تواند به انواع مختلفی اعم از تربیتی، اخلاقی، سیاسی و ... جلوه گری نماید. اما در این میان، عدالت و ریا همواره از موضوعات محوری آن است، خاصه وقتی منادیان عدالت، خیر و سعادت دنیا و آخرت، خود متعهد به معیارهای اخلاقی مناسب نباشند. بنابراین بسیاری از سخنوران طنزپرداز به عنوان روشنفکران عصر خویش به نقد اعمال این عاملان در آثار خود پرداخته اند. سعدی (606– 691؟ هجری قمری) یکی از این بزرگان است که چون جامعه شناسی آگاه قرنها پیش از مشروطه و دوره باروری نقد اجتماعی به طنز سیاسی توجه خاصی نشان می دهد و در بیشتر کلام خود به بررسی رفتارهای مردان عدالت، سیاست و دیانت می پردازد. در مقاله حاضر گلستان و بوستان سعدی را از این منظر مورد بازبینی قرار می دهیم.
بررسی تطبیقی مرثیه ای برای ژاله و قاتلش اثر ابوتراب خسروی و درون مایه خائن قهرمان اثر بورخس، از دیدگاه پست مدرنیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله تلاشی برای خوانش تطبیقی داستان مرثیه ای برای ژاله و قاتلش،اثر ابوتراب خسروی، نویسنده معاصر ایرانی و درون مایه خائن قهرمان، اثر خورخه لوئیس بورخس، نویسنده، شاعر و ادیب معاصر آرژانتینی است. این تحقیق با استفاده از روش تطبیقی و براساس مؤلفه های چارچوب گریز پست مدرنیسم انجام شده است که از مهم ترین جریانات فکری عصر جدید به شمار می رود. در این پژوهش، به دنبال اثبات این فرضیه هستیم که وجوه اشتراک بین داستانِ درون مایه خائن قهرمان و مرثیه ای برای ژاله و قاتلش که در پاره ای موارد ماهیت تقلیدی پیدا می کند، اتفاقی نیست و نشان دهندة تأثیرپذیری ابوتراب خسروی از بورخس در خلق این اثر است. استفاده از رویکرد پست مدرن، همسانی پیرنگ، شیوه روایی یکسان، استفاده از نماد های مشترک و ...، گزاره های مشترک این دو متن هستند. بررسی و تحلیل این اشتراک ها برای اثبات تشابهات این دو متن، از مهم ترین اهداف این مقاله به شمار می رود.
تجلّیات الهی در نگاه تفسیری ابن عربی از سوره توحید و بازتاب آن در ادبِ عرفانیِ فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبحث تجلّی یکی از مباحث مهم در عرفان اسلامی به شمار می رود که از طریق آن چگونگی خلقت عالم مورد بحث قرار می گیرد. بر طبق این نظریّه، وجود، یکی است و آن تنها وجود حضرت حق است و همة کثرات و عوالم، در حقیقت تجلّیاتِ آن وجود حقیقی به شمار می روند. تعمّق در مبحث تجلّی، یکی از راههای دستیابی به توحید حقیقی به شمار می رود. در دین اسلام و قرآن کریم نیز، فهم درست سوره اخلاص به عنوان راهی برای درک توحید حقیقی بیان شده است. از این رو، در پژوهش حاضر به بررسی تفاسیر عرفانی ابن عربی و برخی شارحان او از این سوره، بر اساس مبحث تجلّی و سپس، میزان انعکاس و بازتاب دیدگاه های تفسیری وی در اشعار و آراء شاعرانی پرداخته شده که به نوعی از مکتب ابن عربی تأثیر پذیرفته یا از شارحان آثار او به شمار می روند. ابن عربی در تفسیر آیه نخست سوره توحید، «هو» را به مقام ذات تعبیر کرده و «الله» را نشان از مقام واحدیّت و تجلّیات اسمائی و صفاتی حق دانسته است. همین مطالب با به کارگیری عینِ اصطلاحِ خاصِ ابن عربی، در ادبیات عرفانی فارسی بازتاب یافته است.
بر اساس نتایج این پژوهش، مشخص می شود که شاعران و عارفان بسیاری از دیدگاه های تفسیری ابن عربی تأثیر پذیرفته اند که از آن جمله می توان به فخرالدین عراقی، اوحدی مراغه ای، شیخ محمود شبستری، شاه نعمت الله ولی، عبدالرحمن جامی، بیدل دهلوی و صائب تبریزی اشاره کرد. دلیل این امر بسامد بالای استفاده این شاعران از اصطلاحات ویژه و خاص ابن عربی همچون، مقام ذات، احدیّت، واحدیّت و امثال آن است که این اصطلاحات را ابن عربی به منظور شرح و بسط مبحث تجلّی، مورد استفاده قرار داده است.
ریشه یابی نبرد سام با عوج بن عنق در سام نامه بر اساس دیدگاه انطباق در حماسه ها
حوزههای تخصصی:
یکی از مسایل مهم در بررسی جریان های فکری در حماسه های ملی ایران، حضور عناصر دینی و اسلامی در بطن منظومه های پهلوانی است که محققان از آن به «انطباق» یا «تلفیق» یاد کرده اند. یکی از داستان هایی که از این رهگذر قابل بررسی است، داستان نبرد سام با عوج بن عنق است که یکی از بخش های مهم سام نامه بشمار می آید. سام از پهلوانان ملی ایران است و نامش در اوستا و متون پهلوی آمده و در شاهنامه از پهلوانان دوران پادشاهی منوچهر است. عوج بن عنق هیولایی عظیم الجثه است که بر اساس متون تفسیری و دینی به دست حضرت موسی (ع) کشته شده است. اگر چه داستان عوج ریشه ای سامی و حامی دارد؛ ولی باید در نظر داشت که از رهگذر متون دینی و تفسیری به داستان های حماسی راه یافته است. در این جستار، داستان نبرد سام با عوج بن عنق تحلیل و ریشه یابی شده و در پایان دلایلی آورده شده است که می توان آن ها را توجیهات پردازندگان داستان در نبرد عوج با سام دانست.
یادداشتی درباره ی رمان "دگرگونی" اثر میشل بوتور
منبع:
رودکی۱۳۸۶ شماره۱۸
حوزههای تخصصی:
خوانشی پست مدرن از مفهوم تاریخ در دو نمایشنامه آرکادیا اثر تام استاپارد و مرگ یزدگرد اثر بهرام بیضایی (عنوان عربی: قراءة ما بعد حداثیة لمفهوم التاریخ فی مسرحیتی آکاردیا لتوم استوبارد وموت یزدجرد لبهرام بیضایی)
حوزههای تخصصی:
در دهه های، اخیر نقدهای بسیاری پیرامون مفهوم تاریخ و اموری که تاریخ نگاران همواره به آنها توجه کرده اند، در محافل علمی و فلسفی پسامدرن مطرح شده است.مهمترین پیامد این نقدها، به چالش کشیده شدن رسالت تاریخ در ارایه تصویری دانشورانه و عینی از رویدادهای گذشته است. این دیدگاه نسبی در پیوند با درستی تاریخ، با زیر سوال بردن سرشت و طبیعت آن، امکان دستیابی به حقیقت تاریخی را مورد تردید قرار می دهد و بیان می دارد که تاریخ نگاران، همواره با تکیه بر قدرت تخیل و وابستگی های باور شناختی خویش، رویدادهای گذشته را بازسازی کرده اند. در راستای سست شدن مفهموم تاریخ در قلمرو فلسفه، در حوزه ادبیات نیز نویسندگان برآن شدند تا در آثار خود تاریخ را بدان شیوه ای که خود می خواهند، روایت کنند. دستاورد این نگرش، پیدایش گونه ای ادبی است که می توان در فارسی آن را جایگزین تاریخ نامید. در این جستار، تلاش شده است ابتدا تصویری فراگیر از رویکرد پسامدرنیسم به تاریخ ارایه شود و پس از آن، دو جایگزین تاریخ آرکادیا و مرگ یزدگرد، از دو نویسنده انگلیسی و ایرانی، تام استاپارد و بهرام بیضایی، از این دیدگاه واکاوی شود. در این جستار، پژوهشگران، شگردها و فنون مشترکی را بررسی می کنند که این دو نویسنده به شیوه هایی متفاوت در این دو اثر به کار بسته اند تا بدین گونه ارزش و اعتبار تاریخ را به چالش بکشند و زمینه را برای سر برآوردن خرد روایت های تاریخی خود فراهم کنند.چکیده عربی:عرضت المجالس العلمیة والفلسفیة لما بعد الحداثیین فی العقود الأخیرة، انتقادات وفیرة علی هامش التاریخ، والأمور التی اعتنی بها المؤرخون، ما أدی إلی تحدی غایات التاریخ لتقدیم صورة علمیة وواقعیة عن أحداث الماضی. هذه الرؤیة النسبیة فی علاقتها مع صحة التاریخ تشک فی الوصول إلی الحقائق التاریخیة بعد الشک فی طبیعة التاریخ وجوهره وتؤکد علی أن المؤرخین دوما حاولوا تصویر أحداث الماضی باعتمادهم علی الخیال وانتماءاتهم الفکریة. وهذا الأمر تسرب إلی دائرة الأدب أیضا، إذ حاول الأدباء ذکر الأحداث التاریخیة وفقا لأهواءهم. وهذا أدی إلی ظهور نوع أدبی یمکن اعتباره فی الفارسیة، بدیلا للتاریخ. حاول المقال تقدیم رؤیة شاملة عن نظرة ما بعد الحداثیین للتاریخ، ثم یدرس بدیلی التاریخ: آرکادیا وموت یزدجرد، للکاتبین الإنجلیزی والإیرانی توم استوبارد وبهرام بیضائی، وفقا للرؤیة المذکورة، کما یلقی المقال الضوء علی أسالیب الکاتبین، وفنونهما المشترکة التی تم استخدامها فی هذین الأثرین بطرق مختلفة، لتحدی مکانة التاریخ، تمهیدا لظهور روایتیهما التاریخییتین.
بررسی ساختمان فعل های ساده در آثار منثور فارسی از آغاز تا پایان قرن پنجم(مقاله علمی وزارت علوم)
مانلی""، نشانه سیال؛ بررسی نشانه-معناشناختی شعر ""مانلی"" نیمایوشیج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دیدگاه نشانه-معناشناسی گفتمانی که فرآیند تولید معنا با شرایط حسی-ادراکی پیوند می خورد، سیر حضور نشانه از حالت مکانیکی و ثابت خارج شده و تابع فرآیندی پویا، زنده و حسی-ادراکی می گردد. در واقع، نشانه پدیداری شده، از شکل معمولی، رایج و تکراری به نشانه ای نامعمول، نو و نامنتظر تبدیل می شود و بدین صورت، سیالّیت معنا را تضمین می کند. مقاله حاضر در نظر دارد با مطالعه فرآیند گفتمانی شعر ""مانلی"" در ابعاد حسی- ادراکی، عاطفی و زیبایی شناختی، چگونگی تولید جریان معنا و شکل گیری بستری که سیالّیت نشانه و معنا را در گفتمان نیما موجب می شود را بررسی نماید. همچنین نشان خواهیم داد که مانلی- نشانه چگونه با قرار گرفتن در یک فضای تنشی و شرایط عاطفی به یک نشانه خاص تبدیل شده و از مسیر همیشگی خود خارج می شود، طغیان می کند و دچار یک تکانه نشانه ای گشته و جریانی زیبایی شناختی را می آفریند.
ریخت شناسی داستان شیخ صنعان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی ریخت شناسانه داستان شیخ صنعان پرداخته است. نخست به تعریف ریخت شناسی پرداخته و سپس داستان را از منظر ریخت شناسی تجزیه و تحلیل کرده است و به: قهرمانان داستان، خویشکاریهای قهرمانان، زمان، مکان، انگیزشها، و حرکتها تقسیم نموده است. پس از تجزیه و تحلیل، این داستان با داستانهای مشابه از نظر ساختار مقایسه شده است از جمله پنج داستان: (عبدالرزاق صنعانی، ابوعبدالله اندلسی، راقاللیل، موذن بلخ، ولی سمرقندی) و شباهتها و تفاوتهای این داستانها با داستان مورد بحث بررسی شده است که طبق این بررسی دو داستان نخست بویژه داستان عبدالرزاق صنعانی بسیار از نظر ساختار همانند است و داستانهای دیگر با داشتن شباهتهای اندک تفاوتهای چشمگیری با ساختار داستان شیخ صنعان دارد.
خودشناسی و اهمیت آن در اشعار حسن زاده آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علامه آملی از حکیمان عارفی است که مدارج علمی و عرفانی و مراتب حکمی و معنوی وی گره خوردگی و آمیختگی بلافصلی با موضوع معرفت نفس و خودشناسی دارد. به نظر وی مبحث نفس ناطقه انسانی، قلب جمیع معارف ذوقیه و قطب قاطبه مسایل حکمیه و محور استوار کل مطالب علوم عقلیه و نقلیه و اساس پایدار همه خیرات و سعادتها است و معرفت آن اشرف معارف است و پس از معرف حق سبحانه، هیچ موضوعی در حکمت متعالیه به پایه آن نمی رسد. به باور وی خودشناسی، نزدیک ترین و سهل الوصول ترین راهی است که به خداشناسی منجر می شود؛ در واقع انسان خود راهی است به سوی خدای خویش. بنابراین خودشناسی، شناختن راه سلوک است و مراتب این سلوک نیز همان مراتب وجودی انسان است که به مقام خلیفه اللهی و مرتبه فنا می انجامد. در تعبیری دیگر و بنا بر حدیث «ان الله خلق آدم علی صورته» از آن جایی که آدمی صورت علم عنایی حق است می تواند همه اسما الله را در خود مشاهده کند و هر چه را که آشکار و نهان است در خود پیدا کند.
کلک نقد ادبی: خرد هرمنوتیک
منبع:
کلک خرداد ۱۳۷۲ شماره ۳۹
حوزههای تخصصی:
تحلیل نسبت میان درون مایه های آثار داستانی سیمین دانشور با پیشینة فرهنگی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آفرینش متن بدون ارتباط با میراث ادبی و متون قبل از آن صورت نمی گیرد. رُمان و داستان کوتاه معاصر فارسی ژانری (نوع ادبی) نسبتاً نوپاست. ارتباط این ژانر نوپدید با میراث فرهنگی پُردیرینة ایران موضوعی درخور تأمّل است. در نقد ادبی به منظور بررسی ارتباط بین متون، رویکردی نو به نام بینامتنیّت مطرح است. این پژوهش بر پایة دیدگاه یکی از مؤثّرترین نظریّه پردازان حوزة بینامتنیّت یعنی ژِرار ژنِت، منتقد فرانسوی، شکل گرفته است. مطابق نظریّة او، هرگونه ارتباط متن با غیر خود، فرارَوی متنی یا فرامتنیّت نام دارد که جنبه های متعدّدی را شامل می شود. از این میان، بیش متنیّت و بینامتنیّت دربارة ارتباط بین دو متن است. بینامتنیّت حضور مستقیم متنی در متن دیگر و بیش متنیّت هرگونه تأثیر متنی از متن دیگر است. این جستار، ارتباط مجموعه داستان های «شهری چون بهشت» و «به کی سلام کنم؟» و رُمان های «سووشون»، «جزیرة سرگردانی» و «ساربان سرگردان» را با میراث فرهنگی، به عنوان زیرمتن تحلیل می کند و نقش این بهره گیری در شیوة داستان نویسی دانشور را بازمی کاود. این تحقیق با روش توصیفی ـ تحلیلی سعی کرده است بر مبنای چهارچوب نظریّة بینامتنیّت، آثار داستانی اشاره شده را تحلیل کند. اجمالاً این پژوهش حاکی از حضور مستقیم عناصر نظام فرهنگی و میراث های ادبی ایران در آثار یاد شدة دانشور است.
تحلیل و مقایسه ساختار روایی قصه گنبدهای سیاه و صندلی هفت گنبد نظامی بر اساس الگوهای ریخت شناسی قصه های پریان«ولادیمیر پراپ»
حوزههای تخصصی:
عرصه بیکران ادبیات داستانی جهان در بر دارنده مضامین و عناصری گوناگون از انواع رایج ادبی (حماسی، پای داری، غنایی، عرفانی و...) است. در این میان ادبیات غنایی به عنوان یکی ازکهن ترین گونه شعر، طیفی وسیع از عواطف و احساسات بشری را دربر می گیرد. در نتیجه سخن ورانی بسیار در این عرصه داد سخن رانده اند. در میان ادیبان ما نظامی گنجوی به عنوان یکی از ستارگان درخشان ادبیات کلاسیک ایران از جهت سرودن داستان های عاشقانه، بزمی و ساقی نامه، از منزلتی والا برخوردار است. در میان آثار وی، سه منظومه «خسرو و شیرین»، «لیلی و مجنون» و اثر گران قدر داستانی «هفت پیکر»، از جمله مهم ترین آثار غنایی ادبیات فارسی بشمار می رود که با توجه به ساختار و بن مایه های داستانی هر یک، می توان آن ها را مطابق با اصول و موازین ساختارگرایی مورد نقد و بررسی قرار داد. در این پژوهش، دو گنبد از منظومه هفت پیکر به عنوان نمونه ای از دل انگیزترین و زیباترین منظومه های حماسی- غنایی مورد تحلیل ساختاری قرار خواهد گرفت، برای این منظور ابتدا به مبانی نظری و تؤریک پیرامون مقوله روایت شناسی و ریخت شناسی یا مورفولوژی و کارکردهای پراپ در عرصه شکل شناسی می پردازیم و در ادامه پس از اشاره ای به منظومه هفت پیکر به تحلیل ساختار روایی این دو قصه بر اساس مدل روایی ولادیمیر پراپ (ریخت شناسی قصه) خواهیم پرداخت؛ بنابراین ابتدا قصة پیکر اول، یا «داستان شهر مدهوشان و پادشاه سیاه پوش»؛ و قصه پیکر ششم یا «داستان خیر و شر» را به لحاظ تحلیل ساختار روایی، ریخت شناسی، و نقش مایه ها و شخصیت های هر یک مورد بررسی قرار میدهیم و سپس به قیاس آن ها با هم از نظر بررسی کارکردها، نقش مایه ها و شخصیت های هر یک میپردازیم.