فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۴۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
زندگی اجتماعی شهروندان زنجان، همواره از عوامل گوناگونی تأثیر پذیرفته است که یکی از آن ها مکان های سوم است. این مکان ها همواره محلی برای جاری شدن زندگی غیررسمی در مقابل زندگی رسمی بوده اند و از این رو، همواره نقشی اساسی در زندگی اجتماعی عمومی شهر داشته اند. مکان سوم به عنوان یکی از نهادهای اصلی حوزه عمومی، مکانی است که اولدنبرگ آن را به عنوان پناهگاه در مقابل خانه یا محل کار تعریف می کند که افراد می توانند به صورت منظم به آن سر بزنند و با دوستان یا غریبه ها ارتباط برقرار کنند. هدف این پژوهش، بررسی انواع مکان های سوم و تغییرات آن ها در گذر زمان و نیز مطالعه تأثیر آن ها بر زندگی اجتماعی شهروندان زنجان است. در این مطالعه، محدوده سبزه میدان بررسی می شود. برای انجام دادن پژوهش حاضر، ابتدا تمامی مستندات مربوط (در مطالعات کتابخانه ای) بررسی شدند و سپس از طریق مشاهدات، پرسشنامه ها و مصاحبه های گروهی متمرکز، به شیوه تحلیل محتوا و با رویکردی توصیفی، روند تغییر فرم و کارکرد این مکان ها بررسی شد و نتایج بررسی، در قالب ماتریس های تحلیلی نمایش داده شدند. مطالعه روند تغییر مکان های سوم نشان می دهد مکان های سومی که در سه دوره بررسی شده ثابت باقی مانده اند، یا ماهیتی مذهبی دارند یا یکی از اجزای اصلی بازار محسوب می شوند. همچنین مهم ترین تأثیر این مکان ها، بر حوزه عمومی و خرد جمعی بوده است؛ به طوری که هرچه به عهد معاصر نزدیک می شویم، حوزه عمومی گسترده تر می شود، نقش مردم در فضاهای جمعی اهمیت بیشتری می یابد و تأثیر این فضاها در جهت گیری خرد جمعی و افکار عمومی افزایش پیدا می کند. این روند صعودی، حاصل تغییراتی است که در ساختار اجتماعی جامعه مورد مطالعه صورت پذیرفته است. عمده ترین این تغییرات را می توان در فضاهای جنسیتی، زندگی شبانه و همچنین تأثیرات جامعه روشنفکری مشاهده کرد.
تحلیل فضایی عدالت اجتماعی در بهره مندی از خدمات عمومی شهری، مطالعه موردی: حوزه های 16 گانه شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از هم پاشیدگی نظام توزیع مراکز خدماتی شهری یکی از مهم ترین پیامدهای رشد شتابان شهرنشینی در دهه های اخیر بوده که زمینه ساز نابرابری شهروندان در برخورداری از این خدمات شده است. چنانچه مهم ترین رسالت برنامه ریزان و مدیران شهری در این زمینه، تلاش برای دستیابی به آرمان «برابری فرصت ها» در دسترس ی گروه های مختلف جامعه شهری به خدمات عمومی و از بین بردن تضاد در تأمین فرصت ها می باشد. در این راستا یکی از اساسی ترین عناصر شهری جهت افزایش سطح رفاه اجتماعی مردم شهر، وجود خدمات ش هری است. هدف از مطالعه حاضر تحلیل فضایی عدالت اجتماعی در بهره مندی از خدمات عمومی شهری در 16 حوزه شهر اردبیل می باشد که از نظر روش توصیفی– تحلیلی می باشد. در این پژوهش میزان دس تیابی ساکنین به خدمات عمومی شهری ابتدا با استفاده از مدل ANP وزن دهی و سپس با استفاده از مدل تاپسیس و ساو سطح بندی شدند. با توجه به رتبه متفاوت حوزه های شهری اردبیل در مدل های مختلف، در نهایت نتایج مدل ها با استفاده از مدل کاندرست ادغام گردید. نتایج به دست آمده از مطالعه نشان داد که حوزه های 12 و 11 با کسب رتبه اول از لحاظ میزان برخورداری از وضعیت بسیار مطلوبی برخوردارند، حوزه های 14، 15، 13و 16، با کسب رتبه دوم در طبقه برخوردار، حوزه های 6 و 10، در طبقه نیمه برخوردار و حوزه های 2،5 ،7 و 9، با کسب رتبه چهارم در طبقه نابرخوردار از خدمات عمومی قرار دارند و حوزه های 3، 4 و 8، در رتبه آخر قرار گرفته اند. یعنی از نظر برخورداری از خدمات عمومی شهری وضعیت بسیار نامطلوب دارند.
تحلیل فضایی سطوح برخورداری مناطق کلان شهر اهواز از خدمات شهری با تأکید بر عدالت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین پیامدهای رشد شتابان شهرنشینی و توسعه فیزیکی شهرهای کشور در دهه های اخیر ازهم پاشیدگی نظام توزیع مراکز خدماتی شهری است که زمینه ساز نابرابری اجتماعی شهروندان در برخورداری از این خدمات شده است. هدف اصلی این پژوهش تحلیل فضایی سطوح برخورداری مناطق کلان شهر اهواز از خدمات شهری است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و از نظر روش، ترکیبی از روش های توصیفی – تحلیلی است و در گردآوری داده ها از شیوه کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. برای سنجش شکاف بین مناطق هفت گانه شهر اهواز از شاخص 15 کلی و 67 مؤلفه تعیین کننده خدمات عمومی بهره گیری شده است؛ سپس با استفاده از نظرهای کارشناسان، میزان اهمیت شاخص ها در محیط فازی بررسی شد. برای تحلیل داده ها از تکنیک الکتر استفاده شده است. نتایج مدل الکتر نشان می دهد که منطقه 3 و 4 در رده خدماتی کاملاً برخوردار، منطقه2 در رده برخوردار، مناطق 1، 6 و 7 در رده برخورداری کم و منطقه 8 در رده فقدان برخورداری قرارگرفته اند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که توزیع خدمات عمومی در سطح مناطق مادرشهر اهواز با عدالت فضایی انطباق ندارد.
ارزیابی و تحلیل ابعاد و مؤلفه های تاب آوری شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه ی گذشته، جهان نسبت به خطر ها بطور فزاینده ا ی آسیب پذیر شده است. شناخت و کاهش آسیب پذیری شهرها؛ بویژه در ایران که شهرها بافت نامتجانس و در عین حال کهنه ا ی دارند، از اهمیّت فراوانی برخوردار است. در سال های اخیر نهادها و آژانس های فعال در زمینه ی کاهش سوانح، بیشتر فعالیّت های خود را بر دست یابی به جامعه ی تاب آور در برابر سوانح متمرکز ساخته اند. هدف از این مطالعه ارزیابی و سنجش میزان تاب آوری شهر کرمان بدون در نظر گرفتن مخاطره می باشد. به این منظور از400 کارشناس مشرف بر وضع موجود شهر بااستفاده از نمونه گیری طبقه بندی تصادفی با لحاظ کردن مواردی چون تخصص و شغل، تعداد 40 کارشناس به عنوان نمونه انتخاب شده است. پایایی داده های مورد استفاده با بهره گیری از آلفای کرونباخ به میزان 942/ محاسبه شده است. برای نیل به این هدف از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی مبتنی بر تحلیل پرسشنامه بهره گرفته شد و برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش های آماری میانه، میانگین، آزمون K-S و آزمون On sample T-test و رگرسیون گام به گام استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل آماری نشان می دهد تاب آوری شهر کرمان در همه ابعاد و مؤلفه ها از نظر کارشناسان پایین تر از سطح مطلوب می باشد. بطوری که مقدار محاسبه شده ی تاب آوری کلی جامعه 62/2 کمتر از حد مبنا (3) می باشد. در نهایت بر اساس آزمون رگرسیون از میان مؤلفه های تاب آوری شهر کرمان، شاخص نهادی- مدیریتی با ضریب بتا 282/0 بیشترین تاثیر را بر شاخص های تاب آوری شهر کرمان داشته است. سپس به ترتیب شاخص زیرساختی- کالبدی، محیطی، اجتماعی و اقتصادی با ضریب بتا 259/0، 230/0، 226/0و در انتها شاخص اقتصادی با ضریب بتا 216/0 بیشترین سهم را در تاب آوری شهر کرمان داشته اند.
سنجش و ارزیابی پایداری شهری با استفاده از تکنیک های ANP, Topsis, Saw (مطالعه موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با بروز ضایعات زیست محیطی و کاهش سطح عمومی زندگی مردم به ویژه در جوامع شهری طی یکی دو دهه گذشته، رهیافت پایداری شهری به عنوان موضوع روز دهه آخر قرن 20 از سوی سازمان ملل مطرح شد و به عنوان دستور کار قرن 21 در سطوح بین المللی، منطقه ای و محلی تعیین گردید. هدف کلی تحقیق حاضر؛ ارزیابی شاخص های پایداری شهری در شهر کرمان با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چند شاخصه می باشد. روش شناسی تحقیق توصیفی – تحلیلی با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS و تکنیک های تصمیم گیری چند شاخصه (ANP,Topsis,Saw) می باشد. براساس یافته های به دست آمده از تکنیک ANP، معیارهای اقتصادی با 254/0، زیربنایی با 251/0، اجتماعی با 162/0، زیستی با 125/0 و معیار کالبدی با 35/0 به ترتیب بالاترین مقادیر را از نظر سطوح پایداری به خود اختصاص داده اند. بر همین اساس منطقه 2 با 491/0، منطقه 1 با 302/0، منطقه 4 با 213/0 و در نهایت منطقه 3 با 211/0 اولویت های اول تا چهارم را به خود اختصاص داده اند. نتایج به دست آمده از تکنین SAW نیز بیانگر این مهم می باشدکه از بین معیارهای مؤثر در سطوح پایداری شهر کرمان، معیار زیستی با 26/0 ، اجتماعی و کالبدی با 23/0، اقتصادی با 18/0 و زیربنایی با 07/0 به ترتیب بیشترین وزن را به خود اختصاص داده اند و منطقه 2 با 73/0، منطقه 1 با 63/0، منطقه 3 با 55/0 و منطقه 4 با 53/0 به ترتیب اولویت های اول تا چهارم را به خود اختصاص داده اند. در ادامه یافته های تحقیق، نتایج به دست آمده از تکنیک Topsis نشان می دهد که منطقه 1 با 783/0، منطقه 4 با 743/0، منطقه 2 با 591/0 و منطقه 3 با 170/0 به ترتیب اولویت های اول تا چهارم را به خود اختصاص داده اند.
تحلیل فضایی شاخص های کیفیت زندگی در محله های پیرامونی شهر زاهدان با استفاده از مدل تصمیم گیری چندمعیاره ویکور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از بررسی های مهم برنامه ریزان شهری، شناخت سطح کیفیت زندگی در مقیاس محله های شهری و چگونگی نابرابری بین آنهاست. امروزه توزیع عادلانه شاخص های کیفیت زندگی شامل کیفیت مسکن، حمل و نقل و ارتباطات، دسترسی به نیازهای روزمره، تسهیلات شهری، ایمنی و امنیت در سطح محله های شهری درخور توجه مدیران و برنامه ریزان شهری است. بر اساس این، هدف مقاله حاضر بررسی و رتبه بندی کیفیت زندگی از نظر شاخص های عینی و ذهنی در محله های پیرامونی شهر زاهدان است. جامعه آماری پژوهش، شهروندان با سن بیشتر از 18 سال شهر زاهدان هستند که با روش نمونه گیری تصادفی و با فرمول کوکران، حجم نمونه 400 نفر انتخاب شدند. روش پژوهش توصیفی - تحلیلی و شیوه جمع آوری داده ها پیمایشی است. داده های حاصل از پرسش نامه با روش آنتروپی، وزن دهی و با الگوی ویکور[1] تحلیل و بررسی شدند. یافته های پژوهش، نابرابری بسیار زیاد سطح کیفیت زندگی را بین 19 محله پیرامونی شهر زاهدان نشان می دهند؛ به طوری که، 8 محله (11-5، 10-5، 6-1، 9-5، 11-2، 1-2، 5-1 و 10-1) [2]در وضعیت فراتوسعه، 1 محله (1-3) میان توسعه بالا، 3 محله (11-3، 6-3 و 7-5) میان توسعه، 3 محله (8-4، 6-5 و 4-4) میان توسعه پایین و 4 محله (5-5، 6-4، 5-4 و 11-4) در وضعیت فرو توسعه قرار دارند. بنابراین، لازم است طی برنامه کوتاه مدتی به محله های فروتوسعه و میان توسعه پایین توجه شود و در مرحله بعدی، برنامه ریزی و توسعه فضایی محله های میان توسعه و در نهایت محله های میان توسعه بالا و فراتوسعه مدنظر قرار گیرد. [1] VIKOR [2] عدد سمت راست شماره محله و عدد سمت چپ شماره منطقه شهری را نشان می دهد.
سطح پایداری محله ای و رابطه آن با توسعه اجتماعی در محله نازی آباد تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دلیل نیاز گسترده به احیای حس تعلق اجتماعی در شهرهای امروز، هدف مجموعة مدیریت شهری به نوعی سیاست گذاری، برنامه ریزی و مدیریت شهری در «محله» است و با طرح موضوعاتی چون محله محوری، شهروندمداری و مشارکت شهروندی بیش از هر زمان دیگری در راستای تجدید ساختار محله ای تلاش می شود. در پژوهش حاضر، با نگاهی به مقولة برنامه ریزی محله مبنا، ابعاد مختلف آن مطرح و سطح پایداری محلة نازی آباد بررسی می شود. بعد از انتخاب «نازی آباد» به عنوان محلة مورد پژوهش، با استفاده از مدل کوکران 381 نفر از ساکنان برای جامعة نمونه درنظر گرفته شدند. روش تحقیق با توجه به اهداف و ماهیت موضوع «سطح پایداری محله ای» و در ارتباط با پرسش های تحقیق، توصیفی- اکتشافی است. به منظور گردآوری اطلاعات از دو روش مطالعات اسنادی و پیمایشی استفاده شده است. براساس بررسی های صورت گرفته، میزان پایداری محلة نازی آباد از لحاظ اجتماعی و زیست محیطی متوسط رو به پایین و از نظر اقتصادی متوسط است؛ بنابراین، میزان موافقت با این نظر که محلة نازی آباد از نظر شاخص توسعه، محله ای پایدار محسوب می شود در حد متوسط رو به پایین است. درادامه، رابطة متغیرهای شغل، میزان درآمد و تحصیلات با شاخص پایداری محله آزمون شد و مشخص شد بین شغل ساکنان و میزان پایداری محلة نازی آباد رابطة ضعیف و مثبت وجود دارد و بین میزان درآمد و تحصیلات ساکنان با میزان پایداری محلة نازی آباد رابطه ای وجود ندارد.
ارزیابی سنجش سطح پایداری توسعه در محلات منطقه 9 شهر مشهد بر اساس مدل های سلسله مراتبی و تحلیل شبکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزهتوسعه پایداردرتمامابعاداجتماعموردتوجهاست. همچنینباتوجهبهاهدافوابعادتوسعهوویژگی هایجوامعمختلف (امکانات، محدودیت ها و غیره) برایرسیدنبهتوسعه پایداربهویژهپایداریشهری،راهکارهاییبایداتخاذ شودکهازآن جملهمی توانبهتوسعهدرسطحمحلهو برنامه ریزی محله مبنا اشاره نمود. در این مقاله شاخص های پایداری و میزان پایداری در سطح محلات منطقه 9 شهر مشهد مورد سنجش قرار گرفته است. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی است که از مدل های سلسله مراتبی و فرآیند تحلیل شبکه استفاده شده است. در این پژوهش 13 شاخص پایداری در سطح 11 محله منطقه 9 به کار گرفته شده و بر اساس بررسی های صورت گرفته، محله شهرآرا در مدل سلسله مراتبی و محله آب و برق و اقبال در فرآیند تحلیل شبکه به عنوان پایدارترین محلات شناخته شده اند. در هر دو مدل، پایدارترین محلات در مرز مشترک منطقه با سایر مناطق و محلات ناپایدار در محلات جدید و تازه ساخت واقع شده اند که دارای زیرساخت ها و امکانات کمتری هستند.
تحلیل تطبیقی کیفیت منظر و خدمات محلات شهر بم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر به عنوان بستر زیست انسان شهرنشین، نیازمند تأمین استانداردهایی است که در یک نگاه می توان آن را استانداردهای کیفیت زندگی نامید. امروزه کیفیت زندگی هدف اصلی تمام برنامه ریزی هاست. یکی از راه های دست یابی به کیفیت مناسب، فراهم نمودن امکانات و خدمات شهری مورد نیاز شهروندان ساکن در محلات شهری است. این امر به خصوص در شهرهایی که در اثر بحران های طبیعی و یا انسانی دچار خسارت های شدیدی شده اند از جمله شهر بم از ضرورتی دوچندان برخوردار است. در واقع، کیفیت منظر و خدمات شهری و تعادل آن در محلات مختلف شهر پس از بحران، شاخصی از توسعه مجدد و بازآفرینی پایدار شهری است. از این رو با گذشت بیش از 10 سال از بحران زلزله بم، هدف این پژوهش ارزیابی کیفیت منظر و خدمات محلات مختلف شهر بم است. در این راستا بر اساس مسئله ی چگونگی کیفیت منظر و خدمات بازسازی شده محلات شهر بم و با توجه به مبانی نظری موجود، دو فرضیه ارائه گردید. جهت آزمون فرضیه ها، مفهوم کیفیت منظر و خدمات از طریق روش شاخص سازی، تکنیک های AHP و SAW در قالب 6 شاخص و 39 معرف بصورت عملیاتی تعریف و قابل اندازه گیری شد. داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه و روش نمونه گیری خوشه ای، و از 310 خانوار نمونه (بر حسب روش کوکران) به دست آمد و از طریق روش های واریانس یکطرفه و آزمون توکی و روش های همبستگی پیرسون و اسپیرمن تحلیل شد. نتایج نشان داد که کیفیت منظر و خدمات در محلات بالا بیشتر و تفاوت معناداری با محلات متوسط و پایین دارد. میانگین شاخص کلی کیفیت منظر و خدمات در محلات بالا، متوسط و پایین نیز به ترتیب 63، 58 و 53 به دست آمد. نتایج تحلیل همبستگی گشتاوری نیز نشان داد که تنها شاخص دسترسی به محیط شهری با متغیرهای سن و درآمد دارای رابطة معناداری در سطح اطمینان 95% است. نتیجه اینکه کیفیت منظر و خدمات شهری نیز عمدتا تحت تأثیر ویژگی های اجتماعی- اقتصادی و محله سکونت خانوارها قرار دارد. آنچه که نیازمند راهکارهای درخور است.
تحلیلی بر وضعیت توسعه یافتگی شهرستان های استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روند تحولات اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی در دهه های اخیر و گوناگونی بستر جغرافیایی، به شکل گیری نوعی خاص از نظام فضایی استقرارگاه های انسانی در پهنه ی سرزمینی منجر شده است. در این راستا عدم تعادل فضایی در ارائه خدمات و تسهیلات مولد و زیربنایی و همچنین عدم هماهنگی بین رشد و توسعه نواحی و مناطق مختلف موجب برهم خوردن نظم فضایی سکونتگاه ها از یک سو و رشد شتابان و بی رویه ی بعضی از شهرهای درجه اول گردیده است. هدف اصلی این تحقیق، تحلیل روند توسعه یافتگی شهرستان های استان فارس در بازه ی زمانی1380 تا 1390 و بررسی نابرابری های فضایی توسعه در این مناطق می باشد. این پژوهش با به کارگیری تکنیک های آماری تاکسونومی عددی، ضریب ویلیامسون و رگرسیون چند متغیره، سطح توسعه یافتگی شهرستان های استان را با 6 شاخص اصلی و 52 زیرشاخص مورد بررسی قرار داده است. نتایج نشان می دهد که: در طول دوره ی آماری، از تعداد شهرستان های توسعه یافته کاسته شده و بر تعداد شهرستان های محروم افزوده شده است. دلیل اصلی اختلاف توسعه یافتگی در شهرستان های استان، ناشی از عدم توزیع عادلانه خدمات، زیرساخت ها و شاخص های مرتبط با بخش های کشاورزی و آموزشی- بهداشتی می باشد.
سنجش عوامل مؤثر در رهاشدگی اراضی شهر ایلام در راستای دستیابی به پایداری شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، یکی از معضلاتی که شهر و شهروندان با آن مواجه اند، وجود زمین های رهاشده و بی استفاده در مناطق و محلات مختلف شهری است. این اراضی و فضاهای مسئله دار، رشد افقی شهرها را به دنبال داشته، باعث نا پایداری در ابعاد محیط زیستی، اجتماعی و اقتصادی شده و محیط های شهری را با چالش های جدی مواجه ساخته است. با توجه به اهمیت و نقش حساس زمین در توسعة شهری و پیشبرد اهداف و برنامه های شهر، هدایت و کنترل این اراضی ضرورت دارد. در راستای کنترل و مدیریت اراضی رهاشده، اولین گام شناخت و بررسی عواملی است که در شکل گیری آن ها نقش مؤثر داشته است. لذا، هدف اصلی این مقاله، شناسایی و سنجش عوامل و نیروهای مؤثر در پیدایش اراضی رهاشده و بی استفاده (نمونة موردی: شهر ایلام) است. نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی توصیفی- تحلیلی است. برای جمع آوری داده ها از روش پیمایشی و کتابخانه ای استفاده شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و بهره گیری از آزمون هایی همچون ضریب همبستگی پیرسون، آزمون T تک نمونه ای و نیز رگرسیون چند گانه است. عوامل و نیروهای مؤثر در رهاشدگی اراضی در پنج بعد شامل عوامل و نیروهای اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، حقوقی- قانونی، سیاسی و محیطی سنجش شده است. نتایج حاصل از تحلیل یافته ها نشان می دهد که رابطة معناداری بین تمامی شاخص های مورد بررسی و شدت رهاشدگی اراضی درون شهری وجود دارد. از بین این شاخص ها، نیروها و عوامل اقتصادی، بیشترین نقش را در رهاشدگی اراضی درون شهری محدودة مورد مطالعه داشته است. به طور کلی، عواملی همچون مهاجرت های ناشی از جنگ تحمیلی و مهاجرت های روستاییان به شهرها، سیاست های واگذاری زمین و مسکن، پیش بینی های نادرست طرح های شهری، بورس بازی زمین و نقش پررنگ دلالان و زمین خواران در این امر در شکل گیری الگوی پراکندة شهری و رهاشدگی اراضی درون شهری ایلام، تأثیرگذار بوده است.
پژوهشی بر توسعه یافتگی و نابرابری های آن در استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله ویژگی های کشورهای جهان سوم تمرکز شدید و عدم تعادل در مناطق جغرافیایی است که از نتایج سیاست های رشد قطبی به شمار می آید. در نتیجه این سیاست، تعداد محدودی از مناطق نقش کلیدی داشته و سایر مناطق به صورت حاشیه ای عمل می نمایند. برای ایجاد تعادل و به منظور شکل دادن فضاهای مناسب و همگون، بحث برنامه ریزی منطقه ای مطرح شده و اولین گام در برنامه ریزی منطقه ای شناخت نابرابری های اقتصادی- اجتماعی و فرهنگی نواحیِ مختلف می باشد. هدف از تحقیق حاضر سنجش وضعیت توسعه یافتگی و نابرابری های آن در بین شهرستان های استان لرستان است. تحقیق حاضر به لحاظ هدف توسعه ای و از سنخ تحقیقات توصیفی– تحلیلی است. به منظور گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای استفاده شده است. در راستای انجام تحقیق از 15 شاخص در قالب 4 متغیر بهداشتی، کشاورزی، آموزشی و جمعیت بهره گرفته شده است و تکنیک اصلی پژوهش شاخص ناموزون موریس بوده است. نتایج بدست آمده نشان دهنده ی عدم توزیع هماهنگ امکانات و خدمات در شهرستان های این استان می باشد. به شکلی که شهرستان های خرم اباد و بروجرد از لحاظ برخورداری از جمیع امکانات و خدمات با امتیاز 92.83 و 48.42 نسبت به دیگر شهرستان های استان در رتبه های نخست و شهرستان های پلدختر و کوهدشت با امتیاز 5.23 و 4.36 در رتبه های آخر قرار دارند. امکانات محیطی و محورهای توسعه و محدوده های صنعتی و شبکه های زیربنایی عمده، نقش مؤثری در سطوح برخورداری شهرستان های استان دارد. در نهایت نیز با تأکید بر تقویت بخش های حاشیه ای استان به ویژه محور غربی استان، پیشنهادهایی جهت کاهش عدم تعادل توسعه در این منطقه ارائه شده است.
سطح بندی و تحلیل تطبیقی درجه توسعه یافتگی مورد شناسی: شهرستان های استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای تخصیص بهینه منابع بایستی وضعیت توسعه یافتگی نواحی مختلف تبیین گردد. این پژوهش می کوشد تادرجه توسعه یافتگیشهرستان هایاستان کرمانشاه به لحاظ شاخص های مختلف توسعه را با روش توصیفی – تحلیلی و با بهره گیری از مدل HDIو شاخص موریس تعیین نماید. در راستای تحلیل بهتر فضایی توسعه، نتایج محاسبات با استفاده از نرم افزار Arcgis به ترسیم نقشه ها منجر شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل 14 واحد اداری استان کرمانشاه می شود. 55 متغیر مورداستفادهدراینپژوهش،طوری انتخاب شده اند که بر تمام جنبه های توسعه شهرستان ها تاکید دارند. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر آن است که شهرستان های استان به لحاظ توسعه در وضعیت مناسبی به سر نمی برند، زیرا به لحاظ مجموع شاخص ها در سطح استان هیچ شهرستانی نمره بالای 5/0 را کسب نکرده است که این امر لزوم هدفمندی برنامه ها را به منظور توسعه متوازن استان ضروری می نماید. همچنین نتیجه کلی تحقیق بیانگر آن است که، شاخص موریس کارآیی بیشتری نسبت به شاخص توسعه انسانی در تبیین وضعیت توسعه یافتگی مناطق محدوده مورد مطالعه را داراست.
تحلیلی بر میزان توسعه یافتگی بخش بهداشتی و درمانی شهرستان های استان کردستان با استفاده از روش تاپسیس خطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ابعاد مهم توسعه جوامع؛ توسعه سلامت و به عبارتی میزان و کیفیت دسترسی افراد جامعه به خدمات بهداشتی و درمانی است. از آنجا که هرگونه برنامه ریزی جهت ارائه خدمات به مناطق نیازمند؛ ارزیابی وضع موجود می باشد، هدف این مقاله بررسی عمیق تر تفاوت میان شهرستان های استان کردستان به جهت دسترسی به مراکز بهداشتی و درمانی و تعیین میزان توسعه یافتگی در این زمینه است تا در بعد کاربردی نتایج این پژوهش در تصمیم گیری ها و سیاست گذاری های منطقه ای و محلی مورد استفاده مسئولین قرار گیرد. روش مطالعه توصیفی- تحلیلی و موردی و روش گردآوری بصورت کتابخانه ای است که 36 شاخص در سه بخش نهادی؛ نیروی انسانی و تخصصی از طریق سالنامه آماری 3931 واطلاعات مرکز آمار ایران گردآوری شده اند. داده ها براساس تکنیک تاپسیس خطی و از طریق نرم افزار اکسل محاسبه و جهت ترسیم نقشه از نرم افزار GIS استفاده شده است.یافته ها نشان می دهد شهرستان های سنندج و سقز برخوردار؛ شهرستان های قروه؛ بیجار؛ مریوان و بانه نیمه برخوردار و شهرستان های دیواندره؛ کامیاران؛ دهگلان و سروآباد به عنوان شهرستان های غیر برخوردار شناخته شده اند. نتایج پژوهش بر مبنای تعداد جمعیت نشان می دهد؛ 36 درصد جمعیت استان کردستان از خدمات بهداشتی محروم؛ 2/0 درصد نیمه برخوردار و 44 درصد جمعیت از خدمات بهداشتی بطور نسبی برخوردارند.نتایج بخوبی نشان دهنده این موضوع است که در میان شهرستان های استان؛ توزیع خدمات بهداشتی متناسب با توان ها و نیازهای جمعیتی توزیع نشده اند. لذاپیشنهاد می گردد ارزیابی توسعه سلامت حتی الامکان هم زمان در مقیاس سلسله مراتب روستا؛ شهر؛ شهرستان و استان صورت پذیرد تا علاوه بر تبیین تفاوت های ناحیه ای؛ تفاوت های درون ناحیه ای نیز روشن و مرتفع گردد.
بررسی تاثیر رضایتمندی شهروندان از عملکرد شهرداری در پایداری محیط زیست شهری، مورد مطالعه: منطقه 9 مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تامین رضایت شهروندان و مشارکت آن ها در اداره شهر، یکی از اهداف اصلی نظام های مشارکت جو است. چون نارضایتی مردم، تعامل آنان با شهرداری را مشکل و حتی غیرممکن ساخته و ناپایداری محیطی را در پی دارد. به همین دلیل، این تحقیق با روش توصیفی و تحلیلی در نظر داشته است تا عوامل موثر بر رضایت مندی از خدمات ارائه شده توسط شهرداری منطقه 9 شهر مشهد را تعیین نماید. بر اساس روش های متداول تعیین نمونه، حجم نمونه مورد مطالعه 200 نفر در نظر گرفته شده است. داده های مورد نیاز این بررسی، از طریق پرسشنامه که روایی و کارآیی آن تعیین شده بود، گردآوری شده و برای تحلیل از ضریب همبستگی و رگرسیون چند متغیره بهره برداری به عمل آمده است. نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد که از بین تمام متغیرهایی که وارد معادله شده اند، مدت اقامت در منطقه، میزان ارتباط با شهرداری، سن هنگام ورود به منطقه، فاصله محل سکونت تا خیابان اصلی و دریافت تبلیغات مستقیم، معنادار بوده و بیش تر ین تاتیر را بر رضایتمندی از خدمات ارائه شده داشته اند و در نتیجه فعالیت های محیطی شهرداری برای سنجش پایداری زیست محیطی در شهر مشهد مناسب بوده است. بنابراین، مسئولان باید ضمن تامین رضایتمندی مردم، این گونه فعالیت ها را توسعه دهند.
ارزیابی مکانی مجتمع های مسکن مهر ایلام و تعیین پهنه های مناسب به منظور ارائه الگوی مطلوب با رویکرد کالبدی و زیست محیطی
حوزههای تخصصی:
در کشور ما طی چند سال اخیر، به منظور تأمین مسکن اقشار کم درآمد جامعه، دولت سیاست احداث مسکن مهر را در پیش گرفته است. از مهم ترین چالش های فراروی این طرح مکان یابی اراضی مسکن مهر است که علی رغم حذف هزینه تملک در طرح تولید مسکن انبوه، با مشکلاتی از جهت دسترسی مناسب، جنبه های زیست محیطی، کالبدی و غیره مواجه است. بنابراین این پژوهش با هدف ارزیابی مکانی مجتمع های مسکن مهر ایلام و تعیین پهنه های مناسب به منظور ارائه الگوی مطلوب با رویکرد کالبدی و زیست محیطی با استفاده از لایه های رقومی انجام گرفته است. روش تحقیق این پژوهش توصیفی - تحلیلی است و نوع تحقیق کاربردی است. جامعه آماری واحدهای مسکن مهر به تعداد 4862 واحد می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد که در مکان گزینی مساکن مهر در شهر ایلام شاخص های زیست محیطی رعایت نشده است. وضعیت مکانی و سرانه ها دیگر کاربری ها مرتبط با مجتمع های مسکن مهر شهر ایلام مناسب نیست و در نهایت مشخص شد که مکان های مناسب به منظور ایجاد مجتمع های مسکن مهر بیشتر در قسمت غرب و جنوب غرب منطقه قرار دارند. در این قسمت ها به دلیل شیب کم، احتمال وقوع سیل و خطر فرسایش کم بوده و محل های مناسبی جهت ایجاد مجتمع های مسکن مهر می باشند.
تحلیل درجه توسعه یافتگى شهرستان هاى استان خوزستان با استفاده از روش تحلیل عاملى و تحلیل خوشه اى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی و شناخت وضعیت توسعه مناطق، قابلیت ها و تنگناهای آنها در برنامه ریزی منطقه ای از اهمیت بسزایی برخوردار است. امروزه آگاهی از نقاط قوت و ضعف مناطق نوعی ضرورت برای ارایه طرح ها و برنامه ها محسوب می شود. از آنجا که یکی از موانع مهم توسعه، وجود پدیده دوگانگی و عدم توازن های اقتصادی- اجتماعی در سطح منطقه است، بر این اساس شناسایی بخش هاى مختلف اقتصادى، اجتماعى، فرهنگی، زیربنایى و ... در مناطق، از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. این امر زمینه مناسبی برای ارائه راهبردها و به کارگیری برنامه های مناسب توسعه نواحی و همچنین پی ریزی و ایجاد توسعه یکپارچه ناحیه ای و تحلیل وابستگی سکونتگاه های انسانی در سطوح نواحی می شود. مقاله حاضر بر مبنای روش توصیفی- تحلیلی است و به منظور تعیین درجه توسعه یافتگی شهرستان های استان خوزستان، 25 شاخص توسعه شهری نرم سازی، انتخاب و با استفاده از روش تحلیل عاملی به تجزیه و تحلیل شاخص ها پرداخته و آنها را در 5 عامل معنی دار دسته بندی کرده است و رتبه بندی شهرستان ها بر مبنای این پنج عامل انجام شده است. هم چنین با استفاده از روش تحلیل خوشه ای 3 سطح مشخص گردید که شهرستان های همگن، در یک سطح و در کنار یکدیگر قرار گرفتند.
بررسی و تحلیل چالش های پایداری توسعه فضایی در شهر مرزی بانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پتانسیل مراوده های اقتصادی در آنسوی مرزهای غربی کشور منجربه رونق اقتصاد میان مرزی در شهرستان بانه شده است. شهر بانه و شبکة منطقه ای تحت نفوذ آن در پیوند متقابلی که با یکدیگر برقرار کرده اند در مسیر رشد قرار گرفته اند. پویایی و رشد این شبکه، وابسته به عوامل و کنش های نامعین و ناپایداریست که ممکن است در آینده، رونق کنونی این شبکه را با سکون و رکود مواجه سازد. شواهد موجود، مؤید غفلت مدیران، تصمیم سازان و تصمیم گیران محلی و ملی از فرصت های موجود در جهت توسعه است. هدف اصلی این پژوهش روشن ساختن ضرورت توجه به ناپایداری تحولاتی است که اکنون منجر به رونق و پویایی شهر بانه و شبکه تحت تأثیر آن شده است. این تحقیق بر اساس هدف جزء تحقیقات کاربردی و بر اساس ماهیت جزء تحقیقات توصیفی-تحلیلی است که با روش تحلیل محتوا انجام شده است. باتوجه به ابعاد گستردة مسأله تحقیق، از ابزارها و روش های متنوعی از قبیل پیمایش پدیدارشناسانه، مصاحبه با عوامل ذی نفع و ذی نفوذ، کارتوگرافی کالبدی-فضایی و تحلیل داده های ثانویه استفاده شد. آینده پژوهی توسعه در شهرستان بانه از طریق تعمیم فرآیند راهبردی توسعة شهر دبی به مصداق های موجود و محتمل شهر بانه و شبکه تحت نفوذ آن، انجام شد. نتایج پژوهش نشان می دهند که تقویت نقش و عملکرد اخیر شهر بانه متأثر از اقتصاد میان مرزی غیررسمی، منجر به تحولات گسترده کالبدی-فضایی-عملکردی در این شهر و شبکه تحت نفوذش شده است. اما رونق کنونی بدلیل نامشخص بودن عوامل و رویکرد کنش گران ممکن است در آینده با افول و انحطاط مواجه گردد. در همین راستا سناریویی برای توسعة شهر بانه و شبکه تحت نفوذ در آینده پیشنهاد شد. مبانی فکری این سناریو متکی به نظریه های توسعة منطقه ای و مفهوم توسعه و مصداق عملی آن مبتنی بر تجربه ای است که دبی را در کمتر از نیم قرن، از یک سکونت گاه بدوی به شهری جهانی تبدیل نمود.
ارزیابی و تحلیل شاخص های توسعه انسانی در مناطق شهری کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از توسعه انسانی، ایجاد محیطی توانمند برای مردم در جهت برخورداری از زندگی طولانی تر، سالم تر و خلاقانه تر است. پژوهش حاضر بر آن است تا وضعیت هریک از مناطق شهری کشور را از نظر برخورداری از شاخص های توسعه انسانی بررسی کند. روش پژوهش در این مقاله توصیفی تحلیلی و از حیث نوع پژوهش، کاربردی است. یافته های پژوهش نشان می دهند که میانگین شاخص آموزش در مناطق شهری ۸۰۶/۰، شاخص استاندارد زندگی ۶۱۷/۰، شاخص سلامت ۷۴۸/۰ و شاخص ترکیبی توسعه انسانی ۷۰۱/۰ است. مطلوب ترین وضعیت شاخص توسعه انسانی به ترتیب مربوط به مناطق شهری استان های تهران با ۷۵۶/۰، اصفهان با ۷۵۲/۰ و قزوین با ۷۵۰/۰ است. نامطلوب ترین وضعیت این شاخص به ترتیب مربوط به مناطق شهری استان های سیستان و بلوچستان با ۶۲۸/۰، کردستان با ۶۳۲/۰ و آذربایجان غربی با ۷۵۰/۰ است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در سه شاخص آموزش، تولید ناخالص سرانه، امید به زندگی و شاخص ترکیبی توسعه انسانی مناطق شهری استان سیستان و بلوچستان، کردستان و آذربایجان غربی نامطلوب ترین وضعیت و مناطق شهری تهران، اصفهان و قزوین مطلوب ترین وضعیت را دارا بوده اند. دسته بندی مناطق شهری استان ها براساس شاخص توسعه انسانی حاکی از آن است که رده بسیار محروم منطبق بر استان های مرزی و رده استان هایی که مطلوب ترین وضعیت را دارا هستند مربوط به مناطقی است که اغلب در مرکز کشور واقع شده اند. در مجموع نابرابری شدیدی بین مناطق شهری کشور مشاهده می شود و این نابرابری در شاخص استاندارد زندگی بیشتر از دو شاخص دیگر است.
پراکندگی فضایی - مکانی ایستگاه های توزیع آب آشامیدنی در شرایط اضطراری (مطالعه موردی: منطقه ۲ شهر کرمان)
حوزههای تخصصی:
وضعیت اضطراری، رویداد برنامه ریزی نشده ای است که در اثر آن افراد، تأسیسات و محیط زیست در معرض خطر جدی قرار می گیرند. از عمده ترین مشکلاتی که در شرایط اضطراری مردم با آن مواجه می شوند مشکل آب است. آمادگی برای رویارویی با شرایط اضطراری، مستلزم فراهم آوردن تمامی امکاناتی است که منجر به کاهش احتمالات در امر تصمیم گیری شود؛ بنابراین، یافتن مکان های مناسب جهت ایجاد ایستگاه های توزیع آب شرب برای صرفه جویی و بهینه سازی مصرف آب دارای اهمیت است. روش تحقیق در این پژوهش، بر اساس روش و ماهیت توصیفی- تحلیلی و بر اساس هدف کاربردی می باشد. در این پژوهش با نظرسنجی از کارشناسان خبره آب و فاضلاب، مدیرت بحران و اساتید صاحب نظر دانشگاه با استفاده از دو پرسشنامه معیارهای انتخاب محل ایستگاه های توزیع آب شرب شناسایی و سپس با استفاده از نرم افزار Expert Choice اولویت بندی معیارها تعیین شده و در نهایت با استفاده از نرم افزار GIS Arc مکان ایستگاه های توزیع آب شرب با در نظر گرفتن معیارها و اولویت آن ها و هم چنین با توجه به سایر عوامل مؤثر مانند حجم مخازن آب و فاصله حداکثر ۵۰۰ متر از منازل مسکونی به دست آمده است. نقشه نهایی در این پژوهش نشان دهنده ۶۵ مکان پیشنهادی با پراکندگی مناسب در منطقه ۲ شهر کرمان می باشد که از ۶۵ نقطه به دست آمده؛ ۱۲ مکان اولویت اوّل، ۲۵ مکان اولویت دوم و ۲۸ مکان اولویت سوم دارند.